آیا این ایران ماست؟

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, رونین, Shahbaz, MASTER, شوراي نظارت

Captain I
Captain I
پست: 623
تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ اسفند ۱۳۸۵, ۱۲:۳۵ ب.ظ
سپاس‌های دریافتی: 54 بار

پست توسط Palang mah gerefteh »

Frogfoot نوشته شده:
یعنی اینکه محافل فرهنگی بین المللی برای موضوعاتی که به مشکلات واقعی و یا تخیلی (...) ایران مربوط می شود اولویت قائل هستند. از این واقعه به چه نتیجه و یا نتایجی می توانیم برسیم؟

دنیا اون مدل گل و بلبلی که جنابعالی فکر میکنی نیست. اینها اگر به واقعیت ها توجه داشتند، واقعیت هایی مثل انقلاب اسلامی را می پذیرفتند، یا ایران را به عنوان دمکراتیک ترین کشور منطقه قبول می کردند. اون چیزی که جنابعالی بهش میگید واقعیات ایران، واقعیات جهان امروز ماست که بخش قابل توجه آن از قبل سیاست های استعماری همین آقایان به زعم شما واقع گرا بوجود آمده.
من خیلی دلم می خواهد شما را باور کنم ولی نمی توانم بدون دلیل و برهان قضاوتی را بپذیرم.

دقت کنید که حرف به ظاهر منطقی زدن و ادعای سخن گفتن بر پایه منطق و استدلال آسونه، ولی حرفی که در باطن هم منطقی باشه کم گفته میشه.


ببینید من از شیوۀ بیانی شما متأسف هستم ولی به هیچ عنوان نا امید نیستم. فکر می کنم می توانم هنوز با شما گفتگو کنم. جملۀ آخر شما برای من کاملا ابهام انگیز بود ولی در مورد بخش اوّل بیانات شما اینطور به ذهنم مسترد شد که گویی شما از افکار من آگاه هستید. من فکر می کنم که شما یک کمی عجولانه قضاوت می کنید و پیشداوریهایی دارید که معلوم نیست از کجا در ذهن شما نقش بسته است.
نوشته اید « همین آقایان به زعم شما واقع گرا...» من تصور نمی کنم از واقع گرایی آقایان و خانمها مطلبی نوشته باشم. بگذریم. من به شما پیشنهاد می کنم در نظریاتتان تجدید نظر کنید مضافا براینکه این بحث هنوز ادامه دارد. البته در مورد همخوانی واقعیات ایران و جهان با شما موافق هستم.
با تشکر از توجه شما.
«تنها آنان که بر خاک افتادند پایان جنگ را دیدند»
تصویر
Major I
Major I
پست: 430
تاریخ عضویت: جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۶, ۱۰:۳۰ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1 بار
سپاس‌های دریافتی: 17 بار

پست توسط machkol »

سلام.
در رابطه با جمله آخرتون.من یک جمله ای یاد گرفتم که الان یک سال در انتظار ایجاد موقعیت مناسب جهت کاربردشم.خوشحالم که این فرصت به من دست داد. :grin:
یک ضرب المثل چینی هست که میگه:همیشه حق با کسی نیست که بهتر صحبت می کند.
منظور فراگفوت عزیز هم همین بود.
غیر ممکن است که در نهایت آنچیزی نشویم که مردم فکر می کنند هستیم.
ژولیوس سزار
Colonel I
Colonel I
پست: 643
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۶, ۱:۰۸ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 300 بار
سپاس‌های دریافتی: 1161 بار

پست توسط Frogfoot »

من از شیوۀ بیانی شما متأسف هستم ولی به هیچ عنوان نا امید نیستم.

