مطالبی در مورد جزیره استر

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

ارسال پست
Captain II
Captain II
نمایه کاربر
پست: 629
تاریخ عضویت: جمعه ۶ شهریور ۱۳۸۸, ۹:۲۵ ق.ظ
محل اقامت: تهران
سپاس‌های ارسالی: 1394 بار
سپاس‌های دریافتی: 2882 بار
تماس:

مطالبی در مورد جزیره استر

پست توسط Takhrib Chi »

اول از هر چیز باید بابت اینکه بعضی از قسمت های متن پایین شبیه مطالبی است که توسط یکی از اعضا محترم naghme قبلا گذاشته شده عذرخواهی کنم (لینک مطلب ایشان: forum-f139/topic-t60505.html?hilit)
این مطلب را هم انجایی که همیشه برای خودم جالب بوده میگذارم امیدوارم برای ایشان و سایرین مفید باشه:
  استر

جزیره ایستر (در زبان پولی‌نزیایی: راپا نوئی («راپای بزرگ»))، (در اسپانیایی: Isla de Pascua) جزیره‌ای است در اقیانوس آرام جنوبی متعلق به کشور شیلی. این جزیره با اینکه ۳٬۵۱۵ کیلومتر (۲٬۱۸۵ مایل) در غرب خاک اصلی شیلی قرار گرفته اما استانی جدا از منطقه والپارائیسو (Valparaíso) شیلی بشمار می‌آید. نزدیکترین جزیره همسایه با جزیره ایستر به نام سالائی گومز (Sala-y-Gomez) که در ۴۰۰ کیلومتری شرق ایستر قرار دارد نیز جزء همان منطقه و استان بشمار می‌آید. نزدیکترین جزیره مسکونی به ایستر جزیره پیتکیرن است که در ۲٬۰۷۵ کیلومتری (۱٬۲۹۰ مایلی) غرب ایستر قرار دارد. مساحت جزیره ۱۶۳٫۶ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۳٬۷۹۱ نفر است (سرشماری ۲۰۰۲م). ۳٬۳۰۴ نفر از جمعیت جزیره در مرکز آن شهر هانگا روآ زندگی می‌کنند.
   تصویر
 
جزیره ایستر بویژه بخاطر تندیس‌های ۴۰۰ ساله عجیب باستانی خود معروف است. به این تندیس‌ها که در راستای کرانه دریا به خط ایستاده‌اند موآی گفته می‌شود.

 


ساکنان اولیه این جزیره ریشه پلی نزیایی دارند. (DNA گرفته شده از استخوانها نیز این را تایید می‌کند) و به احتمال قوی آنها از جزایر مارکوس و در ۳۱۸ میلادی به این جزیره آمدند. (آزمایش کربن از نی‌های یافت شده در یک قبر این را تایید می‌کند). حدس زده شده که مهاجران اولیه که احتمالاً در دریا گم شده بودند، به تعداد کم (کمتر از ۱۰۰نفر) و در چند قایق به این جزیره آمدند. در زمان ورود آنها بیشتر جزیره جنگلی و پر از پرندگان بوده. و شاید ممترین منطقه برای پروزش پرندگان در منطقه پلی نزیا بوده‌است. اولین بازدید کنندگان اروپایی این جزیره، سنتهای شفاهی ساکنان اولیه این جزیره را ثبت کردند. در این سنتها، جزیره نشینان ایستر ادعا کرده‌اند که یک فرمانده به نام «هوتو ما توآ» در یک یا دو قایق بزرگ به همراه همسر و خانواده اش به جزیره آمدند. در این افسانه و همچنین تاریخ دقیق سکونت اولیه این جزیره ابهام وجود دارد. ادبیات منتشره در مورد اولین سکونت جزیره ۳۰۰-۴۰۰ میلادی را عنوان می‌کند یا تقریباً زمانیکه اولین انسان‌ها در هاوایی سکونت گزیدند. برخی دانشمندان دیگر معتقدند که جزیره ایستر تا زمان ۷۰۰-۸۰۰ میلادی مسکونی نبوده. ساکنان اولیه این جزیره به نظر می‌رسد که از غرب و از جزایر مارکوس آمده‌اند. این افراد با خود موز، سیب زمینی شیرین، نیشکر و گوش فیل آوردند. بر طبق افسانه‌های ثبت شده توسط مسیونر‌ها در دهه ۱۸۶۰ این جزیره دارای سیستم طبقاتی مشخصی بوده. یک شاه که دارای قدرت خدا مانند بوده، از زمان هوتو ماتوآ بر جزیره حکمرانی می‌کرده. قابل مشاهده ترین عنصر در فرهنگ این جزیره، تولید موآی حجیم و غول پیکر است که قسمتی از نیایش اجداد و نیاکان بوده‌است. موآی‌ها دارای ظاهری متحدالشکل می‌باشند که در کناره تمام ساحل بر پا شده‌اند و نشانگر اعمال حکومت مرکزی می‌باشد. علاوه بر خانواده سلطنتی، ساکنان این جزیره شامل کشیشان، سربازان و تجار بوده. آخرین شاه، به همراه خانواده اش به عنوان بردگان در دهه ۱۸۶۰ در معادن پرو مردند. پس ازآن شاه یک نشانه سمبلیک پیدا کرد.

