اخبار و تحلیل ها پیرامون تهدیدات اسراییل

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, رونین, Shahbaz, MASTER, شوراي نظارت

Captain II
Captain II
نمایه کاربر
پست: 1118
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۳ آبان ۱۳۸۶, ۳:۵۶ ب.ظ
محل اقامت: ايران....از خزر تا خليج هميشه فارس
سپاس‌های ارسالی: 1224 بار
سپاس‌های دریافتی: 1160 بار
تماس:

Re: اخبار و تحلیل ها پیرامون تهدیدات اسراییل

پست توسط big-man »

عزیزان دوره ی این حرفا تموم شده که هر جوان ایرانی یه بمب اتمه.........من یا شما کجامون بمب اتمه؟؟؟؟؟
احساسات رو بزارید کنار و واقع بین باشید.....

با این اختلافاتی که توو کشور ما هست بین ملتش و اختلافاتی که بین مسلمانای جهانه ماا کجامون بمب اتم ولله هممون کبریت بی خطریم.

این جنگنده های آمریکایی رو نگاه کن این هواپیماهای بی سرنشینو ........ چه کسی یارای مقابله با اونا رو داره


آخرش هم این جام مینوشیم یه باره دیگه یکم هم تلخه ولی چیکار کنیم به خاطر گل روی ملت
خدایا ...!

نیازی به زمین لرزه نیست ...!

کاخِ آرزوهای این مردم به تلنگری هم فرو میریخت ...!!!
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 3805
تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
سپاس‌های ارسالی: 4180 بار
سپاس‌های دریافتی: 22794 بار
تماس:

Re: اخبار و تحلیل ها پیرامون تهدیدات اسراییل

پست توسط Sami 1993 »

د[External Link Removed for Guests]

.پس از گذشت مدتي از اشغال مناطقي از ايران توسط عراق، آزادسازي پي درپي مناطق تا آزادي خرمشهر را شاهد بوديم. چه تحولاتي در داخل كشور رخ داد كه منجر به قدرت گرفتن نيروهاي نظامي براي بيرون راندن ارتش اشغالگر شد؟
ابتدا بايد اوضاع داخلي ايران را در نيمه دوم سال 1359 و نيمه اول سال 1360 ترسيم كرد. در اينجا محورهاي زير قابل توجه است:

