بچه های Centralclubs در تعطیلات نوروز چه کار میکنند...!

[Mil@d]

سال عجیب و غریب و پرماجرا و متلاطم 88 هم داره به پایان می رسه! نوروز 7032 ساله آریایی میترایی و 1389 ساله خورشیدی داره از راه میرسه!نوروز برای من تقریبا از 9 سالگی معنا پیدا کرد...بزرگتر که شدم حس ملی و میهنی که این مناسب دیرین به هر ایرانی میده رو بیشتر لمس کردم.تا رسید به امروز که می بینم نوروز به حدی مهم و جهانی شده که سازمان ملل هم اون رو ثبت میکنه و کشور دوست و برادر! ترکیه هم قصد داره سندشو به نام خودش بزنه و جشن نوروز رو مثل مشاهیر ما منجمله مولانا ترک اعلام کنه! لحظه سال تحویل رو خیلی دوست دارم...یک لحظه عرفانی که حس سنگین و قشنگی داره...همه دست به دعا برداشتند و آرزوی موفقیت برای خودشان و دیگران میکنند...6-7 ساله که بودم یک بار بابام خواست جلوی اهل فامیل که سر سفره هفت سین بودند هوش منو تست کنه بهم گفت میلاد لحظه سال تحویل هرجا باشی تا اخر سال سر و کارت با همونجا گیره! منم بش گفتم بابا اگر سال تحویل تو دسشویی بودم یعنی تا اخر سال تو دسشویی می مونم!که صدا قهقهه جمع به هوا برخاست!البته زیادم بیراه نمیگفت!یک بار سال تحویل تو حموم آب سرد گیر کردم دیگه تا اخر سال چنان تو دلم مونده بود که گاهی روزی 2 بار حموم میرفتم و تقریبا داشتم کم رنگ می شدم!

بگذریم...نوروز داره از راه میرسه و طبعا خیلی از شما برنامه ریزی کردین برای سفر و پیش بینی میکنم در 4 روز اول سال کاربران انلاین سنترال به ربع میزان کنونی سقوط کنه!حتی مهدی هم انلاین نشه و بره یک سر گراش پیش اهل فامیل!فریبرز هم که بنده خدا 30 ساله تو آلمان از عید ایران هیچی نفهمید!میگم سال تحویل اونجا یخبندونه!فریبرز میای ایران؟شهریار هم که برنامه سفر خارج از کشورش اوکی است و طبق معمول میره اونور اب!سامان هم که از 6 ماه پیش نقشه راههای ایران رو گذاشت تو سنترال!احتمالا میدم برنامه زاهدان داشته باشه!رامین هم که عید و غیر عید حالیش نیست! اروپا خوش بگذره!بابک هم که حمله میکنه اهواز!میلاد نگار هم یا سربندر(آخه سربندر چی داره میای اینجا)یه سری هم آبادان!خانمها هم بشون میاد برن شمال! نمیاد!خوب میرن جنوب!نگرفت!اصلا میمونن خونه!باند عکاسها یعنی علیرضا و دانیال و محمد رزازان و چند تا دیگه هم نمایشگاه هوایی دزفول افتادند!بهروز هم که شلوار بندرعباس رو ول نمیکنه!بابا بیا بیرون دیگه!حسن هم یک سری میزنه شهرکرد(من به زور تو رو بختیاری میکنم!)یاسر هم که یک سر میزنه لبنان پیش سید حسن نصرالله!علی پاشا هنوز بم نگفته ولی واوان شهرک کرمانشهایی های مقیم پایتخته!میری کرمونشاه پسر!پدرام همه میاد شیراز یک سری یه پدر مادرش بزنه!اویس هنوز رو نکرده!بقیه هم که در جریاناتشون نیستیم!

خود من که برنامه دبی ریخته بودم برم کنسرت سیاوش قمیشی از شانسمون پسر عمه و دختر دایی مان 2 عروسی شدید مدل جنوبی در شهرهای بندرعباس و اصفهان برگزار خواهند کرد! حالا نمیشد این عید عروسی نگیرید!قمیشی جان اشکال نداره!میدونم منتظرم بودی!سال بعد هم میای دبی؟قمیشی:آره! اگه تو میای منم میام!دمت گرم عین کوره!جان قمیشی اهنگات که مشکلی نداره! بیا تو همین ایران کنسرت بده اینقدر پول مارو تو جیب این عربها نریز!

