شما یادتون نمیاد...

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

Moderator
Moderator
نمایه کاربر
پست: 2659
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۳ تیر ۱۳۸۸, ۹:۵۸ ق.ظ
محل اقامت: روبروی شما
سپاس‌های ارسالی: 2234 بار
سپاس‌های دریافتی: 14097 بار

Re: شما یادتون نمیاد...

پست توسط RAHVAR »

 تصویر  
   تصویر     
  
Moderator
Moderator
نمایه کاربر
پست: 2659
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۳ تیر ۱۳۸۸, ۹:۵۸ ق.ظ
محل اقامت: روبروی شما
سپاس‌های ارسالی: 2234 بار
سپاس‌های دریافتی: 14097 بار

Re: شما یادتون نمیاد...

پست توسط RAHVAR »

شماها یاد تون نمیاد، یه زمان ملت کارشون که با کامپیوتر تموم میشد
روی کیبورد و مانیتور و کیس کاور میکشیدن در حد رو مبلی پذیرایی!!!!!!!!!!!!
   تصویر     
  
Major I
Major I
نمایه کاربر
پست: 446
تاریخ عضویت: جمعه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۰, ۸:۵۳ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1062 بار
سپاس‌های دریافتی: 3155 بار

Re: شما یادتون نمیاد...

پست توسط R.A.F »

تصویر
[External Link Removed for Guests]
Moderator
Moderator
نمایه کاربر
پست: 2659
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۳ تیر ۱۳۸۸, ۹:۵۸ ق.ظ
محل اقامت: روبروی شما
سپاس‌های ارسالی: 2234 بار
سپاس‌های دریافتی: 14097 بار

Re: شما یادتون نمیاد...

پست توسط RAHVAR »

وقتی دهه 60 باشی می فهمی
7 صبح با شلنگ زیر سرما بخاطر 1 ناخن بلند بزننت یعنی چی
وقتی بخاطر 1 درس 1 سال دوباره باید بخونی
وقتی پول جیبی ماهانت اندازه ی دو تا ساندویچ نیست
وقتی دو تا کانال تلوزیون هست که هر جمعه کارتون داره
وقتی بخاطر یه بازی میکرو تو کلوپ کتک کاری کنی
وقتی اسم دایی میاد قلبت بیاد دهنت
وقتی تفریح زندگیت یه اردو باشه
احترام و خانواده چیزی بود که بهش افتخار می کنیم
وقتی داشتن ویدئو جرم بود
وقتی عشقت یه نوار کوروس بود گوش بدی با ضبط داغون!
وقتی ابروت نمیشد برداری حتی اگه عقد کرده بودی
حتی نمیشد جلو بابات پا دراز کنی
و..
ما خیری از زندگی ندیدیم ولی سر بلند موندیم
   تصویر     
  
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1863
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۸, ۳:۴۲ ب.ظ
محل اقامت: کرمان/رفسنجان
سپاس‌های ارسالی: 10774 بار
سپاس‌های دریافتی: 12391 بار
تماس:

Re: شما یادتون نمیاد...

پست توسط AGeNiS1 »

تصویر
Major II
Major II
نمایه کاربر
پست: 27
تاریخ عضویت: جمعه ۸ تیر ۱۳۸۶, ۱:۰۰ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3 بار
سپاس‌های دریافتی: 55 بار
تماس:

Re: شما یادتون نمیاد...

پست توسط hosseinrz »

شاید شما یادتون نمیاد بستنی قیفی 5 تومان بود
شاید شما یادتون نمیاد سر کلاس راهنمایی اگه خطا میکردی معلم با کتک از کلاس مینداخت بیرون
شاید شما یادتون نمیاد تلفن خونه ها 5 و 6 رقمی بود
شاید شما یادتون نمیاد از هر 5 تا خونه یکی تلفن داشتن
شاید شما یادتون نمیاد وقتی آژیر قرمز زدن خلبان عراقی اجکت کرد با چتر اومد پایین ملت گرفتن و مرگوندنش
شاید شما یادتون نمیاد کامپیوتر سرعت پردازشش 8 مگا هرزتز بود
شاید شما یادتون نمیاد درایو کامپیوتر فلاپی 5 اینچی بود
مسترکارت و ویزا مجازی
انجام حواله های ارزی و خرید های دلاری با کارت اعتباری

[External Link Removed for Guests]
Major II
Major II
پست: 163
تاریخ عضویت: شنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۰, ۱۲:۴۲ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 122 بار
سپاس‌های دریافتی: 980 بار
تماس:

Re: شما یادتون نمیاد...

پست توسط mjy »

تصویرتصویرتصویرتصویرتصویرتصویرتصویرتصویرتصویر
Major
Major
نمایه کاربر
پست: 88
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۲۴ آذر ۱۳۸۷, ۱۱:۵۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1000 بار
سپاس‌های دریافتی: 1084 بار

Re: شما یادتون نمیاد...