نام
 قدیمی ترین نام شناخته شده این جزیره، Te Pito Ote Henua به معنی مرکز جهان بوده‌است. در دهه ۱۸۶۰، دریانوردان تاهیتی به جزیره نام Rapa Nui دادند به معنی راپای بزرگ و این به خاطر شباهت جزیره به یکی دیگر از اجزای پلی نزیا به نام Rapa Iti به معنی راپای کوچک بوده h. مشهورترین نام این جزیره یعنی ایستر(Easter) به خاطر اولین بازدید ثبت شده اروپاییان توسط Dutch Admiral بوده که در شنبه عید پاک ۱۷۲۲ اتفاق افتاده.
 موقعییت


این جزیره در ۳۶۰۰ کیلومتری غرب شیلی واقع شده. جزیره ایستر یکی از جزایر مسکونی منفرد جهان می‌باشد. این جزیره تقریباً مثلثی شکل است و مساحت آن ۶/۱۶۳ کیلومتر مربع و جمعیتی بالغ بر ۷۹۱/۳ دارد. این جزیره متشکل از ۳ کوه آتشفشانی می‌باشد.
جمعیت

در سال ۱۹۸۲ تقریباً ۷۰٪ جمعیت جزیره ایستر راپانویی (ساکنان بومی پولی‌نزی) بودند اما در سال ۲۰۰۲، راپانویی‌ها تنها ۶۰٪ را تشکیل می‌دادند. شیلی‌های اروپایی نژاد ۳۹٪ را تشکیل می‌دادند و ۱٪ باقیمانده آمریکایی الاصل (شیلی) بودند. تراکم جمعیت در این جزیره، ۲۳ نفر در هر کیلومتر مربع است.


فرهنگ

مردم ایستر در طول تاریخ سیستم خط تصویری ویژه خود بوجود آوردند. دست‌نوشته‌های آنها نیز مانند ابعاد دیگر جامعه دور افتاده و مرموزشان هنوز قابل فهم نیستند. هرگز روی جزیره بیش از ۷۰۰۰ نفر زندگی نکرده‌اند. حدودا بعد از سال ۱۶۰۰ م فرهنگ آنها به طور ناگهانی و با شدت رو به زوال نهاد.
موآی
موآی
یک مجسمه دو زانو، یک نوعی از موآی که پیش از نوع معمول ساخته شده

  تصویر 
مهم‌ترین مظهر فرهنگی جزیره ایستر، موآی‌ها هستند که ۲۸۸ تای آن روی سکوهای عظیمی به نام آهو، ایستاده‌اند. فاصله این سکوها از هم حدود یک و نیم مایل است. و یک نوار تقریباً سراسری به دور جزیره بوجود آورده. ۶۰۰ موآی دیگرف که در مراحل مختلف تکامل هستند، در سرتاسر جزیره پراکنده‌اند. حتی در معادن و کنار جاده‌های قدیمی و کنار ساحل. بسته به اندازه و وزن موآی‌ها، تخمین زده می‌شود که بین ۵۰ تا ۱۵۰ نفر برای حمل آنها توسط غلطکهای چوبی و سورتمه روی آن نیاز بوده.برخی از موآی‌ها دارای کلاه یا تاجهای قرمز رنگی هستند که دلیل آن نامشخص است. ولی برخی از باستان شناسان می‌گویند که اینگونه موآی‌ها مفهوم آیینی خاصی داشتند و یا شاید برای یک طایفه یا خانواده بخصوصی مقدس بوده. مجسمه‌های عظیم یا موآی، در طی یک دوره کوتاه خلاقیت و فعالیت خرسنگی کنده کاری شده. بر طبق آخرین تحقیقات باستان شناسانی، ۸۸۷ مجسمه سنگی یکپارچه در موزه و در جزیره شناسایی شده.

  (Ahu)


   تقریباً در امتداد تمای خطوط ساحلی به جز ارونگو و پویکو پنینسولا می‌توانید سکوهایی به نام آهو را بیابید. اصل و منشا آنها به قربانگاههای قدیمی پلی نزیایی برمی گردد که به ابعاد بسیار بزرگ‌تری توسعه یافته‌است. از ۳۱۳ آهو باقیمانده تنها ۱۲۵ تا از آنها یک موآی را حمل می‌کنند. آهویی که در تونگاریکی بزرگ‌ترین و بیشترین موآی را یعنی مجموعا ۱۵ عدد دارد. 
تصویر
 
 دیگر اشکال سنگی


تعداد کمی مجسمه سنگی نه شبیه به موآی معمول از زیر خاک بیرون آورده شده. این مجسمه‌ها به طرز شدیدی فرسوده شده‌اند و شامل یک مجسمه زانو زده که دستانش روی زانوهایش است، قسمتی از یک مجسمه با دنده‌هایش که بصورت کاملاً مشخص کنده کاری شده و یک مجسمه بی سر می‌باشد.
دیوارهای سنگی

یکی دیگر از مثالهای سنگی این جزیره دیوارهای مشهور در «ویناپو» (Vinapu) می‌باشد. که بدون استفاده از ملات ساخته شده و بدقت سنگها با هم چفت شده‌اند. این موضوع کاملاً شبیه دیوارهای تمدن اینکاها در پرو است.
خانه‌های سنگی

تعداد ۱۲۳۳ خانه سنگی ما قبل تاریخ که «توپاً (Tupa) نامیده می‌شود، و»خانه مرغهاً (Hare Moa) که بعدا بوجود آمد، برجسته ترین خانه‌های به جامانده در این جزیره‌است. خانه‌های سنگی حدود ۶ متر عرض با ساختاری استوانه‌ای شکل و سقفی طاقدار می‌باشد. ورودی این خانه‌ها بسیار پایین است و وارد شدن تنها با سینه خیز رفتن امکان پذیر است. در سال ۱۸۸۲، آلمانها چند خانه را حفاری کرده و باقیمانده‌های انسانی در داخل خانه‌ها پیدا کردند. مردم محلی به آنها گفتند که این مکانها، استراحتگاه شاهان و روسای جزیره ایستر بوده‌اند. هر خانه دو حفره کوچک داشت. اگر روح یک دشمن از یکی از آنها وارد شد، روح مرحوم بتواند از دیگری فرار کند. نکته قابل توجه اینست که تعداد باقیمانده خانه‌های سنگی و موآی‌ها تقریباً نزدیک به هم است و این شاید به این معنی است که برای هر شخص که در یک خانه سنگی دفن می‌شده، یک موآی ساخته می‌شد. استفاده خانه‌های سنگی به عنوان قبر، به نظر می‌رسد که هم‌زمان با تولید موآی و زوال نیایش اجداد و نیاکان متوقف شد. در طی آشفتگی قرن ۱۸، به نظر می‌رسد که جزیره نشینان شروع به دفن مرده‌هایشان میان خانه‌های آهوس (سکوی موآی) کرده‌اند و از خانه‌های سنگی به عنوان پناهگاه مرغها استفاده کردند.
سنگ نوشته

