بنام خدا
آشنایی با عمود پروازها
STOVL Short Take Off Vertical Landing
به معنای نشت و برخاست از باند کوتاه وبه صورت عمودی
این قابلیت فقط مخصوص یک سری از هواپیما هاست که از باند های کوتاه به طور قائم بلند شوند.البته مقدار وزن مجاز برای حالت عمود پروازی نباید از مقدار قابل ملاحضه ایی بیشتر باشد. تعریف رسمی ناتو برای عمودپروازها در سال1991 این بوده است:
هواپیمای عمود پرواز هواپیمایی است که بتواند با ثابت نگه داشتن باله ها در سطح صافی و بدون مانع به عرض 15 متر و طول 450 متر عملیات تیک-آف و لندینگ را انجام بدهد
غلب این پرواز ها از روی ناوها ی هواپیمابر با کمک اسکیی جامپ یا پرش اسکی و در باند های فرودگاه به جای سیستم مرسوم (تیروکمانی) یا همان ابتدا دور وسرعت گرفتن و بعد رها سازی انجام میشود. STVOL به هواپیما اجازه میدهد که هواپیما ظرفیت مجاز بیشتری را حمل کند به طوری که در حالت مشابه یعنی VTOL به یک باند کوتاه لازم است ودیگر وزن محدودیت پیدا میکند. هایر مشهورترین هواپیمای عمود پرواز است که قانونا وبه لحاظ فنی یک VTOL است اما در واقع در شرایط عملیاتی STOVL میشود چون سوخت و تسلیحات را هنگام تیک آف- حمل میکند.جنگنده اف-35 نیز دقیقا همین حالات هاریر را دارد قانونن ویتول است اما باز در شرایط عملیاتی استیول میشود.
هاریر
[External Link Removed for Guests]
اف-35 دیگر عمود پرواز
[External Link Removed for Guests]
دیاگرام اف-35 و سیستم عمود پروازی آن
[External Link Removed for Guests]
تصویر دیگر از اگزوز متغیر اف-35
[External Link Removed for Guests]
در سال 1951 لاکهید مارتین و کنوایر که حالا بخشی از لاکهید شده هواپیمای(ایکس-اف-وی-1) را طراحی کردند.شرکت تایلسیترز با کمک آلیسون وای تی40 را که موتور توربو پراپ داشت را طراحی کردند.در سال 1962 لاکهید سعی کرد که برای نیروی دریایی (ایکس-ویی-4 هامینگ برید)را بسازد.در این طرح سعی شد که در ماکنیزم هواپیما تغییراتی داده شود مثلا اگزوز را در داخل بدنه هواپیما جاسازی کنند.این هواپیما قرار بود که یک عمود پرواز باشد بنابراین در سال 1963 طرح ادامه داشت اما در سال 1964 هنگام آزمایش سقوط مهلک و خطرناکی را به دنبال داشت.(ایکس-ویی-4 بی)برای نیروی هوایی به عنوان یک هواپیمایی عمودپرواز بود که اما آزمایش ناموفقی داشت.این واقعه به طور مشابه برای یاک 38 نیز اتفاق افتاد در سال 1969 نیز حادثه ایی برای یاک-38 رخ داد وسقوط کرد.
XV-4
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
یاک-38
[External Link Removed for Guests]
ریان همزمان با هامینگبرید (ایکس ویی-5 ورتی فن)را برای ارتش امریکا ساخت. این هواپیما به طور آزمایشی با بالا کشیدن گازها با کمک فن های دمندهایی که داشت پیش میرفت (رانده میشد)آن هواپیما با فن هایی که در دماغه و باله ها داشت پیش می رفت. در روی باله ها موتور ها پوشیده میشدند.به هرحال آن نیز دو بارسقوط کرد.با این روند ثابت شد که هزینه هایی که برای تولید یک عمود پرواز بیهوده بوده ودر ضمن انتقال حالت پرواز از عمودی به افقی بسیار مشکل بود. چندین هواپیمای ویی استول و ویتول از سالهای 1950 تا 1980 ساخته شد اما تنها هاریر که سرعتی زیرصوت داشت و همچنین یاک 38 فورگر عملکرد خوبی داشتند.فروگر بعد از سقوط شوروی به وضع عملیاتی رسید. بویینگ در سال 1960 بر روی یک جنگنده مافوق صوت که ظاهری عجیب داشت مطالعه میکرد. که ولی هرگز تصاویر آن را در مجلات هوانوردی منتشر نکرد.شرکت راکول اینترنشنال هم هواپیمایی بنام(ایکس-اف-ویی-12) را که هواپیمایی مافوق صوت بود این هواپیما بالهای غیر عادی داشت همچنین یک تلمبه پرتاب کننده داشت وشرایطی رو فراهم کرده بود تا بتواند که به صورت عمود پرواز حرکت کند. اما این سیستم نیروی بالابری کافی با توجه به مسائل فیزیکی تولید نمیکرد.
