حرفهای خودمونی

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, رونین, Shahbaz, MASTER, شوراي نظارت

Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1378
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷, ۱۲:۱۰ ب.ظ
محل اقامت: شهرکرد
سپاس‌های ارسالی: 4214 بار
سپاس‌های دریافتی: 8330 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط FREE MAN »

حرف حساب

تور یک روزه ی ترکیه ؛
ویژه چک کردن جیمیل و سرچ در گوگل

این آخریا هر چی توش سرچ میکردیمو با یه آرامش خاصی نشون میداد
اصن انگار میدونست میخوان فیلترش کنن

من اگه جای برد پیت بودم ٬ دوست داشتم جای جانی دپ باشم

مرحوم گوگل پسر بود یا دختر؟
خب اون بدون شک دختره
چون اجازه نمی ده یه جمله ای رو کامل کنی
از همون اول شروع می کنه به حدس زدن
و همچنان حدس زدن
لامصــب بعضی وقتا حدسایی میزنه
که دهن آدم وا میمونه
مخصوصا وقتی یکی کنارت نشسته باشه

طرف تازه فوق دیپلمش رو تو رشته پرورش تخم حیوانات اهلی
از دانشکده غیرانتفاعی و غیر حضوری علمی کاربردی قریه مسلم آباد
از توابع یاقوت شهر سفلی ممسنی به زور سه ترم مشروطی و
2 جلسه تشکیل شورا و نامه از امام جماعت مسجدشون گرفته....
میگه باید رفت از این مملکت !!!
اینجا نمیشه موند...
اینا قدر قشر روشنفکر و تحصیلکرده رو نمیدونن !!!
الحق کاری که اینا با مفهوم تحصیلات عالیه
و خارج رفتن کردن، بمب اتم با هیروشیما نکرد

وقتی یه دختر به خاطر یه پسر اشک میریزه. ..
يعني واقعن عاشقشه ،
اما ....
وقتی یه پسر به خاطر یه دختر اشک بریزه ؛
یعنی هیچ وقت دیگه نمیتونه دختر دیگه ای رو مثلاون دوست داشته باشه .

بابا که شدم
به دخترم پول تو جيبي نميدم
تا يواش از پشت سرم بياد
دستاشو حلقه کنه دور گردنم
موهاشم بخوره تو صورتم
......در ِ گوشم پچ پچ کنه
بگه بابايي بهم پول ميدي ؟ داريم با بچه ها ميريم بيرون ...
موهاشو بزنم کنار . ماچش کنم ، بگم برو از جيبم وردار بابايي
به خاطر دخترم هم که شده ، يه روزي بابا ميشم

یه پسر خاله دارم اسمش قدرت الله
میخواست تو یه سایت خارجی عضو بشه جلوی name نوشته بود.
god power

دیروز تو مترو کله ی صبح همه خواب آلود و عُنُق،
آویزون بودن به دستگیره ها همه تو فازِ خواب !
یه پسره تو یکی از این ایستگاهها به زور خودشو
چپوند تو گفت : خواهرا ... برادرا ...
واسه خرجِ بیمارستانِ بابام پول کم آوردم!
18500 تومن لازم دارم...!
یه پیرمرده درآورد 200 تومن بهش داد!
پسره گفت : خواهرا ... برادرا ... واسه خرجِ بیمارستانِ بابام
پول کم آوردم ، 18300 تومن لازم دارم !
اینو که گفت کلِ مترو ترکیدن از خنده .
خلاصه که هرکی هرچی پول خرد داشت داد بهش ...!
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
[FONT=Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma][HIGHLIGHT=#fef8e0]انسان ها دو دسته اند: آن هایی که بیدارند در تاریکی و آن هایی که خوابند در   
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1378
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷, ۱۲:۱۰ ب.ظ
محل اقامت: شهرکرد
سپاس‌های ارسالی: 4214 بار
سپاس‌های دریافتی: 8330 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط FREE MAN »

