
قرآن معجزه جاویدان پیامبر اسلام و سند زنده و برهان اثبات رسالت و حقانیت ارتباط او با خدا است.
قرآنتنها معجزه ماندگار و حاضر در زمان ماست كه گواه همیشه صادق و راهنمایانسانها میباشد. نه پیش از بعثت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ كسیاثری همانند قرآن آورده و نه بعد از بعثت كسی را یارای برابری با آن وآفرینش اثری همانند قرآن بوده است.
سیر جاودانگی اعجاز قرآن ایناست كه اسلام ـ برخلاف ادیان پیشین ـ آئینی است همیشگی و به زمان یا مكانخاصی محدود نیست، معجزه آن نیز نباید محدود به زمان و مكان معینی باشد چراكه محدود بودن معجزه سبب خواهد شد كه نسلهای آینده شاهد معجزهای كه گواهدین حق باشد نباشند.
معجزه
در تعریف معجزه میگوید: «معجزه یا آیه معجزه (به حسب اصل تسمیه)چنان كه از لفظش پیداست امر خارق العادهای است كه برای اثبات حق و مقارنتحدی (دعوت به مقابله) تحقق پیدا میكند. چنان كه قرآن كریم از جماعتی ازانبیاء عظام نقل نموده... و چنان كه خود قرآن كریم نیز در مقام اثباتحقانیت خود (كه كلام خداست) تحدی میكند و همراه با ادعای نبوت و رسالتباشد.[SUP]1[/SUP] در نتیجه معجزه دارای چهار ویژگی است:
1. كار شگفت و فوق العادهای كه به كلی از توانایی بشر حتی نوابغ آن خارج است.
2. به عنوان سندی بر حقانیت مدعی رسالت باشد.
3. همراه با «تحدی» یعنی دعوت به معارضه و مقابله باشد.
4. قابل تعلیم و تعلم نباشد و مغلوب عوامل دیگر نگردد.
قرآندر هفت آیه از سورههای مختلف، خود را به عنوان یك معجزه الهی معرفی كرده،و منكران را به شیوههای گوناگون مورد تحدی قرار داده و آنان را به مبارزهطلبیده است و به آنان اعلام میكند كه اگر معتقد به این آیات زائیده فكر واندیشه بشر است. شما هم بشر هستید، اندیشه دارید در میان شما ادیبان وسخندانان چیره دستی وجود دارد، شما هم آیاتی همانند این آیات بیاورید اینآیات با انواع سخنان تحریك آمیز آنان را به مقابله و معارضه فرا میخواهد.
در آیهای میفرماید:
«قُلْ لَئِنِاجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَاالْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍظَهِیراً»
؛ بگو اگر همه انسانها و پریان اجتماع كنند كه همانند این قرآن بیاورند نخواهند آورد، هر چند یكدیگر را در این كار پشتیبانی .[SUP]2[/SUP]
و در آیهای دیگر به آوردن سوره[SUP]3[/SUP] و یا یك سوره[SUP]4[/SUP] مانند آن دعوت میكند.
ابعاد اعجاز قرآن
اندیشمندان به خوبی دریافتهاند كه قرآن از ابعاد مختلف و متعدد معجزه است[SUP]5[/SUP] و هر روز جنبههای تازهای نیز از اعجاز قرآن روشن میشود.
سهلو ممتنع بودن قرآن در هر یك از ابعاد اعجازی آن قابل بررسی و تأمل است كهدر این مقاله به طور مختصر، از دو بعد ادبی (فصاحت و بلاغت) و محتواییقرآن به این مسأله میپردازیم:
سهلو ممتنع بودن اعجاز قرآن در همین جا ظاهر میشود، قرآن با این كه از همینحروف الفبا میباشد، در عین حال بشر از ساختن جملاتی در ضمن سورهای ویا... مانند قـرآن عاجـز است، آری قرآن بنـای بسیار عظیـم و پیچیدهای استاز مصالـح چنین كوچك
1. فصاحت و بلاغت:
نظر فصاحت و بلاغت یعنی زیبایی ظاهر عمق باطن، متانت و عفت بیان صراحتو قاطعیت، گستردگی مفاهیم و هماهنگی لفظ و معنی به گونهای است كه در قبلاز آمدن اسلام و بعد از آن هیچ شعر یا خطبه و كلام عربی به پایه آن نرسیدهاست و بعد از گذشت 14 قرن با این كه حروفی كه مواد سخن را تشكیل میدهند،در اختیار همگان است و همه در كیفیت كاربرد و ابراز سخن و ساختن جملهآزادند، كسی نظیر آن را نیاورده و آنان كه تصمیم به مبارزه گرفتهاند ازقبیل مسیلمه، عیهله، طلیحه، سجاح، نضر بن حارث، ابن مقفع، ابن راوندیمتنبّی، و ابوالعلاء معری[SUP]6[/SUP] خود را ذلیل ساختهاند.
سهل وممتنع بودن اعجاز قرآن در همین جا ظاهر میشود، قرآن با این كه از همینحروف الفبا میباشد، در عین حال بشر از ساختن جملاتی در ضمن سورهای ویا... مانند قرآن عاجز است، آری قرآن بنای بسیار عظیم و پیچیدهای است ازمصالح چنین كوچك.[SUP]7[/SUP]
نوعی از بزرگان تفسیر پذیرفتهاند كهقرآن در بلاغت و اسلوب معجزه است نه هر كلمهای از كلمههای آن... ناتوانیبشر در پدید آوردن سورهای همانند قرآن با توانایی وی در پدید آوردنآیهای همانند آن یا آن چه در حد یك آیه است منافات ندارد و این امری استممكن و از میان مسلمانان هیچ كس مدعی محال بودن این امر نشده است.
