نقشه شوم خاورمیانه بزرگ

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

ارسال پست
Novice Poster
Novice Poster
پست: 58
تاریخ عضویت: شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۸۷, ۸:۱۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 20 بار
سپاس‌های دریافتی: 31 بار

نقشه شوم خاورمیانه بزرگ

پست توسط 563 »

  [FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]بدون شرح  

 تصویر 
 ایران در سال ۲۰۲۰ میلادی 
 ایران در سال ۱۳۹۹ هجری شمسی 
 تصویر 
  تو به عنوان یکی ایرانی چاره ای برای خنثی کردن این تابلوی شوم اندیشیده ای؟ 
Colonel II
Colonel II
نمایه کاربر
پست: 1606
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۵ آذر ۱۳۸۷, ۱:۴۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 18344 بار
سپاس‌های دریافتی: 12308 بار

Re: نقشه شوم خاورمیانه بزرگ

پست توسط shola »

یه کم این نقشه ها رو دیر گزاشتی اینها زمانی بازارش داغ میشد که حزب الله ایی نبود حماسی نبود سوریه ایی نبود و...

به هر حال من به عنوان یه ایرانی موظف ام که برای خنثی سازی این نقشه از کارهایی که اب به اسیاب دشمن می ریزه اجتناب کنم
منم مرگ، مادر تو، منم که دوباره تو را از نو میزایم.
Colonel II
Colonel II
نمایه کاربر
پست: 1606
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۵ آذر ۱۳۸۷, ۱:۴۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 18344 بار
سپاس‌های دریافتی: 12308 بار

Re: نقشه شوم خاورمیانه بزرگ

پست توسط shola »

خاورمیانه بزرگ ار منظر دکتر عباسی

[FONT=Times New Roman]




شمادر سخنرانی هایتان می گویید که آمریکا و انگلیس از یکصد سال پیش در فکرتشکیل خاورمیانه ی بزرگ بوده اند. در این مورد توضیح بیشتری بدهید. شماتحولات اخیر خاورمیانه را چگونه ارزیابی می کنید؟

 

 [FONT=Times New Roman]البته من هیچگاه نگفته ام که آمریکا و انگلیس از یکصد سال پیش در فکر تشکیل خاورمیانه ی بزرگ بوده اند. اما مسأله این است که اصلاح خاورمیانه حدود110 سال پیش توسط آدمیرال آلفرد ماهان مطرح شد. او همان هیدواستراتژیستآمریکایی است که اندیشه ی امپریالیسم دریایی انگلیس را برای آمریکا بومیسازی نموده و آنچه که امروز سیطره ی آمریکا بر سه چهارم کره ی زمین یعنی اقیانوس ها نامیده می شود، توسط هفت ناوگان اقیانوسی که او طراحی نمودمحقق گردید. لذا همواره پرسیده ام که چرا باید از این واژه ی خاورمیانه استفاده شود؟ در واقع آمریکای آلفرد ماهان خود را مرکز عالم گرفته است ودر رویکرد به شرق، سه شرق عمده را در پیرامون خود دیده است: شرق نزدیک،شرق میانه و شرق دور. پس هرگاه کسی از خاورمیانه یاد می کند، در واقع درپارادایم ژئوپلیتیکی ماهان سیر می کند