الف- تجاوزعراق انعكاس داخلي آن كه ناشي از اين تجاوز بود.
ب- وجود گروه هاي مختلف مسلح از جمله مجاهدين خلق، پيكار، چريك هاي فدايي اقليت، حزب دموكرات، حزب توده و... در صحنه سياسي داخلي .
ج- وجود تشكيلاتي كه تحت عنوان دفترهماهنگي هاي مردمي رياست جمهوري فعاليت داشتند و همچون بني صدر در آستانه پيروزي انقلاب از خارج به ايران آمده بودند.
د- از آبان ماه 1359 وقتي عراق در اثر مقاومت رزمندگان به اهداف خود دست نيافت و زمين گير شد، بني صدر با استفاده از اين موقعيت، به منظور كسب برتري سياسي در داخل، دو عمليات را در جبهه هاي جنوب رهبري كرد: عمليات نصر در 15 دي ماه 1359 و عمليات توكل در20 دي ماه 1359.
عمليات نصر از دو محور جاده اهواز- خرمشهر و سوسنگرد و در سه مرحله به منظور بيرون راندن دشمن از حد فاصل سوسنگرد تا غرب اهواز، خرمشهرتا رسيدن به خط مرزي و در صورت امكان تصرف تنومه، با سه تيپ و سه گردان به اجرا درآمد ولي به علت عدم برآورد صحيح از توان نيروهاي خودي و دشمن، اين عمليات نه تنها موفقيتي دربرنداشت، بلكه موجب شد شهر هويزه نيز كه قبل از عمليات در دست نيروهاي خودي بود، به تصرف دشمن درآيد.
در عمليات توكل نيز كه در جاده خرمشهر- آبادان و جاده آبادان – اهواز(سلمانيه – مارد) با يك تيپ تقويت شده و يك گروه رزمي تانك و دو گروهان انجام شد، موفقيتي نصيب نيروهاي خودي نشد و خسارت هاي زيادي نيز به آنها وارد آمد.
هـ - پس از اين، بني صدر براي كسب برتري سياسي به طور آشكار به منازعات داخلي دامن زد و روابط سياسي خود را با نيروهاي مخالف جمهوري اسلامي به ويژه سازمان مجاهدين خلق و حزب دموكرات كردستان و ساير گروه هاي سياسي نظامي تحكيم بخشيد. اين مسئله از14 اسفندماه 1359 به صورت علني شروع شد و در30 خردادماه به اوج خود رسيد، كه منجربه بركناري بني صدر از فرماندهي كل قوا و رد كفايت سياسي وي در مجلس شوراي اسلامي شد. بني صدر، نه تنها در عرصه جناح بندي داخلي ناموفق بود، بلكه در عرصه جنگ و وظايف مربوط به فرماندهي كل قوا نيز، راه به جايي نبرد. در مجموع نقش و موضع بني صدر در برابر تجاوزات عراق را مي توان اين گونه بررسي كرد:
الف- عدم استقبال از مقاومت و مقابله نيروهاي مردمي و جلوگيري از شكل گيري نيروهاي انقلابي همچون سپاه در روند مقاومت.
ب- تكيه بر نيروهاي كلاسيك و كساني كه ادعاي تخصص نظامي داشتند و حتي استفاده از نيروهاي بدنام و كودتاگر نظامي و ايجاد تأخير در روند سازمان دهي انقلابي .
ج- بهره برداري از اقدامات نيروهاي نظامي كلاسيك به منظور كسب پيروزي هاي سياسي در جبهه بندي هاي سياسي داخلي.
با فرار بني صدر و برطرف شدن موانع پيوند نيروهاي ارتش و سپاه و دلسوزي نيروهاي انقلابي، شرايط داخلي براي طرح ريزي عمليات هاي آزادسازي فراهم شد و با عمليات هاي بزرگ ثامن الائمه ، طريق القدس، فتح المبين و بيت المقدس، مناطق اشغالي جنوب كشور از جمله خرمشهر آزاد شد. در حالي كه به دليل سوء استفاده هاي رژيم گذشته از ارتش و قراردادن در مقابل مردم تا پيش از سال 1357، ارتش ايران در حد بسيار بالايي كارآيي خود را از دست داده بود.
2. سازمان ملل در قبال پيروزي هاي ايران چه واكنشي بروز داد. آيا در رفتار آن تغييراتي حاصل شد؟
پس از پيروزي هاي بزرگ ايران درعمليات هاي فتح المبين و بيت المقدس، شوراي امنيت پس از22 ماه، سكوت خود را شكست. در واقع، در اين 22 ماه فرصتي براي عراق بود تا به تحكيم مواضع خود بپردازد. ولي پس از اجراي دو عمليات فتح المبين و بيت المقدس و از بين رفتن برتري نظامي عراق، شوراي امنيت قطعنامه 514 در21 تيرماه1361 تصويب كرد و در آن خواستار آتش بس و عقب نشيني دو كشور به مرزهاي بين المللي شد، در حالي كه قبل از آن و پس از آزادسازي خرمشهر، صدام حسين اعلام كرده بود كه به مرزهاي بين المللي عقب نشيني مي كند.
3. پس از پيروزي ايران در عمليات هاي فتح المبين و بيت المقدس، عراق از برخي مناطق اشغال شده و در جبهه مياني عقب نشيني كرد اين اقدام عراق را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
عراق بازگشت خود به مرزهاي بين المللي را مطرح كرد و آتش بس را در مرحله بعدي قرار داد و بدون آن كه منتظرجواب ايران باشد، به سرعت، بخشي از نقاط اشغال شده را تخليه كرد. البته برخي مناطق استراتژيك غرب كشورهمچون ارتفاعات ميمك، قصرشيرين و قلاويزان در اشغال عراق باقي ماند و شهرهاي قصرشيرين، سومار، مهران و... همچنان زير ديد و تير دشمن بود. در حقيقت، عمليات بيت المقدس ،عراق را وادار به عقب نشيني سراسري كرد و ناچار به اقداماتي دست زد تا سه نقطه ضعف عمده خود را بپوشاند:
الف- با اتخاذ خطوط پدافندي مناسب متكي به عوارض طبيعي در نوار مرزي از فكه به بالا، رخنه پذيري خود را منتفي كرد.

