این قصه سر دراز دارد و من مثل همیشه ، حال و حوصله توضیح ندارم ! ولی خیلی خلاصه :
1- این امر مهم در ایران متولی قوی ندارد .
2- ( شاید ) مدیران همان بخشهای ضعیف هم خیلی کارآمد و حرفه ای نیستند و دید صحیحی از اهمیت کار خویش ندارند و به همین دلیل خود را به آب و آتش نمیزنند که این موضوع به نتیجه خوبی برسد .
3- سیستم ((مهره یابی)) در ایران بسیار ضعیف است و معمولا اگر کسی بخواهد کار بزرگی بکند ، قسمت زیادی از انرژی اش صرف غلبه بر موانع مزخرف موجود در سیستمهای اداری و مدیریتی و ... می شود و در این راه خیلی ها بی خیال تصمیم خود می شوند .
4- در این مملکت معمولا تلاش میشود با تکنولوژی غرب و محصولات آن رقابت پایاپای کنند و این موضوع باعث می شود نیازهای واقعی و ضروری و فوری ، بدون توجه به تواناییهای بومی ، تحت الشعاع فکر کردن راجع به چگونگی رقابت با محصولات درجه یک غربی ( نظیر شاهزاده ایرانی و ندای وظیفه 4 و ... ) شود و این موضوع باعث میشود که این تفکر ایجاد شود که

(چون ما نمیتوانیم ، پس کلا بی خیال . چون اگر هم بسازیم ، فروش نمیرود .))
5- جدای از این موضوع ، متأسفانه ، هنرمندان عرصه هنرهای تصویری ما ، از این موضوع غافل هستند که (( سناریو و فیلمنامه قوی )) شاید به تنهایی بیش از 50 درصد جذابیت یک فیلم ، کارتون و یا بازی را تأمین میکند و برای ساختن یک اثر ماندگار ، لزوما نیازی نیست شما صاحب شرکت EA GAMES باشید .
من به شخصه خودم یک گروه خوب سراغ دارم که میتوانند بازی بسازند ولی نهایتاً پس از پیگیری های مختلف به این نتیجه رسیدند که : ((کس نخارد پشت من*جز ناخن انگشت من))