زرتشتیان آتش پرست نیستند.

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, رونین, Shahbaz, MASTER, شوراي نظارت

Captain II
Captain II
نمایه کاربر
پست: 825
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ مرداد ۱۳۸۵, ۸:۴۵ ق.ظ
محل اقامت: pejman.daie@gmail.com
سپاس‌های دریافتی: 20 بار
تماس:

زرتشتیان آتش پرست نیستند.

پست توسط pejman »

براي بسياري از مردم ، اعم از عامي و فرهيخته اين پرسش مطرح است كه چرا زرتشتيان به هنگام نماز و نيايش رو به فروغ و روشنايي مي‌نمايند ؟ آنچه كه در اين نوشتار آمده ، چكيده نكاتي است كه به هنگام‌هاي گوناگون نوشته يا گفته شده و هدفشان اين بوده كه توجه زرتشتيان را ، به ويژه به هنگام نماز و نيايش ، به سوي نور و فروغ روشن سازد . هنگامي كه نمازگزار ، در برابر نور و فروغ‌ آتش ، آفتاب ، چراغ ، شمع ، آذرخش ، ماه و ستاره و ديگر فروغ‌ها ، به نيايش اهورامزدا مي‌پردازد مي‌داند كه اهورامزدا نيازي به نماز نيست ، بلكه خود نياز دارد تا با نيايش و نماز ، روان و درون خود را پاك و شادمان ساخته و به آن نيروي پرواز داده و تنگخانه دل را به فروغ اهورايي روشن سازد . كما اينكه اشوزرتشت ، تن و روان ، و نيز انديشه نيك و همه نيروي خود را به پيشگاه اهورامزدا نياز مي‌كند .


اگر اشوزرتشت در گاتها ( كتاب مقدس زرتشت ) ، اين سرودهاي مينوي و آسماني ، در برابر دهشها و بخشايشهاي اهورايي سپاس مي‌گزارد ، براي شادماني خود است ، نه اين كه چشمداشتي در كار باشد . و نه براي آن‌كه از دهشها بهره خواهد برد ، زيرا دهش‌هاي خداوندي بي‌چشمداشتي در دسترس همه است . پس ستايشي كه اشوزرتشت در گاتها در برابر نور و فروغ ايزدي بجا مي‌آورد ، نه از ترس و واهمه است و نه براي نياز و پاداش ، پيامبر از روي دوستداري و دلدادگي به نيايش برمي‌خيزد و اهورامزدا را ستايش مي‌كند . بدين گونه بود كه اشوزرتشت نماز و ستايش را مينوي كرد .

نماز او گونه‌اي درون‌نگري و خروش درياي شادماني و خواسته‌هاي درونست . آواي امواج دريا كه فروغ شادي بخش آدرپاك ، همچون نخستين پرتوهاي بامدادي خورشيد ، بر آن بوسه مي‌زند ، او را با اهورامزدا همراز مي‌سازد . اشوزرتشت در برابر نور آتش و اخگر فروزان براي اهورامزدا چنين مي‌سرايد : «‌ اين نور نماينده فروغ مينوي است كه در دل هر كس جاي دارد و براي زندگي و اباداني او را گرما و نيرو مي‌بخشد . آتش دلدادگي و دوستداري كه از فروغ بيكران و روشنايي سرشار بارگاه اهورامزدا سرچشمه گرفته و درون دل هر كس نهاده شده است . »

« اي نمازگزار ، نمازت را ، نيايشت را با دل پاك و روشن به آرامي و خلوص نيت بخوان و بدان ، اين روشنايي كه قبله‌گاه و پرستش سوي خود كرده اي پرتوي از روشني جاودان است كه خداوند در دل مردمان نهاده است . »

