درود
nodet
شوربختانه بسیاری از سنت هایی که شما در آذربایگان برشمرده اید از میان رفته اند و یا کم رنگ گردیده اند.(این سنت ها بیشتر در روستاها جریان داشت)
ولی در مورد فطریه این رسم ادامه دارد و ما هم رعایت می کنیم.و همیشه سعی می نمودند فطریه را به غریبه ها دهند ،زیرا برای آشناها در آینده سرکوفتی محسوب می شد .
در مورد 27 ماه رمضان نیز باید بگویم که در این روز روزه خود را می شکستند،و یکی از خویشاوندان بنده تا همین چند سال پیش مبادرت به این کار می کرد.و هنگامی که معترض می شدم می گفت:تو این جور چیزها رو نمی فهمی(سن هله آنلاماسان،ایمام خوشحال اولور)
رمضان نامه سنترال کلابزیها...!
مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

- پست: 3309
- تاریخ عضویت: شنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۶, ۵:۵۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3096 بار
- سپاسهای دریافتی: 11996 بار
Re: رمضان نامه سنترال کلابزیها...!
کردهای ایرانی و رمضان
هنوز هم ساز و دهل مردم کردستان را براي پاشيوي رمضان بيدار مي کند

کردستان - خبرنگار آفرينش
استان کردستان با پيشينيه اي غني و مردماني مومن مانند ساير نقاط ايران داراي آيين هاي ويژه اي براي ماه مبارک رمضان است.
در کردستان سحري را به زبان کردي (پاشيو) مي نامند که مانند اغلب نقاط ايران آيين ويژه اي در خصوص آن از ديرباز وجود داشته است.
رسم پاشيو سحري در کردستان در روزگاران گذشته مرسوم بوده و امروزه به دليل توسعه و پيشرفت زندگي و جايگزيني راديو و تلويزيون رنگ باخته است. اما هنوز هم در برخي شهرستان هاي استان از جمله بانه و مريوان اين رسم اجرا مي شود و مردم اين نقاط، سنت ساز و دهل را که نشانه شادي از حلول ماه و نوايي براي بيدار کردن است هنوز زنده نگه داشته اند.
مردم شهر سنندج در گذشته اي نه چندان دور به علت نبود ساختمان هاي بلند و چند طبقه روز آخر شعبان خود بر پشت بام خانه ها رفته و به دنبال رويت هلال ماه بودند و پس از رويت هلال ماه آن را به گوش مجتهد ديني رسانده و پس از شهادت حاضران و تاييد مجتهد ديني ماه مبارک رمضان آغاز مي شد.
پس از آن نقاره چي ها که سه الي چهار نفر دهل زن مشهور سنندج بودند با سرنا زدن بر لب باشگاه افسران و ناحيه مقاومت بسيج فعلي که در وسط شهر و ميدان اصلي واقع است حاضر شده و با سرودن نواي مخصوص فرا رسيدن ماه مبارک رمضان را به اطلاع عموم مردم مسلمان مي رساندند.سپس از آن توپ مخصوصي که در آن زمان بر يکي از تپه هاي شهر سنندج به نام تپه کاني کوزله قرار داشت با شليک يک گلوله آغاز ماه مبارک رمضان را اعلام مي نمود و اينگونه بود که آغاز ماه مبارک رمضان به اطلاع تمامي شهروندان سنندجي مي رسيد و اين رسم زيبا در اکثر مناطق استان با به صدا درآمدن صداي دهل و سرنا به اطلاع ديگر شهر ها و روستا هاي استان مي رسيد.
پس از اعلام آغاز ماه مبارک رمضان کد بانو ها براي تهيه پاشيو (سحري) به تکاپو افتاده و با پخت غذاهاي سنتي و تهيه امکانات و مايحتاج لازم خود را آماده انجام اين فريضه الهي مي کردند.
در آن زمان و به دليل نبود يخچال و لوازم سرد کننده با قصابي کردن يک گوسفند گوشت آن را همراه نمک در داخل ظرف هاي مخصوص که از گل(خاک رس) ساخته مي شد قرار داده و در طول اين يک ماه از آن استفاده مي کردند و انجام اين کار باعث سالم ماندن گوشت مي شد.
در طول اين سي روز و سحرگاهان و قبل از اذان صبح و لب فروبستن مسلمانان از خوراکي و غروب ها هم همصدا با صداي موذن و گشودن روزه در دو نوبت اين توپ شليک مي شد. بعد از جنگ جهاني دوم شليک اين توپ متوقف شده و و بعد از گذشت مدت زماني شليک آن به تپه بلند شهر سنندج به نام شيخ محمد صادق و نظام آباد فعلي منتقل شد و اين شليک هم از افراد عادي گرفته شده و اين شليک توسط افراد نظامي و ارتش صورت مي گرفت.
از ديگر برنامه ها و آئين هاي بيدار کردن مردم در اين ماه مبارک براي سحري خواندن آوازي خوش و ملکوتي توسط يکي از قاريان برتر بود که خوشبختانه هنوز هم در تمامي مساجد اهل سنت استان کردستان انجام مي گيرد.
پس از اعلام آمدن ماه مبارک رمضان و شب همان روزو بعد از اذان عشا» موذن بر پشت بام مسجد رفته و با آوازي خوش و ملکوتي حلول ماه مبارک رمضان را خوش آمد.
مي گفت و با خواندن اين اوراد ( مرحبا مرحبا يا شهر رمضان مرحبا، مرحبا مرحبا يا شهر تسبيح و التهليل و تلاوت قرآن مرحبا، مرحبا يا شهر الخير و البرکت و الاحسان مرحبا) به استقبال اين ماه مبارک مي رفتند.
اين در شرايطي بود در پانزده روز اول اين ماه مبارک و هر صبح و يک ساعت قبل از اذان صبح با خواندن اين مرحبا و در پانزده روز دوم اين ماه مبارک عبارت مرحبا به الوداع تغيير مي يافت و مردم خود را براي خداحافظي با ماه مبارک رمضان مهيا مي نمودند.
و اين گونه بود که بزرگترين مهماني دنيا و عزيزترين ماه نيز به پايان مي رسيد و اما نکته قابل توجه در اين ميان فراموش کردن اين آئين هاي باستاي در اين استان است که به نظر مي رسد احياي آنها به حفظ سنت هاي غني ايراني کمک کند.
هنوز هم ساز و دهل مردم کردستان را براي پاشيوي رمضان بيدار مي کند
کردستان - خبرنگار آفرينش
استان کردستان با پيشينيه اي غني و مردماني مومن مانند ساير نقاط ايران داراي آيين هاي ويژه اي براي ماه مبارک رمضان است.
در کردستان سحري را به زبان کردي (پاشيو) مي نامند که مانند اغلب نقاط ايران آيين ويژه اي در خصوص آن از ديرباز وجود داشته است.
رسم پاشيو سحري در کردستان در روزگاران گذشته مرسوم بوده و امروزه به دليل توسعه و پيشرفت زندگي و جايگزيني راديو و تلويزيون رنگ باخته است. اما هنوز هم در برخي شهرستان هاي استان از جمله بانه و مريوان اين رسم اجرا مي شود و مردم اين نقاط، سنت ساز و دهل را که نشانه شادي از حلول ماه و نوايي براي بيدار کردن است هنوز زنده نگه داشته اند.
مردم شهر سنندج در گذشته اي نه چندان دور به علت نبود ساختمان هاي بلند و چند طبقه روز آخر شعبان خود بر پشت بام خانه ها رفته و به دنبال رويت هلال ماه بودند و پس از رويت هلال ماه آن را به گوش مجتهد ديني رسانده و پس از شهادت حاضران و تاييد مجتهد ديني ماه مبارک رمضان آغاز مي شد.
پس از آن نقاره چي ها که سه الي چهار نفر دهل زن مشهور سنندج بودند با سرنا زدن بر لب باشگاه افسران و ناحيه مقاومت بسيج فعلي که در وسط شهر و ميدان اصلي واقع است حاضر شده و با سرودن نواي مخصوص فرا رسيدن ماه مبارک رمضان را به اطلاع عموم مردم مسلمان مي رساندند.سپس از آن توپ مخصوصي که در آن زمان بر يکي از تپه هاي شهر سنندج به نام تپه کاني کوزله قرار داشت با شليک يک گلوله آغاز ماه مبارک رمضان را اعلام مي نمود و اينگونه بود که آغاز ماه مبارک رمضان به اطلاع تمامي شهروندان سنندجي مي رسيد و اين رسم زيبا در اکثر مناطق استان با به صدا درآمدن صداي دهل و سرنا به اطلاع ديگر شهر ها و روستا هاي استان مي رسيد.
پس از اعلام آغاز ماه مبارک رمضان کد بانو ها براي تهيه پاشيو (سحري) به تکاپو افتاده و با پخت غذاهاي سنتي و تهيه امکانات و مايحتاج لازم خود را آماده انجام اين فريضه الهي مي کردند.
در آن زمان و به دليل نبود يخچال و لوازم سرد کننده با قصابي کردن يک گوسفند گوشت آن را همراه نمک در داخل ظرف هاي مخصوص که از گل(خاک رس) ساخته مي شد قرار داده و در طول اين يک ماه از آن استفاده مي کردند و انجام اين کار باعث سالم ماندن گوشت مي شد.
در طول اين سي روز و سحرگاهان و قبل از اذان صبح و لب فروبستن مسلمانان از خوراکي و غروب ها هم همصدا با صداي موذن و گشودن روزه در دو نوبت اين توپ شليک مي شد. بعد از جنگ جهاني دوم شليک اين توپ متوقف شده و و بعد از گذشت مدت زماني شليک آن به تپه بلند شهر سنندج به نام شيخ محمد صادق و نظام آباد فعلي منتقل شد و اين شليک هم از افراد عادي گرفته شده و اين شليک توسط افراد نظامي و ارتش صورت مي گرفت.
از ديگر برنامه ها و آئين هاي بيدار کردن مردم در اين ماه مبارک براي سحري خواندن آوازي خوش و ملکوتي توسط يکي از قاريان برتر بود که خوشبختانه هنوز هم در تمامي مساجد اهل سنت استان کردستان انجام مي گيرد.
پس از اعلام آمدن ماه مبارک رمضان و شب همان روزو بعد از اذان عشا» موذن بر پشت بام مسجد رفته و با آوازي خوش و ملکوتي حلول ماه مبارک رمضان را خوش آمد.
مي گفت و با خواندن اين اوراد ( مرحبا مرحبا يا شهر رمضان مرحبا، مرحبا مرحبا يا شهر تسبيح و التهليل و تلاوت قرآن مرحبا، مرحبا يا شهر الخير و البرکت و الاحسان مرحبا) به استقبال اين ماه مبارک مي رفتند.
اين در شرايطي بود در پانزده روز اول اين ماه مبارک و هر صبح و يک ساعت قبل از اذان صبح با خواندن اين مرحبا و در پانزده روز دوم اين ماه مبارک عبارت مرحبا به الوداع تغيير مي يافت و مردم خود را براي خداحافظي با ماه مبارک رمضان مهيا مي نمودند.
و اين گونه بود که بزرگترين مهماني دنيا و عزيزترين ماه نيز به پايان مي رسيد و اما نکته قابل توجه در اين ميان فراموش کردن اين آئين هاي باستاي در اين استان است که به نظر مي رسد احياي آنها به حفظ سنت هاي غني ايراني کمک کند.
بی

