حرفهای خودمونی

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, رونین, Shahbaz, MASTER, شوراي نظارت

Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1378
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷, ۱۲:۱۰ ب.ظ
محل اقامت: شهرکرد
سپاس‌های ارسالی: 4214 بار
سپاس‌های دریافتی: 8330 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط FREE MAN »

وقت بگذارید

برای خندیدن وقت بگذارید… زیرا موسیقی قلب شماست.
برای گریه کردن وقت بگذارید… زیرا نشانه یک قلب بزرگ است.
برای خواندن وقت بگذارید… زیرا منبع کسب دانش است.
برای رویاپردازی وقت بگذارید… زیرا سرچشمه شادی است.
برای فکر کردن وقت بگذارید… زیرا کلید موفقیت است.
برای بازی کردن وقت بگذارید… زیرا یادآور شادابی دوران کودکی است.
برای گوش کردن وقت بگذارید… زیرا نیروی هوش است.
برای زندگی کردن وقت بگذارید… زیرا زمان به سرعت می‌گذرد و هرگز باز نمی‌گردد.
ماموریت ما در زندگی « بدون مشکل زیستن » نیست،
« با انگیزه زیستن » است.
تنها به شادی در بهشت نیندیشید…
به خود بگویید رمز و راز خلقت هر چه باشد
هدف امروز من درست زیستن در اینجا و اکنون است .
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
[FONT=Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma][HIGHLIGHT=#fef8e0]انسان ها دو دسته اند: آن هایی که بیدارند در تاریکی و آن هایی که خوابند در   
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1378
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷, ۱۲:۱۰ ب.ظ
محل اقامت: شهرکرد
سپاس‌های ارسالی: 4214 بار
سپاس‌های دریافتی: 8330 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط FREE MAN »

اکثر انسان‌ها فراموشکار هستند. بعضی وقت‌ها این فراموشی ناشی از بیماری خاصی مثل آلزایمر و یا ضربه مغزی و… است که به دانش پزشکی مربوط می‌شود، اما بعضی از فراموشی‌ها، (که مورد نظر ما نیز می‌باشد) از جنس فراموشی‌هایی است که بعضا به صلاح نیست که انسان به یاد بیاورد و به نوعی ترجیح می‌دهد که فراموش کند، حال هر چند بر آنها تاکید شده باشد.
ضرر و زیان ناشی از بعضی «فراموشی‌‌ها» در طول زندگی بقدری می‌تواند عمیق و تاثبرگذار باشد که جبران آن اگر غیرممکن نباشد، حتما بسیار سخت خواهد بود. در همین راستا، در ادامه یک لیست با عنوان «یادمون باشه که…» را برایتان طرح می‌کنیم که در واقع آن چیزهایی است که انسان نباید در زندگی آنها را به هیچ‌وجه فراموش کند و مطمئنا دانستن و یادآوری آنها نیز می‌تواند راهگشا و پاسخگوی بسیاری از سوالات ذهنی هر انسانی باشد. این لیست عبارت است از:

-یادمون باشه که؛ خدا همیشه هست.
-یادمون باشه که؛ کسی که زیر سایه دیگری راه میره، خودش سایه‌ای نداره.
-یادمون باشه که؛ هر روز باید تمرین کرد دل کندن از زندگی را.
-یادمون باشه که؛ زخم نیست آنچه که درد دارد، عفونته.
-یادمون باشه که؛ در حرکت همیشه افق‌های تازه هست.
-یادمون باشه که؛ دست به کاری نزنیم که نتوانیم آن را برای دیگران تعریف کنیم.
-یادمون باشه که؛ اونایی که دوستشون داریم می‌تونند دوستمون نداشته باشند.
-یادمون باشه که؛ حرف‌های کهنه از دل کهنه میاد، پس دلی نو بخریم.
-یادمون باشه که؛ فرار، راه به دخمه‌ای می‌بره برای پنهان شدن، نه آزادی.
-یادمون باشه که؛ باورهامون شاید دروغ باشند.
-یادمون باشه که؛ لبخندمان را در آیینه جا نگذاریم.
-یادمون باشه که؛ آروزهای انجام نیافته دست زندگی رو گرفتن و اونو راه می‌برند.
-یادمون باشه که؛ محبت به دیگران برای نمایش گذاشتن مهر خودمون نباشه.
-یادمون باشه که؛ آدم‌ها همه ارزشمندند و همه می‌تونند مهربون و دلسوز باشند.
-یادمون باشه که؛ تنهایی ما در مقایسه با تنهایی خورشید خیلی کمه.
-یادمون باشه که؛ دو رنگی رو با کمتر از صداقت ندیم.
-یادمون باشه که؛ دلخوشی‌ها هیچ کدوم ماندگار نیستند.
-یادمون باشه که؛ تا وقتی اوضاع بدتر نشده! یعنی همه چیز روبراهه.
- یادمون باشه که؛ هوشیاری یعنی زیستن با لحظه‌ها.
-یادمون باشه که؛ آرامش جایی فراتر از ما نیست.
-یادمون باشه که؛ من تنها نیستم، ما یک جمعیت‌ایم که تنهاییم.
-یادمون باشه که؛ از چشمه درس خروش بگیریم و از آسمان درس پاک زیستن.
-یادمون باشه که؛ برای آموختن و درس دادن به دنیا آمدیم، نه برای تکرار اشتباهات گذشتگان.
-یادمون باشه که؛ برای پاسخ دادن به احمق، باید احمق بود!
-یادمون باشه که؛ لازمه گاهی با خودمون روراست‌تر از این باشیم که هستیم.
-یادمون باشه که؛ قبلا چیزهایی برامون مهم بودند که حالا دیگه مهم نیستند.
-یادمون باشه که؛ آنچه امروز برامون مهمه، فردا نخواهند بود.
-یادمون باشه که؛ نیازمند کمک هستند آنها که منتظر کمکشان نشسته‌ایم.
-یادمون باشه که؛ ما از این به بعد هستیم، نه تا به حال.
-یادمون باشه که؛ غیرقابل تحمل وجود ندارد.
-یادمون باشه که؛ با یک نگاه هم ممکنه بشکنند دل‌های نازک.
-یادمون باشه که؛ به جز خاطره‌ای هیچ نمی‌ماند.
-یادمون باشه که؛ وظیفه من اینه «حمل باری که خودم هستم تا آخر راه».
-یادمون باشه که؛ منتظر تنها یک جرقه است، انبار مهمات.
-یادمون باشه که؛ کار رهگذر عبوره، گاهی برمی‌گرده،گاهی نه.
-یادمون باشه که؛ در هر یقینی می‌توان شک کرد و این تکاپوی خرد است.
-یادمون باشه که؛ همیشه چند قدم آخره که سخت‌ترین قسمت راهه.
-یادمون باشه که؛ امید، خوشبختانه از دست دادنی نیست.
-یادمون باشه که؛ به جستجوی راه باشیم نه همراه.
-یادمون باشه که؛ هوشیاری یعنی زیستن با لحظه‌ها.
-یادمون باشه که؛ کلا ناامید نمیشی اگه تمام امیدت را به چیزی نبسته باشی.
-یادمون باشه که؛ خوبی اونی رو که نداریم اینه که نگران از دست دادنش نیستیم.
-یادمون باشه که؛ در خسته‌ترین ثانیه عمر، رمقی برای انجام کارهای کوچک هست.
-یادمون باشه که؛ وقتی از دست دادن عادت میشه بدست آوردن، دیگه آرزو نیست.
-یادمون باشه که؛ اونایی رو که گوشه آسایشگاه‌ها غریب‌اند و تنها، از یاد نبریم.
-یادمون باشه که؛ گاهی باید برای راحتی خیالِ دیگران خودمون رو خوشحال نشون بدیم.
-یادمون باشه که؛ سعادت دیگران بخش مهمی‌از خوشبختی ماست.
-یادمون باشه که؛ قولی را که به کسی میدیم عمل کنیم.
-یادمون باشه که؛ دوست بداریم بی‌انتظار پاسخی از طرف دیگران.
-یادمون باشه که؛ مهربانی صفت بارز عشاق خداست پس از اینکار ابایی نکنیم.
-یادمون باشه که؛ این دعا همیشه ورد زبونمون باشه «خدایا هیچوقت ما رو به حال خودمون رها نکن».
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
[FONT=Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma][HIGHLIGHT=#fef8e0]انسان ها دو دسته اند: آن هایی که بیدارند در تاریکی و آن هایی که خوابند در   
Novice Poster
Novice Poster
نمایه کاربر
پست: 60
تاریخ عضویت: شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۱, ۲:۱۱ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 297 بار
سپاس‌های دریافتی: 363 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط *mohammad* »