من نگران این نیستم که شما یا دیگران از شیوه بیان من یا کلام من خوشتان نیاد یا متاسف بشید. اگر کلام درست بود، شما ازش استفاده کنید، اگر فکر می کنید اشکال داشت، اشکالش را مطرح کنید. من خیلی اهل تعارف نیستم. دلیلی هم نمی بینم که در یک انجمن علمی زیاد تعارف رد و بدل بشه. گاهی فردی واقعا سوالی داره که به قصد فهمیدن مطرح میکنه، گاهی فردی متوجه مطلب میشه، ولی سعی میکنه خودش را به کوچه "علی چپ" بزنه :-) . امیدوارم متوجه منظور من شده باشید!

در مورد بخش اوّل بیانات شما اینطور به ذهنم مسترد شد که گویی شما از افکار من آگاه هستید. نوشته اید « همین آقایان به زعم شما واقع گرا...» من تصور نمی کنم از واقع گرایی آقایان و خانمها مطلبی نوشته باشم.

شما نوشتید:
به یکی از شاخصهای محافل بین المللی برای انتخاب آثار و انتخاب هنرمند نزدیک شدید. یعنی اینکه محافل فرهنگی بین المللی برای موضوعاتی که به مشکلات واقعی و یا تخیلی (...) ایران مربوط می شود اولویت قائل هستند.

فکر نکنم لازم باشه واقع گرایی را معنی کنم.
مطلب فوق هم در جواب اظهار نظر شما نوشته شد یعنی؛ برخلاف نظر شما، عموما در این محفل ها الویت خاصی برای واقعیات در نظر گرفته نمیشه .

من فکر می کنم که شما یک کمی عجولانه قضاوت می کنید و پیشداوریهایی دارید که معلوم نیست از کجا در ذهن شما نقش بسته است.

شما اشتباه فکر می کنید. فکر کنم خودتان به مطلبی که بهش اشاره کردید مبتلا شدید.

من به شما پیشنهاد می کنم در نظریاتتان تجدید نظر کنید

اگر با اشکالی درش مواجه شدم، حتما این کار را می کنم. انشاء الله دیگران هم چنین کاری بکنند.

یک ضرب المثل چینی هست که میگه:همیشه حق با کسی نیست که بهتر صحبت می کند.

تشکر، ضرب المثل جالبی برای رساندن مطلب مطرح شده بود.
Captain I
Captain I
پست: 623
تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ اسفند ۱۳۸۵, ۱۲:۳۵ ب.ظ
سپاس‌های دریافتی: 54 بار

پست توسط Palang mah gerefteh »

machkol نوشته شده:سلام.
در رابطه با جمله آخرتون.من یک جمله ای یاد گرفتم که الان یک سال در انتظار ایجاد موقعیت مناسب جهت کاربردشم.خوشحالم که این فرصت به من دست داد. :grin:
یک ضرب المثل چینی هست که میگه:همیشه حق با کسی نیست که بهتر صحبت می کند.
منظور فراگفوت عزیز هم همین بود.


این ضرب المثل را تودورف در مقدمه ای بر ادبیات در بخش « حقیقت نمایی » بشکل گسترده تری مطرح می کند تا موضوع حقیقت نمایی در ادبیات را توضیح دهد.
«تنها آنان که بر خاک افتادند پایان جنگ را دیدند»
تصویر
Captain I
Captain I
پست: 623
تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ اسفند ۱۳۸۵, ۱۲:۳۵ ب.ظ
سپاس‌های دریافتی: 54 بار

پست توسط Palang mah gerefteh »

Frogfoot نوشته شده:
من از شیوۀ بیانی شما متأسف هستم ولی به هیچ عنوان نا امید نیستم.

من نگران این نیستم که شما یا دیگران از شیوه بیان من یا کلام من خوشتان نیاد یا متاسف بشید. اگر کلام درست بود، شما ازش استفاده کنید، اگر فکر می کنید اشکال داشت، اشکالش را مطرح کنید. من خیلی اهل تعارف نیستم. دلیلی هم نمی بینم که در یک انجمن علمی زیاد تعارف رد و بدل بشه. گاهی فردی واقعا سوالی داره که به قصد فهمیدن مطرح میکنه، گاهی فردی متوجه مطلب میشه، ولی سعی میکنه خودش را به کوچه "علی چپ" بزنه :-) . امیدوارم متوجه منظور من شده باشید!