- پست: 3309
- تاریخ عضویت: شنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۶, ۵:۵۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3096 بار
- سپاسهای دریافتی: 11996 بار
Re: رمضان نامه سنترال کلابزیها...!
جامعه مسلمان شيعه و سني سيستان و بلوچستان همانند مردمان ديگر مناطق كشور آداب و رسوم ويژهاي در ماه مبارك رمضان دارند.
مردمان اين استان پهناور كشور چند روزه مانده به آغاز رمضان ماه ضيافت الهي با برپايي آيينهاي خاصي به پيشواز ماه مبارك ميروند.
تعمير، غبارروبي مساجد، اهدا فرش به مكانهاي مذهبي، كمك به نيازمندان و دادن خيرات از جمله برنامههاي پيش از آغاز ماه مبارك رمضان در سيستان و بلوچستان است.
افطاري به نيازمندان و سحرخواني و رمضانخواني از آيينها و آداب و رسوم ماه مبارك رمضان در سيستان و بلوچستان است.
مردم منطقه سيستان كه بيشتر آنان شيعه مذهب هستند در شرايط تداوم خشكسالي چندين ساله، امسال فارغ از مشكلات معيشتي و كشاورزي با شور و معنويت بيشتري به استقبال ماه رمضان رفتهاند.
در روستاهاي اين منطقه با وجود وسايل سمعي و بصري، بر اساس سنت ديرينه هنگام سحر صداي سحرخواني ريش سفيدان به گوش ميرسد كه با خواندن دعاهاي ويژه اقدام به بيدار كردن مردم ميكنند.
بر اساس برخي شنيدهها، آيين سحرخواني و رمضان خواني از بيش يك هزار و ۴۰۰سال پيش يعني از اوايل اسلام، نزد ساكنان سيستان مرسوم بوده است.
در آيين سحرخواني، ريش سفيدان و معتمدان روستاهاي سيستان پيش از آغاز سحر از خواب بيدار شده و با رفتن به پشت بام منازل خود با خواندن اشعار محلي و مذهبي مردم روستا را از فرا رسيدن وقت سحر با خبر ميكنند.
اين افراد اشعار مذهبي و سرودههاي شاعران كشور از جمله "خواجه عبدالله انصاري" و "باباطاهر عريان" را با صداي بلند بر روي پشت بام خانه ميخوانند.
ترانههاي عاميانه سيستاني نيز بخش مهمي از گنجينه فرهنگي اين ديار است كه همانند آينهاي پاك، از زندگي بيغل و غش مادي و معنوي مردم سيستان حكايت ميكند.
آيين رمضان خواني نيز از هشتم تا چهاردهم ماه رمضان در سيستان مرسوم است.
در اين آيين كه شب هنگام اجرا ميشود، جمع زيادي از نوجوانان و جوانان هر محله در مقابل منازل ساير مردم اجتماع كرده و اشعار محلي را با صداي رسا قرائت ميكنند.
شركتكنندگان در اين آيين پس از اجراي برنامه رمضان خواني منتظر دريافت انعام از سوي صاحبخانه ميمانند در گذشته تعدادي از جوانان عيار و با ايمان با اجراي آيين رمضانخواني هر شب غذاها و پول جمعآوري شده از مردم را ميان نيازمندان و فقرا تقسيم ميكنند.
مردم سيستان و بلوچستان در موقع افطار نيز پس از شنيدن اذان مغرب دست از كار كشيده و ابتدا با افطاري مختصر مانند خرما و نان تافتون محلي روزه خود را در فضايي صميمي ميگشايند.
حضور دستهجمعي نمازگزاران در ماه مبارك رمضان در مساجد و برگزاري نمازهاي يوميه به صورت جماعت جلوه ديگري به اين مكانها در مناطق شهري و روستايي سيستان و بلوچستان بخشيده است.
نمازگزاران پس از اقامه نماز به تشريح احكام و معارف اسلامي كه توسط روحاني بومي يا اعزامي ارايه ميشود، گوش فرا ميدهند.
همچنين حضور در كلاسهاي قرايت و تفسير قرآن مجيد از برنامههايي است كه در زاهدان با حضور نمايندگان وليفقيه در استان و امور اهل سنت بلوچستان ماه مبارك رمضان برپا ميشود.
شب زندهداري مسلمانان اين منطقه در ماه مبارك رمضان پر رونقتر از گذشته است و افراد تا سحر بيدار ميمانند، خواندن نماز تراويح يكي از آيينهاي اهل سنت در ماه مبارك رمضان در اين خطه است.
پس از اذان و نماز عشا مسلمانان اهل سنت نماز مستحب تراويح كه ۲۱ركعت است را به طور جماعت برپا ميدارند.
همچنين اهل سنت از بيستم ماه رمضان، نماز قيام را برپا ميكنند كه اين نماز از ساعت ۱۲شب آغاز و پيش از سحر به پايان ميرسد، در نماز قيام هر شب نمازگزار بايد سه جز قرآن را در نماز تلاوت كند يا به امام جماعت كه تلاوت ميكند گوش فرا دهد.
خودداري از سفرهاي طولاني، گرفتن روزه تمام و رويت هلال ماه از ديگر آيينهاي مردم اين منطقه به مناسبت ماه رمضان است.
در پايان ماه رمضان مردم سيستان و بلوچستان به بلنديهاي اطراف ميروند و بيصبرانه رويت هلال ماه شوال را جستجو ميكنند.
در روز عيد فطر مردم اين ديار علاوه بر شركت در نماز در عيدگاهها و پرداخت فطريه، به ديد و بازديد يكديگر ميروند.
عيد سعيد فطر يكي از مهمترين اعياد اهل تسنن است كه به مدت سه روز گرامي داشته ميشود.
مردمان اين استان پهناور كشور چند روزه مانده به آغاز رمضان ماه ضيافت الهي با برپايي آيينهاي خاصي به پيشواز ماه مبارك ميروند.
تعمير، غبارروبي مساجد، اهدا فرش به مكانهاي مذهبي، كمك به نيازمندان و دادن خيرات از جمله برنامههاي پيش از آغاز ماه مبارك رمضان در سيستان و بلوچستان است.
افطاري به نيازمندان و سحرخواني و رمضانخواني از آيينها و آداب و رسوم ماه مبارك رمضان در سيستان و بلوچستان است.
مردم منطقه سيستان كه بيشتر آنان شيعه مذهب هستند در شرايط تداوم خشكسالي چندين ساله، امسال فارغ از مشكلات معيشتي و كشاورزي با شور و معنويت بيشتري به استقبال ماه رمضان رفتهاند.
در روستاهاي اين منطقه با وجود وسايل سمعي و بصري، بر اساس سنت ديرينه هنگام سحر صداي سحرخواني ريش سفيدان به گوش ميرسد كه با خواندن دعاهاي ويژه اقدام به بيدار كردن مردم ميكنند.
بر اساس برخي شنيدهها، آيين سحرخواني و رمضان خواني از بيش يك هزار و ۴۰۰سال پيش يعني از اوايل اسلام، نزد ساكنان سيستان مرسوم بوده است.
در آيين سحرخواني، ريش سفيدان و معتمدان روستاهاي سيستان پيش از آغاز سحر از خواب بيدار شده و با رفتن به پشت بام منازل خود با خواندن اشعار محلي و مذهبي مردم روستا را از فرا رسيدن وقت سحر با خبر ميكنند.
اين افراد اشعار مذهبي و سرودههاي شاعران كشور از جمله "خواجه عبدالله انصاري" و "باباطاهر عريان" را با صداي بلند بر روي پشت بام خانه ميخوانند.
ترانههاي عاميانه سيستاني نيز بخش مهمي از گنجينه فرهنگي اين ديار است كه همانند آينهاي پاك، از زندگي بيغل و غش مادي و معنوي مردم سيستان حكايت ميكند.
آيين رمضان خواني نيز از هشتم تا چهاردهم ماه رمضان در سيستان مرسوم است.
در اين آيين كه شب هنگام اجرا ميشود، جمع زيادي از نوجوانان و جوانان هر محله در مقابل منازل ساير مردم اجتماع كرده و اشعار محلي را با صداي رسا قرائت ميكنند.
شركتكنندگان در اين آيين پس از اجراي برنامه رمضان خواني منتظر دريافت انعام از سوي صاحبخانه ميمانند در گذشته تعدادي از جوانان عيار و با ايمان با اجراي آيين رمضانخواني هر شب غذاها و پول جمعآوري شده از مردم را ميان نيازمندان و فقرا تقسيم ميكنند.
مردم سيستان و بلوچستان در موقع افطار نيز پس از شنيدن اذان مغرب دست از كار كشيده و ابتدا با افطاري مختصر مانند خرما و نان تافتون محلي روزه خود را در فضايي صميمي ميگشايند.
حضور دستهجمعي نمازگزاران در ماه مبارك رمضان در مساجد و برگزاري نمازهاي يوميه به صورت جماعت جلوه ديگري به اين مكانها در مناطق شهري و روستايي سيستان و بلوچستان بخشيده است.
نمازگزاران پس از اقامه نماز به تشريح احكام و معارف اسلامي كه توسط روحاني بومي يا اعزامي ارايه ميشود، گوش فرا ميدهند.
همچنين حضور در كلاسهاي قرايت و تفسير قرآن مجيد از برنامههايي است كه در زاهدان با حضور نمايندگان وليفقيه در استان و امور اهل سنت بلوچستان ماه مبارك رمضان برپا ميشود.
شب زندهداري مسلمانان اين منطقه در ماه مبارك رمضان پر رونقتر از گذشته است و افراد تا سحر بيدار ميمانند، خواندن نماز تراويح يكي از آيينهاي اهل سنت در ماه مبارك رمضان در اين خطه است.
پس از اذان و نماز عشا مسلمانان اهل سنت نماز مستحب تراويح كه ۲۱ركعت است را به طور جماعت برپا ميدارند.
همچنين اهل سنت از بيستم ماه رمضان، نماز قيام را برپا ميكنند كه اين نماز از ساعت ۱۲شب آغاز و پيش از سحر به پايان ميرسد، در نماز قيام هر شب نمازگزار بايد سه جز قرآن را در نماز تلاوت كند يا به امام جماعت كه تلاوت ميكند گوش فرا دهد.
خودداري از سفرهاي طولاني، گرفتن روزه تمام و رويت هلال ماه از ديگر آيينهاي مردم اين منطقه به مناسبت ماه رمضان است.
در پايان ماه رمضان مردم سيستان و بلوچستان به بلنديهاي اطراف ميروند و بيصبرانه رويت هلال ماه شوال را جستجو ميكنند.
در روز عيد فطر مردم اين ديار علاوه بر شركت در نماز در عيدگاهها و پرداخت فطريه، به ديد و بازديد يكديگر ميروند.
عيد سعيد فطر يكي از مهمترين اعياد اهل تسنن است كه به مدت سه روز گرامي داشته ميشود.
بی

