[External Link Removed for Guests]
البته هر کی قبول نداره فیلمش هست.خواست من براش لینک میدم.
این هم برای negar جان عزیز:
[External Link Removed for Guests]
این هم فیلم :
[External Link Removed for Guests]
خداییش خیلی حال میده بقیه اعتراف میکنن

مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت



نه لزوما! کشورهایی مثل هلند، اسپانیا، انگلیس، و غیره نظام پادشاهی دارند؛ و در اون لیست در همان معیار اول امتیازی بین 8 تا 10 دریافت کردند.
مشکل ما با اینها چندان روی این آمار و ارقامشان نیست، بلکه مشکل ما با اساس معیارهای اینها ست. کلا تعریف حقوق بشر یا آزادی در یک جامعه غربی با یک جامعه شرقی تفاوت میکنه. اینها میخوان به زور تعریف خودشان را معیار قرار بدند، و بر اساس تعاریف خودشان، و فشار رسانه ایی، دیگران را در امور انسانی عقب افتاده، و خودشان را پیشرو قلمداد کنند. به عنوان مثال، در تعریف این فرهنگ ها از مسائل بنیادی بشری، فرد (Individual) در مرکز قرار داره. در نظام های شرقی، بخصوص به دلیل پشوانه تاریخی و ملیتی عمیقی که دارند، جامعه مرکزیت قوی تری نسبت به فرد داره. در جوامع مذهبی، شریعت و دین مرکزیت بیشتری داره. اینها میخوان به زور تعاریف خودشان را به خورد ملت ها بدند. اینطور میشه که مثلا جامعه من که نه حکومت، و نه مردم، علاقه ایی به گسترش مباحثی مثل هم جنس گرایی ندارند، میشند جوامع غیر آزاد
دموکراسی حتی به معنای مصطلح غربی اش هم در بسیاری از کشورهای اروپایی، بخصوص در کشورهای داعیه دار دموکراسی اتفاق نمیافته. یک سری از کشورهای کوچک غربی هستند که نه برای کسی اهمیت به خصوصی دارند، نه در معادلات بین المللی نقش خاصی دارند؛ جمعیت کمی دارند، ثروت زیاد، تهدیدی هم در مقابل شون نیست، در مسائل بین اللملی هم حزب باد هستند، مثل بسیاری از کشورهای اسکاندیناوی. اینها ادعای دموکراسی کنند، کار بزرگی انجام ندادند.
حالا همین ها که مشخص هست احترامی برای انسانیت قائل نیستند، مدعی دموکراسی در داخل کشور خودشان هستند. طبیعی هست که کسی که اساسا به مبانی همون دموکراسی تعریف خودشان تقیدی نداشته باشه، در داخل کشورش هم جز ظاهر مسئله، نمیتونه در باطن تقیدی به دموکراسی اعمال کنه. وضعیت آمریکا که نور علی نور هست؛ از سیستم انتخاباتی گرفته، نا نحوه گزینش نامزدها، و میزان مشارکت مردمی، و سایر مسائل که من درباره اش توضیح نمیدم، چون تا از آمریکا ایراد گرفته میشه، عده ایی میگن قبول داریم، ولی سایر جاها خیلی خوب هستند! انگلیس وضعیت بهتری نسبت به آمریکا نداره. اون پیرزن رو که به عنوان ملکه هنوز دارند، سالیانه هم میلیون ها دلار خرج خودش و خانواده اش می کنند، به جنایات این سلسله پلید در سال های گذشته در نقاط مختلف جهان هم افتخار می کنند! احزابشان هم مثل آمریکا ست. دو حزب دارند، که به جای مردم تصمیم می گیرند، و هر چند سال یک بار قدرت را با هم دست به دست می کنند. در سایر کشورهای اروپایی هم عموما همین وضع را شاهد هستیم.