قضاوت نکن

وقتی دوستت جواب تلفنتو نمی ده لزومن در حال خیانت نیست، شاید گوشی شو جا گذاشته یا نشنیده.
اینی که سوار تاکسی شده و می گه من کرایه ندارم بدم لزومن گدا نیست، شاید کیفشو گم کرده.
وقتی پولت گم می شه اونی که میاد خونه تونو تمیز می کنه لزوما دزد نیست، شاید یه جا گذاشتی که یادت رفته.
اینی که داری زخم رو صورت و بازوشو قضاوت می کنی، لزومن لات نیست و شاید توی تصادف این طوری شده.
اینی که داری زیرلب بد و بیراه یا فریادشو قضاوت می کنی، لزومن بی فرهنگ نیست، شاید روز سختی داشته...
بياين از امروز قضاوت نکنيم، خود ما هم روزاي سخت داشتيم
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
[FONT=Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma][HIGHLIGHT=#fef8e0]انسان ها دو دسته اند: آن هایی که بیدارند در تاریکی و آن هایی که خوابند در   
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1378
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷, ۱۲:۱۰ ب.ظ
محل اقامت: شهرکرد
سپاس‌های ارسالی: 4214 بار
سپاس‌های دریافتی: 8330 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط FREE MAN »

دقت کردین این گربه ها هم آدم شدن واسه ما ؟
قبلنا هیبتی داشتیم.از دور پخ میکردیم 3متر رو هوا بودن،
حالا از کنارمون رد میشن،نگاه معنادار چن ثانیه ای هم میکنن!
همینمون مونده به نشانه افسوس سرم تکون بدن

دانشجوی عزیز!
دوست تحصیل کرده من!
شمایی که فردا میخواین دکتر مهندس این مملکت بشین!
واقعا نمیدونی تو کلاس باید موبایلتو خاموش کنی؟
نمی بینی خوابیم بیشعور؟

تو تاکسی داشتم اس ام اس میدادم
یه یارویی کلشو کرده بود توی گوشیم در اون سطح که دیگه خودم نوشته های گوشیم و نمیدیدم
خیلی عادی تایپ کردم :
« کلتو بکش کنار بیشعور »
یارو ریلکس روشو کرد اونور
کلاً به نظر من باید با این حرکات فرهنگی جامعه رو اصلاح کرد :)

طرح شناسایی و جمع آوری " خانه های مجردی " در راستای بالا بردن
امنیت اجتماعی :
* تق تق تق !
** کیه ؟
* منم منم ، مادرتون !
** دروغ نگو ، مادرمون شهرستانه ..!
* مجردن ، بگیرنشون ! :grin:


سیاست دخترا در مواجهه با پسرا (البته بعضی از دخترا) :۱- حیله گری با پسرای معصوم و ساده۲- خوشمزگی با پسرای خوش قیافه۳- دوستی با پسرای باهوش۴- عشق با پسرای وفادار۵- ازدواج با پسرای پولدار
و
اما سیاست پسرا در مواجهه با دخترا (البته بعضی از پسرا) :۱- پیچوندن دخترای معصوم و ساده۲- پیچوندن دخترای خوش قیافه۳- پیچوندن دخترای باهوش۴- پیچوندن دخترای وفادار۵- پیچوندن دخترای پولدار۶ – ازدواج با هیچکدام!!
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
[FONT=Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma][HIGHLIGHT=#fef8e0]انسان ها دو دسته اند: آن هایی که بیدارند در تاریکی و آن هایی که خوابند در   
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1378
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷, ۱۲:۱۰ ب.ظ
محل اقامت: شهرکرد
سپاس‌های ارسالی: 4214 بار
سپاس‌های دریافتی: 8330 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط FREE MAN »

تفاوت زمین خوردن دخترا وپسرا

پسر در حال دویدن…
زااااارت (صدای زمین خوردن)
رفیق پسر: اوه اوه شاسکول چت شد؟ خاک بر سرت آبرومونو بردی الاغ، پاشو گمشو! (شپلخخخخخ “صدای پس گردنی”)
یک رهگذر: چیزی مصرف کردی؟یکم کمتر میزدی خب!!
یک خانوم جوان رهگذر: ایییییش پسر دست و پا چلفتیِ خنگ!

دختر در حال راه رفتن…
دوفففففففسک (زمین خوردن به دلیل نقص فنی در قسمت پاشنه کفش)
رفیق دختر: آخ جیگرم خوبی؟ فدات شم! الهی بمیرم! چی شدی تو یهو؟ وااااااااااای…
یک رهگذر: دخترم خوبی؟ فشارت افتاده؟ میخوای برسونمت دکتری جایی؟
یک پسر جوان رهگذر: ای وای خانوم حالتون خوبه؟ دستتونو بدین به من!
من ماشینم همینجا پارکه یه لحظه وایسین،با این وضع که دیگه نمیتونین پیاده برین
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
[FONT=Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma][HIGHLIGHT=#fef8e0]انسان ها دو دسته اند: آن هایی که بیدارند در تاریکی و آن هایی که خوابند در   
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1378
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷, ۱۲:۱۰ ب.ظ
محل اقامت: شهرکرد
سپاس‌های ارسالی: 4214 بار
سپاس‌های دریافتی: 8330 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط FREE MAN »