ب- طول خطوط پدافندي خود را كاهش داد.
ج- موجب صرفه جويي در نيرو و در نتيجه، ايجاد نيروي احتياط متحرك در سپاه ها شد.
در اين مرحله از جنگ، عراق خواستاركوشش هاي ميانجي گرانه شد.
4. آيا مواضع سياسي و نظامي عراق در آغاز جنگ تفاوتي با مواضع اين رژيم بعد از روند آزادسازي داشت؟
در اطلاعيه شوراي فرماندهي عراق در اولين روز حمله اين كشور به ايران آمده است: ((...اگر تاكتيك نظامي و امنيت ارتش عراق ايجاب كند كه در سرزمين هاي اشغالي بمانيم، آن را تحت اشغال قرار خواهيم داد.))
همچنين، صدام حسين قطعنامه 1975 الجزاير را پاره كرد و آن را يك طرفه ملغي اعلام نمود.
در اين حال سخنگوي رژيم عراق سه شرط را براي پايان دادن به جنگ اعلام كرد:
1. احترام ايران به حاكميت عراق در محدوده خاك ايران؛
2. شناسايي حقوق قانوني عراق بر شط العرب؛
3. باز پس دادن سه جزيره تنب بزرگ، تنب كوچك و ابوموسي .
عراق همچنين ميانجي كشورهاي عربي را براي پايان دادن به جنگ شديداً رد كرد.
ولي عراق پس از آن كه در دو هفته اول جنگ واقعيت ها را درك كرد و نتوانست به اهداف قابل توجهي دست يابد، اعلام كرد كه حاضراست آتش بس يك طرفه اعلام كند؛ در حالي كه توانايي براي عمليات نداشت و برخي مناطق ايران را در تصرف داشت.
5. آيا آزاد سازي مناطق اشغالي، به ويژه بازپس گيري خرمشهر، در تحولات سياسي منطقه و روند جنگ، تأثير قطعي داشته است؟
بلي، اين تأثيرات را مي توان چنين ذكر كرد:
الف- دنيا، توان نظامي ايران و ظهور يك قدرت نظامي جديد به نام سپاه را باور كرد.
ب- نيروهاي خودي ابتكارعمل سياسي نظامي را در دست گرفتند و توازن سياسي و نظامي به سود ايران تغييركرد. كيسينجر، نظريه پرداز سياست خارجي آمريكا، پس از پيروزي ايران در عمليات بيت المقدس، گفت: ((اگرعراق جنگ را برده بود، امروز نگراني و وحشت در خليج فارس نبود و منافع ما در منطقه به آن اندازه كه اينك در خطرقرار دارد، دچار مخاطره نبود و اين به نفع ما است كه هر چه زودتر آتش بس برقراركنيم.))
ج- روند آزادسازي ثابت كرد كه شكل جديدي از طراحي هاي نظامي، الهام گرفته ازانقلاب اسلامي و رهبري امام خميني (ره)به ثمر رسيده است.
د- شكست سياسي و نظامي عراق در استراتژي و تاكتيك نمايان شد.
هـ - عراق، برگ برنده خود را براي تحميل هرنوع خواسته نامشروع به ايران از دست داد.
6. چرا ايران پس از آزادي خرمشهر و ايجاد شرايط مناسب براي صلح، باز هم به جنگ ادامه داد و وارد خاك عراق شد؟
اگر صلح را مجموعه اي از آتش بس،نحوه و شرايط آن ،عقب نشيني و نحوه شرايط آن، تعيين متجاوز، تأمين خسارت هاي وارده و... بدانيم، بايد گفت كه در آن زمان هيچ گونه پيشنهاد صلحي ارائه نشد و شوراي امنيت و ديگران تنها آتش بس را توصيه مي كردند. در آن زمان طرحي كه متضمن صلح واقعي باشد و مثلاً شناسايي متجاوز پرداخت غرامت را نيز شامل شود وجود نداشت و پيشنهادهاي ارائه شده تنها در حد آتش بس و مذاكره طرفين بود، كه اين امر با توجه به پشتيباني بين المللي از عراق هيچ گاه نمي توانست شرايط ايران را براي يك صلح شرافت مندانه تحقق بخشد. به اين ترتيب ايران دلايل منطقي وعقلاني براي ادامه جنگ داشت. اين دلايل عبارت بودند از:
الف- شناسايي و تنبيه متجاوز و پرداخت غرامت از سوي عراق كه اين شرايط مورد قبول رژيم عراق و سازمان هاي بين المللي نبود.
