سه گزينه روي ميز و دو فرضيه درباره پايان تعامل هسته اي

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, رونین, Shahbaz, MASTER, شوراي نظارت

ارسال پست
Major
Major
نمایه کاربر
پست: 1885
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۸, ۶:۳۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 588 بار
سپاس‌های دریافتی: 2859 بار

سه گزينه روي ميز و دو فرضيه درباره پايان تعامل هسته اي

پست توسط misam5526 »

موضوع تأمين سوخت هسته‌اي راكتور تحقيقاتي تهران، اين نيروگاه را به يكي از خبرسازترين راكتورهاي فعال در جهان مبدل كرده است. ايران، ارديبهشت امسال در نامه‌اي به آژانس بين‌المللي انرژي اتمي، رو به پايان بودن سوخت اين راكتور فعال تحت نظر آژانس را به اطلاع رسانده بود و از ديده‌بان اتمي سازمان ملل خواسته بود به وظيفه قانوني خود براي تأمين سوخت اين راكتور عمل كند.
به دنبال درخواست ايران، آژانس اتمي از ميان اعضاي خود تنها امريكا و روسيه را از اين موضوع مطلع كردند و اين دو كشور توليدكننده سوخت هسته‌اي نيز پيشنهاد دادند كه در ازاي گرفتن هزار و200 كيلوگرم اورانيوم غني‌شده در سطح 5 درصد، سوخت 20 درصدي راكتور تهران را تأمين خواهند كرد.

روزهاي پاياني مهر ماه بود كه اين پيشنهاد در نشستي در وين با حضور نمايندگان ايران، امريكا، روسيه و فرانسه و تحت نظارت آژانس بررسي شد و ماحصل آن پيش‌نويس پيشنهاد البرادعي، مديركل آژانس بود كه طرف‌هاي گفت‌وگوي ايران در پايتخت‌هاي خود نيز اين پيش‌نويس را تأييد كرده و آمادگي خود را براي اجرايي شدن آن اعلام كردند.

به گفته علي اصغر سلطانيه، نماينده ايران در آژانس، روسيه به عنوان طرف اصلي پيش‌نويس قرارداد با ايران در نظر گرفته شده و فرانسه از طرف اصلي پيش‌نويس قرارداد كنار گذاشته شد.مقامات و رسانه‌هاي غربي در اظهارنظرهاي خود كوشيدند بر اين مسئله تأكيد كنند كه در اثر اجراي اين پيش‌نويس، مواد لازم براي ساخت يك بمب اتمي (حدود يك تن) عملاً از دسترس ايران خارج خواهد شد و عملاً آنچه را كه نگراني جامعه جهاني نسبت به پيشرفت‌هاي ايران مي‌خواندند، تا مدتي فروكش مي‌كند.

سه گزينه بر روي ميز
با پايان مذاكرات وين، محافل كارشناسي و صاحبنظران ايده‌هاي خود را درخصوص معامله هسته‌اي با غرب اعلام كردند كه غالب آنها از احتمال فريبكاري غرب و عدم تحويل سوخت 20 درصد ابراز نگراني نموده و «اعتماد» به غرب را حلقه مفقوده اين توافق احتمالي خواندند. در اين ميان سه گزينه از سوي مسئولان امر براي تأمين سوخت راكتور تهران روي ميز قرار گرفت:

1- خريد نقدي سوخت هسته‌اي: غرب به بهانه قطعنامه‌هاي صادره در شوراي امنيت از اين اقدام سر باز مي‌زند.
2- توليد سوخت 20 درصد در داخل كشور: اين امر نيازمند تغيير چيدمان سانتريفيوژها در تأسيسات نطنز است. ذخاير كنوني اورانيوم 5/3 درصد ايران مي‌تواند براي توليد سوخت بهره گرفته شود اما اين تلاش ايران با طرح اتهام از سوي كشورهاي غربي مبني بر دنبال كردن توليد سلاح هسته‌اي همراه خواهد شد.
3- مبادله سوخت 5/3 درصد و دريافت سوخت 20 درصد: در اين حالت فرآيند توليد سوخت 5/3 درصد در نطنز ادامه يافته و ذخاير سوخت مبادله شده در مدت زمان معيني مجدداً توليد مي‌شود. در صورت اجرايي شدن اين توافق، ايران هم به سوخت 20 درصد دست مي‌يابد و هم بر ذخاير اورانيوم
5/3 درصد خود جهت استفاده در نيروگاه‌هاي آب سبك و سنگين مي‌افزايد.

