حامد خبیری/

روسها آرام آرام سازشان را با کوک تهران تنظیم میکند. ۱۴ ماه بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ در ایران و مناقشاتی که آقای مدودف و همکارانش در کرملین را به وسوسه انداخت، گرد و غبار سفر ماه قبل خانم کلینتون به اوراسیا و قفقاز جنوبی با دود و آتش ناشی از سوختن جنگلهای غرب روسیه مخلوط شده و چشمها و بینی مقامهای سیاسی روسیه را آزار میدهد. احتمالاً فرزندان پطر کبیر احساس میکنند برای خاموش کردن آتشی که به جان کرملین افتاده، به آبهای خلیجفارس نیاز دارند و باید سر و رویی در جنوب ایران تازه کنند.ادامه…
روسها بعد از صدور قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت علیه ایران، اشتهای زیادی برای اعمال تحریمها از خودشان نشان دادند ولی روند تحولات خیلی زود آنها را به این نتیجه رساند که اروپا و امریکا فقط برای مشروعیت دادن به تحریمهای بینالمللی علیه ایران، نیازمند امضای کرملین پای قطعنامه ۱۹۲۹ بودهاند. هنوز یک ماه از صدور قطعنامه نگذشته بود که کنگره امریکا لایحه یکجانبه تحریم انرژی ایران را روی میز اوباما گذاشت و مدتی بعد، ۲۷ کشور اروپایی هم تحریمهایی فراتر از قطعنامه ۱۹۲۹ علیه ایران تصویب کردند.
البته کاخ سفید فقط به تشدید تحریمهای ایران بسنده نکرد و همین که دید مسکو پای قطعنامه ۱۹۲۹ را امضا کرده، طرحهای جاهطلبانه خود در خارج نزدیک روسیه را از سر گرفت. هیلاری کلینتون، وزیر خارجه امریکا به چند جمهوری شوروی سابق سفر کرد و از لزوم پیگیری طرحهای دموکراتیکسازی در آنها سخن گفت، موضوعی که معنی ضمنی آن، سرنگونی رژیمهای نزدیک به روسیه در منطقه است. کلینتون در همان سفر، یک قرارداد نظامی برای استقرار سپر موشکی با لهستان امضا کرد و کشمکش طرفین یک بار دیگر بالا گرفت. حدود دو هفته قبل هم امریکاییها اعلام کردند برای استقرار سیستم دفاع موشکی ناتو با جمهوری چک به توافق رسیدهاند و بعد هم بحث استقرار دومین پایگاه نظامی امریکا در قرقیزستان پیش کشیده شد.
مجموع این حوادث و تحولات روسیه را به این نتیجه رساند که امریکا فقط برای اینکه امضای مسکو را پای قطعنامه ۱۹۲۹ داشته باشد، دفاع موشکی را تعلیق و طرحهای جاهطلبانه خود در خارج نزدیک را تعلیق کرده است. همین که آقای مدودف پای قطعنامه تحریم ایران مهر زد، جاهطلبیهای کاخ سفید دوباره شروع شد و احتمالاً روند صعودی آن طی ماهها و هفتههای آینده ادامه پیدا خواهد کرد. بالطبع روسها هم خیلی زود عکسالعملهای مقابلهای خودشان را شروع کردند. مدودف در سالروز جنگ گرجستان در سال ۲۰۰۸ به آبخازیا رفت و یکبار دیگر بر حمایت از استقلال این جمهوری پا فشرد و حالا هم صحبت از استقرار اس ۳۰۰ های روسی در این منطقه مطرح شده است.
برخورد روسیه با تحریمهای ایران در طول یک ماه گذشته هم قابل توجه بود. روسها هفته قبل نقشه راه همکاری نفتی، گازی و پتروشیمی با ایران را امضا کردند و قرار است به تهران کمک کنند که طرح ۱۰۰ میلیون دلاری انتقال گاز LNG به ۸ هزار منطقه دوردست را اجرا کند.
روسها میخواهند قبل از پایان سال جاری میلادی (دیماه) برای توسعه پروژههای مشترک انرژی با ایران وارد مذاکره شوند و بحثهایی هم درباره ایجاد بانک مشترک برای تزریق سرمایههای مالی به پروژههای هیدروکربون ایران مطرح است. روسیه اخیراً اعلام کرده که از بیانیه سه جانبه ایران، ترکیه و برزیل حمایت میکند و کرملین هم به کمپانی روسی لوک اویل چراغ سبز داده که صادرات بنزین به ایران را از سر بگیرد. آخرین سیگنال مثبت روسها، تعیین زمان سوختگیری نیروگاه اتمی بوشهر بود که روز جمعه توسط سرگئی مویکوف سخنگوی روس اتم اعلام شد.
روسیه این روزها هر چه میتواند برای غربیها سیگنال منفی میفرستد تا به امریکا و اروپا بفهماند از پشت پای نه چندان غیر قابل پیشبینی آنها بعد از امضای قطعنامه ۱۹۲۹ عصبانی است. احتمالاً طی این مدت پوتین به آقای مدودف فهمانده که روسیه بعد از فروپاشی شوروی نباید و نمیتواند چشم به روی ایران ببندد. روسیه کشور بزرگی است ولی در طول بیست سال بعد از فروپاشی شوروی، برخی سیاستمدارانش آنقدر بزرگ نشدهاند که نیازشان به ایران را درک کنند.