مطالب جالب، سرگرم کننده و خنده‌دار

[omidzare]

آقای لاریجانی گفته اند در ایران زن و مرد مساوی هستند، اگر واقعاً چنین مشکلی‌ هست باید مسئولین زودتر رسیدگی کنند

[Present]

ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ ﺍﮔﻪ ﺑﯿﺎﯼ
ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺸﻪ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﻭﻃﻦ
ﺍﻣﺎ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ ﻭﺿﻌﻤﻮﻥ
ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻄﺮﻧﺎﮐﻪ ﺣﺴﻦ

ﺩﺍﺳﺘﻮ ﻫﯽ ﻧﺸﻮﻥ ﺩﺍﺩﯼ
ﮔﻔﺘﯽ ﮐﻠﯿﺪﻩ ﻣﺜﻼ 
ﺑﺎﺯﯼ ﻧﮑﻦ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﺍ
ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻄﺮﻧﺎﮐﻪ ﺣﺴﻦ

ﻫﺮﮐﯽ ﮐﻪ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩ ﮐﻨﻪ
ﻣﯿﮕﯽ ﺍﯾﻨﺎ ﺑﯽ ﺳﻮﺍﺩﻥ
ﯾﻪ ﻭﻗﺖ ﻏﺮﻭﺭ ﻧﮕﯿﺮﺩﺕ
ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻄﺮﻧﺎﮐﻪ ﺣﺴﻦ

ﻣﺬﺍﮐﺮﻩ ﮐﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ
ﭼﻪ ﺗﻮ ﮊﻧﻮ ﭼﻪ ﺗﻮ ﻭﯾﻦ
ﻫﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺑﺎﺩ ﻧﺪﯼ
ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻄﺮﻧﺎﮐﻪ ﺣﺴﻦ

ﺑﺎ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﺩﺷﻤﻨﺎ
ﻧﺪﻭﺯ ﻭﺍﺳﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﮐﻔﻦ
ﺍﯾﻨﻮ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻇﺮﯾﻒ ﺑﮕﻮ
ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻄﺮﻧﺎﮐﻪ ﺣﺴﻦ

ﺷﻨﯿﺪﯼ ﮐﻪ ﻣﻌﺎﻭﻧﺖ
ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺣﺮﻓﺎﯼ ﺧﻔﻦ
ﺑﺎﯾﺪ ﺟﻠﻮﺷﻮ ﺑﮕﯿﺮﯼ
ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻄﺮﻧﺎﮐﻪ ﺣﺴﻦ

ﺗﻮ ﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻭﺯﯾﺮﺍﺕ
ﺑﮕﻮ ﺩﯾﮕﻪ " ﺳﺒﺪ " ﻧﺪﻥ
ﻣﺮﺩﻡ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻦ
ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻄﺮﻧﺎﮐﻪ ﺣﺴﻦ

ﺍﯾﻨﻮ ﺩﺍﺭﻥ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﮕﻦ
ﺑﺰﺭﮒ، ﮐﻮﭼﯿﮏ ﻭ ﻣﺮﺩ ﻭ ﺯﻥ
ﺑﯽ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﻣﻮﻥ ﻧﮑﻦ
ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻄﺮﻧﺎﮐﻪ ﺣﺴﻦ

ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﻫﺮﮐﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺗﻮ ﮔﻨﺪ ﻧﺰﻥ
ﺁﺑﺮﻭﻣﻮﻥ ﺭﻓﺖ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ
ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻄﺮﻧﺎﮐﻪ ﺣﺴﻦ

[Present]

جناب اقای روحانی رییس جمهورمحترم...
حتي اگرلاس وگاس بيادقم،جنتي توخطبه هاي نمازجمعه1ساعت باله برقصه،دوباره بنزين ليتري100تومن بشه،نيروي انتظامي بيادبه هرخونه يه ديش بده،ليدي گاگاري رو مجري زلال احكام كنن،داريوش تومهديه تهران بخونه،بسيج بشه اكادمي گوگوش،فيضيه هم كلوپ رقص بشه،كارخونه گلاب قمصر عرق كشمش بزنه،دلستربشه ابجو؛،شراب ناب شیراز تو همه مغازه ها باشه بازم ما يارانه هامون ميخواهيم!؟


[Present]

یارو میره داروخونه می گه: آقا دیب دارین؟

کارمند داروخونه می گه: دیب دیگه چیه؟

یارو جواب می ده: دیب دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.

کارمنده می گه: والا ما تا حالا دیب نشنیدیم. چی هست این دیب؟

یارو می گه: بابا دیب، دیب!

طرف می‌بینه نمی فهمه، می ره به رئیس داروخونه می گه.

ون میآد می پرسه: چی می‌خوای عزیزم؟

یارو می گه: دیب!

رئیس می پرسه: دیب دیگه چیه؟
یارو می گه: بابا دیب دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.

رئیس داروخونه می گه: تو مطمئنی که اسمش دیبه؟

یارو می گه: آره بابا.

خودم دائم مصرف دارم. شما نمی‌دونید دیب چیه؟

رئیس هم هر کاری می‌کنه، نمی تونه سر در بیاره و کلافه می شه.

