حمله به روحانی با لنگه کفش
مدیران انجمن: MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت
- پست: 756
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۸۷, ۱:۲۱ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 4048 بار
- سپاسهای دریافتی: 2811 بار
Re: حمله به روحانی با لنگه کفش
دولت های قبل به اندازه کافی فرصت درست کردن اوضاع رو داشتن...
فرصتشان تمام شد ! اینرو بپذیرید.
دولت فعلی تا اینجای کار بسیار خوب پیش رفته و امیدوارم همین روند ادامه پیدا کنه
فرصتشان تمام شد ! اینرو بپذیرید.
دولت فعلی تا اینجای کار بسیار خوب پیش رفته و امیدوارم همین روند ادامه پیدا کنه
- پست: 1297
- تاریخ عضویت: شنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۷, ۱۰:۲۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1856 بار
- سپاسهای دریافتی: 3546 بار
Re: حمله به روحانی با لنگه کفش
واقعا هی دل غافل از اونایی که از پرتاب کفش به رئیس جمهور خودشون خوشحال می شن !
خوشم میاد متوهم ترین آقایونی که صبح تا شب حاله ی نور می بیننو ادعای مقاومت دارن هرکسی که خلاف تفکر درهم رفتشون فکر می کنه رو شستوشوی مغزی شده می بینند !
از عکسی که از افراد معلوم الحال بیرون اومد فهمیدیم که چه آدم های عقده ای پشت این ماجرا هستن . آقا انتخاباتو باختین ایراد نداره فدا سرت چرا دیگه کفش پرت می کنی ؟
خوش باشین واقعا حاله ی نور هم دیدین سلام مارو بش برسون !
خوشم میاد متوهم ترین آقایونی که صبح تا شب حاله ی نور می بیننو ادعای مقاومت دارن هرکسی که خلاف تفکر درهم رفتشون فکر می کنه رو شستوشوی مغزی شده می بینند !
از عکسی که از افراد معلوم الحال بیرون اومد فهمیدیم که چه آدم های عقده ای پشت این ماجرا هستن . آقا انتخاباتو باختین ایراد نداره فدا سرت چرا دیگه کفش پرت می کنی ؟
خوش باشین واقعا حاله ی نور هم دیدین سلام مارو بش برسون !
- پست: 547
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۰ آبان ۱۳۸۸, ۵:۲۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3625 بار
- سپاسهای دریافتی: 3960 بار
Re: حمله به روحانی با لنگه کفش
باسلام
ضمن عرض خسته نباشید به ریس جمهورعزیزآقای روحانی وهیئت همراه خصوصا جناب ظریف که انصافا پرکار بودن وهستند خداحفظش کنه وتوفیقش بده
انشاالله شاهد باشیم هرچه زودترفرجی بشه تاکمی ازمشکلات اقتصادی رفع بشه واوضاع معیشتی مردم بهبود پیداکنه
میگن گذشته چراغ راه آیندست بد نیست یک نگاهی بیاندازیم به گذشته خاصه مسئله رابطه ایران باامریکا
اگرچه دوکشوربعد از واقعه تسخیر لانه جاسوسی به قول ما(گروگانگیری به قول امریکاییها ) روابط سیاسی بین دوکشورقطع بوده ولی روابط اقتصادی وجودداشته کمابیش حتی دردوره ای میزان تبادلات اقتصادی بین دوکشوررشدمیکنه وامریکا شریک اول اقتصادی ایران میشه ولی بعد تحریم داماتو توسط امریکا به اجرادرمیاد
دراین 35سال مذاکرات سیاسی نه به طورگسترده بلکه فقط درمواردی خاص بین دوکشور وجودداشته به عنوان مثال اگه درست یادم باشه درقضیه گروگانگیری چندامریکایی توسط حزب الله امریکاازایران درخواست کمک میکند ودربرابر کمک ایران تعهداتی مینماید ایران نیز اورا یاری میرساند ولی باز امریکا زیرتعهداتی که به دولت ایران درقبال آزادی گروگانها میزنه وعمل نمی کند (اگه اشتباه نکنم باید ازخاطرات آقای هاشمی باشه )