آتش و اجاق خانوادگي در فرهنگ آريايي و پيشينيان ، جايگاه بسيار والايي داشته است . در گاتها :‌ خان و مان ، « دِمانَ»‌ و در اوستا « نِمانَ و دِمانَ» و در زبان پهلوي به صورت « مان » آمده و « مان » كوچكترين يگان مردمي است . در گذشته به آن ارج بسيار نهاده مي‌شد و روشن نگه داشتن اجاق خانوادگي ، جزو آيين‌هاي بسيار بايسته تيره‌ها و اقوام گوناگون ، « بويژه آريائيان »‌ بود . در روستاها و نيز در هر يك از بخش‌ها ، گنبد هاي آتش داشتند . هر قوم و قبيله‌ نيز آتش خود را داشت و پيشه‌وران نيز هر كدام براي خود آتشي داشتند . به هنگام كوچ و مهاجرت آتش خود را همراه مي‌بردند ، مبادا در غياب آنان بر اثر فقدان مراقبت و يا دشمن بدخواه خاموش شود . و آتش يادگار نياكان بود . پس از چندي براي يگانگي و همبستگي ، آتش گنبدهاي پيشه‌وران گوناگون را يكجا نموده و به جاي اين كه هر صنفي آتشگاهي ويژه داشته باشد همه با هم در مكاني همگاني آتشها را بهم آميختند ، يعني پرستش سو را يكي كردند .

آتش در اوستا نمودار فروغ خداست . آتش اشوزرتشت ، بيش از همه « مينوي » است . در يسنا «‌ هات 7 بند 11 » از پنج گونه آتش ياد شده است و به هر يك جداگانه درود فرستاده شده است .



آتش بِرزي سَوَنگه = بزرگ سود و آتش بهرام است .

آتش وُهُوفريان ، آتشي است كه در بدن انسان است . ( گرما و آتش غريزي )

اُروازيشت و آن آتشي كه در رُستني‌هاست .

آتش برق كه وازيشت است .

سِپِنيشتَه و آن آتشي است كه در گرزمان « گرودمان » جاويدان و خانه سرود پرتو افشاني مي‌كند .



اگر زرتشتيان رو به سوي نور دارند و آنرا پرستش سو مي‌دانند ، براي نزديك شدن به اهورامزدا ، پروردگار و آفريننده كل است كه خود سرچشمه همه نورها ( نورالانوار ، شيدان شيد ) است .

( در بعضي جاها زرتشتيان را آتش پرست خطاب كرده اند . در مورد واژه پرست نكته اي قابل ذكر است . پرست و پرستيدن از لحاظ معنايي به صورت نگهدارنده و پاسباني كننده نيز امده است . همچنان كه واژه پرستار اشاره به شخصي دارد كه از بيمار نگاهداري مي‌كند . پس پرستش تنها به معني عبادت نيست . در حالي كه تازيان بعد از حمله به ايران آن را اينگونه باب كردند . زرتشتيان چون آتش را كه خود گرمي‌دهنده و نوراني است ، به خاطر نور آن مقدس مي‌دارند و چون نور قبله سوي زرتشتيان است پس جايي كه آتش بر افروخته شده است بدان سو نيز نماز را به‌جاي مي‌آورند . زيرا اهورامزدا نورالانوار است و نور آتش نيز نوري از نورهاي پروردگار است .*** نظراتي كه اينجانب از بعضي از فرهيختگان شنيده‌ام ***)




آتشي كه در آتشكده‌ها ، دَرِ مهر ها ، آدريان‌ها و آتش بهرام‌ها ، چه در ايران و چه در هند و پاكستان فروزان است ، يادگاري از فرهنگ و تمدن چندين هزار ساله است كه نياكان ما ، با همه ناملايمات روزگار ، آنها را تا به امروز فروزان نگهداشته‌اند ، براي نمونه آتشي كه در آتش بهرام « اودوادا » در حدود 100 كيلومتري بمبئي روشن است و ايرانشاه ناميده مي‌شود ، همان آتشي است كه ايرانيان پس از ساسانيان با خود به هندوستان برده و پس از چند بار جابه‌جايي در « اودوادا»‌ تخت نشين نمودند .


نگهداري آتش و ايجاد آتشگاه و جايگاه نگهداري آتش يك سنت آريايي است و پيش از اشوزرتشت نيز رواج داشته است .آتشكده‌هاي تهمورس ، فريدون ، تور ،‌آدُرگشسب و كيخسرو از جمله آتشكده‌هاي پيش از زرتشت به شمار مي‌روند .



