*** تبریک ولادت حضرت مهدی (عج) ***
مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

- پست: 1885
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۸, ۶:۳۱ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 588 بار
- سپاسهای دریافتی: 2859 بار
*** تبریک ولادت حضرت مهدی (عج) ***
[COLOR=#0f243e]فرا رسیدن نیمه شعبان و ولادت یگانه منجی عالم بشریت ، حضرت مهدی (عج) را به تمام شما عزیزان در سنترال کلوپ تبریک عرض می کنم.
[img]http://www.beiragh.com/images/1006.jpg[/img]

- پست: 1885
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۸, ۶:۳۱ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 588 بار
- سپاسهای دریافتی: 2859 بار
Re: *** تبریک ولادت حضرت مهدی (عج) ***
جسارتاً تاپیک رو دوباره بالا میارم.
دوستان لطفاً در این تاپیک یک پست بدید تا هم تا پیک بالا بمونه هم به هموطناتون تبریک گفته باشید و باعث خوشحالی همدیگه بشید.

دوستان لطفاً در این تاپیک یک پست بدید تا هم تا پیک بالا بمونه هم به هموطناتون تبریک گفته باشید و باعث خوشحالی همدیگه بشید.

[img]http://www.beiragh.com/images/1006.jpg[/img]

- پست: 2732
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۵ مرداد ۱۳۸۵, ۱۰:۳۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 12804 بار
- سپاسهای دریافتی: 4580 بار
Re: *** تبریک ولادت حضرت مهدی (عج) ***
کسی گفت، چنین گفت، سفر سنگین است
باد با قافله دیری است که سرسنگین است
گفت، با زخم جگرکاه قدم باید سود
بر نمکپوش ترین راه قدم باید سود
گفت، ره خون جگر میدهد امشب همه را
آب در کاسهی سر میدهد امشب همه را
سایهها گزمهی مرگند، زبان بربندید
بار دزدان به کمینند سبکتر بندید
مقصد آهسته بپرسید، کسان میشنوند
پر مگویید که صاحب قفسان میشنوند
گردباد است که پیچیده به خود میخیزد
از پس گردنهی کوه احد میخیزد
نه تگرگ است، که آتش ز فلک میجوشد
ور ز خشکای لب رود، نمک میجوشد
زندهها از تف لبسوز عطش، دود شده
مردهها در نفس باد، نمکسود شده
دشت سر تا قدم از خون کسان رنگین است
و کسی گفت، چنین گفت، سفر سنگین است
خستهای گفت که زاریم، ز ما در گذرید
هفت سر عائله داریم، ز ما درگذرید
گفت، گفتند و شنیدم گذر پر عسس است
تا نمکسود شدن فاصله یک جیغ بس است
چیست واگرد سفر، جز دل سرد آوردن؟
سر بیدردسر خویش به درد آوردن
پای از این جاده بدزدید که مه در پیش است
فتنهی مادر فولادزره در پیش است
پای از این جاده بدزدید، سلامت این است
نشنیدید که گفتند سفر سنگین است؟
و چنان رعد شنیدم که دلیری غرید
نه دلیری، که از این بادیه شیری غرید
گفت، فریادرسی گر نبود، ما هستیم
نه بترسید، کسی گر نبود، ما هستیم
گفت، ماییم ز سر، تا به شکم محو هدف
خنجری داریم، بیتیغه و بیدسته به کف
نصف شب خفتن ما، پاس دهیهای شما
بعد از آن، پاسدهیهای شما، خفتن ما
الغرض ماییم بیداردل و سرهشیار
خنجر از کف نگذاریم، مگر وقت فرار...
و کسی گفت، بخسبید، فرج در پیش است
کربلا را بگذارید که حج در پیش است
گفت، ایام برات است، مبادا بروید
وقت ذکر و صلوات است، مبادا بروید
گفت، ما از حضراتیم، به ما تکیه کنید
مستجاب الدعواتیم، به ما تکیه کنید
گفت، جنگ و جدل از مرد دعا مپسندید
ریگ در بغض فروهشتهی ما مپسندید
بنشینید که آبی ز فراتی برسد
شاید از اهل کرم خمس و زکاتی برسد
سفره باید کرد ... اما علم رفتن را
روضه باید خواند تا آب برد دشمن را
الغرض در همهی قافله یک مرد نبود
یا اگر هم بود، شایستهی ناورد نبود
همه یخهای جهان را، همه را سنجیدیم
مثل دلهای فرومردهی ما سرد نبود
رنج اگر هست، نه از جاده، که از ماندنهاست
ورنه سرباخته را زحمت سردرد نبود
آه از آن شب، شب عصیان، که در این تنگآباد
غیر آواز گرهخوردهی شبگرد نبود
آه از آن پیکار، کز هیبت دشمن ما را
طبل و سرنا و رجز بود و هماورد نبود
یادگار - آن علم سوخته - را گم کردیم
آخرین آتش افروخته را گم کردیم
درِ هفتاد رقم بتکده واشد از نو
چارده کنگرهی طاق، بنا شد از نو
آنچه آن پیر فروهشت، جوانان خوردند
گله را گرگ ندزدید، شبانان خوردند
بس که خمیازه گران گشت، وضو باطل شد
جاده هم از نفس خستهی ما منزل شد
باز ماییم و قدمسای به سرگشتنها
مثل پژواک، خجالتکش برگشتنها
از خم محوترین کوچه پدیدار شده
و به خال لبت ای دوست! گرفتار شده
یا محمد! نفسی سوخته در دل داریم
آتشی سرخ و برافروخته در دل داریم
یا محمد! شررآلودهی عصیان ماییم
تشنهتر، خشکتر از ریگ بیابان ماییم
یا محمد! همه جز پوچی تکرار نبود
چارده قرن علم بود و علمدار نبود
یا محمد! شب طوریم، برآی از پس ابر
چشمراهان ظهوریم، برآی از پس ابر
و کسی گفت : چنین گفت، کسی میآید
مژده ای دل! که مسیحا نفسی میآید
ما یقین داریم آن سوی افق مردی هست
مرد اگر هست، بدانید که ناوردی هست
ما نه مرداب، که جوییم، بیا برگردیم
و نمکخوردهی اوییم، بیا برگردیم
