=================>شعبده بازی

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

ارسال پست
Major II
Major II
نمایه کاربر
پست: 1796
تاریخ عضویت: شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۵, ۴:۱۸ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 35 بار
سپاس‌های دریافتی: 215 بار
تماس:

=================>شعبده بازی

پست توسط Karim1504 »

شعبده بازی اول: آب آتشزا


شعبده باز روی سن، یا حتی در یک محفل دوستانه می گوید که می تواند کارهایی بر خلاف قوانین طبیعت انجام دهد. مثلا با آب لیوانی که روی میز قرار دارد. شمع روشن کند! همه تعجب می کنند، ولی او با کمال خونسردی شمع روشنی را از روی میز بر می دارد، و آن را خاموش می کند. بعد لیوان آب را بر می دارد و کمی خم می کند، و به ظاهر روی شمع آب می ریزد. شمع روشن می شود!

اما رمز کار این است، که شعبده باز قبلاً تکه کوچکی فسفر به اندازه یک سر سوزن بریده، و به کمک یک قطعه موم به لبه لیوان چسبانده است. می دانیم که فسفر ماده ای است، که در دمای کم خود به خود آتش
می گیرد، وقتی شعبده باز لیوان را خم می کند، فسفر در مجاورت آب و دمای کم مشتعل می شود، و فتیله شمع که تازه خاموش شده است، آتش می گیرد. اگر شما می خواهید این کار را انجام دهید، توصیه می کنیم، که فسفر را زیر آب با قیچی ببرید، و همانجا به لبه لیوان بچسبانید. همچنین آن را نباید زیاد در دستتان نگه دارید، زیرا بسیار آتش گیر است و گرمای دست باعث اشتعال آن می شود.
نه از خودت تعریف کن و نه بدگویی. اگر از خودت تعریف کنی قبول نمی‌کنند و اگر بدگویی کنی بیش از آنچه اظهار داشتی تو را بد خواهند پنداشت...
[External Link Removed for Guests]
Major II
Major II
نمایه کاربر
پست: 1796
تاریخ عضویت: شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۵, ۴:۱۸ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 35 بار
سپاس‌های دریافتی: 215 بار
تماس:

پست توسط Karim1504 »

شعبده بازی دوم: حقه سيگار و يخ


در یک میهمانی شعبده باز با ذکر مطالب با مزه ای توجه مهمانها را به خود معطوف می دارد، و ضمن اینکه درباره موضوع مورد بحث در حضور جمع حرف می زند، سیگار خود را آتش می زند. کمی بعد تکه یخی را از لیوان پر از نوشابه که تازه سرو شده است، در می آورد، و به سیگار خود نزدیک می کند. همین یخ به سیگار نزدیک می شود، سیگار شعله
می کشد. شعبده باز هم در صندلی خود لم می دهد و به کشیدن سیگارش مشغول می شود، در حالی که همه مهمانها به شدت متعجب می شوند.

راز این کار هم ساده است: شعبده باز قبلاً تکه خیلی کوچک فلز پتاسیم، به اندازه یک سر سوزن به لبه سیگار خود چسبانده است. می دانیم که پتاسیم فلز فعالی است و می تواند حتی با یخ هم ترکیب شده و مشتعل گردد. اگر شما هم می خواهید، این کار را بکنید، باید با احتیاط تمام باید با احتیاط تمام به آن مبادرت ورزید، زیرا کار با آن، همان طور که در فوق گفتیم، خطرناک است و هرگز نباید مدت زیادی در معرض هوا قرار داد. یک توصیه دیگر، مواظب باشید، که اشتباهاً سر سیگار را به دهن خود نبرید، زیرا آتش می گیرد!
نه از خودت تعریف کن و نه بدگویی. اگر از خودت تعریف کنی قبول نمی‌کنند و اگر بدگویی کنی بیش از آنچه اظهار داشتی تو را بد خواهند پنداشت...
[External Link Removed for Guests]
Major II
Major II
نمایه کاربر
پست: 1796
تاریخ عضویت: شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۵, ۴:۱۸ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 35 بار
سپاس‌های دریافتی: 215 بار
تماس:

