مشاعره / خواهشمندم شرکت بفرماييد.

[Takhrib Chi]

از کوری چشم فلک امشب قمر اینجاست
آری قمر امشب به خدا تا سحر اینجاست

آهسته به گوش فلک از بنده بگوئید
چشمت ندود این همه یک شب قمر اینجاست

شهریار

[AHMN]

 ترکیب پیاله‌ای که درهم پیوست بشکستن آن روا نمیدارد مست
چندین سر و پای نازنین از سر و دست از مهر که پیوست و به کین که شکست  
   
   

[ستاره شب تار]

تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بين
كس واقف ما نيست كه از ديده چها رفت


حافظ

[AHMN]

 تا در تن رنجور من آهي يست کجايي؟ خورشيد من حيران تو ماه يست کجايي؟
در محفل ليلي نتوان لاف جنون زد مجنون تو سر گشته به راه يست کجايي؟  
   
  

[SAMAN]

یکی حاجت به تو دارم آیا حاجت پذیرنده ؟ *** نـــــــتابی سر زلفین و نسوزانی دل بنده ؟

جــــهان از تو خرم بادا بتا و من رهی بنده *** پس از مرگم جهان بر تو مبارکباد و فرخنده


حکیــــــــــم سنایی

[ستاره شب تار]

هوا خواه توام جانان و می دانم که می دانی
که هم نادیده می بینی و هم ننوشته می خوانی


حافظ

[AHMN]

 يک شبي مجنون نمازش را شکست بي وضو در کوچه ليلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود فارغ از جام الستش کرده بود  

[pedmehr]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد  [FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد  
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
مولانا  

[ستاره شب تار]

دل آينۀ صورت غيب است وليكن
شرط است كه برآينه زنگار نباشد


سعدي

[SAMAN]

دل هست سزای خدمت عشقت *** هر چند که من نیم سزای تو

بیــــگانه شدستم از هـــمه عالم *** تا هــــست دل من آشنای تو


حکیم سنایی

[Takhrib Chi]

وای ازین دل که نی هرگز بکامم
وای ازین دل که آزارد مدامم

وای ازین دل که چون مرغان وحشی
نچیده دانه اندازد بدامم

باباطاهر

[ستاره شب تار]

مرده از خاك لحد رقص كنان برخيزد
گز تو بالاي عظامش گذري و هي رميم

سعدي