عشق يعني چي؟
مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, رونین, Shahbaz, MASTER, شوراي نظارت
- پست: 680
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۳ مهر ۱۳۸۶, ۸:۴۶ ب.ظ
- محل اقامت: رشت
- سپاسهای ارسالی: 99 بار
- سپاسهای دریافتی: 175 بار
- تماس:
-
- پست: 134
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۷, ۱۰:۳۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 135 بار
- سپاسهای دریافتی: 380 بار
رنجر عزيز!
تو همه ي اين 6 ماه رو اونو تو خواب نديدي(ديوونه اگه اينطوري پيش بره اونم بهت رو نده 1 ماه بيشتر زنده نيستيا!
!!!!!)
ببين من الان هم سنه توام اما حتما چند ماهي کوچکترم اما به نظرم قضيه رو به صروت افراطي برا خودت بزرگ کردي!
دوسه سال ديگه به اين خاطرخواهيت ميخندي!
صلابت داشته باش
باشه منتشو بکش همينطوري که تو اين 6 ماه تو خيالت(اينجاش مهمه!)کشيدي،اما اگه بهت رو نداد و باهات سرد برخورد کرد ديگه با دلت بايد بتوني جنگ کني!
تو نبايد خودت رو فنا کني!
از منم به تو يه توصيه دوستانه:با کسي که خيلي خيلي خيلي . . . عاشقشي هيچوقت ازدواج نکن که تو زندگيت به احتمال 99% شکست ميخوري.
!!!
با کسي ازدواج کن که بتوني باهاش حداقل رقابتي داشته باشي که اون تو رو بسازه ،تو هم باعش پيشرفت اون بشي!
من در
ام که پسرا هم اينقدر احساسي ميشن اگه اينطوري پيش بره از درس وزندگي هم ميفتي!
تو حالا حالاها خيلي کوچيکي،باور کن
خودت رو با چيز هاي ديگه سرگرم کن تا زياد بهش فکر نکني که ميدونم چه حسي داره!
آخه منم عاشقم!اما تونستم کنار بيام تو هم ميتونيييييييي

تو همه ي اين 6 ماه رو اونو تو خواب نديدي(ديوونه اگه اينطوري پيش بره اونم بهت رو نده 1 ماه بيشتر زنده نيستيا!




ببين من الان هم سنه توام اما حتما چند ماهي کوچکترم اما به نظرم قضيه رو به صروت افراطي برا خودت بزرگ کردي!
دوسه سال ديگه به اين خاطرخواهيت ميخندي!
صلابت داشته باش
باشه منتشو بکش همينطوري که تو اين 6 ماه تو خيالت(اينجاش مهمه!)کشيدي،اما اگه بهت رو نداد و باهات سرد برخورد کرد ديگه با دلت بايد بتوني جنگ کني!
تو نبايد خودت رو فنا کني!
از منم به تو يه توصيه دوستانه:با کسي که خيلي خيلي خيلي . . . عاشقشي هيچوقت ازدواج نکن که تو زندگيت به احتمال 99% شکست ميخوري.

با کسي ازدواج کن که بتوني باهاش حداقل رقابتي داشته باشي که اون تو رو بسازه ،تو هم باعش پيشرفت اون بشي!
من در

تو حالا حالاها خيلي کوچيکي،باور کن

خودت رو با چيز هاي ديگه سرگرم کن تا زياد بهش فکر نکني که ميدونم چه حسي داره!
آخه منم عاشقم!اما تونستم کنار بيام تو هم ميتونيييييييي


