راهنماي بالا رفتن از آنتن

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

ارسال پست
Old Moderator
Old Moderator
نمایه کاربر
پست: 2597
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۴, ۱۲:۲۷ ب.ظ
سپاس‌های دریافتی: 155 بار
تماس:

راهنماي بالا رفتن از آنتن

پست توسط Kingman_62 »

  بالا رفتن از آنتن
يا: چگونه يك مجري تلويزيوني باحال شويم؟

تصویر 

در راستاي سلسله آموزش‌هاي چگونه فلان و بيسار شويم و در پهناي اين كه ممكن است سيندرم حاد «عشق بازيگري» در برخي جوانان به عشق مجري‌گري تبديل شود و در درازاي اين مقولات، راهنماي گاماس گاماس شومن شدن تقديم علاقمندان مي‌شود. براي مجري تلويزيوني يا شومن شدن از نوع باحال، بايد رويكرد جديد تلويزيون به جوان‌گرايي را به خوبي بشناسيد و از رفتارهاي برخي تيپ جديد و باحال آنها الگوبرداري كنيد. اين هم از راهنما. بوس بوس، جيگر همه‌تون.

■ مليح باشيد
شومن شدن به تنهايي كافي نيست، بايد خيارشورمن باشيد. در قديم مي‌گفتند مرد آن است كه وقتي به تخت پشتش بزني از آن گرد و خاك بلند شود. يعني زحمت كشيده و كار كرده و عرق ريخته باشد. حالا براي مجري شدن بايد وقتي به تخت پشت‌تان بزنند همين‌جور ملاحت و نمك بريزد و گرد و خاك كند.
اين كه در مورد طنز هم هيچ مطالعه‌ا‌ي نداشته باشيد اهميتي ندارد. مطالعه و سواد به درد كارتان نمي‌خورد. مردم ساده و نادان به هر بامزگي و حرف‌هاي كوچه بازاري اسم طنز مي‌گذارند. بنابر اين فقط سعي كنيد مليح باشيد. سواد مهم نيست. كمي سلفژ و فن بيان تمرين كنيد بهتر است. به هر حال تنها مايه‌اي كه مي‌گذاريد از فك است ولاغير!
اگر هيچ كدام اينها نتيجه نداد، شب‌ها در يك وان قره‌قوروت بخوابيد. نمك بدون يد را در آب وان حل كرده و خوب به هم بزنيد تا قوام بيايد. مقداري هم فلفل و شنبليله و پياز رنده شده و ريحان و ترخون و آبليمو در تختخواب‌تان بپاشيد و شب مثل يك سيخ كباب اعلا لاي آن بخوابيد. قبل از رفتن به داخل استوديو هم آب نمك غرغره كنيد... شوخي كرديم، آخه آي كيو چرا فوري لباساتو درآوردي؟ اون بسته نمك چيه دستت؟