- پست: 3309
- تاریخ عضویت: شنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۶, ۵:۵۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3096 بار
- سپاسهای دریافتی: 11996 بار
Re: رمضان نامه سنترال کلابزیها...!
آداب و رسوم ترکمن های ایران در رمضان استان گلستان و خراسان شمالی(بخش اول)
در این ماه مبارک ، مسلمانان نقاط مختلف آیین ها و مراسم خاص خود را بر پا می کنند، در این وجیزه به آداب و رسوم ترکمن ها در این ماه پر فضیلت می پردازیم . در گذشته این مراسم از غنای ویژه ای برخودار بوده است و مردم با شور و شوق خاص آنرا اجرا می کرده اند.
آمادگی برای ماه مبارک رمضان
۱-۱ ( نظافت خانه ، مساجد و تکایا ) :
در استقبال از ماه مبارک رمضان در بین ترکمن ها می توان به نظافت خانه و کاشانه و اماکن مقدّس مانند مساجد و مکایا اشاره کرد. یک هفته قبل از این ماه پر فضیلت ، دختران و زنان ترکمن به نظافت کامل مساجد و مکایا می پردازند. برخی از خانواده ها مساجد را با فرش و نمد سفید رنگی به نام « نماز لیق » ( سجاده ) ، مزین می سازند. در اینجا به جایگاه رنگ سفید در فرهنگ ترکمن پی می بریم. بعضی از خانواده ها نیز به مساجد قرآن اهدا می کنند.
۱-۲ ( حمایت از افراد بی بضاعت ( الله یولی ) ) :
خانواده های ترکمن ، گوسفندی یا بزی را چند پیش از ماه مبارک رمضان قربانی می کنند و با گوشت آن مهمانی میدهند وقسمتی را نیز به همسایه ها وافراد بی بضاعت می فرستند. این مهمانی« الله یولی» (در راه خدا ) نامیده می شود.
3 ـ 1 (پیشواز ) :
بسیاری از مردم مدتها قبل از ماه رمضان روزه گرفته و به پیشواز این ماه مبارک می روند. این روزه ها در ایام خاصی در ماههای رجب و شعبان گرفته می شود.
۱-۴ (مراسم آشتی کنان و نقش « یاش اولی » ( ریش سفید ) :
یکی از مراسم این ماه مبارک ، مراسم آشتی و ایجاد دوستی بین افرادی است که به علتی از یکدیگر دل آزرده شده اند. ترکمن ها بر این باورند که بدون آشتی با برادران دینی ، روزهٔ فرد مورد قبول درگاه الهی واقع نمی شود.
در مراسم آشتی کنان یکی از ریش سفیدان که « یاش اولی » نامیده می شود ، نقش آشتی دهنده را بازی می کند. « یاش اولی » در خانه اش سماور را روشن کرده و چایی دم می کند و آن دو نفر را که نسبت به هم کدورتی دارند، بدون اطلاع از یکدیگر دعوت می کند و مراسم آشتی کنان راه می اندازد. آشتی دهنده از ثواب اخروی برخوردار می شود.
۱-۵ (عیادت از بیماران ) :
یکی دیگر از رسوم نیک و پسندیده در این ماه ، عیادت از بیماران است.
اگر کسی از همسایه ها و یا خویشاوندان خدای ناکرده مریض باشند، اهالی به عیادتش می روند و برای سلامتی او دعا می کنند.
۱-۶ ( اعزام روحانیون به مساجد و آموزش قرآن کریم و اصول عقاید ) :
برای باز گو کردن اصول عقاید و آموزش قرآن در ماه مبارک رمضان روحانیون به مساجد مناطق مختلف اعزام می شوند. هر روحانی به مدت یک ماه در مسجدی می ماند. در روز اول مردم به دیدن او میروند و به او خوش آمد می گویند.
برای افطار وسحری ، هرروز یکی از اهالی او را به خانه اش دعوت کرده واز او پذیرایی به عمل می آورد. هزینه زندگی و رفت و آمد این روحانی در ماه مبارک رمضان از موقوفات مساجد و یا به وسیله چند تن از نیکو کاران تأمین می شود. در طول روز ، در مساجد جلسات آموزش قرائت و تجوید قرآن دایر است و این جلسات رونق خاصی دارد.
آمادگی برای روزه گرفتن :
آیی گؤرمک ( رویت هلال و شروع ماه رمضان ) :
رؤیت هلال نشانهٔ شروع ماه مبارک رمضان و ادای تکالیف مربوط به آن است. در رؤیت هلال مردم بالای جاهای بلند از قبیل پشت بامها و تپهه رفته و سعی در دیدن هلال می کنند. مراسم ماه رمضان با رؤیت هلال توسط دو فرد بالغ و عادل آغاز میشود. هر فردی که ماه را میبیند آیهٔ ۱۸۹, سورهٔ بقره را قرائت میکند :
یسئلونک عن الاهله قل هی مواقیت للناس والحج و لیس البربان تاتو البیوت من ظهورها و .... بعد از رؤیت هلال, بلافاصله در مسجد با صدای جار اعلام مینمودند که امشب باید برای سحر برخیزید و معمولاً نیز سحری میخوردند. در زمان دعای دورتر در کوچه و پسکوچه ها با تیکهٔ چوبی بر حلبی می کوبیدند و رؤیت هلال را جار میزدند.
افراد مسن با رؤیت هلال به روی افراد دیگر نگاه نکرده, دستهای خود را بالا برده و جملات زیر را ادا میکنند:
(( آیی گؤر دوم الله, آمنت بالله, آیلار مبارک, الحمدالله ))
و یا (( حاقّا حاقّا آی گؤردوم, ایندیکی آیلارا و ایندیکی ییلّارر خدای یتیرسین ))
و بعد آیه هایی از قرآن کریم خوانده و دستهای خود را به محاسن خود کشیده و بعد به صورت دیگران نگاه میکنند . افراد مسن به سمت ماه و خورشید, آب کثیف, زباله و خاکستر نمیریزند و این اعمال را ناپسند میشمارند. اشاره کردن با انگشت به سوی ماه را نیز امری قبیح شمرده و در صورتی که فردی به ماه اشاره کند به او میگفتند که باید انگشتی را که با آن به ماه اشاره کرده, گاز بگیرد و به آن (( بارماق دیشله مک )) میگفتند .
افطار :
تشخیص زمان افطار
برای اطلاع از فرا رسیدن افطار از روشها گوناگون استفاده میشود، از جمله ساعت و تقویم و اعلام وقت توسط رادیو و تلویزیون و .. . در دوران کودکیمان تشخیص زمان افطار با امام مسجد بود. به این ترتیب که اما مسجد به همراه جمعیتی که جلوی مسجد جمع شده اند, با نگاه کردن به سرخی بعد از غروب آفتاب, زمان افطار را تشخیص میدادند.
چون در مسجد محلمان بلندگو نبود بعد از تشخیص زمان افطار توسط امام مسجد, جار زدن به عهده بچه های بود که جلوی مسجد انتظار زمان افطار را می کشیدند , بچه ها در حین دویدن به سوی خانه هایشان (( آغیز آچیلدی )) (افطار شد) را جار می زدند و بچه های دیگر که جلوی درب خانه هایشان و یا در خیابانها ایستاده اند با آنها همراهی کرده و در فاصله زمانی کوتاهی به تمامی سکنه خیابانها و کوچه و پس کوچه های اطراف مسجد از زمان افطار مطلع می شدند.
افطار کردن و افطاری دادن
روزه داران معمولاً روزهٔ خود را با خواندن دعاهای مخصوص افطار و با خرما یا کشمش آغاز می کنند. در سفرهٔ افطار خرما یا کشمش, پای شیرین, نان و پنیر وکره, مربا یا عسل گذاشته میشود. غذای افطار را نیز معمولاً شیر برنج یا چورک باتیر ( نوعی خوراک گوشت ) ، یا تورک( نوعی سمبوسه) یا کتلت, یا اون آش ( آش رشته ) تشکیل می دهند.
هر روز یکی از خانواده های محل, خرما, اونآش (آش رشته), چوربا ( نوعی سوپ ) و یا بؤرک به مسجد می فرستند، تا نمازگزاران با آن افطار کنند. در بندرترکمن مرسوم بود که بعضی از خانواده ها در دیگی بزرگ نوعی آش به نام (( قارما )) در کنار مساجد می پختند و برای عموم مردم پخش می کردند.
روشهای بیدار شدن در سحر
در گذشته تشخیص وقت سحر از روی حرکت ماه و ستارگان صورت میگرفت, از روی تجربه تشخیص می دادند که وقتی ماه به محل یعنی در آسمان برسد, سحر نزدیک است و در صورت ابری بودن هوا با بانگ خروس بیدار میشدند.
برخی از مردم برای ثواب شب زنده داری میکردند و سحرهای ماه رمضان با جارکشیدن و با کوبیدن چوب بر حلب, مردم را بیدار میکردند. روش دیگر در روستاهای فاقد روشنایی ، روشن کردن فانوس و کوبیدن درب همسایگان بود. در زمان حاضر از ساعت شماطه دار و یا تلفن و ... جهت بیدار شدن در سحر استفاده میشود.
در این ماه مبارک ، مسلمانان نقاط مختلف آیین ها و مراسم خاص خود را بر پا می کنند، در این وجیزه به آداب و رسوم ترکمن ها در این ماه پر فضیلت می پردازیم . در گذشته این مراسم از غنای ویژه ای برخودار بوده است و مردم با شور و شوق خاص آنرا اجرا می کرده اند.
آمادگی برای ماه مبارک رمضان
۱-۱ ( نظافت خانه ، مساجد و تکایا ) :
در استقبال از ماه مبارک رمضان در بین ترکمن ها می توان به نظافت خانه و کاشانه و اماکن مقدّس مانند مساجد و مکایا اشاره کرد. یک هفته قبل از این ماه پر فضیلت ، دختران و زنان ترکمن به نظافت کامل مساجد و مکایا می پردازند. برخی از خانواده ها مساجد را با فرش و نمد سفید رنگی به نام « نماز لیق » ( سجاده ) ، مزین می سازند. در اینجا به جایگاه رنگ سفید در فرهنگ ترکمن پی می بریم. بعضی از خانواده ها نیز به مساجد قرآن اهدا می کنند.
۱-۲ ( حمایت از افراد بی بضاعت ( الله یولی ) ) :
خانواده های ترکمن ، گوسفندی یا بزی را چند پیش از ماه مبارک رمضان قربانی می کنند و با گوشت آن مهمانی میدهند وقسمتی را نیز به همسایه ها وافراد بی بضاعت می فرستند. این مهمانی« الله یولی» (در راه خدا ) نامیده می شود.
3 ـ 1 (پیشواز ) :
بسیاری از مردم مدتها قبل از ماه رمضان روزه گرفته و به پیشواز این ماه مبارک می روند. این روزه ها در ایام خاصی در ماههای رجب و شعبان گرفته می شود.
۱-۴ (مراسم آشتی کنان و نقش « یاش اولی » ( ریش سفید ) :
یکی از مراسم این ماه مبارک ، مراسم آشتی و ایجاد دوستی بین افرادی است که به علتی از یکدیگر دل آزرده شده اند. ترکمن ها بر این باورند که بدون آشتی با برادران دینی ، روزهٔ فرد مورد قبول درگاه الهی واقع نمی شود.
در مراسم آشتی کنان یکی از ریش سفیدان که « یاش اولی » نامیده می شود ، نقش آشتی دهنده را بازی می کند. « یاش اولی » در خانه اش سماور را روشن کرده و چایی دم می کند و آن دو نفر را که نسبت به هم کدورتی دارند، بدون اطلاع از یکدیگر دعوت می کند و مراسم آشتی کنان راه می اندازد. آشتی دهنده از ثواب اخروی برخوردار می شود.
۱-۵ (عیادت از بیماران ) :
یکی دیگر از رسوم نیک و پسندیده در این ماه ، عیادت از بیماران است.
اگر کسی از همسایه ها و یا خویشاوندان خدای ناکرده مریض باشند، اهالی به عیادتش می روند و برای سلامتی او دعا می کنند.
۱-۶ ( اعزام روحانیون به مساجد و آموزش قرآن کریم و اصول عقاید ) :
برای باز گو کردن اصول عقاید و آموزش قرآن در ماه مبارک رمضان روحانیون به مساجد مناطق مختلف اعزام می شوند. هر روحانی به مدت یک ماه در مسجدی می ماند. در روز اول مردم به دیدن او میروند و به او خوش آمد می گویند.
برای افطار وسحری ، هرروز یکی از اهالی او را به خانه اش دعوت کرده واز او پذیرایی به عمل می آورد. هزینه زندگی و رفت و آمد این روحانی در ماه مبارک رمضان از موقوفات مساجد و یا به وسیله چند تن از نیکو کاران تأمین می شود. در طول روز ، در مساجد جلسات آموزش قرائت و تجوید قرآن دایر است و این جلسات رونق خاصی دارد.
آمادگی برای روزه گرفتن :
آیی گؤرمک ( رویت هلال و شروع ماه رمضان ) :
رؤیت هلال نشانهٔ شروع ماه مبارک رمضان و ادای تکالیف مربوط به آن است. در رؤیت هلال مردم بالای جاهای بلند از قبیل پشت بامها و تپهه رفته و سعی در دیدن هلال می کنند. مراسم ماه رمضان با رؤیت هلال توسط دو فرد بالغ و عادل آغاز میشود. هر فردی که ماه را میبیند آیهٔ ۱۸۹, سورهٔ بقره را قرائت میکند :
یسئلونک عن الاهله قل هی مواقیت للناس والحج و لیس البربان تاتو البیوت من ظهورها و .... بعد از رؤیت هلال, بلافاصله در مسجد با صدای جار اعلام مینمودند که امشب باید برای سحر برخیزید و معمولاً نیز سحری میخوردند. در زمان دعای دورتر در کوچه و پسکوچه ها با تیکهٔ چوبی بر حلبی می کوبیدند و رؤیت هلال را جار میزدند.
افراد مسن با رؤیت هلال به روی افراد دیگر نگاه نکرده, دستهای خود را بالا برده و جملات زیر را ادا میکنند:
(( آیی گؤر دوم الله, آمنت بالله, آیلار مبارک, الحمدالله ))
و یا (( حاقّا حاقّا آی گؤردوم, ایندیکی آیلارا و ایندیکی ییلّارر خدای یتیرسین ))
و بعد آیه هایی از قرآن کریم خوانده و دستهای خود را به محاسن خود کشیده و بعد به صورت دیگران نگاه میکنند . افراد مسن به سمت ماه و خورشید, آب کثیف, زباله و خاکستر نمیریزند و این اعمال را ناپسند میشمارند. اشاره کردن با انگشت به سوی ماه را نیز امری قبیح شمرده و در صورتی که فردی به ماه اشاره کند به او میگفتند که باید انگشتی را که با آن به ماه اشاره کرده, گاز بگیرد و به آن (( بارماق دیشله مک )) میگفتند .
افطار :
تشخیص زمان افطار
برای اطلاع از فرا رسیدن افطار از روشها گوناگون استفاده میشود، از جمله ساعت و تقویم و اعلام وقت توسط رادیو و تلویزیون و .. . در دوران کودکیمان تشخیص زمان افطار با امام مسجد بود. به این ترتیب که اما مسجد به همراه جمعیتی که جلوی مسجد جمع شده اند, با نگاه کردن به سرخی بعد از غروب آفتاب, زمان افطار را تشخیص میدادند.
چون در مسجد محلمان بلندگو نبود بعد از تشخیص زمان افطار توسط امام مسجد, جار زدن به عهده بچه های بود که جلوی مسجد انتظار زمان افطار را می کشیدند , بچه ها در حین دویدن به سوی خانه هایشان (( آغیز آچیلدی )) (افطار شد) را جار می زدند و بچه های دیگر که جلوی درب خانه هایشان و یا در خیابانها ایستاده اند با آنها همراهی کرده و در فاصله زمانی کوتاهی به تمامی سکنه خیابانها و کوچه و پس کوچه های اطراف مسجد از زمان افطار مطلع می شدند.
افطار کردن و افطاری دادن
روزه داران معمولاً روزهٔ خود را با خواندن دعاهای مخصوص افطار و با خرما یا کشمش آغاز می کنند. در سفرهٔ افطار خرما یا کشمش, پای شیرین, نان و پنیر وکره, مربا یا عسل گذاشته میشود. غذای افطار را نیز معمولاً شیر برنج یا چورک باتیر ( نوعی خوراک گوشت ) ، یا تورک( نوعی سمبوسه) یا کتلت, یا اون آش ( آش رشته ) تشکیل می دهند.
هر روز یکی از خانواده های محل, خرما, اونآش (آش رشته), چوربا ( نوعی سوپ ) و یا بؤرک به مسجد می فرستند، تا نمازگزاران با آن افطار کنند. در بندرترکمن مرسوم بود که بعضی از خانواده ها در دیگی بزرگ نوعی آش به نام (( قارما )) در کنار مساجد می پختند و برای عموم مردم پخش می کردند.
روشهای بیدار شدن در سحر
در گذشته تشخیص وقت سحر از روی حرکت ماه و ستارگان صورت میگرفت, از روی تجربه تشخیص می دادند که وقتی ماه به محل یعنی در آسمان برسد, سحر نزدیک است و در صورت ابری بودن هوا با بانگ خروس بیدار میشدند.
برخی از مردم برای ثواب شب زنده داری میکردند و سحرهای ماه رمضان با جارکشیدن و با کوبیدن چوب بر حلب, مردم را بیدار میکردند. روش دیگر در روستاهای فاقد روشنایی ، روشن کردن فانوس و کوبیدن درب همسایگان بود. در زمان حاضر از ساعت شماطه دار و یا تلفن و ... جهت بیدار شدن در سحر استفاده میشود.
بی

