مشاعره / خواهشمندم شرکت بفرماييد.
مدیر انجمن: شوراي نظارت
- پست: 1863
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۸, ۳:۴۲ ب.ظ
- محل اقامت: کرمان/رفسنجان
- سپاسهای ارسالی: 10774 بار
- سپاسهای دریافتی: 12391 بار
- تماس:
- پست: 256
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۱۲ آذر ۱۳۸۸, ۸:۱۷ ب.ظ
- محل اقامت: ايران
- سپاسهای ارسالی: 106 بار
- سپاسهای دریافتی: 335 بار
- پست: 341
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۸, ۹:۱۴ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1067 بار
- سپاسهای دریافتی: 1211 بار
Re: مشاعره / خواهشمندم شرکت بفرماييد.
هوا بس ناجوانمردانه سرد است / دمت گرم و سرت خوش باد
>>ما در جنگ با آمریکا و تفاله های آمریکا هستیم <<
نیروی دریایی حافظ مرز آبی
ياد گرفتم که :
1. با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنياي احمقانه خويش خوشبخت زندگي کند.
2. با وقيح جدل نکنم چون چيزي براي از دست دادن ندارد و روحم را تباه مي کند
نیروی دریایی حافظ مرز آبی
ياد گرفتم که :
1. با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنياي احمقانه خويش خوشبخت زندگي کند.
2. با وقيح جدل نکنم چون چيزي براي از دست دادن ندارد و روحم را تباه مي کند
- پست: 256
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۱۲ آذر ۱۳۸۸, ۸:۱۷ ب.ظ
- محل اقامت: ايران
- سپاسهای ارسالی: 106 بار
- سپاسهای دریافتی: 335 بار
Re: مشاعره / خواهشمندم شرکت بفرماييد.
در کـهــکشان چـشم تو گم می شود دلم
سرگـشتـــه در نــــهایــتی از بی نشانیم
سرگـشتـــه در نــــهایــتی از بی نشانیم
- پست: 341
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۸, ۹:۱۴ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1067 بار
- سپاسهای دریافتی: 1211 بار
Re: مشاعره / خواهشمندم شرکت بفرماييد.
من غریب خلوت تنهایی ام
سوزد از غم سینه سودایی ام
سوزد از غم سینه سودایی ام
>>ما در جنگ با آمریکا و تفاله های آمریکا هستیم <<
نیروی دریایی حافظ مرز آبی
ياد گرفتم که :
1. با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنياي احمقانه خويش خوشبخت زندگي کند.
2. با وقيح جدل نکنم چون چيزي براي از دست دادن ندارد و روحم را تباه مي کند
نیروی دریایی حافظ مرز آبی
ياد گرفتم که :
1. با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنياي احمقانه خويش خوشبخت زندگي کند.
2. با وقيح جدل نکنم چون چيزي براي از دست دادن ندارد و روحم را تباه مي کند
- پست: 629
- تاریخ عضویت: جمعه ۶ شهریور ۱۳۸۸, ۹:۲۵ ق.ظ
- محل اقامت: تهران
- سپاسهای ارسالی: 1394 بار
- سپاسهای دریافتی: 2882 بار
- تماس:
Re: مشاعره / خواهشمندم شرکت بفرماييد.
ماییم و سرکویی، پر فتنهٔ ناپیدا
آسوده درو والا، آهسته درو شیدا
در وی سر سرجویان گردان شده از گردن
در وی دل جانبازان تنها شده از تنها
اوحدی
آسوده درو والا، آهسته درو شیدا
در وی سر سرجویان گردان شده از گردن
در وی دل جانبازان تنها شده از تنها
اوحدی
ای چشم من گریان نباش
اینگونه اشک افشان مباش
حیران و سرگردان نباش
در گردش گیتی ،رسد روزی ،به پایان هر غمی
دست نگار ما داغ دل را گذارد مرهمی.
http://www.centralclubs.com/topic-t78644.html
طلبه جوان دیگری در دفاع از ناموس مردم، چاقو خورد
اینگونه اشک افشان مباش
حیران و سرگردان نباش
در گردش گیتی ،رسد روزی ،به پایان هر غمی
دست نگار ما داغ دل را گذارد مرهمی.
http://www.centralclubs.com/topic-t78644.html
طلبه جوان دیگری در دفاع از ناموس مردم، چاقو خورد
- پست: 338
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲۹ تیر ۱۳۸۸, ۱۱:۰۸ ق.ظ
- محل اقامت: شيراز
- سپاسهای ارسالی: 337 بار
- سپاسهای دریافتی: 1377 بار
Re: مشاعره / خواهشمندم شرکت بفرماييد.