نه در این کوه، صدای همگان خواهد ماند
آنچه در حنجرهی ماست، همان خواهد ماند
خسته منشین که حدیبیه حنینی دارد
عاقبت صلح حسن، جنگ حسینی دارد
دشنه بردار که بر فرق کسان باید کوفت
و قفس بر سر صاحبقفسان باید کوفت
هرزه هر بته که رویید، به داسش بندیم
گرد خود هر که بچرخید، به حراسش بندیم
سفر دشت غریبی است، نفس تازه کنیم
آخرین جنگ صلیبی است، نفس تازه کنیم
زخم واماندهی خصم است و نمکدان شما
ای جوانان عجم! جان من و جان شما
کوه، از هیبت ما ریگ روان خواهد شد
و کسی گفت، چنین گفت، چنان خواهد شد
شمع این مرقد اگر هست، همین ما را بس
مذهب احمد اگر هست، همین ما را بس
این شعر زیبا از [External Link Removed for Guests]، شاعر افغانی-ایرانی است
باد با قافله دیری است که سرسنگین است
گفت، با زخم جگرکاه قدم باید سود
بر نمکپوش ترین راه قدم باید سود
گفت، ره خون جگر میدهد امشب همه را
آب در کاسهی سر میدهد امشب همه را
سایهها گزمهی مرگند، زبان بربندید
بار دزدان به کمینند سبکتر بندید
مقصد آهسته بپرسید، کسان میشنوند
پر مگویید که صاحب قفسان میشنوند
گردباد است که پیچیده به خود میخیزد
از پس گردنهی کوه احد میخیزد
نه تگرگ است، که آتش ز فلک میجوشد
ور ز خشکای لب رود، نمک میجوشد
زندهها از تف لبسوز عطش، دود شده
مردهها در نفس باد، نمکسود شده
دشت سر تا قدم از خون کسان رنگین است
و کسی گفت، چنین گفت، سفر سنگین است
خستهای گفت که زاریم، ز ما در گذرید
هفت سر عائله داریم، ز ما درگذرید
گفت، گفتند و شنیدم گذر پر عسس است
تا نمکسود شدن فاصله یک جیغ بس است
چیست واگرد سفر، جز دل سرد آوردن؟
سر بیدردسر خویش به درد آوردن
پای از این جاده بدزدید که مه در پیش است
فتنهی مادر فولادزره در پیش است
پای از این جاده بدزدید، سلامت این است
نشنیدید که گفتند سفر سنگین است؟
و چنان رعد شنیدم که دلیری غرید
نه دلیری، که از این بادیه شیری غرید
گفت، فریادرسی گر نبود، ما هستیم
نه بترسید، کسی گر نبود، ما هستیم
گفت، ماییم ز سر، تا به شکم محو هدف
خنجری داریم، بیتیغه و بیدسته به کف
نصف شب خفتن ما، پاس دهیهای شما
بعد از آن، پاسدهیهای شما، خفتن ما
الغرض ماییم بیداردل و سرهشیار
خنجر از کف نگذاریم، مگر وقت فرار...
و کسی گفت، بخسبید، فرج در پیش است
کربلا را بگذارید که حج در پیش است
گفت، ایام برات است، مبادا بروید
وقت ذکر و صلوات است، مبادا بروید
گفت، ما از حضراتیم، به ما تکیه کنید
مستجاب الدعواتیم، به ما تکیه کنید
گفت، جنگ و جدل از مرد دعا مپسندید
ریگ در بغض فروهشتهی ما مپسندید
بنشینید که آبی ز فراتی برسد
شاید از اهل کرم خمس و زکاتی برسد
سفره باید کرد ... اما علم رفتن را
روضه باید خواند تا آب برد دشمن را
الغرض در همهی قافله یک مرد نبود
یا اگر هم بود، شایستهی ناورد نبود
همه یخهای جهان را، همه را سنجیدیم
مثل دلهای فرومردهی ما سرد نبود
رنج اگر هست، نه از جاده، که از ماندنهاست
ورنه سرباخته را زحمت سردرد نبود
آه از آن شب، شب عصیان، که در این تنگآباد
غیر آواز گرهخوردهی شبگرد نبود
آه از آن پیکار، کز هیبت دشمن ما را
طبل و سرنا و رجز بود و هماورد نبود
یادگار - آن علم سوخته - را گم کردیم
آخرین آتش افروخته را گم کردیم
درِ هفتاد رقم بتکده واشد از نو
چارده کنگرهی طاق، بنا شد از نو
آنچه آن پیر فروهشت، جوانان خوردند
گله را گرگ ندزدید، شبانان خوردند
بس که خمیازه گران گشت، وضو باطل شد
جاده هم از نفس خستهی ما منزل شد
باز ماییم و قدمسای به سرگشتنها
مثل پژواک، خجالتکش برگشتنها
از خم محوترین کوچه پدیدار شده
و به خال لبت ای دوست! گرفتار شده
یا محمد! نفسی سوخته در دل داریم
آتشی سرخ و برافروخته در دل داریم
یا محمد! شررآلودهی عصیان ماییم
تشنهتر، خشکتر از ریگ بیابان ماییم
یا محمد! همه جز پوچی تکرار نبود
چارده قرن علم بود و علمدار نبود
یا محمد! شب طوریم، برآی از پس ابر
چشمراهان ظهوریم، برآی از پس ابر
و کسی گفت : چنین گفت، کسی میآید
مژده ای دل! که مسیحا نفسی میآید
ما یقین داریم آن سوی افق مردی هست
مرد اگر هست، بدانید که ناوردی هست
ما نه مرداب، که جوییم، بیا برگردیم
و نمکخوردهی اوییم، بیا برگردیم
نه در این کوه، صدای همگان خواهد ماند
آنچه در حنجرهی ماست، همان خواهد ماند
خسته منشین که حدیبیه حنینی دارد
عاقبت صلح حسن، جنگ حسینی دارد
دشنه بردار که بر فرق کسان باید کوفت
و قفس بر سر صاحبقفسان باید کوفت
هرزه هر بته که رویید، به داسش بندیم
گرد خود هر که بچرخید، به حراسش بندیم
سفر دشت غریبی است، نفس تازه کنیم
آخرین جنگ صلیبی است، نفس تازه کنیم
زخم واماندهی خصم است و نمکدان شما
ای جوانان عجم! جان من و جان شما
کوه، از هیبت ما ریگ روان خواهد شد
و کسی گفت، چنین گفت، چنان خواهد شد
شمع این مرقد اگر هست، همین ما را بس
مذهب احمد اگر هست، همین ما را بس
این شعر زیبا از [External Link Removed for Guests]، شاعر افغانی-ایرانی است