وقتی اومده بود خواستگاری خواهرمون، پرسیدیم: شغلت چیه؟

!گفت: من تو لاله زار کنار خیابون دلار فروشم

الان تقش در اومده که آقا مهندسه و توی یه شرکت خصوصی کار می کنهتصویر


تصویر


می گفت: ما توی فيري ورژن دنیا زندگي می کنیم

!آخه اون قسمت هایی ش که اسمش زندگییه، براي ما باز نمی شهتصویر

تصویر
  [COLOR=#1f497d]به سانِ رود،که در نشیبِ دره سر به سنگ می زند،
رونده باش.
امیدِ هیچ معجزه ای ز مرده نیست
زنده باش.
   
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1378
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷, ۱۲:۱۰ ب.ظ
محل اقامت: شهرکرد
سپاس‌های ارسالی: 4214 بار
سپاس‌های دریافتی: 8330 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط FREE MAN »

یه مشت حرف حساب
پسر: با شکم خالی چند تا سیب میتونی بخوری؟
دختر: شش تا!
پسر: فقط یکی میتونی چون موقع خوردن سیب دوم شکمت دیگه خالی نیست
دختر: چه جالب حتما برای دوستام تعریف میکنم
دختر: با شکم خالی چند تا سیب میتونی بخوری؟
دختر دوم: ده تا
دختر: اه، اگه میگفتی شش تا، یه معمای جالب میشد

فکر کنید تحریمها فشار بیاره لوازم آرایش دیگه وارد نشه
موژه مصنوعی پر
لنز چشم پر
کرم پودر ((بتونه)) پر
خط چشم پر
برق لب پر
رنگ برنزه پر
لوازم مانیکور پر
انواع لوسیون پوست پر
عطر و ادکلن پر
انواع پروتز پر
عزیزان دعاکنید این اتفاق نیفته... وگرنه با چه غولهای بی شاخ و دمی روبرو میشیم =)))))) یاد عکسهای زنهای قاجاری افتادم =))))
امیدوارم موچین و کرم موبر تولید داخلی داشته باشیم =))

بچه رو به مادرش : مامان چرا بابا کچله ؟؟؟
مادر : بخاطر اینکه بابات خیلی فکر میکنه ....
بچه : پس چرا موهای تو اینقدر زیاده ؟؟؟
مادر : خفه شو پدر سگ ...

یه بنر زده بودن توی شهر که
حجاب زیباست اما زیبایی نیست
هنوز هنگم!
نظریه نسبیت این قدر پیچیده نبود برام

ایرانسل در آینده ای نزدیک . .
مشترک گرامی راستی با اون طرف به هم زدی ؟ بی خیال همراه اولیا همه این جورین! صبر کن یه ایرانسلیشو واست جور میکنم که همه تو کفش بمونن !!

یک روز صبح ، فرزند چهارساله ام ، وقتی از خواب بیدار شد ، خیلی پکر بود. اخم کرده بود و در خودش فرورفته بود . او را روی زانویم نشاندم و نوازش اش کردم و پرسیدم : چته عزیزم ؟ چرا ناراحتی؟ گفت : حوصله م سر رفته.
پرسیدم : آخه چرا ؟
گفت : همه ش شب می شه، صبح می شه؛ شب می شه صبح می شه...!
بی اختیار گریه ام گرفت . و به فرزندم که با تعجب مرا نگاه می کرد ، گفتم : من تازه در سی سالگی به این فکر افتادم ، روزگارم این است .
ببین تو که در این سن و سال وارد این عوالم شده ای چه خواهی کشید!

