یک اتفاقاتی داره می افته که حقیقتش کمی ذهن مشغول کن داره میشه! مدتی پیش که در آذربایجان بودم واقعیات ان نقطه از ایران رو از نزدیک بهتر لمس کردم و حکایت کنار حوض بنشین و لنگش کن نیست.حق تحصیل به زبان آذری رو میخوان وعدم تحقیر و جوکهای ترکی گفتن...ولی یک موضوع عجیب در این میان و خصوصا شهر تبریز(تاکید میکنم فقط تبریز) علاقه غیر طبیعی مردم این شهر به تیم تراکتور سازی است! غیر طبیعی از این باب که یجورایی شعارهای معنی دار و گاها خطرناک داره از استادیوم های این شهر شنیده میشه!
چیزی به نام ملت آذربایجان که دم و دقیقه داره داد زده میشه اصلا قابل هضم نیست!ما یک ملتیم و انهم ایران!قومیت های مختلف پارس-آذری-کرد-لر-عرب-بلوچ-ترکمن و...تشکیل دهنده این لحاف چل تیکه ایران هستند.
دیشب داشتم برنامه 90 رو نگاه میکردم که مسابقه اس ام اس گذاشته بود و میزان طرفداران تیم ها رو می سنجید!برای تراکتور حدودا شد 200 هزار نفر در کل کشور! داد بیدادی راه انداخته اند که نگو و نپرس! آدم تو شلنگ آب شنا کنه ولی جو نگیرتش! خوب حالا کمتر از استقلال و پرسپولیس شدین مگه چی شده!
چنان الفاظ رکیکی و کمر به پایینی نسبت به ما فارسها(پارس) دارند
تو سایتهای طرفداران تراکتور سازی میدن که شرم دارم اینجا بیان کنم .تبریز هم که بودم عده ای حتی با تکلم به زبان فارسی مشکل داشتند و ان را عار میدانستند! یه طوری نشه سری بعد رفتیم اذربایجان این تعصبات خطرناکی که داره ریشه می دوونه باعث بشه به جرم فارس بودن ارشادمون کنند!!خود بنده چندین دوست آذری گل پیدا کرده ام اصلا این مدلی غیر منطقی نبودند! این تفرقه انگیزی ها مشخصه از کجا هدایت میشه و دستگاههای اطلاعاتی بهتره به وظیفه خودشون عمل کنند و اینگونه مسائل مشکوک رو ریشه کن کنند.
کمیته فیل ترینگ هم که گویا زورش فقط به سایتهایی مثل همین سایت میرسه و حرفهای خطرناکی که بعضا هم به زبان ترکی در این گونه سایتهای ورزشی نما!!!زده میشه رو بی خیال شده!
در خاتمه تاکید میکنم این عده شاید در بین سیل آذری ها به 5 هزار نفر هم بالغ نشوند ولی همین هم باعث تاسف است!
مخلص همه آذری های وطن دوست!



چو ایران نباشد تن من مباد بدین بوم و بر زنده یک تن مباد