مسألهی بعد، تلاش انگلیس در فروپاشی و تجزیه ی عثمانی است. در نهایت این اتفاقدر بدو جنگ جهانی اول افتاد. با تجزیه ی عثمانی توسط انگلیس که رویکرد آنها را در ماجراهایی مانند لارنس عربستان یا همفر می توان جستجو کرد، بیشاز ده کشور جدید متولد شد که همه ی آنها در این 80 سال زخم سلطه ی غرب رابر تن دارند. در این روند، انگلیس، فلسطین را که جزء کوچکی از امپراتوریفروپاشیده ی عثمانی بود به اشغال صهیونیسم درآورد. امروز نیز آنگلوساکسنهای آمریکا، انگلیس و استرالیا، آمده اند تا یک بار دیگر ریخت شناسیخاورمیانه را بازنویسی کنند. حرف نومحافظه کاران آمریکا در کاخ سفید درتوجیه طرح خاورمیانه ی بزرگ این است که «فرم کهنه ی این منطقه –خاورمیانه-باید دفرمه شود، سپس از دل آن، فرم جدیدی پدید آید.» اینکه تمدنی –تمدنآنگلوساکسن ها- به خود اجازه می دهد در طول بیش از یکصد سال، مدام برای یکمنطقه ی حساس جهان نقشه بریزد و هر از چندی فرم آن منطقه را در راستایمنافع خود رفرم کند، طبیعی است که باید به نیت آن ها مشکوک بود. البته دراین دوره، مانع عظیمی چون جمهوری اسلامی، عامل شکست پروژه ی رفرم درخاورمیانه ی بزرگ بوده است. واقعیت این است که هر چهار مؤلفه ی رفرم درخاورمیانه ی بزرگ یعنی دموکراسی، لیبرالیسم، هیومن رایتز و جامعه ی مدنی،در عراق با شکستی روبه رو شده اند که در سال های آینده کمتر کسی در جهانتوان دفاع از این مفاهیم را خواهد داشت. در واقع، ویروس آنفولانزایبغدادی، بنیه ی طرح رفرم در خاورمیانه ی بزرگ را به شدت تضعیف نموده است



 
 
آخرین ويرايش توسط 2 on shola, ويرايش شده در 0.
منم مرگ، مادر تو، منم که دوباره تو را از نو میزایم.
Novice Poster
Novice Poster
پست: 58
تاریخ عضویت: شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۸۷, ۸:۱۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 20 بار
سپاس‌های دریافتی: 31 بار

Re: نقشه شوم خاورمیانه بزرگ

پست توسط 563 »

shola نوشته شده:یه کم این نقشه ها رو دیر گزاشتی اینها زمانی بازارش داغ میشد که حزب الله ایی نبود حماسی نبود سوریه ایی نبود و...

به هر حال من به عنوان یه ایرانی موظف ام که برای خنثی سازی این نقشه از کارهایی که اب به اسیاب دشمن می ریزه اجتناب کنم

با سلام دوست گرامی
میشه بگید حزب الله یا حماس چه ارتباطی با نقشه خاورمیانهء بزرگ دارند ؟
Colonel II
Colonel II
نمایه کاربر
پست: 1606
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۵ آذر ۱۳۸۷, ۱:۴۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 18344 بار
سپاس‌های دریافتی: 12308 بار

Re: نقشه شوم خاورمیانه بزرگ

پست توسط shola »

اگه از نظر شما اشکالی نداشته طرح خاورمیانه بزرگ رو اینجا بازگو کنم تا شما هم متوجه ارتباط شوید

بگزریم این طرح جغرافیایی فقط در صورتی محقق میشد که ایران وارد یه جنگ بلند مدت از طرق سیاسی و احتمالا نظامی شود بدین منظور

قرار بود تا ابتدا اسراییل برای در تنگنا قرار دادن سوریه و ایران به حمایت از انچه امریکا برای ان به خاورمیانه لشکرکشی کرد بر علیه گروه

تروریستی (به اصطلاح )حزب الله وارد جنگ شود و سپس در صورت پیروزی دامنه این جنگ رو به سوریه و سپس به ایران بکشاند (البته در

حملات بعدی امریکا نقش کلیدی رو بازی می کرد) تا بدین طریق نظام سیاسی ایران سرنگون و برای کنترل ایران . ایران به 4 ناحیه تقسیم

شود و در این میان اسراییل به عنوان قطب نو ظهور امریکا این بار با مساحتی فراتر از لبنان و فلسطین عهده دار تحقق دمکراسی شود