نور كه زاييده اتش است نزد همه اقوام گرامي است . بيشتر كتابهاي آسماني ، خدا ، نور محض ، نور حقيقي و يا نور الانوار است . انوار مادي و جهاني نمونه و مظهري است از نور حقيقي . اين است كه ايرانيان باستان ، نور را پرستش سوي خود قرار داده و رو به نور ، نيايش اهورامزدا را به جاي مي‌آورند ، تا به نور حقيقي نزديكتر شوند .



زرتشتيان آتش پرست نيستند . بلكه نور پرستش سوي آنان است .

قابل توجه اينكه پرستش سوي ( قبله ) ، نور است نه آتش ! و اين تجلي نور كل است كه دل را گرما و روان را صف مي‌بخشد . همه پاك‌نهادان و يكتاپرستان دنيا خداوند را نورالانوار مي‌دانند . ( به گواهي كتاب آسماني ) و زرتشتيان نيز كه راه خود را به وسيله نور ( چه طبيعي و چه غير طبيعي ) به سوي نورالانوار باز مي‌كنند . خداوند ، مكان و منزل ويژه‌اي ندارد و همه جا حاضر و ناظر است و به كار بستن سه اصل بزرگ انديشه و گفتار و كردار نيك براي آن است كه بتوان دل را به نور ايمان گرم و صفا بخشيد و به اين ترتيب خدا را در همه احوال با خود ديد . از فرقه‌اي از مسيحيت موسوم به روزيكروشن كه با نگاهي عرفاني در جستجوي اسرار طبيعت بودند روايت است كه :‌« يك چراغ كوچك فتيله‌اي بدست آور ، ولي نگذار روغنش تمام شود ، آنگاه مي‌تواني از شعله سوزان اين چراغ كوچك هر تعداد چراغ و شمع و آتش بخواهي ، در مجهان روشن كني بدون آنكه از شعله آن بكاهد »‌. با ژرف نگري به همين مختصر رازي از رازهاي آفرينش و وجود آشكار خواهد شد .



اگر در گذشته آتش را در جايگاه‌هاي مخصوصي ( كه اسامي گوناگوني داشتند ) نگهداري مي‌نمودند به علت فقدان وسايل امروزي ( مانند كبريت و برق ) بود ، و نيز به واسطه نياز همگاني . براي آن نگهبان و پرستار مي‌گماردند تا خاموش نشود ( از آن پرستاري مي‌كردند ) و مردم براي رفع نياز خود ، از آتش محله خود بهره‌مند مي‌شده‌اند . اما نگهداري آتش در معابد صرفا به منظور راه يافتن به نور اصلي بوده است و نه چيز ديگر .

به جا آوردن مراسم در برابر نور خدا به انسان حرارت زندگي و جوش و خروش و اراده و پايداري مي‌بخشد و دل دينداران و مشتاقان ، با برخورد به امواجش ، سبك و شاد و خرم مي‌گردد و پرتو آن نسبت ايمان و اخلاص ستايندگان بر دل ايشان مي‌تابد و انوار تسلي و اميدواري ، كانون دل آنها را روشن مي‌گرداند .

شادروان رشيد شهمردان در كتاب پرستشگاه‌هاي زرتشتيان آورده است : « پرستشگاه را مي‌توان بانك يزداني ناميد كه نيايش‌كنندگان و دلدادگان ، ارمغان مهر و ايمان ويژه خود را در آنجا به‌وديعه مي‌سپارند و غمديدگان و در دمندان كه به آن نيازمندند و بدانجا روي نياز به خاك مي‌مالند ، از آن وديعه يزداني بهره‌مند مي‌گردند و دلداري و آرامش مي‌يابند . بهترين نياز و پيش‌كش در پرستشگاه‌ها ، ترك خوي‌هاي زشت خويش و بيان ايستادگي در راه خداونديست ، آنگاه كالبد خاكي انساني مجراي پخش انوار فيض يزداني مي‌شود .»