جزیره ایستر، یکی از غنی ترین مجموعه هنر صخره‌ای در تمام پلی نزی را دارد. حدود ۱۰۰۰ سایت با بیش از ۴۰۰۰ سنگ نوشتهریا، فهرست شده‌اند. طرحها و نقشها به دلایل متنوعی تراشیده شده‌اند: برای خلق تتم‌ها (ارواح محافظ)، برای مشخص کردن قلمرو و یا برای به یادگار نگه داشتن یک شخص یا یک رویداد.
گاهشمار تاریخ جزیره

* ۳۰۰ میلادی
بر پایه باور رایج در جزیره ایستر، نیاکان تندیس‌سازان با کانوهای اقیانوس‌پیما از سوی غرب به آنجا آمده بودند.

* ۱۶۰۰ _ ۱۰۰۰
اهالی جزیره آغاز به ساخت نیایشگاه‌ها و تندیس‌ها نمودند. آنها همچون یک سیستم خط تصویری ابداع کردند.

* ۱۷۲۲
دریاسالار هلندی، جیکوب راگوین (تلفظ اصلی هلندی روخه‌فِـین)، در روز عید پاک به عنوان اولین اروپایی پا به جزیره می‌گذارد. او جزیره را ایستر (عید پاک) می‌نامد.

* ۱۷۷۴
کاشف انگلیسی، ناخدا جیمز کوک، در دومین سفر خود در جزیره توقف می‌کند. او مردها را، بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ نفر و زنها را تا ۳۰ نفر شمارش می‌کند. همه موآی‌های بزرگ سرنگون شده بودند.

* ۱۸۶۲
جمعیت نوادگان مهاجرین پلی‌نزی به ۱۱۱ نفر می‌رسید.

* ۱۸۸۸
جزیره ایستر به شیلی ضمیمه می‌شود.


ظهور و سقوط

جزیره ایستر هم مانند همه جزایر پلی‌نزی اولین بار توسط مهاجرین دریانورد اشغال شد. آنها از جزایر غربی می‌آمدند، قایقهای آنها از محصولات غذایی اصلی مثل سیب زمینی، همچنین خوک و سگ پر شده بود..
دوران طلایی

مهاجرین حدودا تا سال ۱۰۰۰ م به خوبی قادر بودند در خود نظمی ایجاد کنند که بتوانند در زمینه ساخت مجسمه‌های فراوان و صومعه‌های بیشمار برای احترام به خدایان، موفقیت داشته باشند. آنها یک سیستم تصویرنگاری نیز ابداع کردند. آنها بر روی قطعه‌های چوبی اشکالی مثل پرندگان، گیاهان، اشیاء زینتی (تشریفاتی) و اشکال هندسی حکاکی می‌کردند. روحانیان آنها احتمالاً برای نوشتن جزئیات تاریخ قبایل و سنتهای آنها، از همین دست‌نوشته‌های روی چوب استفاده می‌کردند.
بحران زمین

زمانی در حدود ۱۶۰۰ «دوران طلایی» پایان یافت. هنوز دلایل این امر کاملاً روشن نیست. قطع درختان جنگلی به منظور ایجاد زمینهای کشاورزی باعث کاهش باران گردید و احتمالاً میزان فراورده‌های کشاورزی را کاهش داد. میزان درختان نیز برای ساخت قایقهای چوبی کاهش پیدا کرد. در اثر کم شدن قایق‌ها، تجارت ماهی با جزایر دیگر روز به روز سختر شد.
قوانین جنگی

به خاطر تشدید بحران فوق، باندهای جنگجو که به سلاح نیزه مسلح بودند، تجاوز و ایجاد وحشت در جامعه را آغاز کردند. جمعیت به سرعت رو به کاهش گذاشت.
ورود اروپائی‌ها

اولین گروه از اروپائی‌ها در سال ۱۷۲۲م به جزیره می‌رسند. آنها با خود برده‌داری و بیماری به ارمغان آوردند. تا پیش از سال ۱۸۶۲ م با شیوع بیماری آبله و حملات بردگان پرویی، جمعیت جزیره به ۱۰۰ نفر کاهش یافت. اگر تعداد بیشتری زنده می‌ماندند، ممکن بود اطلاعات بیشتری درباره فرهنگی که باعث خلق آثار یادبود و بناهای اسرار آمیز شده بود. و سیستم نگارش جزیره، به دست می‌آوردیم.
حقایق ثبت شده

جزیره ایستر به دست روسای قدرتمند قبیله اداره می‌شد. در طول دوره‌ای که جزیره رو به زوال نهاده بود، یک سیستم عجیب برای انتخاب رئیس قبیله، بوجود آمد. قوی‌ترین جنگجویان تا جزایر همسایه، جایی که پرنده دریایی مهاجر، چلچله سیاه، تخم گذاری می‌کند، شنا می‌کردند. آنها به دنبال اولین تخم فصل، جزیره را جستجو می‌کردند. اولین جنگجویی که یک تخم پیدا می‌کرد به مدت یکسال رئیس قبیله می‌شد.

