
نشان اصلی تاپ گان. MIG-21 Fishbed در دام F-4 Phantom
داشنکده ی تسلیحات جنگنده ی نیروی دریایی ایالات متحده در سوم مارس 1969 در پایگاه دریایی میرامار واقع در کالیفرنیا احداث شد تا به کاراییهای مد نظر این نیرو در زمنیه هواپیماهای جنگی، پرسنل و تسلیحات دست یابد. سرگروه تیم مطالعه گر این طرح کاپیتان "فرانک ائولت" بود.وی پیشنهاد کرد یک دانشکده عالی جهت اموزش خلبانان جنگنده ناوگان نیروی دریایی در زمنه تاکتیکهای رزم هوایی ایجاد شود تا عملکرد نسبتا ضعیف کارکنان این نیرو در حنگ ویتنام بهبود یابد. در ابتدا گروه هوایی جایگزین RAG(مخفف Replacement Air Group) و تحت نظارت اسکادران VF-121 ملقب به "پیس میکرس" که از جنگنده F-4 فانتوم بهره میبرد، عهده دار این دوره اموزشی شد. ضمن ینمکه این اسکادران با منابع مالی و تجهیزاتی لازم و نیز هواپیماهای اضافی مورد نیاز پیشتیابنی میگردید. اهداف این طرح کاملا مشخص بود:
اموزش تاکتیکهای مانورهای رزم هوایی جهت مقابله با محتمل ترین جنگنده های دشمن یعنی جت های چابک روسی.
اصلی ترین تهدیدات در ان زمان اصلی ترین تهدیدات جنگنده های MIG-17 فرسکو با قابلیت گذر از سرعت صوت و جنگنده های مافوق صوت MIG-21 فیشبد بود. افرادی که برای حضور در تاپ گان معرفی میشدند بهترین های واحد خود هستند. انها پس از گذراندن دوره به اسکادران خدمتی خود بازمیگردند تا اموخته های خود را به سایر همرزمان منتقل کنند. این افراد با نام SME(مخفف Subject Matter Expert) شناخته میشوند
تاپ گان در ابتدا کار خود را با A-4 اسکای هاوک اغاز کرد و سپس از نیروی هوایی جتهای اموزشی T-38 را به امانت گرفت چرا که تالون تا حدودی خصوصیات پروازی مشابه با MIG-17 و MIG-21 داشت. بعدها T-38 با جنگنده های F-5E Tiger II جایگزین شد. در این دوره ها درصورت نیاز جنگنده های نیروی هوایی که عمدتا F-106 دلتا دارت لودند نیز شرکت میکردند. این کار بعدها با به کارگیری نمونه F-16N که ویژه نیروی دریایی طراحی شده بود ادامه یافت. هواپیماهای اخلااگر A-6 اینترودر نیز از دیگر حاضران این دوره ها بودند.
در فاصله ی سالهای 1968 تا 1970 که برنامه بمباران وویتنام شمالی متوقف شد، تاپ گان به عنوان مرکزی برای تمرینات، تاکتیکها و دکترین رزمی در اوج امادگی بود و پس از انکه مجددا جنگهای هوایی در ویتنام از سر گرفته شد تمامی اسکادرانهای نیروی دریایی از فارغ التحصیلان تاپ گان بهره می بردند.نتیجه حاصله برای فرماندهان نیروی دریایی رویایی بود چرا که نسبت شکار به تلفات از 1 در 3.1 به 1 در 13 تغییر یافت(این امار متعلق به نیروی دریایی امریکا است و امار نیروهای ویتنامی متفاوت است). اما در همین حال امار نیروی هوایی امریکا که فاقد برنامه ای مشابه تاپ گان(در ان زمان) بود روز به روز بد تر میشد. موفقیت های حاصله از جنگ ویتنام بدتر و بدتر میشد
در همین حال، نیروی هوایی امریکا تصمیم گرفت تا پس از پایان جنگ دوره ای با خصوصیات مشابه تاپ گان ایجاد کند که امروزه به نام Red Flag یا پرچم سرخ شناخته میشود.