کمی جلوتر بیایم ودردوره اصلاحات وبعداز حادثه یازده سپتامبر وحمله امریکا به افغانستان ایران کمک های شایانی را به ایالت متحده میکند به گونه ای که نماینده امریکا درامور افغانستان خود نیز به نقش بی نظیر ایران درثبات افغانستان ویاری رساندن به امریکا درافغانستان پس ازجنگ اعتراف واذعان میکنه ودر جریان مذاکرات هسته ای رویکردی سازنده و تعاملی رادرپیش میگیره که به دلیل طولانی شدن ازذکرآن خودداری میکنم ولی باز علی رغم این همه همکاری وتعامل وسیاست تنش زدایی ایران پاسخی شایسته دریافت نمیکنه و بوش ایران را محور شرارت می خواند
البته منظوربنده اازاین یادآوری این نیست که جناب آقای روحانی نباید باامریکا مذاکره کنه بلکه اینست که باتوجه به تاریخچه روابط دوکشور که تنها چکیده ای درحد معلومات بنده بود باید کاملا محتاط بود وسنجیده گام برداشت تا خدای ناکرده آن نشود که برسرایران دردولت اصلاحات رفت چراکه مومن دوباراز یک سوراخ گزیده نمی شود و امیدوارم تاریخ تکرار نشه واین بار دولت امریکا نشان بده که تغییرکرده وامریکای گذشته نیست (هرچند که به شخصه امیدی ندارم ) درپایان برای دولت تدبیروامید آرزوی موفقیت میکنم وازخدا وندمتعال سرافرازی وسربلندی ایران عزیزمان را خواستارم
ضمن عرض خسته نباشید به ریس جمهورعزیزآقای روحانی وهیئت همراه خصوصا جناب ظریف که انصافا پرکار بودن وهستند خداحفظش کنه وتوفیقش بده
انشاالله شاهد باشیم هرچه زودترفرجی بشه تاکمی ازمشکلات اقتصادی رفع بشه واوضاع معیشتی مردم بهبود پیداکنه
میگن گذشته چراغ راه آیندست بد نیست یک نگاهی بیاندازیم به گذشته خاصه مسئله رابطه ایران باامریکا
اگرچه دوکشوربعد از واقعه تسخیر لانه جاسوسی به قول ما(گروگانگیری به قول امریکاییها ) روابط سیاسی بین دوکشورقطع بوده ولی روابط اقتصادی وجودداشته کمابیش حتی دردوره ای میزان تبادلات اقتصادی بین دوکشوررشدمیکنه وامریکا شریک اول اقتصادی ایران میشه ولی بعد تحریم داماتو توسط امریکا به اجرادرمیاد
دراین 35سال مذاکرات سیاسی نه به طورگسترده بلکه فقط درمواردی خاص بین دوکشور وجودداشته به عنوان مثال اگه درست یادم باشه درقضیه گروگانگیری چندامریکایی توسط حزب الله امریکاازایران درخواست کمک میکند ودربرابر کمک ایران تعهداتی مینماید ایران نیز اورا یاری میرساند ولی باز امریکا زیرتعهداتی که به دولت ایران درقبال آزادی گروگانها میزنه وعمل نمی کند (اگه اشتباه نکنم باید ازخاطرات آقای هاشمی باشه )
کمی جلوتر بیایم ودردوره اصلاحات وبعداز حادثه یازده سپتامبر وحمله امریکا به افغانستان ایران کمک های شایانی را به ایالت متحده میکند به گونه ای که نماینده امریکا درامور افغانستان خود نیز به نقش بی نظیر ایران درثبات افغانستان ویاری رساندن به امریکا درافغانستان پس ازجنگ اعتراف واذعان میکنه ودر جریان مذاکرات هسته ای رویکردی سازنده و تعاملی رادرپیش میگیره که به دلیل طولانی شدن ازذکرآن خودداری میکنم ولی باز علی رغم این همه همکاری وتعامل وسیاست تنش زدایی ایران پاسخی شایسته دریافت نمیکنه و بوش ایران را محور شرارت می خواند
