شايد كمتر كسي باور كند ميليونها واژه اي كه روزانه از سوي دستگاههاي رسانه اي و تبليغاتي غربي به سوي ما شليك مي شود، از پشتوانه نظري و علمي دقيق در حوزه هاي روان شناسي، جامعه شناسي و علوم ارتباطات برخوردار است.
بديهي است، براي ايفاي نقش يك مخاطب آگاه و كنشگر و نه مخاطبي منفعل و از پيش باخته، بايد با دانش، تئوري و تكنيكهاي عمليات رواني آشنا شد.
آنچه هم اينك پيش رو داريدادامه اين سلسله مقاله درباره تكنيكهاي عمليات رواني است.
سورين و تانكارد (1991) دو صاحبنظر علوم ارتباطات، توسل به شوخي، استفاده از جاذبه هاي جنسي و هيجاني، تكرار و برجسته سازي را از مهمترين روشهاي مورد استفاده رسانه ها در عمليات رواني و اقناع مي دانند.
آنان با مرور ادبيات تبليغات اقناعي رسانه ها و به ويژه راديو، نشان داده اند كه برجسته سازي، شايع ترين روش مورد استفاده رسانه ها است.آنان در خصوص استفاده رسانه ها از اين روش به نقل از كورت لنگ و گلاريز، از پيشگامان فرضيه برجسته سازي رسانه اي مي نويسند: رسانه هاي جمعي توجه را به موضوعات خاص سوق مي دهند. آنها از چهره هاي سياسي تصاوير عمومي مي سازند.
آنها همواره موضوعاتي را مطرح مي كنند كه افكار عمومي ناگزير بايد درباره آنها فكر كند. براون مدعي شده است كه «عمليات رواني يعني گزينش برخي اخبار، اطلاعات و تصاوير و برجسته سازي و تكرار آنها».
راجرز و ديرينگ برجسته سازي را فرآيندي مي دانند كه با آن رسانه هاي همگاني اهميت نسبي موضوع و تأثير گوناگون را به مخاطب منتقل مي كنند.
دنيس مك كوئيل خاطرنشان مي كند: فرآيند برجسته سازي به سه اولويت متفاوت مربوط مي شود. اولويت اول در گروه سياسي يا ساير گروههاي ذينفع جاي مي گيرد. اولويت دوم رسانه ها است كه ارزشهاي خبري و سليقه هاي ملموس مخاطبان در آن تأثير مي گذارد و به آن شكل مي دهد. اولويت سوم از آن همگان است كه تصور مي شود تحت تأثير رسانه ها هستند.
بن اچ بگديكيان درباره تأثير برجسته سازي وسايل ارتباط جمعي مي گويد: در ميان صاحبنظران علوم سياسي، اين نكته بديهي است كه رسانه ها نمي توانند به مردم بگويند چگونه بينديشند، آنها مي گويند كه به چه بينديشيد، آنچه رسانه ها گزارش مي دهند در دستور كار مردم قرار مي گيرد و آنچه مسكوت مي ماند ممكن است براي هميشه فراموش نشود، اما امكان دارد زماني كه سخت به آن نياز است در دسترس مردم قرار نگيرد. به اين ترتيب در برجسته سازي به شهروندان القا مي شود كه اولويتهاي فكري آنها چه چيزهايي است و اين تعيين اولويت، تا حدودي تعيين اولويت افكار عمومي در جامعه نيز خواهد بود.
گلاديس انگل لنگ و كورت لنگ كه رابطه ميان مطبوعات و افكار عمومي را در بحران «واترگيت» مطالعه كردند، اعتقاد دارند، بايد مفهوم اولويت گذاري را در راستاي فرآيند برجسته سازي مورد توجه قرار داد. اين دو محقق مراحلي را براي فرآيند برجسته سازي مطرح مي نمايند:
1- مطبوعات برخي رويدادها يا فعاليتها را پر اهميت مي كنند و آنها را برجسته مي كنند.