- پست: 1194
- تاریخ عضویت: جمعه ۱۷ آذر ۱۳۸۵, ۱۲:۲۶ ب.ظ
- محل اقامت: يه گوشه كنار شيراز
- سپاسهای ارسالی: 1817 بار
- سپاسهای دریافتی: 2632 بار
- تماس:
dr_mehdi57,بابا تو که باز خودت رو پیر مرد دونستی.مگه چند سالته؟اگه 35 هم داشته باشی باز هم جوونی.انقدر نگو پیرم.دلت باید جوون باشه.
البته یه چیز دیگه هم که هست اینه که هر کس دیدش به زندگی و همسرش با توجه به موفقیتهاش و کامیابی هاش بستگی داره.
ولی حرفت رو قبول دارم.من الان 20 سالمه و خیلی بی تجربه هستم.
به قول chiftain چش مایی داااش.
البته یه چیز دیگه هم که هست اینه که هر کس دیدش به زندگی و همسرش با توجه به موفقیتهاش و کامیابی هاش بستگی داره.
ولی حرفت رو قبول دارم.من الان 20 سالمه و خیلی بی تجربه هستم.
به قول chiftain چش مایی داااش.


ما از الست طایفه ای سینه خسته ایم...........ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم
امروز اگر که سینه و زنجیر می زنیم..............فردا به عشق مهدیه فاطمه شمشیر می زنیم
از ما بترس،طایفه ای پر اراده ایم...................ما مثل کوه پشت علی ایستاده ایم
از ما بترس، شیعه ی سرسخت حیدریم..........جان برکفان جبهه ی فتوای رهبریم
- پست: 1194
- تاریخ عضویت: جمعه ۱۷ آذر ۱۳۸۵, ۱۲:۲۶ ب.ظ
- محل اقامت: يه گوشه كنار شيراز
- سپاسهای ارسالی: 1817 بار
- سپاسهای دریافتی: 2632 بار
- تماس:
اینجا که همه عاشقن.پس من چی؟
منم می خوام عاشق بشم.
یکی بیاد تا من عاشقش بشم
.
اخه چرا من اینقدر سرد و بی احساسم.
کمممممممممممممممممک.
البته یه مسئله ای که هست اینه که من یه همچین تجربه ای رو تقریبا 3 سال پیش داشتم.ولی خوب از اونجایی که ادم سرد و بیخیالی هستم خیلی دلبسته نشدم.زود هم از یاد بردمش.خدارو شکر.
ولی میترسم این بیخیالیم کار دستم بده.باید تا دیر نشده یکی برا خودم دست وپا کنم.به هر حال مطالب این تاپیک میتونه خیلی بهم کمک کنه.البته اگه قصد عاشقی داشتم.
renger, جان شما هم با این کارات فقط به خودت ضربه میزنی.سعی کن کمتر بهش فکر کنی.یه کم بیخیل باشوفقط یه کم.شبا هم قرص خواب بخور تا راحت بخوابی.حرف های nodet_68, هم گوش کن.چون داره در حقت خواهری میکنه.شرمنده دیگه نمیتونم بیشتر بنویسم چون مادرم داره صدام میکنه و از صداش معلومه که بدجوری عصبانی هست.تا از وسط نصفم نکرده برم ببینم چیکارم داره.
یا علی.بای.


یکی بیاد تا من عاشقش بشم

اخه چرا من اینقدر سرد و بی احساسم.


کمممممممممممممممممک.
البته یه مسئله ای که هست اینه که من یه همچین تجربه ای رو تقریبا 3 سال پیش داشتم.ولی خوب از اونجایی که ادم سرد و بیخیالی هستم خیلی دلبسته نشدم.زود هم از یاد بردمش.خدارو شکر.
ولی میترسم این بیخیالیم کار دستم بده.باید تا دیر نشده یکی برا خودم دست وپا کنم.به هر حال مطالب این تاپیک میتونه خیلی بهم کمک کنه.البته اگه قصد عاشقی داشتم.
renger, جان شما هم با این کارات فقط به خودت ضربه میزنی.سعی کن کمتر بهش فکر کنی.یه کم بیخیل باشوفقط یه کم.شبا هم قرص خواب بخور تا راحت بخوابی.حرف های nodet_68, هم گوش کن.چون داره در حقت خواهری میکنه.شرمنده دیگه نمیتونم بیشتر بنویسم چون مادرم داره صدام میکنه و از صداش معلومه که بدجوری عصبانی هست.تا از وسط نصفم نکرده برم ببینم چیکارم داره.
یا علی.بای.