در مورد بخش اوّل بیانات شما اینطور به ذهنم مسترد شد که گویی شما از افکار من آگاه هستید. نوشته اید « همین آقایان به زعم شما واقع گرا...» من تصور نمی کنم از واقع گرایی آقایان و خانمها مطلبی نوشته باشم.

شما نوشتید:
به یکی از شاخصهای محافل بین المللی برای انتخاب آثار و انتخاب هنرمند نزدیک شدید. یعنی اینکه محافل فرهنگی بین المللی برای موضوعاتی که به مشکلات واقعی و یا تخیلی (...) ایران مربوط می شود اولویت قائل هستند.

فکر نکنم لازم باشه واقع گرایی را معنی کنم.
مطلب فوق هم در جواب اظهار نظر شما نوشته شد یعنی؛ برخلاف نظر شما، عموما در این محفل ها الویت خاصی برای واقعیات در نظر گرفته نمیشه .

من فکر می کنم که شما یک کمی عجولانه قضاوت می کنید و پیشداوریهایی دارید که معلوم نیست از کجا در ذهن شما نقش بسته است.

شما اشتباه فکر می کنید. فکر کنم خودتان به مطلبی که بهش اشاره کردید مبتلا شدید.

من به شما پیشنهاد می کنم در نظریاتتان تجدید نظر کنید

اگر با اشکالی درش مواجه شدم، حتما این کار را می کنم. انشاء الله دیگران هم چنین کاری بکنند.

یک ضرب المثل چینی هست که میگه:همیشه حق با کسی نیست که بهتر صحبت می کند.

تشکر، ضرب المثل جالبی برای رساندن مطلب مطرح شده بود.


با این حساب که شما طالب علم هستید و در پی حقیقت هستید، در اینصورت بهر شکلی که حرف بزنید برای من قابل قبول خواهد بود. و اتفاقا عرف بی تعارف شما را به تزویر و ریا ترجیح می دهم.
ببینید دوست عزیز از آنجایی که دوستدار علم هستید، پیش از هر مطلبی من به شما پیشنهاد می کنم اولا متنی را که می خواهید دربارۀ آن بنویسید یا قضاوت کنید به دقت بخوانید در ثانی هیچگاه خودتان را به یک تأویل محدود نسازید.

نقل قولی که از من آورده اید کامل نیست، و پرسشی را که بعد از آن مطرح کرده ام کاملا ندیده گرفته اید. یکبار دیگر آنرا با پرسش بعدی اش بخوانید. در اینصورت خواهید دید که تأویل شما کاملا اشتباه از آب درخواهد آمد. البته مهم نیست که شما دچار اشتباه شوید، مهم این است که شما به اشتباه خودتان پی ببرید و راه و موضوع دیگری را برای ادامۀ همین گفتگو انتخاب کنید.
«تنها آنان که بر خاک افتادند پایان جنگ را دیدند»
تصویر
Captain I
Captain I
پست: 623
تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ اسفند ۱۳۸۵, ۱۲:۳۵ ب.ظ
سپاس‌های دریافتی: 54 بار

پست توسط Palang mah gerefteh »

آيا اين ايران ماست؟
[External Link Removed for Guests]

به مناسبت سيل در جنوب فارس نيور تصاويري از سيل زدگان منتشر کرد.

کپر نشينان روستاي گوسمند ميناب
تصویر

آیا این ایران ماست؟ بله این ایران ماست. ایران هنوز در عهد ماقبل تاریخ بسر می برد. واقعیت این است.
«تنها آنان که بر خاک افتادند پایان جنگ را دیدند»
تصویر
Major I
Major I
پست: 430
تاریخ عضویت: جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۶, ۱۰:۳۰ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1 بار
سپاس‌های دریافتی: 17 بار

پست توسط machkol »

غیر ممکن است که در نهایت آنچیزی نشویم که مردم فکر می کنند هستیم.
ژولیوس سزار
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 1106
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۵, ۱۱:۱۲ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 176 بار
سپاس‌های دریافتی: 468 بار
تماس:

پست توسط Mehdi2224 »

عمل شما هم تقریبا توی مایه های کار همین عکاس بود.صحنه ای نادر را جهت برانگیختن احساسات عمومی برگزیدن.

