مصاحبه سنترالی oweiys با Mil@d...!
مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

- پست: 3309
- تاریخ عضویت: شنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۶, ۵:۵۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3096 بار
- سپاسهای دریافتی: 11996 بار
مصاحبه سنترالی oweiys با Mil@d...!
میلاد جان خوشحالیم که دعوت ما رو برای مصاحبه پذیرفتی.
Veeee کا تعارف مارف رو کنار بذار ولک وقت نداریم خبرنگار سازمان ملل نیم ساعته منتظره.
چند وقته تو سنترال عضوی؟
سنترال که 25 سال پیش سایت خودم بود فروختمش به یه بنده خدایی به نام مهدی . گاهی وقتی میریم با محمد 1985 خوش و بشی کنیم.آخه شنیده بودم اونجا پناهنده شده.
اما فکر کنم کلا اینترنت تو ایران از سالها بعدش داشت راه می افتادا..؟!نه؟
نه عزیزم اشتباه به عرضت رسوندن. برو یه کم کتاب بخون.الکی از رو شکم صحبت نکن.بیسوادی حدی داره کا... شما رو چطور راه دادن سنترال!؟ اطلاعاتت از زیتون پرورده کمتره.
خب بگذریم. قبلا شایع شده بود که شما میخواستی بری خارج تو مرز گرفته بودنت. جریان چی بوده؟
کدوم جریان؟ بیشتر توضیح بده ببینم.
گویا با یکی از دوستات پشم گوسفند کشیده بودید سرتون قصد داشتید قاطی گله از مرز خارج شید.
ها؟ چی؟ کدوم نامردی گفته ما رو گرفتن؟
یعنی نگرفتن؟
خب... راستش... تا حدودی گرفتن ... (جاسم خدا ذلیلت کنه که آبرو برامون هیج جا نذاشتی ...)
چی ؟ جاسم؟ آها اسم دوستت جاسم بود؟ مگه چیکار کرده بود.
مادر مرده بهش گفته بودم فقط 10 دقیقه این ریبنت رو در بیار تا راحت رد شیم بعد بذار. در نیاورد سربازه هم دید گوسفند ریبن زده گرفتنمون... البته من تا دیدم جاسم رو گرفتن با صدای بلند بع بع کردم که چون سربازه فکر کرد گوسفند مریض تو گله هست منم لو رفتم.
چرا بعدش حکم اعدام واسه رفیقت بریدن؟ چیکار کرده بود؟
فکر کنم لاف سیاسی زیاد زده بود.تو پروندش چند تا گنده گ...هم دیدم.
اعدام شد؟
نه!
ولی ما شنیدیم که با یه نفر دیگه اعدام شده بود.
ببین کا... بهت میگم اطلاعاتت در سطح زیتون پرورده اس همینه. اون یارویی که میخواستن با جاسم اعدامش کنن چون بار اولش بود عادت نداشت ترسیده بود تموم کرد ولی جاسم چون سینه سوخته بود اعدام بهش فشاری نمیاره. میشناسمش کا میشناسمش...
میلاد جان بچه ابادان هستی دیگه؟
ها ولک از کجا فهمیدی؟
از لهجه خودم ! خو از لهجت دیگه
حقا که شیر حلال خوردی...
خب از آبادان بگو ..جمعیتش چقدره؟
با حومه یا بدون حومه؟
خب... با حومه!
با حومه 70 میلیون جمعیت داره چون تو تهران هم بلیط اتوبوس آبادان و حومه هم قبول کرد ازم البته زیاد باهاش کلنجار رفتم ولی آخر فهمید تهران هم حومه آبادانه... چرا چشات گرد شد کا؟ آب قند بیارم؟
نه ادامه میدیم.... انگار یکی در میزنه . فکر کنم سگم باشه آخه یادش دادم در بزنه بیاد تو.
مگه کلید نداره؟
کلید؟ نه! میگم چرا داری میلرزی میلاد جان؟