- پست: 7545
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۲۶ آذر ۱۳۸۷, ۴:۲۰ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 9280 بار
- سپاسهای دریافتی: 22106 بار
Re: *** تبریک ولادت حضرت مهدی (عج) ***
بنام خدا
سلام دوستان
من هم به نوبه خودم تبریک عرض می کنم
انشالله که همه دوستان عاقبت بخیر بشن
باتشکر
سلام دوستان
من هم به نوبه خودم تبریک عرض می کنم
انشالله که همه دوستان عاقبت بخیر بشن
باتشکر

"قرآن"(کلام خدا) ...راه سعادت و خوشبختی.
با عرض پوزش،دیگر در انجمن حضور ندارم،که به پیام ها پاسخ بدم.

- پست: 1258
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۰ دی ۱۳۸۵, ۱۲:۰۱ ق.ظ
- محل اقامت: www.ir-dl.ir
- سپاسهای ارسالی: 2151 بار
- سپاسهای دریافتی: 1069 بار
- تماس:
Re: *** تبریک ولادت حضرت مهدی (عج) ***
در مدح ولىعصر (عج)












[COLOR=Blue]دوستـــــان، آمد بهـــــــــار عيش و فصل كامرانى
[COLOR=Blue]مـــــژده آورده گـــــــل و خواهد ز بلبل مژدگانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]بــــــــاد در گلشن فزون از حد، نموده مُشك بيزى
[COLOR=Blue]ابـــــــر در بستــان، برون از حد نموده دُر فشانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]بــــــــــــرقْ رخشان در فضا چون نيزه سالارِ توران
[COLOR=Blue]رعــــــدْ نــــــالان چون شه ايران ز تير سيستانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]از وصــــــــــــــــــول قطره باران به روى آب صافى
[COLOR=Blue]جلـــــــــوهگــــــر گشته طبقها پر ز دُرهاى يمانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]دشت و صحرا گشته يكسر فرش، از ديباى اخضر
[COLOR=Blue]مـــــــــر درختان راست در بر، جامه هاى پرنيانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]گـــــــــــــوييا گيتى، چراغان است از گلهاى الوان
[COLOR=Blue]سـوسن و نسرين و ياس و ياسمين و استكانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]هم، منــــــــــــزّه طَرْف گلشن از شميم اُقحوانى
[COLOR=Blue]هــــــم، معطّــــر ساحت بستان ز عطر ضيمرانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]ارغــــــــــوان و رُزّ و گل، صحن چمن را كرده قصرى
[COLOR=Blue]فــــرش او سبز و فضـايش زرد و سقفش ارغوانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]وآن شقــــــــــايق، عاشق است و التفات يار ديده
[COLOR=Blue]روى از ايــــــنرو، نيم دارد سرخ و نيمى زعفرانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]لادن و ميمون و شـــاه اِسْپَرغم و خيرى و شب بو
[COLOR=Blue]بردهاند از طـــــــز خوش، گوى سبق از نقش مانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]ژالـــــــــــــــــــه بر لالـــه چو خال دلبران در دلربايى
[COLOR=Blue]نرگس و سنبل چو چشم و زلفشان در دلستانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]وآن بنفشـــــــــه بين، پريشان كرده آن زلف معطّر
[COLOR=Blue]كـــــــــــــــرده دلها را پريشان همچو زلفين فلانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]زيـــــــن سبب بنگر سر خجلت به زير افكنده، گويد
[COLOR=Blue]من كجــــــا و طُـــــــــرّه مشكين و پُرچين فلانى؟
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]عشق بلبل كـــــــــــرده گل را در حريم باغ، بيتاب
[COLOR=Blue]آشكــــــارا گويد از "شهناز" و "شور" و "مهربانى"
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]قمـــــــــــريك "ماهور" خواند، هدهد "آواز عراقى"
[COLOR=Blue]كبكْ صــــــــوت "دشتى" و تيهو "بيات اصفهانى"
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]اين جهـــــــــــــــانِ تازه را گر مردگان بينند، گويند
[COLOR=Blue]اى خداى . . . . . . . .
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]كــــــــى چنين خرّم بهاران ديده چشم اهل ايران؟
[COLOR=Blue]كــــــرده نــــــــــــوروز كهن از نو خيال نوجوانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]يـــــــــــــا خداوند اين بساط عيش را كرده فراهم
[COLOR=Blue]تـــــــا به صــــد عزّت نمايد از ولىاش ميهمانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]حضــــــــــــــــرت صاحب زمان، مشكوة انوار الهى
[COLOR=Blue]مــــــــــــــالك كوْن و مكان، مرآت ذات لامكانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]مظهــــــــــــــر قدرت، ولىّ عصر، سلطان دو عالم