2- موضوعات متفاوت براي جلب توجه به نوع و ميزان پوشش خبري متفاوتي نياز دارند واترگيت موضوعي دور از ذهن و ناآشنا بود بنابراين پوشش گسترده اي براي جلب توجه عموم به آن صورت گرفت.
3- رويدادها و فعاليتها بايد قالب دار باشند و يا به عبارتي بتوان حوزه اي از معاني را به آنها نسبت داد به طوري كه قابل فهم شوند، واترگيت در ابتدا به قالب موضوعي حزبي در مبارزه انتخاباتي در آمد.
4- زبان مورد استفاده در رسانه ها مي تواند بر درك اهميت موضوع اثر بگذارد. در ابتدا از موضوع واترگيت، تحت عنوان كاري غيراخلاقي نام برده مي شد كه ترفندي در جهت بي اهميت جلوه دادن موضوع بود بعدها از موضوع تحت عنوان «افتضاح» نام برده شد كه اهميت بيشتري به موضوع مي داد.
5- رسانه ها، فعاليتها يا رويدادهايي كه مورد توجه قرار گرفته اند را به نهادهاي ثانويه وصل مي كنند كه موقعيت آنها در منظر سياسي به خوبي قابل تشخيص است. در قضيه واترگيت هنگامي كه موضوع به نهادهاي ثانويه مانند نياز به روشن شدن حقايق و يا اعتماد به حكومت پيوند خورد، به جهت گيري مردم كمك شد.
6- هنگامي كه اشخاص معروف و معتبر درباره موضوعي صحبت مي كنند، فرآيند برجسته سازي شتاب پيدا مي كند براي مثال هنگامي كه قاضي «جا سيريكا» گفت كه واقعيت واترگيت به مردم گفته نشده است، اثر قاطعي بر مردم و ديگر اشخاص مهم از جمله بعضي از جمهوريخواهان گذاشت.
رد پاي تكنيك برجسته نمايي را مي توان به راحتي در بيشتر طرحهاي عمليات رواني آمريكا عليه ايران يافت.
امروزه، كمتر خبر، پيام، گزارش يا تحليلي در راديوهاي ضد ايراني پخش مي شود كه در آن، يك يا چند نارسايي اقتصادي، اجتماعي، اداري و امنيتي در ايران برجسته نشده باشد. براي مثال آنان حادثه اي مانند وقوع يك تصادف خونين در جاده هاي ايران را به بهانه اي براي پخش ساعتها برنامه در خصوص ناكارآمدي و بي توجهي دولت اسلامي در حفظ جان شهروندانش تبديل مي كنند.
يا غرق شدن چند نفر در درياي خزر را برجسته مي سازند و آن را به وسيله اي براي تبليغ عليه نهادهاي انقلابي كه مانع شنا كردن مردم در سواحل امن مي شوند، تبديل مي كنند.
بزرگنمايي آمار بيكاران (گاهي تا 30 درصد)، بيش از حد نشان دادن آمار طلاق، برجسته سازي آمار خودكشي و انتساب آن به نارضايتي عمومي، كودك آزاري و مرتبط كردن آن به نبود آزاديهاي جنسي، اغراق در آمار زندانيان (حتي تا چند برابر)، بزرگنمايي فرار دختران از خانه و برجسته سازي اعتراضات صنفي از روشهاي ديگري است كه دستگاه عمليات رواني آمريكا از آن استفاده مي كند.
* نامگذاري معكوس
اين شيوه تبليغاتي از روشهاي بسيار رايج تبليغات غرب است. در اين روش تلاش مي شود به تناسب هدفهاي تبليغاتي براي مفاهيم نامگذاري شود.