شرمنده داشتم اصوات ناهنجار ایجاد میکردم ولی گذاشتمش رو ویبره مزاحم مصاحبه نباشه. همین کارو تو سنترال هم کردم نصف سایت دی سی شدن متاسفانه.
گویا جای ما اینجا نیست. با اجازه رفع زحمت می کنیم. ایشالا همیشه آنلاین باشی که ما رو آفلاین کردی...
Veeee کا تعارف مارف رو کنار بذار ولک وقت نداریم خبرنگار سازمان ملل نیم ساعته منتظره.
چند وقته تو سنترال عضوی؟
سنترال که 25 سال پیش سایت خودم بود فروختمش به یه بنده خدایی به نام مهدی . گاهی وقتی میریم با محمد 1985 خوش و بشی کنیم.آخه شنیده بودم اونجا پناهنده شده.
اما فکر کنم کلا اینترنت تو ایران از سالها بعدش داشت راه می افتادا..؟!نه؟
نه عزیزم اشتباه به عرضت رسوندن. برو یه کم کتاب بخون.الکی از رو شکم صحبت نکن.بیسوادی حدی داره کا... شما رو چطور راه دادن سنترال!؟ اطلاعاتت از زیتون پرورده کمتره.
خب بگذریم. قبلا شایع شده بود که شما میخواستی بری خارج تو مرز گرفته بودنت. جریان چی بوده؟
کدوم جریان؟ بیشتر توضیح بده ببینم.
گویا با یکی از دوستات پشم گوسفند کشیده بودید سرتون قصد داشتید قاطی گله از مرز خارج شید.
ها؟ چی؟ کدوم نامردی گفته ما رو گرفتن؟
یعنی نگرفتن؟
خب... راستش... تا حدودی گرفتن ... (جاسم خدا ذلیلت کنه که آبرو برامون هیج جا نذاشتی ...)
چی ؟ جاسم؟ آها اسم دوستت جاسم بود؟ مگه چیکار کرده بود.
مادر مرده بهش گفته بودم فقط 10 دقیقه این ریبنت رو در بیار تا راحت رد شیم بعد بذار. در نیاورد سربازه هم دید گوسفند ریبن زده گرفتنمون... البته من تا دیدم جاسم رو گرفتن با صدای بلند بع بع کردم که چون سربازه فکر کرد گوسفند مریض تو گله هست منم لو رفتم.
چرا بعدش حکم اعدام واسه رفیقت بریدن؟ چیکار کرده بود؟
فکر کنم لاف سیاسی زیاد زده بود.تو پروندش چند تا گنده گ...هم دیدم.
اعدام شد؟
نه!
ولی ما شنیدیم که با یه نفر دیگه اعدام شده بود.
ببین کا... بهت میگم اطلاعاتت در سطح زیتون پرورده اس همینه. اون یارویی که میخواستن با جاسم اعدامش کنن چون بار اولش بود عادت نداشت ترسیده بود تموم کرد ولی جاسم چون سینه سوخته بود اعدام بهش فشاری نمیاره. میشناسمش کا میشناسمش...
میلاد جان بچه ابادان هستی دیگه؟
ها ولک از کجا فهمیدی؟
از لهجه خودم ! خو از لهجت دیگه
حقا که شیر حلال خوردی...
خب از آبادان بگو ..جمعیتش چقدره؟
با حومه یا بدون حومه؟
خب... با حومه!
با حومه 70 میلیون جمعیت داره چون تو تهران هم بلیط اتوبوس آبادان و حومه هم قبول کرد ازم البته زیاد باهاش کلنجار رفتم ولی آخر فهمید تهران هم حومه آبادانه... چرا چشات گرد شد کا؟ آب قند بیارم؟
نه ادامه میدیم.... انگار یکی در میزنه . فکر کنم سگم باشه آخه یادش دادم در بزنه بیاد تو.
مگه کلید نداره؟
کلید؟ نه! میگم چرا داری میلرزی میلاد جان؟
شرمنده داشتم اصوات ناهنجار ایجاد میکردم ولی گذاشتمش رو ویبره مزاحم مصاحبه نباشه. همین کارو تو سنترال هم کردم نصف سایت دی سی شدن متاسفانه.
گویا جای ما اینجا نیست. با اجازه رفع زحمت می کنیم. ایشالا همیشه آنلاین باشی که ما رو آفلاین کردی...
بی