■ غافلگيركننده باشيد
خانمي را به عنوان ميهمان برنامه دعوت كرده‌اند كه شاعر و اديب و استاد دانشگاه است و تاكنون چندين كتاب و رساله در زمينه ادبيات و شعر به چاپ رسانده و مشغول توضيح در مورد نكاتي در ادبيات و شعر است. برخورد شما بايد مثل برخورد با يك آدم عادي در كوچه و خيابان باشد. در اين هنگام وسط حرفش با يك سؤال نامتعارف بپريد كه:
- شما براي شوهرتونم قرمه‌سبزي مي‌پزين؟
اين استراتژي تاثير به‌سزايي در محبوبيت شما به عنوان يك مجري دارد و همه مي‌فهمند كه چقدر خودماني و بي‌شيله پيله هستيد و براي شكستن ساختار اين حرف‌هاي خشك و بي‌مزه تخصص بالايي داريد.
يا پيرمردي از همين فرزانگان يا مخترعين و دانشمندان و مفاخر آمده و مثلاً در مورد اختراعاتش يا علم و انديشه و اهميت آموزش و پرورش صحبت مي‌كند. در حيني كه فك ايشان گرم شده بگوييد: ببخشين من يه سوالي حضورتون داشتم. بعد از او بپرسيد: بگو دوچرخه؟
پيرمرد بيچاره هم با حجب و حيا لبخند زده و مي‌گويد: بله؟ دوچرخه!؟
شما هم بلافاصله مي‌گوييد: سيبيل بابات قرمزي! ... و بعد با قهقهه روي شانه‌ي پيرمرد بزنيد كه از خجالت تا قوزك پا سرخ شده و حالت كنفتي بامزه‌اي به او دست داده كه بينندگان را بيش از پيش به تسلط شما در امر خطير مجري‌گري واقف مي‌كند و اجمعين پاي تلويزيون مي‌گويند: ايول بابا عجب مرجي كاردرستيه اين فري. بابا نمكدون، بابا خيارشور…
بعد در حالي كه كله‌ي پيرمرد را دودستي گرفته‌ايد يك ماچ گنده از لپش بگيريد و در حالي كه دست‌تان را با صميمت مثل آفتابه دور گردنش حلقه كرده‌ايد رو به دوربين ادامه بدهيد:
- اين آقاي فلاني، پدر محترم و فرزانه‌ي ما خيلي عزيزن. احترامشون واجبه. خيلي دوست داريم آقاي فلاني. خيلي آقايي. لطف كردي به برنامه ما تشريف آوردي. خيلي حال دادي.
يا يك بابايي را دعوت كرده‌اند كه پيشكسوت ورزش است و در مورد مسائل و مشكلات ورزش صحبت مي‌كند، وسط حرفش بپريد كه:
- ديدي زيدان چه كله‌ي خفني به شيكم اون يارو زد؟ اسكل بهش گفته تروريست. به هر حال مرسي آقاي فلاني به برنامه خوب ما تشريف آوردي. وقت ما خيلي كمه، ازتون خداحافظي مي‌كنيم و دم شما غيژ.

■ آپ تو ديت باشيد
در مورد اخبار روز نظر بدهيد. منتها به همان زبان ساده و جوان‌گرا و بي شيله پيله. مثلاً:
ديدين اوضاع لبنان چطوري بي‌ريف شده؟ اين مردم بدبخت لبنان چطوري همين‌جور ديمي كشته ميشن؟ نچ نچ نچ...
يا: آقا جون چرا مي‌گيم انرژي هسته‌اي حق مسلم ماست؟ خانم، آقا، با شمام. وقتي اين نفت لامصب تموم بشه شما با چي مي‌خواي كشك بادمجون درست كني؟

■ جوانگرا باشيد
جوانگرايي اصلاً به معناي پرداختن به مشكلات جوانان نيست. اين حرف‌ها كهنه شده و به درد كار شما نمي‌خورد پس به اين چيزها فكر نكنيد. استفاده از زبان نسل سومي هم به تنهايي كافي نيست. شما بايد نسل شوتمي حرف بزنيد و در زمينه مسائل و مشكلات اساسي جوانان خودتان را بزنيد به اون راه.
لازمه‌ي جوانگرايي ياد گرفتن اصطلاحات روز جوانان است. اشكالي ندارد حتي اين اصطلاحات منفي و يا لمپني باشند. مهم اين است كه شما مجري خاك و خلي و خودماني و جوانگرا باشيد نه مثل اين مجري‌هاي شق و رق و اتوكشيده و بي‌مزه و عصا قورت داده. بايد ساختارشكن باشيد هر چند پيش از شما هزاران نفر در كوچه و خيابان اين ساختارها را بهتر از شما هم شكسته‌اند اما مثل شما روي آنتن نبوده‌اند. بايد بامزه و گوله‌ي نمك بدون يد باشيد. بعضي اصطلاحات خفن و مشتي و اند كلاس را خوب به خاطر بسپاريد و هنگام دعوت يك هنرمند يا دانشمند سعي كنيد خودتان به جاي او محور برنامه باشيد.

