روضه فاطميه براي بلاندينا

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, رونین, Shahbaz, MASTER, شوراي نظارت

ارسال پست
Major
Major
پست: 270
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۶, ۹:۴۵ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 123 بار
سپاس‌های دریافتی: 582 بار

روضه فاطميه براي بلاندينا

پست توسط ebrahim13552000 »

  فاطمیه برای بلاندینا!/شق    [External Link Removed for Guests] می نویسد:

بلاندینا!

هنوز به حرف‌هایم گوش می‌دهی؟... نیمه‌شب است.
صدای گریه‌های مادرم، مردم شهر را بی‌تاب کرده است.

بلاندینا!

تو را نیز به‌خاطر ایمانت، کشتند؛ در ایام محنت مؤمنان!
تو، داغدار میخ‌های صلیب، بر بازوان مسیح هستی و من...
داغدار سینه‌ی مادرم!
و خونی که هنوز بر میخ در نخشکیده...


بلاندینا!
مادرم، سرور زنان عالم است!
می‌دانم که در بهشت، میهمان محبتش هستی.
بلاندینا! تو را در لیون سر بریدند و مادرم، در مدینه‌ی پدرش، کشته شد!


بلاندینا!
شنیدم که تو را در میان حیوانات درنده، رها کردند تا شکنجه‌ات دهند این‌سان...
شنیدم که به معجزه مسیح، آسیبی بر تو نرسید.
اما شنیده‌ای؟
مادرم در میان انسان‌های درنده، اسیر شده بود!
زخم حمله حیوان‌صفتان، فاطمه را کشت...


بلاندینا!
تو، پرپتیو، فلیسیتاس، آگاتا، لیوسی، آگنیس، سلیلیا و آناستازیا و همه‌ی زنان مؤمن،
که به‌جرم استقامت بر ایمانشان
کشته شدند؛

حالا میهمان مادرم در بهشت هستند.
آه!... فلیسیتاس، کنیز پرپتیو!
...

مادرم!
فلیسیتاس نیز،‌ به هنگام شکنجه‌ها، آبستن بود...
آنها را وادار به انکار مسیح کردند! جرمشان، پایداری بر ایمان بود!
تو اما، مسیح‌ات را انکار نکردی!
...

مادرم!
تمام آزادگان بشریت، طفل مدرسه‌ی ولایت تو هستند!    .ن:
1. ا[External Link Removed for Guests]، مصیبت مادرم بود!

2. [External Link Removed for Guests]، از شهدای زن مسیحی در ایام محنت (قرن 3میلادی) است. [External Link Removed for Guests] و دیگران آنهانیز.    
آخرین ويرايش توسط 1 on ebrahim13552000, ويرايش شده در 0.
با كاروان بگوييد از راه كعبه برگرد
من يار رابه مستي بيرون خانه ديدم (امام خامنه اي)
Major
Major
پست: 270
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۶, ۹:۴۵ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 123 بار
سپاس‌های دریافتی: 582 بار

Re: روضه فاطميه براي بلاندينا

پست توسط ebrahim13552000 »

آمد بیادم از غم زهرا و ماتمش ... آن محنت پیاپی و رنج دمادمش

آن دیده پرآبش و آن آه آتشین ... آن قلب پر ز حسرت و آن حال درهمش

آن دست پر ز آبله وان شانه کبود ... آن پهلوی شکسته و آن قامت خمش

دردی که بود داغ پدر آخرالدواش ... زخمی که تازیانه همی بود مرهمش

از دیده ی سرشگ فشان در غم پدر ... وز دیده نظاره بحال پسر عمش

یکسو سریر و تخت سلیمات دین تهی ... یکسو بدست اهرمن افتاده خاتمش

توحید را بدید خراب است کشورش ... اسلام را بدید نگون است پرچمش

مصحف ذلیل و تالی مصحف اسیر غم ... بسته بریسمان گلوی اسم اعظمش

ام الکتاب محو و امام مبین غریب ... منسوخ نص واضح و آیات محکمش

گه یاد کردی از حسن و هفتم صفر ... گه از حسین و عاشر ماه محرمش

آتش زدی بجان سماعیل و هاجرش ... خون ریختی ز دیده عیسی و مریمش

از گریه اش ملایک گردون گریستند ... کروبیان به ماتم او خون گریستند


--------------------------------------------------------------------------------

...
خواستم، به رسم ادب و به طرز ارادت، ایام را غمین اندیشه کنم...
«ادیب الممالک فراهانی»...
مرثیه ای برای مادر سروده بود،
اطاله بیش از آن، جایز نبود.
مادر...


منبع:شق القلم
با كاروان بگوييد از راه كعبه برگرد
من يار رابه مستي بيرون خانه ديدم (امام خامنه اي)
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”