رونگورونگو
وجود یکی از دستخط‌های رمز ناگشوده جزیره ایستر که رونگورونگو (Rongorongo) نامیده می‌شود، توسط یک مسیونر فرانسوی در سال ۱۸۶۴ گزارش شده. در آن زمان ، چندین جزیره نشین ادعا می‌کردند که که می‌توانن آنرا بخوانند اما تمام تلاشها بی نتیجه ماند. با توجه به اینکه تنها یک قسمت کوچک از جمعیت باسواد بودند، رونگورونگو یک امتیاز حکومت کردن بر خانواده‌ها و کشیشان بوده‌است. از صد‌ها میز و صندلی و وسایل چوبی که رونگورونگو روی آن حکاکی شده، تنها ۲۶ عدد سالم مانده و تمام آنها در موزه‌های سراسر دنیا است و هیچ کدام در جزیره نمی‌باشد. تمام تلاشها برای رمز گشایی این متن بی حاصل بوده. انجمن علمی حتی نمی‌تواند بگوید که آیا رونگورونگو یک شکل نوشتاری است یا نه. اگرچه افسانه‌ها می‌گویند که هوتوماتوآ میزهای اولیه را با خود به این جزیره برای اولین بار آورد، رونگورونگو احتمالاً از جزیره ایستر سرچشمه گرفته. همچنین اینگونه احتمال داده می‌شود که در معرض قرار گرفتن جزیره نشینان با نوشته‌های غربی در طی بازدید اسپانیایی‌ها در سال ۱۷۷۰ موجب شده تا آنها از شیوه حکومت و قانونگذاری آنها الهام گرفته و رونگورونگو را به عنوان یک ابزار مذهبی ایجاد کنند.
   تصویر 
تصویر تصویر
ای چشم من گریان نباش
اینگونه اشک افشان مباش
حیران و سرگردان نباش
در گردش گیتی ،رسد روزی ،به پایان هر غمی
دست نگارتصویر ما داغ دل را گذارد مرهمی.
http://www.centralclubs.com/topic-t78644.html
طلبه جوان دیگری در دفاع از ناموس مردم، چاقو خورد
Novice Poster
Novice Poster
پست: 73
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۸۶, ۱۱:۲۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3 بار
سپاس‌های دریافتی: 197 بار
تماس:

Re: مطالبی در مورد جزیره استر

پست توسط ramtin7777 »

سلام
اين جزيره بخشي از قاره مو بوده كه بزير آب رفته .
براي اطلاعات بيشتر به وبلاگم سر بزنيد.
[External Link Removed for Guests]
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 583
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۸۶, ۳:۴۵ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3433 بار
سپاس‌های دریافتی: 3949 بار

Re: مطالبی در مورد جزیره استر

پست توسط naghme »

[quote="ramtin7777"]سلام
اين جزيره بخشي از قاره مو بوده كه بزير آب رفته .
براي اطلاعات بيشتر به وبلاگم سر بزنيد.
[url][External Link Removed for Guests][/quote[/url]]

درود دوست گرامی

با تشکر از وبلاگتون با مطالب غنی و جذابش

سوالی از خدمتتون داشتم تصویر

آیا منظور شما از اطلاعات بیشتر در رابطه با جزیره استر بود
اگر اینطور بود
راستش نتونستم این مطلب رو ( درباره جزیره استر ) در وبلاگتون پیدا کنم

لطفاً راهنماییم کنید تصویر

تشکر تصویر
تصویر
Novice Poster
Novice Poster
پست: 73
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۸۶, ۱۱:۲۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3 بار
سپاس‌های دریافتی: 197 بار
تماس:

Re: مطالبی در مورد جزیره استر

پست توسط ramtin7777 »

الان مطلب را مي گذارم.
Novice Poster
Novice Poster
پست: 73
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۸۶, ۱۱:۲۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3 بار
سپاس‌های دریافتی: 197 بار
تماس:

Re: مطالبی در مورد جزیره استر

پست توسط ramtin7777 »

قاره مو

MU نام یک قاره فرضی است که گفته می شود در یکی از اقیانوسهای زمین وجود داشته اما در طلوع تاریخ انسان ناپدید شده است . این نام توسط یک سیاح و نویسنده بنام Augustus Le Plongeon که کارش بازدید از تمدنهای قدیمی بود مطرح شد . او ادعا کرد که تمدنها یی چون مصرباستان و Mesoamerica توسط پناهندگانی از مو که پیش از این در اقیانوس آرام قرار داشته بنیانگذاری شده .





این مفهوم توسط) James Churchward (1851-1936) شناسانده شد به جامعه علمی و مورد بسط بیشتری قرار گرفت اما او مدعی شد که مکان اولیه قاره مو در اقیانوس آرام بوده است . امروزه دانشمندان به اطلاعات بیشتری درمورد مو و وقوع یک فاجعه عظیم وقابل ملاحظه و نابودی آن در کوتاه مدت دسترسی دارند .

علاوه براین مدارک وزین باستانشناسی و زبانشناسی و ژنتیک خلاف این ادعا را ثابت می کند که تمدنهای باستانی و بطور کلی دنیاهای جدید و قدیم خاستگاههای مشترکی داشته باشند . بنابراین نظر موارد بسیاری ارائه شده است که نشان می دهد این موضوع کذب است . البته این گروه طرفداران خاص خود را دارند .

اگربخواهیم شفاف تر حرف بزنیم باید بگوییم امروزه برخی مورا یک مکان افسانه ای می دانند ونه بیشتر و این موضوعی است که توسط مذهبیون وروحانیون در کتابهایشان مطرح می شود .