- پست: 3309
- تاریخ عضویت: شنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۶, ۵:۵۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3096 بار
- سپاسهای دریافتی: 11996 بار
Re: رمضان نامه سنترال کلابزیها...!
ترکمن ها بخش دوم
در ماه مبارک رمضان, اکثراً مردان فریضهٔ نماز عشاء را در مساجد ادا میکنند و بعد از نماز عشاء در نماز تراویح شرکت میکنند. نماز تراویح مشتمل بر ۲۰ رکعت است و پشت سر امام و ۲ رکعتی اقامه می شود ودر فاصلهٔ هر ۴ رکعت از این بیست رکعت دعای (( سبحان الملکوت سبحان ذی العزّه و العظمه و الکبریا و الجبروت و ... )) را تا آخر می خوانند.
یکی ازعلما دربارهٔ مسائل دینی درمسجد برای جماعت سخنرانی ایراد میکند و این سخنرانیها شنونده های بیشماری به خود جلب میکنند. پسر بچه های خردسال نیز با عرقچینهای سفید یا سوزن دوزی شده در مساجد حاضر میشوند. فضای مسجد مملو از شور و حالی روحانی است و صفایی دیگر دارد.
مجالس ختم قرآن
جلسات ختم قرآن در برخی از مساجد و بعد از نماز عشاء برگزار میشود. قاری قرآن موظف است که در طول ۵ الی ۷ روز کل قرآن ختم کند. جلسات ختم قرآن به صورت جماعت برگزار می شود. برخی از خانواده های ترکمن , برای شادی روح اموات ختم قرآن می گیرند که (( قرآن آغدار ماق )) و یا (( قرآن چیقماق)) نام دارد.
مراسم (( یا رمضان ))
یکی از رسمهایی که از زمانهای گذشته در چهاردهم ماه مبارک رمضان گنبد قابوس, گمیشان, بندرترکمن ونواحی دیگر ترکمن صحرا برگزار می شود ، مراسم ((یا رمضان )) ( یاری رمضان: نیمه رمضان) است.
پس از اقامهٔ نماز عشاء و تراویح دسته هایی تشکیل میشود و این دسته از بین خود یک میدان دار و یک صندوق دار به نام (( إشِک )) انتخاب می کند که کیسه هایی را بر دوش خود حمل میکند. میدان دار از اولین خانه (( یا رمضان)) شروع میکند.
میدان دار شروع به خواندن اشعار زیر میکند و بقیه نیز بعد از هر دو بیت با گفتن آلّاو (الله هو) به او جواب می دهند. پس از آن صاحبخانه نذری خود را به صندوق دار ( إشِک ) می دهد. و اگر خانواده ای نذری ندهد اینقدر این اشعار را تکرار میکند تا اگر صاحبخانه چیزی نیز نداشته باشد , حداقل آبی به روی آنها بپاشد. این مراسم تا سحر ادامه دارد. نذری جمع شده در نهایت بین نیازمندان تقسیم میشود.
اعتکاف
بعضی از علمای اهل طریقت در ماه مبارک رمضان ده روز آخر این ماه مبارک را در مسجدی اعتکاف می کنند که ثواب بسیار دارد. اعتکاف در مسجد سنت مؤکده کفایی است.
شب قدر ( قدر گیجه )
اهمیت و ویژگی شب قدر
ترکمنها شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان را « قدر گیجه » ( شب قدر ) می نامند. برای این شب اهمیت خاصی قائلند و تا صبح به دعا و عبادت مشغول می شوند . شب قدر از هزار ماه برتر است . و سورهٔ قدر از مشهورترین سوره های قرآن کریم است. « بسم الله الرحمن الرحیم. ان انزلناه فی لیله القدر . و ما ادریک. مالیله القدر. لیله القدر خیر من الف شهر. تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر. سلام هی حتی مطلع الفجر » .
پیامبر اکرم(ص) این سوره را با خشوع دل و اشک دیده می خواندند.
ترکمنها معتقدند که درشب قدر « خضرالیاس » دو تن ازفرشتگان در گردش هستند و به هرکس برخورد کنند او را خوشبخت خواهد کرد و براین باورند که آبهای شور دنیا در این شب شیرین خواهد شد. در این شب بسیار مقدس, زنان در خانه بیشمه( نوعی شیرینی ), بؤرک ( نوعی سمبوسه ), فرنی ، و کومیشدان ( نوعی کیک برنجی ) و ... میپزند. سفره پهن کرده و شب نشینی میکنند . به دیدار همسایه ها و خویشاوندان میروند و نذری می دهند.
نماز شب قدر
در این شب بعد ازنماز عشاء و تراویح , چهل رکعت نماز شب قدر خوانده میشود. برخی از مردم جهت اشتباه نکردن به تعداد رکعت ها را با نخود خام و ... شمارش می کنند.
قدر ایمیش ( هدیه شب قدر )
در این شب مبارک ، برای دختری که تازه نامزد شده است ی برای نو عروس ، هدیه ای می برندکه « قدر ایمیش » نامیده می شود.
سرگرمی ها و بازیهای فولکلوریک بچه ها و طعنه و کنایه به روزه خواران :
لأله
دختران ونوعروسان ترکمن در بیرون خانه زیر مهتاب دورهم جمع می شوند و مشغول خواندن نغمه های « لأله » می شوند.
آی ترک – گون ترک ( بسان ماه – بسان خورشید )
دختران و پسران ترکمن نوعی بازی فولکلوریک به نام « آی ترک – گون ترک » را اجر می کنند.
در فولکلوریک ترکمن در ارتباط با ماه و خورشید باورهایی وجود دارد که ماهیت افسانه ای دارد و میتولوژیک دارد. بر اساس این باورها : ماه ( آی ) « دختر » و خورشید ( گون یا گونش ) « پسر » است.
سایر بازی ها و سرگرمی ها
سرگرمی دیگر بچه ها در ماه مبارک رمضان بازی « یوزوک – یوزوک » ( بازی انگشتر ) و بازی « اؤچدی – اؤچدی » ( پُر پُر... پُر ) و تمرین ادا کردن جملات سخت و چیستان گفتن و ... است.
بازی « یوزوک – یوزوک » توسط دو دستهٔ مساوی انجام می شود و از ویژگیهای این بازی تقویت روحیهٔ روانکاری است. بازی « پُر پُر... پُر » توسط یک دسته اجرا می شود و از ویژگیهای آن تقویت قدرت انتقال ذهن است.
طعنه و کنایه به روزه خوران
در صورتی که بچه ها متوجه روزه خواری کسی شوند او را هو میکنند و با جملات زیر به آنها طعنه و کنایه میزنند: (( أو- أو, اوتانمانی آغزی آچیق ! ? و یا (( آغزی آچیق- ... دشیگ! )) و اگر طرف واقعاً روزه باشد و بخواهد از خود دفاع کند ، جملات زیر را ادا میکند (( آغزیم آرازا- ... دیوار ))
آمادگی برای عید فطر
کرگون ( روز نظافت و خانه تکانی )
سه روز قبل از فرا رسیدن عید فطر, به نظافت و خانه تکانی میپردازند که به کرگون( روز نظافت و خانه تکانی) مشهور است.
قوقین( از ریشهٔ (( قوق )) یعنی(( بو )) روز بعد از (( کرگون )) , (( قوقین )) نام دارد.
در این روز نانهای روغنی به نام (( چاطوقی )) و (( پوستیق )) و (( بؤرک )) (( بیشمه)) میپزند و به همسایه ها و خویشاندان پخش می کنند.
چون که حضرت رسول (ص ) فرموده است: تهادوا تحابّوا ( به یکدیگر هدیه بدهید, تا محبت شما به یکدیگر افزونی یابد. )
عید فطر:
دیدن هلال عید
هنگام غروب, برای دیدن هلال ماه شوال به پشت بامها و روی تپه ها و بلندیها می روند. آداب و رسوم دیدن هلال عید, شبیه دیدن هلال ماه رمضان است. با دیدن هلال ماه شوال, آغاز عید فطر اعلام میشود که جماعت فردا برای اقامه نماز عید فطر در مصلی حضور یابند. آن شب, شب خداحافظی با ماه مبارک رمضان است. مؤمنان در مساجد دعا می کنند که نماز و روزه آنها مستجاب و مورد قبول درگاه الهی قرار گیرد.
نماز عید فطر
عید فطر, یکی از دو عید بزرگ اسلامی است. روز عید فطر نماز عبادی, سیاسی بسیار باشکوهی در عیدگاه برگزار می گردد. مردم پشت سر امام می ایستند و نماز برپا می دارند. بعد ازآن امام سخنانی ایراد می کند. خانواده های ترکمن قبل از آمدن مردان از نماز عید فطر سفره پهن میکنند و چای و انواع شیرینی جات آماده می کنند. به محض رسیدن صاحبخانه می گویند : ((عیدنگ قوتلی بولسین )) ( عیدت مبارک باد . )
زکات فطر (باش فطره )
ترکمنها برای خود و نفقه خودشان به مستحقان زکات فطر می دهند که به (( باش فطره )) معروف است. موعد آن از اولین روزماه رمضان تا ظهر روز عید فطر است.
زیارت قبور درگذشتگان
خیلی از خانواده های ترکمن , بعد از اقامه نماز عید فطر به زیارت قبور درگذشتگان خود می روند . در کنار قبور آنها قرآن تلاوت کرده و برای شادی روح اموات بین زائرین خرم یا شیرینی پخش میکنند.
دید و بازدید و سرگرمیهای بچه ها در روز عید
ترکمنها برای تبریک عید فطر به دید و بازدید می روند و برای دخترانی که نامزد کرده اند هدایایی از قبیل پارچه, چارقد, شیرینی و ... می برند . یکی از سرگرمی های پسربچه ها در این روز (( تخم مرغ شکستن )) است . جلوی بعضی از منازل برای استفاده عموم دو نوع تاب به نام های (( چاتما )) و (( آیلاما ))درست می کنند. دختران در خیابانها به صورت دسته جمعی (( قوپوز )) ( زنبورک ) می نوازند که صدای دلنشین آن باعث شادمانی رهگذران می شود.