(احتمالا نوشته های من جای ابهام زیادی داری ولی قول میدم تا چند روز اینده مطلب کامل تری نسبت به این طرح و نقشه های شما ارایه دهم)
آخرین ويرايش توسط 1 on shola, ويرايش شده در 0.
منم مرگ، مادر تو، منم که دوباره تو را از نو میزایم.
Novice Poster
Novice Poster
پست: 58
تاریخ عضویت: شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۸۷, ۸:۱۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 20 بار
سپاس‌های دریافتی: 31 بار

Re: نقشه شوم خاورمیانه بزرگ

پست توسط 563 »

shola نوشته شده:اگه از نظر شما اشکالی نداشته طرح خاورمیانه بزرگ رو اینجا بازگو کنم تا شما هم متوجه ارتباط شوید

ممنون میشم
Colonel II
Colonel II
نمایه کاربر
پست: 1606
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۵ آذر ۱۳۸۷, ۱:۴۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 18344 بار
سپاس‌های دریافتی: 12308 بار

Re: نقشه شوم خاورمیانه بزرگ

پست توسط shola »

طرح خاور میانه بزرگ

نگاهی دقیق به اهداف و چرایی ناکامی و شکست این طرح، به عنوان یکی از خطرناک‏ترین توطئه‏های صهیونیسم بین الملل و نظام سلطه جهانی، در قبال منطقه و کشورمان، مبین نقش مقاومت اسلامی در تأمین امنیت و منافع ملی کشورهای اسلامی است.

نومحافظه کاران آمریکا، پس از به قدرت رسیدن در انتخابات سال 2000، ضمن تعیین اهداف راهبردی امریکا در خاور میانه، ایجاد نظم هژمونیک و برتری جهانی ایالات متحده را از رهگذر تشکیل خاور میانه بزرگ (در بر گیرنده آسیای میانه، جنوب غربی آسیا و شمال آفریقا) مورد توجه قرار دادند. محدوده جغرافیایی این طرح، شامل 22 کشور عربی و 4 کشور غیر عربی بود؛ ایران، ترکیه اسرائیل و افغانستان. در ادامه، گستره آن شامل شمال آفریقا هم شد، چون در آنجا نیز چند کشور اسلامی وجود دارد. بعدها جنوب شرق آسیا هم به آن افزوده شد تا کشورهای اسلامی این منطقه را هم شامل شود. سرانجام آسیای میانه را هم در بر گرفت. بنابراین، محدوده جهان اسلام زیر پوشش این طرح درآمد. راهبرد آمریکا در این طرح، سه مرحله دارد:

1. به هم ریزی؛ نظم موجود کشورها را به هم بریزند؛ مانند همان برنامه‏ای که بعدها در عراق و افغانستان اتفاق افتاد.

2. دوران گذار؛ همین دورانی است که رژیم فعلی در عراق، به یک رژیم مطلوب تبدیل شود.

3. دوران الگو سازی؛ در این دوره یک مطلوب به وجود آورند، تا الگوی کشورهای دیگر قرار گیرد.
اهداف آمریکا

آنان با این برآورد که سیطره بر خاور میانه کوچک (افغانستان، عراق، سوریه، لبنان و...) و تبدیل آن به یک پادگان نظامی، امکان تحقق خاورمیانه بزرگ و اهداف راهبردی مورد نظر آمریکا را میسر خواهد کرد، مدل بازی «دو مینو» و ساقط کردن دولت‏های هدف، با استفاده از قدرت سخت‏افزاری را در پیش گرفتند. مهم‏ترین اهداف آمریکایی‏ها از این طرح این بود:


1. تامین منابع نفت مورد نیاز آمریکا در دهه‏های آینده و کنترل شریان نفت به عنوان اهرمی برای مهار اروپا و شرق آسیا.


2.تأمین امنیت اسرائیل، به عنوان مهم‏ترین متحد راهبردی امریکا.