- پست: 1649
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۸ مهر ۱۳۸۸, ۱۱:۱۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 14938 بار
- سپاسهای دریافتی: 14993 بار
Re: مصاحبه سنترالی oweiys با Mil@d...!
گویا با یکی از دوستات پشم گوسفند کشیده بودید سرتون قصد داشتید قاطی گله از مرز خارج شید.
چی ؟ جاسم؟ آها اسم دوستت جاسم بود؟ مگه چیکار کرده بود.
مادر مرده بهش گفته بودم فقط 10 دقیقه این ریبنت رو در بیار تا راحت رد شیم بعد بذار. در نیاورد سربازه هم دید گوسفند ریبن زده گرفتنمون...
لحظه دستگیری


- پست: 3472
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۷, ۹:۴۴ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 5879 بار
- سپاسهای دریافتی: 12411 بار
- تماس:
Re: مصاحبه سنترالی oweiys با Mil@d...!
عجب انگار با هدفمند کردن یارانه ها این صندلی داغ ما هم داره به مشکل بر میخوره که زدین تو کار مصاحبه ...
راستی اون برقی بود یا گازی
نکنه اتمی بوده و ما بی خبر 
Personal Site: [External Link Removed for Guests]

- پست: 3309
- تاریخ عضویت: شنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۶, ۵:۵۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3096 بار
- سپاسهای دریافتی: 11996 بار
Re: مصاحبه سنترالی oweiys با Mil@d...!
ارسال شده در: دوشنبه 2 فروردین 1389 23:58
ملت برای به حرف کشوندن ما زدن تو کار تاپیکای اهل قبور!
راستی اون برقی بود یا گازی نکنه اتمی بوده و ما بی خبر
هیروشیما ناکازاگی یادته با هم بودیم؟ تو همون مایه ها!
-----------------
اویس معجزه هزاره سوم سنترال!
پروفسور اویس قرنی اصل معتاد سنترالی زاده!ملقب به اوسی به سال 1367 خورشیدی در روستای شیمیایی کلاک از توابع خیلی خیلی پرت شهرستان شهید پرور کرج دیده به جهان گشود!پدرش از سرمایه داران به نام کرج و صاحب چندین و چند کارخانه و تاسیسات وسیع صنعتی متالوژیک بود!! اویس تا 7 سالگی رییس فدراسیون شعرای خردسال بچه های محل بود!به علت کمبود امکانات و نبود کاغذ مناسب برای نگاشتن اشعار! اویس گاهی اشعارش را بر روی پوست گاو گوسفند های محل نیز حکاکی می کرد!
گویند اویس دومین نفری است که در1 ماهگی لب به سخن گشوده است! در 2 سالگی نخستین شعرش را سرایید!اویس در 3 سالگی خواندن و نوشتن آموخت و در 4 سالگی نیز نخستین کتابش با نام اویسیسم متالوژیکال از نگاه متالوژیست خردسال را به رشته تحریر در آورد!اویس در 5 سالگی عاشق خدیجه دختر عباس یخی نوه عبدالله پشمک ساز ماست بند شد!اویس خدیجه را خیلی دوست داشت و در اثر همین عشق مدتی به بیمارهای نادر اعصاب و روان همچون اسکیزو فرنی و کاهش هوش هیجانی و از این حرفا دچار شد!خدیجه دختر سر به زیری بود!ولی اویس پسر سر به بالایی بود!اویس همیشه شبها قبل از خواب به این می اندیشید که کی بزرگ می شود و به خدیجه می رسد!توهمات این چنینی اویس را به این واداشت که از همان 5 سالگی به تماشای فیلم های عشقی و هندی و فرار دختر پسره به جنگل و همسفر گوگوش و بهروز وثوقی و ...مشغول شود!
اویس در 6 سالگی تیم بوکس محله را تشکیل داد ولی همچنان با حضور بانوان در ورزشگاه روستا مخالفت می ورزید!وی می گفت چون بوکسور ها رکابی و شلوار آستین کوتاه می پوشند حضور خانم ها در سالن اشکال شرعی دارد! اویس در 7 سالگی طی قراردادی 1 میلیون دلاری به عضویت تیم کشتی کج لس آنجلس کلیپرز در امد و در دیدار با واکاشی یوکوزاما رقیب گامبالوی و هیولایی ژاپنی اش از ناحیه گوش و حلق و بینی مورد اصابت پرسینگ زیر وزن 250 کیلویی رقیبش قرار گرفت و صورتش عین اعلامیه ترحیم صاف شد!
اویس در 10 سالگی ضمن نزاع و درگیری با سرمربی تیم کشتی کج لس آنجلس از این تیم جدا شد و با بازگشت به ایران به تیم کاربرد مهندسی متالوژی در پشمک سازی کرج پیوست!با حضور اویس! این تیم که در مسابقات دسته ششم استانی کرج دست و پا میزد به یکباره ظرف چند ماه به لیگ برتر راه یافت! پس از درخشش اویس در این تیم که همگی بازیکنانش به جای استفاده از لباس ورزشی هنگام بازی از لباس کارگری بیلرسوت مکانیکهای ایران خودرو استفاده می نمودند وی با 9600 مشت زده در یک فصل رکورد مشت زنی در کره زمین را شکست و به تیم ملی دعوت شد!اویس در 11 سالگی و در اوج افتخارات دوران ورزشی که یک قهرمانی جام جهانی را نیز در پرونده داشت کفشهای خود را آویزان و از دنیای کشتی کج خداحافظی کرد و جهت ادامه تحصیل در رشته متالوژی اسلامی به حوزه علمیه متالوژیه مشرف شد!...
اویس در 20 سالگی خود را برگزیده دانست و به جعل و انتشار روایت روی آورد و حدود 47 هزار روایت از وی در کتایی 10 جلدی به انتشار در آمده است!اویس در 21 سالگی از کلیه مشاغل دنیوی و اخروی خویش استعفا داد و به عضویت سنترال در آمد و همینک یکی از بزرگترین و قهار ترین سنترالیهای مختلف الذائقه و منحصر الروحیه است!
وی معتقد است هرکسی که به کرج می رود و گوهردشت را زیارت نکند بهشت را کاملا از دست خواهد داد!وی آرزو دارد که کاش شناسنامه اش طوری بود که بدون ویزا میتونست خارج برود! در روایتی از اویس امده است اگر از ایمانتان ترسیدید. آنگاه به شهر کرج بروید اگر دیدید باز هم ترسیدید به اطراف کرج بروید و اگر دیدید باز هم ترسیدید دوباره به شهرکرج بروید..
اویس می گوید ایران عزتی نسبت به بقیه همسایه ها تو منطقه دارد چون نوکر آمریکا و انگلیس و اسرائیل نیست و نمیتونن هر غلطی که خواستن به ایران تحمیل کنند...وی می گوید:الکفر ملٌه واحده... کافران ملت و دولت واحدی هستن...خودمونیش میشه صهیونیست جهانی!
اویس از سوی سنترال اخیرا به عنوان ادیب سال 2011 به مجله تایم و کمیته جایزه ادبیات نوبل معرفی شده است و به زودی نیز طی مراسمی با حضور کلیه اهل سنترال شامل میلاد وسامان و محمد و یاسر ومیلاد نگار و رامین و سایر شرکا و بدون حضور خانم ها!به سمت جانشین فرماندهی کل سنترال در دوران غیبت منصوب خواهد شد!
تغییر دکوراسیون اویس قبل و بعد از مصاحبه با میلاد!