یه سری نوابغ هم هستن تو کلاس که، مثلا استاد میگه یه چیزی رو همین الان حل کنید ، بعد که اینا زود حل میکنن، به نشانه این که ما زودتر حل کردیم، خودکارشون رو همچین صدا دار میندازن رو میز که توجه بقیه جلب شه که آره بابا، ما زودتر نوشتیم :| شما سوکسین :|
این ها هم مجرم نیستند ، بیمارند، فقط بهشون لبخند بزنین :)

امروز صبح وایسادم کنار خیابون تاکسی بگیرم ، یه لکسوز کنارم وایساد ؛ ما رو میگی خودمونو جمع جور کردم و با خودم گفتم بابا تو این شهر هم پیدا میشن کسانی که جلوی ما پسرا ترمز کنن که یهو در باز شد و دیدم مامانه شلوار بچه شو کشیده پایین میگه جیش کن پسرم جیش کن آفرین !!!

یک فضانورد روسی و یک جراح مغز روسی روزی درباره ی مذهب بحث می کردند.جراح مسیحی بود و فضانورد بی اعتقاد. فضانورد گفت:«من بارها به فضا رفته ام ولی هیچ وقت خدا یا فرشته ای ندیده ام.» جراح جوابش داد:«من مغزهای زیرک زیادی شکافته ام ولی هرگز حتی یک فکر در آنها ندیده ام. ولی این دلیل آن نیست که فکر وجود ندارد.» پس هرچه را که با حواسمان نتوانیم بیابیم دلیل برعدم حضورش نیست.

رفتم در خونه داییم از زن دایی پرسیدم : دایی اومده ؟
گفت : چی چی آورده ؟
مثل این مونگل ها یه کم فکر کردم ! گفتم : قرار بوده چندتا وسیله برقی بیاره !
دوباره گفت : بخور و بیا !
تازه فهمیدم سر کارم !
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
[FONT=Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma][HIGHLIGHT=#fef8e0]انسان ها دو دسته اند: آن هایی که بیدارند در تاریکی و آن هایی که خوابند در   
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1378
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷, ۱۲:۱۰ ب.ظ
محل اقامت: شهرکرد
سپاس‌های ارسالی: 4214 بار
سپاس‌های دریافتی: 8330 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط FREE MAN »

حاضر جوابی ها‎
می گویند: “مریلین مونرو ” یک وقتی نامه ای به ” البرت اینشتین ” نوشت:
فکرش را بکن که اگر من و تو ازدواج کنیم بچه هایمان به زیبایی من و هوش و نبوغ تو. . . چه محشری می شوند!
“اینشتین”در جواب نوشت:
ممنون از این همه لطف و دست و دلبازی خانوم.
واقعا هم که چه غوغایی می شود!
ولی این یک روی سکه است، فکرش را بکنید که اگر قضیه بر عکس شود چه رسوایی بزرگی بر پا می شود!
************************
روزی در یک میهمانی مرد خیلی چاقی سراغ برنارد شاو که بسیار لاغر بود رفت وگفت:
آقای شاو! وقتی من شما را می بینم فکر می کنم در اروپا قحطی افتاده است
برنارد شاو هم سریع جواب میدهد:
بله! من هم هر وقت شما را می بینم فکر می کنم عامل این قحطی شما هستید!
************************
روزی نویسنده جوانی از جرج برنارد شاو پرسید:
«شما برای چی می نویسید استاد؟ »
برنارد شاو جواب داد:
«برای یک لقمه نان»
نویسنده جوان برآشفت که:
«متاسفم! برخلاف شما من برای فرهنگ مینویسم! »
وبرنارد شاو گفت:
«عیبی نداره پسرم هر کدام از ما برای چیزی مینویسیم که نداریم! »
************************
یه روز چرچیل در مجلس عوام سخنرانی داشت.
یه تاکسی می گیره، وقتی به محل می رسن، به راننده میگه
اینجا منتظر باش تا من برگردم.
راننده میگه
نمیشه، چون میخوام برم خونه و سخنرانی چرچیل را گوش کنم.
چرچیل از این حرف خوشش میاد وبه راننده ۱۰پوند می ده.
راننده میگه:
گور بابای چرچیل، هر وقت خواستی برگرد!
************************

نانسى آستور – (اولین زنى که در تاریخ انگلستان به مجلس عوام بریتانیاى کبیر راه یافته و این موفقیت را در پى سختکوشى و جسارتهایش بدست آورده بود) -
روزى از فرط عصبانیت به وینستون چرچیل رو کرد و گفت:
من اگر همسر شما بودم توى قهوه‌تان زهر مى‌ریختم.
چرچیل (با خونسردى تمام و نگاهى تحقیر آمیز):
من هم اگـر شوهر شما بودم مى‌خوردمش.
************************
میگن یه روز چرچیل داشته از یه کوچه باریکی که فقط امکان عبور یه نفر رو داشته… رد می شده…
که از روبرو یکی از رقبای سیاسی زخم خورده اش می رسه…
بعد از اینکه کمی تو چشم هم نگاه می کنن… رقیبه می گه
من هیچوقت خودم رو کج نمی کنم تا یه آدم احمق از کنار من عبور کنه…
چرچیل در حالیکه خودش رو کج می کرده… می گه
ولی من این کار رو می کنم!
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
[FONT=Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma][HIGHLIGHT=#fef8e0]انسان ها دو دسته اند: آن هایی که بیدارند در تاریکی و آن هایی که خوابند در   
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1378
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷, ۱۲:۱۰ ب.ظ
محل اقامت: شهرکرد
سپاس‌های ارسالی: 4214 بار
سپاس‌های دریافتی: 8330 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط FREE MAN »

آیا می دانید تاثیر جمله
«این مکان مجهز به دوربین مداربسته می باشد»
به مراتب بیشتر از
جمله «عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنید» می باشد !
یکم خجالت بکشیم
پاتختی چیست؟
همان جشن نیکوکاری یا گلریزان برای عروس و داماد است
که برای حفظ آبروی زوج جوان نام پاتختی را برآن نهاده اند!