3. جایگزینی دمکراسی‏های کنترل شده، با توجه به تمام شدن تاریخ مصرف استفاده از دولتهای دست نشانده و مستبد، در جهت مقابله با موج اسلام گرایی و مهار امواج مردمی معترض به حکومت‏های دست نشانده.


4. زمینه سازی برای برتری تمدن غرب، با حضور درخاستگاه مهم‏ترین تمدنهای جهان و جلوگیری از اتحاد تشکیل بلوک تمدنی در برابر غرب و ترویج فرهنگ و هنجارهای مورد نظر غرب با بهره‏گیری از ساز و کارهای تربیتی، آموزشی و استفاده از ابزار رسانه‏ها، در جهت استحاله سایر تمدن‏ها، به خصوص تمدن اسلامی در هنجارها و تمدن غرب .


5. فرایند ملت سازی با تحریک قومیت‏ها، تجزیه کشورها و تغییر جغرافیای سیاسی در خاورمیانه، در راستای منافع ملی کاخ سفید: براساس طرح نشریه نیروهای مسلح امریکا، کشور مستقل کردستان، بخشهایی از ایران، عراق، ترکیه و سوریه را به خود اختصاص می‏دهد. در این نقشه عراق به سه کشور (کردستان، یک کشور عربی شیعه و یک کشور سنی) تجزیه شده و ایران نیز بخش قابل توجهی از گستره خود را به کشورهای جدید موسوم به کردستان، آذربایجان متحد، کشور شیعه عرب و بلوچستان آزاد واگذار می‏کند. و بالاخره یک واتیکان اسلامی نیز در مکه یا مدینه تأسیس خواهد شد.


6. مقابله و مهار موج فزاینده اسلام گرایی در این منطقه و بخش‏های پیرامونی.
شکست طرح خاورمیانه بزرگ

نومحافظه کاران آمریکا، با طراحی حادثه یازدهم سپتامبر و شعار مبارزه با تروریسم، به افغانستان و عراق تهاجم نظامی کردند و مرحله نخست طرح خاورمیانه بزرگ، یعنی دولت سازی در منطقه خاورمیانه قدیم را آغاز کردند؛ اما پس از اندک زمانی متوجه شدند که پروژه دولت سازی، نه تنها به شکل‏گیری و روی کار آمدن دولت‏های همسو نمی‏انجامد، بلکه به شکل‏گیری «خاور میانه‏ای اسلامی» منجر می‏شود و فرصت را برای اسلام گرایان فراهم می‏سازد تا با استفاده از آن، به صورت دموکراتیک، از نردبان قدرت بالا بروند؛ پیروزی مجاهدان افغان و تشکیل مجلس قانونگذاری اسلامی در افغانستان، پیروزی ائتلاف یکپارچه در عراق و روی کار آمدن دولت اسلامی، پیروزی اسلام گرایان شیعه در انتخابات شهرداری استانهای شرقی عربستان، طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا را در نخستین گام، با مانع بسیار بلندی مواجه می‏ساخت و علاوه بر تغییر معادلات در منطقه، از یک سو به افزایش قدرت ایران، به عنوان بازیگر اصلی منطقه می‏انجامد و از سوی دیگر، جمهوری اسلامی را به محور اتکا و ام القرای جهان اسلام تبدیل می‏کند.


از سوی دیگر، با توجه به برخورداری این منطقه از مولفه‏های نظیر ذخایر انرژی جهان، موقعیت ژئواستراتژیک، فراگیر بودن دین مقدس اسلام و ایدئولوژیک بودن منطقه، جمعیت قابل توجه، بهره‏مند بودن از فن آوری‏های پیشرفته و... این بلوک اسلامی را به یکی از بازیگران اصلی و بسیار تأثیر گذاری در صحنه بین الملل تبدیل و نظام سلطه و سایر قدرتها را به چالش می‏کشاند. در چنین صورت بندی جدیدی، اسرائیل نیز به عنوان یک رژیم جعلی، فاقد موجودیت بوده، و توسط دولتهای منطقه به رسمیت شناخته نخواهد شد.