پيش‌نويس البرادعي از منظر منافع ملي ايران
پيش‌نويس پيشنهادي البرادعي، مديركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي كه با اعلام نظر ايران مبني بر لزوم ادامه مذاكرات همراه بوده است، از جهاتي منطبق بر منافع ملي است و از سويي با پرسش‌هاي جدي نيز همراه است. ايران پيش‌تر خواستار اعلام ملاحظات فني و اقتصادي خود در جريان مذاكرات آتي با كشورهاي طرف گفت‌وگو شده و اخيراً نيز منوچهر متكي، وزير امور خارجه از پيشنهادهايي خبر داده كه تهران براي تداوم تعامل هسته‌اي در نظر دارد كه به گفته اين مقام ارشد ايراني در گفت‌و‌گويي تلويزيوني، آژانس نيز از اين پيشنهادات مطلع نيست؛ راهكارهايي كه مي‌تواند برگ برنده ايران براي حفظ منافع خود در توافق سوخت رآكتور تهران تلقي گردد.

با اين حال كارشناسان، اجرايي شدن پيش‌نويس پيشنهادي آژانس و مبادله سوخت هسته‌اي را با دستاوردهاي مهمي توأم مي‌دانند. مهمترين دستاورد، به رسميت شناخته شدن حق غني‌سازي ايران به‌طور كامل از سوي جامعه بين‌المللي است. ضمن اين‌كه بنا بر شنيده ها، امريكا در جريان مذاكرات اخير وين، تعهد داده كه مصوبه‌اي از شوراي حكام آژانس در‌خصوص عدم منع ارائه سوخت 20 درصد به ايران بگيرد؛ مصوبه‌اي كه به‌طور خودكار قطعنامه‌هاي ضد‌ايراني سازمان ملل را «كأن لم يكن» اعلام مي‌كند و از اين‌رو پيروزي ديپلماتيك ديگري براي تهران محسوب مي‌شود.

در حال حاضر ذخاير اورانيوم 5/3 درصد ايران،بيش از 1500كيلوگرم اعلام شده است و با توجه به فعاليت هفت هزار سانتريفيوژ در نطنز، با همين تعداد سانتريفيوژ‌ها مي‌توان همين حجم از اورانيوم غني‌شده را تا پايان سال آتي مجدداً توليد كرد.

ترديدها و پرسش‌ها
غير از «اعتماد» و ارائه تضمين‌ از سوي غرب، مذاكرات وين حلقه مفقوده ديگري نيز داشت.
بنابر بررسي كارشناسي به عمل آمده، اشكال اول اين پيشنهاد امريكا و روسيه ‌عدم تناسب اورانيوم دريافتي با تحويلي است. چرا كه در شرايط ايده‌آل توليد 116 كيلوگرم اورانيوم 75/19 درصد تنها نياز به حدود
800 كيلوگرم اورانيوم 5/3 درصد دارد بنابراين دريافت حدود 400 كيلوگرم اورانيوم اضافه 5/3 درصد از ايران بي‌دليل است.

اشكال دوم، مدت زمان تبديل اورانيوم به ميله سوخت است كه اين فرايند حداكثر بين دو تا سه ماه (با توجه به انتقال از روسيه به فرانسه جهت كار گذاشتن در ميله‌هاي سوخت) قابل انجام است و قيد زمان 15 ماهه براي اين اقدام بي‌معناست،‌ علاوه بر آن‌كه به دليل سوابق متعدد فرانسه و روسيه در نقض تعهدات، هرگونه تضمين كتبي براي اين معامله فاقد اعتبار بوده و نمي‌تواند رفع‌كننده نگراني‌هاي ايران باشد.

راهكار احتمالي
محمد البرادعي، مديركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در روزهاي پاياني مسئوليت خود در اين سمت پيشنهاد داد كه ذخاير اورانيوم 5/3 درصد ايران به جاي ارسال به روسيه در يك كشور دوست ايران مثل تركيه نگهداري شده و پس از آماده شدن سوخت 20 درصد به‌طور همزمان مبادله شود.

اين در حالي است كه برخي كارشناسان معتقدند ديدگاه تهران به مبادله همزمان سوخت 5/3 و ميله‌هاي سوخت در خاك ايران نزديك‌تر است. آنها مي‌گويند ذخاير ايران مي‌تواند در محلي در كشورمان انبار شود و تا آماده شدن سوخت 20 درصد در مالكيت آژانس اتمي باشد و سپس به كشورهاي طرف قرارداد ارسال شود.

اهميت اورانيوم غني شده موجود در ايران،‌ آن است كه از نگاه طرف غربي اين اورانيوم ،‌برگ برنده ايران در مذاكرات اتمي است ،‌زيرا غربي‌ها بيم آن دارند كه ايران اين ميزان اورانيوم را كه 5/3 درصد غني شده است در سه فرايند جديد غني سازي به غناي 20، ‌60 و 90 درصد برساند.