[COLOR=Blue]قــــــــــائم آل محمّـــــــد،مهدى آخــــــــر زمانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]با بقـــــــــــــــاء ذات مسعودش، همه موجود باقى
[COLOR=Blue]بــــــــى لحاظ اقدسش، يكدم همه مخلوق فانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]خوشه چين خرمن فيضش، همه عرشى و فرشى
[COLOR=Blue]ريـــزه خوار خوان احسانش، همه انسى و جانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]از طفيـــــــل هستىاش، هستىّ موجودات عالم
[COLOR=Blue]جـــــــوهـــــرى و عقلى و نامى و حيوانىّ و كانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]شاهـــــــدى كو از ازل، از عاشقان بر بست رُخ را
[COLOR=Blue]بر ســــــــر مهـــــر آمـد و گرديد مشهود و عيانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]از ضيــــــــائش ذرّهاى برخاست، شد مهر سپهرى
[COLOR=Blue]از عطــــــــايش بـــــــــــدرهاى گرديد بدر آسمانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]بهـــــــــــــــــــر تقبيل قدومش، انبيا گشتند حاضر
[COLOR=Blue]بهــــــــر تعظيمش، كمر خم كرد چرخ كهكشانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]گــــــــــــــو بيا بشنو به گوش دل، نداى "اُنظُرونى"
[COLOR=Blue]اى كه گشتى بىخود از خوف خطاب "لَنْ ترانى"
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]عيـــــــــــــد "خُم" با حشمت و فرّ سليمانى بيامد
[COLOR=Blue]كـــــــه نهـــــادم بر سر از ميلاد شه، تاج كيانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]جمعه مــــــــى گويد من آن يارم كه دائم در كنارم
[COLOR=Blue]نيمــــــه شعبـــــــــــان مرا داد عزّت و جاه گرانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]قـــــــــــــــــرنها بايد كه تا آيد چنين عيدى به عالم
[COLOR=Blue]عيــــــــــد امسال از شرف، زد سكه صاحبقرانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]عقل گويد باش خامش، چنـــــد گويى مدح شاهى ؟
[COLOR=Blue]كـــــــه سروده مدحتش حق، با زبان بى زبانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]اى كـــــــه بـــى نور جمالت، نيست عالم را فروغى
[COLOR=Blue]تا بــــــــه كـــى در ظلِّ امر غيبت كبرى ، نهانى؟
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]پــــــــــــــرده بردار از رخ و ما مردگان را جان ببخشا
[COLOR=Blue]اى كـــــــــه قلب عالـــــــم امكانى و جانِ جهانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]تا به كــــــــى اين كافران، نوشند خون اهل ايمان؟
[COLOR=Blue]چنـــــد اين گرگان، كنند اين گوسفندان را شبانى؟
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]تا به كــــــــى اين ناكسان، باشند بر ما حكمرانان؟
[COLOR=Blue]تا كى اين دزدان، كنند اين بى كسان را پاسبانى؟
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]تا به كـــــــــــــــى بر ما روا باشد جفاى انگليسى؟
[COLOR=Blue]آنكه در ظلم و ستم، فرد است و او را نيست ثانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]آنكـــــــه از حرصش، نصيب عالمى شد تنگدستى
[COLOR=Blue]آنكـــــه بــــــر آيات حق رفت از خطايش، آنچه دانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]خـــــــوار كن شاها تو او را در جهان تا صبح محشر
[COLOR=Blue]آنكـــــه مــــــــى زد در بسيط ارض، كوس كامرانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]تا بـــــدانند از خداوند جهان، اين دادخـــــــواهـــى
[COLOR=Blue]تـــــــا ببينند از شه اسلاميان، اين حكمــــــــرانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]حــــــــــوزه علميّه قم را عَلَــــــــــــم فرما به عالم
[COLOR=Blue]تـــــــــــــــــا كند فُلك نجات مسلمين را، بادبانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]بس كـــــــرم كن عمر و عزّت بر "كريمى" كز كرامت
[COLOR=Blue]كــــــــرده بر ايشان چو ابر رحمت حق، دُر فشانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]نيكخــــــــــــــــــــو اهش را عطا فرما، بقاى جاودانى
[COLOR=Blue]بهـــــــــر بدخواهش رسان هر دم، بلاى آسمانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]تا ز فـــــــرط گل، شود شاها زمين چون طرف گلشن
[COLOR=Blue]تــــــا ز فيض فرودين، گردد جهانى چون جنانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]بگـــــــــــذرد بر دوستانت هــــــــــر خزانى چون بهارى
[COLOR=Blue]رو كنـــــــــد بر دشمنانت هر بهارى چون خزانى
























