***داستان ولنتان***

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

ارسال پست
Old Moderator
Old Moderator
نمایه کاربر
پست: 941
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۸۵, ۲:۴۱ ب.ظ
محل اقامت: شیراز
سپاس‌های ارسالی: 10 بار
سپاس‌های دریافتی: 80 بار
تماس:

***داستان ولنتان***

پست توسط Elahe »

كلمه ولنتاين در اصل به معنى فردى بود كه نامش از جعبه مخصوص بيرون مى آمد و به عنوان محبوب برگزيده مى شد. اين روند تا سال هاى ۱۵۰۰ ميلادى ادامه داشت. حدود سال ۱۵۳۳ ولنتاين به قطعه كاغذ تا شده اى گفته مى شد كه نام محبوب روى آن نوشته شده بود. پس از سال ۱۶۱۰ هديه اى بود كه به اين فرد خاص داده مى شد و از سال ۱۸۲۴ به شعر، نامه يا قطعه ادبى بدل شد كه براى محبوب نوشته مى شد. اگرچه ولنتاين هر سال روز ۱۴ فوريه جنش گرفته مى شود، اما اصل آن به جشن رومى ها به نام لوپركاليا بازمى گردد كه در ۱۵ فوريه برگزار مى شد. در اين جشن حاصل خيزى و بارورى گرامى داشته مى شد. ارتش رومى ها در آن زمان كشورها را از لحاظ اجتماعى و طبيعى مورد تاخت و تاز قرار مى داد. هنگامى كه رومى ها به فرانسه حمله كردند فستيوالى به راه انداختند كه در آن پسران رومى نام دختران رومى را از يك گلدان بيرون مى كشيدند تا همسرشان شود و سپس آن جفت در روز فستيوال هدايايى ردوبدل مى كردند. اين جشن مربوط به مشركين بود بنابراين در سال ۴۶۹ ميلادى پاپ گلاسيوس تصميم گرفت به آن رنگ و بوى مسيحيت ببخشد و اعلام كرد كه از حالا به بعد اين جشن به افتخار سن ولنتاين برگزار خواهد شد. سن ولنتاين رومى جوانى بود كه به دست امپراتور كلوديوس دوم كشته شد. گفته مى شود مرگ او به دليل كنار نگذاشتن مسيحيت بود و در ۱۴ فوريه ۲۷۰ ميلادى اتفاق افتاد. اما چرا سن ولنتاين كشته شد؟ در افسانه ها آمده كه در قرن سوم پس از ميلاد امپراتور كلاديوس دوم نمى خواست كه هيچ يك از سربازانش عاشق كسى شوند و ازدواج كنند چرا كه فكر مى كرد همسر و خانواده توجه سربازان را از وظيفه شان نسبت به او منحرف مى كند و گاهى اوقات باعث مى شود كه مردان اصلا در جنگ شركت نكنند. امپراتور به سربازان بيشترى نياز داشت پس ازدواج كردن را غير قانونى اعلام كرد و هركس كه مراسم عقد را برگزار مى كرد بايد كشته مى شد. گفته مى شود سن ولنتاين از دستور منع ازدواج سرپيچى مى كرد و جوانان را در خفا به عقد هم درمى آورد، اما او را پيدا كردند و كشتند. داستان ديگرى مى گويد كه مردى به نام ولنتاين به خاطر كمك به مسيحيان آزار ديده در زندان بود. ولنتاين زندانبان خود را به مسيحيت فراخواند و او و تمام خانواده اش را مسيحى كرد. زندانبان دختر نابينايى هم به نام جوليا داشت كه ولنتاين به او دلبسته شد و البته بينايى او را هم شفا داد. اما پيروزى با عشق نبود. صبح روز اعدام، ولنتاين نامه اى به جوليا نوشت و آن را «از طرف ولنتاين تو» امضا كرد.
در ايتاليا هم در قرون وسطى فستيوال بهاره اى برگزار مى شد كه در آن جوانان مجرد در باغ ها جمع مى شدند و به شعر هاى عاشقانه و موسيقى گوش مى كردند. پس از آن دو به دو در باغ قدم مى زدند. در فرانسه هم همين رسم مدتى اجرا مى شد اما حسادت زيادى برمى انگيخت و مشكلاتى به وجود مى آورد كه اين رسم را از ادامه بازداشت. رسم كشيدن نام «ولنتاين» يا محبوب در انگلستان قرن ها ادامه داشت حتى وقتى كه اشغال رومى ها به پايان رسيد. مردان جوان در انگلستان نام تمام زنان جوان را روى تكه هاى كاغذ مى نوشتند، آنها را تا مى كردند و در كاسه اى مى ريختند. مردان جوان مى بايست با چشم بسته نامى را از كاسه بيرون مى كشيدند. نام دخترى بيرون مى آمد و به اين معنا بود كه دختر براى يك سال آينده «ولنتاين» او بود. همين فستيوال به گونه ديگرى هم برگزار مى شد: دو رومى جوان كه توسط كشيش تبرك شده بودند شلاق چرمى از پوست بز به دست مى گرفتند و در خيابان ها مى دويدند. شلاق چرمى فبروا ناميده مى شد كه كلمه