در دهه 1970 تا 1980 دانشجویان تاپ گان از جنگنده های پیشرفته F-14 تامکت و F/A-18 هورنت به عنوان پرنده اولیه خود استفاده میکردند، در حالیکه استاد خلبانان تاپ گان همچنان از جت های قدیمی تر A-4 و F-5 بهره مبردند. با ورود به خدمت جنگنده های نسل 4 روسی نظیر MIG-29 Fulcrum و Su-27 Flanker نیروی دریایی جنگنده های F-16N را به خدمت گرفت اما متعاقب کشف اثار خستگی و مشکلات در بدنه، این نمونه ویژه F-16 از خدمت کنار گذاشته شد و بازنشسته شد.
در دهه 1990 با توجه به گسترش نقش جنگنده های F-14 و F/A-18 از رزم هوایی به سمت ماموریت های هوا به زمین، دوره ی تاپ گان تاکید ویژه ای بر این نقش(ماموریت هوا به زمین) نمود.در حال حاضر استادان خلبان تاپ گان با جنگنده های F/A-18A/B/C و F-16A/B(جنگنده های پاکستانی که به علت تحریم تسلیحاتی تحویل نشد) پرواز مینمایند.

خلبان جنگنده ی F-16 در حال تحمل شتاب 9 جی
مشخصات دوره
تاپ گان شامل 5 دوره در سال میباشد که هر یک 6 هفته به طول میانجامد و هدف ان اموزش در سطح عالی جهت کسانی است که پیشاپیش اموزشهای اولیه خود را دریافت کرده اند، این اموزش در تمام سطوح رزمی شامل تاکتیک ، سخت افزار، تکنیک د تهدیدات جهانی فعلی می باشد. این دوره ها شامل 8 کلاس اموزشی میباشد و پس از ان خلبانان تازه وارد با استادان خلبان تاپ گان در جنگ های هوایی شبیه سازی شده رو به رو میشوند. با اتمام این دوره ها این خلبانان اخرین دکترین نبرد هوایی را در بازگشت به اسکادران خدمتی خود به سایرین اموزش میدهند، یا این که خود نیز به جمع استاد خلبانان تاپ گان می پیوندند.
تاپ گان همچنین شامل دوره های تمرینی نیروهای مهاجم میباشد که در ان نیروهای دریایی یا سپاه تفنگداران به ایفای نقش دشمن فرضی میپردازند. در هر دوره، چهار نوبت کنترل رهگیری هوایی جهت تقویت نقش ارتباطات، هماهنگی و مهارت رهگیری صورت میپذیرد. قبل از هر نوبت اعزام، خلبانان جنگنده نیروی دریایی در کلاسهای اکادمیک ، شبیه ساز پرواز و تمرینات پروازی که جهت دست یابی به برتری هوایی در ماموریتهای دریایی است شرکت میکنند. این دوره ها بر اساس اخرین تهدیدات جهانی به روز میگردند. در دوره های تاپ گان جهت تقویت نقش ناوگان دریایی گاها تا 50 فروند هواپیما در تمرینات گسترده هوایی با یکدیگر شرکت میکنند که محل اصتقرار انها در پایگاه دریایی فالون میباشد. هدف این تمرینات در این مقیاس وسیع این است که به سناریوهای جنگ اینده در زمان حال جامه عمل بپوشانند. در تاپ گان دوره های اموزش زمینی نیز شش بار در طول سال اجرا میشود. پیش از بازنشستگیF-14 ها، تاپ گان دارای برنامهای امادگی مانور های رزم هوایی جنگنده ها(FFARP مخفف Fighter ACM Readines Program) بود اما در حال حاضر برنامه های امادگی مانورهای رزم هوایی جنگنده های هجومی (SFFARP مخفف Strike Fighter ACM Readines Program) برای جنگنده های F/A-18 در حال جریان است.