[COLOR=Blue]دوستـــــان، آمد بهـــــــــار عيش و فصل كامرانى
[COLOR=Blue]مـــــژده آورده گـــــــل و خواهد ز بلبل مژدگانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]بــــــــاد در گلشن فزون از حد، نموده مُشك بيزى
[COLOR=Blue]ابـــــــر در بستــان، برون از حد نموده دُر فشانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]بــــــــــــرقْ رخشان در فضا چون نيزه سالارِ توران
[COLOR=Blue]رعــــــدْ نــــــالان چون شه ايران ز تير سيستانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]از وصــــــــــــــــــول قطره باران به روى آب صافى
[COLOR=Blue]جلـــــــــوهگــــــر گشته طبقها پر ز دُرهاى يمانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]دشت و صحرا گشته يكسر فرش، از ديباى اخضر
[COLOR=Blue]مـــــــــر درختان راست در بر، جامه هاى پرنيانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]گـــــــــــــوييا گيتى، چراغان است از گلهاى الوان
[COLOR=Blue]سـوسن و نسرين و ياس و ياسمين و استكانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]هم، منــــــــــــزّه طَرْف گلشن از شميم اُقحوانى
[COLOR=Blue]هــــــم، معطّــــر ساحت بستان ز عطر ضيمرانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]ارغــــــــــوان و رُزّ و گل، صحن چمن را كرده قصرى
[COLOR=Blue]فــــرش او سبز و فضـايش زرد و سقفش ارغوانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]وآن شقــــــــــايق، عاشق است و التفات يار ديده
[COLOR=Blue]روى از ايــــــنرو، نيم دارد سرخ و نيمى زعفرانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]لادن و ميمون و شـــاه اِسْپَرغم و خيرى و شب بو
[COLOR=Blue]بردهاند از طـــــــز خوش، گوى سبق از نقش مانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]ژالـــــــــــــــــــه بر لالـــه چو خال دلبران در دلربايى
[COLOR=Blue]نرگس و سنبل چو چشم و زلفشان در دلستانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]وآن بنفشـــــــــه بين، پريشان كرده آن زلف معطّر
[COLOR=Blue]كـــــــــــــــرده دلها را پريشان همچو زلفين فلانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]زيـــــــن سبب بنگر سر خجلت به زير افكنده، گويد
[COLOR=Blue]من كجــــــا و طُـــــــــرّه مشكين و پُرچين فلانى؟
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]عشق بلبل كـــــــــــرده گل را در حريم باغ، بيتاب
[COLOR=Blue]آشكــــــارا گويد از "شهناز" و "شور" و "مهربانى"
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]قمـــــــــــريك "ماهور" خواند، هدهد "آواز عراقى"
[COLOR=Blue]كبكْ صــــــــوت "دشتى" و تيهو "بيات اصفهانى"
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]اين جهـــــــــــــــانِ تازه را گر مردگان بينند، گويند
[COLOR=Blue]اى خداى . . . . . . . .
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]كــــــــى چنين خرّم بهاران ديده چشم اهل ايران؟
[COLOR=Blue]كــــــرده نــــــــــــوروز كهن از نو خيال نوجوانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]يـــــــــــــا خداوند اين بساط عيش را كرده فراهم
[COLOR=Blue]تـــــــا به صــــد عزّت نمايد از ولىاش ميهمانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]حضــــــــــــــــرت صاحب زمان، مشكوة انوار الهى
[COLOR=Blue]مــــــــــــــالك كوْن و مكان، مرآت ذات لامكانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]مظهــــــــــــــر قدرت، ولىّ عصر، سلطان دو عالم
[COLOR=Blue]قــــــــــائم آل محمّـــــــد،مهدى آخــــــــر زمانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]با بقـــــــــــــــاء ذات مسعودش، همه موجود باقى
[COLOR=Blue]بــــــــى لحاظ اقدسش، يكدم همه مخلوق فانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]خوشه چين خرمن فيضش، همه عرشى و فرشى
[COLOR=Blue]ريـــزه خوار خوان احسانش، همه انسى و جانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]از طفيـــــــل هستىاش، هستىّ موجودات عالم
