التــمـــاس دعـــا از طرف دختر خسته
مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, رونین, Shahbaz, MASTER, شوراي نظارت
- پست: 629
- تاریخ عضویت: جمعه ۶ شهریور ۱۳۸۸, ۹:۲۵ ق.ظ
- محل اقامت: تهران
- سپاسهای ارسالی: 1394 بار
- سپاسهای دریافتی: 2882 بار
- تماس:
Re: التــمـــاس دعـــا از طرف دختر خسته





ای چشم من گریان نباش
اینگونه اشک افشان مباش
حیران و سرگردان نباش
در گردش گیتی ،رسد روزی ،به پایان هر غمی
دست نگار
ما داغ دل را گذارد مرهمی.
http://www.centralclubs.com/topic-t78644.html
طلبه جوان دیگری در دفاع از ناموس مردم، چاقو خورد
اینگونه اشک افشان مباش
حیران و سرگردان نباش
در گردش گیتی ،رسد روزی ،به پایان هر غمی
دست نگار

http://www.centralclubs.com/topic-t78644.html
طلبه جوان دیگری در دفاع از ناموس مردم، چاقو خورد
- پست: 7545
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۲۶ آذر ۱۳۸۷, ۴:۲۰ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 9280 بار
- سپاسهای دریافتی: 22106 بار
Re: التــمـــاس دعـــا از طرف دختر خسته
سلام "دختر خسته"
من تسلیت عرض می کنم
ما رو در غم خودتون شریک بدونید
امیدوارم خداوند به شما صبر بده
"خدواندا چنان کن سرانجام کار که تو خشنود باشی ما رستگار "
من تسلیت عرض می کنم
ما رو در غم خودتون شریک بدونید
امیدوارم خداوند به شما صبر بده
"خدواندا چنان کن سرانجام کار که تو خشنود باشی ما رستگار "
"قرآن"(کلام خدا) ...راه سعادت و خوشبختی.
با عرض پوزش،دیگر در انجمن حضور ندارم،که به پیام ها پاسخ بدم.
- پست: 583
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۸۶, ۳:۴۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3433 بار
- سپاسهای دریافتی: 3949 بار
Re: التــمـــاس دعـــا از طرف دختر خسته
دنگ .... دنگ
ساعت گیج زمان در شب عمر
می زند پی درپی زنگ
زهر این فکر که این دم گذر است
می شود نقش به دیوار رگ هستی من
لحظه ام پر شده از لذت
یا به زنگار غمی آلوده است
لیک چون باید این دم گذرد
پس اگر می گریم
گریه ام بی ثمر است
و اگر می خندم
خنده ام بیهوده است
دنگ ... دنگ
لحظه ها می گذرد
آنچه بگذشت نمی اید باز
قصه ای هست که هرگز دیگر
نتواند شد آغاز
مثل این است که یک پرسش بی پاسخ
بر لب سرد زمان ماسیده است
تند بر می خیزم
تا به دیوار همین لحظه که در آن همه چیز
رنگ لذت دارد آویزم
آنچه می ماند از این جهد به جای
خنده ی لحظه ی پنهان شده از چشمانم
و آنچه بر پیکر او می ماند
نقش انگشتانم
دنگ...
فرصتی از کف رفت
قصه ای گشت تمام
لحظه باید پی لحظه گذرد
تا که جان گیرد در فکر دوام
این دوامی که درون رگ من ریخته زهر
وارهانیده از اندیشه من رشته حال
وز رهی دور و دراز
داده پیوندم با فکر زوال
پرده ای می گذرد
پرده ای می اید
می رود نقش پی نقش دگر
رنگ می لغزد بر رنگ
ساعت گیج زمان در شب عمر
می زند پی در پی زنگ
دنگ ... دنگ
دنگ...
------------
بسیار سخت است... سخت
دوست گرامی اما چه باید کرد؟؟؟ بی حرف باید از خم این ره عبور کرد ... مرگ ... حق است!!!
صمیمانه برای شما و خانواده محترمتان صبر را از خداوند متعال آرزومندم
امیدوارم غم آخرتان باشد
ساعت گیج زمان در شب عمر
می زند پی درپی زنگ
زهر این فکر که این دم گذر است
می شود نقش به دیوار رگ هستی من
لحظه ام پر شده از لذت
یا به زنگار غمی آلوده است
لیک چون باید این دم گذرد
پس اگر می گریم
گریه ام بی ثمر است
و اگر می خندم
خنده ام بیهوده است
دنگ ... دنگ
لحظه ها می گذرد
آنچه بگذشت نمی اید باز
قصه ای هست که هرگز دیگر
نتواند شد آغاز
مثل این است که یک پرسش بی پاسخ
بر لب سرد زمان ماسیده است
تند بر می خیزم
تا به دیوار همین لحظه که در آن همه چیز
رنگ لذت دارد آویزم
آنچه می ماند از این جهد به جای
خنده ی لحظه ی پنهان شده از چشمانم
و آنچه بر پیکر او می ماند
نقش انگشتانم
دنگ...
فرصتی از کف رفت
قصه ای گشت تمام
لحظه باید پی لحظه گذرد
تا که جان گیرد در فکر دوام
این دوامی که درون رگ من ریخته زهر
وارهانیده از اندیشه من رشته حال
وز رهی دور و دراز
داده پیوندم با فکر زوال
پرده ای می گذرد
پرده ای می اید
می رود نقش پی نقش دگر
رنگ می لغزد بر رنگ
ساعت گیج زمان در شب عمر
می زند پی در پی زنگ
دنگ ... دنگ
دنگ...