ما از الست طایفه ای سینه خسته ایم...........ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم
امروز اگر که سینه و زنجیر می زنیم..............فردا به عشق مهدیه فاطمه شمشیر می زنیم
از ما بترس،طایفه ای پر اراده ایم...................ما مثل کوه پشت علی ایستاده ایم
از ما بترس، شیعه ی سرسخت حیدریم..........جان برکفان جبهه ی فتوای رهبریم
renger نوشته شده:esijoon, ممنونم ازت انشالله تو هم به خواسته قلبت برسي. مطمئنم که حکمتي داره وقتي يه شهرک بالا پايين کني بري تو 8 تا مغازه دي وي دي گير نياري دست بر قضا بري اونجا ببينيش. آره مطمئنم حکمتي داره.
nodet_68, فقط تنها ترسم اينه. چيکار کنم دست خودم نيست.
شما ميگي يه شب. به قرآن من الان 6 ماهه که شب و روز ندارم. نصفه شب از خواب ميپرم. هميشه هم خوابش ميبينم.
شبها با يادش چشمام ميبندم و صبح هم اولين چيزي که به ذهنم مياد اونه.
نميدونم اون هم به من فکر ميکنه يا نه.
يعني من اگه دوباره برم مغازشون اون هنوز مثل گذشته است؟؟؟ با هام سرد برخورد نميکنه؟ به من اعتماد داره؟ دوستم داره؟
اينها چيزهايي که فکر من به خودش مشغول ميکنه.
با اون شرايطي كه تو گفتي دختره داره و هر وقت تورو ميبينه ok ميزنه