متأسفانه با گذشت زمان, بعضی از مراسم ماه مبارک رمضان کم رنگ شده است , که امیدواریم با برگزاری چنین جلساتی رونق اولیه خود را باز یابند.
پایان
در ماه مبارک رمضان, اکثراً مردان فریضهٔ نماز عشاء را در مساجد ادا میکنند و بعد از نماز عشاء در نماز تراویح شرکت میکنند. نماز تراویح مشتمل بر ۲۰ رکعت است و پشت سر امام و ۲ رکعتی اقامه می شود ودر فاصلهٔ هر ۴ رکعت از این بیست رکعت دعای (( سبحان الملکوت سبحان ذی العزّه و العظمه و الکبریا و الجبروت و ... )) را تا آخر می خوانند.
یکی ازعلما دربارهٔ مسائل دینی درمسجد برای جماعت سخنرانی ایراد میکند و این سخنرانیها شنونده های بیشماری به خود جلب میکنند. پسر بچه های خردسال نیز با عرقچینهای سفید یا سوزن دوزی شده در مساجد حاضر میشوند. فضای مسجد مملو از شور و حالی روحانی است و صفایی دیگر دارد.
مجالس ختم قرآن
جلسات ختم قرآن در برخی از مساجد و بعد از نماز عشاء برگزار میشود. قاری قرآن موظف است که در طول ۵ الی ۷ روز کل قرآن ختم کند. جلسات ختم قرآن به صورت جماعت برگزار می شود. برخی از خانواده های ترکمن , برای شادی روح اموات ختم قرآن می گیرند که (( قرآن آغدار ماق )) و یا (( قرآن چیقماق)) نام دارد.
مراسم (( یا رمضان ))
یکی از رسمهایی که از زمانهای گذشته در چهاردهم ماه مبارک رمضان گنبد قابوس, گمیشان, بندرترکمن ونواحی دیگر ترکمن صحرا برگزار می شود ، مراسم ((یا رمضان )) ( یاری رمضان: نیمه رمضان) است.
پس از اقامهٔ نماز عشاء و تراویح دسته هایی تشکیل میشود و این دسته از بین خود یک میدان دار و یک صندوق دار به نام (( إشِک )) انتخاب می کند که کیسه هایی را بر دوش خود حمل میکند. میدان دار از اولین خانه (( یا رمضان)) شروع میکند.
میدان دار شروع به خواندن اشعار زیر میکند و بقیه نیز بعد از هر دو بیت با گفتن آلّاو (الله هو) به او جواب می دهند. پس از آن صاحبخانه نذری خود را به صندوق دار ( إشِک ) می دهد. و اگر خانواده ای نذری ندهد اینقدر این اشعار را تکرار میکند تا اگر صاحبخانه چیزی نیز نداشته باشد , حداقل آبی به روی آنها بپاشد. این مراسم تا سحر ادامه دارد. نذری جمع شده در نهایت بین نیازمندان تقسیم میشود.
اعتکاف
بعضی از علمای اهل طریقت در ماه مبارک رمضان ده روز آخر این ماه مبارک را در مسجدی اعتکاف می کنند که ثواب بسیار دارد. اعتکاف در مسجد سنت مؤکده کفایی است.
شب قدر ( قدر گیجه )
اهمیت و ویژگی شب قدر
ترکمنها شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان را « قدر گیجه » ( شب قدر ) می نامند. برای این شب اهمیت خاصی قائلند و تا صبح به دعا و عبادت مشغول می شوند . شب قدر از هزار ماه برتر است . و سورهٔ قدر از مشهورترین سوره های قرآن کریم است. « بسم الله الرحمن الرحیم. ان انزلناه فی لیله القدر . و ما ادریک. مالیله القدر. لیله القدر خیر من الف شهر. تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر. سلام هی حتی مطلع الفجر » .
پیامبر اکرم(ص) این سوره را با خشوع دل و اشک دیده می خواندند.
ترکمنها معتقدند که درشب قدر « خضرالیاس » دو تن ازفرشتگان در گردش هستند و به هرکس برخورد کنند او را خوشبخت خواهد کرد و براین باورند که آبهای شور دنیا در این شب شیرین خواهد شد. در این شب بسیار مقدس, زنان در خانه بیشمه( نوعی شیرینی ), بؤرک ( نوعی سمبوسه ), فرنی ، و کومیشدان ( نوعی کیک برنجی ) و ... میپزند. سفره پهن کرده و شب نشینی میکنند . به دیدار همسایه ها و خویشاوندان میروند و نذری می دهند.
نماز شب قدر
در این شب بعد ازنماز عشاء و تراویح , چهل رکعت نماز شب قدر خوانده میشود. برخی از مردم جهت اشتباه نکردن به تعداد رکعت ها را با نخود خام و ... شمارش می کنند.
قدر ایمیش ( هدیه شب قدر )
در این شب مبارک ، برای دختری که تازه نامزد شده است ی برای نو عروس ، هدیه ای می برندکه « قدر ایمیش » نامیده می شود.
سرگرمی ها و بازیهای فولکلوریک بچه ها و طعنه و کنایه به روزه خواران :
لأله
دختران ونوعروسان ترکمن در بیرون خانه زیر مهتاب دورهم جمع می شوند و مشغول خواندن نغمه های « لأله » می شوند.
آی ترک – گون ترک ( بسان ماه – بسان خورشید )
دختران و پسران ترکمن نوعی بازی فولکلوریک به نام « آی ترک – گون ترک » را اجر می کنند.
در فولکلوریک ترکمن در ارتباط با ماه و خورشید باورهایی وجود دارد که ماهیت افسانه ای دارد و میتولوژیک دارد. بر اساس این باورها : ماه ( آی ) « دختر » و خورشید ( گون یا گونش ) « پسر » است.
سایر بازی ها و سرگرمی ها
سرگرمی دیگر بچه ها در ماه مبارک رمضان بازی « یوزوک – یوزوک » ( بازی انگشتر ) و بازی « اؤچدی – اؤچدی » ( پُر پُر... پُر ) و تمرین ادا کردن جملات سخت و چیستان گفتن و ... است.
بازی « یوزوک – یوزوک » توسط دو دستهٔ مساوی انجام می شود و از ویژگیهای این بازی تقویت روحیهٔ روانکاری است. بازی « پُر پُر... پُر » توسط یک دسته اجرا می شود و از ویژگیهای آن تقویت قدرت انتقال ذهن است.
طعنه و کنایه به روزه خوران
در صورتی که بچه ها متوجه روزه خواری کسی شوند او را هو میکنند و با جملات زیر به آنها طعنه و کنایه میزنند: (( أو- أو, اوتانمانی آغزی آچیق ! ? و یا (( آغزی آچیق- ... دشیگ! )) و اگر طرف واقعاً روزه باشد و بخواهد از خود دفاع کند ، جملات زیر را ادا میکند (( آغزیم آرازا- ... دیوار ))
آمادگی برای عید فطر
کرگون ( روز نظافت و خانه تکانی )
سه روز قبل از فرا رسیدن عید فطر, به نظافت و خانه تکانی میپردازند که به کرگون( روز نظافت و خانه تکانی) مشهور است.
قوقین( از ریشهٔ (( قوق )) یعنی(( بو )) روز بعد از (( کرگون )) , (( قوقین )) نام دارد.
در این روز نانهای روغنی به نام (( چاطوقی )) و (( پوستیق )) و (( بؤرک )) (( بیشمه)) میپزند و به همسایه ها و خویشاندان پخش می کنند.
چون که حضرت رسول (ص ) فرموده است: تهادوا تحابّوا ( به یکدیگر هدیه بدهید, تا محبت شما به یکدیگر افزونی یابد. )
عید فطر:
دیدن هلال عید
هنگام غروب, برای دیدن هلال ماه شوال به پشت بامها و روی تپه ها و بلندیها می روند. آداب و رسوم دیدن هلال عید, شبیه دیدن هلال ماه رمضان است. با دیدن هلال ماه شوال, آغاز عید فطر اعلام میشود که جماعت فردا برای اقامه نماز عید فطر در مصلی حضور یابند. آن شب, شب خداحافظی با ماه مبارک رمضان است. مؤمنان در مساجد دعا می کنند که نماز و روزه آنها مستجاب و مورد قبول درگاه الهی قرار گیرد.
نماز عید فطر
عید فطر, یکی از دو عید بزرگ اسلامی است. روز عید فطر نماز عبادی, سیاسی بسیار باشکوهی در عیدگاه برگزار می گردد. مردم پشت سر امام می ایستند و نماز برپا می دارند. بعد ازآن امام سخنانی ایراد می کند. خانواده های ترکمن قبل از آمدن مردان از نماز عید فطر سفره پهن میکنند و چای و انواع شیرینی جات آماده می کنند. به محض رسیدن صاحبخانه می گویند : ((عیدنگ قوتلی بولسین )) ( عیدت مبارک باد . )
زکات فطر (باش فطره )
ترکمنها برای خود و نفقه خودشان به مستحقان زکات فطر می دهند که به (( باش فطره )) معروف است. موعد آن از اولین روزماه رمضان تا ظهر روز عید فطر است.
زیارت قبور درگذشتگان
خیلی از خانواده های ترکمن , بعد از اقامه نماز عید فطر به زیارت قبور درگذشتگان خود می روند . در کنار قبور آنها قرآن تلاوت کرده و برای شادی روح اموات بین زائرین خرم یا شیرینی پخش میکنند.
دید و بازدید و سرگرمیهای بچه ها در روز عید
ترکمنها برای تبریک عید فطر به دید و بازدید می روند و برای دخترانی که نامزد کرده اند هدایایی از قبیل پارچه, چارقد, شیرینی و ... می برند . یکی از سرگرمی های پسربچه ها در این روز (( تخم مرغ شکستن )) است . جلوی بعضی از منازل برای استفاده عموم دو نوع تاب به نام های (( چاتما )) و (( آیلاما ))درست می کنند. دختران در خیابانها به صورت دسته جمعی (( قوپوز )) ( زنبورک ) می نوازند که صدای دلنشین آن باعث شادمانی رهگذران می شود.
متأسفانه با گذشت زمان, بعضی از مراسم ماه مبارک رمضان کم رنگ شده است , که امیدواریم با برگزاری چنین جلساتی رونق اولیه خود را باز یابند.
پایان
بی