بی

- پست: 1649
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۸ مهر ۱۳۸۸, ۱۱:۱۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 14938 بار
- سپاسهای دریافتی: 14993 بار
Re: مصاحبه سنترالی oweiys با Mil@d...!
در صورت کش دار شدن موضوع و ادامه روند تخريب شخصيتهاي دلسوز جامعه از سوی عناصر استکبار سکوت خود را خواهم شکست و
قسمتهاي منتشر نشده ای از مصاحبه که شرعا , عرفا و اخلاقا حذف شده بودند نمايش داده ميشوند. مانند صور قبيحه که بر درو ديوار
اتاق مصاحبه بود (خوانندگان مهدورالدم مانند نانس...) و انواع وسايل استعمال مواد مخدر (مانند چپق - دسته چپق - منقل و غیرو ذالک !)
که روي زمين در کنار Mil@d پهن شده بود و وی بعد از هر سوال با چشماني خمار اقدام به استعمال آنها ميکرده و تازه به صورتي قبيح به
بنده نيز تعارف ميکردند !!!!

اما به راستي اوکيست؟!
و چرا صورتش را بر نمی گرداند ؟ یا آنکه در حال دید زدن جایی است؟!
تصوير بالا شايد ميلاد نباشد/ زيرا گفته شده که از بازوان وی تا گردنش خالکوبي ياکوزا استينگر وجود دارد !!!!!!!!
[External Link Removed for Guests]
مطلب بعدی قطر بازوان وی است که احتمالا چند برابر تصوير بالاست - اصلا به خط ريش وي نگاه کنيد بله وی ميلاد نيست / چون که
بسیاری شهادت دادند که خط ريش وی چکمه ای است !
گردن وی نیز احتمالا کلفت تر است و با ساتور هم زده نمی شود !
[HR]
تصاوير افشاگرانه
ببعیه میلاد در حال اجرای حرکات موزون .... استاد وی در لرزاندن شخص میلاد است.
[External Link Removed for Guests]
میلاد شب ها بدون وی خوابش نمی برد ....
[External Link Removed for Guests]
تصویری از نزدیک -- میلاد به این موجود بزی جون می گوید .
[External Link Removed for Guests]
در صورت ادامه این روند تصاوير افشاگرانه تری نمايش داده خواهند شد!
[HR]
در اين مورد بين عظيميه و گوهر دشت و کوی بنفشه اختلاف است.
در این مورد از تکنولوژی با نام پرده / استفاده می شود.
- دو تصویر بالا نیز تکذیب می گردد.
قسمتهاي منتشر نشده ای از مصاحبه که شرعا , عرفا و اخلاقا حذف شده بودند نمايش داده ميشوند. مانند صور قبيحه که بر درو ديوار
اتاق مصاحبه بود (خوانندگان مهدورالدم مانند نانس...) و انواع وسايل استعمال مواد مخدر (مانند چپق - دسته چپق - منقل و غیرو ذالک !)
که روي زمين در کنار Mil@d پهن شده بود و وی بعد از هر سوال با چشماني خمار اقدام به استعمال آنها ميکرده و تازه به صورتي قبيح به
بنده نيز تعارف ميکردند !!!!
اما به راستي اوکيست؟!
و چرا صورتش را بر نمی گرداند ؟ یا آنکه در حال دید زدن جایی است؟!
تصوير بالا شايد ميلاد نباشد/ زيرا گفته شده که از بازوان وی تا گردنش خالکوبي ياکوزا استينگر وجود دارد !!!!!!!!
[External Link Removed for Guests]
مطلب بعدی قطر بازوان وی است که احتمالا چند برابر تصوير بالاست - اصلا به خط ريش وي نگاه کنيد بله وی ميلاد نيست / چون که
بسیاری شهادت دادند که خط ريش وی چکمه ای است !
گردن وی نیز احتمالا کلفت تر است و با ساتور هم زده نمی شود !
[HR]
تصاوير افشاگرانه
ببعیه میلاد در حال اجرای حرکات موزون .... استاد وی در لرزاندن شخص میلاد است.
[External Link Removed for Guests]
میلاد شب ها بدون وی خوابش نمی برد ....
[External Link Removed for Guests]
تصویری از نزدیک -- میلاد به این موجود بزی جون می گوید .
[External Link Removed for Guests]
در صورت ادامه این روند تصاوير افشاگرانه تری نمايش داده خواهند شد!
[HR]
وي معتقد است هرکسي که به کرج مي رود و گوهردشت را زيارت نکند بهشت را کاملا از دست خواهد داد!
در اين مورد بين عظيميه و گوهر دشت و کوی بنفشه اختلاف است.
طي مراسمي با حضور کليه اهل سنترال شامل ميلاد وسامان و محمد و ياسر وميلاد نگار و رامين و ساير شرکا و بدون حضور خانم ها!
در این مورد از تکنولوژی با نام پرده / استفاده می شود.
- دو تصویر بالا نیز تکذیب می گردد.