چند توصیه به تمام دوستان عاشق پیشه ام دارم:
1 - همه تون مطمعنن کسی رو انتخاب کردین که پاک هست و از همه نظر قبولش دارین که با کس دیگه یی نیست یا اینکه راحت با پسری رابطه برقرار نمیکنه همونطور که عشقتون پاکه به پاکی اون هم اطمینان دارین پس لازم نیست که روز و شب به این فکرای کشنده و اعصاب خورد کن توجه کنین که نکنه بره خیابون کسی مخشو بزنه - وای اون فلانی کی بود که نگاش کرد - داره الان با کی تلفنی صحبت میکنه - اگه کس دیگه یی رو دوست داره چی و این موارد. باید شک نکنید و بد به دلتون راه ندید این فکرا فقط اعصاب خورد میکنن و قدرت انجام کار و فکر درست رو از آدم میگیرن. فکر کنین اصلن اتفاقی نیافتاده و اصلن اونو نمیشناسیس و با بقیه دخترا هیچ فرقی نداره. اونم یکیه مثل بقیه
2 - موقعی که خواستین جلو برید و پیشهناد دوستی کنین میدونم که استرس زیادی دارین دوسش دارین و نمیخاین دروغ بگین و اینم میدونم که در اون لحظه هم حرف زدن از آدم گرفته میشه و هم قیافه آدم بد جور سرخ میشه ولی جوری وانمود کنین که فکر کنه فقط قصد یه دوستی معمولی رو دارین عین همین دوستی های خیابونی. به زبون ساده تر نزارین بفهمه که دلتون پیشش گیره که در این صورت باختین و جواب نه هست
3 - عشق مثل مخ زدن نیست که با یه آما و یه شماره جور شه نیاز به مدت داره تا اون طور که میخاین ماله شما شه. پس با توجه به بند یک(همون اصمینان به طرفتون) حساب شده عمل کنین و حرکتی نکنین که یه دفعه همه راهای رسیدن بسته شه. یک روز دیر ماله شما شه بهتر اینکه هیچ وقت نشه
4 - اگر تجربه اولتون هست و اولین دختر مورد علاقتون هست بهتره به دلیل حساسیت بالای کار و همونطور برای آشنا شدن با نحوه حرف زدن و اینکه کلن لم رابطه با دختر بیاد دستتون با یه دختر معمولی که هیچ حسی هم بهش ندارین دوست شین تا تجربه تون بیشتر شه. میدونم کمی عذاب وجدان داره
5 - وقتی تصمیم به صحبت کردن دارین بدون اینکه بفهمه طرفش برید باهاش حرف بزنین بعبارتی خفتش کنین اینکه بیفتین دنبالش و از این ور خیابون بیاین اینور خیابون اونم هی نگاه کنه هی بگین اینجا جای مناسبی نیست وای اونجا دو تا ریشو هست نمیشه رو بزارید کنار تصمیم قطعی بگیرین برید جلو و با خونسردی تمام حرفتونو بزنین
6 - هیچ وقت برای صحبت کردن یه دیالوگ آماده نکین ممکنه شما توی فکرتون یه متن دو دقیقه ای درست کردین که بگین میرین جلو ولی میگه من وقت ندارم خیلی زود حرفتونو بزنین اینجاس که باعث میشه بیفتین به لکنت. یا موقع حرف زدن یه چیزی بگه یا بپرسه که توی اون چزایی که با خودتون آماده کردین نیست
7 - اینرو هم بگم یه دفعه نرید به دختره بگین که تریپ از این قرار ه که بیا دوست شیم درسته گفتم نفهمه که به اصطلاح عاشقش هستین ولی باید قبلش یه سری آمار هم بهش داده باشین.
االبته نباید فاصله این آمار ها و رفتن جلو برای صحبت کردن زیاد شه چون اونوقت طرف فکر میکنه شما ترسو هستین یا اسکلش کردین. خودتون باید بسنجین ببینید آمارایی که داید کافی هست طرف فهمیده که آره شما میخیان باهاش دوست شین بعد برید
8 - اگر جواب نه رو شنیدین(بگو خدا نکنه!) لازم نیست باز دوباره فردا برید جلو و باز تقاضا کنین بگذارین چند وقتی بگذره بعد دوباره برید.
فعلن اینارو یادم اومد امیدوارم به دردتون بخوره. ولی بازم تکرار میکنم متاسفانه دخترا میفتن گمان کافیه فقط از علاقه شما با خبر شن اونجاس که یک نه کافیه زندگیتونو (با عرض معذرت) زهرماری کنه