XV-5
[External Link Removed for Guests]
XFV-12
[External Link Removed for Guests]
اما فرانسه توانست جنگنده میراژ-3 که سرعتی ظاهرا که نزدیک به 2 ماخ نه کمتر وبا موتورهای بالا کشنده وپایین آورنده بسازد.اما این هواپیما برای جنگ های هوایی و حمل مهمات به منظور آن با مشکل سوخت مواجه بود. آلمان نیز تصمیم به ساخت عمود پرواز گرفت هواپیمایی به نام (ایی-دابلیو-آر ویی جیی101) را ساخت که موتور های آن هنگام عمودپروازی گردش میکردند اما این هواپیما هیچ گاه به سرعت مافوق صوت دست نیافت.
EWR JV-101
[External Link Removed for Guests]
تصویر یاک-141 و مکانیزم دیگر عمود پروازی و در نهایت هاریر
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
لیست هواپیماهای عمود پرواز V/STOL
X-13 ساخت رایان
XV-4 Hummingbird ساخت لاکهید
XV-5 ساخت رایان
Canadair CL-84 Dynavert که دو موتور توربوپراپ داشت و در سال 1960 ساخته شد. XC-142 که 4 موتور توربوپراپ داشت.
XV-15- Bell X-22-Mirage III -Lockheed Martin X-35B/F-35B
منبع:www.wikipedia.com
آشنايي با عمود پروازها...
مدیران انجمن: SAMAN, شوراي نظارت, مديران هوافضا
- پست: 3101
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۸۵, ۴:۲۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 19718 بار
- سپاسهای دریافتی: 21369 بار
عمود پرواز VFX-13A
البته این تصویر XFV-12 A
[External Link Removed for Guests]
کارخانه راک ول با توجه به نیاز نیروی دریایی امریکا به هواپیمای عمود پرواز این جنگنده را تولید کرد.همچنین قرار بود که این هواپیما رقیب هاریر انگلیسی باشد.هواپیما فوق مدرن نامیده میشود چون اولا دارای یک طرح انقلابی بود.و همچنین تک نفره بود و نیز دارای باله های (دو بال)در جلو زیر بدنه و دو بال بزرگ عقب و بالای بدنه اصلی بود که در قسمت سربالهای معمولی سطوح مانور کننده در ارتفاع-در قسمت عقب سکانهای عمودی قرار دارند.
چند گاز راهه بنزین گازهای حاصله از سوخت هواپیما را به قسمت میان بال جلو و عقب برده و هنگام عمل-سطوح مانور کنندهکه در هر بال 3 قسمت میباشند به سمت بالا و پایین باز شده و گازهای حاصله از عمل موتور از این فضا خارج شده و در نتیجه هواپیما عمودا از زمین بلند میشود.سطوح مانور کننده هر بال به صورتی گشوده میشوند که دوقطعه بسمت پایین و یک قسمت به سمت بالا باز میشوند.پس از برخاستن هواپیمازاویه سطوح مانور کننده تغییر می یابد و مسیر خروج گاز ها به انتهای هواپیما منتقل و در نهایت هواپیما به پرواز خود در حالت عادی ادامه میدهد.
مشخصات:
دو موتور پراب اند ویتینی جهت برخاستن و پرواز های عادی از نوع توربوفن
F401-PW 400
حداکثر سرعت:2.2 تا 2.4 ماخ !!