پلیسه به یارو میگه :
گواهینامه داری؟
میگه :
بزار داشبورد رو ببینم شانس بیاری که داشته باشم ، کارت راه بیفته !

دستم خورد اینترنت اکسپلورر باز شد اومدم ببندمش
زد رو شونم گف میبندی ؟
اصن تو چشاش اشک جم شده بوود
گفتم نه بابا میخاستم مینمایزت کنم
گفت مرسی و رفت !

هربار از بیرون میام بابام میپرسه کجا بودی
منم هربار میگم بیرون بودم
بعدش دیگه هیچی نمی پرسه
دوست داره فقط مطمئن شه خونه نبودم !

بزرگترین نعمت اینه که اگه کسی پشت سرت حرف زد
رفیقات با پشت دست بزنن تو دهنش

” آخرش هیچ گ*هی نمیشی ” چیست؟
نوید آینده ای مبهم از سوی والدین به فرزندان !

برای شناخت آدما
فقط کافیه یک بار ، بر خلاف میلشون عمل کنی !

یه عده ای هم هستن که وقتی بهشون میگی زر نزن ناراحت میشن
بعد که میگی خوب باشه بزن بازم ناراحت میشن !
خب موضع خودتونو مشخص کنین … والاااا …

داره رعد و برق میزنه مامانم میخواد بره پشت بوم لباسارو جمع کنه
میگه وای چه رعد و برقی نکنه برق بگیرتم ؟!؟!؟!
پاشو تو برو
ینی دهنم وا موند از این حرف مامانم …
من سر راهیم ، میدونم !

بزرگترین حالگیری تو امتحانا این بود که
پشت سوالی که جوابش یکی دو کلمه بود ، یه چرا (یا توضیح دهید) اضافه میکردن !

عموم میگه اولین بار که کامران هومنو دیدم فک کردم زن و شوهرن.
بعدنا فهمیدم که خواهرن !

با فکر کردن به هر الاغی ذهن خود را باغ وحش نکنید!

من و داداشم برنامه ریختیم از این به بعد سر سفره شام و ناهار
از پدر و مادرای مردم تعریف کنیم
قبل اینکه ننه بابامون از بچه‌های مردم تعریف کنن !

همه مخترعین میرن بهشت
به جز مخترع زنگ ساعت…!!!
خدا ازش نگذره….. !

طرف اسم ایدیش زده جوجو میگم چند سالته میگه ۳۰
حالا خدایی خودتون بگید این جوجو هست یا شترمرغ بالغ !؟

بیایم ظاهر بین نباشیم !
بعضیا ممکنه در ظاهر بیشعور بنظر بیان
اما وقتی باشون میگردیم و بیشتر میشناسیمشون
می بینیم که باطنن هم بیشعورن !

یکی اومده بود با احساسات من بازی کنه ،سه هیچ بردمش

استقاده از آسانسو در فیلم ها چه ایرانی چه خارجی!
یارو باعجله میره سمت آسانسور و فقط دکمشو میزنه بعد از پله ها میره بالا!!

اینروزا آدم جرات نداره با یکی درد ِ دل کنه !
یارو تا بهت ثابت نکنه از تو بدبخت تره ول نمیکنه

یکی مسیج داده :
من عاشقتم !!
منم گفتم بزن قدش !!
گفت : یعنی تو هم منو دوست داری ؟
گفتم : نه دیگه،الان جفتمون منو دوست داریم ..!

آدم داغون از اول داغون نبوده داغونش کردن
آدم آرومم همینطور
آدم عصبیم همینطور
ولی آدم بیشعور از اوّلش بیشعور بوده!

Google Earth به شما این قابلیت رو میده
که هر جای دنیا رو که خواستی ببینی، ولی شما چیکار میکنی؟
شما میری خونه خودت رو میبینی

دیشب اومدم خود کشی کنم رفتم از سوپر سره کوچمون تیغ خریدم
رفتم نشستم تو حموم، وقتی که اومدم تیغ رو بکشم رو رگم
یه هو دیدم که خودمون تو حموم تیغ داریم
اینقدر اعصابم خورد شد که هیچی دیگه، خود کشی نکردم

یکی از علائم بیماری سادیسم اینه که میگی:
“میشه یه چیزی بپرسم”
بعد که طرف گفت چی و اینا !؟
میگی:”هیچی بیخیال” !

آیا می دانستید که اون زنی که برای اولین بار عبارت
“مردا همه مثل همه ن”
رو به کار برد، یه زن چینی بود که شوهرشو تو بازار گم کرده بود؟

از سرگرمی های ما دهه شصتیا بالا رفتن از رختخواب ها بود!!
خدا میدونه چند بار رختخوابها ریزش کردن و موندیم زیر!!
لذت صعود از این رختخوابها برابری میکرد با صعود به قله اورست !!
چه کنیم تفریح نداشتیم که….

طرف جرعت نداره باقی پولشو از راننده آژانس بگیره
ولی میاد اینجا می‌شه منتقد اجتماعی !

۹۰% وقت درس خوندن من هنگام نیگا کردن به این که
“چقد مونده جزوه تموم شه” تلف میشه…

وقتی عصبی و دلتنگم
دوس دارم با لگد برم تو صورت اینایی که دید قشنگی نسبت به زندگی دارن …

روان پریش تر از اونی که صبح ساعت ۷ داد میزنه
“آی بدو هندووونه به شرط چاقو”
همسایه ی ماست که واسش چایی میبره تا گلوش تازه بشه !

به بابام میگم موجودی حسابت چقدره ؟
میگه : پول میخوای ؟
میگم: نه میخوام ببینم چقدر دیگه با بیل گیتس فاصله داریم !

یه روز میخواستم تریپ اعصبانیت و پولداری بردارم
گوشیمو پرت کردم رو مبل ، لامصب کمونه کرد کم مونده بود بیوفته زمین !
قلبم اومد تو حلقم !
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
[FONT=Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma][HIGHLIGHT=#fef8e0]انسان ها دو دسته اند: آن هایی که بیدارند در تاریکی و آن هایی که خوابند در   
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1378
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷, ۱۲:۱۰ ب.ظ
محل اقامت: شهرکرد
سپاس‌های ارسالی: 4214 بار
سپاس‌های دریافتی: 8330 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط FREE MAN »

دیگه کم کم هوا داره سرد میشه
ازدست دعوا با بابامون سر کولر راحت میشیم
اما باید خودمونو واسه مسابقات کم و زیاد کردن بخاری آماده کنیم !