یکم زیاد روده درازی کردیم! من که گفتم برنامه ام برای عید چیه!
سایر دوستان هم خوشحال میشم برنامشون رو برای تعطیلات عید بگن و تاپیک قشنگی و دلنشینی رو داشته باشیم -یک خاطره هم از نوروزهای گذشته بگین که دیگه معرکه میشه!

سال نو مبارک-----نوروز همگی پیروز--لحظه سال تحویل 21 و 2 دقیقه و13 ثانیه 29 اسفند 88



سال ببر!


[External Link Removed for Guests]

[Present]

پیشاپیش عید همه دوستان مبارک
من که به علت کسالت پدرم نمی تونم به جایی برم و سعی می کنم که در خانه بمانم و برای کنکور کاردانی به کارشناسی 89 در س بخوانم ولی اگر شد یک سری به بوشهیر می زنم اکثرا شیرازی ها به بوشهر میرند چون واقعا جنوب هوای نازی داره تو عید
امیدوارم شما و دوستان هم سفر خوشی داشته باشید

[Ruozbeh]

سلام بر دوستان و میلاد!

!علی پاشا هنوز بم نگفته ولی واوان شهرک کرمانشهایی های مقیم پایتخته!میری کرمونشاه پسر!

بنده کرمانشاهی نیستم ولی کرمانشاهی ها رو دوست دارم!
البته واوان دیگر آن واوانی که یک زمان عاشقش بودم نیست و از عنایات مدیریت به سبک جمهو(بیب) بهرمند شده است و فکر نکنم دیگر بتوانی کرمانشاهی زیاد ببینی!
در ضمن خواننده ی محبوب ما در 4-5 سالگی ما فوت شدند و ..... [HR]خب
برنامه که چی بگم ما رایزنی ها رو هم کردیم!
قراره چند روز دیگر و قبل از عید اولین سفر هوایی خودم رو تجربه کنم! و تا جایی شلوغ نشده با گروه!(یکی از اعضا کرمانشاهی است!) بریم شیراز و تا 24 اسفند برمیگردیم!
البته امیدوارم پروازم با فوکر 100 و به کاپیتانی کاپیتان عصمتی باشه!
بعد از تحویل سال هم که خانواده بیشترش در منزل هستند و بنده هم به به احتمال خیلی خیلی کم شاید برم همین فرودگاه بغلی(امام)ببینم میشه جای عکاسی پیدا کرد؟! دوستان عکاس و با تجربه بفرمایند امیدی هست؟
خاطره هم گم کردن کارت ملی در پنجمین روز عید که حالم گرفته شد بد!!

[Mahdi Mahdavi]

روز 29 اسفند ماشینو میبرم کارواش نو نوا بشه.
1-4 فروردین: عید دیدنی و برگزاری رسم و رسوم عید که گرفتن عیدی از همش مهمتره
5-8: احتمالا به مسافرت بریم.خوانسار.انشاالله خوانسار رو به تمام بچه های سنترال معرفی میکنم تا بدونند تعطیلات عید رو کجا بروند
8-10: احتمالا نوشتن سفرنامه ای در سنترال-البته در این 15 روز عید سنترال گردی هم فراموش نشه.و دنبال کردن برنامه های نوروزی.
10-12: معمولا چون :
فکر شنبه تلخ دارد جمعه اطفال را - عشرت امروز بی اندیشه فردا خوش است
یه مقدار حالم گرفته.دلگیر میشم.عید داره تموم میشه.اما فصل بهار حالا حالاها مونده.
13: 12 یا 13 رو در طبیعت در میکنیم.البته امسال بدون حضور پدر. .
در تمام این 15 روز جای پدر بسی خالی خواهد بود.
در ضمن میلاد گرامی.با توجه به این شعر:
موش و بقر و پلنگ و خرگوش شمار - زین چهار که بگذرد نهنگ آید و مار
آنگاه به اسب و گوسفند است حساب - حمدونه و مرغ و سگ و خوک آخر کار
سال پلنگه نه ببر
و در آخر.این آهنگو بزارید برا زنگ موبایلتون و حالشو ببرید.
[External Link Removed for Guests]

[@lirez@]

سلام
میلاد جان اگه چند روز بهم مرخصی بدی( بعنوان تدارکاتچی در پروژه فیلم سنترال عضو افتخاری شدم) من 6 سال لحظه تحویل سال جنوب بودم 2 بار پادگان دوکوهه و 4 بار هم شلمچه. امسال هم اگر قسمت باشد ..........