وزن خالی:6.2 تن
حداکثر وزن هنگام تیک آف:11 تن
طول:13.36 متر
تسلیحات:انواع موشک های هوا به هوا (آ آ م)و هوا به سطح (آسم) و یک قبضه توپ که در زیر هواکش موتور نصب شده.
منبع:ماهنامه دانشمند مورخ دی ماه 1353
البته این تصویر XFV-12 A
[External Link Removed for Guests]
کارخانه راک ول با توجه به نیاز نیروی دریایی امریکا به هواپیمای عمود پرواز این جنگنده را تولید کرد.همچنین قرار بود که این هواپیما رقیب هاریر انگلیسی باشد.هواپیما فوق مدرن نامیده میشود چون اولا دارای یک طرح انقلابی بود.و همچنین تک نفره بود و نیز دارای باله های (دو بال)در جلو زیر بدنه و دو بال بزرگ عقب و بالای بدنه اصلی بود که در قسمت سربالهای معمولی سطوح مانور کننده در ارتفاع-در قسمت عقب سکانهای عمودی قرار دارند.
چند گاز راهه بنزین گازهای حاصله از سوخت هواپیما را به قسمت میان بال جلو و عقب برده و هنگام عمل-سطوح مانور کنندهکه در هر بال 3 قسمت میباشند به سمت بالا و پایین باز شده و گازهای حاصله از عمل موتور از این فضا خارج شده و در نتیجه هواپیما عمودا از زمین بلند میشود.سطوح مانور کننده هر بال به صورتی گشوده میشوند که دوقطعه بسمت پایین و یک قسمت به سمت بالا باز میشوند.پس از برخاستن هواپیمازاویه سطوح مانور کننده تغییر می یابد و مسیر خروج گاز ها به انتهای هواپیما منتقل و در نهایت هواپیما به پرواز خود در حالت عادی ادامه میدهد.
مشخصات:
دو موتور پراب اند ویتینی جهت برخاستن و پرواز های عادی از نوع توربوفن
F401-PW 400
حداکثر سرعت:2.2 تا 2.4 ماخ !!
وزن خالی:6.2 تن
حداکثر وزن هنگام تیک آف:11 تن
طول:13.36 متر
تسلیحات:انواع موشک های هوا به هوا (آ آ م)و هوا به سطح (آسم) و یک قبضه توپ که در زیر هواکش موتور نصب شده.
منبع:ماهنامه دانشمند مورخ دی ماه 1353
پیام حکم قتل خود شنفتن مرا خوشتر بود, از یک تملق به نزد مردمان سفله گفتن!
- پست: 39
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۶, ۷:۲۱ ب.ظ
- سپاسهای دریافتی: 40 بار
دانستني ها درباره ي هواپيماهاي عمود پرواز
منتقل شد, SAMAN
هواپيماهاي عمود پرواز:
يكي از نقاط بسيار حساس و هدفهاي مهم در جنگهاي امروزي ،فرودگاهها ميباشند.باندها بسيار آسيب پذير و حفاظت از آنها هم بسيار مشكل ميباشد.مثلا برخورد يك بمب يا راكت به باند و ايجاد يك حفره ي كوچك اند را تا چند ساعت غير قابل استفاده ميسازدو در واقع با بمباران يك فرودگاه ميتوان پايگاهي را فلج نمود.ضمنا لزوم استفاده از باند تمركز هواپيماها را در يك محل الزامي ميسازد و اين خود آسيب پذيري را بيشتر مينمايد.بطوري كه در همان ابتداي جنگ 1967 مصر و اسراييل در يك حمله ي غافل گيرانه توسط اسراييل ؟تمام فرودگاههاي مصر كه در دسترس بود بشدت بمباران گرديد ونيروي هوايي مصر عملا فلج شد و نتوانست از هواپيماهاي خود استفاده نمايد ودر نتيجه جنگ بسود اسراييل پايان يافت
هواپيماهاي قائم پرواز به باند نياز ندارند بنابراين ميتوان آنها را در دسته هاي كوچك در نقاط مختلفي كه هيچ گونه شباهتي به فرودگاه نداشته باشد مستقر نمود.اين قرار گاه ها ميتواند حتي در ميان جنگل يا در دل كوهستان جايئكه دشمن گمان آنرا هم نميبرد باشد.هواپيماي حمل و نقل قائم پرواز ميتواند نيرو هاي پياده نظام را بجاي هليكوپتر و در مقياس بسيار وسيع تر و سريعتر در مناطق مورد نظر پياده كند و به اين ترتيب به نيرو هاي پياده تحرك تاكتيكي بسيار زيادي ببخشد.