به عنوان مثال، «استعمار» در لغت به معني طلب آبادي و عمران است؛ اما غرب اين كلمه را در مورد تسخير و اشغال كشورها به كار گرفته و امروز حتي در اثر تكرار اين كاربرد معكوس، مفهوم واقعي كلمه عوض شده است. چنين است كلماتي كه در فرهنگ تبليغات با مقاصد ويژه به كار گرفته مي شود، مانند ميانه رو كه به رژيم هاي دست نشانده يا ثبات كه به حفظ منافع غرب و يا مدرنيزاسيون كه به رواج صنايع مونتاژ اطلاق مي گردد.
تاور در گزارش خود از اين قاعده استفاده كرده است و نام رسوايي مك فارلين را حادثه «ايران- كنترا» گذاشته است.
وي بيداري ضد امپرياليستي را «تروريسم» و بيداري جهاني ضد امپرياليسم» را تروريسم بين الملل و مأمورين اطلاعاتي غرب در لبنان را «شهروند» و نبود سياست مطلوب غرب در يك كشور را «هرج و مرج» و نبود رابطه نظامي با غرب را «خلا نظامي» گذاشته است.
* عرفي سازي يا همراهي
تكنيكي است براي متقاعد كردن مخاطب، با ترويج اين پنداشت كه مواضع مربوط، بيانگر درك عمومي و حس مشترك مردم است. در اين تكنيك، طراحان تبليغات رواني با استفاده از زبان، عادات و آداب مردم عادي (و نيز نوع لباس آنها در ارتباطات رو در رو، شنيداري و ديداري) تلاش مي كنند، ديدگاه مورد نظر خود را متناسب با ذائقه عامه مردم معرفي كنند.
اين تكنيك در مواردي كه جمعيت هدف نسبت به زبان و آداب رسمي يا روشنفكرانه بدگمان است، بسيار مؤثر خواهد بود.
نظام سلطه براي از بين بردن روحيه مقاومت ملتها به خوبي از اين تكنيك استفاده مي كند.
كارول از نويسندگان آمريكايي در سال 1948ميلادي ابراز كرد: سياست خارجي آمريكا تنها در آن صورت موفق خواهد بود كه بتواند مردم ديگر كشورها را متقاعد كند كه اهداف آمريكا همسو و هماهنگ با آرزوهاي آنان درباره صلح، آزادي و حقوق شخصي و فردي است.
به عنوان نمونه، در دهه شصت قرن بيستم، در آمريكا جنبشي قوي ظاهر شد كه هدف آن بيداري شهروندان سياهپوست بود. اين حركت از شعارهايي مانند «سياه زيباست» استفاده مي كرد به گونه اي كه اين شعارها وسيله اي شده بود براي بازسازي روحيه سياهان كه به دست نسلهاي تبعيض نژادي تخريب شده بود.
پايگاه مردمي و گسترش اين حركت و شور و هيجاني كه از سوي مردم ابراز مي شد، موجب شد كه اين گرايشها در همه ابعاد اجتماعي و ارتباطي گسترش يابد. بنابراين، تبليغات و سياستگذاران در آمريكا براي كنترل اين جنبش تا اندازه اي با آن همراهي كردند. در سينما، تبليغات تجاري و مطبوعات نيز احترام به اقليتها و حق برابري آنها را تبليغ كردند.
اما در نيمه اول دهه 1980 همه اين رويكردهاي مثبت نسبت به سياهان از بين رفت؛ چرا كه تبليغات توانسته بود در ميان سياهپوستان اين تحول اعتقادي را به وجود آورد كه مثلاً سياه زيبا نيست بلكه تهديد است. اين تحول در نتيجه اجراي روش تشويق و تنبيه در قبال سياهان به دست آمده بود. به عنوان مثال دانشجويان دانشگاه كاليفرنيا الگوي ويژه اي را براي برخورد تبعيض نژادي اجرا مي كردند. آنها با اتومبيل خود به اتومبيل جوانان سياهپوست مي زدند، پليس نيز همواره راننده سياهپوست را جريمه مي كرد، در نتيجه تصور افتخار به رنگ سياه به سرعت رنگ باخت و كار به جايي رسيد كه مردان سياهپوست جنايتكاران بالقوه تلقي مي شدند و نوعي بدگماني ملي نسبت به آنها شكل گرفته بود.