[COLOR=Blue]جـــــــوهـــــرى و عقلى و نامى و حيوانىّ و كانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]شاهـــــــدى كو از ازل، از عاشقان بر بست رُخ را
[COLOR=Blue]بر ســــــــر مهـــــر آمـد و گرديد مشهود و عيانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]از ضيــــــــائش ذرّهاى برخاست، شد مهر سپهرى
[COLOR=Blue]از عطــــــــايش بـــــــــــدرهاى گرديد بدر آسمانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]بهـــــــــــــــــــر تقبيل قدومش، انبيا گشتند حاضر
[COLOR=Blue]بهــــــــر تعظيمش، كمر خم كرد چرخ كهكشانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]گــــــــــــــو بيا بشنو به گوش دل، نداى "اُنظُرونى"
[COLOR=Blue]اى كه گشتى بىخود از خوف خطاب "لَنْ ترانى"
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]عيـــــــــــــد "خُم" با حشمت و فرّ سليمانى بيامد
[COLOR=Blue]كـــــــه نهـــــادم بر سر از ميلاد شه، تاج كيانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]جمعه مــــــــى گويد من آن يارم كه دائم در كنارم
[COLOR=Blue]نيمــــــه شعبـــــــــــان مرا داد عزّت و جاه گرانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]قـــــــــــــــــرنها بايد كه تا آيد چنين عيدى به عالم
[COLOR=Blue]عيــــــــــد امسال از شرف، زد سكه صاحبقرانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]عقل گويد باش خامش، چنـــــد گويى مدح شاهى ؟
[COLOR=Blue]كـــــــه سروده مدحتش حق، با زبان بى زبانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]اى كـــــــه بـــى نور جمالت، نيست عالم را فروغى
[COLOR=Blue]تا بــــــــه كـــى در ظلِّ امر غيبت كبرى ، نهانى؟
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]پــــــــــــــرده بردار از رخ و ما مردگان را جان ببخشا
[COLOR=Blue]اى كـــــــــه قلب عالـــــــم امكانى و جانِ جهانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]تا به كــــــــى اين كافران، نوشند خون اهل ايمان؟
[COLOR=Blue]چنـــــد اين گرگان، كنند اين گوسفندان را شبانى؟
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]تا به كــــــــى اين ناكسان، باشند بر ما حكمرانان؟
[COLOR=Blue]تا كى اين دزدان، كنند اين بى كسان را پاسبانى؟
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]تا به كـــــــــــــــى بر ما روا باشد جفاى انگليسى؟
[COLOR=Blue]آنكه در ظلم و ستم، فرد است و او را نيست ثانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]آنكـــــــه از حرصش، نصيب عالمى شد تنگدستى
[COLOR=Blue]آنكـــــه بــــــر آيات حق رفت از خطايش، آنچه دانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]خـــــــوار كن شاها تو او را در جهان تا صبح محشر
[COLOR=Blue]آنكـــــه مــــــــى زد در بسيط ارض، كوس كامرانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]تا بـــــدانند از خداوند جهان، اين دادخـــــــواهـــى
[COLOR=Blue]تـــــــا ببينند از شه اسلاميان، اين حكمــــــــرانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]حــــــــــوزه علميّه قم را عَلَــــــــــــم فرما به عالم
[COLOR=Blue]تـــــــــــــــــا كند فُلك نجات مسلمين را، بادبانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]بس كـــــــرم كن عمر و عزّت بر "كريمى" كز كرامت
[COLOR=Blue]كــــــــرده بر ايشان چو ابر رحمت حق، دُر فشانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]نيكخــــــــــــــــــــو اهش را عطا فرما، بقاى جاودانى
[COLOR=Blue]بهـــــــــر بدخواهش رسان هر دم، بلاى آسمانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]تا ز فـــــــرط گل، شود شاها زمين چون طرف گلشن
[COLOR=Blue]تــــــا ز فيض فرودين، گردد جهانى چون جنانى
[COLOR=Blue]
[COLOR=Blue]بگـــــــــــذرد بر دوستانت هــــــــــر خزانى چون بهارى
[COLOR=Blue]رو كنـــــــــد بر دشمنانت هر بهارى چون خزانى













