پيرزن 100 ساله سوئيسي زبان فارسي مي‌آموزد

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

ارسال پست
Old Moderator
Old Moderator
نمایه کاربر
پست: 763
تاریخ عضویت: دوشنبه ۸ خرداد ۱۳۸۵, ۱۰:۵۲ ب.ظ
محل اقامت: مشهد
سپاس‌های دریافتی: 196 بار
تماس:

پيرزن 100 ساله سوئيسي زبان فارسي مي‌آموزد

پست توسط sohrab_poet »

رز فيشر که خاطرات جنگ جهاني اول و دوم را خوب به خاطر دارد، اکنون در حال فراگيري زبان فارسي است.

به گزارش خبرنگار «بازتاب» از فرانسه، او که يک زن سوئيسي است، به سه زبان آلماني، فرانسوي و انگليسي کاملاً مسلط است و اکنون فارسي به عنوان زبان چهارم اوست. او با گذشت يک قرن از زندگاني‌اش، حافظه شگفتي دارد.

رز از جنگ حهاني اول مي‌گويد: درست يادم هست که روزي که جنگ شد، جارچي آمد و فرياد مي‌زد. و ما حدود ده تا دوازده بچه بوديم و نمي‌فهميديم او چه مي‌گويد. ما از فرياد زدنهاي او خوشمان آمده بود و دنبالش راه افتاديم و هي دست مي‌زديم و شادي مي‌کرديم. در همين وقت مادرم با چشمي گريان آمد و مرا از بين بچه‌ها قاپيد و دوان دوان به خانه برد. او به من توضيح داد که جنگ شده است و پدرت بايد به جبهه برود و با دشمن بجنگد. من خيلي ترسيدم و گريستم و اين خاطره را هرگز فراموش نمي‌کنم.

او از جنگ جهاني دوم نيز خاطرات بسيار دارد. او مي‌گويد: در جنگ جهاني دوم، آلماني‌ها همه جا را اشغال کرده بودند. هنگامي که جنگ شروع شد، من در پاريس بودم و دخترم در سوئيس بود. نمي‌توانستم دور از دخترم باشم و از طرف ديگر نمي‌دانستم که جنگ کي تمام مي‌شود. پس تصميم گرفتم با وجودي که فرانسه تحت اشغال نيروهاي آلماني بود، هر طور شده خودم را به آن سوي مرز برسانم. شب هنگام حرکت کردم و گاه مسيرهاي زيادي را به صورت سينه خيز رفتم، اما بالاخره موفق شدم به سوئيس برسم. و دخترم را يک هفته بعد از همان طريق به پاريس بياورم.
شوهرم در پاريس بود و از من پرسيد چرا دوباره برگشتي؟ صبر مي‌کردي تا جنگ تمام شود! من گفتم اگر قرار است بميريم بهتر است با هم بميريم. آن روزها در پاريس من مجبور بودم با دخترم در گوشي آلماني حرف بزنم چون او فرانسوي نمي‌دانست. و از طرفي فرانسوي‌ها ما را سرزنش مي‌کردند چون مي‌گفتند او به زبان دشمن ما حرف مي‌زند... زندگي سختي داشتيم که گاهي هم البته خنده‌دار بود.

حالا بعد از 100 سال چرا به فکر آموختن زبان فارسي افتادي؟
او در پاسخ مي‌گويد: من ترجمه شعرهاي خيام، مولانا، حافظ و ساير شاعران ايراني را زياد خوانده‌ام و آنها را دوست دارم. واقعاً من عاشق شاعران ايراني و ادبيات ايراني هستم. من درباره ابن سينا و رازي و ساير دانشمندان معروف ايراني بسيار مطالعه کرده‌ام و الان به جرأت مي‌توانم بگويم که که اساس علم و تکنولوژي امروز دنيا مديون دانشمندان بزرگ ايراني است. جهان به عالمان ايراني مديون است.

امروز چي؟
امروزه نيز شنيده ام که ايراني‌ها به تکنولوژي و علوم پيشرفته‌اي دست يافته‌اند. البته اگر خوب مطالعه کرده باشيد همين الان بهترين دانشمندان و حتي پزشکان و جراحان اروپا و آمريکا ايراني هستند. نمي‌دانم چرا اين دانشمندان در ايران و در ميان خود ايراني‌ها نيستند ولي به هر حال ايران کشور بزرگي است که قابل مقايسه با کشورهاي همسايه خودش نيست. من قبلاً ايران را کشور شعر و زبان مي‌دانستم اما حالا علم و تکنولوژي هم به آن اضافه شده است.

علم و تکنولوژي قبل از اروپاييان در دست ايرانيان بود. حتي بعضي‌ها عقيده دارند که اروپاييان علم را از ايران گرفتند. درست است.
هم درست است و هم درست نيست. چون درست است که ايران دانشمندان بزرگي داشته است که به تمام جهان خدمت کرده‌اند؛ از جمله ابن سينا، رازي، خوارزمي و غيره، اما امروزه اروپا نيز به علم و تکنولوژي خوبي مجهز است. فضا نوردان خوبي دارد. در پزشکي پيشرفت خوبي داشته است. در علوم نظامي خيلي پيشرفت کرده است.

همان علوم نظامي و ساخت سلاح و مهمات که منجر به کشتن انسانها مي‌شود؟
متأسفانه بله.

شما درباره جنگ امروز لبنان و اسرائيل چه نظري داريد؟
جنگ هميشه ويرانگر است و در هر جاي دنيا که باشد محکوم است. من يادم مي‌آيد در دو جنگ بزرگ چه بسيار مرداني که کشته شدند، چه بسيار کودکاني که پدر و مادر خود را از دست دادند. و چه بسيار زناني که بدون شوهر ماندند...چقدر خرابي و نابودي و کشت و کشتار...امروز در عراق و لبنان نيز همين امر اتفاق مي افتد. ما انسانها بايد فقط به صلح بينديشيم. جنگ ويرانگر است. من يادم مي آيد در دوران جنگ جهاني دوم در همسايگي ما در منطقه Drancy در حومه پاريس پر بود از يهودي ها که بعداً از آنجا رفتند.

به کجا رفتند و اصلاً از کجا آمده بودند؟
نمي‌دانم به کجا رفتند ولي آلماني‌ها بودند که آنها را به اين منطقه آوردند. همه مردم اهل درانسي مي‌دانند. شايد رفتند به اسرائيل يا به يک نقطه ديگر از جهان.

اميدوارم که در يادگيري زبان فارسي و کلاً در زندگي دانشجويي‌ موفق باشيد.
بله (مي‌خندد) يک دانشجوي 100 ساله.
تصویر
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”