نظام سلطه جهانی برای مقابله و مهار خاورمیانه اسلامی، دو راهبرد را در دستور کار خود قرار داد:

1. در راهبرد نرم‏افزاری و نیمه سخت، تلاش کرد تا با تمرکز فعالیت‏های خود در حوزه بازیگران موثر در تشکیل خاور میانه اسلامی و تحت فشار قرار دادن تمامی حرکت‏های اسلامی، در کوتاه‏ترین زمان ممکن، آنها را با شکست مواجه سازد. بدین منظور در حوزه فلسطین، اقداماتی نظیر جلوگیری از تشکیل دولت حماس، وارد آوردن فشارهای شدید اقتصادی و سیاسی، ایجاد و گسترش اختلافات بین حماس و سایر گروه‏های فلسطینی، به خصوص فتح را در دستور کار خود قرار داد. در حوزه لبنان نیز خلع سلاح و به انزوا کشیدن حزب الله در صحنه داخلی، ترور رفیق حریری و خروج ارتش سوریه از لبنان، فعال کردن گسل‏های سیاسی و فرقه‏ای و طرح انقلاب مخملی در این کشور، در دستور کار قرار گرفت.


در حوزه عراق، آمریکا تلاش کرد که با استفاده از فعال کردن گسل‏های قومی و فرقه‏ای و افزایش موج حرکتهای تروریستی، به هر شکل ممکن، مانع از تشکیل دولت ائتلافی شود. در حوزه ایران نیز، نظام سلطه تلاش کرد که با بهانه قرار دادن موضوع فناوری هسته‏ای و ارسال پرونده ایران به شورای امنیت و تشدید فشارها، رفتار جمهوری اسلامی را تغییر دهد؛ اما چنین اقداماتی نتایج مطلوب را برای نظام سلطه در جهت جلوگیری از شکل‏گیری خاورمیانه اسلامی در برنداشت. از این رو برای برون رفت از وضعیت مذکور، راهبرد سخت‏افزاری را مورد توجه قرار داد.


2. در راهبرد سخت‏افزاری که با حضور سران رژیم صهیونیستی در کاخ سفید تهیه و تنظیم شد، تلاش گردید تا با استفاده از نگرانی برخی سران دست نشانده کشورهای عربی، از رشد خاورمیاه اسلامی و تقویت جبهه ایران و شیعیان در منطقه، موافقت آنها را جهت برخورد با حماس، حزب الله و سوریه و در نهایت ایران جلب کند؛ حمله به غزه با هدف سرنگونی دولت حماس، دستگیری و سرکوب انقلابیون و مهار انتفاضه فلسطین، تهاجم به لبنان و اشغال جنوب این کشور تا حد فاصل رودخانه لیطانی به منظور مرعوب کردن دولت لبنان و خلع سلاح و نابودی جنبش حزب الله، تغییر رفتار سوریه به رسمیت شناختن اسرائیل و در صورت نیاز، تغییر ساختار آن کشور، سرنگونی دولت ائتلافی عراق و تضعیف گروه‏های اسلامی این کشور و در نتیجه تمامی این اقدامات، قطع بازوان منطقه‏ای ایران ، نظام سلطه را قادر می‏ساخت تا ضمن زمینه سازی برای اعمال محدودیت اقتصادی و فشارهای سیاسی بر جمهوری اسلامی ایران، با فعال کردن گسل‏های قومی و فرقه‏ای و بر هم زدن انسجام داخلی از طریق نافرمانی مدنی و نیز در صورت لزوم، عملیات محدود نظامی، شرایط لازم را برای تغییر رفتار و تغییر ساختار جمهوری اسلامی، به عنوان کانون الهام بخش مقاومت اسلامی و ام‏القرای جهان اسلام فراهم سازد؛ اما مقاومت مجاهدانه و همت عالی حزب الله در نبردی 33 روزه، تمام اقدامات انجام شده در جهت تحقق طرح خاور میانه بزرگ را به چالش طلبید و توطئه‏های شوم صهیونیسم بین الملل و نظام سلطه جهانی را با شکست مواجه ساخت.