البته بعد از جنوب هم میریم شمال. بهشهر شهر زیبایست.جنگل عباس اباد و کاخ صفی ابادش معروفه

راستی یک پیشنهاد تایپیکی ایجاد کنیم تا کاربران عکسهای سفرشون رو قرار بدن.فقط لطفا نوع گوشی را صرف نظر کنیم.

[sand_fighter]

احتمالا تهران چون فقط تو 13 روز عید که می شه تو تهران نفس کشید و لذت رانندگی تو تهران بدون ترافیک رو چشید ! به علاوه جای خاصی هم نیست که برم همه اقوام یا خیلی دورن یا تازه بشون سر زدم !

[shola]

قبل از هر چیز پیشاپیش رسیدن ایام نو و تازه نوروز را به تمام دوستان عزیز تبریک عرض می کنم ان... سال جدید سالی پربار و مفید برای تک تک عزیزان باشد

و اما من و این چند روز تعطیلی به مناسبت امدن بهار خوب راستش برخلاف اکثریت دوستان و رویه معمول هر ساله امسال از سفر و گشت و گذار خبری نیست چرا که توان یک چنین کاری فعلا در خودم نمی بینم و از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان حال و حوصله مسافرت و تغییر و ... موجود نیست به هر حال با خیالت راحت و با اسودگی خاطر به سفر بروید که ما اینجا بیدار بیداریم

البته در ایام تعطلیلی به فکر اتمام چند مطلب نیمه تمام و همچنین شروع چند مطلب خوب و تقریبا جدید هستم

[oweiys]

سلام یک خاطره:

سال 1387 داشت تازه تحویل میشد .برای اولین بار بود که موقع تحویل سال نو هیچ کس اطرافم نبود جز خدا

اهل منزل همگی شمال بودند .فکر میکردم که وقتی تنهاباشم راحترم اما نمیدونستم باید چی کار کنم. احساس عجیبی داشتم.

لب پنجره ایستاده بودم ..... ساختمون و کل کوچه خالی خالی بود . همه همسایه ها از چند روز قبل بار و بندیل سفر و بسته بودن و

پشت همین پنجره میدیدمشون وقتی با هیجان و شادی مشغول بستن ساک و وسایلشون بودن تمام اتفاقایی که اون سال واسم اتفاق

افتاده بود از جلو چشم میگذشت ......... :

دلم برای یه کسی خیلی سوخت آخه منِ بچه خیبری رو چه به .. من باید چی کار میکردم عقاید یا احساسات / این فکر تو روز تحویل

سال نو خیلی منو میخورد ... خوب کسی نبود یادمون بده اصلا چی کار باید کرد ...این سوهان به کنار .. یاد پیرمرد دست فروش....اون

جوون معتاد به.. و ... نمیخواستم بی تفاوت باشم . آخه نمیشد که بیتفاوت باشم . بچه های خود ساخته میدونن چی میگم. چون ما یاد

گرفتیم خودمون به خودمون یاد بدیم . یادمه هوای بیرونم بارونی و ابری بود / خیلی محشر بود .....

تو همین فکرا بودم و فکر میکردم که حالا حالا ها مونده به زمان تحویل سال نوتا به خودم اومدم دیدم بلللللللللللله مجری تلوزیون میگه

یه ربع از لحظه تحویل سال نو گذشته .....


مبارک باشد عید آن دردمند بیکس را که نه کسرا مبارک باد گوید , نه کس اورا

---------------------------

انشاء الله این عید هم که برنامه ای فعلا نیست که اگرم نباشه باکی نیست خوشا عشق و خوشا تنهایی خون جگر خوردن !


  ها بیاین موقع تحویل سال نو برای همه دعای خیر کنیم.
 