ب- مرزهاي ايران تأمين نداشت. نقاطي در شلمچه، طلائيه و طول مرز از فكه تا قصرشيرين در اشغال عراق بود. شهرهاي سومار، نفت شهر و مهران عملا در اشغال عراق بود. امكان آزادسازي اين نقاط از راه مذاكره ،غيرمعقول به نظر مي رسيد و راهي جز ادامه جنگ وجود نداشت.
ج- در حالي كه نيروهاي خودي روي دور پيروزي قرار داشتند، توقف در جنگ و چانه زني در پشت ميز مذاكره براي آزاي نقاط مرزي آزاد شده، صحيح نبود.
د- شهرهاي آزاد شده همچون خرمشهر به علت حضور دشمن در شلمچه همچنان مورد تهديد بود.
هـ - توانايي كمي ارتش عراق اگرچه در طول جنگ: آسيب ديده بود، ولي نه تنها كاملا ترميم شده بلكه افزايش هم يافته بود.
و- تنها چيزي كه ارتش عراق از دست داده بود روحيه بود كه توجه به روحيه فرماندهي آن(شخص صدام) اين مسئله نيز پس ازمدتي قابل ترميم بود.
ز- آيا توقف جنگ در اوج قدرت و دادن فرصت مجدد به عراق در حالي كه نيروهاي جمهوري اسلامي در دور پيروزي بودند، نمي توانست مورد شماتت قرارگيرد؟ اگر آن روز جنگ متوقف مي شد و تجربه اي چون مذاكرات سوريه و اسرائيل بر سر ارتفاعات جولان، فرا روي ما قرارمي گرفت و ما ناچار مي شديم بر سر ارتفاعات، پشت ميز مذاكره با عراق چانه زني كنيم، آيا امروز جامعه، مسئولين وقت را شماتت نمي كرد؟ با اين استدلال كه «شما توان كافي براي رفع كامل تجاوز و بازپس گيري حقوق خود را داشتيد. چرا در بهترين موقعيت نظامي، از تعقيب دشمن دست كشيديد؟»
ج- عراق در نظر داشت با برگزاري اجلاس سران جنبش غيرمتعهد در بغداد و كسب رياست دوره اي اين جنبش براي تحقق خواسته هاي خود، به ايران فشار بياورد ولي ايران با حمله به داخل خاك عراق در علميات رمضان، اين اميتازمهم و حياتي را از عراق گرفت.
7. آيا توجيه و دلايل نظامي براي ورود نيروهاي ايران به خاك عراق وجود داشت؟
بله، ايران با محاسبه و بررسي ملاك هاي نظامي نيز، موظف بلكه مجبوربود به جنگ ادامه دهد. در توضيح اين اجبار،عوامل و دلايل زيرقابل توجه است:
همان طور كه گفته شد، پس از فتح خرمشهر هيچگونه پيشنهادي براي صلح از هيچ مجمع رسمي و بين المللي ارائه نشد و پيشنهادها تنها در حد آتش بس بود ولي براي عدم پذيرش آتش بس نيز وضعيت زير حاكم بود:
الف- ارتفاعات آق داغ،قلاويزان،ميمك،مهريز در اختيارعراق بود و دشمن بر شهرهاي قصرشيرين و مهران و دشت ميمك تسلط ديد و تيرداشت علاوه بر آن نفت شهر نيزهمچنان در اختيارعراق بود لذا توازن نظامي همچنان به نفع اين كشور سنگيني مي كرد.
ب- به علت آنكه عقبه اصلي ارتش عراق آسيب اندكي ديده بود و اشتهاي تجاوز همچنان در سران حكومت عراق وجود داشت لذا امكان تجاوزعراق همچنان پابرجا بود.
ج- پس از عمليات بيت المقدس فاصله عراق با شهرهاي اصلي ايران در جنوب(آبادان- خرمشهر)500 تا 700 متربود ولي ايران از شهر اصلي عراق در اين منطقه ، 17كيلومتر فاصله داشت لذا با توجه به برتري عراق و با توجه به اين نكته كه امكان تجاوزعراق منتفي نشده بود لذا برتري عراق همچنان تهديدي عليه تماميت ارضي ايران به شمار مي رفت.