- پست: 3309
- تاریخ عضویت: شنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۶, ۵:۵۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3096 بار
- سپاسهای دریافتی: 11996 بار
Re: مصاحبه سنترالی oweiys با Mil@d...!
تذکر مهم: هرکسی جنبه این مدل تاپیکهای رله و ادبیات کلامی ریلکس من را ندارد و آن را معادل تخطئه ارزشهای فرهنگی و اسلامی تلقی میکند
لطفا بی خیال مطالعه این پست شود و ذیل آن یا در سایر تاپیک ها به روضه خوانی و امر به معروف و نهی از منکر و ارشاد اینجانب مشغول نشود و ما را به راه راست هدایت نکند و عموم ملت را نیز توی چُرت سنگین نبرد!
حال نداریم عامو!
-----------------------------
سکوت خود را خواهم شکست و قسمتهاي منتشر نشده ای از مصاحبه که شرعا , عرفا و اخلاقا حذف شده بودند نمايش داده ميشود
اویس هیچ غلطی نمیتواند بکند!
صور قبيحه که بر درو ديوار اتاق مصاحبه بود (خوانندگان مهدورالدم مانند نانسی
نامسلمان چرا فتوا به قتل نانسی میدهی! نمیدانی 300 میلیون نفر طرفدار و کشته مرده دارد!یعنی قشنگ می گیرن عین پیاز و فلفل دلمه ای رنده ات میکنند!
انواع وسايل استعمال مواد مخدر (مانند چپق - دسته چپق - منقل و غیرو ذالک
اینا مال بچگی هامون بود!زیر کراک و گراس و ال اس دی و ماری جوانا صحبت نکن که افت داره !
به صورتي قبيح به بنده نيز تعارف ميکردند
والبته نیز جناب اویس با روی باز میزدن تو رگ! ای تزریقی!
اما به راستي اوکيست؟!
به راستی او یکی از برگزیدگان است! به او ایمان بیاورید!
چرا صورتش را بر نمی گرداند
چون زیادی خوشکل است!
یا آنکه در حال دید زدن جایی است؟!
پس خودت اینکاره ای که همه را دید زن تلقی میکنی! ای اویس...جهت اطلاع تا شعاع 100 کیلومتری ملخ هم دیده نمی شد چه رسد به آدمی زاد!
تصوير بالا شايد ميلاد نباشد
بله ممکن است جوانی های ماتیو فاکس باشد!
گفته شده که از بازوان وی تا گردنش خالکوبي ياکوزا استينگر وجود دارد
الکی میگویند!خال کوبی حال نمیکنم! بیشتر به منبت کاری روی بازو علاقه مندم!
مطلب بعدی قطر بازوان وی است که احتمالا چند برابر تصوير بالاست
دور بازوهایم 3 مترو 98 سانت است! مشکلی داری؟
اصلا به خط ريش وي نگاه کنيد بله وی ميلاد نيست / چون که بسیاری شهادت دادند که خط ريش وی چکمه ای است
خط ریشم را نیز به خاطر این افترای بزرگ از ته زدم!
گردن وی نیز احتمالا کلفت تر است و با ساتور هم زده نمی شود !
ساتور چیه!اره برقی بیار! هنوز تو عهد بوق به سر می بری!
ببعیه میلاد در حال اجرای حرکات موزون .... استاد وی در لرزاندن شخص میلاد است.
سری بعدی شلوار کردی پاش میکنم یک تریپ کردی هم بره! ها هولی وی وی ویکلیم ویکلیم!
میلاد شب ها بدون وی خوابش نمی برد ....
ببعی بدون میلاد خوابش نمیرود!
میلاد به این موجود بزی جون می گوید .
بش میگم بوبولی!
در صورت ادامه این روند تصاوير افشاگرانه تری نمايش داده خواهند شد!
و باز هم اویس هیچ غلطی نمی تواند بکند!
-------------------------------------------
اویس در نوجوانی و معتادی! سیگارش از این ارزونا بود! اینایی که 20 تا 100 تومان میدن!فرودین میکشه بدبخت!