شاید لبخندی به لبت بیاد

حداقل هر 39 روز یک بار از دوستانتان خبر بگیرید
که اگر مرده بود به چهلمش برسید

آیا میدانید
با حذف جمله " خوب ، دیگه چه خبر " از زبان پارسی
ارزش سهام مخابرات با کاهش ۸۰ درصدی مواجه میشود؟

لذت بردن یعنی بری مهمونی ،
دخترشون برات شربت بیاره ،
آروم بگی : خودتون درست کردین ؟
اونم با عشوه بگه : بله ، نوش جان
بعدش تو بگی : نمی خورم ، مرسی

شب جلو تلویزیون خوابم برده بود
مامانم ساعت 2 نصفه شب اومد پتو انداخت روم
بوسم کرد ، کلی هم قربون صدقم رفت
بعد موقع رفتن پامو لگد کرد
داد زدم : اهههههههههههه . . . پام داغون شد
جواب داد : خاک تو سرت کنن ، آخه اینجا جای خوابه ؟

برداشت پدر و مادر از تحصیل در دانشگاه :
" این همه درس خوندی ،
درِ یه نایلون رو نمیتونی‌ باز کنی ‌! "

باز یه سوالی مغزمو پریشون کرده
چرا جمعه انقدر به شنبه نزدیکه
ولی شنبه انقدر از جمعه دوره ؟

فقط یه ایرانی اونم از نوع تهرانی
می­تونه از دود شهر فرار کنه
تا بره شمال هوای تازه تنفس کنه ،
بعد اونجا هی تند تند قلیون بکشه !

فقط یک زن ایرانی می­تونه
روزی چند ساعت برنامه آشپزی نگاه کنه
و چند تا دفتر هم پر کرده باشه
و آخرش همون کوکوسبزی همیشگی رو
برای شوهرش درست کنه !

هیچ وقت کار امروز رو به فردا ننداز . . .
فردا یه عالمه کار داری
قشنگ بندازش واسه دو سه هفته دیگه
که خیالتم راحت باشه

توی شهربازی توی بعضی از این وسایل بازیش
باید یه دکمه " غلط کردم" هم بزارن

دختر : بابا می­تونم برم پیش دوستم درس بخونم ؟
بابا : نه نمیشه . . . برو اتاقت درس بخون
دختر : چرا آخه بابا ؟
پدر : واسه این که سالها پیش
مامانت هم میومد پیش من درس بخونه

آبادانيه رو عقرب نیش میزنه
در حال مرگ میگه : سر قبرم بنویسین پلنگ خوردش !

ورژن جدید
تن آدمی شریف است به جیب آدمیت
و همین لباس زیباست نشان آدمیت !

خدايا لطفا برو و به بعضي از آنهائی که ايمان آورده اند
يادآوري کن که تو خدا هستي نه آنها !

اينائي که هميشه کليد دارن اما زنگ ميزنن و
آسايش آدمو بهم ميزنن
همونائی هستن که هر سري ميرن حموم
بعدش ميگن اون حوله منو میاری ؟

خدا نگذره از كساني كه شير حموم رو
روي وضعيت دوش مي‌بندن
و از حموم خارج مي‌شن !

عمه توماس اديسون مجددا در بيانيه­اي به مردم شريف ايران اعلام کرد :
توماس فقط برق را اختراع کرده است . . .
لطفا به خاطر قبضش ما را مورد عنايت قرار ندهيد

يکي از ترس ناک ترين جملات دوران مدرسه ، اين بود که :
"يه برگه از کيفتون بياريد بيرون"

اگر میخواهی در زندگی‌ قدمهای بلند برداری ،
بهتره شلوار کردی بپوشی‌

مژده ای دل که مسیحا نفسی میاید
شوهر خوب مگر گیر کسی میاید
( خواهر حافظ )

دقت کردین فقط یه ایرانی میتونه بعد از چند روز
کنگر خوردن و لنگر انداختن و استراحت ،
وقتی پاش میرسه خونه خودش
بگه : آخیش . . . هیچ جا خونه خود آدم نمیشه !
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
[FONT=Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma][HIGHLIGHT=#fef8e0]انسان ها دو دسته اند: آن هایی که بیدارند در تاریکی و آن هایی که خوابند در   
Captain II
Captain II
پست: 1348
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۰, ۱۲:۵۶ ب.ظ
محل اقامت: Iran
سپاس‌های ارسالی: 5189 بار
سپاس‌های دریافتی: 8626 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط A3eman »

نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، استتوس های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده.