تصوری از یک تاریخچه

Augustus Le Plongeon

ایده مو زمانی برای اولین بار توسط Augustus Le Plongeon (1825-1908) پس از تحقیقات او در مورد قوم مایا در خرابه های Yucatanمطرح شد . او پس از ترجمه نوشته ای قدیمی مایا در یوکاتان ادعا کرد که تمدن مایا بسیار قدیمی تر وبزرگتر از تمدنهای یونان ومصراست .

Le Plongeon اسم مو را کشف کرد چون قبلا این اسم توسط Charles Etienne Brasseur de Bourbourgکه از متون قدیمی Troano والفبای لاندا استفاده کرد ه بود بد ترجمه شده بود .

Brasseur به این اعتقاد رسیده بود که مو یعنی قاره ای که بر اثر یک فاجعه به زیر آب فرورفته است . Le Plongeonتلاش می کرد تا بفهمد این قاره که گفته می شود در اقیانوس فرورفته است در کجای اقیانوس آرام فرورفته و موقعیتش کجاست .

اگر در جهت غربی سفر کنید در اقیانوس آرام به جایی خواهید رسید که تصور می شود زمانی یک زندگی غرور آمیز جریان داشته . در سرزمینی بنام مو . زمانی بود که هنوز این قاره با فرمانروای خشم غضب وآتش ملاقات نکرده بود و خانه ای امن محسوب می شد . هنوز مانده بود تا تبدیل به یک قربانی شود . این سرزمین توسط روحانی سولون توصیف شده است و غرق شدنش بوسیله آتشفشانها وزمین لرزه ها بوسیله Plato در Timaeusگفته شده و شرح آنها دراینجا تکرار مکررات است .

Le Plongeonادعاکرد که تمدن باستانی مصر توسط ملکه Moo ازسرزمین نابود شده بنیانگذاری شد . پناهندگان دیگر به آمریکای مرکزی فرار کردند وتمدن مایا را بنیانگذاری کردند .در سال 1931 م James Churchward نمادی از مایا و تمدن مو را تصویر کرد او فاجعه ای را از آتشفشان و زلزله تصویر کرد که گفته می شد تمدن مو بدینوسیله زیر آب رفته .



نقشه Churchward's نشان می دهد که نجات یافتگان فاجعه در دریا به سمت آمریکای جنوبی و آفریقا حرکت کرده اند . James Churchward سیاح انگلیسی آمریکایی ودوست Alice Le Plongeon بود James Churchward در کتاب قاره گمشده مو در سال 1931 م نوشت این سرزمین مادر ازجزیره های Hawaiian به فیجی و وازجزیره Easter به Marianas کشیده شده است . Churchwardاز مجموعه روش شناسی خودش برای بررسی تمدنهای باستانی استفاد ه می کرد اما Le Plongeonنسبت به صحت اینگونه روشها یقین نداشت . یافته هایش از تمدن مو در پنج فصل پرحجم از سال 1926 تا سال 1931 منتشر شد .

فصل اول : کتاب تمدن گمشده مو

در مقدمه اصلی Churchward با مطالعه اسناد و مدارک و متون باستانی گوناگون به این نتیجه رسیده بود که در 60000 سال پیش تمدنی بسیار پیشرفته وبزرگ در اقیانوس آرام قرار داشته که بر اثر یک زلزله فاجعه آمیز به زیر خروارها گل ولای و آب فرورفته است و بقولی حدود 64 میلیون انسان کشته شده اند .

جزیره Hawaiian و جزیره های اقیانوس آرام در واقع باقی مانده کوههای قاره مو هستند که اکنون بیرون از آب قرار دارند . Churchward بابکار بردن دانش وسیع خود در هنر باستانی و تاریخ و اسطوره شناسی کوشید شکوه وعظمت و تقدیری را که در دنیای پیش از طوفان از آگاهی ما پنهان شده بود نشان دهد . Mu یا Lemuria5000 مایل ارتفاع و 3000 مایل پهنا داشت . باغ عدنی بودکه این بار در آسیا قرارنداشت اما اکنون در کف اقیانوس آرام نهفته بود .

داستانهای عهد عتیق نخستین انسان را در اطراف نیل یا جلگه فرات معرفی می کند اما اکنون ما میدانیم که نخستین انسانها در قاره مو سرزمین مادری آدم آمده اند .





فصل دوم : فرزندان مو

داستان پیشگامان مو . شصت وسه میلیون نفر تا 200000 سال قبل از گم شدن مو برروی این قاره زندگی می کردند . فرزندان مو با نفوذترین مردم روی زمین شدند . مو یک حکومت باورنکردنی بسیار پیچیده داشت که از نظر فرهنگی شکوفا و دارای فن آوری بالای علمی بود .

بسیاری از مردم تمدن لموریان در خانه هایی زندگی می کردند دارای پوشش نورانی و شفاف . آنها خانه هایشان را خودشان می ساختند و غذا و پوشاکشان راهم خودشان تهیه می کردند . آنها ازفشار وبیماری رها بودند و ازنظر زندگی در صلح حداقل از ما صدها سال جلوتر بودند . آنها توانایی های فیزیکی و روانی خود را توسعه داده بودند آنها از telepathy و سفر ستاره ای ( سفر روح نیز گفته شده ) آگاه بودند و به وسایلی چون تلفن دسترسی داشته و برای مکاتبات خود از teleportation استفاده می کردند ودر حد امکان از مکاتبات غیر ضروری پرهیز می کردند .

آنهادردرجه اول کشاورزانی گیاهخواربودند که در محیط بیرونی خود یک ارگانیزم فرهنگی خاص را راعایت می کردند . آنها در هماهنگی خوبی با طبیعت و زمین کار میکردند .

