دوستان امشب شب جمعه است و شبای جمعه معمولا وقت همه آزاد تره…تهرانیا که شال و کلاه کردن و د برو جاده چالوس …خزر شهر …فشم…قرچک و…راستی از مجتمع میلاد شهرک غرب چه خبر
گلستان در چه حاله
اصفهانیا که زدن به ساحل رویایی و زیبای زاینده رود که من از آن هیچوقت سیر نمی شوم و خاطرات شیرینی از آن دارم و به زودی سفری نیز به آنجا خواهم داشت.چه بگویم از نظر شرق و غربی که لی لی لی
شیرازیها رفتن دروازه قران…ملاصدرا…ستاره فارس و خلاصه جمع خوش تیپا جمعه..لامصب این ملاصدرا و ستاره فارس چه که نمی کنه…عجب تیپ های عجیبی توش هستن مو کرگردنی…تاج خروسی…خالکوبی های شدید
تبریزی ها هم که انشالله آبرسان بدک نیست….مشهدی ها هم که فردا میرن طرقبه..شاندیز..کوه سنگی..
اهوازیها هم صبح زود حمله به سمت سد دزفول..مال آقا و…
میمونیم ما آبادانیا که تفریحمون شده ته لنجی ها…لب شط اروند…نخلستان—قایق سواری زیر پل خرمشهر و تناول شام به صرف ساموسه و فلافل تو پارک معلم
دوستان امروز بازی صنعت نفت بود و پنج شنبه ها من اصولا کار خاصی ندارم…زدم رفتم استادیوم بعد از حدود 8 ماه..من بعد از اینکه نفت ناجوانمردانه و با پرداخت رشوه از سوی ...به پاس همدان از لیگ حذف شد و به جایش تیمهای پردردسری چون پیام مشهد که تا امروز جز جنجال چیزی برای فوتبال نداشته استبه لیگ برتر آمد لیگ را تحریم کرده بودم…وگرنه اگر نفت در لیگ بود کری با سامان را رها نمی کردم…
اصولا فوتبال برای آبادانیا مثل هوا برای تنفسه…خون همگی زرده طلاییه…پرسپولیس استقلال تو آبادان تعطیله…خاطره سال گذشته یک پرسپولیسی مورد الطاف عالیه همشهری های شدید التعصب من قرار گرفت فراموش نشدنی است….!!!!!!!!بنده خدا را…ولش کن بگذریم.
تا حالا چندین دختر هم در استادیوم بازداشت شده اند.بنده خدا ها فوتبال دوست دارند.ای کاش به دخترا هم اجازه بدن بیان استادیوم…گناه دارن…تازه اگه بیان دیگه نسل انواع و اقسام فحش های رکیک و ناموسی از ورزشگاه ها برداشته می شه…چون هیچ مرد با شعور ایرانی جلوی زن و دختر فحش از دهنش در نمی یاد…
حالا بیایم تو امروز…گفتم که پنشنبه تعطیل رسمی هستم صبح ساعت 12 از با صدای زنگ موبایل از خواب بیدار شدم یکی از رفقای نفتی دوآتشه بود
لیلیلینگ…..لیلیلینگ….لیلیلینگ
نگاهی به گوشی می اندازم و با خود می گم کیه دیگه اول صبحی نمی ذاره بخوابیم یه روز تعطیلیما اینم ازمون میگیرن(فکر کردم 7 صبحه!!!)
الووووووووو
الو سلام جواد
چطوری میلاد سمی
خواب بودم مرد مومن بیکاری مزاحم میشی
بلند شو لنگ ظهره..آماده شو میام دنبالت بریم بازی نفت…
بابا ول کن نفت لیگ 1 تا نیاد برتر من تحریمش کردم…
من میام آماده باش
دید دید دید دید…..
ا قطع کرد…
حال نداریم بریم اینم گیر داده!!!!!!
بلند شدم رفتم سر و صورتی صفا دادیم و تریپی درست حسابی و در شان صنعت زدیم لباس زرد برزیلیم هم پوشیدم و آماده شدم تا جواد بیاد…
رفتم بالا پشت بام یک نگاهی به عظمت شهر بندازم که دیدم یا حضرت نوح فقط 200 تا دیش ماهواره رو پشت بوم همسایه هاست…
جان خودم چین از فروختن اینهمه ماهواره به ایران اقتصادش شکوفا شده ها…والا به حضرت عباس!!!
دیدم صدای قارقارکش داره میاد سریع رفتم پایین و سوار شدیم رفتیم
2 دقیقه ای رسیدیم استادیوم…دیدن بچه های فقیر و دستفروش بدجور حالمو گرفت…
آدامس 3 تا 100
تخمه می خری ازم
ساندویچ فلافل گرم تازه بیا ببر…سس فلفل هم داره..آره بابا تنده به جان خودوم
یکم تخمه گرفتم رفتیم تو جایگاه…دار و دسته تنبک زنای عدنان سیاه…دوهی…رضا قیم…جمعشون جمع بود…
نه قرمز نه آبی فقط زرد طلایی….آبادان برزیلته…
گاهی تعجب می کردم که اینها برای رقص و اواز و تنبک زنی و نی همبان به استادیوم میان با تشویق نفت..
آواز :ننه امیر دخترت برده دلوم…درو وا می کنی یا در بشکنوم…
ناخدا دلداروم به دست تو……. می سپاروم به دست تو

و ….که قابل عرض در محافل غیر استادیومی نیست!!!!!!!
خلاصه بازی شروع شد و دعوا و درگیری از همون اول بازی …مامورا اومدن سه چهار تا از عزیزان بزن بهادر و دعوا کن را به منطقه دیگر منتقل کردند!
تو زمین هم دست کمی نداشت…بازیکنا سر یک خطای پیش پا افتاده درگیر بحث بودن…
خلاصه گلها به ثمر رسید و بازی با نتیجه 2-2 خاتمه یافت.
در مسیر برگشت نیز هواداران خونی نفت به سر دادن شعار از شکل بازی نفت پرداختند البته ما دقایقی زودتر ورزشگاه را ترک نمودیم…
برگشتنه هم اینقدر گرسنه بودم که با اینکه بهترین غذا را داشتیم طاقت نیاوردم و دو تا فلافل مشتی + یک فروند سوسیس بندری تند زدیم تو رگ.
خلاصه ما که از این نفت خیری ندیدم…خدا کنه بیاد لیگ برتر دل این مردم رو شاد کنه…
راستی پیام مشهد و ابومسلم که بی پول هستن امتیازشونو نمیفروشن؟

خوش باشید

عکس مربوط به 25 مرداد 1386 و بازی افتتاحیه لیگ برتر قبلی است که افشین قطبی اولین تجربه سرمربیگری را پشت سر گذاشت...بنده خدا مبهوت مونده بود چرا اینجا پرسپولیسی نداره