- پست: 3309
- تاریخ عضویت: شنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۶, ۵:۵۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3096 بار
- سپاسهای دریافتی: 11996 بار
Re: رمضان نامه سنترال کلابزیها...!
دعای روز سوم

اللّهمَّ ارزُقنی فیهِ الذّّهنَ وَ التَّنبیهَ وَ باعِدنی فیهِ مِنَ السَّفاهَةٍ وَالتَّمویهِ واجعَل لی نصیباً مِن كُلِّ خَیرٍ تُنزِلُ فیهِ بِجُودِكَ یا اَجوَدَ الاَجوَدینَ."

اللّهمَّ ارزُقنی فیهِ الذّّهنَ وَ التَّنبیهَ وَ باعِدنی فیهِ مِنَ السَّفاهَةٍ وَالتَّمویهِ واجعَل لی نصیباً مِن كُلِّ خَیرٍ تُنزِلُ فیهِ بِجُودِكَ یا اَجوَدَ الاَجوَدینَ."
بی

- پست: 3309
- تاریخ عضویت: شنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۶, ۵:۵۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3096 بار
- سپاسهای دریافتی: 11996 بار
Re: رمضان نامه سنترال کلابزیها...!
ربنای معروفی که در هنگام افطار در رمضان میشنویم آیه 8 سوره آل عمران است که استاد شجریان سالها پیش آن را به این شکل خاطره انگیز اجرا کردند و همراه جداناپذیر سفره های افطار ما پیش از اذان مرحوم موذن زاده اربیلی و تواشیح معروف اسماء متبرکه الهی است.
« رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ »
ای پروردگار ما ، از آن پس که ما را هدايت کرده ای ، دلهای ما را به باطل متمايل مساز ، و رحمت خود را بر ما ارزانی دار ، که تو بخشاينده ای...
« رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ »
ای پروردگار ما ، از آن پس که ما را هدايت کرده ای ، دلهای ما را به باطل متمايل مساز ، و رحمت خود را بر ما ارزانی دار ، که تو بخشاينده ای...
بی

-
- پست: 3324
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۴, ۲:۱۵ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 941 بار
- سپاسهای دریافتی: 1474 بار
- تماس:

- پست: 3309
- تاریخ عضویت: شنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۶, ۵:۵۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3096 بار
- سپاسهای دریافتی: 11996 بار
Re: رمضان نامه سنترال کلابزیها...!
چهارمین روز

اللهمَ قََوِنی فیهِ عَلی اِقامَةِ اَمرِكَ، و اَذِقنی فیهِ حَلاوةَ ذِكرِكَ،و اَوزِغنی فیهِ لِاَدآءِ شُكرِكَ بِكَرَمِكَ؛وَاحفَظنی فیهِ بِحِفظِكَ و سِترِكَ یا اَبصَرَ الناظِرین

اللهمَ قََوِنی فیهِ عَلی اِقامَةِ اَمرِكَ، و اَذِقنی فیهِ حَلاوةَ ذِكرِكَ،و اَوزِغنی فیهِ لِاَدآءِ شُكرِكَ بِكَرَمِكَ؛وَاحفَظنی فیهِ بِحِفظِكَ و سِترِكَ یا اَبصَرَ الناظِرین
بی

- پست: 3309
- تاریخ عضویت: شنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۶, ۵:۵۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3096 بار
- سپاسهای دریافتی: 11996 بار
Re: رمضان نامه سنترال کلابزیها...!

شبیاست که بر اساس باور مسلمانان، قرآن همچنین بطور کامل (جدا از نزول تدریجی به پیامبر) در آن نازل شدهاست. مسلمانان باور دارند که در این شب هر امر محکمی جدا میشود.شب قدر در ماه رمضان واقع است بر طبق روایات اسلامی خوابیدن در شب قدر مذموم و شبزندهداری در آن مستحب است.بنا بر همان روایات، روز قدر هم به اندازه شبش ارجمند است.بر طبق احکام اسلامی دعا و استغفار در شب قدر، وظیفه دانسته شدهاست و محمد، پیامبر اسلام بر دعا و طلب عافیت از خداوند در شب قدر تأکید کردهاست.
شب قدر را به معنی منزلت دانستهاند و بعضی دیگر آن را به معنی تنگی و گرفتاری دانستهاند. برخی نیز قدر را اندازهگیری و تقدیر امور معنی کردهاند.
نظر اهل
اهل سنت اعتقاد دارند که طبق حدیث نبوی شب قدر در یکی از ده شب آخر ماه رمضان واقع شده است .اغلب شب بیست و هفتم را شب قدر میدانند و در آن شب به دعا و شبزندهداری میپردازند. مسلمانان سلفی اعتقاد دارند که در شب قدر در تمام روزگار همان شبی بود که قرآن در آن نازل گردید و دیگر تکرار نمیشود. برخی نیز اظهار داشتهاند که تا زمان زندگی محمد شب قدر در هر سال تکرار میشد اما پس از مرگ محمد، شب قدر از بین رفتهاست.برخی نیز معتقد بودهاند که شب قدر شبیاست در تمام سال ولی در هر سال شب نامعلومیاست، در سال بعثت در ماه رمضان بوده اما در سالهای دیگر ممکن است در دیگر ماهها باشد.
روایات
بر اساس حدیث شیعه که از حماد بن عثمان از حسان بن علی از جعفر صادق نقل شدهاست؛ شب قدر تا قیامت باقیاست و در ماه رمضان واقع است.در روایات شیعه آمدهاست که شب قدر یکی از سه شب نوزدهم، بیست و یکم یا بیست و سوم ماه رمضان است که احتمال شب بیست و سوم بیشتر است. در اصول کافی نیز آمدهاست که تقدیر در شب نوزدهم و ابرام در شب بیست و یکم و امضا در شب بیست و سوم است.
در قرآن درباره شب قدر چنین آمدهاست:
به راستی که ما قرآن را در شب قدر فروفرستادیم.و چه تو را به شب قدر آگاه تواند کرد. شب قدر از هزار ماه برتر است.در این شب فرشتگان و روح به دستور پروردگارشان از هر فرمان فرود میآیند. این شب تا صبحگاه تهنیت است.(سوره قدر آیات ۱ تا ۵)
و نیز در سوره دخان آمدهاست:
سوگند به کتاب روشنگر. به راستی ما آن را در شبی مبارک فروفرستادیم زیرا که به حقیقت ترساننده بودیم. در آن شبی که هر امری با حکمت معین و ممتاز و جدا میگردد. تعیین آن امر البته از سوی ما خواهد بود، که ما رسولانان را فرستنده بودیم. و این البته از رحمت و مهربانی پروردگار توست، به راستی او شنونده داناست.(سوره دخان آیات ۱ تا ۶)
ادبیات
ترا قدر اگر کس نداند چه غم شب قدر را میندانند هم
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند.

