دنیای کوچک

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, رونین, Shahbaz, MASTER, شوراي نظارت

ارسال پست
New Member
پست: 1
تاریخ عضویت: شنبه ۴ تیر ۱۳۹۰, ۵:۵۰ ب.ظ
سپاس‌های دریافتی: 1 بار

دنیای کوچک

پست توسط hamid-it »

  شش درجه جدايي شما همسايه مدير فلان شركت هستيد؟! چقدر جالب، اتفاقاً پسر خاله ي من هم با حسابدار همان شركت
همكلاس بودند. عجب دنياي كوچكي...
احتمالاً شما هم با موارد مشابهي برخورد كرد هايد. روابطي كه طي يك اتفاق ساده كشف مي شوند و شما را به
مخاطبي كه شايد براي اولين بار ديده ايد (مثلاً در تاكسي) مرتبط ميكند. اين ارتباط ممكن است از نوع درجه
يك باشد (مثل دوستي مستقيم) يا درجه دو (با يك واسطه) و يا با واسطه هاي بيشتري باشد.
يكي از جالب ترين نظريه هايي كه تاكنون در حوزه علوم اجتماعي و آماري مطرح شده، نظريه شش درجه جدايي
است. طبق اين نظريه، هر دو انساني بر روي كره زمين، حداكثر يك (Six Degrees of Separation)
رابطه درجه شش با هم دارند! يعني حداكثر توسط پنج واسطه به يكديگر متصل هستند.
باشد، نه « دوست دوست دوست دوست دوست دوست شما » جالب نيست؟ مثلاً باراك اوباما نهايتاً ممكن است
دورتر! حتي ممكن است شما با آنجلينا جولي رابطه نزديكتري داشته باشيد. زياد خوشحال نشويد، به رابطه با
ساموئل جكسون هم فكر كنيد!
اين نظريه در عين سادگي، يكي از پيچيده ترين مد لهاي شبيه سازي جامعه است و در سال هاي اخير خصوصاً با
پيشرفت اينترنت و شبكه هاي اجتماعي، نظر بسياري را به خود معطوف نموده است.
دنياي كوچك ما
اولين بار حدود هشتاد سال پيش، يك نويسنده مجارستاني (كارينتي) نظريه شش درجه جدايي را مطرح نمود.
در آن زمان، كسي به اين نظريه توجهي نكرد، چون خود كاتريني كه يك نويسنده ساده بود هم حرف خودش را

جدي نگرفت! ولي بعدها رياضيدانان و جامعه شناسان روي آن كار كردند و نهايتاً يك جامعه شناس آمريكايي
همان مفهموم را برساند. ،« دنياي كوچك » (ميلگرام) سعي كرد با ارائه نظريه
حدود پنجاه سال پيش، دانشمنداني از چند دانشگاه بزرگ آمريكا (خصوصاً هاروارد و ام آي تي) سعي كردند اين
نظريه را اثبات نمايند. مانند بسياري از علوم اجتماعي، تنها راه اثبات يا رد اين نظريه، تجربه هاي اجتماعي بود.
بنابراين آنها همين كار را كردند:
بطور تصادفي شهرونداني از سراسر ايالات متحده انتخاب شدند، از آنها خواسته شد يك پيغام را به شخصي
ساكن ايالت ماساچوست (كه او را نمي شناسند) برسانند، بدين صورت كه پيغام را براي چند نفر از دوستان خود
كه احتمال بيشتري مي دهند كه فرد مورد نظر را بشناسند، بفرستند و از آنها بخواهند كه همين كار را تكرار
نمايند. بدين ترتيب و با يك مدل ساده، شبكه پيچيد هاي از افراد متصل به هم تشكيل مي گردد.
بسياري از مردم پيش بيني مي كردند كه براي رسيدن پيغام به فرد مورد نظر، صدها واسطه لازم است. ولي در
پايان چندين آزمايش و ايجاد چندين هزار ارتباط، ميانگين واسطه ها بين مبدأ و مقصد، فقط پنج واسطه بود!
يعني بطور ميانگين، افراد مختلف با يكديگر ارتباط درجه شش داشتند. بعدها اين تجربه بطور گسترده تر و از
طريق كشورهاي مختلف تكرار شد و نتايج كاملاً در جهت اثبات اين نظريه بود.
اينترنت و شبكه هاي اجتماعي
در سال هاي اخير و با گسترش اينترنت، آزمايش قبل بطور ديگري تكرار شد: ارسال ايميل. حتماً شما هم
ايميل هايي را دريافت كرده ايد كه در مورد يك ويروس جديد هشدار داده (كه مثلاً مايكروسافت يا سيمانتك هم

تأييد كرده) و از شما خواسته كه آن را براي همه دوستانتان ارسال كنيد. يا مثلاً ياهو قرار است آمار كاربران
خود را بگيرد و اگر اين ايميل را براي ديگران ارسال نكنيد، سرويس شما قطع مي شود!
مسلماً ياهو براي گزارش گيري از كاربرانش، نيازي به كمك من و شما ندارد. بسياري از اين ايميل ها (البته نه
همه) در جهت بررسي ارتباطات اجتماعي و اينترنتي هستند و شما با ارسال دوباره آنها، بطور ناخواسته به
پيشرفت علم كمك م يكنيد!
با گسترش شبكه هاي مجازي در اينترنت، نظريه شش درجه جدايي دوباره ذهن بسياري را به خود معطوف
چند سال پيش به اثبات اين نظريه پرداخت. اگرچه نتيجه مثبت بود، ولي MySpace نموده است. شبكه
مشكل اين بود كه اكثر اعضاي اين شبكه ساكن ايالات متحده هستند و نمي توان آن را به كل جهان تعميم داد.
نهايتاً غول شبكه هاي اجتماعي، يعني فيس بوك، بعد از اطمينان از پراكندگي مناسب اعضاي آن در سطح جهان،
اين نظريه را مورد بررسي و تأييد قرار داد (به لوگوي فيس بوك توجه كنيد). جالب است كه بدانيد، في سبوك با
ارائه اطلاعات لازم به چند دانشگاه و مركز تحقيقاتي، درآمد بسيار زيادي براي خود ايجاد كرد!
كاربرد نظريه
همانطور كه مي توان حدس زد، عمده كاربرد اين نظريه در تبليغات و بازاريابي است. خصوصاً در سال هاي اخير
كه همه كمابيش با مفاهيمي مثل بازاريابي چندلايه اي يا بازاريابي شبكه اي آشنا هستيم، بهتر م يتوانيم ارزش
اين نظريه را درك كنيم. اگر شما هم از كساني هستيد كه وارد شبك ههاي بازاريابي (مثل گلدكوئست يا دياموند)
آن ها را مطالعه كنيد. (Business Model) شده ايد، بهتر است يك بار مدل كسب وكار
كاربردهاي ديگر اين نظريه، مدلسازي رفتارهاي اجتماعي، فراگيري مد، تئوري شايعه و مانند آنهاست كه در
علوم آماري به آن پرداخته م يشود. به هر حال، اين نظريه در ابعاد جمعيت ميلياردي جهان، آنقدر جذابيت دارد
كه تاكنون چندين فيلم و بازي بر اساس آن ساخته شده است.
 
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”