اگه يادتون باشه زمستون سال قبل شبکه دو يه سريال به اسم «پيله هاي پرواز» نشون مي داد
که من آهنگ تيتراژ پايانيش رو خيلي دوست داشتم و هميشه گوش مي کردم. يه روز به سرم
زد که تو اينترنت سرچ کنم ببينم اين آهنگ جايي هست يانه. ديدم آدرس سايت سنترال کلابز رو آورد.
من خواستم از بخش داونلود آهنگ رو دريافت کنم که گفت بايد عضو بشيد.
منم گفتم:«اه...اين سايت ها هم همشون مي خوان به اين روش عضو جمع کنن.» البته بعدها
پيشمون شدم! به هر ترتيب عضو شدم و آهنگ رو دريافت کردم و کلي هم لذت بردم.
يه روز تو انجمن ... بودم که ديدم آقا رضاي گل رو به خاطر يکسري مسائل بي ارزش از فروم اخراج کردند
من هم که از قديم نديم با رييس سايت پدر کشتگي داشتم(!) بعد از خالي کردن کل عقده هاي اون مدت
و دفاع شديد از آقا رضا اونجا رو ترک کردم و از مديريت عزل شدم و بعد آقا رضا به من PM زد که بابا يه جاي
با صفايي هست ميون يکي از باغ هاي اينترنت که مطالب جالبي مي توني اونجا بزني تو رگ! منم گفتم
که بابا، چه جالب که من قبلاً هم عضو بودم. اين اتفاق رو به فال نيک گرفتم و اومدم تا در معيت رضاخان (!)(اشتباه نشه!)
دويومين کاربر فعال هوافضا باشم...يه مدت جو ما رو گرفت و به شدت فعاليت کرديم اما بعد همون داستان
فواره بلند مي شود و به زمين مي خورد براي ما پيش اومد که مانع شد ديگه به اون شدت به فعاليت ادامه
بديم. فکر کنم خيلي سرتون رو دردآوردم، ولي داستان جالبي بود...
جداي از اين شوخي ها، من هيچ فرومي رو به صميمت و صفاي اين فروم نديدم...و البته به مديريت مدير
واقعاً مدبري مثل مهدي خان و بقيه مديران...خود من که اصلاً از مديريت خودم راضي نيستم و بي تعارف
مي گم که در قبال وظيفه مديريتم کار خاصي انجام ندادم...
اگر بگن تابستان خود را چگونه گذرانديد مي نويسم شب و روز تو Central Clubs بودم!!!!



اين بود انشاي ما