درقرآن هم تحدی به آوردن آیه همانند قرآن نكرده است. این است كه قرآن هم سهلاست یعنی مصالح و كلمات در اختیار بشر است و هم ممتنع است یعنی بشر ازساختن سورهای حتی به مانند سوره «الكوثر» و یا سوره «والعصر» عاجز است.[SUP]8[/SUP]
. اعجاز در محتوا:

قرآندر محتوای خود نیز برخوردار از معجزه است و بشر در فهم محتوای آن نیزگرفتار «سهل و ممتنع» بودن است، از طرفی ظاهر آن را همگان میفهمند، وامّا باطن آن برای هر كس باز و گشاده نیست.
استاد مصباح در اینزمینه میگوید: «هر چند قرآن به لسان بلیغ و آشكار نازل شده است تا مردمبفهمند و بدان عمل كنند، لكن چنان نیست كه عمق معارف آن برای همگان در یكسطح باشد... قرآن دریای عمیق و بیكرانی است كه هر كس به مقدار توانایی وقدرت شناوری خود از آن گوهر معرفت صید میكند و به مقدار ظرفیت و استعدادخویش از ظواهر قرآن پای فراتر گذاشته به عمق معارف آن راه پیدا میكند واز یك آیه مطالب گوناگونی در طول هم و بدون این كه مطالب مذكور كمترینتعارض و تناقضی با یكدیگر داشته باشند، استفاده میكند و این خود ازمعجزات قرآن كریم است.[SUP]9[/SUP]
نتیجهآن كه قرآن در عین حال كه از حروف الفبا تركیب یافته كه كلمه سازی آن سهلو ساده است ولی تركیبی بسان قرآن در حد یك سوره و...، در توان بشر نیست وهمین طور فهم آن در حالی كه كه در دسترس عموم است، عمق آن دست نیافتنی است
به عنوان مثال قرآن كریم میفرماید:
«یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ»
؛آن چه عموم از واژه «فقر» میفهمند نیازمندی در امر معاش است، ولی با دقتفقر و نیازمندی انسان را به خداوند فراتر از خوراك و پوشاك و بهداشت وامكانات مادی مییابیم، ما فقیر مطلقیم یعنی فقیر بالذات هستیم و خداوندغنی بالذات. معنای سوم این است كه بگوییم انسانها نه تنها در اصل وجودفقیر و نیازمندند بلكه عین نیاز و سراپا احتیاج هستند وجود و هستی انسانعین ربط به خدای متعال است، این معنای سوم از حد فهم عادی خارج است.
در عین حال تفسیرهای سه گانه و غیر آن در طول یكدیگرند و هیچ تنافی با همدیگر ندارند.[SUP]10[/SUP]
وبطنهای دیگری هم دارد كه بشری عادی به آن دسترسی ندارد، چنان كه امامباقر ـ علیه السّلام ـ فرمود: «ان للقرآن بطناً و للبَطنِ بطن و لهُ ظهرٌو للظهر ظهرٌ یا جابر و لیس شیء ابعدُ من عقول الرجال من تفسیر القرآن...و هو كلامٌ متصلٌ ینصرفُ علی وجوهٍ»؛ براستی قرآن دارای باطنی است و آنباطن نیز باطنی دارد و نیز قرآن دارای ظاهری است كه آن ظاهر نیز دارایظاهری است. ای جابر (این نكته را توجه داشته باش كه) عقول مردان عاجزتر ازآن است كه از عهده تفسیر حقیقت و باطن آن برآیند،... قرآن كلام به همپیوستهای است كه قابلیت آن را دارد كه معانی گوناگونی داشته باشد[SUP]11[/SUP] (بدون آن كه این معانی و معارف با یكدیگر كمترین تنافی و تعارض داشته باشد).
وهمین طور قرآن از جهت علمی، خبرهای غیبی آینده و.... دارای اعجاز است كهسهل و ممتنع بودن آن در هر یك از این جهات قابل بررسی است كه در این مختصرنمیگنجد.
نتیجه آن كه قرآن در عین حال كه از حروف الفبا تركیبیافته كه كلمه سازی آن سهل و ساده است ولی تركیبی بسان قرآن در حد یك سورهو...، در توان بشر نیست و همین طور فهم آن در حالی كه كه در دسترس عموماست، عمق آن دست نیافتنی است.
نویسنده: سید جواد حسینی
شکوری_گروه دین و اندیشه تبیان
[HR]
[1] . علامه سید محمد حسین طباطبایی، اعجاز از نظر عقل و قرآن، مركز بررسیهای اسلامی، بیتا، ص 4.
[2] . اسراء، 88.
[3] . هود، 13.
[4] . بقره، 23 و 24.
[5]. ر.ك: المیزان، علامه طباطبایی، تهران، دار الكتب الاسلامیه، ج 1، ص 62؛و ر.ك: ناصر مكارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الاسلامیه، ج 9،ص 293.
[6] . خرمشاهی، دانش نامه قرآن، ج 1، ص 257، به نقل از مجله مبلغان، ذی حجه 1423، شماره 38، ص 87.
[7] . تفسیر نمونه، همان، ج 7، ص 65.
[8]. ر.ك: المیزان، همان، ج 1، ص 60، ذیل آیه 23 بقره؛ و ر.ك: آیت اللهخویی، تفسیر البیان، مقدمه كتاب، و شیخ طوسی، تمهید الاصول.
[9] . استاد محمد تقی مصباح یزدی، قرآن در آیینه نهج البلاغه، مؤسسه آموزشی امام خمینی، چ اول، 1379، ص 71 ـ 72.
[10] . ر.ك: همان، ص 72 ـ 73. (با تلخیص)
[11] . محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج 92، ص 91.
[External Link Removed for Guests]
