گوشی زنگ میخوره! علی دوست دوران دبیرستان...صاحب کافی نت...!الو سلام علی چه عجب!پارسال دوست امسال دشمن!جان تو گرفتارم اساسی!خوب بگو چیکار داری!تو اگه کار نداشته باشی زنگ نمی زنی! میتونی بیای کمکم!دست تنهام و ملت ریختن اینجا! مگه چه خبره؟بابا خوشه بندی ها رو اعلام کردند! علی من تا ظهر کارم!برای عصر هم بهت قول نمیدم ولی سعی می کنم فارغ شدم بیام طرفت!باشه دیر نکنی ها!
ساعت 2 ظهر
ناهار نخورده مستقیم میرم کافی نت! یا حضرت نوح! جمعیت انبوه و همیشه در صحنه!محوطه کافی نت مملو از جمعیت بطوریکه اسیستانت اصلا معلوم نیست کجاست! ها علی چی شده اینجا اینهمه حمله کردن!بابا معلوم نیست کی به اینا گفته قراره ماهی 100 هزار تومان به ازای هر نفر بدن!خوب علی برو یک استر بزن من به جات هستم!راستی خانم منشی ات کجاست اونم پیچونده!نه بابا رفته دم یک استاد رو ببینه تا 10 معادلات دیفرانسیل رو ازش بگیره! مگه من بهت نگفتم منشی میگیری دانشجو نباشه تا هر روز به بهانه دانشگاه در نره! باشه بی خیال!
ساعت 2:15 دقیقه
یک زن عرب: سلام پسرم! سلام مادر بفرمایید! این خوشه ما چقدر میدن!
صبر کنید اول کد رهگیری و شماره ملی رو لطف کنید!شما در خوشه 3 هستید و هنوز مبلغی رسما اعلام نشد! پس یعنی ما 6 نفریم 600 هزار تومان میدن!خانم محترم بنده در هیات دولت نیستم این رو از اخبار پیگیری کنید!یک مرد دیگه ای تو صف بهش میگه خوشه 3 یارانه تعطیله!زن فریاد میزنه نهههههههه!من ندارم!من بدبختم! من...! چندین نفر رو رد میکنم و از شدت تکرار حرف های مشابه برای توده عامی که قانع کردنشون تقریبا سرسام آوره سردرد میگیرم!علی ناهارش رو میخوره و میاد به جای من!دمش گرم برام چیز برگر پیتزای موبیدی از همونایی که میدونه دوست دارم خریده!ناهار رو میزنیم و دوباره میام پشت سیستم اصلی!از تقریبا 300 نفری که رد کردیم اکثریت خوشه 3 هستند! و داد و غالشون هم سر صاحب کافی نت خالی می کنند!تقریبا عصر میشه و به علی میگم من کار و زندگی دارم اینم که اومدم چون میدونم پنجشنبه عقد میکنی وباید یک سری هزینه ها رو جور کنی و ما هم خراب رفیق!اخر شب که خلوت شد برمیگردم! ساعت 9:30 شب برمیگردم نه بابا بدتر شده که!تازه ملت خبردار شدند!غوغایی برپاست و به گوش ملت رسیده که خوشه 3 خبری نیست توش!
برمیگردم خونه و سنترال را باز میکنم و بازم بحث یارانه هاست! دیگه میخوام بالا بیارم از بس حرف یارانه ای شنیدم!
یک کاربری با ادبیات تندی می پره به من منم آمپر میچسبونم و جوابشو میدم!تو دلم میگم تقصیر نداره شاید هنوز ماله زندگی و زحمت نون در آوردن به تنش مالیده نشده! شاید هم دستش به دهنش میرسه و این صحنه های تلخی که من امروز دیدم رو چندان در جریان نیست! خلاصه مارو متهم به منفی گرایی و تخریب فضا میکنه! تو دلم میگم اینم از دشت سنترالی ما! از دوست هر چه رسد نکوست!
در حالی که یواش یواش چشمام رو هم میره یک دعایی میکنم که خدایا اینهمه سروصدا و معرکه گیری هیاهو برای هیچ نباشه!
اگر هم چیزی قراره بدن به مستحقش برسد!آقا اصلا من یارانه نخواستم!خوشه 3 شدن حقمه و اعتراض ندارم!چیزی که خیلی تو چشم میزد این بود که انگار هرکی بیشتر داره بیشتر هم حرص میزنه!خوب مردک تو که وضعت خوبه چرا حق یک بدبخت بیچاره رو میخوای بخوره!آخه این مبلغ محدود یارانه (تا جاییکه میدونم نفری 20 هزار تومان)کجاتو میگیره!تو که نمایشگاه ماشین داری!تو که دلال ملک و املاکی! تو که یک فقره معامله ات برابر کل درامد ماهانه من است!
از نزدیک دیدم که کسانی که در فرم ها به دروغ خود را فقیر جا زده بودند چگونه قند تو دلشون آب شده بود که خوشه یک شده بودند و چه کسانی که از روستاهای اطراف که حتی آب آشامیدنی شان هم تامین نیست چه رسد به وضع مالی و تامین معاش زندگی در خوشه 3 افتاده اند!کاش این طرح رو زمانی اجرا میکردند که صداقت گفتار و کردار همگی مستندا ثابت می شد و حق به حقدار می رسید!
اللهم اجعل عاقبتنا خیرا !
