آموزشهای خطرناك رانندگی

[جعفر طاهري]

آموزشهای خطرناك رانندگی

شايد شما هم مثل من ، جزء دسته رانندگانی باشيد كه قادر هستيد به بچه هايتان و همه مردم آموزش رانندگی بدهيد؛ بجز به همسر خود . !
امان از لجاجت خانمها كه عدم اطاعتشان در زندگی ؛، در آموزش رانندگی توسط همسرشان نيز نمود ميكند .
خانم من آموزش برای دريافت گواهينامه را مديون صبر و حوصله و شجاعت بينظير من در حدود هفده سال پيش ميباشد چون اون موقع كه پس از هفت سال تمرين با من ،گواهينامه اش را گرفت آموزشگاه رانندگی بمعنای كاركرد فعلی وجود نداشت. و يكی از دلايلی كه بلاخره بعد از چند سال تمرين باعث قبول آموزش توسط من به ايشان شد اين بود كه خانمهای جوان معمولاً مطيعتر از خانمهای مسن هستند و آنموقع ايشان جوان بودند.
همسرم در كارنامه رانندگیش تا كنون تصادفيكه مقصر باشد نداشته و بعضی از مطالب آموزشی را هرگز فراموش نكرده و كماكان اجراء ميكند مثل : اگر پشت سرت بوق ميزنند و ميترسی كه تندتر برانی و بعلت تنگ بودن خيابان نميتوانی به سمت راست برانی محل نگذار، چون نميتوانند از روی خودرویت رد شوند. ( به اينصورت خودروی او بدون تزيينات گل و گياه، راس يك كاروان عروسی قرار گرفته و با آرامش همه را تا رسيدن به يك تقاطع بدنبال خود ميكشاند و جملات خانم بهتره پشت ماشين لباسشويی بنشينی را تحويل ميگيرد) و يا اينكه گفته بودم اگر ميترسی و هول شده ائی ، نميخواهد دستت را از روی فرمان برای تعويض دنده برداری و با همان دنده دو و يا سه ( كه معمولاً ايشان پس از حركت كوتاه اوليه بشكل دنده مرده وارد دنده دو و يا سه ميشود !) كه هستی هر چقدر ميخواهی گاز بده و يا كم بكن . اما با انجام نيم كلاچ و گاز دادن، نگذار ماشينت خاموش بشه و انصافاً با دنده سه و با لرزش كل بدنه بدون تعويض دنده سبك به سنگين براحتی از پس حركت مجدد خودرو پس از ايست كامل سربلند بر می آيد.
اين چند سال اخير ديگر حاضر نيست كه نمايشی از طرز رانندگيش را بمن نشان دهد ولی از بچه ها ميشنوم كه مامان فقط شانسی به هيچ جا نميخورد . و طرز رانندگيش را بايد در ذهن خودم ترسيم بكنم و مثلاً از عملكرد او در عبور از تقاطع ، وقتی جريمه غير تسليمی صد هزار تومانی عبور از چراغ قرمز و همزمان جريمه چهل هزار تومانی عدم اطاعت از دستور پليس را در يكروز دريافت ميكند به اينصورت ميتوانم داشته باشم : كند بودن تصميم گيری برای ايستادن پشت خط عابر پياده احتمالاً باعث ايستادن خودرويش در وسط چهار راه خواهد شد و برای پرهيز از اين موضوع بهتر است به حركت خود ادامه بدهد و صدای سوت و اخطار پليس هم بی شباهت به سرو صدای كاروان خودروهای پشت سر نيست !
سال گذشته بنا به اصرار خودش قرار شد طرز رانندگی با خودرو دنده اتوماتيك را به او ياد بدهم . جالب است كه وقتی پشت رل نشست و به او اولين شرط رانندگی با خودرو اتوماتيك را ، استفاده نكردن از پای چپ را ، گفتم ؛ با تعجب اصرارش را برای استفاده از پای چپ برای ترمز گرفتن را شنيدم !!!! به اينصورت از خير مربی بودن من برای او پس از سالها ، گذشت و عطای يادگيری دنده اتوماتيك را به لقايش سپرد. و اما هميشه برايم تعجب آور بوده كه در پلهای زير گذر كه شيب مثبت دارند
چگونه از عقب كشيدن خودرويش در ترافيك دچار مشكل نميشود. چون هرگز بخاطر موقعيت شهرستانمان در ماهشهر فرصت نشد كه آموزش حركت در شيب مثبت را به او ياد بدهم .
چندی پيش بنا شد با خودرو تيبائی كه داريم از راه جاده شهرستان سپيدان و مسير شش پير برای تفريح به سمت شهرستان كامفيروز برويم . در مسير شش پير من به دختر دانشجويم گفتم : اگر ميخواهی بيا بنشين پشت فرمان تا تمرين جاده كوهستانی داشته باشی . خانمم گفت: بزار من پشت رل بنشينم و ياد بگيرم .!؟ با توجه به اينكه مدتها بود رانندگیش را نديده بودم از نشستن او پشت رل خوشحال شدم ، پس از كمی راندن و قبل از رسيدن به اولين شيبهای مثبت و تند جاده ، گفتم : خانم ببين وقتی با اين دختر كوچكه تمرين رانندگی ميكنم ، تنها اطاعت او از حرفهايم باعث ميشه كه با وجود سن كمش به او اعتماد كنم و مثلاً اگر بگويم : كم كن يا بايست و يا گاز بده هيچ گونه عكس العمل ديگری را كه ناشی از تصميم گيری خودش باشد اجراء نخواهد كرد چون در هنگام نزديك شدن به حادثه ، ممكن است پيام من برای گريز از اتفاق با زبان الكن همراه شود و قادر به توضييح چرا ميگويم گاز بده و يا كم كن نباشم و فقط از كلمات كوتاهی كه گفتم استفاده كنم. خانمم گفت : ميدونم ، آقا تو فقط بلدی از رانندگی خودت و اين بچه فقط تعريف كنی . (( واقعيت آنست كه دختر چهارده ساله ام با وجود ميانگين تمرين رانندگی حدود دو ساعت در ماه ، البته از حدود سن نه سالگی تا كنون، تسلط به فرمان و بعضی از اعمال رانندگی عاليتری نسبت به خواهرهای بزرگ و برادرش كه گواهينامه دارند ، خصوصاً در رانندگی شب و كوچه و جاده های باريك و ناهموار و پر دست انداز دارد، چون اين محلها تنها جاهائی هستند كه بدون دردسر برای گير افتادن، ميتونسته پشت رل بنشينه و با من تمرين كنه و در حال حاضر تنها مشكلش نداشتن گواهينامه و سن كم و تجربيات رانندگی است .))
با ورود به اولين شيب مثبت كه انتهای ان پيچ گرده ماهی سبكی وجود داشت با توجه به كند بودن عكسل المعلهای همسرم به او گفتم كه بجای دنده سه با دنده دو براند و تا من گفتم برو به دنده يك ، شما هم سريع به دنده يك برو .
چند شيب مثبت و تند ديگر در مسير را كه با دل خونی برای تعويض كند دنده طی كرديم و به ابتدای سرازيری جاده رسيديم با وجود اينكه تا كنون چهار بار در اين جاده قبلاً من رانندگی كرده بودم اما بطور كلی ميزان شديد شيب منفی آنرا كامل فراموش كرده بودم . گذر از اين شيب پر پيچ و خم و بسيار تند فقط با دنده يك و استفاده مكرر از ترمز امكان پذير است . با رسيدن به ابتدای شيب كه در پس كوه پنهان بود با تصور اشتباهم كه ميتوان با دنده دو بدون مشكل به پائين كوه آمد به او برای كنترل بهتر و ايمن تر گفتم: به دنده يك برو و پايت را اصلاً روی كلاچ نگذار تا ترمز موتور نيز برای جلوگيری از افزايش سرعت كمكمان كند . اما با گذز از پيچ و با ديدن ميزان شيب و پيچ و خم جاده و انتهای دره ، من متوجه اشباهم برای انتخاب بد محل آموزش شدم .
ترس از باريكی و شيب جاده باعث شد در اين مسير خطرناك خانمم مقدار ترمز گرفتن را يكی دو بار تا آستانه خاموش شدن موتور انجام بدهد و به فرمان من كه كمی ترمز را ول كن اصلاً گوش ندهد . در حال جر و بحث اينكه چرا به حرفم گوش نميكنی بودم كه لحظه ائی بعد گفت من نميرانم تو بيا بشين پشت رل و ناگهان بطور كامل در ميان جاده ايستاد و چون كلاچ نگرفته بود ماشين خاموش شد. نفسم در سينه حبس شد و فهميدم گاهی اشتباهات ممكن است هرگز جبران پذير نباشند . دخترها فرياد زدن و گفتن مامان !!!
گفتم باشه فقط ترا خدا ، پايت را اصلاً از روی ترمز بر ندار وگرنه ميريد ته دره ، ترمز دستی را تا بيخ كشيدم و سريع پياده شدم و در سمت راننده را باز كرده و دستم را روی پدال گذاشتم و به خانمم گفتم پايت را از روی پدال ترمز بردار و پياده شو و بعد سريع پشت رل نشسته و خودرو را روشن كردم. در اين مدت كوتاه خوشبختانه هيچ خودروئی پيدا نشد.
منبع [External Link Removed for Guests]

