
شما یادتون نمیاد...
مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, رونین, Shahbaz, MASTER, شوراي نظارت
- پست: 985
- تاریخ عضویت: شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۱, ۶:۰۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 4905 بار
- سپاسهای دریافتی: 6798 بار
- پست: 221
- تاریخ عضویت: جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۲, ۳:۲۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 72 بار
- سپاسهای دریافتی: 490 بار
Re: شما یادتون نمیاد...
آقا خدائیش چقدر میگردید اینا رو پیدا میکنید ؟ نه !!! خدائیش !!!
آندریا: سرزمین فلاکت بار سرزمینی است که قهرمانی نپرورد.
گالیله: نه آندریا، سرزمین فلاکت بار سرزمینی است که در آنجا نیاز به قهرمان باشد.
گالیله: نه آندریا، سرزمین فلاکت بار سرزمینی است که در آنجا نیاز به قهرمان باشد.
- پست: 985
- تاریخ عضویت: شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۱, ۶:۰۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 4905 بار
- سپاسهای دریافتی: 6798 بار
Re: شما یادتون نمیاد...

نگید از این کارا نمیکردید :



اینم مخصوص دهه شصتیا


شرایط من وقتی توی مدرسه ساندویچ میخریدم ! کاملا
-
- پست: 2755
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۸۵, ۱۲:۴۶ ب.ظ
- محل اقامت: شیراز
- سپاسهای ارسالی: 22364 بار
- سپاسهای دریافتی: 5559 بار
Re: شما یادتون نمیاد...
quote="mohammad area51"][FONT=Microsoft Sans Serif]یادش بخیر

[/quote]
همیشه در زمان بچگیم آرزو داشتم یکی از اینا سگاها داشته باشم ، تو محلمون از تمام بچه ها ی محل که 20 نفر می شدیم فقط یکی از بچه ها از اینا داشت از ساعت 3 ظهر خونه این بنده خدا جمع می شدیم و تا ساعت 5 و یا 6 بعد از ظهر که از خونه بیرونمون می کردند اونجا بودیم تازه بعدش هم تو کوچها فوتبال تا ساعت نه و یا نه نیم شب . یاد زمین خاکی که خودمون تو محل صافش کرده بودیم بخیر . از کنار دریا با فرقون ماسه آورده بودیم ریخته بودیم جلوی دروازه هاش تا در بازه بان بتونه شیرجه بزنه و زخمی نشه .
یادش بخیر


همیشه در زمان بچگیم آرزو داشتم یکی از اینا سگاها داشته باشم ، تو محلمون از تمام بچه ها ی محل که 20 نفر می شدیم فقط یکی از بچه ها از اینا داشت از ساعت 3 ظهر خونه این بنده خدا جمع می شدیم و تا ساعت 5 و یا 6 بعد از ظهر که از خونه بیرونمون می کردند اونجا بودیم تازه بعدش هم تو کوچها فوتبال تا ساعت نه و یا نه نیم شب . یاد زمین خاکی که خودمون تو محل صافش کرده بودیم بخیر . از کنار دریا با فرقون ماسه آورده بودیم ریخته بودیم جلوی دروازه هاش تا در بازه بان بتونه شیرجه بزنه و زخمی نشه .
یادش بخیر
پروانه نیستم که به یک شعله جان دهم / شمعم که سوزم و دودی نیاورم
گــــــــــــــــاهی تــــــــــــــاوان شیــــــــــر بودن قـــفس اســـت ...
امــــــــا شـــــغال هــــا در شـــــهــــر آزاد مـــــیگـــــــردنــــــــــد ... !
به زودی تعمیرکار لب تاپ می شم
گــــــــــــــــاهی تــــــــــــــاوان شیــــــــــر بودن قـــفس اســـت ...
امــــــــا شـــــغال هــــا در شـــــهــــر آزاد مـــــیگـــــــردنــــــــــد ... !
به زودی تعمیرکار لب تاپ می شم