البته منظوربنده اازاین یادآوری این نیست که جناب آقای روحانی نباید باامریکا مذاکره کنه بلکه اینست که باتوجه به تاریخچه روابط دوکشور که تنها چکیده ای درحد معلومات بنده بود باید کاملا محتاط بود وسنجیده گام برداشت تا خدای ناکرده آن نشود که برسرایران دردولت اصلاحات رفت چراکه مومن دوباراز یک سوراخ گزیده نمی شود و امیدوارم تاریخ تکرار نشه واین بار دولت امریکا نشان بده که تغییرکرده وامریکای گذشته نیست (هرچند که به شخصه امیدی ندارم ) درپایان برای دولت تدبیروامید آرزوی موفقیت میکنم وازخدا وندمتعال سرافرازی وسربلندی ایران عزیزمان را خواستارم
عبارات حکشده بر شمشیر پیامبر(ص)
آیتالله سیدمحمد ضیاءآبادی در کتاب «خاتم انبیا، رحمت بیانتها» آورده است: مرحوم علامه مجلسی(ره) از امالی مرحوم شیخ صدوق(ره) نقل کرده است که در دستگیره شمشیر رسول اکرم(ص) این چند جمله نوشته شده بود:
« صِلْ مَنْ قطعک و قُلِ الحقَّ و لَوْ عَلیکَ یا علی نَفْسِکَ و أحْسِنْ بِمَنْ أسَاءَ إلیْکَ »
ترجمه
« اگر کسی از تو برید، تو به او بپیوندو(همیشه و در هر جا) آنچه حق است بگو اگرچه به زیانت تمام شودونیکی کن درباره کسی که به تو بدی کرده است »
[External Link Removed for Guests]
آیتالله سیدمحمد ضیاءآبادی در کتاب «خاتم انبیا، رحمت بیانتها» آورده است: مرحوم علامه مجلسی(ره) از امالی مرحوم شیخ صدوق(ره) نقل کرده است که در دستگیره شمشیر رسول اکرم(ص) این چند جمله نوشته شده بود:
« صِلْ مَنْ قطعک و قُلِ الحقَّ و لَوْ عَلیکَ یا علی نَفْسِکَ و أحْسِنْ بِمَنْ أسَاءَ إلیْکَ »
ترجمه
« اگر کسی از تو برید، تو به او بپیوندو(همیشه و در هر جا) آنچه حق است بگو اگرچه به زیانت تمام شودونیکی کن درباره کسی که به تو بدی کرده است »
[External Link Removed for Guests]
- پست: 2952
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۸۷, ۴:۲۷ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 2399 بار
- سپاسهای دریافتی: 12644 بار
Re: حمله به روحانی با لنگه کفش
[BLOCKQUOTE][BLOCKQUOTE] تلخ مهرآباد نمونه سلفیگری با نقاب حزباللهی/ از کفش پرانی در قم تا کفش پرانی در مهرآباد!/ ماهیتی که باید افشا شود [/BLOCKQUOTE][/BLOCKQUOTE] [BLOCKQUOTE][BLOCKQUOTE] [HR]کفش پرانی به رییس جمهور قانونی کشور آن هم پس از بازگشت از نیویورک نشان داد که نزد این جماعت مقولاتی مانند مصالح ملی و نظم اجتماعی و مهمتر از همه «مشی رهبر انقلاب» محلی از اعراب ندارد. [HR] [/BLOCKQUOTE][/BLOCKQUOTE] [BLOCKQUOTE][BLOCKQUOTE] «اين كارهائى كه در قم اتفاق افتاد، بنده با اينجور كارها مخالفم. آن كارهائى كه در مرقد امام اتفاق افتاد، بنده با اينجور كارها مخالفم. بارها به مسئولين و كسانى كه ميتوانند جلوى اين چيزها را بگيرند، تذكر دادهام. آن كسانى كه اين كارها را ميكنند، اگر واقعاً حزباللّهى و مؤمنند، خب نكنند. مىبينيد كه تشخيص ما اين است كه اين كارها به ضرر كشور است، اين كارها به نفع نيست. با احساساتشان راه بيفتند اينجا، آنجا، عليه اين شعار بدهند، عليه آن شعار بدهند؛ اين شعاردادنها كارى از پيش نميبرد. اين خشمها را، اين احساسات را براى جاى لازم نگه داريد. در دوران دفاع مقدس اگر بسيجىها ميخواستند همين طور بروند يك جائى، طبق ميل خودشان حمله كنند، كه خب پدر كشور در مىآمد. نظمى لازم است، انضباطى لازم است، مراعاتى لازم است. اگر چنانچه به اين حرفها اعتنائى ندارند، آنها كه خب حسابشان جداست؛ اما آن كسانى كه به اين حرفها اعتناء دارند و مقيدند كه برخلاف موازين شرع حركت نكنند، بايد مراقبت كنند، از اين كارها نكنند.»