بی

- پست: 3309
- تاریخ عضویت: شنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۶, ۵:۵۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3096 بار
- سپاسهای دریافتی: 11996 بار
Re: رمضان نامه سنترال کلابزیها...!
وقت سحر از غصه نجاتم دادند / واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند / باده از جام تجلی صفاتم دادند
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی / آن شب قدر که این تازه براتم دادند
بعد از این روی من و آینه وصف جمال / که در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب / مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
هاتف آن روز به من مژده این دولت داد / که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
این همه شهد و شکر کز سخنم میریزد / اجر صبریست کز آن شاخ نباتم دادند
حافظ و انفاس سحرخیزان بود / که ز بند غم ایام نجاتم
▪ "انا انزلناه فی لیلهٔ القدر"
ضمیر در"انزلناه"به قرآن برمیگردد، و ظاهرش این است که: میخواهد بفرماید همه قرآن را در شب قدر نازل کرده، نه بعضی از آیات آن را، مؤیدش هم این است که تعبیر به انزال کرده، که ظاهر در اعتبار یکپارچگی است، نه تنزیل که ظاهر در نازل کردن تدریجی است.
و در معنای آیه مورد بحث آیه زیر است که میفرماید: "و الکتاب المبین انا انزلناه فی لیلهٔ مبارکهٔ" ، که صریحا فرموده همه کتاب را در آن شب نازل کرده، چون ظاهرش این است که نخستسوگند به همه کتاب خورده، بعد فرموده این کتاب را که به حرمتش سوگند خوردیم، در یک شب و یکپارچه نازل کردیم.
پس مدلول آیات این میشود که قرآن کریم دو جور نازل شده، یکی یکپارچه در یک شب معین، و یکی هم به تدریج در طول بیست و سه سال نبوت که آیه شریفه"و قرآنا فرقناه لتقراه علی الناس علی مکث و نزلناه تنزیلا" ، نزول تدریجی آن را بیان میکند، و همچنین آیه زیر که میفرماید: "و قال الذین کفروا لو لا نزل علیه القرآن جملهٔ واحدهٔ کذلک لنثبتبه فؤادک و رتلناه ترتیلا"
و بنا بر این، دیگر نباید به گفته بعضی اعتنا کرد که گفتهاند: معنای آیه"انزلناه" این است که شروع به انزال آن کردیم، و منظور از انزال هم انزال چند آیه از قرآن است، که در آن شب یکباره نازل شد نه همه آن.
و در کلام خدای تعالی آیهای که بیان کند لیله مذکور چه شبی بوده دیده نمیشود بجز آیه"شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن" که میفرماید: قرآن یکپارچه در ماه رمضان نازل شده، و با انضمام آن به آیه مورد بحث معلوم میشود شب قدر یکی از شبهای ماه رمضان است، و اما اینکه کدامیک از شبهای آن است در قرآن چیزی که بر آن دلالت کند نیامده، تنها از اخبار استفاده میشود، که ان شاء الله در بحث روایتی آینده بعضی از آنها از نظر خواننده میگذرد.
در این سوره آن شبی که قرآن نازل شده را شب قدر نامیده، و ظاهرا مراد از قدر تقدیر و اندازهگیری است، پس شب قدر شب اندازهگیری است، خدای تعالی در آن شب حوادث یک سال را یعنی از آن شب تا شب قدر سال آینده را تقدیر میکند، زندگی، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چیزهایی دیگر از این قبیل را مقدر میسازد، آیه سوره دخان هم که در وصف شب قدر استبر این معنا دلالت دارد: "فیها یفرق کل امر حکیم امرا من عندنا انا کنا مرسلین رحمهٔ من ربک" ، چون"فرق"، به معنای جدا سازی و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است، و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعهای که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازهگیری مشخص سازند.
و از این استفاده میشود که شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و آن سالی که قرآن در آن شبش نازل شد نیست، بلکه با تکرر سنوات، آن شب هم مکرر میشود، پس در هر ماه رمضان از هر سال قمری شب قدری هست، که در آن شب امور سال آینده تا شب قدر سال بعد اندازه گیری و مقدر میشود.
برای اینکه این فرض امکان دارد که در یکی از شبهای قدر چهارده قرن گذشته قرآن یکپارچه نازل شده باشد، ولی این فرض معنا ندارد که در آن شب حوادث تمامی قرون گذشته و آینده تعیین گردد. علاوه بر این، کلمه"یفرق"به خاطر اینکه فعل مضارع است استمرار را میرساند، در سوره مورد بحث هم که فرموده: "شب قدر از هزار ماه بهتر است"و نیز فرموده: "ملائکه در آن شب نازل میشوند"مؤید این معنا است.
پس وجهی برای تفسیر زیر نیست که بعضی کرده و گفتهاند: شب قدر در تمام دهر فقط یک شب بود، و آن شبی بود که قرآن در آن نازل گردید، و دیگر تکرار نمیشود.و همچنین تفسیر دیگری که بعضی کرده و گفتهاند: تا رسول خدا(ص) زنده بود شب قدر در هر سال تکرار میشد، و بعد از رحلت آن جناب خدا شب قدر را هم از بین برد.و نیز سخن آن مفسر دیگر که گفته: شب قدر تنها یک شب معین در تمام سال است نه در ماه رمضان.و نیز سخن آن مفسر دیگر که گفته: شب قدر شبی است در تمام سال، ولی در هر سال یک شب نامعلومی است، در سال بعثت در ماه رمضان بوده در سالهای دیگر در ماههای دیگر، مثلا شعبان یا ذی القعده واقع میشود، هیچ یک از این اقوال درست نیست.
بعضی دیگر گفتهاند: کلمه"قدر"به معنای منزلت است، و اگر شب نزول قرآن را شب قدر خوانده به خاطر اهتمامی بوده که به مقام و منزلت آن شب داشته، و یا عنایتی که به عبادت متعبدین در آن شب داشته.
بعضی دیگر گفتهاند: کلمه"قدر"به معنای ضیق و تنگی است، و شب قدر را بدان جهت قدر خواندهاند که زمین با نزول ملائکه تنگ میگردد.و این دو وجه به طوری که ملاحظه میکنید چنگی به دل نمیزند.
پس حاصل آیات مورد بحثبه طوری که ملاحظه کردید این شد که شب قدر بعینه یکی از شبهای ماه مبارک رمضان از هر سال است، و در هر سال در آن شب همه امور احکام میشود، البته منظورمان" احکام"از جهت اندازهگیری است، خواهید گفت پس هیچ امری از آن صورت که در شب قدر تقدیر شده باشد در جای خودش با هیچ عاملی دگرگون نمیشود؟ در پاسخ میگوییم: نه، هیچ منافاتی ندارد که در شب قدر مقدر بشود ولی در ظرف تحققش طوری دیگر محقق شود، چون کیفیت موجود شدن مقدر، امری است، و دگرگونی در تقدیر، امری دیگر است، همچنان که هیچ منافاتی ندارد که حوادث در لوح محفوظ معین شده باشد، ولی مشیت الهی آن را تغییر دهد، همچنان که در قرآن کریم آمده: " یمحوا الله ما یشاء و یثبت و عنده ام الکتاب"
علاوه بر این، استحکام امور به حسب تحققش مراتبی دارد، بعضی از امور شرایط تحققش موجود است، و بعضیها ناقص است، و احتمال دارد که در شب قدر بعضی از مراتب احکام تقدیر بشود، و بعضی دیگرش به وقت دیگر موکول گردد، اما آنچه از روایات بر میآید و به زودی روایاتش از نظر خواننده خواهد گذشتبا این وجه سازگار نیست.
▪ "و ما ادریک ما لیلهٔ القدر"
این جمله کنایه است از جلالت قدر آن شب و عظمت منزلتش، چون با اینکه ممکن بود در نوبت دوم ضمیر لیلهٔ القدر را بیاورد، خود آن را تکرار کرد.واضحتر بگویم، با اینکه میتوانستبفرماید: "و ما ادریک ما هی، هی خیر من الف شهر"برای بار دوم و بار سوم خود کلمه را آورد و فرمود: "و ما ادریک ما لیلهٔ القدر لیلهٔ القدر خیر من الف شهر".
▪ "لیلهٔ القدر خیر من الف شهر"
این جمله به طور اجمال آنچه را که در جمله"و ما ادریک ما لیلهٔ القدر"بدان اشاره شده بود، یعنی عظمت آن شب را بیان میکند، و میفرماید: بدین جهت گفتیم آن شب مقامی ارجمند دارد که از هزار شب بهتر است.
و منظور از بهتر بودنش از هزار شب به طوری که مفسرین تفسیر کردهاند بهتر بودنش از حیث فضیلت عبادت است، و مناسب با غرض قرآن هم همین معنا است، چون همه عنایت قرآن در این است که مردم را به سوی خدا نزدیک، و به وسیله عبادت زنده کند، و زندهداری آن شب با عبادت بهتر است از عبادت هزار شب.و ممکن است همین معنا را از آیه سوره دخان نیز استفاده کرد، چون در آنجا شب قدر را پر برکتخوانده، و فرموده: "انا انزلناه فی لیلهٔ مبارکهٔ" .البته در این میان معنای دیگری نیز هست، که ان شاء الله در بحث روایتی آینده خواهد آمد.
▪ "تنزل الملئکهٔ و الروح فیها باذن ربهم من کل امر"
کلمه"تنزل"در اصل تتنزل بوده، و ظاهرا مراد از روح آن روحی است که از عالم امر است و خدای تعالی در بارهاش فرموده: "قل الروح من امر ربی" ، و اذن در هر چیز به معنای رخصت دادن در آن است، و یا به عبارت دیگر اعلام این معنا است که مانعی از این کار نیست.
و کلمه"من"در جمله"من کل امر"به گفته بعضی از مفسرین به معنای باء است.
بعضی دیگر گفتهاند: به معنای خودش است، یعنی ابتدای غایت، ولی سببیت را هم میرساند، و آیه را چنین معنا میدهد: "ملائکه و روح در آن شب به اذن پروردگارشان و به سبب هر امری الهی نازل میشوند".
بعضی دیگر گفتهاند: باء برای تعلیل به غایت است، و معنایش این است"ملائکه و روح در آن شب به اذن پروردگارشان نازل میشوند، برای خاطر اینکه هر امری را تدبیر کنند".
لیکن حق مطلب این است که: مراد از امر، اگر آن امر الهی باشد که آیه"انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون" تفسیرش کرده، حرف"من"برای ابتدا خواهد بود، و در عین حال سببیت را هم میرساند، و به آیه چنین معنا میدهد: "ملائکه و روح در شب قدر به اذن پروردگارشان نازل میشوند، در حالی که نزولشان را ابتدا میکنند و هر امر الهی را صادر مینمایند".
و اگر منظور از امر مذکور هر امر کونی و حادثهای باشد که باید واقع گردد، در این صورت حرف"من" به معنای لام تعلیل خواهد بود، و آیه را چنین معنا میدهد: ملائکه و روح در آن شب به اذن پروردگارشان نازل میشوند برای خاطر تدبیر امری از امور عالم.
▪ "سلام هی حتی مطلع الفجر"
در مفردات گفته: کلمه"سلام"و"سلامت"به معنای عاری بودن از آفات ظاهری و باطنی است
پس جمله"سلام هی"اشاره استبه اینکه عنایت الهی تعلق گرفته استبه اینکه رحمتش شامل همه آن بندگانی بشود که به سوی او روی میآورند، و نیز به اینکه در خصوص شب قدر باب نقمتش و عذابش بسته باشد، به این معنا که عذابی جدید نفرستد.و لازمه این معنا آن است که طبعا در آن شب کید شیطانها هم مؤثر واقع نشود، همچنان که در بعضی از روایات هم به این معنا اشاره رفته است.
ولی بعضی از مفسرین گفتهاند: مراد از کلمه"سلام"این است که: در آن شب ملائکه از هر مؤمن مشغول به عبادت بگذرند سلام میدهند.برگشت این معنا هم به همان معنای اول است و این دو آیه یعنی آیه"تنزل الملئکهٔ و الروح"تا آخر سوره در معنای تفسیری استبرای آیه قبلی که میفرمود"لیلهٔ القدر خیر من الف شهر".