پست توسط Karim1504 »

شعبده بازی سوم:کارت ویزیت روی شیشه


شعبده باز ادعا می کند می تواند یک کارت ویزیت را تکه تکه کرده و مجدداً مانند اول آن را صحیح و سالم تحویل دهد. برای این کار ابتدا دو صفحه شیشه ای را که روی پایه سیاهی نصب است باز کرده و به همه نشان می دهد. سپس بین آن دو یک صفحه مقوای سیاه گذاشته و سرجای خودشان قرار میدهد و آن وقت یک کارت ویزیت را به همه نشان می دهد تا مشخصات آن را دقیقاً به حافظه خود بسپارند. س÷س در پیش چشم تماشاگران آن را قطعه قطعه کرده و لای کاغذ می پیچد و در لوله تپانچه قرار می دهد و آن گاه به مقوای سیاه نشانه رفته و شلیک می کند. ناگهان مردم حیرت زده می شوند. زیرا کارت ویزیت مزبور را در وسط مقوا مشاهده می کنند و او این کارت را در آورده و مجدداً به همه نشان می دهد و غرق در شگفتی میسازد.

راستی چگونه این کار ممکن است؟ هرگز ممکن نیست کارت تکه تکه شده دوباره به کارت سالم تبدیل شود. ولی یک کارت دیگر از همان نوع در انتهای میله باریک فلزی نصب شده است که این میله نیز به رنگ سیاه بوده و به وسیله فنری قائم نگهداشته می شود، ولی به وسیله یک چنگال کوچک در روی میز افقی نگهداشته شده است. به این چنگال هم نخی بسته شده و سر آن نخ پشت صحنه در دست همکار شعبده باز است و همزمان با صدای شلیک تپانچه (که حواس تماشاگر به آن معطوف است) وردست شعبده باز سر نخ را می کشد تا چنگار کنار رفته و میله آزاد شود و بالاخره کارت ویزیت وسط مقوای سیاه قرار گیرد. ولی چون پایه و میله فلزی و مقوای سیاه قرار گیرد، ولی چون پایه و میله فلزی و مقوای وسط شیشه ها سیاه رنگ هستند، کسی متوجه سیم جلوی پایه نمی شود و همچنین صدای بلند شدن میله نیز در صدای شلیک تپانچه گم می شود.
نه از خودت تعریف کن و نه بدگویی. اگر از خودت تعریف کنی قبول نمی‌کنند و اگر بدگویی کنی بیش از آنچه اظهار داشتی تو را بد خواهند پنداشت...
[External Link Removed for Guests]
Major II
Major II
نمایه کاربر
پست: 1796
تاریخ عضویت: شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۵, ۴:۱۸ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 35 بار
سپاس‌های دریافتی: 215 بار
تماس:

پست توسط Karim1504 »

شعبده بازی چهارم:دوست یا فامیل؟


در یک مجلس مهمانی که شعبده باز هم حضور دارد، ضمن اجرای تردستی های مختلف ادعا می کند که: من یک به یک دوست یا فاملهای شما را نیز می شناسم و اگر اسم آنها را روی کاغذ بنویسید، من تشخیص می دهم که کدامیک از آنها دوست و کدامیک فامیل شماست و آنوقت حاضران را دو قسمت می کند و به هر یک از افراد دسته اول و دوم یک کارت و یک مداد می دهد و از دسته اول خواهش می کند که هر کس اسم و شهرت یکی از دوستانش را روی کارت بنویسد و از دسته دوم نیز می خواهد که کارتها و مدادها را جمع کند. سپس آنها را تحویل می گیرد و چند بار با هم مخلوط کرده و شروع به خواندن می کند و هر کدام را یک به یک مشخص می سازد که دوست یا فامیل است. اما چگونه؟