فصل سوم : سمبولهای راز آمیز تمدن مو

در این فصل راجع به خواستگاه نهانی ادیان قدیمی و جدید سخن گفته می شود . همه ادیان یک منشاءمشترک دارند درروح مقدس مو . Lord's Prayer منبع الهام در مکتوبات اسراری و مقدس مو هست . تاریخ دین مو طبق مدارک یافت شده بر می گردد به 170000 هزار سال قبل . این آموزشها توسط Osiris( مکتب اسراری مصر باستان ) به موسی و عیسی منتقل شده است . موسی پاسخ چهل ودو پرسش خود درباره دین Osiris را بصورت فشرده در ده فرمان دریافت کرد وعیسی کوشید این ده فرمان را بشکل امروزی در آورد . آخرین واژه هایی که مسیح درفلسطین زمانی که ا ورا به صلیب کشیدن بودند بیان کرد به زبان مویی بود .

فصل چهارم : نیروی کیهانی مو

تکامل بیولوژیکی اگر چه یک نیروی اتمی نیست اما می تواند یک اسطوره باشد . تمام بیماریها مداوا خواهد شد اگر از اشعه های نورانی رنگی به تناسب استفاده شود . با وجود حرکت آرام وبی صدای زمین بدور خورشید آنها موفق شدند درایالتهای خود حرارت زمین و وضعیت فصلها را تثبیت بکنند .

فصل پنجم : کتاب دوم ازنیروهای کیهانی مو

Churchward درادامه تحقیقات خود درنتیجه بررسی مدارک قدیمی مو به نظرهای تجدید نظر طلبانه و تکان دهنده ای در مورد سن کره زمین ، طبیعت کوهها و جریانهای آتشفشانی ، دوره یخبندان و سیلاب می رسد .

مدارک امکان لموریا

بنای یاد بود سنگی وجود دارد در میانه اقیانوس که به ژاپن تعلق دارد درمنطقه Yonaguniو سنگ نوشته رمزگونه دیگری وجود دارد در جزیره بزرگ هاوایی و جزیره Easter دربین خرسنگها و مکانهای مقدس . باورزیادی وجود دارد که جزیره Easterقسمتی از لموریا بوده است . مکانی در دورترین نقطه دنیا که در آن صدها مجسمه سنگی عظیم که بر روی آنها به یک زبان مشترک درباره یک فرهنگ پیشرفته نوشته شده است . افسانه های جزیره ایستراز موجودی تحت عنوان 'Hiva' صحبت می کنند که با فرورفتن به زیر امواج باعث فرار مردم می شد . ساموایی ها ( جزیره ای در پلینزی ) مکانی را شبیه سازی کرده بودند با عنوان Bolutu که در آن درختان و گیاهان وگلهای مخصوصی را پرورش می دادند با میوه هایی بسیار مقوی . جالب اینجا بود که وقتی میوه های این درختان کنده می شد بلافاصله یک میوه دیگر به همان اندازه ظاهر می شد . در Bolutu یک انسان می توانست بدون هیچگونه شکنندگی روی درختان و خانه ها و اشیاء فیزیکی حرکت کند . مائوریهای زلاند نو هنوز از جزیرهای حرف میزنند بنام 'Hawaiki' که بسیار پهناور و کوهستانی بود واکنون به زیر آب رفته است . سنگهای یخی پرو ممکن است نقشه هایی از قاره مو را افشا کند .



ریگ ودا

در اسطوره ها و سنتهای هند اشاره فراوانی به این امر مشاهده می شود . بعنوان مثال ریگ ودا از سه قاره صحبت میکند . سومین قاره Danavas نامیده می شود . سرزمین دیگری بنام Rutasنامیده می شود که از نظر موقعیت در قسمت شرقی هند دردور دست قرار داشت و جایی بود که ستایشگران خورشید زندگی می کردند . اما Rutas توسط یک انفجار آتشفشانی به دوقسمت پاره شد وبه اعماق اقیانوس فرورفت . تکه های اندونزی و جزیره های اقیانوس آرام از آن باقی مانده اند و عده ای از پناهنگان به هند رسیدند که در این سرزمین تحت عنوان کاست Brahman برگزیده شدند . Popol Vuh

قسمتی دیگر از فراریان به سرزمینی تحت عنوان Popol Vuh فرار کردند مکانی برای داستان آفرینش مایایی که عده ای در سال 2012 وعده تحقق آن را داده اند .

Channelers ( مجراها )



ادگار کیس

Readingsهای کیس به یک قاره گمشده در اقیانوس آرام با چندین اسم اشاره می کند . که در بیشتر آنها نام Lemuria تکرارمی شود . بقیه اسمها عبارتند از Mu و Zu و احتمالاً Oz هستند . بعضی از اینها ممکن است به یک شهر یاایالت از یک قاره اشاره داشته باشد ویا قسمت بزرگی که از گوشه چپ قاره لموریا کنده شده و در آب فرورفته . بعضی قسمتهای این سرزیمن به مرور تغییر شکل پیدا کردند و امروزه کوههای راکی و Arizonaو New Mexicoو Nevadaو Utah نامیده می شوند .

اما در لموریا قانونی وجود داشت بین شاهزاده خانمها و به آنها آموخته می شد درباره هنر عشق ورزی و همچین چگونگی نیروی مخرب و همه اینها رعایت می شد تا زمانی که نفرت وخودخواهی بر عشق غلبه کرد .



