اسرار نا شناخته(مکان های اسرار امیز)

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

ارسال پست
Major
Major
نمایه کاربر
پست: 292
تاریخ عضویت: جمعه ۹ فروردین ۱۳۸۷, ۱۰:۱۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 6 بار
سپاس‌های دریافتی: 102 بار

اسرار نا شناخته(مکان های اسرار امیز)

پست توسط Boyka »

سلام به همه ی دوستان ....در این موضوع میخوام مطالبی در مورد مکان های اسرار امیز نظیر قرار بدم که امید وارم مورد پسند دوستان قرار بگیره:

بهشت گم شده
هزاران سال پس از گمان فرو رفتن شهر اتلانتیس در اب های سرد و تاریک اقیانوس اطلس هنوز موضوع ساکنان ان یکی از پیچیده ترین معماهای تاریخ به حساب می اید.اگر به راستی چنین مکانی وجود داشته باشد باید از ان به مثابه تمدنی بی همتا هم در روزگاران گذشته و هم در زمان حال نام برد تمدنی که به گفته مورخان در کمتر از یک روز بدون گذاشتن اثری از خود نا پدید شده است.
قدیمی ترین و جامع ترین نظریه در باره ی فراز و نشیب های ان جزیره بزرگ توسط فیلسوف یونانی افلاطون در قرن چهارم قبل از میلاد ارایه شد . بر طبق توصیف افلاطون اتلانتیس سرزمینی بود که در ان باغبانان ماهر باغ های مطبوع و زیبایی ایجاد کرده بودند و در میان ان حیوانات وحشی از جمله گله های بزرگ فیل ازادانه
رفت امد میکردند . در داخل شهر اصلی قصر های بیشماری به چشم میخورد که از لحاظ شکوه وعظمت همانند قصر سلطنتی و معبد مجاور ان بود که به افتخار پوسیدون ساخته شد بود.اما هیچ کدام از دو عامل ثروت و قدرت نتوانست ساکنان اتلانتیس را از سرنوشت بد فرجامشان رهایی دهد.
به نوشته افلاطون رشد مادی گرایی در انها باعث خشم خدایان گردید و تمدن انها سریع وناگهانی محکوم به فنا شد. اتلانتیس با مکان های اسرار امیز دیگری همواره در ارتباط بوده که میتوان در میان انها به اهرام مصر و تخته سنگهای استون هنج اشاره کرد (در قسمت های بعدی توضیح میدم در بارشون).
معهذا بر عکس این اثار تاریخی بهت اور و قابل رویت از سرزمینی که افلاطون توصیف کرده است چیزی دیگر بجز خاطره و رویا باقی نمانده. اما بسیاری از مردم بر این باورند که نقره . مس وطلای سرزمین غرق شده اگر در جستجوی انها برایند هنوز کف اقیانوس میدرخشد مردم میگویند شاید روزی بعضی از نجات یافتگان شجاع کشتی های در هم شکسته با خود لوحه های طلایی افسانه ای به همراه اورند که بر انها قوانین بهشت زمینی حک شده است.
اتلانتیس سرزمینی بود با اب هوای معتدل و حیوانات وحشی که از انسان ها ترسی نداشتند مردم اتلاناتیس اوغات فراغت خود را در میان باغ ها و خانه های بسیا بزرگ سپری میکردند.

خوب دوستان این قسمت اولی بود که من نوشتم این موضوع خیلی خیلی طولانی و قشنگ هست و چون حتما باید تایپ کنم در صورت علاقه دوستان بگنئ که ادامه بدیم.
Novice Poster
Novice Poster
نمایه کاربر
پست: 50
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۲ آذر ۱۳۸۶, ۲:۰۹ ب.ظ
محل اقامت: tehran
سپاس‌های ارسالی: 2 بار
سپاس‌های دریافتی: 14 بار

پست توسط BABABARGY »

سلام موضوع جذابي را انتخاب كرديد در صورت امكان ادامه مطالب رو هم بنويسيد.
با تشكر
Junior Poster
Junior Poster
پست: 110
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۸۶, ۷:۰۲ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 39 بار
سپاس‌های دریافتی: 40 بار

پست توسط rasoulp »

عالي بود.لطفا ادامه بده
دنيا با همه ي بزرگي نمي تواند خدا در خود جاي دهد ولي دل بنده ي مؤمن مي تواند خدا را در خود جاي دهد
Major
Major
نمایه کاربر
پست: 292
تاریخ عضویت: جمعه ۹ فروردین ۱۳۸۷, ۱۰:۱۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 6 بار
سپاس‌های دریافتی: 102 بار

پست توسط Boyka »

شهری با معماری بی همتا
در میان بناهای با شکوه اتلانتیس افلاطون قصر بسیار بزرگی وجود داشت که روی تپه کوچکی در مرکز پایتخت بنا شده بود و سه کانال ان را به طور دایره وار بر گرفته بودند.
سازندگان, قصر را طوری طراحی کرده بودند که درب ان به حیاطی باز می شد و که در ان معبد پوسیدون قرار داشت.این مجموعه به دستور اطلس پسر ارشد پوسیدون و اولین حاکم اتلانتیس ساخته شده بود. باید توجه داشت شاهانی که بعد از اطلس به حکومت رسیدند سخت به این مکان دل بسته بودند. بنا بر نوشته افلاطون ، هر پادشاهی که در این قصر به جای پادشاه پیشین بر تخت مینشست به تزِینات ان می افزود و براش پیشی گرفتن از پادشاه قبلی هر انچه در توان داشت انجام میداد، تا اینکه سر انجام انها قصر را به محلی شگفت انگیز تبدیل کردند که ساختار ان نمودار عظمت و زیبا یی بی نظیری بود.
بازدیدکنندگان این قصر بعد از عبور سه کانال باریک وارد محوطه ی بزرگی میشدند.این کانال ها خود ار درواره هایی میگذشت که جنس دو دیوار جانبی ان از برنج و قلع و دیوار میانی از می بود که به مانند اتش میدرخشید.میان این حصارهای در خشان که محل زندگی طبقه اشراف بود در ساخت ساختمانها از سنگ هایی به رنگ سفید سیاه و قرمز استفاده شده بود که از سنگها و صخره های کوه های همانجا تهیه شده بود.در همه جا شکوه و عظمتی به چشم میخورد که کلمات از توصیفش عاجز بود .افلاطون در این باره چنین نوشت:<<اشراف اتلانتیس ثروت زیادی در اختیار داشتند که در هیچ قصر سلطنتی نظیر ان دیده نشده بود و احتمالا دوباره هم دیده نخواهد شد.>>
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”