دوست من این کار دوستمون Palang mah gerefteh, نیست کار خبرگزاریه فارسه اگز دقت کنید ارمشو ته عکس میبینید . برای من تعجب اوره که در حالی که خبرگزاری دولتی که به شدت طرفداره دولت میاد چنین عکسی رو با هدف گوشزد کردن نقاط ضعف به دولت مطرح میکنه شما سریعا موضعی علیهش میگیرید و کار اون رو بزرگ نمایش دادن ضعف ها اعلام میکنید . اگر قرار باشه به قول شما از خیر کل این ضعف ها بگذریم پس چگونه باید در فکر ابادانی کشور باشیم .
شاید منظور منو نفهمید یک مثال میزنم . ارتش به کمک متخصصانش یک موشکی رو در چند سال می سازه . موشک پرتاب میشه ولی نرسیده به هدف منفجر میشه . آیا باید کارشناسان بنشینند و به همین پرتاب موشک که تونسته از زمین بلند بشه به خودشون ببالند و از خیر اشکالاتش بگذرند یا اینکه اشکالات اون رو پیدا کنند تا موشک یک موشک کاملا کار امد و قابل استفاده بشه .

عمل شما همون عمل گروه اوله . فقط دنبال افتخاراتید و کاری به اشکالات ندارید . در حالی که هر دولتی ایراداتی داره که بدون گوشزد کردن به اون این ایرادات حل نخواهد شد . البته این کار ماله این انجمن نیست و بحثمون هم رو اون نیست ولی خواهشا از طرف دولت اظهار نظر نکنید . دولت برای خودش سخگو داره خبرگزاری داره تلوزیون داره رسانه هم داره . در همین رسانه های خود دولت هم اخباری این چنین پخش میشه و دولت هیچ گونه مشکلی با اونها نداره چرا فکر میکنید یک عکس فارس نیوز که توسط دوستمون در انجمن قرار گرفته میتونه موجب ضربه زدن به دولت بشه :shock: .

ایا چون مثلا چند شب پیش شبکه یک مستندی از مردم منطقه محروم در جنوب تهیه کرد باید به اون شبکه یک شبکه ضد حکومتی بگیم اون رو بر انداز بدونیم . آیا چون امروز ساعت 2و نیم شبکه یک برنامه ای جهت نقد افزایش قیمت مرغ تهیه کرد ایا کار اون هم همانند کار ان عکاس براسی شما جلوه خواهد کرد . از همه دوستان دعوت میکنم از دید خودمون به مساله نگاه نکنیم . دید گاه زمانی قابل قبوله که همه جانبه باشه . باید تمامی گوشه و کنار مساله رو دید و سپس در مورد اون قضاوت کرد . گاهی فقط در یک کلمه چنان رمزی نهفته هست که انسان به سختی متوجه اون میشه نمونه برترش قرانه و نمنه سادش همون بازی با کلمات در پرونده هسته ای ایران بود که 6 ماه همه رو ازگار کرد و سرر اخر هم همین چند کلمه پرونده ایران رو به شورای امنیت فرستاد .
Major I
Major I
پست: 430
تاریخ عضویت: جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۶, ۱۰:۳۰ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1 بار
سپاس‌های دریافتی: 17 بار

پست توسط machkol »