ارسال شد اما الان نیست شد- بعید کار مدیران باشد، احتمالا مشکل از اتصال به نت بوده، البته اگر اقدام مدیران بوده لطفا در پیام خصوصی دلیلش را بیان کنند، چون چیز خاصی توش وجود نداشت

پادشاه و ملکه ی کشورهایی مثل انگلیس و هلند قدرت رسمی سیاسی ندارند و نظام این کشورها حزبی و پارلمانی هست و صرفا از این پادشاهها یک خانواده سلطنتی ثروتمند مونده . خنده داره که مثلا هلند و سوئد رو که پادشاه دارند با پادشاهی عربستان مقایسه کرد !
اینجا بحث از دموکراسی بود, نه از فاشیسمی که شما در موردش حرف میزنید . خدارو شکر هر عقیده ای یک اسمی داره , تعریف دموکراسی ( حالا شما بگید غربی یا شرقی ) عین همین معیارهایی هست که اکونومیست و سایرجا ها میگند.
تضاد و روبرویی با individualism و فردیت هم , طبق تعاریف فاشیسم هست حالا شما اسمش رو بگذارید دموکراسی شرقی, ارزشی و ...
مصطلح غربی ؟؟ در غربی بودنش که حرفی نیست ولی شما تعریف جدیدی ازش ساختید یا سراغ دارید؟! بالاخره مشخص کنید که اصل دموکراسی رو قبول دارید یا نه . وگرنه تعریف و کلیت دموکراسی همین دموکراسی مصطلح غربی کشورهای ضعیف و بی اهمیت مثل سوئد و نروژ هست ... تعاریف رو که نمیشه عوض کرد .
اینکه دو حزب دارند مگه دلیل بر این هست که دموکراسی وجود نداره ؟! چرا معلومات و عقاید خودتون رو مدرک و برهان میکنید برای بقیه؟
تو کشورهای اروپایی سلسله اتحادیه ها و تشکیلات فدرالی وجود داره که میتونه حق و حقوق مردم رو بگیره. خصوصا واسه مسائل داخلی و اجتماعی پس قدرت تصمیم گیری ها یکمرتبه از صفر به صد نمیرسه و صرفا دولت مرکزی نیست که تصمیم گیرنده باشه در این مسائل. ( همین میتونه دلیل کمرنگ بودن حضور جامعه تو انتخابات سطوح بالاتر باشه )
ولی شما تعریف جدیدی ازش ساختید یا سراغ دارید؟!