قائم پروازها در ميان كشورهائيكه ناو هواپيما بر دارند محبوبيت ويژه اي كسب كرده است زيرا مشكل نشستن و بر خاستن هواپيماها از عرشه ،كه كار فوق العاده سختي ميباشد با استفاده از هواپيما ي عمود پرواز حل شده و بسادگي انجام ميپذيرد
شروع برنامه:
در حدود سالهاي1966 كشورهاي عضو پيمان آتلانتيك شمالي«ناتو» تصميم به ساختن ئ استفاده از هواپيماهاي عمود پرواز(وي.تي.او.الV.T.O.L)يا هواپيماي باند كوتاه(اس.تيواو.الS.T.O.L)را كه فقط احتياج به يك باند كوتاه داشت گرفتند.
در اين مدت تمام كشورهاي عضو اين پيمان از جمله آلمان غربي،فرانسه،آمريكا و انگلستان تلاش زيادي براي ساختن چنين هواپيمايي نمودند.بايد اضافه كرد كه حتي كشورهاي عضو پيمان ورشو يا بلوك شرق نيز از كوشش در اين راه مستثني نبوده و تلاش هاي تحسين بر انگيزي كرده و ساخته هاي موفقيت آميزي نيز داشته اند.
ولي از آنجا كه طرح كمپاني هاكر سيدلي (Hawker Siddely) در ميان تمام طرحهايي كه تا آن زمان در دنيا ساخته شده بود موفق تر و عملي تر بوده است.كه به معرفي آن كه هارير(Harrier)نام دارد ميپردازيم
شرح دو واژه
واژه هاي وي.تي.او.ال از حروف انگليسي اول كلمات(Vertical Take Off Landing)گرفته شده كه معناي آن نشستن و بر خاستن عمودي ميباشد و واژه اس.تي.او.ال نيز از عبارت(Short Take Off Landing)گرفته شده كه معناي آن نشستن و برخاستن سريع و كوتاه ميباشد.اين دو واژه از اين رو شرح داده شد كه ما بين خلبانان و علاقمندان پرواز در ايران مورد استعمال دارد.
هاريرنوعي جغد براي شكار خرگوش!)
اولين مدل هواپيماي هارير پي 1127 (p_1127_Harrier) نام داشت كه در 31 اوت 1966 اولين پرواز خود را انجام داد.هارير ابتدا به منظور انجام ماموريتهاي ضربتي (هوا به زمين) و اكتشافي در نظر گرفته شده بود و ميتوانست در مقرهاي زير بال خود مقداري مب و راكت حمل نمايد.نمونه ي اوليه هارير مجهز به يك موتور توربو فن پگازوس 5(peagasus 5)با حداكثر 18000 پوند فشار استاتيك بود.اين مدل 720 مايل در ساعت سرعت داشت و مداومت پرواز آن 30 دقيقه بود و ميتوانست در مدت 4 دقيقه ود را به 5000 پايي زمين برساند و سقف پرواز آن به 60،000 پا ميرسيد.
هارير در چندين مدل تا بحال ساخته شده و بتدريج توانايي هاي لازم براي انجام ماموريت هاي مختلف را بدست آورده است،آمريكا كه خود بزرگترين سازنده ي هواپيماست ،اقدام به خريد هواپماهاي هارير از انگليس مينمود تا اينكه كمپاني مك دانل داگلاس پروانه ي توليد اين هواپيما را بدست آورد.
ساخته هاي مك دانل داگلاس در نيروي دريايي امريكا اي .وي.8 (A.V.ناميده شد.اين مدل به دو موشك سايدويندر مجهز شد و قادر به انجام ماموريتهاي رهگيري نيز ميباشد.
بعدها مك دانل داگلاستغييرات ديگري در طرح هاي هواپيما داد كه از جمله طرح بالهاي جديد كه اين نمونه اي.وي.16 (A.V.16)نام گرفت و مجهز به موتور پكازوس-15(Pegausus 15) كه قدرت آن 5 هزار پوند بيش از نمونه قبلي بود.