* تصويرسازي يا انگاره سازي
انگاره سازي يكي ديگر از شيوه هاي عمليات رواني است كه در نبرد رسانه اي از آن استفاده مي شود.
در اين روش، نيروهاي مهاجم سعي مي كنند با ايجاد تصويري مطلوب از خود، تصويري مخدوش و ناموجه از نيروهاي مدافع در اذهان مخاطبان ايجاد كنند.
كارل هوسمن در مورد انگاره سازي رسانه ها مي گويد: رسانه ها، فضايي ساختگي ارايه مي دهند، برداشتي ذهني از جهان كه ضرورتاً با جهان واقعي منطبق نيست. در رسانه ها، خبر، الزاماً همان چيزي نيست كه اتفاق مي افتد بلكه چيزي است كه منبع خبري آن را ارايه مي دهد.
رضوي زاده نيز مي گويد: در انگاره سازي خبري، كارگزاران خبري، آگاهانه و با برنامه ريزي به تصويرسازي خبري يا انگاره سازي خبري دست مي زنند، در انگاره سازي آنچه مهم نيست انعكاس واقعيت و رويداد است. در اينجا هدف و ماهيت كار، استفاده از دستمايه واقعيت رويدادي براي ارايه تفسيري پنهان در لفاف است.
يافته هاي پژوهشگران ارتباطات نشان مي دهد كه محتوي رسانه هاي ارتباط جمعي، برنامه اجتماعي و سياسي عموم را تعيين مي كند.هنري كسينجر وزير خارجه سابق آمريكا درباره قدرت رسانه هاي خبري در تعيين مهمترين مسايل مورد توجه عموم اظهار داشت كه هيچ گاه به محتوي اخبار شب توجه ندارد، بلكه تنها به «آنچه كه مورد پوشش قرار مي دهند علاقمند است تا آن چه در معرض ديد مردم قرار مي گيرند را دريابد.»
برنارد كوهن نيز معتقد است كه رسانه هاي جمعي «شايد اكثر اوقات در تعيين آنچه مردم فكر مي كنند موفق نباشند؛ اما به نحوي حيرت انگيز در تعيين آنچه كه خوانندگان درباره آن فكر مي كنند موفق اند... جهان در نظر افراد مختلف، گوناگون خواهد بود. البته بسته به تصويري كه توسط نويسندگان، ويراستاران و ناشران روزنامه هاي آنان برايشان ترسيم مي شود.»
براي هدايت افكار عمومي از واقعيات، انگاره هايي خلق مي شود كه تنها در راستاي اهداف كارگزاران ارتباطي است. مانند ايجاد انگاره اي از ايران در رسانه هاي آمريكايي و غربي كه درصدد است ايران را كشوري خشونت طلب جلوه دهد. اين انگاره باعث مي شود كه در صورت تجاوز كشوري به ايران، افكار عمومي همسو با آن عمل كرده و به اعمال خلاف ديگران مشروعيت داده شود.
همچنين، رسانه هاي غربي همواره از اسلام تصويري افسانه اي ارايه داده اند، افسانه اي برگرفته از داستانهاي هزار و يك شب كه مملو از حرمسرا، كاخهاي سر به فلك كشيده، فرشهاي پرنده، ثروتهاي بي پايان، مبارزان و جنگجويان خشن و راهزنان بي رحم است.
در تصويري كه رسانه هاي غرب از اسلام ارايه مي دهند، مسلمانان را افرادي بي رحم و با عقايد افراطي معرفي مي كنند.