Frogfoot نوشته شده:
به این دقت کنید که همه کشورها با نظام پادشاهی از معیار اول ( وچود پروسه همه پرسی ) صفر گرفتند .
نه لزوما! کشورهایی مثل هلند، اسپانیا، انگلیس، و غیره نظام پادشاهی دارند؛ و در اون لیست در همان معیار اول امتیازی بین 8 تا 10 دریافت کردند.
مشکل ما با اینها چندان روی این آمار و ارقامشان نیست، بلکه مشکل ما با اساس معیارهای اینها ست. کلا تعریف حقوق بشر یا آزادی در یک جامعه غربی با یک جامعه شرقی تفاوت میکنه. اینها میخوان به زور تعریف خودشان را معیار قرار بدند، و بر اساس تعاریف خودشان، و فشار رسانه ایی، دیگران را در امور انسانی عقب افتاده، و خودشان را پیشرو قلمداد کنند. به عنوان مثال، در تعریف این فرهنگ ها از مسائل بنیادی بشری، فرد (Individual) در مرکز قرار داره. در نظام های شرقی، بخصوص به دلیل پشوانه تاریخی و ملیتی عمیقی که دارند، جامعه مرکزیت قوی تری نسبت به فرد داره. در جوامع مذهبی، شریعت و دین مرکزیت بیشتری داره. اینها میخوان به زور تعاریف خودشان را به خورد ملت ها بدند. اینطور میشه که مثلا جامعه من که نه حکومت، و نه مردم، علاقه ایی به گسترش مباحثی مثل هم جنس گرایی ندارند، میشند جوامع غیر آزاد، و قلان جامعه تازه به دوران رسیده که بدنه اش از اقوام مهاجر چند صد سال پیش شکل گرفته، و به زور میشه حتی اونها را ملت نامگزاری کرد، با آزاد کردن ازدواج هم جنس گرایان (!!) یا آزادی عریان بودن مردم در بعضی شهرها و محلات، میشه جامعه آزاد!
اینها اول یکی از این مکتب های گوناگون ism شون، و تعاریف مختلف خودشان از مسائل بنیادی را که اکثرشان را هم در عمل، به نفع منافع اقلیتی خاص، خودشان نقض می کنند؛ در جامعه خودشان 500 سال آزمایش کنند، بعدا بیان داعیه سروری بشریت و همه چیزدانی برای سایر ملل و جوامع که خیلی هایشان چند هزار سال بیشتر از اینها سابقه تمدنی و همزیستی با هم را دارند، بکنند. چیزهایی را که خودشان 50 سال 50 سال تغییر میدند، رو میخوان به زور به کل مردم جهان به قبولانند. هر کی هم که مخالفت کنه، به زور رسانه و سلاح وادارش می کنند که خفه بشه!
به نظر من هم نباید به این رتبه بندی آنقدرها اشکال وارد کرد. هرچند ممکن است در چنین رتبه بندی هایی به شکل جهت دار برداشت هایی متفاوت از تعاریف دموکراسی معیار سنجش قرار گرفته باشد اما این یک واقعیت است که ما با دموکراسی بسیار فاصله داریم.
ساده ترینش همین انتخابات اخیر ریاست جمهوری که از هر جناح و با هر خط فکری که بهش نگاه کنیم آنچه شاهدش هستیم را نمیتوان دموکراسی نام گذاشت ...
پادشاه و ملکه ی کشورهایی مثل انگلیس و هلند قدرت رسمی سیاسی ندارند و نظام این کشورها حزبی و پارلمانی هست و صرفا از این پادشاهها یک خانواده سلطنتی ثروتمند مونده . خنده داره که مثلا هلند و سوئد رو که پادشاه دارند با پادشاهی عربستان مقایسه کرد !
اینجا بحث از دموکراسی بود, نه از فاشیسمی که شما در موردش حرف میزنید . خدارو شکر هر عقیده ای یک اسمی داره , تعریف دموکراسی ( حالا شما بگید غربی یا شرقی ) عین همین معیارهایی هست که اکونومیست و سایرجا ها میگند.
تضاد و روبرویی با individualism و فردیت هم , طبق تعاریف فاشیسم هست حالا شما اسمش رو بگذارید دموکراسی شرقی, ارزشی و ...
مصطلح غربی ؟؟ در غربی بودنش که حرفی نیست ولی شما تعریف جدیدی ازش ساختید یا سراغ دارید؟! بالاخره مشخص کنید که اصل دموکراسی رو قبول دارید یا نه . وگرنه تعریف و کلیت دموکراسی همین دموکراسی مصطلح غربی کشورهای ضعیف و بی اهمیت مثل سوئد و نروژ هست ... تعاریف رو که نمیشه عوض کرد .
اینکه دو حزب دارند مگه دلیل بر این هست که دموکراسی وجود نداره ؟! چرا معلومات و عقاید خودتون رو مدرک و برهان میکنید برای بقیه؟
تو کشورهای اروپایی سلسله اتحادیه ها و تشکیلات فدرالی وجود داره که میتونه حق و حقوق مردم رو بگیره. خصوصا واسه مسائل داخلی و اجتماعی پس قدرت تصمیم گیری ها یکمرتبه از صفر به صد نمیرسه و صرفا دولت مرکزی نیست که تصمیم گیرنده باشه در این مسائل. ( همین میتونه دلیل کمرنگ بودن حضور جامعه تو انتخابات سطوح بالاتر باشه )
تو یه دموکراسی واقعی شما از اتحادیه ای که درش عضو هستی هم میتونی حق و حقوقت رو دنبال کنی و برای طلب حقت هم نیازی نیست راه بیفتی دنبال ماشین نفر اول کشورت برای نامه نگاری !
در کل بحث در مورد دموکراسی ( که شما گویا روبروش وایستادید ) بود که بیشتر هم جنبه داخلی داره تا روابط بین الملل و برخوردهای خارجی و استثمار و امپریالیسم غرب... اصلا کجای این معیارهای دموکراسی در مورد تاریخچه استعمار و استثمار حرفی دیدید که دارید در موردش بحث میکنید !

دموکراسی مهمتر است یا خدا............!؟
مگر ما از روی اختیار آفریده شدیم که بر سر کیفیت زندگی کردن از سر نفس و وسوسه شیطان بهانه دموکراسی می تراشیم!!؟
ما از روی جبر آفریده شدیم خواست خدا نه دموکراسی!....................

