typhoon نوشته شده:سلام
ببخشید که مجبورم یکم رک بگم.آقا مهدی هم اگر صلاح دیدن حذف کنند. از خانمهای سنترال هم عذر می خوام.
بابا!!!!!!!!!!!
توی خدمتش، تو اکثر پادگان ها میری بحث کثیفی به نام لواط وجود دارد!!!! ارتش ، سپاه و نیروی انتظامی و .... هر کس که خدمت رفته این رو می دونه. در هر آسایشگاه رو که باز می کردی همه با هم دیگه با فحش خواهر و مادر سلام و علیک می کردند.والا به قول دوستان توی دبیرستان های پسرونه ما الان یک داستان هایی می گذره که گفتنش شرم آوره. به خدا قسم از وقتی من خودم رفتم دانشگاه کلی عوض شدم سیستمم. بچه ها و پسرهای شر رو شور میان سر کلاس ولی رعایت می کنند. شما یک داد و یا یک حرف ناشایست نمی شنوید. بابا به خدا الان من چند تا همکلاسی خانم دارم که بچه هم دارن. بنده با همشون هم سلام و علیک دارم. یکی از همین خانم ها به من می گفت فلانی آخر ترمه شما جور کن با کلا بچه ها بریم ناهار!!! وقتی من می بینم طرف اینقدر به من اطمینان داره، وقتی یکی از دخترهای هم کلاسی ما مزاحم تلفنی داره، گوشیش رو می ده به یکی از پسرهای کلاس که از خجالت طرف دربیاد، وقتی یکی از خانم های همکلاسی من لپ تاپش رو می ده به یکی از پسرها براش تعمیر کنه، این یعنی چی؟ این حرفها رو هیچ کس نمی گه!!! این اعتماد و خواهر برادری ها رو هیچ کس نمی بینه، حالا یک آدم.....یک حرکتی کرده همه اون رو می بینند. این هم زوج جوون و ازدواج دانشجویی رو نمی بینند. واقعا باعث خجالته!!!
دقیقاً درسته. در دبیرستان ها و پادگان ها و کلا هر جایی که جداسازی صورت گرفته یا بوده، جو به شدت غیراخلاقی و پست شده.
نمونه اش همین ورزشگاه های خودمون. انواع و اقسام کلمات رکیک و زشت رد و بدل میشه و طرف هم با تصور اینکه اینجا همه مرد و همجنس اون هستن و راحته، هر نوع رفتاری رو مجاز میدونه. در حالی که حتی همون عده وقتی در بیرون از ورزشگاه در جامعه حضور دارند خودشون رو موظف میدونند که حداقل یک سری مسایل رو رعایت کنند. نتیجه این جداسازی این شده که بنده با چند بار حضور در ورزشگاه آزادی و دیدن جو به شدت غیراخلاقی موجود، عطای تماشای زنده و مستقیم بازی رو به لقاش بخشیدم. در حالی که وقتی ورزشگاه های اروپایی رو می بینید از پیرمرد و پیرزن70 ساله تا بچه ی 10 ساله حضور دارند و همه از حضور در ورزشگاه لذت میبرند.
شخصاً در دانشگاه چندین مورد از تعامل سازنده و مفید رو بین جنس مخالف دیدم و نظر شخصی ام اینه که هر کسی ظرفیت و شخصیت خاص خودش رو داره، تعامل و زندگی در کنار جنس مخالف میتونه خیلی آموزنده و در ارتقای رفتار اجتماعی شخص موثر باشه، همینطور هم ممکنه شخصی بدون داشتن جنبه و بخاطر ظرفیت کمش دچار انحراف بشه یا متضرر بشه. اما این به ظرفیت شخصیتش برمیگرده. درست نیست که بخاطر احتمال وجود انحراف در یک عده ی خاص بیایم و کل جامعه رو از یک امکانِ مفید محروم کنیم. مثل اینکه بخاطر ترس از وقوع تصادف بیایم و تمام ماشین ها رو در پارکینگ ها بخوابونیم! راهش اینه که در فرهنگ رانندگی و آموزش های اولیه تجدید نظر کنیم.
بدون رودرواسی بگم، برای اکثر جوونهای ما مساله ارتباط با جنس مخالف و چیستی و چگونگی اون تبدیل به یک دغدغه فکری شده و بخش اعظمی از ذهن جوانان ما رو مشغول خودش کرده، در حالیکه معمولاً پس از یک یا دو تجربه متوجه میشن که این رابطه هم شبیه دیگر روابط هست و تنها مدیریت و شعور اجتماعی میخواد. در حالیکه اگر با فرهنگ سازی درست و بدور از جداسازی از ابتدا امکان برخورد و تعامل و ارتباط رو به شهروندانمون بدیم دیگه دغدغه ای باقی نمیمونه تا بخواد انرژی جوانان رو مشغول خودش کنه.
یادمون نره چیزی که باعث تداوم حضور ارزش های اخلاقی در جامعه میشه، وجدان فردی و شعور اخلاقی هست، نه بگیر و ببند و قوانین حقوقی...قوانین حقوقی رو به راحتی میشه دور زد یا با کلماتش بازی کرد و نتیجه ی دلخواه رو ازش در آورد اما وجدان و شعور اگه بیدار باشه به هیچ طریقی گول نمیخوره.