لاتين آن فبرواتيو و معنى آن اهتزاز شلاق مقدس است. اين كار براى تطهير انجام مى شد. كلمه February كه هم اكنون به كار مى بريم هم از همين ريشه است. آنها اعتقاد داشتند اگر اين شلاق به زنى برخورد كند او بهتر مى تواند بچه به دنيا بياورد. اين موضوع باز هم بارورى را تداعى مى كند. براساس افسانه ها، آنها اين كار را به افتخار فونوس ايزد جنگل و كشتزارها انجام مى دادند كه شبيه به خداى يونانى، پن است. اكنون ماه فوريه براى اكثر ما برابر با بهار نيست و در خيلى جاها در اين ماه روى زمين پوشيده از برف است. رومى ها جشن لوپركاليا در روز چهاردهم و روز ولنتاين در پانزدهم فوريه را درهم آميختند كه هفت هفته پس از انقلاب زمستانى بود و پيشرفت زمستان به سوى بهار را نشان مى داد. در قرون وسطى فكر مى كردند پرندگان روز چهاردهم فوريه جفت انتخاب مى كنند بنابراين، اين روز قرن ها به عنوان روز رسمى جفت يابى به شمار مى آمد. افسانه ديگر درباره روز ولنتاين نه به رومى ها بلكه مربوط به نروژى ها است. نروژى ها سن گالانتينى داشتند كه به معنى «عاشق زن ها» است. در زبان انگليسى «گ» نروژى مانند «و» تلفظ مى شود و صداى آن «ولنتاين» مى شود نروژى ها عقيده دارند سن گالانتين آنها بخشى از تاريخ روز سن ولنتاين امروزى است. اما فرانسوى ها هم عقيده دارند كلمه ولنتاين از كلمه گالانتين مى آيد كه به معنى عشاق است.
كليساى كاتوليك روم تمام سعى خود را براى تحريم اين فستيوال بارورى و همسريابى كرد. با اين حال اين رسم در جوامع باقى ماند، كليسا هم از مبارزه با آن دست برداشت و تصميم گرفت آن را به روز مقدس مسيحى براى سن ولنتاين بدل كند. بنابراين در سال ۱۶۶۰ چارلز دوم به طور رسمى روز ولنتاين را در جامعه انگليس رواج داد. به همين دليل انگلستان نخستين كشورى است كه چاپ كارت تبريك به خصوص آنها كه عشق، تحسين، دلباختگى و ساير احساسات را نشان مى دادند شروع كرد. روز سن ولنتاين ۱۶۲۹ از طريق پاك دينان به آمريكا رفت ولى در آنجا هم با مخالفت بعضى از بزرگان كليسا مواجه شد. اما عشق پيروز شد و كليسا نتوانست مانع عشق و احساسات شود. حدود يكصد سال گذشت تا نخستين كارت ولنتاين در آمريكا به وجود آمد. مارجرى بروز (از انگلستان) قديمى ترين كارت ولنتاين شناخته شده را در سال ۱۴۷۷ به جان پاستون فرستاده است. براى ولنتاينى كه زمانى به معنى «محبوب» بود و بعد نماينده «پيام عشق» شد. ساموئل پپيز در ۱۴ فوريه ۱۶۶۷ در دفتر خاطراتش شرح داده كه يك جور ولنتاين از همسرش دريافت كرده است. ولنتاين او يك برگ كاغذ آبى بود كه نام همسرش با حروف طلايى در آن نوشته شده بود و جد ولنتاين هاى بعدى به شمار مى رفت. اما خيلى طول كشيد تا اين رسم فراگير شود. يكصد سال طول كشيد كه گذاشتن نامه عاشقانه ولنتاين در درگاهى خانه محبوب متداول شد. اگرچه كليساى كاتوليك به خودى خود از ولنتاين به هيجان نيامد، اما اين رسم به تدريج در كشور هاى كاتوليك رواج يافت. جاى تعجب است كه ولنتاين ها به وسيله راهبه ها درست مى شد كه يك قلب تورى و تزئين شده با نقاشى گل و طرح كوپيدون [در اساطير رومى رب النوع عشق] يا فرد مذهبى مقدس ديگرى در وسط آن بود. هداياى ولنتاين هميشه به صورت قلب هايى كه امروز مى شناسيم نبودند. بيشتر آنها «پاكت هاى كاغذى» بودند و تا مى شدند. پست كردن آنها هم گران درمى آمد پس پاكت ها را تا مى كردند و با موم مهر مى كردند!
 [FONT=Tahoma,sans-serif]اگر کسی احساس کند که در زندگیش هیچ اشتباهی را نکرده است، به این معنی است که هیچ تلاشی در زندگی خود نکرده.  
 [FONT=Tahoma,sans-serif]If someone feels that they had never made a mistake in their life, then it means they had never tried a new thing in their life  
Old Moderator
Old Moderator
نمایه کاربر
پست: 1468
تاریخ عضویت: شنبه ۶ اسفند ۱۳۸۴, ۹:۳۰ ب.ظ
محل اقامت: تهران. شهرک اکباتان
سپاس‌های ارسالی: 4 بار
سپاس‌های دریافتی: 186 بار