«سیمون هرش» خبرنگار آمریکایی در این زمینه می‏نویسد: «قدرت و مقاومت اعجاب‏انگیز حزب الله و توانایی مداوم آن در حمله راکتی به شمال اسرائیل، یک عقب نشینی بزرگ برای کسانی است که می‏خواهند، در کاخ سفید از زور درباره ایران استفاده کنند و کسانی که استدلال می‏کنند، بمباران باعث ایجاد اپوزوسیون داخلی و انقلاب در ایران می‏شود نیز عقب نشینی کرده‏اند. قرار بود حمله به لبنان مقدمه بمباران مراکز اتمی ایران باشد». استاد دانشگاه برادفورد انگلیس نیز در این خصوص اظهار داشت: «شکست اسرائیل در لبنان، درس عبرتی برای ماجراجویی احتمالی امریکا علیه ایران است».


تحلیل گران مسائل سیاسی معتقدند که حزب الله لبنان با حرکت منطقی خود، جهان اسلام را از یک توطئه بزرگ نجات داد که در صورت اجرا، جهان اسلام هزینه‏هایی چند صد برابر از تلفات و خسارات جنگ کنونی رژیم صهیونیستی بر ضد لبنان پرداخت می‏کرد. این حزب الله شیعی در یک حرکت توحیدی، از حماس فلسطین و سنی حمایت کرد و با ارایه یکی از بزرگ‏ترین حماسه‏های همبستگی دینی امضا شده با خون موفق شد، طرح جنگ مذهبی میان شیعه و سنی امریکا را محاصره کند و زمینه‏های گسترش آن را در سطح جهان اسلام از بین برد.


در چنین حالتی، دیپلماسی فعال و هوشمندانه ایران در سایه حفظ مصلحت، قدرت و عزت جمهوری اسلامی را ـ به خصوص در منطقه ـ افزایش داده، به گونه‏ای که می‏توان گفت، شکست طرح خاورمیانه جدید، روند تشکیل خاورمیانه اسلامی با محوریت ایران را تسریع کرده است. حضرت آیت الله خامنه‏ای با اشاره به ابتکار عمل مسؤلان نظام در مسائل جهانی، به ویژه مسائل منطقه‏ای می‏فرمایند: «در عرصه خارجی، کشور از موقعیتی کم نظیر و تحرک و نشاط خوبی برخوردار است و حوادث منطقه‏ای مانند پیروزی حزب الله و حماس نیز به لطف پروردگار و امدادهای الهی، موقعیت نظام اسلامی را تحکیم بخشیده است... مخالفان اسلام و مسلمین، هنوز مبهوت این حادثه مهم هستند و از فهم و درک دلایل آن عاجزند، اما این گونه حوادث بزرگ که در شعاع حرکت انقلاب اسلامی رخ می‏دهد، در عمل به تقویت موقعیت نظام منجر شده و اعتبار، نفوذ و جاذبه شعارهای انقلاب اسلامی را برای همه اثبات کرده است».


حمایت مادی و معنوی از هسته‏های مقاومت و نهضت‏های آزادی بخش در سراسر جهان اسلام، علاوه بر آنکه از نظر فقهی و قانون اساسی وظیفه ایدئولوژیکی دولت اسلامی است و از مشروعیت حقوق بین الملل نیز برخوردار است، نقش بسیار زیادی در تامین منافع و امنیت ملی، استقلال و تمامیت ارضی، افزایش اعتبار بین المللی و گسترش حوزه‏های نفوذ کشورمان در ابعاد مختلف دارد و به عنوان یکی از مهم‏ترین اهرم‏های قدرت برای جمهوری اسلامی است که موجب بازدارندگی ابر قدرت‏ها از عملی کردن نیات امپریالیستی آنان در قبال منطقه و کشورمان می‏گردد.