سالها پيش شايعه اي در گرفت كه به نقل از مايكل براون عنصر وازده سيا مي گفت، در اواخر دهه 80 طرح مبارزه با تشيع و جان نثاري معنوي مسلمانان در اين سازمان مخوف تدوين شده است.
مهم نبود، چقدر اين شايعه صحت داشت، مهمتر تحقق اين شايعه بود.
جنبش جنگ طلب نومحافظه كار آمريكا زمان را مناسب ديد.
زمينه هاي تشكيل و تقويت طالباني گري را طرح ريزي كرد. ملايان افراطي و سنگ صفتي كه آمده بودند تا چهره اي مخوف از اسلام ترسيم كنند. سناريويي كه بر مبناي آن مي توانستند دشمن «شماره يك» براي آمريكا بتراشند.
طالبان رشد كرد و اين غده سرطاني عمق افغانستان را بلعيد.
اكنون هنگام نقطه اوج فيلم دلخواه آمريكايي فرا رسيده بود.
يك نفر بايد كليد را فشار مي داد و 11سپتامبر اين گونه آفريده شد. از 11سپتامبر2001 به اين سو آمريكا هرچه خواست كرد و براي پيشبرد مقاصد يكجانبه گرايانه خود تا توانست، هراس و وحشت از اسلام را ريشه دار كرد. رويكرد مغرضانه رسانه هاي غربي سبب شد، مردم آمريكا و اروپا به اشتباه گروههاي مسلح و تندرويي همچون القاعده را نمايندگان واقعي مسلمانان و دين اسلام بپندارند.
غربيها اسلام را معمايي ناشناخته و پديده اي عجيب و غريب و مملو از افسانه تلقي مي كنند. آنها عقيده دارند اسلام مشوق اعمال و رفتارهاي غيرمنطقي و افراطي است. چنين برداشتي غير از ارايه اطلاعات نادرست درباره اسلام و درك اشتباه از آداب و رسوم و فرامين اين دين، دليل ديگري ندارد.
در ماههاي گذشته، رسانه هاي جهان شاهد انتشار گزارش جنايتي جديد بودند و آن، سر بريدن گروگانهايي با مليت هاي مختلف به بهانه حضور هم ميهنان آنها در عراق بود كه به ويژه انتشار تصاوير اين جنايات از برخي شبكه هاي تلويزيوني، بخش عظيمي از مردم دنيا را تحت تأثير قرار داد. جالب آنكه در اين تصاوير، مردان نقابدار سياهپوشي كه سر مي برند، در پشت خود پرچم «لااله الاا...» و «محمد رسول ا...» نصب كرده و پيش از كشتن گروگانها، فرياد «ا... اكبر» سر مي دادند و روشن است كه اين تصاوير چه تأثير قابل توجهي در ايجاد نفرت از دين اسلام دارد.
كافي است، تصور كنيد، وقتي يك شهروند فيليپيني يا آمريكايي و اروپايي، تنها شناختش از اسلام را با چنين فيلم هايي كه از تلويزيون مشاهده مي كند، دريافت كند، چه ديدي از اسلام و مسلمانان در ذهن خود پيدا مي كند؟
انگاره سازي هاليوود در فيلم 300 نيز در نوع خود قابل ملاحظه است؛ در اين فيلم نظام سياسي هخامنشي قائم به شخص و خشايارشا به نام خداي خدايان معرفي مي شود در حالي كه هخامنشيان اولين نظام فدراتيو را تأسيس كرد و بر اساس اعتقاد به آيين زرتشت، اهورامزدا را خداي خدايان مي دانسته اند. از طرف ديگر، يوناني هاي قبل از ميلاد به چند خدايي مثل خداي آفتاب، خداي سنگ و غيره اعتقاد داشتند اما همانگونه كه كلهر هنرمند ايراني مي گويد: فرمانده اسپارتي ها در انتها در انگاره اي فريبكارانه، مصلوب است و بقيه همچون حواريون نشان داده مي شوند. سراسر مسير نيز نشان دهنده عاشورا است و حتي امام زمان(عج) را نيز نشان مي دهند.