- آرایش چیست؟ لایه ای بتونه ای و ضخیم که گلابتون را به پارمیدا تبدیل می کند.

- دقت کردین بیشتر مواقع احساس می کنیم گوشی مون زنگ خورده؛ بعد که نگاه می کنیم می بینیم یه توهم ویبره ای بیش نبوده!

- یه جایی خوندم باید یه سنگ بندازی تو رابطه ت، تا ببینی چقد عمیقه. هیچی دیگه منم انداختم ... یعنی عمق سینک ظرفشویی از عمق رابطه مون بیشتر بود!

- برادرزادم کلاس اول که بود یه چن بار معلمشون از خواب بیدارش کرد، شاکی شد گذاشت رفت بیرون از کلاس! معلمه ازش پرسید کجا میری؟ گفت میرم یه آبی به صورتم بزنم، تو درستو بده! حالا امسال رفته کلاس دوم ... منتظرم بیاد ببینم پیشرفتش در چه حد بوده امسال!

- لازم دونستم تاکید کنم که بهترین شغل، داشتن بابای پولداره

- خوشی های مدرسه دیگه هیچ وقت تکرار نمیشه. لباسای تمیز و اتوکرده اول هفته، رضایتنامه جمعه ها، از اون لیوانا که جمع می شد، دفتر فیلی، جامدادی دکمه ای، از اون مداد قرمزا، ته جوییده شده مدادا، دستای جوهری، دیکته پای تخته ای، شیطونی و شیطونی و شیطونی، ثلث اول – ثلث دوم – ثلث سوم، خرداد و خوشی پایانش دیگه برنمی گردن.

- با چنگال ماست خوردن توی فرقه ما منطقی تر از اینه که از جات بلند شی و بری قاشق بیاری!

- بچه ها بیاین از این به بعد سر سفره شام و ناهار از پدر و مادرای مردم تعریف کنیم قبل اینکه مامان باباهامون از بچه های مردم تعریف کنن!

- رفتم داروخونه یه قرص ضد حساسیت گرفتم، تو عوارض جانبیش نوشته: سردرد، سرگیجه، نفخ، حالت تهوع، اختلال در خواب، دوبینی، اختلال در تشخیص، نارسایی کبد، نارسایی کلیه، نارسایی قلب، سکته قلبی، سکته مغزی، مرگ ناگهانی!

فکر کنم اگه سیانور می گرفتم، عوارضش کمتر بود.



- طوری زندگی کن که اگه یه روز فوت کردی خبر مرگت توی فیس بوک لایک نخوره فقط شر بشه

- فکر کنم ما تو نسخه رایگان دنیا زندگی می کنیم اون قسمت هاش که به بقیه حال میده برای ما کار نمیکنه!

- اینایی که میگن یه تار موت رو به دنیا نمی دم حرف مفت میزنن. موقعیتش پیش بیاد کل هیکلتو به یه ماکارونی با ته دیگ سیب زمینی میفروشن!

- اونجایی که میگه اگه من زنت بشم، یار و همدمت بشم، اگه دعوامون بشه، منو با چی میزنی؟ نشون میده دخترای قدیم چه آینده نگر بودن!

- تو خونمون یه پشه خونگی داریم دیگه مقیم شده، از خودمونه. امروزکه اتاقم رو بعد از چند ماه مرتب کردم دیدمش از در اتاق اومد تو، اتاقو نشناخت، فک کرد اشتباهی اومده، رفتش بیرون.

- همه رابطه ها با جمله «تو با بقیه فرق داری» شروع میشه و به جمله «تو هم مثل بقیه ای» ختم میشه!

- بزرگترین حال گیری تو امتحانا این بود که پشت سوالی که جوابش یکی، دو کلمه بود، یه چرا (یا توضیح دهید) اضافه می کردن.

- تو کز محنت دیگران بی غمی ...
هیچی خواستم بگم لذت زندگی رو تو داری میبری!

- اغلب کارایی که ما به بچه هامون یاد می دیم برای اینه که عمو ببینه! «حالا بخند عمو ببینه!»

- من نمی دوم اون استادی که ترم قبل از درسش افتادم این ترم با چه رویی می خواد بیاد سر کلاس؟

- خرس گنده چیست؟
واژه ای که پدران و مادران ایرانی برای ندادن عیدی و کادوی تولد به فرزندان خویش نسبت می دهند!

