پاورپوینت های زیبا و پر معنا

[RAHVAR]

توی دنیای کامپیوتر و صفر و یک که وقت آنچنان سریع میگذرد که حتی فراموش میکنیم که استراحت کنیم
یکی از سرگر می های خیلی از افراد دیدن پاورپوینت های زیبایی هست
دیدم اگر یک تاپیک داشته باشیم که پاور پوینت های زیبا را در یک تاپیک جمع اوری کنیم خیلی خوب میشه.
از همه دوستان در خواست میکنم که از این جور چیزا اگر دارند در این تاپیک قرار دهند.
( مردم بابا این فرهنگستان ادب چه میکنه هی بگیم پاور پوینت شنیدم تو کتابهای درسی بهش میگن : ارائه مطلب)






فاصله و فریاد



Please Login or Register to see this code








بهترین لحظات زندگی


Please Login or Register to see this code



برای مادرم



Please Login or Register to see this code



قورباغه های زخمی



Please Login or Register to see this code

[RAHVAR]

منبع : هشت بهشت

Please Login or Register to see this code



خاک


سر تا پاي خودم‌ را كه‌ خلاصه‌ مي‌كنم، مي‌شوم‌ قد يك‌ كف‌ دست‌ خاك‌ كه‌ ممكن‌ بود يك‌ تكه‌ آجر باشد توي ديوار يك‌ خانه، يا يك‌ قلوه‌ سنگ‌ روي شانه يک کوه، يا مشتي سنگ‌ريزه، تهِ‌تهِ‌ اقيانوس؛ يا حتي خاك‌ يك‌ گلدان‌ باشد؛ خاك‌ همين‌ گلدان‌ پشت‌ پنجره ....

دانلود

Please Login or Register to see this code




قاشق ها



فردي از پروردگار درخواست نمود تا بهشت و جهنم را به او نشان دهد


دانلود

Please Login or Register to see this code





کرگدنها هم عاشق می شوند



یک کرگدن جوان, داشت تنهایی توی جنگل می رفت. دم جنبانکی که همان اطراف پرواز میکرد, او را دید و از او پرسید که چرا تنهاست؟


دانلود


Please Login or Register to see this code

[RAHVAR]

عنکبوت


مردي در جهنم بود كه فرشته‌اي براي كمك به او آمد و گفت: «من به فرمان خدا، تو را نجات مي‌دهم؛ براي اينكه تو روزي كاري نيك انجام داده‌اي. فكر كن ببين آن را به خاطر مي آوري يا نه؟»...

Please Login or Register to see this code




نوح و کشتی‌اش




و خداوند فرمود: درود بر نوح در میان جهانیان! و این گونه نیکوکاران را پاداش می‌دهیم




Please Login or Register to see this code








ما اتاقی برای تو نداریم




دلم را سپردم به بنگاه دنیا

و هی آگهی دادم اینجا و آنجا



Please Login or Register to see this code

[RAHVAR]

تقدیم به دوستان
اولی پاوپوینت نیست
كودكي


ما سه چيز را در دوران كودكي جا گذاشته ايم:شادماني بي دليل، دوست داشتن بي دريغ، كنجكاوي بي انتها


[External Link Removed for Guests]














معجزۀ باران



فصل خشکسالی بود. مدتی بود که رنگ باران را ندیده بودیم. پرندگان، محصولات کشاورزی و... همه در حال از بین رفتن بودند. اگر به زودی باران نمی‌بارید، ممکن بود همه چیزمان را از دست بدهیم.
آن روز پسر 6 ساله‌ام را درحالی‌که به سمت جنگل می‌رفت دیدم. طوری قدم برمی‌داشت مثل این‌که هدف مهمی دارد ...


دانلود
Please Login or Register to see this code




خواربار فروش





زنی با لباس های کهنه و مندرس و نگاهی مغموم وارد خواربار فروشی محلّه شد و با خجالت به صاحب مغازه گفت که شوهرش بیمار است و نمیتواند کار کند و شش بچه اش بی غذا مانده اند و از او خواست کمی خواربار به او بدهد تا وقتی کاری پیدا کرد قرض خود را ادا کند ...


دانلود
Please Login or Register to see this code