نظر خواهي: زمان پايان جنگ تحميلي چند ساله بوديد؟

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

ارسال پست

زمان پايان جنگ تحميلي چند ساله بوديد؟

1- زير 6 سال
4
44%
2- 6 تا 12 سال
3
33%
3- 12 تا 18 سال
2
22%
4- بالاي 18 سال
0
بدون راي
 
مجموع رای گیری: 9

Captain II
Captain II
نمایه کاربر
پست: 680
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۳ مهر ۱۳۸۶, ۸:۴۶ ب.ظ
محل اقامت: رشت
سپاس‌های ارسالی: 99 بار
سپاس‌های دریافتی: 175 بار
تماس:

نظر خواهي: زمان پايان جنگ تحميلي چند ساله بوديد؟

پست توسط dr_mehdi57 »

سلام خدمت دوستان عزیز و محترم

اخیرا اخبار و شایعات و حرف و حدیث های مختلفی در باره اقدام نظامی آمریکا و اسرائیل علیه میهن عزیزمان از منابع و اشخاص مختلف به گوش می رسه که موجب نگرانی زیادی شده. در مقابل در سایت وزین "مرکز انجمنهای تخصصی" دوستان زیادی به تحلیل و بررسی ابعاد نظامی و اقصادی و... این رویداد احتمالی پرداخته اند، اما از شکل بعضی بحث ها اینطور به نظر میرسه که برخی عزیزان جنگ رو خیلی راحت و ساده گرفتن؛ شاید دلیلش این باشه که به اقتضای سن جنگ رو از نزدیک و با تمام وجود لمس نکردن. البته بحثهای بسیار مفید و ارزشمندی هم مطرح شده که من به شخصه خیلی از اونها استفاده کردم و زحمت دوستان عزیز در این زمینه، جای تقدیر و تحسین داره.
اما دوستان عزیز، جنگ پدیده ای بسیار شوم و فاجعه آمیزه. نمی دونم چند نفر از شما حوادث زمان جنگ تحمیلی رو به یاد دارین؟ زمانی که جنگ شروع شد من 2 ساله بودم و همراه خانواده ام در تبریز زندگی می کردیم. شهر تبریز به دلیل دارا بودن زیر ساختهای مهم نظامی و اقتصادی و ژئوپلیتیک (پایگاه دوم شکاری، پایگاه رادار و پدافند هوایی، پالایشگاه نفت و ...) و نزدیکی نسبی به مرز عراق، از روز اول شروع جنگ و در تمام طول جنگ یکی از مهمترین اهداف بمباران توسط رژیم بعث عراق بود. خاطرات تلخ و دهشتناک بمبارنهای تبریز هیچ وقت از یادم نمیره. گاهی پیش میومد که در طول شبانه روز شهر چندین بار مورد حمله هوایی قرار میگرفت. پالایشگاه، فرودگاه، دانشکده فنی دانشگاه تبریز، ایستگاه رادار، زندان تبریز و مناطق غیرنظامی و شهری. هیچگاه نمیتونم صحنه خارج کردن پیکر بیجان شهروندان بگناه رو از زیر آوار فراموش کنم. اوج این بمبارانها معمولا در ایام جشنهای دهه فجر تا نزدیک نوروز بود به خصوص زمستان سال 63 و 65. در یکی از این بمبارانها یک دبیرستان دخترانه در شهر مراغه، موقع اجرای برنامه صبحگاهی هدف بمباران قرار گرفت و عده زیادی از بچه های بیگناه به خاک و خون کشیده شدن. خاطرم هست که در زمستان 65 عده کثیری از مردم، به خاطر وحشت ناشی از بمبارانهای شبانه روزی شهر رو ترک کرده بودن. نمی خوام زیاد وارد جزئیات بشم چون از به یاد آوردن این خاطرات تلخ خیلی ناراحت میشم. تابستان 66 به همراه خانواده به رشت نقل مکان کردیم. و بد نیست بدانید که رشت هم چندین بار هدف بمباران قرار گرفت (فقط مناطق مسکونی و غیر نظامی). و بدتر از اون نکا هم در استان مازندران (که فاصله زیادی هم با رشت داره) بمباران شد! حالا چطور هواپیماهای عراقی تونستن تا این عمق وارد خاک ما بشن و کجا تونستن سوختگیری کنن الله اعلم. البته بمبارنهای تبریز یا رشت و ... در مقابل بمبارانها و موشک باران های خوزستان، ایلام، کرمانشاه و کردستان قطره ای در مقابل دریاست. وقتی جنگ تموم شد من 10 ساله بودم و خاطرات دردناک این پدیده شوم تا آخر عمر با منه ...

دوستان عزیز تر از جان؛
لطفا در نظرخواهی فوق شرکت کنید و اگر خاطره ای از دوران جنگ تحمیلی دارین برامون تعرف کنید.

به صلح بیندیشیم نه به جنگ. شاد و پیروز باشید
[FONT=Times New Roman]
در زندگي زخمهايي هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا مي خورد و مي تراشد...
 
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”