[jhan2010]

من که اصلا به رانندگی خانم ها اعتماد ندارم و خانم خودم اگرخود را بکشد به او ماشین نمی دهم یکبار سوئیچ بهش دادم تا سر کوچه بره، تیربرق به این گندگی را ندیده بود وماشین آش و لاش کرده بود و اخرین باری بود که ماشین سوار می شد

[aria1364]

از حق نگذریم بین خانوم ها بعضا راننده های خوبی پیدا میشن. من رانندگی رو خودم به مادرم یاد دادم ولی الان توی رانندگی به گرد پاش هم نمیرسم.

[Present]

دختر خاله من در سن 18 سالگی مینی بوس بابا رو ظهر می دزدید و با خواهر و برادر های کوچکترش می رفتند گردش

[مدافعان حرم]

قصد توهین به هیچ کس را ندارم . ولی تجربه نشان داده است که در موقع رانندگی ، پشت سر چند دست راننده نباید حرکت کرد چون احتمال به هم ریختن تمرکز و یا بروز تصادف زیاد می شود :
1- خانمها
2- تاکسی ها ( و اگر توانستید تشخیص دهید بقیه خودروهای مسافر کش مسافر کش )
3- اتوبوس های شرکت واحد

[mamad...56]

من از نشستن کنا راننده ای که خودشم میدونه نمیتونه ماشینو کنترل کنه متنفرم
متاسفانه اغلب خانوم ها اینطوری هستن
بیشتر مردها هیچی که نداشته باشن لااقل ادعا دارن و این یعنی تا حدودی اعتماد به نفس