Gordon-Michael Scallion

بنابراین عقیده لموریا فقط مکانی پیش بینی شده است نه اینکه اکنون وجود فیزیکی داشته باشد . آنهاتلاش کردند سطح ارتعاشی خود را به بالاترین سطح در حد ارتعاشات آفرینندگی برسانند . آنها درزمین توانستند در ارتعاشات فیزیکی به ورزیدگی کاملی دست پیدا کنند . آنها حدود 9 پا قد داشتند و پوستشان پولکی بود با سری که در محلولی آب مانند فرورفته بود .که با توجه تغییر فصول در چرخه های هر ساله از آبی به سبز تغییر وضعیت می داد یعنی گاهی اوقات تشعشعات آبی داشتند وگاهی سبز . آنها از طریق پوستشان تنفس می کردند ونه از طریق ششها !!! . یعنی شکل ظاهر و ژنتیک آنها شبیه انسان بود اما از نظر ژنتیکی در بعضی موارد بر عکس عمل می کردند . پیش بینی می شود که لموریان با 144 گروه روحی و 33 میلیون سکنه تجربه خود را شروع کرده است . آنهااز مریخ و Pleiadesو Sirius برنامه ریزی خود را شروع کردند تا بصورت فرم فیزیکی در زمین در بیایند . آنها مقداری از گروههای آب ، برترین گیاهان و مواد معدنی و جانوران را انتخاب کردند برای این سفر . آنها آزمایشات ماهرانه ای را در قلمرو جانوران انجام دادند و موفق شدند به عمر طولانی تر و تحرک بیشتر دست پیدا کنند . در آن زمان زمین از گونه های مختلف غولها واجنه انباشته شده بود . و لموریا آماده می شد تا بااین گونه ها مواجه شوند و آنان رابه دام اندازند.



Helena Blavatsky

مادام بلاواتسکی در کتاب مهم خود دکترین اسرار The Secret Doctrine ( 1888 م ) ادعا کرد که موقع مطالعه Dzyan درباره لموریا توسط Mahatmasبه او گفته وحتی نشان داده شده است . Mahatma درسانسکریت به روح بزرگ گفته می شود . او ممکن است برخی نظریاتش را از سرزمین فرورفته در اقیانوس هند بنام Rutasدر افسانه های سانسکریت کسب نماید .

بلاواتسکی گفت که سومین قاره در سومین دوره سیاره زمین در اقاینوس هند ما بین ماداگاسکار و مالزی فعلی در 150 میلیون سال قبل وجود داشته است . بطور شگفت انگیزی دانشمندان در این زمینه هم عقیده بودند که نام لموریان از نام فرمانروای روحها که در این سرزمین زندگی می کرد مشتق شده است او نامش 'lemur' بود .

لموریانها موجودات کله تخمه مرغی بودند با یک چشم سوم همین به آنها تواناییهای روانی بسیاری می داد .( نژاد آنوناکی هم کله تخمه مرغی هستند . در فرهنگ شیعی موجودی که مهدی موعود با او نبرد می کند بنام سفیانی چشم سومی در پیشانی دارد و یا گفته شده یک چشم در قسمت پیشانی دارد . این بخش از شکل سفیانی از داستانهای مربوط به لموریا وارد فرهنگ عربی و سپس فرهنگ نوع شیعی شده است ) ) لموریانها بدنهایی ژله ای شکل وبسیار انعطاف پذیر داشتند آنها مدتها کوشیدند تا بتوانند به فرم فیزیکی مطلوب دست پیدا کنند . درابتدا لموریانها موجودات کله تخمه مرغی پوزه دار hermaphrodites ( دو جنسه ) بودند . که با چشم سوم وبوسیله تله پاتی ارتباط برقرار
می کردند .

این ضعف اولیه و ترشح غده صنوبری بعد از سقوط لموریان هنوز در بدن انسان نوین وجود دارد . تراکم روز افزون matter ( ماده ) باعث راهنمایی وکمک به عصری کرد که در آن عمل جنسی برای تکثیر نسل انجام شود . ازاین جریان سکسی دو موضوع شناسایی شد .

یکی اینکه انسان سقوط کرداز نظر امر اخلاقی ( البته از دیدگاه امروزی ) و دیگر اینکه زن از مرد تفکیک شد و آنها شروع کردند با استفاده از بدنها خود عمل جنسی را مدام تکرار کنندچون این عمل برایشان تازه گی داشت . ( این خیلی شبیه داستان آدم وحواست )

Hopi

افسانه هوپی : درزیردریاها دروغ همه شهرها را فراگرفته بود . و سپرهای پرنده ( بشقاب پرنده ها ) تمامی گنجینه های زمین را صرف شرارت و فساد خود کردند . وقتی با فاجعه مواجه شدند . بسیاری از مردم به درون زمین گریختند وعده ای با استفاده از کلکهایی که از نی ساخته بودند به جزایر باقی مانده فرار کردند که که بازمانده ستونهای سنگی این امر را نشان می دهد .

Rosicrucian Theory

این نظریه می گوید یک چرخه فاجعه بار با فورانهای آتشفشان و زمین لرزه ها وریزش نوارهای گازهای زیر زمینی شروع به کار کرد . امواج مغناطیسی اطراف زمین شروع به فعالیت بیش از حد نمودند و موجهای اقیانوسها لموریا در هم کوبیدند . تعدای از فراریان به هند گریختند و تعدای به مصر و از آن راه به بین النهرین رسیدند وشروع به بنیانگذاری تمدن نمودند و عده ای نیزباکلکهای نی که درست کرده بودند به آمریکا مهاجرت نمودند و تمدنهای مایا و اینکا رابنیانگذاری نمودند . این نظریه می گوید که هسته های نژادی از قبایل هندی شکل گرفت .

کالیفرنیا زمانی منزلگاه مردمان باستانی بود . هندیهای اولیه ای که بعدها وارد کالیفرنیاشدند جزء لمورینهای خالص بودند . این می توان دتوضیح بدهد که چرا آثار باستانی متعلق به 25000 قبل ازمیلاد در Santa Rosa و جزیره خاموش Santa Barbara پیدا شده است .

