قدرت چانه زنی برگ برنده ایران در روابط با روسیه

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

ارسال پست
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 2132
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۸۵, ۱۲:۵۱ ق.ظ
محل اقامت: تهران
سپاس‌های ارسالی: 1980 بار
سپاس‌های دریافتی: 6841 بار
تماس:

قدرت چانه زنی برگ برنده ایران در روابط با روسیه

پست توسط Mr.Amirhessam »

● نويسنده: حسین - نوشادی

● منبع: سایت - باشگاه اندیشه





روابط بین الملل مجموعه ای از روابط بین دولتها، ملتها، گروها و افراد و ممالک مختلف است که مواردی از قبیل اعزام و پذیرش نمایندگان سیاسی و کنسولی، عقد مواقتنامه های تجاری و گمرکی، و اگذاری و تملک سرزمین، دریافت و پرداخت وام، مبادله دانشجویان، معلمان، کارشناسان صادرات و واردات رانواع محصولات صنعتی و نظامی و کشاورزی، ارتباطات هنری و و رزشی و... رادر بر می گیرد، سیاست خارجی فقط آن دسته از روابط را دربرمی گیرد که ابتکار آن به عهده حکومتها می باشد و ازروابط گروهها و افراد که غیر رسمی هستند متمایز می باشد.
موضوع مهمی که از آن به عنوان اصل اساسی در روابط بین الملل یاد می شود این است که هیچ کشوری دوست و دشمن دائمی کشور دیگرنمی باشد و همه کشور ها هدف از ارتباط با دیگر کشور ها را تحقق اهداف و منافع ملی خود یاد می کنند. از این روهیچ کشوری نبایدارتباط خود را محدود به یک کشور یاقدرت کند، بلکه باید دستگاه دیپلماسی هر کشور توانایی این را داشته باشد از ارتباط با تمامی کشور ها و قدرت های جهانی و منطقه ای در جهت منافع ملی خود گام بردارد.
دو کشور همجوار ایران و روسیه طی قرون گذشته، تا به حال روابط پر فراز و نشیبی داشته اند در درون نظام دو قطبی ایران تحت تاثیر و ابستگی همه جانبه به آمریکا، در تقابل با نظام کمونیستی قرار داشت. انقلاب اسلامی در ایران، شوروی را به جهت گیری علیه منافع ایران وا داشت، و این سیاست روس ها برای خود علتهایی مثل موضع گیری دستگاه سیاست خارجی ایران در برابرتهاجم شوروی و اشغال افغانستان در سال 1979می باشد، و علل دیگری هم می توان نام برد مثل سیاست صدور انقلاب که حرف اول دستگاه سیاست خارجی سالهای اول انقلاب بود، هر کشوری که با ایران مرز مشترک داشت و زمینه های اسلامی و انقلابی در کشور خود داشت ترجیح می داد تا از جرقه های سیاست صدورانقلاب ایران به دور بماند.
انقلاب اسلامی ایران در جهت تشدید خواسته های مسمانان علیه دولتهایشان نقش مهمی داشت. البته در استان های شوروی احساسات احیانه گرایانه اسلامی از پیش و جود داشت، اما اطلاعات و آموزش ها درباره اسلام پس از انقلاب ایران بویژه در ترکمنستان و تاجیکستان بسیار افزایش یافت و تقاضاهای بیشتر درجهت تجدید نهادینه شدن رسمی آموزش های اسلامی و اعمال عبادی مطرح شد.