Frogfoot نوشته شده:
دموکراسی در اسلام حدود مشخصی داره. در اسلام شما "اطيعواالله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منکم" دارید که در راستای همان "فمن تبع هدای" هست. شما در امر اطیعوا الله یا رسول خدا یا اولی الامر (که به اعتقاد شیعه اهل بیت عصمت (ع) هستند) نمی تونید مدعی دموکراسی بشید. شما اگر بخواید از هدایت تبعیت کنید (تبع هدای)، هدایت از الله به وسیله این مجاری الهی (یعنی رسول خدا (ص) و اهل بیت رسول خدا) جاری میشه، و امور شما را ولایت میکنه. پس شما در عرض خدا و رسول خدا و اهل بیت نیستید که بخواید در امور خدا به دموکراسی استناد کنید. شما در طول اینها و در انتهای زنجیره هستید. حالا در عرض خودتان، می تونید در چارچوب الهی در دموکراسی داشته باشید. خداوند در قرآن مسلمین را به شورا هدایت میکنه، ولی شورا به معنی آن نیست که فرضا وقتی حکم الهی صراحتا در کتاب الهی ذکر شده، شما شور کنید و بر ضد اون رای صادر کنید. شورا این نیست که خدا و پیامبر خدا امر به جهاد بدند، اما بنی اسرائیل به حضرت موسی بگویند، تو با خدایت برو و با آنها به جنگ، وقتی پیروز شدید، ما می آییم!
پس دموکراسی در اسلام، تفاوت های بنیادی با دموکراسی مورد ادعای غرب داره، اون هم اینکه؛ در اسلام انسان اصل نیست، در اسلام دنیا آخر زندگی نیست، در اسلام دموکراسی همه چیز نیست.

چرا نباید اشکال وارد کرد؟؟؟!
دوما انتخابات ازاد،درسته با معیار های خاصی کاندیدا انتخاب میشه اما 40 میلیون نفر شرکت کردن و ارا تقریبا 24 به 13 بوده! نکنه این اشکال داره؟؟
فکر کنم انتخابات امریکا و رسوایی بوش و الگور را فراموش کردید که اینطوری به انتخابات داخلی میتازید!! امریکا ادعای ازادترین کشور دنیا و مهد دمکراسی بودن رو داره،اما انتخاباتش یکی از یکی دیگه بدتره...
چی میگی شما؟

اینها همش درست، حتی در حالت کلی تر دموکراسی نمیتونه در مقابل عقل قرار بگیره، بین همه انسانها فارغ از ادیان مختلف بعضی از اعمال مثل دزدی زشت هستند
و در هیچ کشوری همه پرسی در مورد این که دزدی آزاد باشد یا نه برگزار نمیشود.
اما نکته اصلی اینه که ادیان مختلف مانند اسلام در همه جزئیات زندگی وارد نشده اند و در بعضی از مسائل اصلا هیچ گونه ورودی ندارند.
و این به این معنیست که در اکثر مسائل زندگی خداوند انسان ها رو آزاد گذاشته که بر اساس تمایلات خودشون زندگیشون رو بسازن .
شما قوانینییو که مجلس تصویب می کنه اگه دنبال کنید میبینید که اکثرا در حوزه عملکرد دین نیستند و به مسائل روزمره ارتباط پیدا می کنند

Negar.int نوشته شده: نیست ما به صفر بودن خود افتخار کنیم چون دیگران منفی هستند، متاسفانه ما دائما خود را با دوران شاه، کشورهایی که فاقد کمترین استقلال هستند و . . . که به گونی در وضعیت منفی هستند مقایسه میکنیم و این امر ما را از پیشرفت غافل میکند.

Frogfoot نوشته شده:
اتفاقا اسلام تنها دینی هست که در تمامی جزئیات زندگی، حتی نحوه راه رفتن شما (حتی می بخشید، نحوه دستشویی رفتن شما) ورود کرده. ورود اسلام به تمامی جزئیات به معنای آن نیست که مثلا اسلام درباره فیلترینگ هم آیه قرآن یا حدیث داشته باشه، بلکه به معنای آن هست که حکمی که وضعیت همچین امری را مشخص کنه، در اسلام موجود هست. استخراج همچین احکامی در علوم اسلامی در حوزه فقه انجام میشه.
مثلا اسلام جایی نگفته رابطه با رژیمی به نام اسرائیل حرام است، اما گفته که کمک به مسلمین، و مقابله با ظالم، و مقابله با متعدی به سرزمین های اسلامی واجب هست. همین اسلام اختیارات حکومت الهی در زمین را هم مشخص کرده. جایی در اسلام نیامده که انسان حق دارد اجنه را به بردگی بگیرد، اما سلیمان (ع) به عنوان یک حاکم الهی، برای حفظ حکومت الهی خودش، اجنه را که به فتنه گری در بین مردم می پرداختند، به تسخیر در آورد، گروهی را به بنایی و غواصی گمارد، گروهی را هم به زنجیر کشید. پس مصادیقی که ذکر کردید، ربطی به ورود اسلام به جزئیات زندگی ندارد.