کارتها با هم یکسان هستند و مدادها نیز هرچند که مشابه یکدیگرند ولی دو نوع هستند: درشت نویس و نازک نویس. نوع اول را به اولین گروه، و نوع دوم را به گروه بعدی می دهد. بنابراین هرچند که با مخلوط کردن کارتها ذهن حاضران را متوجه موضوع فرعی می کند، ولی شناختن دوستها و فامیلها از یکدیگر با این حساب کاری بسیار ساده است!
نه از خودت تعریف کن و نه بدگویی. اگر از خودت تعریف کنی قبول نمی‌کنند و اگر بدگویی کنی بیش از آنچه اظهار داشتی تو را بد خواهند پنداشت...
[External Link Removed for Guests]
Major II
Major II
نمایه کاربر
پست: 1796
تاریخ عضویت: شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۵, ۴:۱۸ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 35 بار
سپاس‌های دریافتی: 215 بار
تماس:

پست توسط Karim1504 »

شعبده بازی پنجم:توپ چند تاست ؟


شعبده باز دو توپ، یکی آبی و یک قرمز به تماشاگران نشان می دهد. ضمن شرح مطالب با مزه ای جلوی سن می آید، و آستینهایش را بالا می زند. و هر کدام از توپها را در یک دست گرفته و مجدداً به همه نشان میدهد و بعد ادعا می کند که اگر یکی را در جیبش بگذارد باز هم بیرون خواهد آمد و کنار توپ دیگر قرار خواهد گرفت. این کار را اجرا می کند، و در همان لحظه جلوی سن در حالی که یکی را با دو انگشتش گرفته است توی جیب شلوارش می گذارد و دست خالی خود را به همه نشان می دهد. اما وقتی دست دیگرش را باز می کند دو توپ کنار هم مشاهده می شوند! حال آستر جیب شلوار را بیرون می کشد همه می بینند که خالی است! و بیش از حد متعجب می شوند. ما در زیر راز این تردستی را با شما در میان می گذاریم:

اولاً توپ دو تا نیست، بلکه سه تاست؛ یکی قرمز و دو تا آبی که توپ قرمز از دو نیمکره تشکیل یافته و به وسیله یک لولای ظریف به هم مربوط می شوند و کمی از توپهای آبی بزرگتر است، اما تقریباً محسوس نیست و یکی از توپهای آبی داخل آن قرار دارد و یکی در بیرون است، که شعبده باز توپ بیرونی را با صحنه سازی تمام توی جیب شلوارش قرار می دهد و ضمن اینکه تمام حواس تماشاگر را به توپ آزاد و جیب شلوار خود معطوف می دارد، با دست دیگر به توپ فشار می دهد تا باز شده و مانند یک صدف توپ آبی را از دل خود خارج سازد. ثانیاً توپ آبی دیگر در داخل جیب شلوار چه می شود؟ در بالای این جیب محفظه ی دیگری قبلاً پیش بینی شده است، که شعبده باز به جای گذاشتن در جیب، در آنجا قرار می دهد و سپس برای منحرف کردن ذهن تماشاچی آستر جیب معمولی را نیز بیرون می کشد و به همه نشان میدهد.
نه از خودت تعریف کن و نه بدگویی. اگر از خودت تعریف کنی قبول نمی‌کنند و اگر بدگویی کنی بیش از آنچه اظهار داشتی تو را بد خواهند پنداشت...
[External Link Removed for Guests]
Administrator
Administrator
نمایه کاربر
پست: 15899
تاریخ عضویت: جمعه ۷ بهمن ۱۳۸۴, ۷:۵۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 72687 بار
سپاس‌های دریافتی: 31681 بار
تماس:

پست توسط Mahdi1944 »

چترباز شماره 1 عزيز، تاپيك بسيار خوبي رو شروع كرديد :smile:
هميشه كار شعبده بازان برام سوال برانگيز و جالب بوده، اما تا به حال وقت نكرده بودم در اين رابطه تحقيق كنم، بي صبرانه منتظر ادامه مباحث هستم
راستي بهتره مطالب رو با فونت عادي ارسال كنيد، در صورتي كه موافق باشيد پست‌هاي قبلي شما ويرايش بشه :D
با تشكر :D
زندگي صحنه يکتاي هنرمندي ماست هرکسي نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پيوسته به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به ياد


[External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests] | مجله الکترونيکي سنترال کلابز

[External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests]