خیزش های عمومی که منشاء آن را میتوان از توقعات مردم مسلمان منطقه بعد از انقلاب اسلامی ایران مشاهده کرد تنش های قومی را نیز در استانهای جمهوری های شوروی مثل آذربایجان، ازبکستان و تاجیکستان تشدید کرده و به افزایش اعتماد به نفس و ابراز و جود درمسلمانان انجامید تا جایی که برخی ازفعالان مستقر درنواحی روستایی و مترکز این جمهوری ها در حلقه های اخوت صوفیانه برای پیشبرد اهداف خود حتی به خشونت متوسل شدند. این امر شاید برای آرمانگرایان در داخل کشور پیروزی تلقی می شدو آن پیروزی در صدور انقلاب بود، و لی در عمل و واقع میبینیم دستگاه دیپلماسی کشور دچار مشکل در ایجاد رابطه با شوروی شده بود.
بنابراین می توان عواملی مثل دیدگاههای ایدئالیستی (صدور انقلاب) در ایران و خواسته رهبران و قت شوروی به تفکرات غربی و امریکایی (منظور یلتسین) را از علت های ناکامی در ایجاد روابط با شوروی دانست که با شکست این دو دیدگاه در بین افکار عمومی و نخبگان دوکشور، موجب شکل گیری روابط در سطوح مختلف میان دو کشور شد.
در ایران با روی کار آمدن دولت خاتمی و در روسیه با شکست حزب آتلانتیک گرایان (این گفتمان دارای سابقه طولانی در روسیه است. در اواخر دوره اتحاد جماهیر شوروی و به و یژه پس از شکست کود تای اوت 1991، یلتسین، کوزیرف، یاولینسکی، چرنومردین مهمترین افراد این گفتمان بودند. بر اساس این گفتمان، برای اصلاحات اقتصادی و ترویج دموکراسی، روسیه به حسن نیت و حمایت غرب نیازمند است و همگرایی با تمدن غربی، به روسیه جایگاه شایسته ای در سازمانهای بین المللی مانند گروه هفت، صندوق بین المللی پول و سازمان ملل متحد می دهد. رد هرگونه تقابل و تضاد باهنجارهای دمو کراتیک غرب و توسعه روابط با آن و عدم در گیری در مسائل آسیای مرکزی و قفقاز از دیگر و یژگی های آتلانتیک گرایی بود.) و پیروزی چشمگیر حزب اوراسیا گرایان (بر اساس این گفتمان، روسیه کشوری آسیایی- اروپایی است و گرایش گسترده آن به غرب موجب نادیده گرفتن بخش مهمی از منافع و اولویت های آن می شود. برای ایجاد تعادل میان دو بعد و جودی کشور، بایستی روابط با کشورهای شرقی (چین- ژاپن- هند- و دولتهای خاورمیانه و اسلامی)نیز مد نظر قرار بگیرند. اوراسیا گرایان به نوعی ضدیت با غرب تلقی می شد اما درون مایه آن برقراری نوعی توازن میان شرق و غرب است.) دیدگاه مونروئه روسی در اولویت دستگاه سیاست خارجی روسیه قرار گرفت، و با روی کار آمدن پوتین و تدوین سند تدبیرسیاست خارجی روسیه توسعه همکاری و روابط با کشورهای منطقه بیش از پیش برای روسیه اهمیت یافت، موضوع حائزاهمیت در این زمان ریا ست ایران به عنوان سازمان کنفرانس اسلامی می باشد.
از نظر دیدگاه اوراسیا گرایان منافع خاص روسیه در عرصه اوراسیای مرکزی باید در تنظیم روابط با کشورهای چین، هند و ایران دنبال شود و تقابل ایران و آمریکا می تواند شرایط مناسبی را برای روسیه به همراه داشته باشد.
به دنبال دگرگونی در نگرش حاکم بر سیاست خارجی روسیه و اهمیت یافتن آسیا و خاورمیانه برای روسیه، ایران که رهبری سازمان کنفرانس اسلامی را به عهده داشت از نیمه دوم دهه1370/1990در مسیر توسعه روز افزون روابط سیاسی – امنیتی باروسیه قرار گرفت، بعضی از سیاست های ایران در آن زمان برای روسیه حائز اهمیت بود زیرا ایران به عنوان ریاست کشورهای اسلامی محسوب می شد. مثل موضع ایران در قبال جنگ روسیه و چچن.