شم بسیار زیبا-شیوا و ا درست می فرمایید و من قبول می کنم که تا حدودی اشتباه کردم.البته جای این عکس در این تاپیک نبود.قصد آقای پلنگ ماه گرفته هم گوشزد کردن اشکال دولت نبود بلکه ایشان با مطرح کردن جمله:این ایران ماست قصد توهین داشتند.البته از نظر من.(اساسا این وضعیت در این دولت هم به وجود نیامده)
من اتفاقا خودم خیلی از اون برنامه هایی که فرمودید خوشحال شدم.بهتر هم هست که مرا جزو دسته دوم به حساب بیاورید.اما خوب.من بیشتر سعی می کنم که خودم کار خودم رو درست و اسلامی انجام بدهم.
یک عکسی هم داشتم از یکی از محروم ترین روستاهای استان خراسان جنوبی.که تهه خط هم هست.البته از لحاظ برق و آب مشکلی نداشتند حتی هر خانه یکی دوتا تلویزیون هم پیدا می کردید.اما شاید درآمدشان در سال به دو ملیون نمی رسید.(مردم بسیار خونگرمی داشت.یعنی عجیب خونگرم.وقتی برمی گشتم هر خونه بهم یچیزی دادند!درحالی که هیچکدام چیزی نداشتند!به خدا قسم می خورم که حاضر بودم و هستم که تمام این زندگی مسخره را با زندگی در آنجا عوض کنم.مدینه فاضله یعنی این!!!همه اونجا عارف بودند!!گفتم یکم خاطره تعریف کنم.ببخشید اگه به تاپیک ربطی نداشت.)
اینم عکسش:
این داداشمه :grin:
تصویر
وقتی از تو کوچه ها رد میشدیم همه میومدن رو پشت بومشون!
تصویر
تصویر
غیر ممکن است که در نهایت آنچیزی نشویم که مردم فکر می کنند هستیم.
ژولیوس سزار
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 1106
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۵, ۱۱:۱۲ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 176 بار
سپاس‌های دریافتی: 468 بار
تماس:

پست توسط Mehdi2224 »

به غیر از این خط
قصد آقای پلنگ ماه گرفته هم گوشزد کردن اشکال دولت نبود بلکه ایشان با مطرح کردن جمله:این ایران ماست قصد توهین داشتند

حرفاتون کاملا درسته . من همیشه سعی میکنم خوشبینانه درمورد افراد قضاوت کنم . من ایشون رو نمیشناسم شما رو هم نمیشناسم صرف یک متن نمیتونم بگم شما چگوه افرادی هستید . ممکنه هرکدومتون انسانهای زیادی در اطراف داشته باشید که دوستان شما باشند بالاخره حرف دوستمون هم هر طوری باشه فرقی نمیکنه . این عکس از ایران گرفته شده و متعلق به کشور ماست باید به فکر این باشیم که روزگاری رو تداعی کنیم که این عکس ها فقط در ارشیوها پیدا بشن و در ایران چنین مناظری وجود نداشته باشه مثلا چند روز پیش در یکی از تاپیک اظهار نظر های اعراب در باره عاشورا و غیره زده بودند که حرفهای به حقی زده بودند ولی به یکی از دوستان برخورده بود . ما زمانی میتونیم در کشور برابری و پیشرفت ایجاد کنیم که توانایی شنیدن حقایق تلخ رو در خودمون ایجاد کنیم تا ما رو از درون وادار به همیاری کنه .گاهی اوقات این حقایق بقدری تلخند که حتی زبان و دست ادم رو فلج میکنند که چند روز پیش برای خود من هم اتفاق افتاد و تا دو روز مدام به اون فکر میکردم . اگر فایلش مونده باشه براتون با پی ام میفرستم شما اگر جای من بودید ببینید چه میکردید . واقعا گاهی اوقات حرفی برای گفتن نمی مونه