به گزارش جنوب نیوز، این سخنان فرازی از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۹۱/۱۱/۲۸ در جمع مردم آذربایجان و اشاره ای واضح به آشوب قم است. آشوبی که در آن عده ای با کفش پرانی و پرتاب مهر جلسه سخنرانی رییس مجلس را بر هم زدند. بعد از این بیانات گمان برده می شد که این جماعت متوهم خود عمار پندار راه های مناسب تری برای بیان نظرات شان بیابند و بکوشند مطابق با «تربیت دینی» با مسائل مختلف برخورد کنند. اما دیروز ثابت شد این گمان امری است عبث و قرار نیست این رفتارها پایان یابد.
از اوایل دهه 70 که این جماعت در خیابان ها به راه افتادند هنرشان را در فحاشی و تخریب به احسن وجه عیان کرده اند و حداقل تا به امروز با موج تنفری که در جامعه راه انداخته اند باعث پیروزی برخی جناح ها در انتخابات بوده اند.
کفش پرانی به رییس جمهور قانونی کشور آن هم پس از بازگشت از نیویورک نشان داد که نزد این جماعت مقولاتی مانند مصالح ملی و نظم اجتماعی و مهمتر از همه «مشی رهبر انقلاب» محلی از اعراب ندارد. هم در حادثه قم و هم در رخداد تاسف دیروز ردپای منسوبان یک گروه دیده می شود؛«جبهه پابداری». این گروه البته با فرافکنی های خاص ممکن است این امر را منکر شود اما هم در حادثه قم و هم در رخداد دیروز عیان شد چه کسانی در پس ماجرا هستند.
به طور مشخص این گروه با استفاده از نفوذی که در نهادهای خاص به دست آورده توانسته است تا به حال از مهلکه ها بگریزد و در این مواقع با فرستادن نیروهای درجه دو خود به میدان هم اوامر محفل خاص را اجرا کند و هم با فرافکنی از خود رفع اتهام کند. این طیف با نفوذ دادن اعضای رده میانی خود در نهادهایی مانند بسیج دانشجویی در اینگونه مواقع هم کار خود را انجام می دهد و هم از خود رفع اتهام می کند . چرا که این اقدامات در ظاهر به صورت خودجوش! انجام شده و در نهایت به نام «بسیج دانشجویی» تمام می شود و هم ردی از گروه پایداری نمی ماند. در خصوص واقع دیروز هم ردپای منسوبان و اعضای لایه میانی گروه پایداری به خوبی دیده می شود و اخبار موثق حاکی از سازماندهی شدن تحرکات دیروز دارد.بالخص آنکه فراخوان این تحرکات مشکوک ابتدا در ارگان سایبری پروه پایداری درج شد! نکته طنز ماجرا اینجاست که این طیف به صورت خلق الساعه تحت پوشش جدیدی اعلام موجودیت می کند و برای توجیه انحرافات به وجود امده چنین توجیهاتی را عرضه می دارد ؛
«برنامه «جنبش دانشجویی دفاع از منافع ایران» حضور آرام در فرودگاه و در دست گرفتن پلاکاردهایی با مضمون سوال از رئیس جمهور بود. این به هیچ وجه برای ما پذیرفته نیست که افرادی به هر بهانه ای که شده به رئیس جمهور کشورمان توهین کنند و بر همین اساس بود که با افرادی که به صورت خودسرانه در این محل حاضر شده و با برخی رفتارهای زشت و زننده قصد توهین به رئیس جمهور را داشتند برخورد کردیم!!»
البته تصاویر زیر چیزی غیر ادعاهای «جنبش دانشجویی دفاع از منافع ایران»!! را نشان می دهد.
[/BLOCKQUOTE][/BLOCKQUOTE]
کفش پرانی به سمت خودروی رییس جمهور
دراز کشیدن در برابر خودروی رییس جمهور به نشانه اعتراض!