خلاصه ی شرایط و ضوابط گارانتی اجناس در ایران
به هر دلیلی اگر خراب بشود شامل گارانتی نمی شود !

امروز تو خیابون یکی گول ظاهرمو خورد
من الان دیگه گول ظاهر ندارم

دیدین بعضیها عادتشونه رو چمن که نشستن
همینجوری چمن هارو میکنن
اینا یه بز درونم دارن !

امروز به مامانم گفتم ناهار چی داریم؟
گفت مروری بر رویدادهای هفته

این همه درس خوندیم بالاخره نفهمیدیم رابطه ی فیثاغورس با کی بود
قضیه اش چی بوده اصلا
بالاخره چی شد !؟

یه خردادی هیچ وقت پشت سرشو نگاه نمیکنه
چون طاقت دیدن غش و ضعف خاطرخواهاشو نداره
که بعد از رد شدنش حالشون بحرانی میشه !

به سلامتی همه کسایی که یه روزی یه حلقه ای رو خریدن برای تعهد
ولی حلقه شون موند و آدمش نموند

یکی از بهترین سرگرمی های ما در دوران کودکی
این بود که یه متر آهنی برداریم سعی کنیم بیشتر ببریمش بالا طوری که نشکنه !
به اندازه متراژی که بالا رفته رکورد ثبت میشد
لذتی داشت در حد PES 2013 !

هیچی به اندازه داشتن یک رفیق تنبل تر ازخودت
به ادمیزاد اعتماد به نفس نمیده !

بعضی از ادما خیلی بیشعورن
به بیشعوری این جمله :
خیلی حوصلم سر رفته بود ، دیگه به تو زنگ زدم !

من واقعا نمی دونم این مخترع جانونی هدفش از اختراع این وسیله چی بوده ؟
اولین جایی که تو خونه ما نون کپک میزنه جانونیه !

تبریک تولد دخترا:عزیزم به دنیا اومدنت مبارک…
-وای مرثی
تبریک تولد پسرا:نره خر روز نحس تولدت مبارک…
-باشه جنازه

غم‌انگیزترین ماجرا همین قصه جدایى آدمیزاد از رختخوابه
بخصوص اگه مجبور باشى در یک صبح سرد و بى‌روح پاییزى خونه رو ترک کنى.
اشک آدمو در میاره لامصب

قشنگیه لیــاقــــت اینه که
همه نمیتونن داشته باشن !

آقا من چن سال پیش رمز موفقیتمو عوض کردم
الان هر کاری میکنم یادم نمیاد
۳ بارم اشتباه زدم بلوک شد
میشه زندگیمو بسوزونم یکی دیگه بگیرم !؟

امروز یه نقشه گنج کشیدم دادم دست داداش کوچیکم که ۵ سالشه
اونم از صبح کل خونه رو سه بار گشته ولی چیزی پیدا نکرده…
بیچاره الان از خستگی بیهوش شده
لامصب کرم ریختن به هر سن وسالی حال میده :دی

- فکر کنم دارم بابا می شم
الان چند شبه بیدار می شم کولر رو خاموش می کنم!

این روزا غصه ها یکی یکی نمیان
آژانس میگیرن همگی باهم میان !

تا حالا دقت کردین هرچی کنترل تلویزیون از دسترس دورتره
برنامه ی درحال پخش عذاب آور تره !

پی پی پینوکیو پدر ژپتو، هِی، گُ گُ گُربه نره روباه مکار، هِی !
از جمله تفریحات سالم زمان ما

لذتی که در عفو هست دو برابرش در انتقام هست !

آدم ها هرگز نمیخواهند بفهمند
ارزش رفاقت خیلی بیشتر از رقابت است

اومدم خودکشی کنم همینجوری رفتم وسط اتوبان
آقا ماشینا منو دریبل میزدن و رد میشدن
یکیشون برگشت گفت مرتیکه مگه قیمت دلار دستت نیست
لوازم یدکی گرون شده ؟
هیچی دیگه ، دپرس شدم برگشتم

از اینکه فرزندانم در آینده چه مامان باحالی دارند واقعا بهشون غبطه میخورم !

فـــقط کـــافیـــه چــــیزی رو نــــخواید
قطـــعا بـــه اون مــــیرسـید
تجربه دارم که میگم هاااا

لذتی که در کندن دوتا برگه سفید وسط دفتر درس بود در ۲۰ گرفتن هم نبود !

دوستم اس ام اس داده واسه امتحان فردا خوندی؟
من: نه، کار داشتم نرسیدم. تو خوندی ؟
دوستم: نه دیگه، من هر وقت نمی خونم
بهت مسیج میدم که تو هم بگی نخوندم خیالم راحت شه )

پسرای عزیز خوب به دخترایی که میشناسیدشون نگاه کنید
و یه نشونه پاک نشدنی توشون پیدا کنید چند وقت دیگه لوازم آرایش گرون میشه دیگه
نمیشناسیدشوناااااااا از من گفتن بود.

اه اه تا حالا شده بری مهمونی
بعد موقع احوالپرسی و دست دادن ۲ نفر با هم
دستشون و بیارن جلو واسه روبوسی
یعنی پیدا کردن دو راهی های سخت زندگی بهتر اون لحظست
که باید دست مبارکو بدی یکیشون !

شما یادتون نمیاد
آسیاب بشین میشینم ، آسیاب پاشو پامیشم
آسیاب بچرخ میچرخم ، آسیاب پاشو ،پا نمیشم
جوون ننه جون ، پا نمیشم
جونه قفل چمدون پامیشم …
آسیاب تند ترش کن ، تندتر تندترش کن !

ماکه یه دلارم نداریم بخوایم غصه شو بخوریم
مشکل من تن ماهیه که از ١٨٠٠ شد ۴٠٠٠ تومن! تن ماهیم وارد میکنن مگه؟!