■ مالتي كالر باشيد
البته مي‌دانيم كه لازمه‌ي قبول شدن در گزينش آن هم گزينش سخت و نكيرمنكرمآبانه‌ي صدا و سيما، داشتن محاسن است. اصولاً در گزينش صدا و سيما تزوير بر تخصص افضل است. پس ضمن حفظ محاسن به مدت شش ماه قبل تا معايب‌تان را بپوشاند، وانمود كنيد كه حتي مكروه و مباح را با وسواس غيرخناس رعايت مي‌كنيد و سعي كنيد تريپ نوربالاي جبهه ديده و خط‌ شكن و ميدان مين ديده بگذاريد. هر چند موقع جنگ شما ديب دميني هم نديده بوديد. بهتر آن است كه جاي مهري هم بر پيشاني جعل كنيد.
بعد كه كارتان درست شد برگرديد تيريپ خودتان و خودماني باشيد و آن تيپ‌هاي سابق را خز و خيل بناميد. به موهايتان ژل بزنيد، زير ابرو برداريد و خلاصه ظاهر خارجكي داشته باشيد، حزب‌اللهي وانمود كنيد و كوچه بازاري حرف بزنيد. چيزي مثل مزه‌ي تريد كردن پيتزا در آبگوشت.

■ اهميت DNA
داشتن يك تهيه‌كننده‌ي فاميل و داراي نسبت ژنتيكي با او مساويست با هنرمند بالفطره بودن شما. اگر هم نداشتيد يا هيچ رابطه فاميلي نتوانستيد گير بياوريد، بايد «روابط عمومي و خصوصي»تان قوي باشد. خودتان را در راهروهاي سازمان يا محوطه يا هر جا كه پا داد آويزان طرف كنيد. بغلش بپريد و براي احساس صميميت هر چه بيشتر پايتان راهم مثلا كوآلا يا خرس تنبل دور كمرش حلقه كنيد و با دو انگشت دماغ يا لپش را بكشيد. هندوانه زير بغلش بگذاريد و چنان مخ طرف را سالاد كنيد كه انگار شما و او يك روح هستيد در دو دبه. اين نه تنها در مجري‌گري كه در خيلي چيزهاي ديگر به دردتان خواهد خورد.

■ راحت باشيد
وقتي مهماني به برنامه دعوت شده خودتان را روي مبل‌ها پهن كنيد و لنگ‌تان را هم مي‌توانيد به ميزان دلخواه باز كنيد. راحت و صميمي همين طور كه در خانه نشسته‌ايد. اصلاً كفش‌تان را دربياوريد و پايتان را در حالي كه انگشت بزرگ آن از جوراب سوراخ شده زده بيرون، روي ميز بگذاريد. به ميهمان برنامه هم مي‌توانيد بگوييد: لطفاً راحت باشين، مجلس خودموني و بي‌تعارفيه. پيژامه بدم خدمتتون!؟
وسط حرف ديگران هم براي هر چه بيشتر طبيعي بودن اين «راحتي» و خودماني بودن مي‌توانيد انگشت توي دماغ كنيد و اگر افاقه نكرد دستمالي دربياوريد و با سر و صدا در آن فين كنيد.
وقتي كه مهمان برنامه مشغول صحبت كردن است شما با صدابردار و تصويربردار در پشت صحنه كل كل كنيد يا آنها را دست بيندازيد و قاه قاه بخنديد. وقتي مهمان برنامه با تعجب ساكت شد كه ببيند شما به او توجه مي‌كنيد، بگوييد: چيزي نيس عزيزم شما حرفتو بزن!

■ مهم باشيد
به طور كل تاريخ بشريت به دو دوره تقسيم مي‌شود. يك دوره از خلقت آدم ابوالبشر تا قبل از آمدن شما به تلويزيون و دوره‌ي ديگر بعد از آمدن شما به تلويزيون كه يك انقلاب عظيم فرهنگي و رسانه‌اي به راه افتاد.
در مطبوعات در مورد اهميت وجودي و پرستيژ خود مصاحبه كنيد. مطبوعات زرد عاشق تيپ‌هايي امثال شما هستند و البته چون تيراژ بالايي هم دارند بيشتر از هر نشريه‌ي علمي و فرهنگي و ادبي، برو دارند و مثل ديگران تعطيل نمي‌شوند. با اين كار به خيل مشتاقان سينه‌چاك شما كه اين‌قدر مهميد افزوده مي‌شود.
شما، بله شما مي‌توانيد با رعايت اين شگردها از آنتن بالا برويد و مشهور و محبوب‌القلوب باشيد.

[External Link Removed for Guests]
 تصویر

تصویر
 
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”