لطفا سوالات فني را فقط در خود انجمن مطرح بفرماييد، به اين سوالات در PM پاسخ داده نخواهد شد
Major II
Major II
نمایه کاربر
پست: 1796
تاریخ عضویت: شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۵, ۴:۱۸ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 35 بار
سپاس‌های دریافتی: 215 بار
تماس:

پست توسط Karim1504 »

مهدی جان هر جور شما صلاح می دانید عمل نمائید :) :) :)

:) :) :) :) :) :) :) :) :) :) :) :) :) :) :) :)
نه از خودت تعریف کن و نه بدگویی. اگر از خودت تعریف کنی قبول نمی‌کنند و اگر بدگویی کنی بیش از آنچه اظهار داشتی تو را بد خواهند پنداشت...
[External Link Removed for Guests]
Major
Major
نمایه کاربر
پست: 437
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۵, ۸:۱۸ ب.ظ
محل اقامت: تهران
سپاس‌های ارسالی: 17 بار
سپاس‌های دریافتی: 19 بار

پست توسط akhmail »

چترباز شماره 1, عالي بود :smile:
بيستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد.
Major II
Major II
نمایه کاربر
پست: 1796
تاریخ عضویت: شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۵, ۴:۱۸ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 35 بار
سپاس‌های دریافتی: 215 بار
تماس:

پست توسط Karim1504 »

:grin: شعبده بازی ششم:دستمال از توی آباژور:grin:


شعبده باز برای تماشاگران از خود تعریف می کند که چگونه مشکلی برای او وجود ندارد و او از همه جا می تواند هر چه بخواهد به دست آورد و ضمن اینکه هنگام شرح موضوع ظاهراً به همه جا نگاه می کند تا سوژه ای برای اثبات ادعایش بیابد. ناگهان چشمش به چراغ رومیزی می افتد. با عجله آباژور آن را از رویش بر می دارد. جلو سن می آورد و اعلام می دارد حتی من می توانم تا دلتان بخواهد از داخل همین آباژور دستمالهای رنگارنگ بیرون بیرون بیاورم. اما بهتر است قبلاً آن را در اختیار شما قرار دهم تا از نزدیک ببینید، که آباژور معمولی است و من چیزی در آن پنهان نکرده ام و آن را می گیرد و سرجای خود روی چراغ قرار می دهد. آستینهایش را بالا می زند و شروع به درآوردن دستمالهای رنگ وارنگ حریر از توی آباژور می کند و همه را کاملاً بهت زده می سازد.

این تردستی بر خلاف ظاهر مسئله راز ساده ای دارد: شمع از یک لوله فلزی سفید تشکیل یافته که داخل آن قبلاً دستمالهای ظزیفی به رنگهای مختلف قرار گرفته است. در انتهای فوقانی لوله، شمع کوتاهی گذاشته شده است که پس از صحنه سازی زیاد و عطف توجه تماشاگران به نکات فرعی مخصوصاً آباژور در لحظه ای مناسب شمع را خاموش کرده و از توی لوله سفید دستمالها را مرتباً خارج می سازد. البته در داخل لوله نیز یک سیم تعبیه شده است، که با کشیدن سیم مزبور دستمالها به تدریج از لوله خارج می شوند. :-D :-D :-D
نه از خودت تعریف کن و نه بدگویی. اگر از خودت تعریف کنی قبول نمی‌کنند و اگر بدگویی کنی بیش از آنچه اظهار داشتی تو را بد خواهند پنداشت...
[External Link Removed for Guests]
Major II
Major II
نمایه کاربر
پست: 1796
تاریخ عضویت: شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۵, ۴:۱۸ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 35 بار
سپاس‌های دریافتی: 215 بار
تماس:

پست توسط Karim1504 »

منتظر باشید با شعبده بازی های جدید تر :shock: :shock: :shock: :shock: :grin:
نه از خودت تعریف کن و نه بدگویی. اگر از خودت تعریف کنی قبول نمی‌کنند و اگر بدگویی کنی بیش از آنچه اظهار داشتی تو را بد خواهند پنداشت...
[External Link Removed for Guests]
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”