- تنهایی یعنی اینکه کسی نباشه بهت بگه: دو دقیقه از پشت اون کامپیوتر لعنتیت بلند شو بیا بشین پیش من

- یه سوال خیلی وقته تو ذهنم داره وول می خوره...
چرا سایز نیمکت های مدرسه از اول دبستان تا پیش دانشگاهی تغییر نمی کنه؟
به خدا بچه ها رشد می کنن!

- انقد وضعیت حساب بانکیم قشنگه که وقتی از طرف بانک واسم sms میاد، آخرش یه lol هم نوشته!

- عطسه دخترا: اتسی ... (ترجیحا یه ته صدای گربه هم تهش) عطسه پسرا: هاتشوبیسخل بوهوووووووطراشش!
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1378
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷, ۱۲:۱۰ ب.ظ
محل اقامت: شهرکرد
سپاس‌های ارسالی: 4214 بار
سپاس‌های دریافتی: 8330 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط FREE MAN »

سخنرانی فراموش نشدنی ویکتور هوگو در مجلس فرانسه

سخنرانی فراموش نشدنی ویکتور هوگو بزرگ‌ترین شاعر سده نوزدهم فرانسه و شاید بزرگترین شاعر در گستره ادبیات فرانسه در مجلس فرانسه که بعنوان یکی از تاثیر گذارترین سخنرانی های دو قرن اخیر همواره در یادها خواهد ماند.
متن سخنرانی مذکور که ترجمه استاد شجاع الدین شفا می باشد در پی خواهد آمد:
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن حکومت بیشتر از یک قاتل عادی حق قاتل شدن نداشته باشد،
و وقتیکه بصورت حیوانی درنده حمله کند، با خودش نیز چون با حیوانی درنده عمل شود.
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن جای کشیش در کلیسای خودش باشد و جای دولت در مراکز کار خودش، نه حکومت در موعظه مذهبی کشیشان دخالت کند و نه مذهب به بودجه و سیاست دولت کاری داشته باشد.
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن، همچنانکه قرن گذشته ما قرن اعلام تساوی حقوق مردان بود،
قرن حاضر ما قرن اعلام برابری کامل حقوقی زنان با مردان باشد.
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن آموزش عمومی و رایگان، از دبستان گرفته تا کلژدوفرانس، همه جا راه را به یکسان بر استعدادها و آمادگی ها بگشاید. هرجا که فکری باشد کتابی نیز باشد. نه یک روستایی بی دبستان باشد، نه یک شهر بی دبیرستان، نه یک شهرستان بی دبیرستان،و برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن بلای ویرانگری بنام گرسنگی جایی نداشته باشد. شما قانونگزاران، از من بشنوید که :
فقر آفت یک طبقه نیست، بلای همه جامعه است .
رنج فقر رنج یک فقیر نیست، ویرانی یک اجتماع است.
احتضار طولانی فقیر است که مرگ حاد توانگر را به دنبال میاورد.
فقر بدترین دشمن نظم و قانون است.
فقر نیز، همانند جهل، شبی تاریک است که الزاما میباید سپیده ای بامدادی در پی داشته باشد
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
[FONT=Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma][HIGHLIGHT=#fef8e0]انسان ها دو دسته اند: آن هایی که بیدارند در تاریکی و آن هایی که خوابند در   
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1378
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷, ۱۲:۱۰ ب.ظ
محل اقامت: شهرکرد
سپاس‌های ارسالی: 4214 بار
سپاس‌های دریافتی: 8330 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط FREE MAN »

طریقه جم آوری زیرسیگاری چپ شده درمنزل مجردی
۱-قطعات درشت را با دست بردارید ۲-درجهت خلاف خواب قالی بکشید تاخاکسترها پخشوپلا شوند ۳-قالی تمیزاست

خدایـا :
دمت گرم که بعد از گرونی دلار و تحریم ، هنوز با ۵٠ تومان صدقه ٧۰ نوع بلا رو دفع میکنی
خوشحالم که تحریم بر تو اثـر نذاشته !

دختره امروز ازم پرسید:
آقا خیابون فلان کجاست؟
گفتم:بلد نیستم.
گفت:بیشعور و رفت.
اذیت میشم وقتی میبینم تحریمها داره مردممون رو ذره ذره آب میکنه!!

به قلبم گفتم :
شب‌ها خواب به چشمم نمی‌‌آید ،
قلبم گفت :
از بس که بعد از ظهر‌ها می‌خوابی ، بیخودم ادای عاشق ها رو در نیار !