عید همه پیشاپیش مبارک

[bill.goldberg]

ایران گردی رو خیلی دوست دارم ولی متاسفانه گواهینامه برای رانندگی ندارم و رفیقی هم ندارم که پایه مسافرت باشه که راننده بشه
برای تعطیلات عید هم انشاالله اول به کیش سفر می کنم(با خانواده) و بعد دوبی(بدون خانواده)

امیدارم دوستان سفر خوب و خوشی داشته باشند

[hermes_PERSIAN]

من از تمام شهرهای خوب ایران شیراز رو خیلی دوست دارم. هر وقت کسل میشم میرم شیراز (مخصوصا تو عید تا آخر اردیبهشت واقعا بهشته) امسال عید هم شیراز حتما یه سری می زنم. پارسال رفتم یزد و از نزدیک با سخت کوشی و مهربانی یزدیها آشنا شدم جای همگی خالی خیلی خوش گذشت.

[Solver]

امسال شیراز که خیلی شلوغ تر از هر سال خواهد بود ... اما خوب مثل پارسال خدا هوای شیرازی ها را داره بیچاره مهمان نوروزی پارسال ساعت 2 شب یکدفعه باران گرفت اون هم 3 روز پشت سر هم از اون رگبارهای دون درشت البته خوشم اومد بعضی ها اهل دل بودن وزیر رگبار هم موندن .. ام خیلی خلوت شد شهر یکدفعه

من تجربه گذراندن سال نو در تنهایی را دارم اون هم چند بار. منظورم سر کار بودن یا در کنار خانواده نبودن نیست، بلکه کاملاً تنهای تنها

فکر کنم کمتر کسی این تجربه را داشته باشه که در تنهای کامل در یک ساختمان سال را تحویل کرده باشد.(مثل اویس) حس جالب توجهی نیست اما شاید همین تنها بودن موجب بشه حسابی متوجه تحویل سال بشی یعنی حس کنی سال عوض شده ! البته پیشنهاد نمیکنم تجربه کنید یه وقت ظرفیت انسان پر میشه و زیادی حس تنهایی میکنه برای آدمی مثل من که حتی مادرم هم یادش نیست آخرین بار کی گریه کردم تنها بودن لحظه تحویل سال تنها بودن غمگین کننده بود. پس اگر احساساتی هستید اصلاً سراغ تجربش نرید.

اما مسافرت ، امسال هوس کردم برای یک بار دیگه اگر شد همه را گول بزنم بفرستم برن ولایت و خودمان شیراز - یک تلوزیون رایانه پهلو و کابل گرافیک به tv و البته فیفا که با این گرافیک جدید هنوز نصب نرکدم آزمایش کنم اما خوب حتماً بهتر از قبلی هست ...

البته دوستان ما پراکنده شدن اما خوب عیدها جمع میشیم و لیگ فوتبال ما به راه هست ... حداقل در تنهایی ورزش میکنیم معتاد نشیم پس فردا ...

اما اگر نشد گول بزنیم پدر و مادر را ... ما میریم به سربندر ضمنا اونجا خیلی چیزا داره خصوصاً برای ما. مثلاً سوژه خنده اونجا زیاده آخه یکی از تیره های نژادی اونجا که صحیح نیست نام ببرم خیلی هندی بازی در میارن هر چیش بد باشه وجود این تیره نژادی در منطقه به ما این حس را میده رفتیم جنگ شاید

تازه بعد از برگشتن به شیراز هم تا چند ماه جک تولید خودمان را وصف میکنیم برای ملت پیرامون تیره نژادی چیز

یک احتمال دیگر هم هست ... مثل پارسال تمام عید حتی 13 اون هم در بیمارستان باشیم

خلاصه من تجربه عید در مکان ها و حالات مختلف را داشتم، البته شیرین ترینش یک بار بود که در راه خوزستان بودیم و در بین راه عروسی عشایر بود ما هم که دوستدار بومیان رفتیم اونجا عروسی سال هم تحویل شد و بعد ادامه مسیر ...

البته تا لحظات رفتن این داماد هی از هر کی میرسید میپرسید این شهری ها فامیل ما هستن یا عروس

خوب از این بیشتر بگم، فردا تهمت میزن طرف حالش خوش نیست چی میگه

[Mahdi1944]

من هم طبق روال گذشته چند روز اول سال رو به جايي دور از امکانات دنياي مدرن ميرم، اين موضوع کمک زيادي به تعادل دروني من در طول سال ميکنه