مرکز تسلیحات هوایی و هجومی نیروی دریایی(NSAWC مخفف: Naval and Air Warfare Center) در پایگاه دریایی فالون یک مرکز اموزش عالی زیر نظر فرماندهی نیروی دریایی می باشد. این مرکز خود دارای زیر شاخه های متعددی می باشد که تاپ گان مهمترین انها است. تاپ گان زیر شاخه N7 می باشد. سایر اموزشکده های مستقل NSAWC شامل "تاپ دام" ویژه اموزش پیش اخطار زودهنگام هوابرد و زیر شاخه N5 که شامل نیروهای ویژه موسوم به "SAEL" و همچنین دانشکده هایی جهت اموزش تسلیحات مراقبت دریایی و الکترونیک افندی هوابرد میشود که به صورت کستقل فعالیت میکنند.
در دیگر پایگاه های دریایی همانند "اوشنا" و "لمور" دانشکده های تسلیحات هجومی و یا پشتیبانی دایر میباشد. اما در نهایت استاندارد ها و معیارهای ارزش گذاری هر یک از دوره ها توسط NSAWC تعیین میشود. انچه تاپ گان را از سایر دوره های مشابه در نیروی دریایی و هوایی ایالات متحده و در مقیاس بزرگتر سایر کشورها متمایز میکند ویژگی نبردهای نامتقارن در شرایط متفاوت است. به عنوان مثال ابتدا با تمرینات به نسبت اسان برای خلبانان جوان شروع میشود، جاییکه ابتکار عمل در دست خلبانان جوان است. در این مرحله هواپیمای استاد خلبان(در نقش دشمن) پشت به هواپیمای خودی(خلبان تازه کار) قرار میگیرد که در این حالت هدف قرار دادن فرضی ان با موشک های حرارتی یا توپ کار چندان مشکلی نخواهد بود. اما نباید فراموش کرد که این خلبانان در برابر ورزیده ترین، با تجربه ترین و جنگ ازموده ترین های این دوره قرار میگیرند. در بسیاری از موارد دیری نخواهد پایید که استاد خلبان با مانورهای ویژه، خود را از دسترس خلبان جوان خارج میکند و زمانی که تمام نشاندهنده های هشداری درون کابین کاراموز به رنگ قرمز در می اید، صدای آژیر هشدار سبب میگردد وی سر خود را به سمت انتهای هواپیما بچرخاند و با کمال تعجب متوجه شود که هواپیمای دشمن بر روی او قفل کرده و در ان لحظه نزد خود می اندیشد که اگر در واقعیت هم این گونه عمل میکردم، هم اکنون مرده


برخی حالت های اموزی دیگر به این شرح است:
1-رو در رو: در این حالت هیچ یک از طرفین برتری خاصی به دیگر ندارند و بهترین خلبانان خود را در این مرحله نشان میدهند.
2-پرواز گروهی در حالت پیش دستی و موقعیت برتر با خودی: در این حالت هدف این است که خلبانان جوان ضمن تمرین همکاری در امر پوشش، بر حسب موقعیت انتخاب نمایند که کدامیک به سمت هدف مناسب تر بروند تا امکان خارج شدن از دید و ایجاد مشکل به حداقل برسد.
3-پرواز منفرد در موقعیت برتری دشمن: در این حالت از همان ابتدا خلبان جوان در دسترس آتشبار و موشک دشمن است و باید سعی نماید با مانورهای ویژه خود را از دسترس دشمن خارج نماید و در موقعیت برتر رزمی قرار گیرد.
4-پرواز گروهی در موقعیت برتری دشمن:
این حالت نیز هدفی مشابه دوره فوق دارد با این تفاوت که در این جا اصل بر این است تا با استفاده از همکاری گروهی، برتری رزمی حاصل اید.