موضع ایران در آن زمان

ایران علیرغم تقاضای پایان دادن به خونریزی در چچن و علیرغم کشته شدن مسلمانان روسیه ضمن سرزنش این کشور خواستار پیگیری سیاست و روش های مسالمت آمیز برای حل و فصل این اختلافات شده بود، ایران مسئله چچن را مسئله داخلی روسیه می دانست که این امربرای روسیه بسیار حائز اهمیت بود. عدم حمایت موثر و اجرایی از مسلمانان چچن از سوی دولت نشان می داد سیاست صدور انقلاب ایران بسیار کمرنگ تر از گذشته دنبال می شود و دیدگاه های و اقع گرایی دستور کار دستگاه سیاست خارجی کشور قرار گرفته است.

اهمیت عقیم ماندن روابط ایران و آمریکا برای روسیه
عامل موثردیگری که همواره باعث دستیابی به قدرت چانه زنی در روابط میان ایران و روسیه می شد، گرایش و علاقه شخصی خاتمی در برقراری رابطه با آمریکا بود، زیرا روسیه میدانست بابرقراری رابطه میان ایران و آمریکا دیگر این یکه تا زی را ندارند و درصورت برقراری رابطه میان ایران و آمریکا ایران از قدرت چانه زنی در روابط با روسیه برخوردار می شود و این امر برای روسیه همیشه نگران کننده بوده و هست.
برای مثال در حال حاضر ایران برای بهره برداری از مناطق نفت خیز جنوب مجبور است با روسیه قرارداد ببندد بنابرایران از قدرت چانه زنی برخوردار نیست. و در صورت برآورده نکردن خواست طرف روسی این پروژه به پایان نخواهد رسید، پس مجبور است با قیمت و خواست طرف روسی کنار بیاید و لی اگر در این میان اسم یک کشور همتراز و حتی بالاتر از روسیه از لحاظ تکنولوژیک همچون آمریکا در میان باشد، ایران از قدرت چانه زنی برخوردار می شود و این امر برای روسیه بسیار گران تمام می شود و این قدرت چانه زنی می تواند در عرصه های مختلف اقتصادی و نظامی در روابط میان ایران و روسیه حاکم شود.
بنابراین یکی از دلایلی که باعث می شد روس ها در اتخاذ سیا ست هایشان در قبال با ایران حواسشان را جمع کنند گرایش و علاقه خاتمی برای ایجاد رابطه با غرب و بخصوص آمریکا بود.
اگر بخواهیم به این مسئله دقیق تر نگاه کنیم میتوان اینطور نتیجه گرفت که خود خاتمی هم میدانست که با توجه به دیدگاه های مخالف دارای قدرت و رای تاثیر گذار داخلی در تغییر استراتژی های کلان و سیاست خارجی حتی نمی توان با آمریکا سر میز مذاکره نشست چه برسد به برقراری روابط آن هم در سطح روابط با روسیه، و لی حداقل می توان با مطرح کردن این موضوع(برقراری روابط ایران با آمریکا)روسیه را به اتخاذ تصمیمات درست در قبال ایران و اداشت.

منافع اختلاف زا بر سر راه ایران و روسیه ( گسترش نفوذ و تامین انرژی قفقاز و آسیای مرکزی)

منافع ملی
در بیشتر موارد، اهداف و سیاستهای دولتها درچارچوب منافع ملی مطرح می شود، البته تا زمانی که مجموعه رفتارها و داده های سیاست خارجی دولتها در طول زمان مورد ارزیابی قرار نگیرد، نمی توان درباره حوزه و محتوای منافع ملی دولتها قضاوت کرد.
یکی از اهدافی که برای دو کشور ایران و روسیه برای رسیدن به آن از جمله منافع و در عین حال منافع اختلاف زا ( منافع اختلاف زا این نوع منافع در مقایسه با منافع متعارض از عمق کمتری برخوردارند و معمولاًدر حالتی ظاهر می شوند که هر یک از دولتها درصدد کسب مناطق نفوذی برای خود باشد) در روابط دو کشور تلقی می شود، بحث تامین انرژی و گسترش نفوذ درمناطق آسیای قفقاز و آسیای مرکزی و حضور ایران در این مناطق که در تقابل با منافع ملی روسیه می باشداست.

دلایل ایران برای حضور در قفقاز

مرز ایران با قفقاز (شامل جمهوری خودمختار نخجوان، ارمنستان و آذربایجان)از غرب به شرق همان مرزی است که سرنوشت آن را جنگ های ایران و روس و بدنبال آن معاهدات گلستان و سپس ترکمنچای ترسیم
کرده اند که از نقطه تلاقی رودهای قره سو و ارس در دامنه آرارات از دارکلان آغاز و تا رود آستاراچای بین ایران و جمهوری آذربایجان تا ساحل دریای خزر جریان دارد. این مرز های تحمیلی به دنبال جنگ های روسیه علیه ایران و شکست ایران شکل گرفت.
رسیدن به این خواسته یعنی حضور در قفقاز برای ایران بیشتر جنبه اقتصادی دارد، و این منطقه می تواند به یک بازار فروش همیشگی و مسیری برای انتقال انرژی به اروپا برای ایران تبدیل شود. و از جهتی هم ایران به دنبال تقویت اشتراکات اجتماعی و فرهنگی خود و یادآوری نقش گذشته و گسترش نفوذ خود در این مناطق می باشد.