یکی از کارمندای داروخونه میآد جلو و می گه: یکی از بچه‌های داروخونه مثل همین آقا زبونش می‌گیره.

فکر کنم بفهمه این چی می‌خواد. اما الان شیفتش نیست
.
رئیس داروخونه که خیلی مشتاق شده بود بفهمه دیب چیه، گفت: اشکال نداره. یکی بره


دنبالش سری برش داره بیارتش!!!

می‌رن اون کارمنده رو میارن.

وقتی می رسه، از یارو می‌پرسه: چی می خوای؟

یارو می گه: دیب!

کارمنده می گه: دیب؟

یارو: آره.

کارمنه می گه: همونی که این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره؟

یارو با خوشحالی میگه: آره، آره ! همونه!!

کارمند میگه: داریم! چطور نفهمیدن تو چی می خوای!؟

همه خیلی خوشحال شدن که بالاخره فهمیدن یارو چی می خواد.

کارمنده سریع می ره توی انبار و دیب رو میذاره توی یه کیسه نایلون مشکی و میاره می
ده به یارو و اونم می ره پی کارش.

همه جمع می شن دور اون کارمند و با کنجکاوی می‌پرسن: چی می‌خواست این؟

کارمنده می گه: دیب!

می‌پرسن: دیب؟ دیب دیگه چیه؟

می گه: بابا همون که این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره!

رئیس شاکی می شه و میگه: اینجوری فایده نداره. برو یه دونه دیب ور دار بیار ببینیم
دیب چیه؟

کارمنده می گه: تموم شد.

آخرین دیب رو دادم به این بابا رفت!

.

.
*دلم خنک شد، آخر نفهمیدی دیب چییهببین یه پیشنهاد توهم کپی کن تا دلت خنک بشه

[Present]

پادشاهي در يك شب سرد زمستان از قصر خارج شد.
هنگام بازگشت سرباز پيري را ديد كه با لباسي اندك در سرما نگهباني مي داد.
از او پرسيد : آيا سردت نيست؟ نگهبان پير گفت : چرا اي پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل كنم.
پادشاه گفت : من الان داخل قصر مي روم و مي گويم يكي از لباس هاي گرم مرا را برايت بياورند.
نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشكر كرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده اش را فراموش كرد.
صبح روز بعد جسد سرمازده پيرمرد را در حوالي قصر پيدا كردند، در حالي كه در كنارش با خطي ناخوانا نوشته بود : اي پادشاه من هر شب با همين لباس كم سرما را تحمل مي كردم اما وعده ي لباس گرم تو مرا از پاي درآورد ...

[arsham33]

سلام

خدایا هر کاری می خواهی بکن، فقط کمدی انصراف از یارانه را از ما نگیر. البته بهتر بگم کمدی سیاه.
کامنت های زیر دو تا لینک را ببینید من یک ربع دارم می خندم.
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]

[R.A.F]

[sazan1978]

اوس کريم به فرياد برس دارم از خنده ميترکم.
خوش باشيد نوابغ

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

در اوایلِ انقلاب , 99% از آخوندها میگفتند خواهرها و 1% میگفتند خانومها .
حالا 1% میگن خواهرها و 99 درصدشون میگن خانومها .

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

از بس روی در و پنجره های بانکها و موسسه های مالی زده بود 20% - 22% 23% و غیره , یه بوتیک روی ویترینش زده بود حراج 25%.
یارو میره بهش میگه :


بانک مرکزی گفته حداکثر سود 22% هست . شما چطوری هنوز 25% سود میدین ؟!!! این روزشماره یا بلند مدت ؟


درصورت نپسندیدنِ طعم لطفاً خودتان ادویه جات به مقدار لازم اضافه کنید .

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

مردم روانی شدند از بس کلمه ی هدفمندی و یارانه و افزایش قیمت رو شنیدند .
تو خیابون دو تا دانشجو با هم حرف میزدند , یکیش گفت :
باید با هدفمندی حرکت کنی تو زندگی وگرنه حذف میشی از زندگی .
یه پیرمرد با نگرانی رفت بهشون گفت :
هدفمندی چطور شده ؟ دوباره میخوان حذف کنند یارانه ها رو ؟ تو اخبار اعلام کرده ؟
تو خیابون هم یک جا نوشته بود مشاوره برای انتخاب رشته ی هدفمند .
همه ملت هی میرفتند میخوندند ببینند راجع به هدفمندی یارانه ها چی نوشته .

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

اولی :
چرا نرخ بلیط هواپیما میخواد آزاد بشه تا هر شرکتی هر چقدر دلش خواست بلیطهاش رو قیمت بزنه ؟
دومی :
چون به نفع دولته .
اولی : پس چرا نرخ سود بانکها که آزاد بود رو ممنوع کردند ؟
دومی :
خب چون به ضرر دولته .
اولی :
پس ملت و منافع ملت چی میشه ؟
دومی :
باز هم تب کردی هزیون میگی ها . منافع ملت سیخی چند ؟