همانطور که از ماهیت این تمرینات مشخص است هدف اصلی اموزش درگیری در فواصل نزدیک است. جایی که موشک های هدایت راداری کمتر به کار می ایند. پیشینه این تصمیم گیری به زمانی بر میگردد که نیروهای ایالات متحده در ویتنام به سبب این تفکر که با وجود موشک های حرارتی و راداری دیگر نیازی به توپ دماغه نیست متحمل تلفات سنگینی شدند. نخستین گروه فانتوم های اعزامی فاقد توپ بودند و به همین جهت بسیاری از انها با اتش توپ هواپیماهای به مراتب ضعیف تر و قدیمی تر MIG-17 سرنگون شدند و این برای امریکایی های مغرور تاسف بار بود. دلیل این مشکل هم ان بود که موشکها در فواصل مشخص قابل شلیک هستند و در کمتر از ان امکان قفل و شلیک عملا وجود ندارد. به همین جهت امریکایی ها سراسیمه نسبت به نصب غلاف توپ شکمی در مخزن سوخت میانی اقدام نمودند و در نمونه های جدیدتر F-4E توپ یکپارچه و کلاتن در زیر دماغه جاسازی شد.
جالب ان است که بدانید طراحان امریکایی حتی در جنگنده پر زرق و برق رادار گریز F-22 Raptor که مجهز به پیشرفته ترین موشک های دور برد راداری و موشک های میانبرد حرارتی با پوشش درگیری وسیع مب یاشد از تعبیه توپ در بدنه غافل نمانده اند. پر واضح است که هدف از ساخت انی جنگنده شرکت در نبرد های "دامد"(داخل میدان دید)نیست اما انها نمیخواهند دوباره تجربه تلخ فانتوم را این بار با رپتور تکرار کنند.
اما با تمامی این تفاسیر، باز هم جای اسن سوال باقی میماند که با وجود دکترین نبرد هوایی امریکایی ها که خود را در جنگ های اخیر نشان داده است و ان هم در درگیریهای "فامد"(فراتر از میدان دید) با بهره گیری از سامانه های فدرتمند پیش اخطار هوابرد و جنگ افزار های شلیک کن-فراموش کن، میباشد چرا باز هم اولیت اموزش حول نبردهای دامد میباشد؟
شاید پاسخ را باید در امکانات طرف دشمن(هواپیماهای روسی) جستجو کرد. بهره گیری از جنگنده های فوق العاده مانور پذیر MIG-29 و Su27/30/33/35 سبب میگردد تا ایالات متحده همواره رودررویی با این جنگنده ها در حالت دامد را تهدیدی واقعی و بالقوه برای خود تلقی کند. همان گونه که میدانید یکی از بزرگترین مزایای نبردهای فامد کاهش احتمال تلفات وارده از سوی دشمن است، اما نباید فراموش کرد که این روش معایبی نظیر احتمال هدف قرار گرفتن اشتباهی هواپیمای خودی را نیز در پی دارد(موردی که چندین بار درسالیان اخیر در میان متحدین شاهد ان بوده ایم). گرچه هراس نیروی هوایی متحدین از جنگنده های روسی به حدی بوده است که در جنگ های اخیر عطای نبردهای دامد و رهگیری و شناسایی چشمی را به لقاییش بخشیده اند. اما این موضوع همواره در تمرینات مورد تاکید ناتو و ایالات متحده بوده است. جالب ان که این نبردهای تمرینی عموما پر گردش بوده و جنگنده ها با فواصل نزدیک از کنار یکدیگر عبور میکنند. موارد چندی از اصابت جنگنده ها در اسمان متعاقب تعقیب و گریز ثبت شده است و یا مواردی از واماندگی حین پرواز گزارش شهد است. این حوادث جاکی از ان است که این تمرینات تا چه حد به واقعیت نزدیک میباشد.
