[FONT=Times New Roman]زدن بر كله فرمان<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /><o:p></o:p>
من مطلب
>> رانندگی هركی
<< بر وزن
خركی را در بخش
>> رانندگی
<< بعلت اينكه واقعاً زشترين رانندگيها را
متاسفانه در شهر ادب و فرهنگ ايران شيراز ديدم نوشتم . آيا شما رانندگان بهتر همگی
قبول داريد كه تقريباًً بيشتر رانندگان درشهرهای ما نا خوداگاه از نوع رانندگی بد و
بی فرهنگ تبعيت ميكنند. متاسفانه اين دسته افراد حقارتهای خود ايجاد و يا تحميل شده
شان ، باعث شده اينگونه رفتارهای زشت را در هنگام رانندگی بنمايش بگذارند . آنها
ضمن اينكه با نداشتن حس مسئوليت در قبال خود و شهروندان و داشتن عارضه های روحی كه
به تصور اشتباه آنرا با سرزنده بودن خود ميسنجند ؛ مهارت و توانائی كاذب در حركت
دادن خودرو نيز دارند . عكس اين موضوع نيزبندرت وجود دارد ؛ دوستان باور كنيد وقتی
ميبينم فلان شخص راننده با عملكرد بسيار زيبا و اجرای قانون احترام به عابر پياده و
سواره در حال عبور است ناخوداگاه تصور ميكنم كه احتمالاً او نيز جزء يكی از اعضاء
رانندگان من بهترم اين تالار است . من چندين مورد با چنين رانندگانی در شيراز روبرو
شدم . برای مثال چندی پيش يك پژو پارس به رانندگی فردی جوان پشت سر خودرو من بود ؛
چهار بار لازم شد برای كمك به عبور بی خطر عابرين پياده در بلوار عدالت توقف كنم ،
جالب بود كه او حتی يك بوق هم نزد و در يكی از توقفها نيز جوری ايستاد كه كاملاً
راه را برای بيخطر عبور كردن عابری مسن ، بر روی ساير خودروهای عبوری بست . برای من
اين تصور پيش آمد كه احتمالاً او يك راننده عضو
>> من بهترم
<< است
.
شايد شما بگوئيد خير ايشون آدم بيكاری بوده و فقط به قصد گز كردن خيابان بيرون
اومده بود ، اما من با اين سن و سالم مثل يه معلم پير وكهنه كار كه بلافاصله شاگرد
تخص را بين سی چهل تا شاگرد سال تحصيلی جديد تشخيص ميده تو اين زمينه تا حدودی و
كمی تجربه دارم . مثلاً تا بحال چندين مورد تشخيص پيش بينی تصادف قريب به يقين را
قبل از اتفاق انجام داده ام طوريكه بچه هام ميدونند وقتی تو خيابون يكدفعه و
ناگهانی ماشين خودم رو يه جا خالی با شونه دادن به سمت چپ و يا راست برای عبور
خودروی پشت سری ميدم ، با نگاه پرسشگر اونها روبرو ميشم و اگر من گفتم طرفی كه
اينچنين عجيب و پر سرعت سبقت گرفت راننده ائی ناشی بود بيست در صد منتظر هستند كه
لحظاتی بعد ما به سر صحنه تصادف آن جناب محترم برسيم . و البته آن جناب با من و يه
عده ديگر در خودروی عبوری ما روبرو ميشوند كه ياد گرفته اند به اتفاق و يك صدا
بگوئيم : مقصر . مقصر. مقصر .. و با انگشت همگی او را نشان دهيم
.!!
البته چون
آن جناب غير محترم و مقصر احتمال ميرود كه آدم بی تربيتی نيز باشند لذا من مسير را
ابتدا از نظر باز بودن سريع بررسی ميكنم و سپس فرمان مسخره كردن ايشان را كه حتماً
خود را نيز مقصر نميدانند !!! صادر و به راننده ديگر تفهيم مينمائيم كه به التماس
ايشون وقعی نگذاشته و يا از هارت و پورت او نترسد
.
دوستان بايد هر طور كه شده
همگی سعی كنيم راننده بهتری شويم . تا تاثير آنرا برای ديگر رانندگان ايجاد كنيم
. بهتر شدن باعث نجات جان سايرين و نهايت خود و فاميل و دوستانمان ميشود
.