وزن خالي نمونه ي اوليه 12600 پوند و وزن مدل جديد 13200 پوند است و حداكثر وزن آن هنگام برخاستن از 21500 به 28000 افزايش يافت؛سرعت نيز از 96 صدم ماخ به 98 صدم ماخ رسيد.(ماخ سرعت صئت ميباشد)
اكنون هاريرBritish Aerospace Sea Harrierرا انگليس ميسازد ودر ارتش بريتانياي كبير و هند مورد استفاده قرار ميگيرد كه مشخصات آن در زير آمده.
همچنين هاريرMcDonnell Douglas AV-8B Harrier IIتوسط مك دانل داگلاس اريكايي توليد ميشود كه علاوه بر امريكا در انگليس،اسپانياوايتاليا نيز استفاده ميشود.مشخصات اين هواپيما هم در ادامه آمده است!
هارير چگون از زمين بر ميخيزد!!!
زير بال هارير،در محل اتصال بال به بدنه،چهار اگزوز وجود دارد اين اگزوزها دهانه خروج گازهايي است كه از موتور خارج ميشود و ميتوانند تا 90 درجه تغيير جهت دهند بدين معني كه ميتوانند عمود بر زمين يا موازي زمين قرار گيرند.وقتي اگزوزها عمود بر زمين هستندو خلبان فشار را زياد ميكند نيروي عكس العمل خروج گاز افزايش ميابد ؛ در اين هنگام هواپيما از زمين به آرامي بلند ميشود.
خلبان بتدريج اگزوزها را با محور طولي هواپيما موازي ميكند و در نتيجه هواپيما به جلو حركت كرده و بتدريج سرعت ميگيرد تا وقتيكه اگزوزها كاملا موازي شوند كه اين همزمان با وقتي خواهد بود كه هواپيما سرعت لازم خود را بدست آورده و ديگر مانند هواپيماهاي معمولي پرواز خواهد نمود
فرود هارير:
در موقع فرود هارير ،خلبان از مسافتي كه بستگي به سرعتش دارد در ارتفاع كم شروع به عمود كردن اگزوز هايش ميكند بوريكه وقتي بنقطه مورد نظر براي نشستن رسيد؛اگزوزها كاملا بر زمين عمود شده و سرعت نيز صفر شده باشد.در اين حالت هواپيما در نزديكي زمين.جائيكه خلبان مايل بوده است ثابت خواهد ماند.
اگر احيانا خلبان كم تجره بوده باشد و نتواند دقيقا در جائيكه مايل بوده هواپيما را بيحركت نمايد يا پس از توقف كامل در هوا محل فرود را مناسب تشخيص ندهد و بخواهد همانطوريكه در نزديكي زمين ايستاده اندكي به يكي ديگر از جهات تغيير جا دهد،ميتواند اين كار را بكمك پره هايي كه در دهانه ي چهار اگزوز ش كار گذاشته شده و بنا به نياز خلبان و فرمان او قابليت تيير جهت دارد انجام دهد.اين عمل را خلبانها هاورترن ميگويند.
خلبان پس از رسيدن بروي محليكه آنجا را مناسب تشخيص داد بتدريج از فشار گازهاي موتور كاسته و هارير را به آرامي بر روي زمين مينشاند
رهگيري و جنگ هوايي:
تا مدتها تصور ميشد تغيير سمت اگزوزها فقط در موقع نشستن و بر خاستن مفيد است ولي به طور اتفاقي،توسط آزمايشاتي كه اولين بار خلبانان باهوش ولي بازيگوش در هوا با تغيير سمت اگزوزها انجام دادند؛كشف شد كه ميتوتن به مانورهاي بينهايت مهمي دست زد كه امجام آن براي هواپيماهاي ديگر امكان ندارد.بعنوان مثال با منطبق كردن اگزوزها بر شعاع دايره گردش ميتوان دايره چرخيدن را بسيار تنگ نمود و به آساني پشت سر هواپيماي دشمن قرار گرفت.و يا با عوض كردن جهت اگزوزها سرعت را سريعا كم نمود و با يك چرخش سريع پشت سر دشمن قرار گرفت و او را در دام موكهاي هوا به هوا انداخت.