مشابه این اقدامات در دهه آغازین انقلاب از سوی گروههای انحرافی مانند انجمن حجتیه، فرقان و مجاهدین خلق نیز انجام می شد و فجایع جبران ناپذیری را به بر آورد. هوشمندی نهادهای امنیتی در آن دوران این بود که با رصد دقیق در ابتدا صف این افراد را از نیروهای حزب اللهی جدا می کردند و سپس با برخوردهای لازم از اقدامات تخریبی آنها جلوگیری می کردند. اکنون نیز با توجه به نفوذ این عناصر خودسر در برخی نهادهای مهم در طی هشت سال گذشته به نظر می رسد چاره کار ورود جدی نهادهای امنیتی به ماجراست. بدهی است با توجه به اتمام دوران خوش هشت سال گذشته خودسرها در برخی نهادهای خاص اکنون به سهولت می توان این لکه ننگ را از دامان انقلاب اسلامی زدود.
بدیهی است با روند فعلی افراطیون جناح مقابل هم به خود اجازه می دهند هر وقت اراده کردند به خیابان ها بیایند و نظرات خود را «نعره» بزنند. این دومینوی باطل اگر شکل بگیرد باید به انتظار وقایع مخرب تری از آشوب های سال 88 بود. از یاد نبریم چه کسانی با حمله به کوی دانشگاه و مجتمع سبحان در آتش آشوب دمیدند و طرفداران موسوی را به خیابانها کشاندند.
اکنون قاطبه اصولگرایان از این سنخ اقدامات تبری می جویند و خواستار برخورد قاطع با آمران و عاملان این معرکه گیری های سلفی گونه اند. بنابراین نهادهای امنیتی باید با قدرت وارد میدان شود و «جماعت کفش پران» را بر سر جای خود بنشانند. در این میان اصولگرایان حقیقی نیز فعال تر از گذشته وارد میدان خواهند شد و ماهیت این جماعت را افشا خواهند کرد.
جنوب نیوز
به گزارش جنوب نیوز، این سخنان فرازی از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۹۱/۱۱/۲۸ در جمع مردم آذربایجان و اشاره ای واضح به آشوب قم است. آشوبی که در آن عده ای با کفش پرانی و پرتاب مهر جلسه سخنرانی رییس مجلس را بر هم زدند. بعد از این بیانات گمان برده می شد که این جماعت متوهم خود عمار پندار راه های مناسب تری برای بیان نظرات شان بیابند و بکوشند مطابق با «تربیت دینی» با مسائل مختلف برخورد کنند. اما دیروز ثابت شد این گمان امری است عبث و قرار نیست این رفتارها پایان یابد.
از اوایل دهه 70 که این جماعت در خیابان ها به راه افتادند هنرشان را در فحاشی و تخریب به احسن وجه عیان کرده اند و حداقل تا به امروز با موج تنفری که در جامعه راه انداخته اند باعث پیروزی برخی جناح ها در انتخابات بوده اند.
کفش پرانی به رییس جمهور قانونی کشور آن هم پس از بازگشت از نیویورک نشان داد که نزد این جماعت مقولاتی مانند مصالح ملی و نظم اجتماعی و مهمتر از همه «مشی رهبر انقلاب» محلی از اعراب ندارد. هم در حادثه قم و هم در رخداد تاسف دیروز ردپای منسوبان یک گروه دیده می شود؛«جبهه پابداری». این گروه البته با فرافکنی های خاص ممکن است این امر را منکر شود اما هم در حادثه قم و هم در رخداد دیروز عیان شد چه کسانی در پس ماجرا هستند.
به طور مشخص این گروه با استفاده از نفوذی که در نهادهای خاص به دست آورده توانسته است تا به حال از مهلکه ها بگریزد و در این مواقع با فرستادن نیروهای درجه دو خود به میدان هم اوامر محفل خاص را اجرا کند و هم با فرافکنی از خود رفع اتهام کند. این طیف با نفوذ دادن اعضای رده میانی خود در نهادهایی مانند بسیج دانشجویی در اینگونه مواقع هم کار خود را انجام می دهد و هم از خود رفع اتهام می کند . چرا که این اقدامات در ظاهر به صورت خودجوش! انجام شده و در نهایت به نام «بسیج دانشجویی» تمام می شود و هم ردی از گروه پایداری نمی ماند. در خصوص واقع دیروز هم ردپای منسوبان و اعضای لایه میانی گروه پایداری به خوبی دیده می شود و اخبار موثق حاکی از سازماندهی شدن تحرکات دیروز دارد.بالخص آنکه فراخوان این تحرکات مشکوک ابتدا در ارگان سایبری پروه پایداری درج شد! نکته طنز ماجرا اینجاست که این طیف به صورت خلق الساعه تحت پوشش جدیدی اعلام موجودیت می کند و برای توجیه انحرافات به وجود امده چنین توجیهاتی را عرضه می دارد ؛
«برنامه «جنبش دانشجویی دفاع از منافع ایران» حضور آرام در فرودگاه و در دست گرفتن پلاکاردهایی با مضمون سوال از رئیس جمهور بود. این به هیچ وجه برای ما پذیرفته نیست که افرادی به هر بهانه ای که شده به رئیس جمهور کشورمان توهین کنند و بر همین اساس بود که با افرادی که به صورت خودسرانه در این محل حاضر شده و با برخی رفتارهای زشت و زننده قصد توهین به رئیس جمهور را داشتند برخورد کردیم!!»