داشتیم با مامانم وسایل انباری رو مرتب میکردیم
یه دفعه مامانم یه جعبه مدادرنگی ۲۴رنگ قاب فلزی رو از توو کارتون درآورد
نگاش کرد و زد زیر خنده!!!
گفت: میدونی این چیه؟
اینو خریده بودم هروقت معدلت ۲۰شد بدم بهت
حیف واقعا!!!
خاک تو سرت !!!

پسره از مربی بدنسازیش میپرسه:
از کدوم دستگاه بیشتر استفاده کنم که دختر کش بشم؟
مربی: دستگاه خودپردازبیرون از باشگاه!!!

زن دو قلو حامله بوده بعد از نه ماه مي بينن بچه ها به دنيا نيومدن
ميرن سونوگرافي مي بينن پسر ناف دختر رو گرفته مي گه:
آبجی ، بی غیرتم اگه بزارم لخت بري

تو زندگیت باید به بعضیا بگی:
من چشم میذارم تو فقط برو گمشو
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
[FONT=Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma][HIGHLIGHT=#fef8e0]انسان ها دو دسته اند: آن هایی که بیدارند در تاریکی و آن هایی که خوابند در   
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1378
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷, ۱۲:۱۰ ب.ظ
محل اقامت: شهرکرد
سپاس‌های ارسالی: 4214 بار
سپاس‌های دریافتی: 8330 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط FREE MAN »

گفتم: خسته‌ام
گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله
.:: از رحمت خدا نا امید نشید(زمر/53) ::.

گفتم: هیشکی نمی‌دونه تو دلم چی می‌گذره
گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه
.:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::.

گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم
گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید
.:: ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/16) ::.

گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی!
گفتی: فاذکرونی اذکرکم
.:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::.

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا
.:: تو چه می‌دونی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63) ::.

گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟
گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله
.:: کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (یونس/109) ::.

گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره‌ کنی تمومه!
گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم
.:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.

گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل... اصلا چطور دلت میاد؟
گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم
.:: خدا نسبت به همه‌ی مردم - نسبت به همه - مهربونه (بقره/143) ::.

گفتم: دلم گرفته
گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا
.:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن (یونس/58) ::.

گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله
گفتی: ان الله یحب المتوکلین
.:: خدا اونایی رو که توکل می‌کنن دوست داره (آل عمران/159) ::.

گفتم: خیلی چاکریم!
ولی این بار، انگار گفتی: حواست رو خوب جمع کن! یادت باشه که:
و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره
.:: بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت می‌کنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا می‌کنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنن (حج/11) ::.

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم
گفتی: فانی قریب
.:: من که نزدیکم (بقره/۱۸۶) ::.

گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد بهت نزدیک شم
گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/۲۰۵) ::.

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
..:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::.

گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی
گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه
.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/۹۰) ::.

گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.:: مگه نمی‌دونید خداست که توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌کنه؟! (توبه/۱۰۴) ::.

گفتم: دیگه روی توبه ندارم
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/۵۳) ::.

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
.:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم! ... توبه می‌کنم
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::.

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک
گفتی: الیس الله بکاف عبده
.:: خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی:
یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳) ::.
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
[FONT=Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma][HIGHLIGHT=#fef8e0]انسان ها دو دسته اند: آن هایی که بیدارند در تاریکی و آن هایی که خوابند در   
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1378
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷, ۱۲:۱۰ ب.ظ
محل اقامت: شهرکرد
سپاس‌های ارسالی: 4214 بار
سپاس‌های دریافتی: 8330 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط FREE MAN »

خیلی حرفا رو راحت میزنی اما...
بعضی حرفا رو نمیشه گفت،باید خورد...
ولی بعضی حرفا رو نه میشه گفت نه میشه خورد...
می مونه سر دل...
میشه دلتنگی...
میشه سکوت...
میشه بغض...
ميشه درد...
ميشه كوفت...
میشه همون وقتی که خودتم نمی دونی چه مرگته...
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
[FONT=Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma][HIGHLIGHT=#fef8e0]انسان ها دو دسته اند: آن هایی که بیدارند در تاریکی و آن هایی که خوابند در   
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1378
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷, ۱۲:۱۰ ب.ظ
محل اقامت: شهرکرد
سپاس‌های ارسالی: 4214 بار
سپاس‌های دریافتی: 8330 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط FREE MAN »

یکی از رموز ماندگاریه دوستی ها اینه که هر کسی دُنگ خودش رو بده !