در این دوره ها جهت هر چه واقعی تر به نظر رسیدن این تمرینات، رنگ امیزی گروه دشمن نیز همانند تهدیدات است و حتی استتار این هواپیماها نیز مطابق با استتار سازمانی نیروی هوایی دشمن صورت میپذیرد. به عنوان مثال بر روی اکثر این جنگنده ها به جای علایم مرسوم نیروی دریایی ایالات متحده علامت ستاره سرخ نماد جنگنده های روسی یا شوروی پیشین به چشم می اید. بسیاری از F-16 های این دوره به سه رنگ ویژه رنگ امیزی شده اند: استتار صحرا(قهوه ای پر رنگ و کم رنگ) که هواپیماهای MIG-23 فلاگر را شبیه سازی میکنند، استتار خاکستری رنگ جهت شبیه سازی MIG-29 فالکروم و در نهایت استتار ابی برای همانند سازی Su-27 فلانکر.
این رنگ امیزی ویژه سبب شده است که هواپیماهای این دوره به راحتی از سایر هواپیماهای معمول امریکایی قابل تشخیص باشند.
تی جهت هر چه واقعی تر کردن فضای تمرینات بیشتر خلبانان امریکایی تاپ گان علایم و نشانهای شوروی پیشین همچون "داس و چکش" را بر روی لباسهای پروازی یا کلاه خلبان خود طراحی میکنند. در کابین های هواپیماها نیز نشان ستاره سرخ وجود دارد. روش های پروازی انتخابی نیز به گونه ای است که از تاکتیک های مرسوم کشور هدف استفاده شود و کلا تمامی این تمهیدات در این راستا خواهد بود که هم خلبانان جوان و هم استادان خلبان باور نمایند که با دشمن روبه رو هستند.
اگر چه بر خلاف تمرینات گسترده ی نیروی هوایی ایالات متحده در تاپ گان کمتر شاهد حصور هواپیماهای خارجی و یا خلبانان انها در تمرینات تاپ گان هستیم و اغلب شبیه سازی ها با کمک هواپیماهای سازمانی نیروی دریایی صورت می پذیرد اما باید حضور MIG-9 المانی در این تمرینات را نقطه عطفی در تاریخ رزم هوایی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دانست، چرا که خلبانان ورزیده المانی با جتهای خود امکان بی نظیری برای ازمون واقعی خلبانان تاپ گان پدید می اوردند. این تمرینات ابتدا در سالهای 1999، 2002 و پس از ان در ایالات متحده انجام و به مدت یک ماه به طول انجامید. اکثر این تمرینات به صورت تک به تک بود. خلبانان غربی نیز از این موضوع واقعا خوشحال بودند که میتوانند از نزیدیک با خصوصیات پروازی، کنترلی، تسلیحاتی و علایم بصری و الکترونیکی میگ ها اشنا شوند. اسکادران JG-73 امان که مدت 15 سال است از میگ ها بهره میبرد از خلبانانی استفاده میکند که خود در امریکا دوره دیده اند و در نقش اسکادران مهاجم برای ناتو ایفای نقش میکند. تا پیش از این، جنگنده های F-14،F-15 و F/A-18 در نقش MIG-29 وظیفه شبیه سازی فالکروم ها را بر عهده داشتند.
اموزش خلبانان در نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران
نیروی هوایی کشور عزیزمان دارای ویژگی های بی همتایی در میان تمامی نیروهای مشابه در دنیا میباشد. بهره گیزی از خلبانان مجرب، دارا بودن سابق 8 سال جنگ و تجربه رزمی طیف وسیعی از انواع گوناگون جنگنده های بومی، شرقی و غربی و گستردگی جغرافیایی، اقلیمی در خشکی و دریا ان را از هر جهت متمایز کرده است.
