رسول گرامی اسلام حضرت محمدصلی الله علیه وآله وسلم میفرمایند:
اگرمیخواهی ازخواهر یابرادرمومن خودانتقاد کنی،بایدهمانند آئینه عمل کنی.
پس:
1-آئینه بدون سروصداو جنجال عیوب رامیگوید،توهم این گونه باش.
2-آئینه تنها معایب را نمی گوید،زیبائیهاراهم نشان میدهد.تو هم این چنین باش.
3-آئینه عیوب ونقایص را چند برابر نمی کند.توهم ازاین کارحذرکن.
4-آئینه زمانی نمی تواند عیوب را نشان دهد که خودش کثیف و آلوده باشد.
5-آئینه عیوب را ازروی پاکی وصفای درونی خود میگوید و قصد وغرضی ندارد.
6-آئینه در گفتن معایب،مراعات پست ومقام را نمیکند.توهم مکن.
7-آئینه درگفتن عیوب انتظاری ندارد وتو هم نداشته باش.
8-آئینه از گفتن معایب ترس و واهمه ای ندارد.توهم چنین باش.
9-آئینه را نباید شکست.دوستی که عیب تو را میگوید،آزار مکن.
10-آئینه در حال شکستگی هم دست ازکارش برنمیداردوهرذرّه ی آن ناگفتنی هارامیگوید.تو هم ازگفتن حقیقت در هر حالتی بیم نداشته باش.
11-آئینه عیوب را درصفحه ی خود نگه نمیدارد و تو هم عیب دیگران رادر دل خود زندانی مکن.
12-آئینه عیبها را میگوید،تجسس نمیکند.تو هم اینگونه باش.
13-آئینه عیوب را رودر رو میگوید و پشت سر سکوت میکند.توهم اینطور باش.
14-آئینه هرچه حقیقت رابهتر و واضح تر بگوید،ارزشش بیشتر است.
انشاءالله که خداوند دلهای همه ما را مانند آیینه پاک نگه دارد.
مانند آئینه باشید .............
مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

- پست: 533
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۵ آذر ۱۳۸۸, ۱:۳۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 809 بار
- سپاسهای دریافتی: 2689 بار
مانند آئینه باشید .............
به جای آنکه به تاریکی لعنت بفرستی ، یک شمع روشن کن.
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]

- پست: 533
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۵ آذر ۱۳۸۸, ۱:۳۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 809 بار
- سپاسهای دریافتی: 2689 بار
Re: مانند آئینه باشید .............
امام علی (ع) فرمود:
اگر با اين شمشيرم بر بن بينى مؤمن بزنم تا با من دشمنى ورزد هرگزدشمنى نـخـواهد كرد و اگر همه دنيا را به پاى منافق بريزم تا مرا دوست داشته باشد, هيچ گاه مرا دوست نخواهد داشت و اين از آن روست كه قلم قضا بر اين امر رقم خورده و اين قضاى الهى بر زبان پيامبر امـى (ص ) جـارى گشت و فرمود :اى على , هيچ مؤمنى با تو دشمنى نمى كند و هيچ منافقى تو را دوست نمى دارد.
بله " هیچ منافق تو را دوست نمی دارد". و آیا ما چقدر از دوران امیرالمومنین میدانیم و هرگز سعی کرده ایم خودمان را به جای مخالفین علی علیه السلام تصور کنیم؟ آنگاه ببینیم آیا ما هم علی را دوست خواهیم داشت؟ بله. دوست داشتن علی بدون آنکه این دوست داشتن مسوولیت فردی و اجتماعی ایجاد کند بسیار راحت است. معاویه هم از پس آن بر می آید. اما وقتی این دوست داشتن با ترک زندگی راحت همراه شد چه؟ آیا تا به حال فکر کرده ایم که در آن شرایط چه میکنیم و در درونمان چه خبر هست و آیا توجه میکنیم که ما تا چه اندازه منافقیم و ما هم برای پول و مقام بر علیه امام زمانمان قیام خواهیم کرد؟
اگر نفاق یک بیماریست و بیمار خود باید به فکر درمان باشد پس چرا ما به فکر درمان خود نیستیم؟ دلیل این است که ما مانند بیماری هستیم که درد را حس نمیکند. یا مانند آن بیماری که درد را تحمل میکند و به فکر چاره قطعی برای درمان نیست. ما از خطر این بیماری آگاه نیستیم و گرنه حتما به فکر درمان می بودیم. ما هر روز بعد از نمازهایمان برای آمدن حضرت دعا میکنیم ولی نمیدانیم که بیماری نفاق چیزی نیست که بعد از آمدن حضرت و یک روزه درمان شود. ما نمیدانیم که منافق اولین کسی خواهد بود که در صف روبروی حضرت قرار خواهد گرفت. ما نمیدانیم که در دل آرزوی کشته شدن حضرت را خواهیم کرد و بر زبان ثنا گوی او خواهیم بود. ما نمیدانیم که اگر ناظری بر ما نباشد امر حضرت را در زمان حضور او هم انجام نخواهیم داد. این خطر نفاق است و منافق یک گروه نیست تا بقیه مسلمان باشند. منافق من هستم که برای دیده شدن! به مسجد میروم و برای مقبول افتادن حرفم آن را با یاد خدا آغاز میکنم. به عزاداری امام حسین (ع) می روم برای آنکه اگر نروم پشت سرم حرف در میاد!. هدف من از هر کاری که انجام میدم چیه؟ دستم رو در هنگام دعا بالا میارم تا بغل دستیم ببینه و بسته به اینکه کارم با چه تیپی راه میوفته خودم رو درست میکنم و حتی وبلاگ مینویسم تا ملت به به و چه چه کنند!!! اگه دقت کنم می تونم بفهمم چقدر منافقم.