كاهش سرعت هارير ميتواند تا 90 ناتيكال مايل باشد و اين در مقايسه با جنگنده هاي همطرازش بزحمت ميتواند سرعت خود را تا 150 ناتيكال مايل پايين بياورند،اهميت ويژه اش معلوم ميشود.با بهره گيري از اين امتياز اگر هارير توسط خلبان ماهري هدايت شود،مانورهاي آن براي دشمن تقريبا غير قابل پيش بيني و چاره انديشي خواهد بود.
در آزمايشات با استفاده از تغيير جهت اگزوزها توانسته اند در مدت 10 ثانيه سرعت هارير را از 605 ناتيكال مايل به 370 ناتيكال مايل كاهش دهند.و در ظرف 15 ثانيه سرعت آنرا از 200 مايل به 300 مايل رسانند و همچنين در 26 ثانيه از سرعت 400 ناتيكال مايل به سرعت 500 ناتيكال مايل دست يابندهر ناتيكال مايل 1850 متر است) هارير در ماموريتهاي رهگيري و ضربتي هوا به زمين نيز بخوبي از عهده آزمايشات برآمده!
iriaf.blogfa.com/
--------------------------------------------------------------------------------
((خداوند زیرک است اما نادرست نیست)) (انیشتن)

هواپيماهاي عمود پرواز:
يكي از نقاط بسيار حساس و هدفهاي مهم در جنگهاي امروزي ،فرودگاهها ميباشند.باندها بسيار آسيب پذير و حفاظت از آنها هم بسيار مشكل ميباشد.مثلا برخورد يك بمب يا راكت به باند و ايجاد يك حفره ي كوچك اند را تا چند ساعت غير قابل استفاده ميسازدو در واقع با بمباران يك فرودگاه ميتوان پايگاهي را فلج نمود.ضمنا لزوم استفاده از باند تمركز هواپيماها را در يك محل الزامي ميسازد و اين خود آسيب پذيري را بيشتر مينمايد.بطوري كه در همان ابتداي جنگ 1967 مصر و اسراييل در يك حمله ي غافل گيرانه توسط اسراييل ؟تمام فرودگاههاي مصر كه در دسترس بود بشدت بمباران گرديد ونيروي هوايي مصر عملا فلج شد و نتوانست از هواپيماهاي خود استفاده نمايد ودر نتيجه جنگ بسود اسراييل پايان يافت
هواپيماهاي قائم پرواز به باند نياز ندارند بنابراين ميتوان آنها را در دسته هاي كوچك در نقاط مختلفي كه هيچ گونه شباهتي به فرودگاه نداشته باشد مستقر نمود.اين قرار گاه ها ميتواند حتي در ميان جنگل يا در دل كوهستان جايئكه دشمن گمان آنرا هم نميبرد باشد.هواپيماي حمل و نقل قائم پرواز ميتواند نيرو هاي پياده نظام را بجاي هليكوپتر و در مقياس بسيار وسيع تر و سريعتر در مناطق مورد نظر پياده كند و به اين ترتيب به نيرو هاي پياده تحرك تاكتيكي بسيار زيادي ببخشد.
قائم پروازها در ميان كشورهائيكه ناو هواپيما بر دارند محبوبيت ويژه اي كسب كرده است زيرا مشكل نشستن و بر خاستن هواپيماها از عرشه ،كه كار فوق العاده سختي ميباشد با استفاده از هواپيما ي عمود پرواز حل شده و بسادگي انجام ميپذيرد
شروع برنامه:
در حدود سالهاي1966 كشورهاي عضو پيمان آتلانتيك شمالي«ناتو» تصميم به ساختن ئ استفاده از هواپيماهاي عمود پرواز(وي.تي.او.الV.T.O.L)يا هواپيماي باند كوتاه(اس.تيواو.الS.T.O.L)را كه فقط احتياج به يك باند كوتاه داشت گرفتند.
در اين مدت تمام كشورهاي عضو اين پيمان از جمله آلمان غربي،فرانسه،آمريكا و انگلستان تلاش زيادي براي ساختن چنين هواپيمايي نمودند.بايد اضافه كرد كه حتي كشورهاي عضو پيمان ورشو يا بلوك شرق نيز از كوشش در اين راه مستثني نبوده و تلاش هاي تحسين بر انگيزي كرده و ساخته هاي موفقيت آميزي نيز داشته اند.