اویس در کودکی ! ماشالله به این لپ ها! جون میده برای کیسه بوکس!

اویس و کارگری در حوزه علمیه متالوژیه!

اویس بزرگ شد!خدیجه هم بزرگ شد! ولی خدیجه رفت با یکی دیگه اویس هم با نگاهیی مغموم از کنارش رد می شود!

خونه روستایی اوئیس در روستایی پرت!

اویس در 1 ماهگی و هنگام سرودن شعر العمو زنجیر باف! بله!

اویس در پیری هم عرضه ندارد! اصلا نگاهش هم نکرد!بچه چشم پاکیه!

اویس و عروسکهایش!

اویس و عمل منافی عفت عمومی قلقلک زیر گردن با بچه سگ بی کلیدش!

سگ کلید دار اویس! اویس با این سگ به دانشگاه هم میرود!

اویس و فریاد غرای مرگ بر اسراییل! ماشاالله دهن و حنجره!

اویس در دوران بوکسوری مشت خورش بالا بود!

تصاویر بی شرمانه دیگری هم موجود است که در صورت ادامه روند تخریب شخصيتهاي دلسوز جامعه از سوی عناصر استکبار منتشر خواهد شد!
لطفا بی خیال مطالعه این پست شود و ذیل آن یا در سایر تاپیک ها به روضه خوانی و امر به معروف و نهی از منکر و ارشاد اینجانب مشغول نشود و ما را به راه راست هدایت نکند و عموم ملت را نیز توی چُرت سنگین نبرد!
حال نداریم عامو!-----------------------------
سکوت خود را خواهم شکست و قسمتهاي منتشر نشده ای از مصاحبه که شرعا , عرفا و اخلاقا حذف شده بودند نمايش داده ميشود
اویس هیچ غلطی نمیتواند بکند!
صور قبيحه که بر درو ديوار اتاق مصاحبه بود (خوانندگان مهدورالدم مانند نانسی
نامسلمان چرا فتوا به قتل نانسی میدهی! نمیدانی 300 میلیون نفر طرفدار و کشته مرده دارد!یعنی قشنگ می گیرن عین پیاز و فلفل دلمه ای رنده ات میکنند!
انواع وسايل استعمال مواد مخدر (مانند چپق - دسته چپق - منقل و غیرو ذالک
اینا مال بچگی هامون بود!زیر کراک و گراس و ال اس دی و ماری جوانا صحبت نکن که افت داره !
به صورتي قبيح به بنده نيز تعارف ميکردند
والبته نیز جناب اویس با روی باز میزدن تو رگ! ای تزریقی!
اما به راستي اوکيست؟!
به راستی او یکی از برگزیدگان است! به او ایمان بیاورید!
چرا صورتش را بر نمی گرداند
چون زیادی خوشکل است!
یا آنکه در حال دید زدن جایی است؟!
پس خودت اینکاره ای که همه را دید زن تلقی میکنی! ای اویس...جهت اطلاع تا شعاع 100 کیلومتری ملخ هم دیده نمی شد چه رسد به آدمی زاد!
تصوير بالا شايد ميلاد نباشد
بله ممکن است جوانی های ماتیو فاکس باشد!
گفته شده که از بازوان وی تا گردنش خالکوبي ياکوزا استينگر وجود دارد
الکی میگویند!خال کوبی حال نمیکنم! بیشتر به منبت کاری روی بازو علاقه مندم!
مطلب بعدی قطر بازوان وی است که احتمالا چند برابر تصوير بالاست
دور بازوهایم 3 مترو 98 سانت است! مشکلی داری؟
اصلا به خط ريش وي نگاه کنيد بله وی ميلاد نيست / چون که بسیاری شهادت دادند که خط ريش وی چکمه ای است
خط ریشم را نیز به خاطر این افترای بزرگ از ته زدم!
گردن وی نیز احتمالا کلفت تر است و با ساتور هم زده نمی شود !
ساتور چیه!اره برقی بیار! هنوز تو عهد بوق به سر می بری!
ببعیه میلاد در حال اجرای حرکات موزون .... استاد وی در لرزاندن شخص میلاد است.
سری بعدی شلوار کردی پاش میکنم یک تریپ کردی هم بره! ها هولی وی وی ویکلیم ویکلیم!
میلاد شب ها بدون وی خوابش نمی برد ....
ببعی بدون میلاد خوابش نمیرود!
میلاد به این موجود بزی جون می گوید .
بش میگم بوبولی!
در صورت ادامه این روند تصاوير افشاگرانه تری نمايش داده خواهند شد!
و باز هم اویس هیچ غلطی نمی تواند بکند!
-------------------------------------------
اویس در نوجوانی و معتادی! سیگارش از این ارزونا بود! اینایی که 20 تا 100 تومان میدن!فرودین میکشه بدبخت!