اگر با اين شمشيرم بر بن بينى مؤمن بزنم تا با من دشمنى ورزد هرگزدشمنى نـخـواهد كرد و اگر همه دنيا را به پاى منافق بريزم تا مرا دوست داشته باشد, هيچ گاه مرا دوست نخواهد داشت و اين از آن روست كه قلم قضا بر اين امر رقم خورده و اين قضاى الهى بر زبان پيامبر امـى (ص ) جـارى گشت و فرمود :اى على , هيچ مؤمنى با تو دشمنى نمى كند و هيچ منافقى تو را دوست نمى دارد.
بله " هیچ منافق تو را دوست نمی دارد". و آیا ما چقدر از دوران امیرالمومنین میدانیم و هرگز سعی کرده ایم خودمان را به جای مخالفین علی علیه السلام تصور کنیم؟ آنگاه ببینیم آیا ما هم علی را دوست خواهیم داشت؟ بله. دوست داشتن علی بدون آنکه این دوست داشتن مسوولیت فردی و اجتماعی ایجاد کند بسیار راحت است. معاویه هم از پس آن بر می آید. اما وقتی این دوست داشتن با ترک زندگی راحت همراه شد چه؟ آیا تا به حال فکر کرده ایم که در آن شرایط چه میکنیم و در درونمان چه خبر هست و آیا توجه میکنیم که ما تا چه اندازه منافقیم و ما هم برای پول و مقام بر علیه امام زمانمان قیام خواهیم کرد؟
اگر نفاق یک بیماریست و بیمار خود باید به فکر درمان باشد پس چرا ما به فکر درمان خود نیستیم؟ دلیل این است که ما مانند بیماری هستیم که درد را حس نمیکند. یا مانند آن بیماری که درد را تحمل میکند و به فکر چاره قطعی برای درمان نیست. ما از خطر این بیماری آگاه نیستیم و گرنه حتما به فکر درمان می بودیم. ما هر روز بعد از نمازهایمان برای آمدن حضرت دعا میکنیم ولی نمیدانیم که بیماری نفاق چیزی نیست که بعد از آمدن حضرت و یک روزه درمان شود. ما نمیدانیم که منافق اولین کسی خواهد بود که در صف روبروی حضرت قرار خواهد گرفت. ما نمیدانیم که در دل آرزوی کشته شدن حضرت را خواهیم کرد و بر زبان ثنا گوی او خواهیم بود. ما نمیدانیم که اگر ناظری بر ما نباشد امر حضرت را در زمان حضور او هم انجام نخواهیم داد. این خطر نفاق است و منافق یک گروه نیست تا بقیه مسلمان باشند. منافق من هستم که برای دیده شدن! به مسجد میروم و برای مقبول افتادن حرفم آن را با یاد خدا آغاز میکنم. به عزاداری امام حسین (ع) می روم برای آنکه اگر نروم پشت سرم حرف در میاد!. هدف من از هر کاری که انجام میدم چیه؟ دستم رو در هنگام دعا بالا میارم تا بغل دستیم ببینه و بسته به اینکه کارم با چه تیپی راه میوفته خودم رو درست میکنم و حتی وبلاگ مینویسم تا ملت به به و چه چه کنند!!! اگه دقت کنم می تونم بفهمم چقدر منافقم.
به جای آنکه به تاریکی لعنت بفرستی ، یک شمع روشن کن.
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]