پست توسط bravo »

من اولین کامپیوتری که داشتم یک Spectrum ZX 48plus بود که 48k حافظه داشت!! برنامه هاش رو نوار ضبط میشد و برای لود کردن میزاشتم تو ضبط و بعد ضبط رو با سیم وصل میکردم به کامپیوتر !! بعد اون کمودور 64 اومد تازه!
بدترین مردم کسی است که دیگران از ترس او را احترام کنند. علی(ع)
Major I
Major I
نمایه کاربر
پست: 446
تاریخ عضویت: جمعه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۰, ۸:۵۳ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1062 بار
سپاس‌های دریافتی: 3155 بار

Re: شما یادتون نمیاد...

پست توسط R.A.F »

تصویر

تیرکمون مگسی و تیر خرکش !
[External Link Removed for Guests]
Rookie Poster
Rookie Poster
پست: 35
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۱۶ فروردین ۱۳۸۸, ۳:۲۵ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 267 بار
سپاس‌های دریافتی: 140 بار

Re: شما یادتون نمیاد...

پست توسط tarmax »

سلاح برتر بین دعوای بچه های کوچه ها بعد از فوتبال با توپ پلاستیکی دولایه همین بود -دعوا با سروصدا و اعتراض به گل شروع میشد و با بزن بزن ادامه و بعدش داد و تشر همسایه ها و با فرار کردن بچه ها و کری خوندن تموم می شد.بعدش جنگ سرد شروع می شد و روزهای بعد از فواصل دورتر و سر کوچه با تیرکمون سنگی و در فواصل نزدیکتر با این اسنایپر تصویر ترور ها شروع می شد. لامروت انگار سرب گداخته بود.!!وقتی بهت می خورد انگار گلوله ژ3 خورده بودی!!!!!! تا جند روز تنت میسوخت. البته این دوره قهر و بازی و دعوا و بازی همچنان ادامه داشت. شاید نسل ما میتونه با غرور بگه که همیشه هیجان وجود داشت و قابلیت تطبیق پذیریمون انقدری بود که با کوچکترین چیزا سرگرم می شدیم. ساعت 3 بعد از ظهر که اگه ... میومد توی خیابون از توی سایه میرفت بعد از خوابیدن پدر و مادرا و تظاهر به اینکه ما هم خوابیدیم میومدیم بیرون .فقط کافی بود که یکی با توپ 2-3 بار به دیوار شوت کنه بعدش همه بچه ها میومدن بیرون .بعد کمی بازی یکی از همسایه ها با چشمای نیمه و باز و قرمز با عربده میومد بیرون و دنبالمون می کرد که همه اون موقع رکورد 100 متر رو میشکوندن!!!!
Major I
Major I
نمایه کاربر
پست: 446
تاریخ عضویت: جمعه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۰, ۸:۵۳ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1062 بار
سپاس‌های دریافتی: 3155 بار

Re: شما یادتون نمیاد...

پست توسط R.A.F »

تصویر

تصویر

خداییش کسی هست اینجا این اتوبوس دو طبقه هارو یادش باشه؟؟
[External Link Removed for Guests]
Major
Major
نمایه کاربر
پست: 88
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۲۴ آذر ۱۳۸۷, ۱۱:۵۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1000 بار
سپاس‌های دریافتی: 1084 بار

Re: شما یادتون نمیاد...

پست توسط bravo »

وای خدا! چقدر دلم هوای دیدن این رنگیش رو کرده بود... آخه بعدا آبیش کردن ،آبی آسمونی که قشنگ نبود.چه برقی میزنن! من عاشق این بودم که وقتی سوار میشم برم طبقه بالا اولین صندلی بشینم ، گاهی اوقات تو خط بهارستان که سوار میشدم (البته با مادرم) صندلی جلو که مینشستم برگ و شاخه درختای چنار میخورد به جلوی شیشه وای که چه حالی میداد. پله ای که میرفتی بالا پله پیچ بود ،یه آینه محدب هم داشت که با اون راننده بالا رو نگاه میکرد و متوجه میشد بالا چه خبره همیشه هم داد میزد به من میگفت بچه بشین ! ترمز میگیرم میخوری زمین!، راستی این اتوبوس تقریبا اتوماتیک بود یعنی دنده ای نبود یه چیزای عجیبی هم کنار فرمونش بود که من هیچوقت نمیفهمیدم اینا چین.
فکر میکنم بلیطش هم یا پنج زار بود یا یه تومن! درست یادم نیست
بدترین مردم کسی است که دیگران از ترس او را احترام کنند. علی(ع)
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”