وي در اين باره متذكر مي شود: اسب سفيدي در فيلم ديده مي شود و از آنجايي كه ما معتقديم منجي ما با اسب سفيد مي آيد، اين مي تواند نمادي از امام زمان(عج) باشد. اين مرد، زيباترين جوان اسپارتي را از پشت گردن مي زند و مي رود. در حقيقت اينجا غرب مي خواهد ترس و نفرتي جهاني نسبت به چيزي كه از امام زمان(عج) داريم به وجود بياورد. اين سكانس پيشينه و پس زمينه ندارد و اصرار دارد كه مرد را بدون چهره نشان بدهد، مردي كه بي گناه ترين و معصوم ترين سرباز اسپارتي را از پشت گردن مي زند.
توضيح: تيتر اين مقاله، برگرفته از نام يك فيلم سينمايي جنجالي است كه سالها پيش، پشت پرده و زد و بندهاي رسانه هاي آمريكا را فاش كرد.
در اين اثر آمريكايي كه از تلويزيون كشورمان نيز پخش شده و تعدادي از سرشناسان سينماي اين كشور در آن حضور دارند، ساختگي بودن بسياري از جنجال هاي سياسي و روابط پيچيده ميان سياسيون، نظاميان و رسانه ها به تصوير كشيده شده است.
منبع:سايت بصيرت / رضا جنيدي
نگاهي به تكنيكهاي عمليات رواني در رسانه
در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد
مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت
پرش به
- بخشهاي داخلي
- ↲ اخبار و قوانين سايت
- ↲ سوالات، پيشنهادات و انتقادات
- ↲ مرکز جوامع مجازي - CentralClubs Network
- ↲ سرويس ميزباني وب - CentralClubs Hosting
- ↲ مجله الکترونيکي مرکز انجمنهاي تخصصي
- بخش تلفن همراه
- ↲ نرم افزار تلفن همراه
- ↲ Symbian App
- ↲ Android App
- ↲ Windown Phone App
- ↲ iOS App
- ↲ JAVA Mobile App
- ↲ بازيهاي تلفن همراه
- ↲ Symbian Games
- ↲ Android Games
- ↲ iOS Games
- ↲ Windows Phone Games
- ↲ JAVA Mobile Games
- ↲ گوشيهاي تلفن همراه
- ↲ Sony
- ↲ Samsung
- ↲ GLX
- ↲ Dimo
- ↲ Huawei
- ↲ Motorola
- ↲ Nokia
- ↲ گوشيهاي متفرقه
- ↲ سرگرميهاي تلفن همراه
- ↲ خدمات و سرويسهاي مخابراتي
- ↲ تازه ها و اخبار تلفن همراه
- ↲ مطالب كاربردي تلفن همراه
- ↲ متفرقه در مورد تلفن همراه
- ↲ سوالات و اشکالات تلفن همراه
- بخش كامپيوتر
- ↲ نرم افزار كامپيوتر
- ↲ گرافيک و طراحي کامپيوتري
- ↲ طراحي صفحات اينترنتي
- ↲ سوالات و اشکالات نرم افزاري
- ↲ برنامه نويسي
- ↲ C Base Programming
- ↲ Dot Net Programming
- ↲ Web Programming
- ↲ Other Programming
- ↲ Software Engineering
- ↲ Java Programming