1 - همه تون مطمعنن کسی رو انتخاب کردین که پاک هست و از همه نظر قبولش دارین که با کس دیگه یی نیست یا اینکه راحت با پسری رابطه برقرار نمیکنه همونطور که عشقتون پاکه به پاکی اون هم اطمینان دارین پس لازم نیست که روز و شب به این فکرای کشنده و اعصاب خورد کن توجه کنین که نکنه بره خیابون کسی مخشو بزنه - وای اون فلانی کی بود که نگاش کرد - داره الان با کی تلفنی صحبت میکنه - اگه کس دیگه یی رو دوست داره چی و این موارد. باید شک نکنید و بد به دلتون راه ندید این فکرا فقط اعصاب خورد میکنن و قدرت انجام کار و فکر درست رو از آدم میگیرن. فکر کنین اصلن اتفاقی نیافتاده و اصلن اونو نمیشناسیس و با بقیه دخترا هیچ فرقی نداره. اونم یکیه مثل بقیه
2 - موقعی که خواستین جلو برید و پیشهناد دوستی کنین میدونم که استرس زیادی دارین دوسش دارین و نمیخاین دروغ بگین و اینم میدونم که در اون لحظه هم حرف زدن از آدم گرفته میشه و هم قیافه آدم بد جور سرخ میشه ولی جوری وانمود کنین که فکر کنه فقط قصد یه دوستی معمولی رو دارین عین همین دوستی های خیابونی. به زبون ساده تر نزارین بفهمه که دلتون پیشش گیره که در این صورت باختین و جواب نه هست
3 - عشق مثل مخ زدن نیست که با یه آما و یه شماره جور شه نیاز به مدت داره تا اون طور که میخاین ماله شما شه. پس با توجه به بند یک(همون اصمینان به طرفتون) حساب شده عمل کنین و حرکتی نکنین که یه دفعه همه راهای رسیدن بسته شه. یک روز دیر ماله شما شه بهتر اینکه هیچ وقت نشه
4 - اگر تجربه اولتون هست و اولین دختر مورد علاقتون هست بهتره به دلیل حساسیت بالای کار و همونطور برای آشنا شدن با نحوه حرف زدن و اینکه کلن لم رابطه با دختر بیاد دستتون با یه دختر معمولی که هیچ حسی هم بهش ندارین دوست شین تا تجربه تون بیشتر شه. میدونم کمی عذاب وجدان داره
5 - وقتی تصمیم به صحبت کردن دارین بدون اینکه بفهمه طرفش برید باهاش حرف بزنین بعبارتی خفتش کنین اینکه بیفتین دنبالش و از این ور خیابون بیاین اینور خیابون اونم هی نگاه کنه هی بگین اینجا جای مناسبی نیست وای اونجا دو تا ریشو هست نمیشه رو بزارید کنار تصمیم قطعی بگیرین برید جلو و با خونسردی تمام حرفتونو بزنین
6 - هیچ وقت برای صحبت کردن یه دیالوگ آماده نکین ممکنه شما توی فکرتون یه متن دو دقیقه ای درست کردین که بگین میرین جلو ولی میگه من وقت ندارم خیلی زود حرفتونو بزنین اینجاس که باعث میشه بیفتین به لکنت. یا موقع حرف زدن یه چیزی بگه یا بپرسه که توی اون چزایی که با خودتون آماده کردین نیست
7 - اینرو هم بگم یه دفعه نرید به دختره بگین که تریپ از این قرار ه که بیا دوست شیم درسته گفتم نفهمه که به اصطلاح عاشقش هستین ولی باید قبلش یه سری آمار هم بهش داده باشین.
االبته نباید فاصله این آمار ها و رفتن جلو برای صحبت کردن زیاد شه چون اونوقت طرف فکر میکنه شما ترسو هستین یا اسکلش کردین. خودتون باید بسنجین ببینید آمارایی که داید کافی هست طرف فهمیده که آره شما میخیان باهاش دوست شین بعد برید
8 - اگر جواب نه رو شنیدین(بگو خدا نکنه!) لازم نیست باز دوباره فردا برید جلو و باز تقاضا کنین بگذارین چند وقتی بگذره بعد دوباره برید.
فعلن اینارو یادم اومد امیدوارم به دردتون بخوره. ولی بازم تکرار میکنم متاسفانه دخترا میفتن گمان کافیه فقط از علاقه شما با خبر شن اونجاس که یک نه کافیه زندگیتونو (با عرض معذرت) زهرماری کنه
-
- پست: 64
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۱۰ آبان ۱۳۸۶, ۱۰:۳۴ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 12 بار
- سپاسهای دریافتی: 4 بار
hermoni جان سلام
اصلا حرفاتون رو قبول ندارم
، يعني فکر کنم نظر اکثر خانوما اينطور باشه!
فکر کنم ماها فرق بين عشق و دوستي هاي ... امثال شما که اينطور فکر ميکنيم رو مي فهميم .
در ضمن اگر خانمي بفهمه که طرفش صادقانه عاشقشه
همپاي اون تا هر کجا هم که باشه باهاش ميره!
و اينکه چرا به خودتون ( طرف حسابم فقط شما نیستینا )حق ميدين با 800 تا دختر دوست بشين ولي دختري که دوستش دارين نبايد حتي به يک نفر نگاه
کنه؟!
اصلا حرفاتون رو قبول ندارم

