مشاعره / خواهشمندم شرکت بفرماييد.

[smhosein]

تا تونگاه می کنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

[آزیتا]

ترا تابد به دل خورشید اشراق تو هر تیر شهابی را کمانی

تو داغ عشق داری بر دل خویش تو باغ لاله ها را باغبانی

{آزیتا(دریا)}

[masieh]

یا رب از ابر هدایت برسان بارانی / پیشتر زانکه چو گردی ز میان برخیزم

[آزیتا]

مپندار ای مرغک صبح خیز که من چون تو بیدار دل نیستم

سرود سحرگاهم این شعر بود بر صبح خیزان خجل نیستم

{آزیتا(دریا)}

[رونین]

مي برم منزل به منزل چوب دار خويش را

تا كجا پايان دهم اغاز كار خويش را

[آزیتا]

احمد به پیامبری برانگیخته شد با امر خدا اساس دین ریخته شد

آن روز که دین مصطفی شد کامل نور نبی و ولی در آمیخته شد

{آزیتا(دریا)}

[GHAZALAK88]

در سکوت دادگاه سرنوشت عشق بر ما حکم سنگینی نوشت
گفته شد دل داده ها از هم جدا وای بر این حکم واین قانون زشت

[masieh]

تو را عشق ز خود جدا میکند. . . . . چو موسی که گمگشته شد به سینای عشق

[FARSHAD.ADL]

قضا چون ز گردون فرو هشت پر
همه زیرکان کور گردند و کر

[masieh]

را دل عشاق زد ان چشم خمارین / پیداست ازین شیوه که مست است شرابت

[FARSHAD.ADL]

تو را دیده ام قادر و پارساوش/شگفت است با قادری,پارسایی

[masieh]

یاران هم نشین همه از هم جدا شدند / ماییم و استانه دولت پناه تو