خدا دو گوش داد یه زبون که یکی بگی دوتا بشنوی
البته برای مواقع ضروری ۲تا دست و ۲تا پا هم داده
که اگه طرف خفه نشد انقد بزنی تا جونش در بیاد …
والا !

سقف آرزوهای ما
کف آرزوهای دیگری است
دنیا به طور ناجوانمردانه ای آپارتمان است !

راستی
اگه ۲۰۱۲ دنیا تموم میشه پس چرا pes 2013 اومده ؟

بدترین شکست عشقی عمرمو کلاس سوم دبستان خوردم
وقتی که فهمیدم جایزه هارو مامانم میخریده میداده به معلما!

یه سری لذت‌ها هم مختص ایرانه
مثلا یه پول پاره‌پوره رو یجوری به یه راننده‌ای ، بقالی… بدی ازش خلاص شی.
آدم احساس پیروزی می‌کنه !

بلند باش
لاغر باش ،
کوتاه باش !
چاق باش ….
کچل باش ؛
بی سواد باش !
پرفسور باش ،
اما تو رو خدا بی شعور نباش ….
شعور داشته باش !
شعور محبت دیدن …
شعور محبت کردن … !!!

یکی از سخت ترین بازه های زندگی :
اینه که تصادفاً با یه آشنا بشینی تو تاکسی!!
هی منتظر می مونی ببینی که اون کرایه ی تورو هم حساب میکنه
یا خودت باید دست به جیب شی !

اعتماد کردن به بعضیا تو این دنیا مثل فتح کردن قله اوِرِست با دمپایی ابری میمونه !

العان از یه سوئدی بپرسی تورم یعنی چی؟
مثله گاو نگات میکنه. سطح اطلاعاتتون رو دست کم نگیرین بابا !

همیشه خانم ها به امر شریف «شرط و شروط تعیین کردن» مشغولن.
ولی حالا وقتشه که ما مردها هم تکلیف خودمون رو روشن کنیم…
خانوما توجه کنن: اینها قانون های ما هستن؛
توجه بفرمایید که همه قانون ها شماره «۱» هستن!
۱. با شما خرید کردن ورزش نیست. ما هم دوست نداریم فکر کنیم که هست!
۱. گریه کردن یعنی باج خواستن!
۱.هر چیزی که می خواهید درست بگید. بذارید درست روشنتون کنیم؛ با گوشه زدن به جایی نمی رسین. با کنایه زدن به جایی نمی رسین. با حرفای مبهم
به جایی نمی رسین. صاف و پوست کنده بگین چتونه بابا!
۱. هیچ اشکالی نداره اگه سوال های ما رو با «بله» و «خیر» جواب بدین. خیلی هم خوشحال میشیم!
۱. بی زحمت فقط وقتی مشکلتون رو پیش ما بیارین که بخواهین ما حلش کنیم. ما فقط مشکل حل کردن بلدیم. اگه همدردی می خواهید برید پیش بقیه
خانم ها!
۱. اگه برای ۱۷ ماه متوالی سردرد دارید، یه چیزیتون میشه. خودتونو به دکتر نشون بدین!
۱. چیزایی که۶ ماه پیش گفتیم رو توی دعوای امروز علیه خودمون
استفاده نکنین. اصلاً می دونین چیه؟ ما فقط حرفای هفته پیش یادمونه!
۱. اگه فکر می کنین چاقین خب حتماً هستین دیگه. چرا باز می پرسین؟!
۱. اگه از حرف ما ۲ تا برداشت می کنین و یکیش شما رو عصبانی یا غمگین می کنه، پس منظور ما این یکی نبوده، اون یکی بوده!
۱. یا از ما بخواهید یه کاری براتون بکنیم، یا بهمون بگید چطوری باید انجامش بدیم. نه هر دو تاش با هم! اصلاً اگه شما بهتر می دونید که چطور باید انجام
بشه، چرا خودتون انجام نمی دین؟!
۱. اگه خیلی احساس میکنین که حتماً باید یه حرفی رو بزنین، حداقل تا آگهی بازرگانی تلویزیون صبر کنین. نه وسط فیلم!
۱. کریستف کلمب از کسی آدرس نپرسید. ما هم نمی پرسیم!
۱. ما مردا فقط اسم۶ تا رنگ رو بلدیم!
۱. اگه ما پرسیدیم «چته؟» و شما گفتین «هیچی»، ما هم فرض می کنیم چیزیتون نیست. البته میدونیم که یه چیزیتون هست، ولی به دردسرش نمی ارزه!
۱. اگه یه چیزی میگین ولی نمی خواهین جوابشو بشنوین، پس ما هم یه جوابی می دیم که نخواهید بشنوید!
۱. وقتی می خواهیم با هم بریم بیرون، هر چی که بپوشین خوبه. به جون خودمون راست می گیم!
۱. لباساتون کافیه!
۱. کفشاتون هم خیلی زیاده!
۱. اندام ما خیلی هم متناسبه. خپل هم خیلی خوبه!
۱. خانمای محترم، از اینکه این مطلب رو خوندین متشکریم. اگرقراره امشب بیرون از خانه بخوابیم اصلاً نگران نباشین. بیرون خوابیدن برای مردا مثل پیک نیکه!
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
[FONT=Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma][HIGHLIGHT=#fef8e0]انسان ها دو دسته اند: آن هایی که بیدارند در تاریکی و آن هایی که خوابند در   
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1378
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷, ۱۲:۱۰ ب.ظ
محل اقامت: شهرکرد
سپاس‌های ارسالی: 4214 بار
سپاس‌های دریافتی: 8330 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط FREE MAN »