کمک به این مردم مبارزه، به معنای استحکام بخشیدن به سنگرهای دفاعی خود است. آینده‏نگری و تامین منافع بلند مدت، خود بهترین دلیل بر انجام چنین اقداماتی است، زیرا آرمان‏ها و اهداف توسعه طلبانه رژیم صهیونیستی، هرگز به فلسطین و لبنان محدود نیست، بلکه آنان آرزوی سیطره بر جهان اسلام و به خصوص ام القرای آن (جمهوری اسلامی ایران) را در سر می‏پروراند، چنان که مقام معظم رهبری می‏فرمایند: «سیاست راهبردی آمریکا، ایجاد نا امنی و بحران و جنگ در این منطقه است، بدانند که هر چه ناامنی را گسترش دهند، ملتها را بر خود خشمگین‏تر و دنیا را برای خود نا امن‏تر خواهند کرد. رفتار و خوی تجاوز گرانه آمریکا و اسرائیل، روح مقاومت را بیش از پیش در دنیای اسلام زنده خواهد کرد و ارزش جهاد را برای آنان نمایان‏تر خواهد ساخت. دنیای اسلام و جوانان مسلمان در همه کشورهای اسلامی بدانند که راه مقابله با گرگ وحشی صهیونیزم و تجاوزگری شیطان بزرگ، جز مقاومت فداکارانه نیست، تسلیم و انقیاد در برابر دولتمردان ماجرا جو و فتنه گر آمریکا، بر طمع و جسارت آنان می‏افزاید و کار را بر ملت‏ها سخت‏تر می‏کند.


اگر لبنان تسلیم تجاوز اسرائیل و آمریکا می‏شد و اگر جوانان مجاهد حزب الله و مردم مظلوم جنوب، رنج این دفاع مقدس را به جان نمی‏خریدند، محنتی بلند مدت و ذلتی روز افزون، همه ملت لبنان را تهدید می‏کرد و ادامه این روند تهاجمی، تمام این منطقه را در بر می‏گرفت. امروز حزب الله خط مقدم دفاع از امت اسلامی و همه ملت‏های این منطقه است

راهکارهای جمهوری اسلامی ایران

- در مواجهه با طرح خاورمیانه بزرگ در آغاز باید میان دو موضوع تفکیک قایل شد: اول اصلاحات و دگرگونی در خاورمیانه به مثابه یک طرح آمریکایی و دوم اصلاحات و دگرگونی در خاورمیانه به مثابه یک ضرورت عینی.روشن است که جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه منکر ضرورت اصلاحات و تغییرات در منطقه خاورمیانه نبوده است، اما معتقد است که اصلاحات و دگرگونی در منطقه باید براساس یک الگوی درون‌زا و مطابق و متناسب با ارزش‌ها و هنجارهای بومی انجام پذیرد.

- از جمله اهداف سیاسی خاورمیانه بزرگ طرح عادی کردن حضور اسرائیل در منطقه و در دست گرفتن سرنوشت سیاسی منطقه است که منافع ملی و منطقه‌ای ما را به خطر می‌اندازد. آمریکا با این طرح به دنبال خارج کردن نقش واثرات دین از چارچوب معادلات سیاسی منطقه است و امیدوارند که با سکولاریزه کردن منطقه نگاه مسلمانان به موضوع اسرائیل تغییر کند.

- خطر عمده دیگری که در این طرح وجود دارد مسئله تغییر مرزهای جغرافیایی است، در صورتی که آمریکا بتواند به همه اهداف خود در منطقه دست پیدا کند، شرایطی همانند بعد از جنگ جهانی اول و سقوط دولت عثمانی (حدود سال‌های 1920 تا 1937) پدید خواهد آمد که قدرت‌‌های بزرگ غربی فاتح جنگ، مرزهای خاورمیانه را به تبع منافع خود ترسیم کردند تا دیگر یک قدرت بزرگ همانند عثمانی نتواند در خاورمیانه سربلند نماید.[6] به همین دلیل، یکی از راهکارهای اجرایی طرح خاورمیانه بزرگ تجزیه برخی از کشورهای اسلامی از طریق ایجاد آشوب و طرح مباحث قومی خواهد بود.