د- با توجه به باقي ماندن شاكله كلي ارتش عراق، خطر حمله مجدد به خاك ايران وجود داشت و نبود تضمين بين المللي و منطقه اي براي جلوگيري از تجاوز مجددعراق به ايران بر اهميت و جدي بودن اين تهديد و خطر مي افزود. بنابراين تدبير و انديشه نظامي حكم مي كرد، تا زماني كه دشمن خطرناك است و امكان تجاوز مجدد وجود دارد او را تا حدي كه امكان تجاوز را مرتفع مي سازد، به عقب راند. همچنين از برتري نظامي خودي براي ايجاد فضاي مناسب جهت برقراري صلح با ثبات استفاده كرد، كاري كه ايران به آن پرداخت.
8. آيا مي توان گفت هدف ازعمليات رمضان كسب يك موقعيت سياسي و نظامي برتر و ضروري براي آغازمذاكرات در جنگ بوده است؟
عمليات رمضان براي به دست آوردن موضع برتر نظامي در جبهه هاي جنگ بود و چون در آن زمان شرايط ايران كه اصلي ترين آنها تعيين متجاوز بود و غرامت بود، پذيرفته نشده بود، در آن شرايط دورنماي مثبتي براي آغاز مذاكرات تصور نمي شد مگر اين كه تغييرات حاصله از تحولات نظامي به نحو مطلوب پديدارمي شد.
9. آيا بررسي قابليت هاي نظامي جمهوري اسلامي ايران براي ادامه جنگ مبتني بر ارزيابي هاي درستي بود؟ ما بااتكا به چه توان نظامي به جنگ ادامه داديم ؟
چه حقيقتي آشكارتر از اين كه ايران در طي 20ماه توانست طي عمليات بزرگي همچون ثامن الائمه، فتح المبين، بيت المقدس 8050 كيلومترمربع از سرزمين هاي اشغال شده را آزاد كند و بيش از35 هزار و800 تن از نيروهاي دشمن را به اسارت درآورد و 18 هزارتن از آنان را نيز به هلاكت رسانده يا زخمي كند. آيا اينها حاكي از قابليت هايي نبود كه ما داشتيم؟ در حقيقت تجربه 20ماه مقاومت و دست آوردهاي آن نشان داد كه ما توان كافي براي تداوم جنگ تا حصول نتيجه لازم را داريم تا بتوانيم حقوق خود را مطالبه كنيم و يك صلح پايدار در منطقه مستقرسازيم .
10. در21تيرماه 1361 يعني در آستانه عمليات رمضان، شوراي امنيت قطع نامه 514 را تصويب كرد. چرا كه ايران اين قطع نامه را رد كرد.حال آنكه عراق پذيرفت و اقدامات عملي براي آن انجام داد؟
ايران به دنبال يك صلح پايداردر منطقه بود در حالي كه قطعنامه 514 شوراي امنيت هيچ نگاه جدي به صلح و لوازم صلح نداشت. در موارد پنج گانه اين قطعنامه هيچ اشاره اي به تعيين متجاوز، تنبيه متجاوز و برداشت غرامت نشده بود و تنها به آتش بس اكتفا شده بود كه بر ابهامات موجود در راه صلح مي افزود. گذشته از آن، اين قطعنامه ازنظرسياسي براي تأمين نظرات عراق و با پيشنهاد اردن و حمايت آمريكا تصويب شد و قبل از آن و زماني كه بخش بزرگي از خاك ايران در اشغال عراق بود، شوراي امنيت هيچ گاه فراتر از آتش بس حرفي نزده بود. اما در اين قطع نامه خواستارعقب نشيني به مرزهاي بين المللي شده بود كه درخواستي لغو بود و با پيروزي هاي ايران بخش عمده اين موضوع قبلا حاصل شده بود.
بخش دوم سوال كه گفته شده است عراق اقدامات عملي براي پذيرش قطعنامه 514 انجام داد، صحيح نيست، زيراعقب نشيني به مرزهاي بين المللي از جمله بندهاي اين قطعنامه بود در حالي كه عراق پس از قطعنامه نيز همچنان ارتفاعات آق داغ، ميمك، قلاويزان و نفت شهر را در اشغال خود نگاه داشته بود. اگر منظور، عقب نشيني عراق پس ازعمليات بيت المقدس و قبل از قطعنامه 514 باشد بايد گفت كه اين كشور ناچار به عقب نشيني شد.