البته تصاویر زیر چیزی غیر ادعاهای «جنبش دانشجویی دفاع از منافع ایران»!! را نشان می دهد.
[/BLOCKQUOTE][/BLOCKQUOTE]
کفش پرانی به سمت خودروی رییس جمهور
دراز کشیدن در برابر خودروی رییس جمهور به نشانه اعتراض!
مشابه این اقدامات در دهه آغازین انقلاب از سوی گروههای انحرافی مانند انجمن حجتیه، فرقان و مجاهدین خلق نیز انجام می شد و فجایع جبران ناپذیری را به بر آورد. هوشمندی نهادهای امنیتی در آن دوران این بود که با رصد دقیق در ابتدا صف این افراد را از نیروهای حزب اللهی جدا می کردند و سپس با برخوردهای لازم از اقدامات تخریبی آنها جلوگیری می کردند. اکنون نیز با توجه به نفوذ این عناصر خودسر در برخی نهادهای مهم در طی هشت سال گذشته به نظر می رسد چاره کار ورود جدی نهادهای امنیتی به ماجراست. بدهی است با توجه به اتمام دوران خوش هشت سال گذشته خودسرها در برخی نهادهای خاص اکنون به سهولت می توان این لکه ننگ را از دامان انقلاب اسلامی زدود.
بدیهی است با روند فعلی افراطیون جناح مقابل هم به خود اجازه می دهند هر وقت اراده کردند به خیابان ها بیایند و نظرات خود را «نعره» بزنند. این دومینوی باطل اگر شکل بگیرد باید به انتظار وقایع مخرب تری از آشوب های سال 88 بود. از یاد نبریم چه کسانی با حمله به کوی دانشگاه و مجتمع سبحان در آتش آشوب دمیدند و طرفداران موسوی را به خیابانها کشاندند.
اکنون قاطبه اصولگرایان از این سنخ اقدامات تبری می جویند و خواستار برخورد قاطع با آمران و عاملان این معرکه گیری های سلفی گونه اند. بنابراین نهادهای امنیتی باید با قدرت وارد میدان شود و «جماعت کفش پران» را بر سر جای خود بنشانند. در این میان اصولگرایان حقیقی نیز فعال تر از گذشته وارد میدان خواهند شد و ماهیت این جماعت را افشا خواهند کرد.
جنوب نیوز
[FONT=Times New Roman] [FONT=Times New Roman] و ایران را دوست میدارم
-
- پست: 72
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۲, ۴:۳۰ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 76 بار
- سپاسهای دریافتی: 121 بار
Re: حمله به روحانی با لنگه کفش
افراط از هر طرفي بده
همچنين خيلي بده كه حس بشه دولت داره زير آبي ميره مثل همين قضيه تلفن كه دولت يه چيز ميگه آمريكا يه چيز !
جالبه وقتي عكس رئيس جمهور قبل رو آتش مي زدن و فحش و ... ميدادن و به بانك ها و ماشين ها و سطل هاي اشغال حمله ميكردن اسمش آزادي طلبي بود و روشنفكر نماها كوتاه نميومدن
ميگفتن حق داريم اعتراض كنيم ... / همين الان اگر احمدي نژاد جاي روحاني بود خيلي از دوستان اين مطلب رو به عنوان آزادي هاي و دموكراسي خواهي به اشتراك ميذاشتن
پس نتيجه ميگيريم حق اعتراض با بزن و بكش فرق داره و راهش ابن نيست
در ضمن دولت روحاني در همين شروع بايد مشخص كنه بالاخره روحاني التماس كرده با اباما حرف بزنه يا اونا التماس كردن ؟
قاعدتا اين وسط يكيشون دروغ ميگه اگر دولت روحاني دروغ ميگه كه واويلا و اگر اباما دروغ ميگه چجور ميخوان با دولتي كه همين اول داره دروغ ميگه دوستي كنند و به وعده هاش دل ببندن ؟
با تشكر
همچنين خيلي بده كه حس بشه دولت داره زير آبي ميره مثل همين قضيه تلفن كه دولت يه چيز ميگه آمريكا يه چيز !
