ایا میدانستید(5)؟؟؟؟؟؟؟؟

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

ارسال پست
Major
Major
نمایه کاربر
پست: 367
تاریخ عضویت: جمعه ۱۰ شهریور ۱۳۸۵, ۵:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آبادان شهر خوبان- آبادان شهر خدا
سپاس‌های ارسالی: 10 بار
سپاس‌های دریافتی: 339 بار

ایا میدانستید(5)؟؟؟؟؟؟؟؟

پست توسط jamal_khodamam »

بسياري از واژه هاي عربي در زبان فارسي را نيز اعراب در زبان خود به معني ديگري مي فهمند، از ان زمره اند:

رقييب(عرب مي فهمد: نگهبان)، شمايل (عرب مي فهمد:طبع ها)، غرور (فريفتن)، لحيم(پرگوشت)،نفر(مردم)،وجه(? ?هره) و بسياري از
واژه هاي ديگر.


• آيا مي دانستيد که ما بسياري از واژه هاي فارسي مان را به عربي و يا به فرنگي واگويي (تلفظ) مي کنيم؟ اين واژه هاي فارسي را يا اعراب از ما گرفته وعربي (معرب) کرده اند و دوباره به ما پس داده اند و يا از زبان هاي فرنگي،که اين واژه ها را به طريقي از خود ما گرفته اند،دوباره به ما داده اند و از آن زمره اند:
از عربي:
فارسي( که پارسي بوده است)،خندق ( که کندک بوده است)، دهقان (دهگان)، سماق (سماک)،صندل( چندل)،فيل (پيل)،شطرنج(شتررنگ)،غربال(گ? ?بال)،ياقوت(ياکند)،طاس(تاس)، طراز(تراز) نارنجي(نارنگي)،سفيد(سپيد)،ق لعه(کلات)،خنجر(خون گر)،صليب(چليپا)،و بسياري از واژه هاي ديگر.



از روسي:
استکان: اين واژه در اصل همان <<دوستگاني>> فارسي است که در فارسي قديم به معناي جام شراب بزرگ و يا نوشيدن شراب از يک جام به افتخار دوست بوده است که از سده 16ميلادي از راه زبان ترکي وارده زبان روسي شده و به شکل استکان درآمده است و اکنون در واژه هاي فارسي آن را وام واژه اي روسي مي دانند.
سارافون: اين وازه در اصل <<سراپا>> فارسي بوده است که از راه زبان ترکي وارد زبان روسي شده و واگويي ان عوض شدهاست. اکنون سارفون به نوعي جامه ملي زنانه روسي گفته مي شود که بلند و بدون آستين سات.
پيژامه: همان<< پاي جامه>> فارسي است که اکنون در زبان هاي انگليسي،آلماني،فرانسوي و روسي pajama نوشته شده و به کار مي رود و ان ها مدعي وام دادن آن به ماهستند.
واژه هاي فراواني در زبان هاي عربي،ترکي،روسي، انگليسي،فرانسوي و آلماني نيز فارسي است و بسياري از فارسي زبانان آن را نمي دانند ، از آن جمله اند:
کيوسک که از کوشک فارسي به معني ساختمان بلند گرفته شده است و در تقريبا همه زبان هاي اروپايي هست.
شغال که در روسي shakal ، در فرانسويchakal ، در انگليسي jackal ، و در آلماني karawane نوشته مي شود.
کاروانسرا که در روسي karvansarai در فرانسوي caravanserail ، در انگليسيcaravanserai و در آلمانيkarawanserei نوشته مي شود.
پرديس به معني بهشت که در فرانسوي paradis ، در انگليسي paradise و در آلماني paradies نوشته مي شود.
مشک که در فرانسوي musc ،در انگلسي musk ، و در آلماني moschus نوشته مي شود.
شربت که در فرانسوي sorbet ، در انگليسي sherbet ، و درآلماني sorbet نوشته مي شود.
بخشش که در انگليسي bakhsheesh و درآلماني Bakschisch نوشته مي شود و در اين زبان ها معني رشوه هم مي دهد.
لشکر کهدر فرانسوي و انگليسي lascar نوشته مي شود و در اين زبان ها به معني ملوان هندي نيز هست.
خاکي به معني رنگ خاکي که در زبان هاي انگليسي و در آلماني khaki نوشته مي شود.
کيميا به معني علم شيمي که در فرانسوي ، در انگليسي و در آلماني نوشته مي شود.
ستاره که در فرانسوي aster در انگليسي star و در آلماني stern k نوشته مي شود.esther نيز که نام زن در اين کشورهاست به همان معني ستاره است.