جعبه شیشه ای‎
این روزا چقدر تا خودت بودن فاصلست.می خوای زندگی کنی , نفس بکشی, بخندی, گریه کنی اما....
واقعا نفست پشت این شکلکها نمی گیره ؟!
چرا همه گرمی دستاشونو پشت یه جعبه شیشه ای قایم کردن !
از اون پشت هی به هم دست تکون می دن و قربون صدقه هم می رن آخه این جوری قراره بهشون اسکار تقدیم بشه.
ترو خدا بسه, بیاین به هم نزدیک بشیم مثل قدیما مثل روزای خوب بچگی.
بچه که بودم فکر می کردم بدترین دوران زندگیمه می خواستم زودی بزرگ شم که ...
اما حالا می خوام آرزومو پس بگیرم, کسی هست که پسش بده؟؟؟؟
کسی هست که آرزوهای خوب یادم بده ؟
اصلا کسی هست که این اینا رو بخونه و دیگه مثل من آرزو نکنه؟
دستام یخ زدست چون تابستونام دیگه گرمی نداره , این روزا چه راحت میشه تابستون و به زمستون تبدیل کرد!
مگه از این اتاق تا اون اتاق چقدر فاصلست که صداها به هم نمی رسه که بهم "پیامک "میزنیم ,پست می فرستیم .که چی؟
اینا حرف دل نیست بغض دله
بخونش شاید یاد خودت بیفتی شاید قلبت به کار بیفته, بسه از بس از اون بالایی استفاده کردی !
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
[FONT=Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma][HIGHLIGHT=#fef8e0]انسان ها دو دسته اند: آن هایی که بیدارند در تاریکی و آن هایی که خوابند در   
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1378
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷, ۱۲:۱۰ ب.ظ
محل اقامت: شهرکرد
سپاس‌های ارسالی: 4214 بار
سپاس‌های دریافتی: 8330 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط FREE MAN »

دیشب ساعت 2 نصفه شب هندزفری تو گوشم بود جلو تی وی دراز کشیده بودم تی وی هم روشن بود.یه دستم رو ولوم گوشیم بود یه دستم رو ولوم تی وی. چراغارو خاموش کردم چشارو بستم جا اینکه صدای گوشی و زیاد کنم صدای تی وی و تا ته بردم بالا. یهو برقا روشن شد. دیدم اعضای خونواده بترتیب با وینچستر و شلنگ و کفگیر بالا سرم ایستادن. :|
عاشق بابامم هیچی بهم نگفت فقط با لگد زد تو گوشم :|

صبح رفتم الکتريکي محلمون، گفتم زنگ خونمون خرابه!
گفت: باشه ميام درست ميکنم!
هر چي منتظر موندم ديدم نيومد!
زنگ زدم، بهم ميگه: آقا من اومدم ولي هر چي زنگ زدم کسي درو وا نکرد که!!!
ببين با كيا شديم ٧٠ ميليون!!

با بابا و مامان و خواهر هشت ساله م و خاله م و دختر خاله م داشتیم می رفتیم فرودگاه استقبال یکی از اقوام
یه دفه جواد هاشمی رو دیدیم. خاله م به دختر پنج شش ساله ش گفت:
ببین عمو قنادو دخترم.
جواد هاشمی گفت : نه خانم. من هاشمی هستم. قناد نیستم
اما خاله م ول کن نبود. میگفت: چرا دخترم ، این عمو قناده ! همون که برنامه کودک اجرا میکنه.
هاشمی دوباره گفت: نه دخترم. من بازیگرم. مجری نیستم.
اما خاله م دوباره گفت: چرا دیگه شما همون هستید که برای بچه ها برنامه اجرا میکنید.
خلاصه از خاله م اصرار و از هاشمی انکار.
یه دفعه خواهر هشت ساله م رو کرد به جواد هاشمی و گفت:
بابا جون بگو من قنادم دست از سر همه مون برداره این خاله !

یه دفعه داشتم تو یه مهمونیه خیلی رسمی ، با یکی از کله گنده های مجلس داشتم قدم میزدم و حرف میزدم که پام رفت رو یه چیز لیز و نزدیک بود با ما تحت بخورم زمین.
بعد کلی حرکات آکروباتیک تعادلم رو حفظ کردم و زمین نخوردم . . .
کلی خجالت کشیدم . نه به این خاطر میخواستم بخورم زمین . بلکه به این خاطر که شلوارم از پشت (دقیقا زیر کمر بند) تا جلو (باز هم دقیقا زیر زیپ) پاره شد :))))))))))))))))
اول که متوجه نشدم شلوارم پاره شده . دقیقا لحظه ای متوجه شدم که احساس کردم شلوارم راحت شده و هوا داره داخلش جریان پیدا میکنه . یه جورایی نسیم خوش آزادی داشت توی شلوارم سرک میکشید :))))
خلاصه تا آخر شب داشتم پشت به دیوار و رو به جماعت و با دکمه های بسته کت راه میرفتم :)

رفته بودم کتاب فروشی یه خانومی اومد گفت:
آقا ببخشید 1 متر کتاب نارنجی دارید؟!
فروشنده بنده خدا مونده بود هاج و واج!
باز خانومه تکرار کرد:
1 متر کتاب نارنجی دارید؟؟!
دیگه علاوه بر فروشنده منم مات و مبهوت زل زده بودم به خانوم!
چند ثانیه تو 1یه سکوت مبهم گذشت؛
بعد خانومه گفت:
آقا دکور خونمون نارنجیه این کتابارو میخوام بچینم تو کتابخونه که دکورمون تکمیل شه!!!

مادربزرگم فوت کرده بود خاله ام به من تماس گرفت مامانم خونه نبود و گفت تو به مامانت اروم اروم بگو که هول نکنه ! منم خیلی ریلکس خودمو کنترل کردم مامانم که اومد خونه بهش گفتم سلام مامان یهو زدم زیر جیق و گریه گفتم مامان مامانت مرده !! مامانم حالش بد شد افتاد رو زمین ! زنگ زدم به بابام گفتم بابااا به دادم برس گفت چی شده ؟ قاطی کردم گفتم مامانم مرده !!بابام هم اونوره خط حالش بد شد!! دیگه دوسته بابام بابامو جمع کرد رسوند خونه مامانم رو بردیم بیمارستان الان دیگه کله فامیل خبر بداشونو به من میگن
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
[FONT=Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma][HIGHLIGHT=#fef8e0]انسان ها دو دسته اند: آن هایی که بیدارند در تاریکی و آن هایی که خوابند در   
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1378
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷, ۱۲:۱۰ ب.ظ
محل اقامت: شهرکرد
سپاس‌های ارسالی: 4214 بار
سپاس‌های دریافتی: 8330 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط FREE MAN »