جالبه وقتي عكس رئيس جمهور قبل رو آتش مي زدن و فحش و ... ميدادن و به بانك ها و ماشين ها و سطل هاي اشغال حمله ميكردن اسمش آزادي طلبي بود و روشنفكر نماها كوتاه نميومدن
ميگفتن حق داريم اعتراض كنيم ... / همين الان اگر احمدي نژاد جاي روحاني بود خيلي از دوستان اين مطلب رو به عنوان آزادي هاي و دموكراسي خواهي به اشتراك ميذاشتن
پس نتيجه ميگيريم حق اعتراض با بزن و بكش فرق داره و راهش ابن نيست
در ضمن دولت روحاني در همين شروع بايد مشخص كنه بالاخره روحاني التماس كرده با اباما حرف بزنه يا اونا التماس كردن ؟
قاعدتا اين وسط يكيشون دروغ ميگه اگر دولت روحاني دروغ ميگه كه واويلا و اگر اباما دروغ ميگه چجور ميخوان با دولتي كه همين اول داره دروغ ميگه دوستي كنند و به وعده هاش دل ببندن ؟
با تشكر
لبخندها هرگز ملاک شاد بودن نیست
هر تیشه ای بر دوش از فرهاد بودن نیست
هرجا که باشی منطق آیینه ها این است
در چشم بودن معنی در یاد بودن نیست
ای در قفس افتاده افسوس چه را داری؟
بیرون از اینجا درد ما آزاد بودن نیست
از عشق دیگر هر چه می گویند افسون است
آوارگی جز طالع بر باد بودن نیست
هرکس نداند لطفعلی خان خوب می داند
در جنگ پیروزی به پر تعداد بودن نیست
ای سرنوشت شوم جام شوکرانت کو؟
این خانه دیگر در خور آباد بودن نیست
( شاعر احسان اکابری )
هر تیشه ای بر دوش از فرهاد بودن نیست
هرجا که باشی منطق آیینه ها این است
در چشم بودن معنی در یاد بودن نیست
ای در قفس افتاده افسوس چه را داری؟
بیرون از اینجا درد ما آزاد بودن نیست
از عشق دیگر هر چه می گویند افسون است
آوارگی جز طالع بر باد بودن نیست
هرکس نداند لطفعلی خان خوب می داند
در جنگ پیروزی به پر تعداد بودن نیست
ای سرنوشت شوم جام شوکرانت کو؟
این خانه دیگر در خور آباد بودن نیست
( شاعر احسان اکابری )
-
- پست: 42
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۷, ۴:۵۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 5 بار
- سپاسهای دریافتی: 68 بار
Re: حمله به روحانی با لنگه کفش
ما از گفتگو نمی ترسیم ولی با این سیاست خارجی جو زده و غرب زده که در اولین سفر خودشونو وا دادند کلاهی گشادتر از دفعات پیشین سرشون میره! اینا یا کلآ از سیاست بیلمزن و نمیدونن دارن چیکار می کنند یا واقعآ میفهمن که دارن چیکار میکنن که در اون صورت منتظر پیامدهاش هم باشن!!![/quote]
اقای که ادعا میکنی اینا از سیاست سر در نمیارن اون 8 سال پیش که ادعا صلح دوستی و عدالت میشد و در تمامی عرصه ها ریس جمهور عقل کل بودن -هاله نور دور صورتشون رو احاطه کرده وکلی دروغ دیگه وضع مملکت رو به فلاکتی که امروز می بینی در اوردن . برای سرو سامون دادن به وضعیت کنونی کشور نرمش قهرمانانه لازم است....
اقای که ادعا میکنی اینا از سیاست سر در نمیارن اون 8 سال پیش که ادعا صلح دوستی و عدالت میشد و در تمامی عرصه ها ریس جمهور عقل کل بودن -هاله نور دور صورتشون رو احاطه کرده وکلی دروغ دیگه وضع مملکت رو به فلاکتی که امروز می بینی در اوردن . برای سرو سامون دادن به وضعیت کنونی کشور نرمش قهرمانانه لازم است....