با نگاهی مختصر به فهرست جنگنده های این نیرو در میابیم که تقریبا از تمامی جنگنده های برحسته ای که در ان اموزش های رزمی دنیا استفاده میشود بهره میبرد، جنگنده هایی که خیلی از کشورها ارزوی استفاده از انها را در سامانه ی پروازی خود دارند:
جنگنده ی چابک و مانور پذیر F-5E/F( که ستون فقرات اموزش نیروی دریایی ایالات متحده نیز میباشد)، همتای شرقی تایگر به نام F-7 که مدل چینی MIG-21 میباشد و خصوصیات ویژه ایرودینامیکی دار، مانورپذیرترین جنگنده روسی(و شاید دنیا)MIG-29 فالکروم، ابر رهگیر F-14 تامکت که هم اکنون تنها در اختیار نیروی هوایی کشورمان میباشد و در نهایت جنگنده F-4 فانتوم که هنوز هم با وجود کهولت سن در تمرینات رزمی سایر کشورهای دارنده شرکت میکند. به عبارتی اگر بخواهیم تمامی نیروهای هوایی دنیا را در یک جا جمع کنیم به ترکیبی شبیه به نیروی هوایی کشورمان میرسیم. خلبانان جنگ ازموده کشورمان که امتحان خود را در مقابل پیشرفته ترین تسلیحات غربی و شرقی نشان داده اند با بهره گیری از این ناوگان متنوع میتوانند همواره در اوج امادگی به سر ببرند. در سالیان اخیرنیز ارتش جمهوری اسلامی ایران رزمایش های هوایی گوناگونی را جهت حفظ امادگی دفاعی خود برگزار کرده است.
علاوه بر رزمایش های عمومی مشترک با نیروی زمینی و دریایی، همه ساله تمرینات اختصاصی نیز جهت هواپیماهای شکاری در یکی از پایگاه های گشور برگزار میشود و خلبانان برتر به عنوان قهرمان شناخته میشوند(جدیدترین تمرین اختصاصی نیروی هوایی در مسابقات گانری در پایگاه تبریز در پاییز امسال برگزار شد. در این مسابقات اکثر هواپیماهای نهاجا مانند F-4،F-5،F-14 ، MIG-29 صاعقه، تانکرهای سوخت رسان و ... شرکت داشتند.) به عنوان مثال در یکی از بزرگترین رزمایشها که درسال 1382 در تبریز برگزار شد 8 گروه شامل 4 گروه F-4، سه گروه F-5 و یک گروه F-7 شرکت نمودند. که هر گروه از 4 هواپیمای اصلی و یک ذخیره تشکیل میشد و در طول 6 روز که 3 روز اول به تمرین و 3 روز اخر به مسابقه اختصاص داشت عملکرد نیرو محک جدی خورد. مسابقه شامل مرحله بمباران به صورت ارتفاع ثابت و زاویه صفر درجه و یا بمباران با شیرجه وشلیک راکت بود و یک مرحله نیز در تمرین تیراندازی با مسلسل هواپیما صورت گرفت. در پایان هر یک از 4 مرجله مسابقه فوق یک نفر به عنوان قهرمان و در نهایت از میان این 4 نفر نیز خلبانی که بیشترین امتیاز را کسب کرد به عنوان قهرمان قهرمانان این نیرو شناخته شد. لازم به ذکر است این تمرینات که به نام "گانری"(Gunnery) شناخته میشود نقش موثری در حفظ و ارتقا روحیه و تواناییهای رزمی خلبانان این نیرو دارد و همه ساله در یکی از پایگاه های کشور به صورت متمرکز برگزار میشود
[External Link Removed for Guests]
جنگنده ی صاعقه در مسابقات گانری در تبریز(1387)
منبع:ماهنامه صنایع هوایی(Aviation Industries) شماره 211، مقاله اسلحه برتر(نویسنده دکتر سعید ایزدی)
اخطار: هر گونه استفاده از این مطلب تنها با ذکر منبع و نام نویسنده مجاز است/ نوید