- با توجه به سطوح مختلف طرح آمریکایی خاورمیانه بزرگ جمهوری اسلامی، ایران باید واکنش نسبت به این طرح را در سه سطح مذکور دنبال کند.

- در سطح نظری باید با کمک‌ اندیشمندان و صاحبنظران در سطح منطقه این نگاه از بالا به پایین و رویکرد قیم مآبانه آمریکا و غرب مورد نقد و نقادی قرار بگیرد. این رویکرد هم به لحاظ فلسفی قابل نقد است و هم به لحاظ تاریخی.

- در سطح سیاست بین‌الملل به نظر می‌رسد که جمهوری اسلامی ایران باید مجموعه‌ای از سیاست‌های کلان را اولاً برای گرفتن ابتکار عمل از آمریکا در جهت تعریف یک نظام منطقه‌ای جدید و ثانیاً برای تعریف یک منطقه‌گرایی جدید که در آن جمهوری اسلامی ایران از لحاظ ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک از مرکزیت برخوردار باشد، دنبال کند. در تعریف منطقه‌گرایی جدید به نظر می‌رسد که ایران باید حتی‌المقدور از گره زدن وضعیت خود به کشورهای عربی در خاورمیانه دوری گزیند و به منطقه آسیا و به ویژه چین و هند به عنوان دو کشور تأثیرگذار آینده نزدیک شود جایگاه پر اهمیت ”امنیت انرژی“ در دستور کار سیاست خارجی این دو کشور از یک سو و موقعیت ایران در عرصه انرژی از دیگر سو این نزدیکی را از امکان‌پذیری و منطق درونی لازم برخوردار می‌سازد. این موضوع البته به معنای دوری گزیدن از منافع استراتژیک ایران در خاورمیانه عربی نیست بلکه باید از کوشش‌های برخی کشورهای عربی در جهت سهیم کردن جمهوری اسلامی ایران در بی‌ثباتی‌ها و ناهنجاری‌های این منطقه، دوری گزیند منطقه‌‌گرایی بر مبنای طرح خاورمیانه بزرگ، جمهوری اسلامی ایران را به حاشیه برده و در عین حال آن را به عنوان یکی از کشورهایی که نیازمند ترحم و دگرگونی است، نشان می‌دهد.

- در سطح سیاست خارجی ایالات متحده، جمهوری اسلامی ایران می‌تواند در سه حوزه کوشش‌های دستگاه سیاست خارجی آمریکا را برای ایجاد تغییرات ودگرگونی در خاورمیانه بر مبنای هنجارهای غیربومی مورد نقد قرار دهد:

1- همکاری و هم‌فکری با نیروهای مترقی در سطح منطقه برای آشکارسازی اهداف واقعی آمریکا از ارایه طرح خاورمیانه بزرگ؛

2- تأکید بر طرح مردم‌سالاری دینی به عنوان یک الگوی منطبق با ارزش‌های و هنجارهای منطقه‌ای؛

3- تلاش در جهت گسترش همکاری‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی با کشورهای مهم منطقه به منظور کاهش میزان دخالت نیروهای بیرونی در فرآیند ایجاد نظم منطقه‌‌ای. اصلاح ساختارهای اقتصادی و پاسخ به تقاضاهای فزاینده خیل عظیم جمعیت جوان و جویای کار در منطقه از طریق کمک به بازارها و اتحادیه اقتصادی منطقه‌ای از ضروری‌ترین زمینه‌های گسترش همکاری‌های منطقه‌ای است.
با اندکی تخلیص

منابع: مرکز تحقیقات استراتژیک و پایگاه حوزه
منم مرگ، مادر تو، منم که دوباره تو را از نو میزایم.
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”