پست توسط ARMIN »

سلام
elahe خانم
اين مطلب قبلا در اينجا قرار گرفته بود.
Don't play games with the ones who love you
Major
Major
نمایه کاربر
پست: 665
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۸۵, ۱۲:۱۶ ب.ظ
سپاس‌های دریافتی: 20 بار

پست توسط Admiral »

چه جالب من چيز ديگه اي فكر مي كردم :smile:
my GF kill me if I speak with U
Major
Major
نمایه کاربر
پست: 437
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۵, ۸:۱۸ ب.ظ
محل اقامت: تهران
سپاس‌های ارسالی: 17 بار
سپاس‌های دریافتی: 19 بار

پست توسط akhmail »

elahe, ممنون كارتون عالي بود.
بيستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد.
Old Moderator
Old Moderator
نمایه کاربر
پست: 941
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۸۵, ۲:۴۱ ب.ظ
محل اقامت: شیراز
سپاس‌های ارسالی: 10 بار
سپاس‌های دریافتی: 80 بار
تماس:

پست توسط Elahe »

akhmail, خواهش ميکنم :)
 [FONT=Tahoma,sans-serif]اگر کسی احساس کند که در زندگیش هیچ اشتباهی را نکرده است، به این معنی است که هیچ تلاشی در زندگی خود نکرده.  
 [FONT=Tahoma,sans-serif]If someone feels that they had never made a mistake in their life, then it means they had never tried a new thing in their life  
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”