[External Link Removed for Guests]
بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند / باده از جام تجلی صفاتم دادند
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی / آن شب قدر که این تازه براتم دادند
بعد از این روی من و آینه وصف جمال / که در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب / مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
هاتف آن روز به من مژده این دولت داد / که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
این همه شهد و شکر کز سخنم میریزد / اجر صبریست کز آن شاخ نباتم دادند
حافظ و انفاس سحرخیزان بود / که ز بند غم ایام نجاتم
▪ "انا انزلناه فی لیلهٔ القدر"
ضمیر در"انزلناه"به قرآن برمیگردد، و ظاهرش این است که: میخواهد بفرماید همه قرآن را در شب قدر نازل کرده، نه بعضی از آیات آن را، مؤیدش هم این است که تعبیر به انزال کرده، که ظاهر در اعتبار یکپارچگی است، نه تنزیل که ظاهر در نازل کردن تدریجی است.
و در معنای آیه مورد بحث آیه زیر است که میفرماید: "و الکتاب المبین انا انزلناه فی لیلهٔ مبارکهٔ" ، که صریحا فرموده همه کتاب را در آن شب نازل کرده، چون ظاهرش این است که نخستسوگند به همه کتاب خورده، بعد فرموده این کتاب را که به حرمتش سوگند خوردیم، در یک شب و یکپارچه نازل کردیم.
پس مدلول آیات این میشود که قرآن کریم دو جور نازل شده، یکی یکپارچه در یک شب معین، و یکی هم به تدریج در طول بیست و سه سال نبوت که آیه شریفه"و قرآنا فرقناه لتقراه علی الناس علی مکث و نزلناه تنزیلا" ، نزول تدریجی آن را بیان میکند، و همچنین آیه زیر که میفرماید: "و قال الذین کفروا لو لا نزل علیه القرآن جملهٔ واحدهٔ کذلک لنثبتبه فؤادک و رتلناه ترتیلا"
و بنا بر این، دیگر نباید به گفته بعضی اعتنا کرد که گفتهاند: معنای آیه"انزلناه" این است که شروع به انزال آن کردیم، و منظور از انزال هم انزال چند آیه از قرآن است، که در آن شب یکباره نازل شد نه همه آن.
و در کلام خدای تعالی آیهای که بیان کند لیله مذکور چه شبی بوده دیده نمیشود بجز آیه"شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن" که میفرماید: قرآن یکپارچه در ماه رمضان نازل شده، و با انضمام آن به آیه مورد بحث معلوم میشود شب قدر یکی از شبهای ماه رمضان است، و اما اینکه کدامیک از شبهای آن است در قرآن چیزی که بر آن دلالت کند نیامده، تنها از اخبار استفاده میشود، که ان شاء الله در بحث روایتی آینده بعضی از آنها از نظر خواننده میگذرد.
در این سوره آن شبی که قرآن نازل شده را شب قدر نامیده، و ظاهرا مراد از قدر تقدیر و اندازهگیری است، پس شب قدر شب اندازهگیری است، خدای تعالی در آن شب حوادث یک سال را یعنی از آن شب تا شب قدر سال آینده را تقدیر میکند، زندگی، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چیزهایی دیگر از این قبیل را مقدر میسازد، آیه سوره دخان هم که در وصف شب قدر استبر این معنا دلالت دارد: "فیها یفرق کل امر حکیم امرا من عندنا انا کنا مرسلین رحمهٔ من ربک" ، چون"فرق"، به معنای جدا سازی و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است، و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعهای که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازهگیری مشخص سازند.
و از این استفاده میشود که شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و آن سالی که قرآن در آن شبش نازل شد نیست، بلکه با تکرر سنوات، آن شب هم مکرر میشود، پس در هر ماه رمضان از هر سال قمری شب قدری هست، که در آن شب امور سال آینده تا شب قدر سال بعد اندازه گیری و مقدر میشود.
برای اینکه این فرض امکان دارد که در یکی از شبهای قدر چهارده قرن گذشته قرآن یکپارچه نازل شده باشد، ولی این فرض معنا ندارد که در آن شب حوادث تمامی قرون گذشته و آینده تعیین گردد. علاوه بر این، کلمه"یفرق"به خاطر اینکه فعل مضارع است استمرار را میرساند، در سوره مورد بحث هم که فرموده: "شب قدر از هزار ماه بهتر است"و نیز فرموده: "ملائکه در آن شب نازل میشوند"مؤید این معنا است.
پس وجهی برای تفسیر زیر نیست که بعضی کرده و گفتهاند: شب قدر در تمام دهر فقط یک شب بود، و آن شبی بود که قرآن در آن نازل گردید، و دیگر تکرار نمیشود.و همچنین تفسیر دیگری که بعضی کرده و گفتهاند: تا رسول خدا(ص) زنده بود شب قدر در هر سال تکرار میشد، و بعد از رحلت آن جناب خدا شب قدر را هم از بین برد.و نیز سخن آن مفسر دیگر که گفته: شب قدر تنها یک شب معین در تمام سال است نه در ماه رمضان.و نیز سخن آن مفسر دیگر که گفته: شب قدر شبی است در تمام سال، ولی در هر سال یک شب نامعلومی است، در سال بعثت در ماه رمضان بوده در سالهای دیگر در ماههای دیگر، مثلا شعبان یا ذی القعده واقع میشود، هیچ یک از این اقوال درست نیست.
بعضی دیگر گفتهاند: کلمه"قدر"به معنای منزلت است، و اگر شب نزول قرآن را شب قدر خوانده به خاطر اهتمامی بوده که به مقام و منزلت آن شب داشته، و یا عنایتی که به عبادت متعبدین در آن شب داشته.
بعضی دیگر گفتهاند: کلمه"قدر"به معنای ضیق و تنگی است، و شب قدر را بدان جهت قدر خواندهاند که زمین با نزول ملائکه تنگ میگردد.و این دو وجه به طوری که ملاحظه میکنید چنگی به دل نمیزند.
پس حاصل آیات مورد بحثبه طوری که ملاحظه کردید این شد که شب قدر بعینه یکی از شبهای ماه مبارک رمضان از هر سال است، و در هر سال در آن شب همه امور احکام میشود، البته منظورمان" احکام"از جهت اندازهگیری است، خواهید گفت پس هیچ امری از آن صورت که در شب قدر تقدیر شده باشد در جای خودش با هیچ عاملی دگرگون نمیشود؟ در پاسخ میگوییم: نه، هیچ منافاتی ندارد که در شب قدر مقدر بشود ولی در ظرف تحققش طوری دیگر محقق شود، چون کیفیت موجود شدن مقدر، امری است، و دگرگونی در تقدیر، امری دیگر است، همچنان که هیچ منافاتی ندارد که حوادث در لوح محفوظ معین شده باشد، ولی مشیت الهی آن را تغییر دهد، همچنان که در قرآن کریم آمده: " یمحوا الله ما یشاء و یثبت و عنده ام الکتاب"
علاوه بر این، استحکام امور به حسب تحققش مراتبی دارد، بعضی از امور شرایط تحققش موجود است، و بعضیها ناقص است، و احتمال دارد که در شب قدر بعضی از مراتب احکام تقدیر بشود، و بعضی دیگرش به وقت دیگر موکول گردد، اما آنچه از روایات بر میآید و به زودی روایاتش از نظر خواننده خواهد گذشتبا این وجه سازگار نیست.
▪ "و ما ادریک ما لیلهٔ القدر"
این جمله کنایه است از جلالت قدر آن شب و عظمت منزلتش، چون با اینکه ممکن بود در نوبت دوم ضمیر لیلهٔ القدر را بیاورد، خود آن را تکرار کرد.واضحتر بگویم، با اینکه میتوانستبفرماید: "و ما ادریک ما هی، هی خیر من الف شهر"برای بار دوم و بار سوم خود کلمه را آورد و فرمود: "و ما ادریک ما لیلهٔ القدر لیلهٔ القدر خیر من الف شهر".
▪ "لیلهٔ القدر خیر من الف شهر"
این جمله به طور اجمال آنچه را که در جمله"و ما ادریک ما لیلهٔ القدر"بدان اشاره شده بود، یعنی عظمت آن شب را بیان میکند، و میفرماید: بدین جهت گفتیم آن شب مقامی ارجمند دارد که از هزار شب بهتر است.
و منظور از بهتر بودنش از هزار شب به طوری که مفسرین تفسیر کردهاند بهتر بودنش از حیث فضیلت عبادت است، و مناسب با غرض قرآن هم همین معنا است، چون همه عنایت قرآن در این است که مردم را به سوی خدا نزدیک، و به وسیله عبادت زنده کند، و زندهداری آن شب با عبادت بهتر است از عبادت هزار شب.و ممکن است همین معنا را از آیه سوره دخان نیز استفاده کرد، چون در آنجا شب قدر را پر برکتخوانده، و فرموده: "انا انزلناه فی لیلهٔ مبارکهٔ" .البته در این میان معنای دیگری نیز هست، که ان شاء الله در بحث روایتی آینده خواهد آمد.
▪ "تنزل الملئکهٔ و الروح فیها باذن ربهم من کل امر"
کلمه"تنزل"در اصل تتنزل بوده، و ظاهرا مراد از روح آن روحی است که از عالم امر است و خدای تعالی در بارهاش فرموده: "قل الروح من امر ربی" ، و اذن در هر چیز به معنای رخصت دادن در آن است، و یا به عبارت دیگر اعلام این معنا است که مانعی از این کار نیست.
و کلمه"من"در جمله"من کل امر"به گفته بعضی از مفسرین به معنای باء است.
بعضی دیگر گفتهاند: به معنای خودش است، یعنی ابتدای غایت، ولی سببیت را هم میرساند، و آیه را چنین معنا میدهد: "ملائکه و روح در آن شب به اذن پروردگارشان و به سبب هر امری الهی نازل میشوند".
بعضی دیگر گفتهاند: باء برای تعلیل به غایت است، و معنایش این است"ملائکه و روح در آن شب به اذن پروردگارشان نازل میشوند، برای خاطر اینکه هر امری را تدبیر کنند".
لیکن حق مطلب این است که: مراد از امر، اگر آن امر الهی باشد که آیه"انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون" تفسیرش کرده، حرف"من"برای ابتدا خواهد بود، و در عین حال سببیت را هم میرساند، و به آیه چنین معنا میدهد: "ملائکه و روح در شب قدر به اذن پروردگارشان نازل میشوند، در حالی که نزولشان را ابتدا میکنند و هر امر الهی را صادر مینمایند".
و اگر منظور از امر مذکور هر امر کونی و حادثهای باشد که باید واقع گردد، در این صورت حرف"من" به معنای لام تعلیل خواهد بود، و آیه را چنین معنا میدهد: ملائکه و روح در آن شب به اذن پروردگارشان نازل میشوند برای خاطر تدبیر امری از امور عالم.
▪ "سلام هی حتی مطلع الفجر"
در مفردات گفته: کلمه"سلام"و"سلامت"به معنای عاری بودن از آفات ظاهری و باطنی است
پس جمله"سلام هی"اشاره استبه اینکه عنایت الهی تعلق گرفته استبه اینکه رحمتش شامل همه آن بندگانی بشود که به سوی او روی میآورند، و نیز به اینکه در خصوص شب قدر باب نقمتش و عذابش بسته باشد، به این معنا که عذابی جدید نفرستد.و لازمه این معنا آن است که طبعا در آن شب کید شیطانها هم مؤثر واقع نشود، همچنان که در بعضی از روایات هم به این معنا اشاره رفته است.
ولی بعضی از مفسرین گفتهاند: مراد از کلمه"سلام"این است که: در آن شب ملائکه از هر مؤمن مشغول به عبادت بگذرند سلام میدهند.برگشت این معنا هم به همان معنای اول است و این دو آیه یعنی آیه"تنزل الملئکهٔ و الروح"تا آخر سوره در معنای تفسیری استبرای آیه قبلی که میفرمود"لیلهٔ القدر خیر من الف شهر".
[External Link Removed for Guests]
بی