------------
بسیار سخت است... سخت
دوست گرامی اما چه باید کرد؟؟؟ بی حرف باید از خم این ره عبور کرد ... مرگ ... حق است!!!
صمیمانه برای شما و خانواده محترمتان صبر را از خداوند متعال آرزومندم
امیدوارم غم آخرتان باشد
- پست: 4390
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۴, ۱:۱۴ ب.ظ
- محل اقامت: کرج پلاک 43!
- سپاسهای ارسالی: 6707 بار
- سپاسهای دریافتی: 12101 بار
- تماس:
Re: التــمـــاس دعـــا از طرف دختر خسته
وای باور کنید یه لحظه شکه شدم واقعا تسلیت میگم . غم آخرتون باشه . عجب عیدی شد امسال براتون ما هم تجربش رو داریم واقعا متاسفم .
خدا رحمتش کنه و به شما و پدرمادرتون صبر بده .
خدا رحمتش کنه و به شما و پدرمادرتون صبر بده .
به همه سياستمداران مشکوک باش.
جکسون براون
جکسون براون
- پست: 141
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۷, ۹:۳۴ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 191 بار
- سپاسهای دریافتی: 246 بار
Re: التــمـــاس دعـــا از طرف دختر خسته
باز هنگام جدايي در رسيد سينه ها لرزان شد و دلها شکست خنده ها در لرزش لبها گريخت اشکها بر روي روياها نشست
چشم جان من به ناکامي گريست برق اشکي در نگاه او دويد
نسترنها سر به زير انداختند ماه را ابري به کام خود کشيد
خداوند به همه شما صبر دهد مارا هم در غم خود شريک بدانيد
چشم جان من به ناکامي گريست برق اشکي در نگاه او دويد
نسترنها سر به زير انداختند ماه را ابري به کام خود کشيد
خداوند به همه شما صبر دهد مارا هم در غم خود شريک بدانيد
-
- پست: 820
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۶, ۱۱:۵۸ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 4147 بار
- سپاسهای دریافتی: 2180 بار
Re: التــمـــاس دعـــا از طرف دختر خسته
دختر خسته, صميمانه تسليت عرض ميكنم و براي شما و خانواده محترمتان از متاسفم . خدا صبرتان بدهد.خبر بدي بود . غم آخرتان باشد
باآزمايش hla وثبت نام در پايگاه پيوند مغز استخوان كشور در بيمارستان شريعتي شانس زندگي را در بيماران سرطان خون و... افزايش دهيد [External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 144
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۸۵, ۱۲:۲۲ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 180 بار
- سپاسهای دریافتی: 411 بار
Re: التــمـــاس دعـــا از طرف دختر خسته
سلام. خدا رحمتشون کنه و به خانواده شما صبر و اجر عطا کنه. این یکی از اون مواردیه که هیچ کاری از دست هیچ کسی بر نمیاد. فقط باید صبر کرد و به قضای الهی رضا بود. باز هم تسلیت عرض میکنم.

- پست: 3309
- تاریخ عضویت: شنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۶, ۵:۵۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3096 بار
- سپاسهای دریافتی: 11996 بار
Re: التــمـــاس دعـــا از طرف دختر خسته
بعد از مدتی سفر و دوری از سنترال و دوستان ...دیدن این خبر در اولین روزی کاری سال 89 برایم سنگین بود...یک لحظه حس کردم یکی از اعضای خانواده خودم رو از دست دادم...
قلمم سنگین شده و حقیقتش نمیدونم چی بگم و شاید نتونم به خوبی درکت کنم..
ولی همه بچه ها رو در غم خودت شریک بدون...ما هم مثل خانواده خودت..مثل خواهر و برادر خودت...
چه می گفتی در آن آخر نگاهت قسم بر آن نگاه بى گناهت
بخواب اى خواهرم آرام آرام بخواب اى نو شکفته اى دلارام
.
.



ولی همه بچه ها رو در غم خودت شریک بدون...ما هم مثل خانواده خودت..مثل خواهر و برادر خودت...

چه می گفتی در آن آخر نگاهت قسم بر آن نگاه بى گناهت
بخواب اى خواهرم آرام آرام بخواب اى نو شکفته اى دلارام
.
.

بی
- پست: 338
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲۹ تیر ۱۳۸۸, ۱۱:۰۸ ق.ظ
- محل اقامت: شيراز
- سپاسهای ارسالی: 337 بار
- سپاسهای دریافتی: 1377 بار
Re: التــمـــاس دعـــا از طرف دختر خسته
ان شاالله غم آخرتون باشه
بسيار بسيار متاثر شدم

بسيار بسيار متاثر شدم

با کسی که میتونی زندگی کنی زندگی نکن
با کسی زندگی کن که بدون اون نمیتونی زندگی کنی
با کسی زندگی کن که بدون اون نمیتونی زندگی کنی
- پست: 440
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۸, ۲:۳۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 2919 بار
- سپاسهای دریافتی: 2347 بار
Re: التــمـــاس دعـــا از طرف دختر خسته
عزیزم واقعا ناراحت شدم نمیدونم چی بگم . خیلی سخته .خدا به مامان و بابات صبر بده .واقعا متاثر شدم . خدا رحمتش کنه .
[COLOR=#92d050]
زندگی ، جیرهء مختصریست ؛ مثل یک فنجان چای
؛ [COLOR=#000000]و کنارش عشق است ، مثل یک حبهء قند. زندگی را با عشق ، نوش جان باید کرد . سهراب سپهری
زندگی ، جیرهء مختصریست ؛ مثل یک فنجان چای