خوب هم که باشی ، از بس بَدی دیده اند
خوبیهایت را باور نمیکنند.
نفرین به شهری که در آن غریبه ها آشناترند

یه وقتایی هم هست سر کلاس از بغل دستیت میپرسی چیزی میفهمی ؟
اونم میگه نه بابا
ینی اون لحظه انگار دنیا رو بهت دادن

دوستم میگفت پیاز تنها ماده غذایی هست که میتونه اشک آدمو در بیاره
من برای اینکه ثابت کنم اشتباه میکنه یه نارگیل برداشتم و زدم تو سرش
اونم کاملا به اشتباهش پی برد

اگه پنج تا دونه پاستیل داشته باشم و دوستم دو تاش رو برداره
من میمونم و یه دوست مرده و پنج تا دونه پاستیل
درس حساب کردم !؟

این چند روزه بس که با کامپیوتر کار میکنم قاط زدم
امروز قوری از دستم افتاد کف آشپزخونه کثیف شد
داشتم دنبال ctrl+z میگشتم )

من : دلار شده ۳۵۰۰
دوستم : کجای کاری شده ۴۰۰۰
من : نه بابا من لحظه ای دارم چک میکنم از تو اینترنت
دوستم : برو بابا اینترنتت قدیمیه ! )

زندگی به من آموخت هر چیز قیمتی دارد
پنیر مجانی فقط در تله موش یافت می شود !

نبوغ و نقشه هایی که من در فرار کردن از مدرسه داشتم
مایکل اسکوفیلد توی فرار از زندان نداشت
من حیف شدم!

توی تاکسى اگه دقیقا جایى که میخواى پیاده شى
به راننده بگى، ۵۰ متر جلوتر وامیسته!
ولى اگه ۵۰ متر قبل از مقصد بگى فورا ترمز میگیره !!:|

یه فامیل داریم ۲۸ ساله بیکاره!
اگه دو سال دیگه بیکار بمونه بازنشسته میشه؟

همسرت را قبل از ازدواج بیازما نه یکبار ، بارها
اما بعد از ازدواج آزمایشش نکن
در آزمونها همراهیش کن !

از والدین محترم تقاضا دارم وقتی توی یه محیط پر رفت و آمد
بچه تون رو به صورت افقی بغل میکنین ، حتما کفشاشو دربیارین

دختره بهم زنگ زده جای اینکه من بگم شما اون میگه شما!
منم در عین ناباوری گفتم ببخشید اشتباه برداشتم
خداحافظ

یه بار جوگیر شدم سی‌دی شجریان خریدم
صبح از خونه راه افتادم گذاشتم
رسیدم محل کارم هنوز شروع نکرده به خوندن

چیز چیست ؟!
کلمه ایست شگفت انگیز در زبان فارسی
که میتواند جایگزین تمـــام کلمات دیگر شود )

پدر و مادر عزیز
اگه صبح وقتی که از خونه بیرون میرین من پای اینترنتم
و وقتی که برمیگردین خونه من بازم پای اینترنتم
الزاما معنیش این نیست که
از وقتی رفتین تا وقتی که اومدین من پای اینترنت بودما !
با تشکر فراوان !

داداشم یه گوشه خونه لاتی نشسته بود
همه بهش خندیدیم
بعد پسر داییم بهش میگه بیا از دور خودتو ببین خیلی خنده دار شدی !

دقت کردین وقتی یکی میره خارج اولین کاری که میکنه
گرفتن عکس با شلوارک تو خیابون هستش ؟؟

یه مگس رو هوا بود در یک چشم به هم زدن رو هوا گرفتمش
با کلی افتخار به بابام گفتم حال کردی ؟؟!!
سرش رو تکون داد گفت خاک بر سرت ، جوونای هم سن تو هواپیمای بدون سرنشین
میگیرن رو هوا ، تو هنوز مگس شکار میکنی

تنهایی‌ یعنی مادری که تو رو ۹ ماه تو شکمش تحمل کرد
ولی تو
بعضی‌ مواقع طاقت نداری یه لحظه تحملش کنی‌

رفتم عکس ۳*۴ گرفتم خانومه انقد با فوتوشاپ بهش ور رفت
که الان نیم ساعته نشستم به عکسه نگا میکنم تا به جا بیارمش !

دیروز، پینوکیو آدم شد
و امروز ، آدمها پینوکیـو !
من از عاقبت مادربزرگ می ترسم
اگر فردا ، شنل قرمزی گرگ شود . . .