اویس در کودکی ! ماشالله به این لپ ها! جون میده برای کیسه بوکس!

اویس و کارگری در حوزه علمیه متالوژیه!

اویس بزرگ شد!خدیجه هم بزرگ شد! ولی خدیجه رفت با یکی دیگه اویس هم با نگاهیی مغموم از کنارش رد می شود!

خونه روستایی اوئیس در روستایی پرت!

اویس در 1 ماهگی و هنگام سرودن شعر العمو زنجیر باف! بله!

اویس در پیری هم عرضه ندارد! اصلا نگاهش هم نکرد!بچه چشم پاکیه!

اویس و عروسکهایش!

اویس و عمل منافی عفت عمومی قلقلک زیر گردن با بچه سگ بی کلیدش!

سگ کلید دار اویس! اویس با این سگ به دانشگاه هم میرود!

اویس و فریاد غرای مرگ بر اسراییل! ماشاالله دهن و حنجره!

اویس در دوران بوکسوری مشت خورش بالا بود!

تصاویر بی شرمانه دیگری هم موجود است که در صورت ادامه روند تخریب شخصيتهاي دلسوز جامعه از سوی عناصر استکبار منتشر خواهد شد!
بی

- پست: 3309
- تاریخ عضویت: شنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۶, ۵:۵۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3096 بار
- سپاسهای دریافتی: 11996 بار
Re: مصاحبه سنترالی oweiys با Mil@d...!
نمودار فعالیت روزانه Oweiys و SAMAN در سنترال لو رفت
وحشتناکه...در اسرع وقت به یک کلینیک ترک اعتیاد مراجعه شود! خدایا سامان و اویس را زنده لازم داریم! به جوونیشون رحم کن!اینا هنوز زن هم نگرفتند! ناکام نمیرن
الهی امین یا رب العالمین! از مدیر سنترال عاجزانه میخواهیم به مدت 1 ماه دسترسی این دو کاربر را به سایت قطع کند!

وحشتناکه...در اسرع وقت به یک کلینیک ترک اعتیاد مراجعه شود! خدایا سامان و اویس را زنده لازم داریم! به جوونیشون رحم کن!اینا هنوز زن هم نگرفتند! ناکام نمیرن
الهی امین یا رب العالمین! از مدیر سنترال عاجزانه میخواهیم به مدت 1 ماه دسترسی این دو کاربر را به سایت قطع کند!

بی

- پست: 3101
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۸۵, ۴:۲۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 19718 بار
- سپاسهای دریافتی: 21369 بار
Re: مصاحبه سنترالی oweiys با Mil@d...!
اولا" که پای منو وسط نکش
......... 
بازم اولا" که ما نفسمون به نفس سنترال بنده
دوما" اینکه ما خوبه آن لاین جلوه میکنیم اما شما چی؟
[HIGHLIGHT=#b8cce4] هستید ( زیرآبی میرید مواظب باشید عمق سنترال زیاده
)
سوما" اینکه تو از کجا مطمن هستی که من مجرد هستم؟
......

......... 
بازم اولا" که ما نفسمون به نفس سنترال بنده

دوما" اینکه ما خوبه آن لاین جلوه میکنیم اما شما چی؟
[HIGHLIGHT=#b8cce4] هستید ( زیرآبی میرید مواظب باشید عمق سنترال زیاده
)سوما" اینکه تو از کجا مطمن هستی که من مجرد هستم؟
......

آخرین ويرايش توسط 1 on SAMAN, ويرايش شده در 0.
پیام حکم قتل خود شنفتن مرا خوشتر بود, از یک تملق به نزد مردمان سفله گفتن!

- پست: 330
- تاریخ عضویت: شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸, ۳:۲۴ ب.ظ
- محل اقامت: واوان
- سپاسهای ارسالی: 3246 بار
- سپاسهای دریافتی: 2180 بار
- تماس:
Re: مصاحبه سنترالی oweiys با Mil@d...!
SAMAN نوشته شده:
سوما" اینکه تو از کجا مطمن هستی که من مجرد هستم؟......
خوب دیگر سامان اعتراف کردی برادر من

دوستان مشکوک دیدید راست میگفتم؟؟
سامان نذار افشاگری کنم ها!!!
عنوان تاپیک هم عوض کنید ازدواج سامان

[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]