- پست: 2401
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۷ آذر ۱۳۸۷, ۱۱:۰۲ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 29119 بار
- سپاسهای دریافتی: 21533 بار
- تماس:
Re: *** تبریک ولادت حضرت مهدی (عج) ***
سلام




ولادت حضرت صاحب بر همگي مبارك باشه




.
[External Link Removed for Guests][External Link Removed for Guests][External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests][External Link Removed for Guests][External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests][External Link Removed for Guests][External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]




ولادت حضرت صاحب بر همگي مبارك باشه




.[External Link Removed for Guests][External Link Removed for Guests][External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests][External Link Removed for Guests][External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests][External Link Removed for Guests][External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]

- پست: 629
- تاریخ عضویت: جمعه ۶ شهریور ۱۳۸۸, ۹:۲۵ ق.ظ
- محل اقامت: تهران
- سپاسهای ارسالی: 1394 بار
- سپاسهای دریافتی: 2882 بار
- تماس:
Re: *** تبریک ولادت حضرت مهدی (عج) ***







اى سرور و مقتداى خوبان
اى اسم اتَمّ حىّ سبحان
مِهر تو نعیم خلد و رضوان
قهر تو جهنم است و نیران
اى حجّت دین پناه الغوث
سلطان ملک سپاه الغوث
آوازهی عدل و صلح و انصاف
پُلتیک و دروغ باشد و لاف
عزّ و شرف و حقوق انسان
پامال سیاست است و طغیان
هر جا عَلَم فساد برپا است
از روسیه یا از آمریکا است
اى خاتم هشت و چار الغوث
آرام دل فکار الغوث
اى جلوهی حق جمالِ رویت
عالم به فداى تار مویت
بین «لطفى صافى» دلْ افکار
دور از تو به رنج و غم گرفتار
با دشمن آلْ در نبرد است
پیکارگر و شجاع و مرد است
دربند ولاى تو اسیر است
در کوى شما سگى حقیر است
عمرى است که اندر انتظار است
روزش ز فراقْ شامِ تار است
سرشارْ وجودش از امید است
شوقش به لقای تو شدید است
هر چند که پیر و ناتوانم
ز امید وصال تو جوانم
دیدار تو منتهى المرادم
لطفى که غلام خانه زادم
اى قدرت کردگار دریاب
اى قطب جهان مدار دریاب
منبع : [External Link Removed for Guests]