چنانكه آمد آتشكده‌هاي قديم ابتدا محل نگهداري آتش براي رفع نياز بوده است و امروزه نيز اتش اجاق خانوادگي در ميان پاره‌اي از مردم و طوائف رايج است ( اجاق خانه‌ات سبز و پايدار باشد ) كه باقيمانده عقايد و باورهاي مردمان دوره‌هاي باستاني به شمار مي‌رود . آتشكده ، گذشته از جايگاه نگهداري آتش ، و بعدا محل نيايش و پرستش خداوند بزرگ ، مكان فعاليت‌هاي ديگير نيز بوده است :

نخست دادگاهي كه موبد ، بر كرسي خويش به دادرسي مرم مي‌پرداخت و چون ايزد مهر را نگهبان پيمان و داد مي‌دانستند اين مكانها به « دَرِ مهر » نيز نامر شدند . سروده زير گواه اين واقيعت است :

اي خانه مهر گر شدم از تو برون ‌ با چشم پر از اشك و دلي پر از خون

سوگند به خاك درت اي خانه مهر تن بردم و دل نهادم آنجا به درون

اين دو بيتي به صورت زير نيز گفته شده است :

اي خانه دلدار كه از بيم بد انديش روي از تو همي تافته و دل به تو دارم

رو تافتنم را منگر زانكه به هر حال جان بهر تو مي‌بازم و منزل به تو دارم




دوم درمانگاهي كه به درمان جسم و روح مردم مي‌پرداخت .

سوم آموزشگاهي مجهز به كتابخانه جامع براي تعليم دروس ديني و ديگر امور قومي كشوري .

چهارم : مخزن و انبار ملزومات و غنائم .

پنجم « خزينه » ماليات و محل امور اوقافي و نيز مكاني براي ورزش و سواري و مسابقات . به زبان ديگر ، مجتمعي بود كه نيايشگاه را هم در بر داشت .
Empty spaces - what are we living for?


از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن
فردا که نیامده است فریاد مکن
برنامده و گذشته بنیاد مکن
حالی خوش باش و عمر بر باد مکن
Commander
Commander
پست: 3324
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۴, ۲:۱۵ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 941 بار
سپاس‌های دریافتی: 1474 بار
تماس:

پست توسط Mohsen1001 »

pejman,
منظور اين است که زرتشتيان اهورامزدا رو ميپرستند و اون رو خدا ميدانند ؟؟
Captain II
Captain II
نمایه کاربر
پست: 825
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ مرداد ۱۳۸۵, ۸:۴۵ ق.ظ
محل اقامت: pejman.daie@gmail.com
سپاس‌های دریافتی: 20 بار
تماس:

پست توسط pejman »

Mohsen1001
ايا ميدوني مني اين كلمه چيه؟ (اهورامزدا)
اهورا = هستي بخش
مز = بزرگ
دا = دانا
Empty spaces - what are we living for?


از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن
فردا که نیامده است فریاد مکن
برنامده و گذشته بنیاد مکن
حالی خوش باش و عمر بر باد مکن
Commander
Commander
پست: 3324
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۴, ۲:۱۵ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 941 بار
سپاس‌های دریافتی: 1474 بار
تماس:

پست توسط Mohsen1001 »

pejman, منظورشون همون خدايي هست که ما ميپرستيم و در ذهن داريم ؟
Captain II
Captain II
نمایه کاربر
پست: 825
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ مرداد ۱۳۸۵, ۸:۴۵ ق.ظ
محل اقامت: pejman.daie@gmail.com
سپاس‌های دریافتی: 20 بار
تماس:

پست توسط pejman »

بله زرتشتي يا همون مهر پرستي اولين ديني بوده كه به خداي يگانه اعتقاد داشته
خدايي با قدرت نا محدود و اتش هم به عنواو يكي از مهترين نمود هاي قدرت خداوند در زمين داراي ارزش بالايي بوده
Empty spaces - what are we living for?