- پست: 3309
- تاریخ عضویت: شنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۶, ۵:۵۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3096 بار
- سپاسهای دریافتی: 11996 بار
Re: مصاحبه سنترالی oweiys با Mil@d...!
واز کجا مطمن هستی که من مجرد هستم؟
1.مطمئنم که الان مجردی!
2.اگر هم بزودی یا به دیری! قراره دیگه مجرد نباشی! از طرف خودم و سایر سنترالی ها به دشت تبریک میگم...
میلاد ماند و حوضش...
اویس ماند و خدیجه...
محمد 1985 همچنان در حسرت عشق ناکام قدیمی!
رضا 6662 و حسن 2568 و یاسر شیمیایی و پدرام و بهروز شهباز نشان!هم واحد ویژه و نیرو مخصوص ممنوع الازدواج ها!
میلاد نگار و نگار من کی از سفر میایی چراغ من!
فقط سامان رفت!
عقب ماندیم از قافله !
گریه ام گرفت
ماماااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان ....! بی

- پست: 1649
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۸ مهر ۱۳۸۸, ۱۱:۱۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 14938 بار
- سپاسهای دریافتی: 14993 بار
Re: مصاحبه سنترالی oweiys با Mil@d...!
به نام خداوند بخشاینده مهربان
الا یا ایها المیلاد که گیر می دی به ما هر بار همه ذکر تو این باشد که تابو شد , فلان شد , آه و وا ویلا !
همه شب کارت این بوده که بنویسی , بخندانی چه شد؟ کو ؟ آن همه خنده , شکر ریزی و رندی ها ؟!
حضوری گر همی خواهی از او (...)غافل مشو میلاد متی لَم یَکن نحوی تَر تَپَر تَیر تَر تَپَر پَر !!!!
شاهنامه اویسی بایسنقری
الا یا ایها المیلاد که گیر می دی به ما هر بار همه ذکر تو این باشد که تابو شد , فلان شد , آه و وا ویلا !
همه شب کارت این بوده که بنویسی , بخندانی چه شد؟ کو ؟ آن همه خنده , شکر ریزی و رندی ها ؟!
حضوری گر همی خواهی از او (...)غافل مشو میلاد متی لَم یَکن نحوی تَر تَپَر تَیر تَر تَپَر پَر !!!!
شاهنامه اویسی بایسنقری

- پست: 1649
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۸ مهر ۱۳۸۸, ۱۱:۱۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 14938 بار
- سپاسهای دریافتی: 14993 بار
Re: مصاحبه سنترالی oweiys با Mil@d...!
به نام خداوند بخشاینده مهربان

گویند شاعری از کناره های خلیج فارس می گذشتندی .... شاعر که تعریف قیافه Mil@d را زیاد شنیده
بودندی به ناگه و اتفاقی از کنار میلاد گذشتندی و چون تفاوتی بسیار میان واقعیت و قیافه وی یافت
متحول گردید و قصیده ای فی البداهه و بلند در این باب سرود ....
(گویا خاقانی بعدها سروده معروف ایوان مداین را آیینه عبرت دان / در وصف تیسفون به تاثی از این شعر سرود)
[COLOR=#7030a0]هان ای دل عبرت بین , از دیده عبرکن هان میلاد سنترال کلابز را آیینه عبرت دان ....
هرکس که بدید , رویِ میلاد تعجب کند و زند همی داد ...!
زیبایی ظاهری که گفتی مژگان [COLOR=#7030a0] [COLOR=#7030a0],,,, سیه ابروان [COLOR=#7030a0], و صورت
[COLOR=#7030a0]
کوهی زِلاف و من منم ها کلش همه این بود؟؟؟؟؟ ...بار الها!
لافی که زدی بس گران بود! (میلاد) دوز و دغلت بسی روان بود (میلاد) ....!
ُالمیلاد الی العباد
تخلیص و تصرف از اویسی میرفندرسکی
گویند شاعری از کناره های خلیج فارس می گذشتندی .... شاعر که تعریف قیافه Mil@d را زیاد شنیده
بودندی به ناگه و اتفاقی از کنار میلاد گذشتندی و چون تفاوتی بسیار میان واقعیت و قیافه وی یافت
متحول گردید و قصیده ای فی البداهه و بلند در این باب سرود ....
(گویا خاقانی بعدها سروده معروف ایوان مداین را آیینه عبرت دان / در وصف تیسفون به تاثی از این شعر سرود)
[COLOR=#7030a0]هان ای دل عبرت بین , از دیده عبرکن هان میلاد سنترال کلابز را آیینه عبرت دان ....
هرکس که بدید , رویِ میلاد تعجب کند و زند همی داد ...!
زیبایی ظاهری که گفتی مژگان [COLOR=#7030a0] [COLOR=#7030a0],,,, سیه ابروان [COLOR=#7030a0], و صورت
[COLOR=#7030a0]
کوهی زِلاف و من منم ها کلش همه این بود؟؟؟؟؟ ...بار الها!
لافی که زدی بس گران بود! (میلاد) دوز و دغلت بسی روان بود (میلاد) ....!
ُالمیلاد الی العباد
تخلیص و تصرف از اویسی میرفندرسکی