11. با فرض اينكه ايران مجبور به ادامه جنگ بوده است، آيا حصول پيروزي كامل نظامي در جهان امروز – به ويژه با توجه به نقش سازمان ملل و قدرت هاي بزرگ- امكان وقوع خارجي داشت يا تنها يك آرمان بود؟
پيروزي كامل نظامي داراي مفهوم محدود و كاملا مشخص نيست. جنگ ما در راستاي اهداف سياسي و در خدمت آن بود. هر موقع اين اهداف سياسي تأمين مي شد لاجرم جنگ نيز پايان مي يافت.
كشوري كه دشمن، شعار تصرف پايتخت آن را مي داد و تصميم داشت حداقل يك استان آن را پس از اشغال به عنوان يك كشور مستقل از خاك آن جدا كند و تمامي قوانين و مقررات بين المللي را زير پا بگذارد، چنين كشوري اگرخواست خود را مبتني بر تعيين و تنبيه متجاوز و دريافت غرامت مطرح كند آيا اين يك آرمان خواهي بلندپروازانه است؟ مگر نظام بين الملل هيتلر را به دليل اقدامات مشابه صدام حسين به محاكمه نكشيد؟ مگر يوگسلاوي به خاطرتجاوز به حقوق مردم بوسني تنبيه نشد؟ و مگر عراق در تجاوز خود به كويت مجبور به پرداخت غرامت نشد؟ پس چرا اين خواسته كه طبق مقررات بين المللي است و روش جاري در حقوق بين المللي وعرف ديپلماتيك است وقتي ايران مطرح مي كند آرمان تلقي شود؟
12. از نظر ايران، آيا اساسا پس از فتح خرمشهر، عمليات رمضان يا فاو به صلح نياز داشتيم ؟ اگر به دست آوردن صلح اراده استراتژيك ايران بود چرا پيش شرط هاي بسيار سخت ارائه مي كرد؟
ما هميشه به دنبال صلح بوديم و صلح نياز دائمي هر كشوري است و استراتژي كلي ما هم به دست آوردن صلح پايدار و شرفمندانه بود ولي نظام بين الملل هيچ گاه براي تحقق يك صلح شرافتمندانه قدم پيش نمي گذاشت و ما ناچار به ادامه جنگ بوديم . شناخت متجاوز و پرداخت غرامت از جمله شروط اصلي ايران براي پذيرفتن صلح بود و بدون اين دو هيچ صلح پايداري صورت نمي پذيرفت. اگر عراق به همان راحتي كه به ايران تجاوز كرده بود، از جنگ فارغ مي شد، هيچ تضميني وجود نداشت كه در آينده غائله ديگري درست نكند،همان طوركه حمله به كويت اين امر را ثابت كرد. پس مي بايست عراق وادار به تحمل هزينه هاي سياسي و اقتصادي تجاوز خود مي شد تا ديگربار فكر تجاوز را در سر نپروراند.
ولي دنيا اين را نمي خواست چون تنبيه عراق را به نفع ايران مي ديد ولي درستي سياست ايران زماني خود را نشان داد كه عراق سرتاسرخاك كويت را به اشغال درآورد و نظام بين الملل خسارت روي گرداني از سياست صحيح و به حق ايران را با قرباني كردن كويت پرداخت. البته بايد توجه داشت كه برخي شعارهاي سياسي را نبايد با شرايط اصلي براي پايان دادن به جنگ مخلوط كرد زيرا شناخت متجاوز و پرداخت غرامت، محوري ترين شرايط ما براي پايان دادن به جنگ بود كه به نحوي در قطعنامه 598 پيش بيني شد.
البته همين اقدامات ما در طول هشت سال باعث شد تا شوراي امنيت سازمان ملل كه قدرت هاي جهاني اراده سياسي خود را از اين جايگاه به دنيا ديكته مي كنند، ناچارشود قطعنامه 598 را تصويب كند. وگرنه نوع برخورد شوراي امنيت در شرايط متفاوت جنگ را همه به ياد دارند كه از مضمون قطعنامه 598 نيز بسيار دور بود.
آخرین ويرايش توسط 1 on Sami 1993, ويرايش شده در 0.
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 603
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۰, ۶:۵۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1253 بار
سپاس‌های دریافتی: 7310 بار