دلایل روسیه برای حضور در قفقاز

از زمینه ها و دلایل تاریخی حضور روسیه (شوروی) در قفقاز می توان از قدرت یابی روسیه در پیشروی به جنوب، حضور روسیه در قفقاز شمالی و لزوم دست یابی به قلمرو مسلمانان و جنگ کبیر قفقاز، اهمیت استراتژیک کوههای قفقاز به مثابه مرزی طبیعی برای روسیه در مقابله با قفقاز، غیره... نام برد. و لی در حال حاضررسیدن به این سیاست یعنی حضور در قفقازو تامین انرژی این کشورها، برای روسیه بیشتر جنبه ارزشی، حیثیتی دارد زیرا روسیه خواهان و ابسته نگه داشتن کشورهای این منطقه به خود میباشد. باید توجه داشت روسیه از توان زیادی برای خود نمایی در این مناطق از جهت فرهنگی و اجتماعی برخوردار نمی باشد و گرایش این کشور ها بیشتر به سوی غرب می باشد بنابراین روسیه تنها خواهان حفظ موقعیت خود به عنوان تامین کننده انرژی و حضور فیزیکی و وابسته نگه داشتن این کشورها به خود می باشد، و لی اگر نظرخود این کشورها را بین دو گزینه ایران و روسیه جویا باشیم گرایش آن ها به سمت ایران و کشوری به غیر از روسیه میباشد زیرا خود این کشور ها بدنبال یافتن مسیر های جدیدبرای تامین انرژی و کاستن نقش و حضور روسیه می باشند.
روسیه همواره سعی کرده نقش تاریخی ایران در این مناطق را انکارویا کاهش دهد تا جایی که در تاریخ نگاری خود و لایات شمال رود ارس را«خانات» می نگارد که اصطلاحی ساختگی و نادرست است. آنها قصد دارند این طور به دیگران بقبولانند که و احدی سیاسی به نام «خانات» در این منطقه و جود داشته که دولتی فئودالی بوده است، و لی این روشن است که این و احدها «ولایات» بودند و و الیان آن همه از سوی دولت ایران و به فرمان شاهان ایران منصوب می شدند.
باید اذعان داشت برای روسیه حفظ نقش و گسترش نفوذ در قفقازوآسیای مرکزی بسیار با اهمیت تر از حفظ و گسترش روابط خود با ایران است.

سخن پایانی
سخن پایانی اینکه ایران دارای نقاط و منافع مشترک و اختلاف زا در روابط با روسیه می باشد برخلاف بعضی از دیدگاه ها که روابط با روسیه رانقطه ضعف دستگاه دیپلماسی ایران می دانند باید در نظر گرفت برای ایران حفظ و گسترش روابط آن هم در سطح بالابا روسیه نتنها ضعف دانسته نمی شود بلکه بسیار سودمند می باشد و در مقابل نباید تنها به ارتباط با روسیه اکتفا کرد. براساس شرایط کنونی و قبول این اصل که هیچ کشوری دوست و دشمن دائمی کشور دیگر نمی باشد بهترین پیشنهاد برای دستگاه دیپلماسی ایران، افزایش ظرفیت دیپلماسی کشور برای ایجاد رابطه با غرب و آمریکا آن هم در سطح روسیه، تا بتوان از قدرت چانه زنی در روابط با این کشور ها به نفع منافع ملی جمهوری اسلامی ایران استفاده کند.

منابع:
الف. کتاب ها
- دکتر علیرضا ازغندی. سیاست خارجی ج. ا. ا
- دکتر محمد حسین افشردی. ژئوپولیتیک قفقاز
- دکتر سیدعبدالعلی قوام. اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل
- جان. ال. اسپوزیتو. انقلاب ایران و بازتاب جهاانی آن

ب. مقالات
- دکتر آرمین امینی. سیاست خارجی روسیه. ایراس17/8/1385
- دکتر الهه کولایی. روبط ایران و روسیه تداوم یا تغییر
- بهزادسیدی. تاثیر سند تدبیر سیاست خارجی روسیه (2000) بر سیاست های امنیتی- راهبردی فدراتیو روسیه تا2008. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشکده علوم سیاسی کرج. استاد راهنما. دکترآرمین امینی.
- دکتر بهرام امیر احمدیان. جنگ های ایران و روسیه و جدایی قفقاز از ایران. فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز. 1383
زنده باد بهار...
هر کس به دنبال معنای این جمله است،این فایل را [External Link Removed for Guests] کند...
به امید ظهور مهدی صاحب الزمان،پایان یافتن زمستان دنیا و شروع بهار انسانیت...
"
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”