- ↲ Database Programming
- ↲ سخت افزار كامپيوتر
- ↲ امنيت و شبكه
- ↲ امنيت
- ↲ شبکه
- ↲ تازه ها و اخبار دنياي کامپيوتر
- ↲ مطالب كاربردي كامپيوتر
- ↲ متفرقه در مورد کامپيوتر
- بخش هوا فضا
- ↲ نيروي هوايي ايران
- ↲ متفرقه درباره نیروی هوایی
- ↲ نیروی هوایی و سازندگی
- ↲ حماسه و حماسه آفرینان نيروي هوايي
- ↲ تیزپروازان در بند
- ↲ شهدا و جانباختگان نیروی هوایی
- ↲ عملیاتهاي نيروي هوايي
- ↲ دستاوردها و اخبار نيروي هوايي
- ↲ تاریخچه نیروی هوایی در ایران
- ↲ هوانيروز ايران
- ↲ حماسه و حماسه آفرينان هوانيروز
- ↲ شهدا و جانباختگان هوانيروز
- ↲ دستاوردها و اخبار هوانيروز
- ↲ هواپيماها
- ↲ هواپيماهاي نظامي
- ↲ هواپيماهاي غير نظامي
- ↲ هواپيماهاي بدون سرنشين
- ↲ بالگردها
- ↲ بالگردهاي نظامي
- ↲ بالگردهاي غير نظامي
- ↲ بالگردهاي بدون سرنشين
- ↲ اخبار بالگردها
- ↲ تسليحات هوايي
- ↲ موشكهاي هوا به هوا
- ↲ موشكهاي هوا به زمين
- ↲ موشکهاي دريايي
- ↲ موشکهاي زمين به هوا
- ↲ موشکهاي زمين به زمين
- ↲ ديگر مباحث هوانوردي
- ↲ الکترونيک هواپيمايي
- ↲ موتورهاي هوايي
- ↲ شبيه سازهاي پرواز
- ↲ گالري تصاوير هوافضا
- ↲ تصاوير هواپيماهاي جنگنده
- ↲ کليپهاي هوايي
- ↲ تصاوير هواپيماهاي بمب افکن
- ↲ تصاوير هواپيماهاي ترابري
- ↲ تصاوير هواپيماهاي مسافربري
- ↲ تصاوير هواپيماهاي شناسايي
- ↲ تصاوير بالگردهاي نظامي
- ↲ تصاوير بالگردهاي غير نظامي
- ↲ تصاوير نمايشگاههاي هوايي
- ↲ تصاوير متفرقه هوايي
- ↲ انجمن نجوم
- ↲ منظومه شمسي
- ↲ كيهانشناسي
- ↲ گالري تصاوير نجوم
- ↲ اخبار نجوم
- ↲ اخبار هوافضا و هوانوردي
- ↲ مدرسه هوانوردي
- ↲ كتابخانهي هوا فضا
- ↲ متفرقه در مورد هوا فضا
- بخش جنگ افزار
- ↲ ادوات زميني
- ↲ ادوات زرهي
- ↲ تجهيزات انفرادي
- ↲ تسليحات سنگين و توپخانهاي
- ↲ خودروهاي نظامي
- ↲ تسليحات ضد زره
- ↲ ادوات دريايي
- ↲ ناوهاي هواپيمابر
- ↲ ناوشکنها
- ↲ رزم ناوها
- ↲ ناوچهها
- ↲ زيردرياييها
- ↲ تجهيزات و تسليحات دريايي
- ↲ ساير ادوات دريايي
- ↲ گالري تجهيزات و ادوات دريايي
- ↲ اخبار ادوات دريايي
- ↲ اخبار نظامي
- ↲ گالري نظامي
- ↲ متفرقه در مورد جنگ افزار
- بخش دفاع مقدس
- ↲ حماسه دفاع مقدس
- ↲ تخريب و خنثي سازي
- بخش خودرو و وسايل نقليه
- ↲ مباحث فنی و تخصصی خودرو
- ↲ معرفي خودرو
- ↲ تازهها و اخبار خودرويي