Re: اخبار و تحلیل ها پیرامون تهدیدات اسراییل

پست توسط Goebbels »

جناب Sami 1993 از اینکه منبع رو قرار دادین سپاسگذارم.

اصلا نیازی به جواب دادن هم نیست! چه الان و چه بعدها!

توصیه میکنم دوستان خاطرات و گفته های هاشمی رفسنجانی ، محسن رفیق دوست ، شمخانی و حسین علایی در مورد جنگ تحمیلی رو مطالعه کنند خیلی حقایق هست که زمانی گفتنش ممنوع بود اما الان غیر مستقیم گفتن
Major II
Major II
نمایه کاربر
پست: 350
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۰, ۹:۴۷ ب.ظ
محل اقامت: Tabriz
سپاس‌های ارسالی: 6254 بار
سپاس‌های دریافتی: 1515 بار

Re: اخبار و تحلیل ها پیرامون تهدیدات اسراییل

پست توسط Ghost Rider »

ماجرای دادن غرامت به ایران به کجا رسید؟ آیا عراق قبول کرد و الان نداده یا اصلا قبول نکرده؟
Mega Poster
Mega Poster
نمایه کاربر
پست: 827
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۰, ۱۲:۵۴ ق.ظ
محل اقامت: جبهه ی جنگ
سپاس‌های ارسالی: 3906 بار
سپاس‌های دریافتی: 2336 بار

گزینه های ایران برای پاسخ به حمله اسرائیل

پست توسط mojtabba »

به گزارش مشرق،
موسسهسیاست خاورنزديك واشنگتن
گزارشی را درباره احتمال پاسخ ایران به حمله اسرائیل منتشر کرد.


در این گزارش آمده است:حمله پیشگیرانه اسرائیل علیه برنامههسته ای ایران یک ریسک بزرگ بوده و خطر افزایش درگیری در شرق مدیترانه یا خلیجفارس را دارد.

در این گزارش دو کارشناس نظامی
موسسهسیاست خاورنزديك واشنگتن احتمال پاسخ های مختلف ایران را بر اساس رفتار گذشته وفرهنگ استراتژیک ایران ارزیابی می کنند.


تصویر



در این گزارش آمده است: تهران برای سالهای متمادیاحتمال چنین حمله پیشگیرانه ای از سوی اسرائیل را داده و آماده چنین روزی است ومقامات ایرانی اغلب با زبان آتشین، واکنش های مختلف ایران را تشریح نموده اند: حملاتموشکی علیه اسرائیل شامل حمله به راکتور هسته ای در دیمونا؛ حمله به کشورهایهمسایه در صورت حمایت از حمله اسرائیل (شامل کشورهای عربی و ترکیه)؛ حمله علیهپایگاه های آمریکا در منطقه یا پرسنل آمریکا در در عراق و افغانستان؛ ربودنشهروندان آمریکا در منطقه؛ بستن تنگه هرمز؛ و حمله به منافع آمریکا در سرتاسرجهان اقدامات احتمالی ایران محسوب می شوند.

نویسندگان در این گزارش تاکید کرده اند که اقدامات تسکین دهنده واشنگتن پس از حمله نبایستی یادآورهمدستی آمریکا با اسرائیل برای چنین حمله ای باشد.


نویسندگان این گزارش مایکل آیزنشتات و
مایکل نایتز
هستند.
آیزنشتات
عضو ارشدو مدیر برنامه مطالعات امنیتی و نظامی در موسسه واشنگتن است. وی تحلیلگر سابق دولتآمریکا در امور نظامی بود که برای بیست و شش سال به عنوان افسر احتیاط نیروی زمینیارتش آمریکا مشغول به خدمت بود. وی همچنین در سرفرماندهی نیروهای آمریکایی درعراق، فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا در خاورمیانه، دفتر هماهنگ کننده امنیت آمریکابرای اسرائیل و تشکیلات خودگردان و دیگر جاها خدمت نموده است.مایکل نایتز نیز عضودیگری از موسسه است که در دفتر بوستن مشغول به کار است. وی متخصص امور امنیتی ونظامی عراق، ایران، یمن و کشورهای عربی خلیج فارس است.
در اخر الزمان که مجال نظاره نیست - جز راه پاک علی راه و چاره نیست
باید سر عدویه سید علی را برید و گفت - در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست

ما همان نسل جوانیم که ثابت کردیم - در ره عشق جگر دار تر از 100 مردی
هر زمان شور خمینی به سر افتد مارا - دور سید علی خامنه ای می گردیم