ﻳـــﻪ ﻭﻗتی ﻓﺮﺍﻣﻮﺷـی ﻳــﻪ ﺑﻴﻤﺎﺭی ﺑﻮﺩ
ﻣﺜﻞ ﺍﻻﻥ ﻧﺒـــﻮﺩ ﻛﻪ ﻧﻌـمت ﺑﺎﺷه…!

ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺘﺎ ﺩﻟﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺗﺎﮐﺴﯿﺎ ﻣﯿﺴﻮﺯﻩ …
ﺩﺍﺭﻥ ﯾﻪ ﺟﺮﯾﺎﻧﯿﻮ ﻭﺍﺳﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺟﻠﻮﯾﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﻨﻦ ،
ﺟﺎﯼ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺍﻧﮕﯿﺰ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﮐﻪ ﻣﯿﺮﺳﻪ ﯾﻬﻮ ﻣﺴﺎﻓﺮِ ﻣﯿﮕﻪ :
“ﺁقا ﻣﺮﺳﯽ ﻫﻤﯿﻨﺠﺎ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﻣﯿﺸﻢ”
یکی نیست به اینا بگه چرا با احساسات مردم بازی می کنید !
.
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
[FONT=Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma][HIGHLIGHT=#fef8e0]انسان ها دو دسته اند: آن هایی که بیدارند در تاریکی و آن هایی که خوابند در   
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1378
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷, ۱۲:۱۰ ب.ظ
محل اقامت: شهرکرد
سپاس‌های ارسالی: 4214 بار
سپاس‌های دریافتی: 8330 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط FREE MAN »

دلنوشته
زندگی گاهی اوقات شوخی‌اش می‌گیرد. زندگی گاهی اوقات شوخی‌هایش زشت می‌شود، لب مرزی می‌شود، وحشیانه و خطرناک و به دور از انصاف می‌شود. انگار که وقتی خوابیده‌ای موهایت را آتش بزند، انگار که توی کفشهایت میخ بگذارد، انگار که از پشت سر یک چاقو را بگذارد کنار گوش‌ت و بعد صدایت کند، انگار که توی آفتابه‌ات اسید بریزد، زندگی گاهی بی‌شعورتر از آن چیزی می‌شود که انتظارش را داری.

فرض کن یک زمانی یک نفری در زندگی‌ات بوده که داری خودت را میکشی تا فراموشش کنی. حالا آنوقت از همان موقع مدام هر کسی از راه می‌رسد حال او را از تو می‌پرسد، روی تابلوی تمام خیابان‌ها و مغازه‌ها اسم او را می‌نویسند، قیافه همه شبیه او می‌شود، تکه کلام‌های همه شبیه او می‌شود، خندیدن و راه رفتن و نگاه کردن و غر زدن همه شبیه او می‌شود، زمین و زمان آهنگی که او دوست داشت را پخش می‌کند، کتابی که او دوست داشت را معرفی می‌کند، فیلمی که او دوست داشت را توصیه می‌کند. اینجاست که زندگی مقابلت می‌ایستد با لبخند مسخره ات میکند

حالا تمام اینها به کنار، تصور کن مثلا اسمش، چمیدانم، مثلا سارا دارایی ست. درست از لحظه‌ای که قصد می‌کنی فراموشش کنی نسخه‌های مشابه مثل قارچ از همه جا می‌زنند بیرون: سارا دارابی، سارا دالانی، تارا دارایی، مانا سالاری، سارا دارایی‌زاده، سارا دارایی‌نژاد، سارا دارایی‌پور و… حالا اگر مثلا یکهو دلت بخواهد یک نفر دیگر را از ذهنت پاک کنی، مثلا ا’م‌الخبیثهء دارمانجانپوری، همه آدمها می‌روند و گم و گور می‌شوند و از در و دیوار برایت دارمانجان‌نژاد و دارمانجان‌زاده و ام‌الخبیطه و خطیبه و شلیته و کوفت و زهرمار بیرون می‌ریزد.
اینجاست که زندگی مقابلت می‌ایستد و با لبخند پستی اش را به رخت می‌کشد.

زندگی گاهی با لبخند خباثتش را نشانت می‌دهد. زندگی گاهی با لبخند قدرت شیطانیش را به رخت می‌کشد.
آنوقت من و تو فکر می‌کنیم اینها همه تصادفی‌ست، اما زندگی آن گوشه نشسته و به من و تو می‌خندد.
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
[FONT=Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma][HIGHLIGHT=#fef8e0]انسان ها دو دسته اند: آن هایی که بیدارند در تاریکی و آن هایی که خوابند در   
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”