فکر کنم ماها فرق بين عشق و دوستي هاي ... امثال شما که اينطور فکر ميکنيم رو مي فهميم .
در ضمن اگر خانمي بفهمه که طرفش صادقانه عاشقشه


و اينکه چرا به خودتون ( طرف حسابم فقط شما نیستینا )حق ميدين با 800 تا دختر دوست بشين ولي دختري که دوستش دارين نبايد حتي به يک نفر نگاه
کنه؟!

Zahra1365 نوشته شده:hermoni جان سلام
اصلا حرفاتون رو قبول ندارم، يعني فکر کنم نظر اکثر خانوما اينطور باشه!
فکر کنم ماها فرق بين عشق و دوستي هاي ... امثال شما که اينطور فکر ميکنيم رو مي فهميم .
در ضمن اگر خانمي بفهمه که طرفش صادقانه عاشقشههمپاي اون تا هر کجا هم که باشه باهاش ميره!
![]()
و اينکه چرا به خودتون ( طرف حسابم فقط شما نیستینا )حق ميدين با 800 تا دختر دوست بشين ولي دختري که دوستش دارين نبايد حتي به يک نفر نگاه
کنه؟!
800 تا كه هيچي يعني تا جايي كه بتونيم و بخاييم اصلا 2000 تا چون سنت پيامبره
- پست: 854
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۴ دی ۱۳۸۶, ۶:۴۲ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 361 بار
- سپاسهای دریافتی: 834 بار
دوستان لطفا تاپيک به بحث و کل کل نکشونين. هر کي هر چند بار که ميخواد عاشق بشه ، دوست بگيره.
من يک بار عاشق شدم تا آخر هم پاش وايميستم.
شنبه رفتم مغازشون. تنها بود. تو بالکن مغازشون بود. رفتم تو من و ديد مکث کرد و اومد پايين. سلام کردم تون هم جواب داد. معلوم بود ناراحت. يه خورده سرد بود.
هيچي نتونستم بگم. يه آهي کشيدم و دي وي دي ا رو گرفتم اومدم بيرون.
يکشنبه رفتم مغازشون. شلوغ بود مشتري داشت. اول متوجه نشد من اومدم. بعد که من ديد خندید گفت جان؟؟؟
گفتم دي وي دي و گرفتم و اومدم بيرون.
ديروز نشد که برم ولي سعي ميکنم امروز برم.
نکته جالب اينجاست که تو اين 6 ماهي هيچ وقت نشنيدم از دهنش کلمه جان دربياد چه به من چه به کس ديگه اي.
من يک بار عاشق شدم تا آخر هم پاش وايميستم.
شنبه رفتم مغازشون. تنها بود. تو بالکن مغازشون بود. رفتم تو من و ديد مکث کرد و اومد پايين. سلام کردم تون هم جواب داد. معلوم بود ناراحت. يه خورده سرد بود.
هيچي نتونستم بگم. يه آهي کشيدم و دي وي دي ا رو گرفتم اومدم بيرون.
يکشنبه رفتم مغازشون. شلوغ بود مشتري داشت. اول متوجه نشد من اومدم. بعد که من ديد خندید گفت جان؟؟؟
گفتم دي وي دي و گرفتم و اومدم بيرون.
ديروز نشد که برم ولي سعي ميکنم امروز برم.
نکته جالب اينجاست که تو اين 6 ماهي هيچ وقت نشنيدم از دهنش کلمه جان دربياد چه به من چه به کس ديگه اي.

-
- پست: 64
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۱۰ آبان ۱۳۸۶, ۱۰:۳۴ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 12 بار
- سپاسهای دریافتی: 4 بار
خيلي دلم ميخواد بدونم مردم چرا اين همه زود عاشق ميشن ؟؟؟ مگه عاشقي و دوست داشتن الکيه ؟ تو زندگي چيزاي
خيلي زيباتري هستش نمیگم عشق زيبا نيست نه
ولي بچه ها هر چيزي يه وقتي داره شما الان بايد به فکر
رسيدن به مراتب عالي باشين ( اينو بخاطر اين گفتم که اکثر دوستاني که ابراز عشق ميکنن واقعا سنشون پائينه ) حالا
نميگم حتما بايد دکتر و مهندس بشين ، خودشناسي بهترين مرتبه هستش اينکه خودتون و انتظاراتتون رو بشناسين باعث
ميشه موفق باشين
.
خيلي زيباتري هستش نمیگم عشق زيبا نيست نه

رسيدن به مراتب عالي باشين ( اينو بخاطر اين گفتم که اکثر دوستاني که ابراز عشق ميکنن واقعا سنشون پائينه ) حالا
نميگم حتما بايد دکتر و مهندس بشين ، خودشناسي بهترين مرتبه هستش اينکه خودتون و انتظاراتتون رو بشناسين باعث
ميشه موفق باشين