از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن
فردا که نیامده است فریاد مکن
برنامده و گذشته بنیاد مکن
حالی خوش باش و عمر بر باد مکن
Commander
Commander
پست: 3324
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۴, ۲:۱۵ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 941 بار
سپاس‌های دریافتی: 1474 بار
تماس:

پست توسط Mohsen1001 »

pejman, ايا بعد از ظهور اسلام به عنوان دين کامل الهي ، با اين وجود که تمام پيامبران الهي به امدن دين اسلام به عنوان دين کامل و پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله وسلم بعنوان خاتم انبيا ، مژده داده بودند ، ايا جاي رجوع زرتشتيان به اسلام نبود؟ و پذيرفتن دين الهي و پيامبري پيامبر اسلام ؟؟
اما ميبينيم هنوز هم طرفداران اين دين وجود دارد و "اشوزرتشت بزرگ" را پيامبر خود ميدونن.
Captain II
Captain II
نمایه کاربر
پست: 825
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ مرداد ۱۳۸۵, ۸:۴۵ ق.ظ
محل اقامت: pejman.daie@gmail.com
سپاس‌های دریافتی: 20 بار
تماس:

پست توسط pejman »

من قصد ندارم مساعل ديني رو مطرح كنم يا بگم اين دين از اون دين بهتره هدف من اينه كه بتونم گوشه اي از فرهنگ گذشته غني خودمونو به نمايش بزارم به همين دليل از جواب دادن به سوالتون معزورم
Empty spaces - what are we living for?


از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن
فردا که نیامده است فریاد مکن
برنامده و گذشته بنیاد مکن
حالی خوش باش و عمر بر باد مکن
Commander
Commander
پست: 3324
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۴, ۲:۱۵ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 941 بار
سپاس‌های دریافتی: 1474 بار
تماس:

پست توسط Mohsen1001 »

pejman, منم به مسائل مطرح شده نويسنده پاسخ دادم
Major
Major
نمایه کاربر
پست: 432
تاریخ عضویت: جمعه ۱۰ شهریور ۱۳۸۵, ۸:۱۹ ب.ظ
محل اقامت: mr_grimi2@yahoo.com
سپاس‌های ارسالی: 9 بار
سپاس‌های دریافتی: 23 بار

پست توسط grimi »

من با نظر mohsen جان موافقم
به خدا نگو مشكلي بزرگي دارم ; به مشكل بگو خدايي بزرگ دارم!
Major II
Major II
نمایه کاربر
پست: 1796
تاریخ عضویت: شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۵, ۴:۱۸ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 35 بار
سپاس‌های دریافتی: 215 بار
تماس:

پست توسط Karim1504 »

pejman عزیز

شما با این مقاله باعث خرسندی روح کوروش بزرگ در قبر شدی؟ :smile: :smile:


امیدوارم همیشه سرافراز باشی :) :) :) :) :) :) :) :) :-) :-)
نه از خودت تعریف کن و نه بدگویی. اگر از خودت تعریف کنی قبول نمی‌کنند و اگر بدگویی کنی بیش از آنچه اظهار داشتی تو را بد خواهند پنداشت...
[External Link Removed for Guests]
-
پست: 319
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱ تیر ۱۳۸۵, ۱۱:۱۷ ق.ظ
سپاس‌های دریافتی: 26 بار

پست توسط JSF »

ممنون از مقالتون Pejman عزيز :smile: :smile: :smile: :razz: :razz: :razz:
New Member
پست: 4
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۵, ۱۲:۰۷ ب.ظ

پست توسط صاعقه »

Mohsen1001 نوشته شده:pejman, ايا بعد از ظهور اسلام به عنوان دين کامل الهي ، با اين وجود که تمام پيامبران الهي به امدن دين اسلام به عنوان دين کامل و پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله وسلم بعنوان خاتم انبيا ، مژده داده بودند ، ايا جاي رجوع زرتشتيان به اسلام نبود؟ و پذيرفتن دين الهي و پيامبري پيامبر اسلام ؟؟
اما ميبينيم هنوز هم طرفداران اين دين وجود دارد و "اشوزرتشت بزرگ" را پيامبر خود ميدونن.


حق باشماست در کتب زرتشت و ایران باستان مثل جاماسب نامه به ظهور پیامبر اسلام (ص) وقایع بعد از ان و ظهور امام عصر(عج) و وقایعی در این مورد را بشارت داده اند که به نوعی خبر از اینده میدادند .
خوشا مرز ايران عنبر نسيم که خاکش گرامي تراز زر و سيم
اسراييل بايد نابود گردد ...............مرگ بر اسراييل
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”