ولي از آنجا كه طرح كمپاني هاكر سيدلي (Hawker Siddely) در ميان تمام طرحهايي كه تا آن زمان در دنيا ساخته شده بود موفق تر و عملي تر بوده است.كه به معرفي آن كه هارير(Harrier)نام دارد ميپردازيم
شرح دو واژه
واژه هاي وي.تي.او.ال از حروف انگليسي اول كلمات(Vertical Take Off Landing)گرفته شده كه معناي آن نشستن و بر خاستن عمودي ميباشد و واژه اس.تي.او.ال نيز از عبارت(Short Take Off Landing)گرفته شده كه معناي آن نشستن و برخاستن سريع و كوتاه ميباشد.اين دو واژه از اين رو شرح داده شد كه ما بين خلبانان و علاقمندان پرواز در ايران مورد استعمال دارد.
هاريرنوعي جغد براي شكار خرگوش!)
اولين مدل هواپيماي هارير پي 1127 (p_1127_Harrier) نام داشت كه در 31 اوت 1966 اولين پرواز خود را انجام داد.هارير ابتدا به منظور انجام ماموريتهاي ضربتي (هوا به زمين) و اكتشافي در نظر گرفته شده بود و ميتوانست در مقرهاي زير بال خود مقداري مب و راكت حمل نمايد.نمونه ي اوليه هارير مجهز به يك موتور توربو فن پگازوس 5(peagasus 5)با حداكثر 18000 پوند فشار استاتيك بود.اين مدل 720 مايل در ساعت سرعت داشت و مداومت پرواز آن 30 دقيقه بود و ميتوانست در مدت 4 دقيقه ود را به 5000 پايي زمين برساند و سقف پرواز آن به 60،000 پا ميرسيد.
هارير در چندين مدل تا بحال ساخته شده و بتدريج توانايي هاي لازم براي انجام ماموريت هاي مختلف را بدست آورده است،آمريكا كه خود بزرگترين سازنده ي هواپيماست ،اقدام به خريد هواپماهاي هارير از انگليس مينمود تا اينكه كمپاني مك دانل داگلاس پروانه ي توليد اين هواپيما را بدست آورد.
ساخته هاي مك دانل داگلاس در نيروي دريايي امريكا اي .وي.8 (A.V.ناميده شد.اين مدل به دو موشك سايدويندر مجهز شد و قادر به انجام ماموريتهاي رهگيري نيز ميباشد.
بعدها مك دانل داگلاستغييرات ديگري در طرح هاي هواپيما داد كه از جمله طرح بالهاي جديد كه اين نمونه اي.وي.16 (A.V.16)نام گرفت و مجهز به موتور پكازوس-15(Pegausus 15) كه قدرت آن 5 هزار پوند بيش از نمونه قبلي بود.
وزن خالي نمونه ي اوليه 12600 پوند و وزن مدل جديد 13200 پوند است و حداكثر وزن آن هنگام برخاستن از 21500 به 28000 افزايش يافت؛سرعت نيز از 96 صدم ماخ به 98 صدم ماخ رسيد.(ماخ سرعت صئت ميباشد)
اكنون هاريرBritish Aerospace Sea Harrierرا انگليس ميسازد ودر ارتش بريتانياي كبير و هند مورد استفاده قرار ميگيرد كه مشخصات آن در زير آمده.
همچنين هاريرMcDonnell Douglas AV-8B Harrier IIتوسط مك دانل داگلاس اريكايي توليد ميشود كه علاوه بر امريكا در انگليس،اسپانياوايتاليا نيز استفاده ميشود.مشخصات اين هواپيما هم در ادامه آمده است!
هارير چگون از زمين بر ميخيزد!!!
زير بال هارير،در محل اتصال بال به بدنه،چهار اگزوز وجود دارد اين اگزوزها دهانه خروج گازهايي است كه از موتور خارج ميشود و ميتوانند تا 90 درجه تغيير جهت دهند بدين معني كه ميتوانند عمود بر زمين يا موازي زمين قرار گيرند.وقتي اگزوزها عمود بر زمين هستندو خلبان فشار را زياد ميكند نيروي عكس العمل خروج گاز افزايش ميابد ؛ در اين هنگام هواپيما از زمين به آرامي بلند ميشود.