منابع غربي معتقدند:اگر اين ميزان اورانيوم - كه تقريباً بخش زيادي از اورانيوم غني شده ايران در سال هاي اخير است - را از ايران بگيرند ،‌دست كشورمان در مذاكرات بعدي خالي خواهد بود و لذا پيش بيني مي شود در چنان وضعيتي‌طرف مقابل شروع به پيشروي ديپلماتيك و طرح مطالبات جديد نمايد.

هيچ كدام از پيشنهادات مطرح شده از جمله بيانيه و تعهد رسمي طرف مقابل به ايران ‌در برگيرنده تضمين هاي واقعي و قابل اعتماد محسوب نشده و طبيعتاً از سوي ايران رد شدند.در چنين وضعيتي،‌سؤال غرب اين بود كه پس چه بايد كرد و درپاسخ آنچه به عنوان خط قرمز ايران در اين باب مطرح شد، حفظ اورانيوم غني شده در داخل و مبادله آن، ‌همزمان با ارسال سوخت به كشورمان است.

اين در حالي است كه پيشنهادطرف مقابل و مشخصاً امريكا و روسيه،‌ اين است كه ايران اورانيومش را تحويل روسيه دهد و يك سال هم صبر كند تا سوخت هسته‌اي تحويل بگيرد و البته معلوم نيست كه در طول يك سال آينده چه اتفاقاتي رخ مي‌دهد و چگونه مي‌توان با اطمينان خاطر به بازگشت اين سرمايه اميدوار بود.ايران،‌اصرار دارد كه ابتدا سوخت را تحويل بگيرد و سپس اورانيومش را بدهد و حداكثر، اين مبادله تحت نظر آژانس و به طور همزمان باشد.

به علاوه،‌ايران در نظر ندارد همه اورانيومش را يكجا بدهد بلكه تنها بخشي از آن را مبادله خواهد كرد تا ذخيره اورانيوم غني شده در كشور همچنان محفوظ بماند و اين برگ برنده در اختيار ايران باقي بماند.

با اين حال برخي كارشناسان، اجراي فازبندي شده مبادله سوخت اتمي را توصيه مي‌كنند. در اين طرح براي تأمين نياز ايران به 116 كيلوگرم اورانيوم 20 درصد، حداكثر حدود 800 كيلوگرم اورانيوم 5/3 درصد توليد شده ايران در دو محموله 400 كيلويي به طرف مقابل تحويل داده مي‌شود.

براي رفع نگراني‌هاي طرفين، دريافت محموله اول كه شامل حدود 60 كيلوگرم اورانيوم 20درصد است، پس از عقد قرارداد و پرداخت وجه آن، همزمان با تحويل 400 كيلو اورانيوم 5/3 درصدي ايران انجام مي‌شود و مبادله محموله دوم اورانيوم همان‌گونه كه در پيش‌نويس آژانس تهيه شده، حدود 15 ماه بعد از دريافت 400 كيلوي اول اورانيوم ايران كه‌ به ميله سوخت تبديل شده است انجام مي‌شود و 400 كيلو اورانيوم 5/3 درصد در برابر 60 كيلو اورانيوم 20 درصد دوم مبادله مي‌شود.

اين گروه از كارشناسان معتقدند اگر اين پيشنهاد نيز از طرف غربي‌ها رد شود، روشن مي‌كند كه آنها اهداف ديگري از اين معامله دارند.با اين حال علاءالدين بروجردي، رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي تأكيد دارد كه بحث تحويل تدريجي يا دفعي سوخت 5/3 درصد براي دريافت سوخت 20‌درصد مورد نياز رآكتور تحقيقاتي تهران منتفي است.روزنامه فرانسوي «لوموند» نيز در اين باره با اشاره به سخنان رئيس‌جمهوري اسلامي نوشت: ترجيح ايران خريد سوخت هسته‌اي است.همچنين روز گذشته آندره نسترنكو، سخنگوي وزارت امور خارجه روسيه اعلام كرد كه اين وزارتخانه اميدوار است ايران در آينده نزديك به پيشنهادات آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در خصوص ارتقاي غناي اورانيوم ايران در خارج از كشور پاسخ مثبتي ارائه دهد.اين مقام روس در قبال اعلام نياز به لحاظ شدن ملاحظات فني و اقتصادي ايران موضعي نگرفت.پيش‌تر هيلاري كلينتون وزير خارجه امريكا پيش‌نويس آژانس اتمي را غير قابل اصلاح‌خوانده و خواستار پذيرش همه بخش‌هاي اين پيش‌نويس از سوي ايران شده بود.