. ولی یک چیزی که هست و شما هم خودتون گفتید . حاضرید زندگی خدوتون رو با زندگی در چنین جایی عوض کنید . این حرف تنها شما نیست . حرف بسیاری از مردمه دیگه هم هست که ناراحتند که چرا وقتی تجمل و زرق و برق زندگی بالا میره صمیمیت ها از بین میره چرا انسان با رسیدن به مدارج بالاتر چه از نظر علمی و شغلی ظرفیت انسان بودنش رو از دست میده . چرا مردمی که روزگاری از لحاظ میهمان نوازی و صمیمیت و صفا در جهان زبانزد شده بودند الان دیگه رفته رفته ناپدید میشند . مساله کمی ساده هست و کمی پیچیده . طرف سادش اینه که ما دیگه اون سنت های خوش گذشتمون رو نداریم که وجود صمیمیت رو بین ما تقویت کنه . روزگارانی صدای تار ایرانی بر جهان حکم میراند و هم اکنون نیز برای یک کنسرت شجریان در کانادا مردم سرو دست میشکنند ولی چرا این اواز دیگر برای ما جالب نیست . فرار از سنت برای رسیدن به اینده ای روشن فرار از خویشتن به غیره . همون کاری که ما انجام میدیم قبول کنیم که در کشور ماهم به جای توجه به سنت خودمون سالهای سال است که فقط به سنت اعراب توجه میشه . وقتی در کشوری هر محصولی ساخته میشه نامی عربی بر روی اون گذاشته میشه در حالی که پیامبران ایرانی زیاد وجود داشتند نمیشه انتظار دشت که مردم به دوران سنن گذشته خودشون برگردن . در واقع به گفته محقق دانشگاه تهران در کنفرانس پاسداری از فرهنگ ایرانی "ما مسلمان بودن را با عرب بودن اشتباه گرفتیم " اگر به همین دنیای اطرافمون نگاه کنیم به راحتی میبینیم که بسیاری از سنت ای موجود در اون مربوط به ایران باستان بوده . سنت کریسمس . شب سال نو مسیحی . بابا نوئل درخت کاج اینها روز عشاق . چله بزرگ و کوچک در کشورهای اسیای شرقی جشن های بهاره و بسیاری مراسم دیگر . طمانی که در دنیا چیزی به نام ساز معنی نداشت و فقط در اسیای شرقی از نی درخت بامبو برای فلوت استفاده میکردن در ایران نا ساز هایی چون تار و هود داشتیم که در جنگ های صلیبی اروپاییان را به خود جذب میکرد . بعد ها تغییرات روی همین سازها موجب خلق ویالون و گیتار شد . ولی هنوز هم که هنوزه همان سازها در دنیا طرفدار دارند ....

نمونه ها زیادن و جای بحث زیاد دارند . و سوالی به جای میزارن که ما چرا از سنت های روزگاران نیک خودمون فرار میکنیم. هر چه فاصله ها بیشتر بشه صمیمیت ها کمتر خواهد شد قسمت پیچیده مساله هم مسائل جامعه شناختیه که باید از اون طریق موشکافی بشه که در تخصص من یکی نیست :shock:
Captain I
Captain I
پست: 623
تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ اسفند ۱۳۸۵, ۱۲:۳۵ ب.ظ
سپاس‌های دریافتی: 54 بار

پست توسط Palang mah gerefteh »

machkol نوشته شده:عمل شما هم تقریبا توی مایه های کار همین عکاس بود.صحنه ای نادر را جهت برانگیختن احساسات عمومی برگزیدن.
این هم نمونه های از عکس های خودم با حجم کمتر(من سفر زیاد میرم.):
روستای افرا تخته(گلستان)
[External Link Removed for Guests]
روستای جهان نما(سمنان)
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
یه روستا که اسمش یادم نیست(خراسان)
[External Link Removed for Guests]
دیدید که همچین هم در ماقبل تاریخ نیستیم.
یا مثلا در توی دولت نهم میزان تخت های CCU و ICU های کشور 2 برابر شده.که اکثرا در مناطق محروم و نزدیک روستاها تاسیس شده.این مشکلات هم در طول یک یا دو سال هم برای این اهالی به وجود نیامده.بلکه به دلیل سنت های کوچ نشینی شان عقب مانده اند.چیز نادری هم زیاد چه در سطح ایران و چه جهان نیستند.