امیرا تو میری و فر مان دهی - سر بی سران را تو سامان دههی
عصای تو ام اژدها کن مرا - به اذن ولایت رها کن مرا
رها کن مرا تا خروشان شوم - بلا بر سر دین فروشان شوم
و پ س
Captain II
Captain II
پست: 1348
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۰, ۱۲:۵۶ ب.ظ
محل اقامت: Iran
سپاس‌های ارسالی: 5189 بار
سپاس‌های دریافتی: 8626 بار

Re: اخبار و تحلیل ها پیرامون تهدیدات اسراییل

پست توسط A3eman »

مقامات اسراییلی در حال آماده کردن طرح هایی برای تخلیه کامل شهر تل آویو در صورت بروز یک حمله موشکی بر علیه رژیم صهیونیستی هستند.
به گزارش مشرق به نقل از باشگاه خبرنگاران، با توجه به شوی جدید رسانه های غربی در مورد احتمال حمله به تاسیسات اتمی کشورمان و هشدارهای پیاپی مسئولین ایرانی در مورد پاسخ سنگین به این حمله ، مسئولین نظامی و سیاسی تل آویو را نگران کرده است.

سرهنگ " آدام سوزمان " فرمانده نیروی جبهه داخلی رژیم صهیونیستی می گوید: امروز هر شهروند رژیم صهیونیستی در حال تهدید شدن است و به همین دلیل ما در حال آماده شدن برای تخلیه فوری مراکز پر جمعیت هستیم.

این مقام نظامی رژیم صهیونیستی با توجه به تجربه جنگهای قبلی با مقاومت لبنان و حماس می گوید: ما می دانیم که در جنگ بعدی صدها موشک بر روی شهر های اسراییل فرود خواهد آمد و در نتیجه آن تلفات ما بسیار سنگین خواهد بود.

در شهر تل آویو 400 هزار نفر و در کل مجموعه اطراف آن 3 میلیون نفر زندگی می کنند که چیزی در حدود 42 درصد جمعیت رژیم صهیونیستی را تشکیل می دهد. این حجم از جمعیت هر گونه تخلیه دست جمعی را به یک کابوس واقعی تبدیل می کند.

در عین حال مقامات رژیم صهیونیستی با فضا سازی بر علیه کشورمان مدعی شده اند که در صورت بروز جنگ بر علیه ایران، این کشور از موشکهایی با کلاهکهای شیمیایی بر علیه اسراییل استفاده خواهد کرد. همین ادعا باعث شده است تا ضعف دیگر اسراییلی ها آشکار شود که آن هم ضعف در برابر حملات غیر متعارف است.

بنا بر اعتراف مقامات صهیونیستی در صورت بروز یک جنگ نامتعارف در حال حاضر، یک میلیون هفتصد هزار اسراییلی فاقد سرپناه و سه و نیم میلیون نفر اسراییلی فاقد ماسکهای ضد گاز خواهند بود. مسئول کمیته داخلی دفاعی خانگی رژیم صهیونیستی در ماه آوریل اعتراف کرده بود که در صورت تامین کل بودجه مورد نیاز و در بهترین حالت دو سال طول خواهد کشید تا ماسکهای ضد گاز به تعداد لازم تولید شود.
Major II
Major II
پست: 318
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۱, ۱۰:۲۶ ب.ظ
محل اقامت: No Where
سپاس‌های ارسالی: 2010 بار
سپاس‌های دریافتی: 837 بار
تماس:

Re: اخبار و تحلیل ها پیرامون تهدیدات اسراییل

پست توسط SEAFARER »

سلام.
حتی اگر کل اسرائیل رو هم خالی کنند فرقی نمیکنه.چون در نهایت ضربه خواهند خورد.لازم نیست حتما در تل آویو بهشون ضربه بزنیم و تلفات بگیریم.
بالاخره در آخر قراره با این اسرائیل مظلوم نما رو برو بشیم.جنگ بزرگی در راهه و این رو هر کسی که کل نشانه های ظهور و قبل از اون رو خونده میدونه.تلفات هر دو طرف یعنی هم غرب و هم ایران زیاد خواهد بود ولی پیروزیه نهایی مال ما است و بس و به تسلیحات و موشک و خالی کردن تل آویو ربطی ندارد. :razz: :D
تصویر
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”