یادها، خاطره ها و تجربه ها
زمانیکه خاطره‌هایتان از امیدهایتان قوی‌تر شدند؛ بدانيد که دوران پیریتان آغاز شده است . . .
دهانتان را به اندازه‌ای باز کنید که حرف در دهانتان نگذارند . . .
حلقه ازدواج باید در فکر انسان باشد نه در انگشت دست چپش . . .
تمام تاریخ عبارت است جنگ سربازانی که همدیگر را نمی‌شناسند؛ و با هم می‌جنگند برای دو نفری که خيلي خوب همدیگر را می‌شناسند و نمی‌جنگند . . .
بدترین خطایی که مرتکب مي‌شویم، تــوجه به خطای دیگران است . . .
جاده‌های زندگی را خدا هموار مي‌کند؛ کار ما فقط برداشتن سنگ‌ریزه‌هاست . . .
مردی و نامردی، جنسیت سرش نمی‌شود؛ مرام و معرفت که نداشته باشید ، نامردید . . .
تونل‌ها ثابت کردند که حتی در دل سنگ هم ، راهی برای عبور هست … ما که کمتر از آنها نیستیم ، پس نا امیدی چرا . . . ؟
بعضی‌هایمان شانس گفتن کلماتی را داریم که برخی دیگر حسرتش را مثل : بابا، مامان، پدربزرگ . . .
با عقل‌تان، دلبستگی‌های دنیوی را از خودتان دور کن؛ وگرنه خواهيد ديد كه این دلبستگی‌هایتان هستند که عقل‌تان را از شما دور مي‌کنند . . .
مدیر خوب، یک نقطۀ مثبت در فرد پیدا میکند و روی آن کار میکند. ولی مدیر بد، یک نقطه ضعف در فرد پیدا می‌کند و به آن گیر می‌دهد . . .
در زندگی‌تان! نقش نیش‌های مار ” ماروپله” را بازی نکنید؛ شاید دیگر توان دوباره بالا آمدن از نردبان را نداشته باشد.
درمقابل سختی‌ها همچون جزیره‌اى باش که دریا هم با تمام عظمت و قدرت نمى‌تواند سر او را زیر آب کند . . .
ناامیدی اولین قدمی است که شخص به سوی گور بر می‌دارد . . .
قبل از اينكه در مورد راه رفتن ديگران قضاوت كنيد، منصفانه اين است كه اول چند قدمی با كفش‌هايش خودتان راه برويد.
همیشه بیشتر افکار صرف جفت و جور کردن حرف هایی مي‌شود که هرگز بر زبان جاری نمی‌شود
کارمندان نابکار ، از دزدان و آشوبگران بیشتر به کشور آسیب میرسانند
بهتراست منفورباشی به خاطر چیزی که هستی تا محبوب باشی به خاطرچیزی که نیستی . . .
نگفتن، صلاح است، کم گفتن طلا است، پر گفتن، بلا است . . .

و سخن آخر اينكه
دیگران برای خوابیدن قصه می‌گویند، ما قصه خود را می‌گوییم که دیگران بیدار شوند . . .
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
[FONT=Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma][HIGHLIGHT=#fef8e0]انسان ها دو دسته اند: آن هایی که بیدارند در تاریکی و آن هایی که خوابند در   
Junior Poster
Junior Poster
نمایه کاربر
پست: 159
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۱, ۷:۱۵ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 894 بار
سپاس‌های دریافتی: 718 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط crackxy »

این چندمین بار هستش که من نوشته های این صفحه رو "تشکر" میزنم
دوستان اگر مطمئن هستید که "تشکر"های ما به سایت لطمه میزنه یا حالتون رو میگیره علنا بگید این اتفاق چندین بار در تاپیک های مختلف می افته. اقای مدیر "حاج مهدی گل" مشکل از سایته؟
 
 
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1378
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷, ۱۲:۱۰ ب.ظ
محل اقامت: شهرکرد
سپاس‌های ارسالی: 4214 بار
سپاس‌های دریافتی: 8330 بار

Re: حرفهای خودمونی

پست توسط FREE MAN »

مَردم . . .
مَردم به موجودی گفته میشه که از بدو تولد همراهیت میکنه و تا روز مرگت مجبوری که برای اون زندگی کنی.
برای مَردم خیلی مهمه که تو :
چی میپوشی؟
کجا میری؟
چند سالته؟
بابات چیکارس؟
ناهار چی خوردی؟
چند روز یه بار حموم میری؟
چرا حالت خوب نیست؟
چرا میخندی؟
چرا ساکتی؟
چرا نیستی؟
چرا اومدی؟
چرا اینطوری نوشتی؟ عاشق شدی؟
چرا اونطوری نوشتی؟ فارغ شدی؟
چرا چشات قرمزه؟ حشیش کشیدی؟
چرا لاغر شدی؟ شکست عاطفی خوردی؟
چرا چاق شدی؟ زندگی بهت ساخته؟
و چراهای بسیاری که تا جوابش رو بدست نیاره دست از سرت ور نمیداره.
مَردم ذاتا قاضی به دنیا میاد.
بدون ِ اینکه خودت خبر داشته باشی، جلسه دادگاه برات تشکیل میده، روت قضاوت میکنه،
حکم برات صادر میکنه و در نهایت محکوم میشی.
مَردم قابلیت اینو داره که همه جا باشه، هرجا بری میتونی ببینیش، حتی تو خواب.
اما مَردم همیشه از یه چیزی میترسه،
از اینکه تو بهش بی توجهی کنی، محلش نذاری، حرفاش رو نشنوی و کاراش رو نبینی.
پس دستت رو بذار رو گوشت، چشمات رو ببند و بی توجه بهش از کنارش عبور کن و مشغول کار خودت شو
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
[FONT=Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma, Tahoma][HIGHLIGHT=#fef8e0]انسان ها دو دسته اند: آن هایی که بیدارند در تاریکی و آن هایی که خوابند در   
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”