ببینید دوست عزیز من این عکس را از یک روزنامۀ انترنتی دولت جمهوری اسلامی ایران کپی و پست کردم. بنابراین انتقاد شما بیشتر به روزنامۀ فارس نیوز باز می گردد که در ابعاد بسیار گسترده تری این تصاویر را به اطلاع مردم می رساند. در ثانی این عکسها مستند هستند و در روزنامه ها و بعد ملی بچاپ رسیده اند، و با نمایشگاه بین المللی در ژاپن تفاوتهایی دارد.
عکسهایی هم که شما فرستاده اید ایران عصر حجری را نفی نمی کند بلکه نشان می دهد که در این مملکت ما تا چه اندازه قرون اعصار با هم همزیستی دارند و تا چه اندازه بی عدالتی وجود دارد. شما می توانستید از محلات ثروتمند نشین تهران و یا دیگر شهرهای بزرگ ایران هم عکس بفرستید.

از همه مهمتر اینکه نیت من بعنوان فردی که این عکس را در این سایت پست کرده است، با اهداف نمایشگاه بین المللی عکس در ژاپن یعنی یکی از هشت کشور ثروتمند و صنعتی جهان G8 که عضو مافیای بین االمللی ست
زمین تا آسمان فاصله دارد. البته این با من و کارهای من است که این فاصله را نشان دهم تا اینکه ادعای بیهوده نباشد.
«تنها آنان که بر خاک افتادند پایان جنگ را دیدند»
تصویر
Major I
Major I
پست: 430
تاریخ عضویت: جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۶, ۱۰:۳۰ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1 بار
سپاس‌های دریافتی: 17 بار

پست توسط machkol »

شاید فارس نیوز هدف دیگری از پخش این تصاویر داشت در نتیجه من طرف صحبتم شما بودید نه ایشان چون اولا.کپر نشینی از سنن آنهاست و ربطی به قبل از تاریخ بودن آنها ندارد.وگرنه ما هم به خاطر رعایت سنن در دوران ماقبل تاریخ هستیم!
کَپَر نام گونه‌ای اقامتگاه سایه‌بانی در منطقه شهرستان بستک و مناطق گرم در غرب استان هرمزگان در جنوب ایران است. مردمان کوخرد و بخش کوخرد و روستاهای توابع و مناطق مجاور برای استراحت روزانه خود کپر می‌ساختند، مخصوصاً آنهایی که در فصل تابستان و گرما به پشت رودخانه می‌رفتند و در نخلستانهای خودشان در موسم ثمر نخل چند ماه در آنجا می‌ماندند، چند کپر می‌ساختند یکی برای نشستن در سایهٔ آن، دیگری برای سایه‌بان ظرف آب، و دیگری برای مطبخ، همچنین در کنار زمینهای کشاورزی خود و حتی به علت کمبود درآمد جهت ساخت خانه و منزل برای نشیمن و زندگی درآن کپر می‎ساخته‎اند. کپر مانند سجم است اما از سجم بلندتر است، فقط اختلاف در استعمال آن این است که سجم به هنگام شب در روی «بالای» آن می‌خوابند، اما کپر در روز در سایه «زیر» آن می‌نشینند.(البته این مدلش نه)کپر های این شکلی در عکس شما جهت استفاده عشایر هستند.که از امکانات لازم زندگی اعم از آموزش و پرورش و بیمارستان های سیار برخوردارند.البته عکس شما .مربوط به آوارگان سیل بود که در این نوع خانه ها موقتا ساکن شده بودند.
من اختلاف طبقاتی یا فقر ایران رو نفی نکردم فقط انتقادم متوجه شما بود.چون این مسائل سالیان سال ما را دچار خود کرده و در دولت نهم یا نظام ما بوجود نیامده.اشاره من به 2 برابر شدن CCU ها هم برای نشان دادن تلاش ما در این راستا بود.
غیر ممکن است که در نهایت آنچیزی نشویم که مردم فکر می کنند هستیم.
ژولیوس سزار
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”