ای چشم من گریان نباش
اینگونه اشک افشان مباش
حیران و سرگردان نباش
در گردش گیتی ،رسد روزی ،به پایان هر غمی
دست نگار
ما داغ دل را گذارد مرهمی.
http://www.centralclubs.com/topic-t78644.html
طلبه جوان دیگری در دفاع از ناموس مردم، چاقو خورد
اینگونه اشک افشان مباش
حیران و سرگردان نباش
در گردش گیتی ،رسد روزی ،به پایان هر غمی
دست نگار
ما داغ دل را گذارد مرهمی.http://www.centralclubs.com/topic-t78644.html
طلبه جوان دیگری در دفاع از ناموس مردم، چاقو خورد

- پست: 830
- تاریخ عضویت: شنبه ۲ تیر ۱۳۸۶, ۱۱:۴۷ ب.ظ
- محل اقامت: باختران
- سپاسهای ارسالی: 309 بار
- سپاسهای دریافتی: 2025 بار
- تماس:
Re: *** تبریک ولادت حضرت مهدی (عج) ***
چو اید ان نگار عالم ارا تجلی می دهد وجه خدارا
سالروز تولد یگانه دادگستر واقعی جهان حضزت صاحب الزمان ارواهنا فدا مهدی موعود بر دوستداران اینده سبز تشیع مبارک باد

سالروز تولد یگانه دادگستر واقعی جهان حضزت صاحب الزمان ارواهنا فدا مهدی موعود بر دوستداران اینده سبز تشیع مبارک باد

که ارتش ایران درجنگ کرد حماسه نبود معجزه بود
یاسرعرفات
وبلاگ من [External Link Removed for Guests]
یاسرعرفات
وبلاگ من [External Link Removed for Guests]

- پست: 583
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۸۶, ۳:۴۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3433 بار
- سپاسهای دریافتی: 3949 بار
Re: *** تبریک ولادت حضرت مهدی (عج) ***
گفته بودم چو بيائي غم دل با تو بگويم
چه بگويم
که غم از دل برود
چون تو بيائي
ولادت ولي عصر و چنين عيد بزرگي را صميمانه به تمامي دوستان تبريك مي گويم.



چه بگويم
که غم از دل برود
چون تو بيائي
ولادت ولي عصر و چنين عيد بزرگي را صميمانه به تمامي دوستان تبريك مي گويم.



- پست: 1258
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۰ دی ۱۳۸۵, ۱۲:۰۱ ق.ظ
- محل اقامت: www.ir-dl.ir
- سپاسهای ارسالی: 2151 بار
- سپاسهای دریافتی: 1069 بار
- تماس:
Re: *** تبریک ولادت حضرت مهدی (عج) ***
گل نرگسم به آن یاس سپید قسمت می دهم، دیگر بیا ...
ای قیامت زمین
رستاخیز آخرین خاک
پشت شکیبمان شکسته است
قامت صبرمان به سمت تاریک خمیدن خزیده است
تا کی؟ تا چند؟ تا کجا تاب آوریم روزگار بی آفتاب را؟...
دریچه ای به سمت سحر بگشا
به یک جرعه آفتاب مهمانمان کن ...
به دمی حیاتمان بخش و این همه دیر پایی شب را مپسند
الّلهمّ عجّل لولیّک الفرج و العافیة و النّصر بالحقّ محمّد و آل محمّد
بابی انت و امّی و نفسی یا مولای یا صاحب الزّمان
فرا رسیدن نیمه شعبان، میلاد یگانه منجی عالم بشریت،
حضرت صاحب الزمان (عج) بر تمام
جهانیان
،
بخصوص خانواده بزرگ [COLOR=#ffc000]سنترال کلابز مبارك باد

- پست: 3101
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۸۵, ۴:۲۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 19718 بار
- سپاسهای دریافتی: 21369 بار
Re: *** تبریک ولادت حضرت مهدی (عج) ***

[HIGHLIGHT=#00b050]
سالروز ولادت با سعادت قائم آل محمد, حضرت ولیعصــــــــر (عج) بر تمام تشنگان عدالت راستین و شیفتگان ظهور تبریک و تهنیت باد.
[HIGHLIGHT=#92d050]یا صاحب الزمان (عج) ظــــــــهور کن که در این ایام غم بزرگی در دلها خانه کرده ...
یا صاحب الزمان(عج) به فریــــــــاد دل ما برس....
[HIGHLIGHT=#76923c]نمی دونم از کـدوم ستاره میبنی منو *** چشــماتو میــبندی و دوبــــاره میبنی
[HIGHLIGHT=#76923c]پر بعض جمعه های نــاگزیر و بی صدام *** خیلی خسته ام باورم کن دنیا زندونه
[External Link Removed for Guests]

[HIGHLIGHT=#00b050]
پیام حکم قتل خود شنفتن مرا خوشتر بود, از یک تملق به نزد مردمان سفله گفتن!