Lemurian Seed Crystals ( دانه های بلوری لموریان )

گروههای کوچکی در لموریان بودند که فضیلت بیشتری داشتند و به آنها لمورینهای عاقل گفته می شد . با ذخیره کردن آنچه که شامل دانش و داستان لموریا می شود در دانه های بلوری یا همان کریستالی در حفظ این اطلاعات کوشیدند . آنها می دانستند که بعدها به وجود آنها پی برده شده و پیامشان رمز گشایی می شود و این زمانی است که این تمدن می خواهد به سطح دریا برگردد . بر اساس تقویم مایا زمان موعودسال 2012 خواهد بود و این زمانی است که بلورها به یکدیگر خواهند پیوست .






Lemurian Pyramids

اهرام لموریان

لموریانها که قدیمی ترین و گمشده ترین تمدنها بودند توانستند هرمها و ziggurats را بسازند . این هرمها مکانهایی بودند برای پرستش خدایان و قربانی کردن برایشان و همچنین جایی بودند برای فرود سفینه های فضایی . هرم ها در واقع سمبلهای پیچیده ای هستند که از هوشیاری و صعود به مراحل بالای خدایی سخن می گویند . آنها نشان می دهند که وجود های برتر و اشیاء پرنده ای در مکانهای بالاتری براستی وجود دارند . یک نسبت مشترک در معماری وروح هرمهای مایا و لموریان وجود دارد .

لمورینها در سیر تکاملی خود بوسیله تله پاتی توانستند زبان دلفینها راهم بشناسند و طنین صدای آنان رمز دلفینی نامیده می شود .لموریا علاقمند است به اسطوره ها وتمدنها و ایدئولوژی های مذهبی و بخصوص قسمتهای مربوط به انسان سازی می خواهند به خاطر بیاوریم که فقط دارای یک زندگی فیزیکی نیستیم و باید در جستجوی معانی روحی نیز باشیم اما پیش از این روح باید تجربه فیزیکی لازم را کسب کند تا بتواند در مراتب بالا وپایین ارتعاشی حرکت کند برای رجوع به خاطرات گذشته وسپس بازگشت به زمان حال زندگی و در واقع تمام زندگی عبارتست از حرکت هوشیارانه در جادوی زمان .

واقعیت اسطوره وریاضیات و و استعاره و جادو در آینه ها داستانی ساخت به مرورزمان برای بوجود آمدن پروژه ای دربرابر لنز دوربینها . تصور ماتریکسی که در ما آگاهی را برای درک واقعیتهای هستی بوجود آورد . تمامی تصورات غلط در جادوی زمان برای آگاهی و تمامی برنامه های موازی ریخته شده برای ما چیزی جز تجربه همزمان آگاهیها نیست



برنامه ها برای خودشان درجه بندی دارند . تمدنی که در زیر یک برنامه شبکه بندی شده قرار دارد می تواند توضیح بدهد که چرا تمدنها ناگهان ظهور میکنند بدون منشاء ی در دریای آفرینش بصورت انبوهی از مجهولات یا شبکه ای هوشمندانه از واقعیتهای ساخته شده . اگر بگوییم زمان یک تصور غلط است در اینجا و مفهومی ندارد پس چرا همه برنامه ها در حال حرکت همزمان هستند . بنابراین شما در حال تجربه تمدنهای زیادی هستید که همزمان رشد می کنند .

اغلب این احساسهای deja vu راهی را به ما نشان می دهد که چرا عده ای با یک نیای مشترک در محدوده ای باهم زندگی می کنند . سومر نمونه مثال خوبی است از تمدنی بسیار پیشرفته که بصورت ناگهانی از هیچ کجا در روی زمین بوجود آمد وبعد هم ناگهان ناپدید شد .

لموریا نمونه تمدنی بود که بایک فرهنگ فوق العاده عالی بصورت ناگهانی پیدا شد . دراین خصوص نظریات جالبی مطرح شده است که می گوید موجودات برون زمینی برروی زمین فرود آمده اند و مهندسان ژنتیک آنها گونه های جدید را بوجود آورده اند تا نماینده اجداد هوشمندشان در روی زمین باشند . این نظریات درجایی به هم پیوند می خورند که می گوید انسانهای برتر توسط بیگانگان شبه خدا بوجود آمده اند .

بسیاری از این نوشته ها بصورت استعاری اشکال هندسی را به نمونه های آفرینش متصل می کنند . این پیچیدگیهای آگاهی از ارتعاشات بالا شروع می شود تا به پایین . هرچه این ارتعاشات در ما هارمونیک تر باشد بصورت تدریجی
می توانیم مکانهای دیگری را درزمانی دیگر در یک لحظه تجربه کنیم . این چیزی بود که لمورینها در آن استاد بودند .بدین ترتیب واقعیتها می توانند از نقش آفرینی و در وبرهم نشینی اعداد و علم هندسه دردوره طلایی انسان بوجود آمده باشند .




Channelers ( کسانی که مجرا می شوند ) می گویند لموریا اساساً توسط روحهایی بوجود آمده است که از بعد سوم برای تجربه فیزیک برروی زمین آمده اند . اگرچه لموریابه ظاهردرون دریا فرو رفته باشد . اما شاید این فقط یک استعاره باشد برای بازگشت این سطح آگاهی به سطح دریا . چون لموریان برنامه زمان بندی شده ای داشت برای جستجوی فرمهای جدید نورانی و فرمهای فیزیکی . وشاید فرورفتن آن به درون دریا خود جزء زمان بندی باشد . وقوع گردآبهای زیر دریا و زلزله هایی که منجربه تسونامی می شود و گزارشاتی از مشاهده موجودات عجیب درون دریا و خدایان دوزیست وبشقاب پرنده هایی که از زیر دریا بیرون می آیند وروایتهایی که از شهرهای عظیم زیراقیانوس می شود آیا می تواند نشان از این باشد که یک تمدن فریز شده و آماده بازگشت که در نقطه صفر آگاهی ما وجود دارد می تواند در آینده نزدیک ظهور کند ؟
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”