خلبان بتدريج اگزوزها را با محور طولي هواپيما موازي ميكند و در نتيجه هواپيما به جلو حركت كرده و بتدريج سرعت ميگيرد تا وقتيكه اگزوزها كاملا موازي شوند كه اين همزمان با وقتي خواهد بود كه هواپيما سرعت لازم خود را بدست آورده و ديگر مانند هواپيماهاي معمولي پرواز خواهد نمود
فرود هارير:
در موقع فرود هارير ،خلبان از مسافتي كه بستگي به سرعتش دارد در ارتفاع كم شروع به عمود كردن اگزوز هايش ميكند بوريكه وقتي بنقطه مورد نظر براي نشستن رسيد؛اگزوزها كاملا بر زمين عمود شده و سرعت نيز صفر شده باشد.در اين حالت هواپيما در نزديكي زمين.جائيكه خلبان مايل بوده است ثابت خواهد ماند.
اگر احيانا خلبان كم تجره بوده باشد و نتواند دقيقا در جائيكه مايل بوده هواپيما را بيحركت نمايد يا پس از توقف كامل در هوا محل فرود را مناسب تشخيص ندهد و بخواهد همانطوريكه در نزديكي زمين ايستاده اندكي به يكي ديگر از جهات تغيير جا دهد،ميتواند اين كار را بكمك پره هايي كه در دهانه ي چهار اگزوز ش كار گذاشته شده و بنا به نياز خلبان و فرمان او قابليت تيير جهت دارد انجام دهد.اين عمل را خلبانها هاورترن ميگويند.
خلبان پس از رسيدن بروي محليكه آنجا را مناسب تشخيص داد بتدريج از فشار گازهاي موتور كاسته و هارير را به آرامي بر روي زمين مينشاند
رهگيري و جنگ هوايي:
تا مدتها تصور ميشد تغيير سمت اگزوزها فقط در موقع نشستن و بر خاستن مفيد است ولي به طور اتفاقي،توسط آزمايشاتي كه اولين بار خلبانان باهوش ولي بازيگوش در هوا با تغيير سمت اگزوزها انجام دادند؛كشف شد كه ميتوتن به مانورهاي بينهايت مهمي دست زد كه امجام آن براي هواپيماهاي ديگر امكان ندارد.بعنوان مثال با منطبق كردن اگزوزها بر شعاع دايره گردش ميتوان دايره چرخيدن را بسيار تنگ نمود و به آساني پشت سر هواپيماي دشمن قرار گرفت.و يا با عوض كردن جهت اگزوزها سرعت را سريعا كم نمود و با يك چرخش سريع پشت سر دشمن قرار گرفت و او را در دام موكهاي هوا به هوا انداخت.
كاهش سرعت هارير ميتواند تا 90 ناتيكال مايل باشد و اين در مقايسه با جنگنده هاي همطرازش بزحمت ميتواند سرعت خود را تا 150 ناتيكال مايل پايين بياورند،اهميت ويژه اش معلوم ميشود.با بهره گيري از اين امتياز اگر هارير توسط خلبان ماهري هدايت شود،مانورهاي آن براي دشمن تقريبا غير قابل پيش بيني و چاره انديشي خواهد بود.
در آزمايشات با استفاده از تغيير جهت اگزوزها توانسته اند در مدت 10 ثانيه سرعت هارير را از 605 ناتيكال مايل به 370 ناتيكال مايل كاهش دهند.و در ظرف 15 ثانيه سرعت آنرا از 200 مايل به 300 مايل رسانند و همچنين در 26 ثانيه از سرعت 400 ناتيكال مايل به سرعت 500 ناتيكال مايل دست يابندهر ناتيكال مايل 1850 متر است) هارير در ماموريتهاي رهگيري و ضربتي هوا به زمين نيز بخوبي از عهده آزمايشات برآمده!
iriaf.blogfa.com/
--------------------------------------------------------------------------------
((خداوند زیرک است اما نادرست نیست)) (انیشتن)