چند شب
پيش يك راننده شوت و ناشی در نزديكی تقاطع جاده آغاجری به بهبهان نزديك بود در
مسيری كه ديد صفر دارد من و دو فرزندم را كه از شيراز به ماهشهر ميرفتيم روانه
قبرستان كند . آن قسمت از جاده پس از عبور از گردنه ها با شيب ملايمی رو به بالا
مستقيم ميشود ولی به علت اينكه ناگهان كمی بعد شيب با زاويه ائی تند رو به پائين
آغاز ميشود ديد كاملاً صفری دارد . اين ديوانه حوس كرده بود در آن شب از اين تخته
پرش طبيعی همچون رانندگان رالی استفاده كند و با سرعت گرفتن پرشی كوتاه را تجربه
كند و برای جلوگيری از خروج از جاده ميانه جاده را انتخاب و تقريباً يك چهارم مسير
من را اشغال كرده بود . طبق عادت با توجه به شناختم از جاده در اينگونه محلها من
برای گذر كاملاً به لبه سمت راست جاده نزديك ميشوم . اما در حال انجام بزرگترين
اشتباه ناشی از عادت هميشگی خود بودم . سرعت .!! سرعت خود را كم نكرده بودم . من
هميشه در تعليم رانندگی به دوستان ميگويم وقتی كه ديگر برای گريز از تصادف از روبرو
هيچ ترفند و راهی برايت وجود ندارد يك راه هست ؛ اونم اينه كه بدون اينكه معطل كنی
اين آمادگی رو هميشه در خودت ايجاد و ملكه ذهنت بكن كه مثل راننده اتوبوسهای قديمی
بزنی سر كله فرمون و براست بپيچی و ديگه كار نداشته باشی كه توی دره ميری يا به كوه
ميخوری يا با سرعتی كه داری خودرويت معلق ميزند . فقط و فقط نگذار كه با اين سرعت
روبروئی بهت بخوره چون پودرت ميكنه و گوشت و استخونت رو لای تيكه های آهن و پليت
ميچسبونه
.
ناگهان برای يك لحظه نور چراغ او را ديدم و صدای هوووففف رد شدن
ميليمتری او را شنيدم . پسرم بلافاصله با نفسی حبس شده در سينه اش و با صدائی خفه
گفت ما از قبرستان نجات پيدا كرديم. ما حتی بيمارستان هم نميرفتيم
.
او هيچ
فرصتی برای زدن به سر كله فرمان بمن نداد ولی بمن ياد داد كه من نيز ناشی تر از او
هستم و بمن فهماند كه تو هيچ كاری وقتی روبروئيت نسبت به جان خودش مسئوليتی ندارد
برای نجات خود و عزيزانت نميتوانی انجام بدهی مگر اينكه با احتياط و آهسته برانی تا
شايد بتوانی از شدت حادثه بكاهی
. <o:p></o:p>
زدن بر كله فرمان
مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, Mohsen1001, RAHVAR, شوراي نظارت
- پست: 445
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۲۳ آبان ۱۳۸۵, ۱:۳۶ ب.ظ
- محل اقامت: ماهشهر-شیراز
- سپاسهای ارسالی: 29 بار
- سپاسهای دریافتی: 389 بار
- پست: 4381
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۴, ۱:۱۴ ب.ظ
- محل اقامت: کرج پلاک 43!
- سپاسهای ارسالی: 6704 بار
- سپاسهای دریافتی: 12099 بار
- تماس:
Re: زدن بر كله فرمان
این سایتی رو که شما پیدا کردی داری کپی می کنی تازه کشف نشده و لازم نیست تمام مطالبش رو به سرعت ارسال کنید ! چون به این خاطر نه حقوق میدن نه درجه ! همه در هم هست و تمام موضوعات رو تحت شعاع قرار داده !
به همه سياستمداران مشکوک باش.
جکسون براون
جکسون براون
- پست: 445
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۲۳ آبان ۱۳۸۵, ۱:۳۶ ب.ظ
- محل اقامت: ماهشهر-شیراز
- سپاسهای ارسالی: 29 بار
- سپاسهای دریافتی: 389 بار
Re: زدن بر كله فرمان
Mohammad 1985 نوشته شده:این سایتی رو که شما پیدا کردی داری کپی می کنی تازه کشف نشده و لازم نیست تمام مطالبش رو به سرعت ارسال کنید ! چون به این خاطر نه حقوق میدن نه درجه ! همه در هم هست و تمام موضوعات رو تحت شعاع قرار داده !
سلام MOhammad 1985
من چندين تايپيكی جديدی را كه در تاريخ 20/03/1390 مثل اين تايپيك، برای بخش خودرو و وسيله نقليه از سايت تيونينگ تالك كپی و ارسال كرده ام ، قبلاً در برنامه وورد در كامپيوترم ذخيره كرده بودم و از برنامه وورد كپی و ارسال شده است . شما درست ميفرمائيد
مطالب عجق وجق و درهم و برهم است .
اينك مثل شما دوست خوبم كه به طرز نوشتن و كاركرد اين سايت آشنائی داری اگر زحمت بكشيد تايپيكهای ارسالي من را كپی و مجدد در همان محل خودش اما بصورت ويرايش شده بگذاريد كمال امتنان را خواهم داشت .
جعفر طاهری
داستانهای فاطمه امیری کهنوج