برخي ديگر از نام هاي زنان در اين کشورها نيز فارسي است ، مانند:

Roxane که از واژها هاي فارسي رخشان به معني درخشنده است و در فارسي نيز به همين معني براي نام زنان روشنک وجود دارد.
Jasmine که از واژه هاي فارسي ياسمن و نام گلي است.
Lila که از واژه فارسي ليلاک به معني ياس بنفش رنگ است.
Ava که از واژه فارسي آوا به معني صدا يا آب است . مانند آوا گاردنر.

• آيا مي دانستيد که اين عادت امروز ايرانيان که در جملات نهي کننده خود (ن) نفي را به جاي (م) نهيم به کار مي برند از ديگاه دستور زبان فارسي نادرست است؟
امروز ايرانيان هنگامي که مي خواهند کسي را ازکاري نهي کنند، به جاي آن که مثلا بگويند: مکن! يا مگو! (يعني به جاري کاربرد م نهي) به نادرستي مي گويند: نکن! يا نگو!( يعني ن نفي را به جاي م نهي به کارمي برند).
در فارسي،درست آن است که براي نهي کردن ازچيزي، از م نهي استفاده شود، يعني مثلا بايد گفت: مترس! ، ميازار!، مده!،مبادا! ( نه نترس!،نيازار!، نده!، نبادا!) و تنها بريا نفي کردن ( يعني منفي کردن فعلي) ن نفي به کار رود، مانند: من گفته او را باور نمي کنم،چند روزي استکه رامين رانديده ام. او در اين باره چيزي نگفت.


• آيا مي دانستيد که اصل و نسبت برخي از واژه ها و عبارات مصطلح در زبان فارسي در واژه ها عبارتي از يک زبان بيگانه قرار دارد و شکل دگرگون شده آن وارد زبان عامه ماشده است؟ به نمونه هاي زير توجه کنيد:


هشلهف: مردم براي بيان اين نظر که واگفت (تلفظ) برخي از واژه ها يا عبارات از يک زبان بيگانه تا چه اندازه مي تواند نازيبا و نچسب باشد، جمله انگليسي I shall have (به معني من خواهم داشت) را به مسخره هشلهف خوانده اند تا بگويند ببينيد واگويي اينعبارت چقدر نامطبوع است!واکنون ديگر اين واژه مسخره آميز را براي هر وازه عبارت نچسب و نام مفهوم ديگر نيز ( چه فارسي و چه بيگانه) به کارمي برند.

چسان فسان: از واژه روسي cissani fossani به معني آرايش شده و شيک پوشيده گرفته شده است.

زپرتي: وازه روسي zeperti به معني زنداني است و استفاده از آن يادگار زمان قزاق هاي روسي در ايران است درآن دوران هر گاه سربازي به زندان مي افتاد ديگران مي گفتند يارو زپرتي شد و اين واژه کم کم اين معني را به خود گرفت هکار وبارکسي خراب شده و اوضاعش ديگر به هم ريخته است.

شر و ور: از واژه فرانسوي charivari به معني همهمه،هياهو و سرو صدا گرفته شدهاست
.
فاستوني: پارچه اي است که نخستين بار در شهر باستون Boston در امريکا بافته شده است و بوستوني مي گفته اند.

اسکناس: از واژه روسي Assignatsia که خود از واژه فرانسوي Assignat به معني برکه داراي ضمانت گرفته شده است.

فکسني: از واژه روسي Fkussniبه معني بامزه گرتفه شده است وبه کنايه و واژگونه به معني بيخود و مزخرف به کار برده شده است.
لگوي (دگوري هم ميگويند): يادگار سربازخانه هاي ايران در دوران تصدي سوتدي ها است که به زبان آلماني به فاحشه کم بها يا فاحشه نظامي مي گفتندLagerhure .

نخاله: يادگار سربازخانه هاي قزاق هاي روسي در ايران است که به زبان روسي به آدم بي ادب و گستاخ مي گفتند
به کودکان پابرهنهء شهرم،به شهداي خونين کفن آبادان،به غيرت جوانان غيور آبادانم،به عرق جبين کارگران زحمتکش شهر خدا......سوگند مي خورم که وامدار هيچکس نيستم به جز .......آبادان
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”