دو فرضيه درباره پايان تعامل هسته‌اي
دو فرضيه بدبينانه و خوش‌بينانه در خصوص نوع رفتار غرب و بويژه امريكا در خصوص تعامل هسته‌اي با ايران مطرح است. فرضيه نخست با توجه به رفتار و عملكرد طرف‌هاي گفت‌وگو (روسيه: نيروگاه بوشهر، امريكا: اقدامات ضد ايراني بعد از انقلاب، فرانسه: عدم تحويل سهم مشاركت ايران از تأسيسات اتمي خود) اين احتمال را قوي‌تر مي‌داند كه غرب حتي در صورت نگاه مثبت ايران به توافق پيشنهادي، قائل به اجراي آن نخواهد بود. در چنين حالتي افكار عمومي جهان نيز بر اين باور خواهد بود كه تهران، خود تأمين سوخت 20 درصد رآكتور تحقيقاتي خود را به منظور مصارف انسان‌دوستانه دنبال كند.

با توجه به نيازهاي روزافزون بيماران كشور از جمله 850هزار فرد مبتلا به سرطان و طول مدت محدود پايداري راديوداروهاي توليد شده، به نظر مي‌رسد ساخت رآكتورهاي جديد در نقاط مختلف كشور به‌همين منظور مي‌تواند در دستور كار قرار گرفته و از سوخت 20‌درصد توليد شده در نطنز براي تأمين نيازها بهره‌ برد.

فرضيه خوش بينانه در اين خصوص، در صورت اقدام جدي امريكا براي خروج از بن بست مذاكرات قابل پيش‌بيني است. زمينه‌هاي چنين تغيير رفتاري در گفتار برخي مذاكره‌كنندگان امريكايي بازتاب يافته است. هوارد برمن، نماينده امريكا در مذاكرات وين از جمله اين افراد است كه از پيشنهاد تبادل سوخت به عنوان تاكتيكي براي ارتباط با ايران در عين حفظ آبرو (Face Saving) ياد مي‌كند.

اين در حالي است كه هوارد بر من نماينده كنوني امريكا در آژانس ‌اتمي در مذاكرات هسته‌اي با تيم قبلي دولت اصلاح‌طلب ديدگاهي افراطي در قبال برنامه اتمي ايران داشت و معتقد بود كه اين فعاليت‌ها بايد متوقف، تأسيسات ايران اوراق و برچيده و نهايتاً نابود شود.

در همين حال اظهارات هيلاري كلينتون وزير امور خارجه امريكا مبني بر ايجاد چتر دفاعي براي اسرائيل، حاكي از نوعي نگاه تثبيت شده دركاخ سفيد مبني بر عبور ايران از نقطه غيرقابل بازگشت و ضرورت آمادگي براي زندگي با يك ايران هسته‌اي بود و نشان داد امريكا در حقيقت قصد دارد با تبليغات درخصوص پيش‌نويس يك توافقنامه نهايي نشده، بيش از آن‌كه به متوقف كردن ايران اميدوار باشد، از اين مسئله به‌عنوان يك Face saving و ابزار حفظ آبرو براي توجيه علت ارتباط گيري با ايران استفاده كند.

با همه اين تفاسير كليدي‌ترين نكته مورد نظر ايران در ادامه مذاكرات در خصوص تأمين سوخت، مسئله تبادل همزمان سوخت‌هاي 5 درصد و 20 درصد است كه لحاظ كردن اين مسئله با توجه به سابقه بد طرف‌هاي مذاكره در ارائه تضمين‌هاي عملي، مي‌تواند در عين تأمين خواسته ايران، طرف مقابل را نيز ملزم به رعايت توافقات نمايد و در غير اين‌صورت با روشن شدن تلاش‌هاي ايران براي اعتماد سازي، دليلي براي ادامه اين روند با توجه به ظرفيت‌هاي موجود داخل كشور براي حركت به سمت غني‌سازي تا سطح 20 درصد وجود ندارد و اين همه در حالي است كه ادامه و گسترش فعاليت‌هاي صلح آميز هسته‌اي ايران پيش فرض قطعي تمامي مذاكرات است و پيش‌نويس قرارداد مبادله احتمالي كه از سوي البرادعي تنظيم شده نه مانع و نافي ادامه فعاليت غني سازي 5/3 تا 5 درصد در نطنزاست و نه در هيچ بندي از آن به ممنوعيت غني‌سازي 20‌درصد در ايران اشاره شده است.

همچنين اطمينان دانشمندان هسته‌اي ايران بر داشتن توان فني غني‌سازي 20 درصدي در داخل كشور مي‌تواند امريكا و روسيه را بيش از پيش در پذيرش ملاحظات فني و اقتصادي جمهوري اسلامي تحت فشار قرار دهد.
[img]http://www.beiragh.com/images/1006.jpg[/img]
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”