- ↲ گالري خودرو
- ↲ متفرقه وسايل نقليه
- بخش پزشکي
- ↲ پزشكي و درمان
- ↲ پزشکي
- ↲ سوال پزشکي
- ↲ بهداشت
- ↲ بهداشت عمومي
- ↲ بهداشت مواد غذايي
- ↲ لوازم آرايشي و بهداشتي
- ↲ متفرقه در مورد پزشکي
- ↲ روانشناسي و روان پزشكي
- بخش فرهنگ، تمدن و هنر
- ↲ فرهنگي هنري
- ↲ شعر و ادبيات
- ↲ فيلم و سينما
- ↲ هنرهاي نمايشي
- ↲ فرهنگ هنرهاي نمايشي
- ↲ موسيقي
- ↲ عكس و نقاشي
- ↲ تاريخ، فرهنگ و تمدن
- ↲ تاريخ ايران
- ↲ تاريخ جهان
- ↲ فلسفه
- ↲ زبانهاي خارجي
- ↲ زبان انگليسي
- ↲ زبان اسپانيايي
- ↲ هنر آشپزي
- بخش علم، فناوري و آموزش
- ↲ انجمن علم و فناوري
- ↲ انجمن آموزش
- ↲ کتاب و فرهنگ مطالعه
- ↲ دانش عمومی
- ↲ کنکور و دانشگاه
- ↲ جامعه شناسي
- ↲ خانواده
- ↲ متفرقه جامعه شناسي
- ↲ حقوق و قضا
- ↲ علوم
- ↲ فيزيک
- ↲ شيمي
- ↲ رياضي
- ↲ متالورژي
- ↲ پليمر
- ↲ علوم کشاورزي
- ↲ گياهان زراعي و باغي
- ↲ گياهان دارويي
- ↲ طبیعت و محیط زیست
- ↲ زيست شناسي
- ↲ عمران
- ↲ بتن و سازههاي بتني
- ↲ معماري و شهرسازي
- ↲ سبکها و مشاهير معماري
- ↲ شهرسازي
- ↲ معماري داخلي
- ↲ معماري منظر
- بخش الکترونيک و رباتیک
- ↲ مفاهیم اولیه و پایه در الکترونیک
- ↲ نرم افزارهای کمکی الکترونیک
- ↲ مدارهای مجتمع
- ↲ سوالات و پرسشهای مفاهیم پایه
- ↲ مدارات ساده و آسان
- ↲ مدارهای آنالوگ و دیجیتال
- ↲ شبیه ساز و طراحی مدار
- ↲ مدارات صوتی
- ↲ مدارات، منابع تغذیه سویچینگ و اینورتوری
- ↲ مدارات مخابراتی
- ↲ میکروکنترلرهای AVR
- ↲ آموزش و مثالها AVR
- ↲ طرح آماده و کامل شده AVR
- ↲ میکروکنترلرهای ARM
- ↲ سایر میکروکنترولرها و پردازندهها
- ↲ سایر میکروکنترلرها
- ↲ مدار مجتمع برنامه پذیر FPGA
- ↲ رباتیک
- ↲ اخبار و مصاحبه ها در رباتیک
- ↲ آموزش و مقالات رباتیک
- ↲ پروژهها تکمیل شده رباتیک
- ↲ مدارها و مکانیک در رباتیک
- ↲ رباتهای پرنده
- ↲ برق و الکترونیک عمومی
- ↲ تعمیر لوازم برقی
- ↲ اخبار برق و الکترونیک
- بخش بازيهاي رايانهاي
- ↲ بازيهاي رايانهاي
- ↲ كنسولهاي بازي
- ↲ PSP
- ↲ اخبار بازيها
- بخش تجاري اقتصادي
- ↲ بخش اقتصادی و مالی
- ↲ تجارت آنلاين
- ↲ بورس
- ↲ تحلیل و سیگنال روز
- ↲ کار آفرینی
- بخشهاي متفرقه
- ↲ بخش ويژه
- ↲ ساير گفتگوها
- ↲ صندلي داغ
- ↲ اخبار و حوادث
- ↲ انجمن ورزش
- ↲ آکواريوم و ماهيهاي زينتي
- ↲ معرفي سايتها و وبلاگها