آن ترك پريچهره كه دوش از بر ما رفت
آيا چه خطا ديد كه از راه خطا رفت
حافظ
آيا چه خطا ديد كه از راه خطا رفت
حافظ
با کسی که میتونی زندگی کنی زندگی نکن
با کسی زندگی کن که بدون اون نمیتونی زندگی کنی
با کسی زندگی کن که بدون اون نمیتونی زندگی کنی
- پست: 983
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۲۹ دی ۱۳۸۷, ۱۲:۰۵ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 7461 بار
- سپاسهای دریافتی: 7118 بار
- تماس:
Re: مشاعره / خواهشمندم شرکت بفرماييد.
تو نیستی که ببینی چگونه دور از تو
به روی هرچه دیرن خانه ست
غبار سربی اندوه بال گسترده است
تو نیستی که ببینی دل رمیده من
بجز تو یاد همه چیز را رهکرده است
غروب های غریب
در این رواق نیاز
پرنده سکت و غمگین
ستاره بیمار است
دو چشم خسته من
در این امید عبث
دو شمع سوخته جان همیشه بیدار است
تو نیستی که ببینی
فریدون مشیری
به روی هرچه دیرن خانه ست
غبار سربی اندوه بال گسترده است
تو نیستی که ببینی دل رمیده من
بجز تو یاد همه چیز را رهکرده است
غروب های غریب
در این رواق نیاز
پرنده سکت و غمگین
ستاره بیمار است
دو چشم خسته من
در این امید عبث
دو شمع سوخته جان همیشه بیدار است
تو نیستی که ببینی
فریدون مشیری
- پست: 141
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۷, ۹:۳۴ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 191 بار
- سپاسهای دریافتی: 246 بار
Re: مشاعره / خواهشمندم شرکت بفرماييد.
يوسف ار گمگشته بودو ما نيز گمگشته ايم او در چاه و وليكن ما به خود آكنده ايم
وي صبوري و به فرعوني رسيد خود پسندي هايمان مارا به نابودي كشيد
AHMN
وي صبوري و به فرعوني رسيد خود پسندي هايمان مارا به نابودي كشيد
AHMN
- پست: 338
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲۹ تیر ۱۳۸۸, ۱۱:۰۸ ق.ظ
- محل اقامت: شيراز
- سپاسهای ارسالی: 337 بار
- سپاسهای دریافتی: 1377 بار
Re: مشاعره / خواهشمندم شرکت بفرماييد.
دل گفت وصالش به دعا باز توان يافت
عمري است كه عمرم همه در كار دُعا رفت
حافظ
عمري است كه عمرم همه در كار دُعا رفت
حافظ
با کسی که میتونی زندگی کنی زندگی نکن
با کسی زندگی کن که بدون اون نمیتونی زندگی کنی
با کسی زندگی کن که بدون اون نمیتونی زندگی کنی
- پست: 341
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۸, ۹:۱۴ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1067 بار
- سپاسهای دریافتی: 1211 بار
Re: مشاعره / خواهشمندم شرکت بفرماييد.
تو را من چشم در راهم شباهنگام
كه مي گيرند در شاخ تلاجن * سايه ها رنگ سياهي
وزان دلخستگانت راست اندهي فراهم
تو را من چشم در راهم .
شباهنگام ، در آن دم كه بر جا دره ها چون مرده ماران
خفتگانند
در آن نوبت كه بندد دست نيلوفر به پاي سرو كوهي دام
گرم يادآوري يا نه ، من از يادت نمي كاهم
تو را من چشم در راهم
كه مي گيرند در شاخ تلاجن * سايه ها رنگ سياهي
وزان دلخستگانت راست اندهي فراهم
تو را من چشم در راهم .
شباهنگام ، در آن دم كه بر جا دره ها چون مرده ماران
خفتگانند
در آن نوبت كه بندد دست نيلوفر به پاي سرو كوهي دام
گرم يادآوري يا نه ، من از يادت نمي كاهم
تو را من چشم در راهم
>>ما در جنگ با آمریکا و تفاله های آمریکا هستیم <<
نیروی دریایی حافظ مرز آبی
ياد گرفتم که :
1. با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنياي احمقانه خويش خوشبخت زندگي کند.
2. با وقيح جدل نکنم چون چيزي براي از دست دادن ندارد و روحم را تباه مي کند
نیروی دریایی حافظ مرز آبی
ياد گرفتم که :
1. با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنياي احمقانه خويش خوشبخت زندگي کند.
2. با وقيح جدل نکنم چون چيزي براي از دست دادن ندارد و روحم را تباه مي کند