-
- پست: 252
- تاریخ عضویت: شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۲, ۶:۴۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 588 بار
- سپاسهای دریافتی: 899 بار
Re: حمله به روحانی با لنگه کفش
این سیاستی که در پیش گرفته شده درست است.الان اوضاع ما و امریکا شرایط 8 سال پیش نیست.یادتون باشه در همین مدت بخاطر مقاومت های همان اقایونی که الان برخی ساده لوحانه فقط بهش فحاشی میکنن کشور به فناوری غنی سازی صنعتی دست یافته و هزاران سانتریفیوز در حال کار هستند بر خلاف 8 سال پیش که 20 تا دستگاه با چند گرم اورانیوم غنی شده در ایران موجود بود و گزارشهای رسانه های غربی به نقل از متخصصانی مثل البرایت و مارک فیتس پاتریک و..که ایران را مسخره میکردن که در حال بلوف زنی در مورد توانایی های فنی خودش است و باید به هر شکلی پیش از رسیدن به فناوری جلوی اونها را گرفت.اقایون فراموش نکنن هیچ دولتی اینقدرها هم بی عقل نیست که برای خودش تحریم و در نتیجه نفرین ملتش را بخره.بلکه با ایستادگی بر روی این موارد و پذیرفتن تحریم ها شرایط را برای مذاکرات امروز باز کرد.در غیر اینصورت اقای خاتمی چه از روحانی کم داشت.چرا اون زمان روسای جمهور امریکا تلفنی باهاشون تماس نمیگرفتن و..
کاملا واضح است که در دو طرف شرایطی بوجود امده که منجر به این شده که بخواهند با همدیگر تعامل سازنده تری انجام دهند ولی از اون اقای تندرویی که از هاله نور حرف میزنه و مسخره میکنه می خواهم بپرسم ایا امریکا برای رضای خدا قصد بهبود روابط با ایران را دارد یا به دلیل مشکلات بی پایانش در خاورمیانه که یک سر ان حتما به تهران ختم میشه و بحران های اقتصادی و مهمتر از ان نا امیدی از مقوله تهدید و تحریم به مذاکرات روی اورده.می خواهم بپرسم ایا از نظر تحریم ها چیزی باقی مانده که امریکا بخواهد بر روی ان تکیه کند که شاید اتفاقی بیافتد.کدام دولت خودش را زیر بار این تحریم ها قرار داد که امروز شرایطی اینچنین ناامیدانه در غرب شکل بگیرد که بخاطر خالی بودن دست و و بکار بردن کارت های تحریم و تهدید حالا که چراغ سبزی از سوی ایران برای تعامل سازنده داده شده بجای رزیم ایران از لفظ جمهوری اسلامی ایران سخن بگوید و از فتوای رهبری در مورد حرام بودن بمب اتمی سخن براند.ایا این فتوا زمان اقای خاتمی وجود نداشت یا خاتمی کمتر از روحانی خواهان تعامل بود.یا همانطور که گفتم دلیل اصلی امید داشتن اینها به تعقییر نظام بود که به قیمت له شدن دولت های قبلی و ناکارامد جلوه کردن تحریم ها این مساله پایان یافت.ایا همانطور که اقای روحانی در سازان ملل به صراحت از صنعتی بودن غنی سازی در ایران حرف زدن و دیگران هم ان را تائید کردن رئیس جمهور قبلی هم میتونست با این صراحت از انچه به او به ارث رسیده بود حرف بزنه یا کارشناسان اتمی خارجی مسخره اش میکردن.این غنی سازی صنعتی و قدرت همه جانبه ایران که امریکا را به مذاکرات در سطح رئیس جمهوری ترغیب کرده ناشی از کجا است.یادتون باشه همین امریکائیها 8 سال پیش حتی حاظر نبودن نماینده به مذاکرات مستقیم اتمی با ایران بفرستند.
حالا هم اقای رئیس جمهور بخوبی با حمایت کامل سایر مسئولین کشور و در راس ان رهبری انقلاب سیاست تنش زدایانه را با غرب در پیش گرفته.اصلا مهم نیست کی اول زنگ زده حتی اگر اول رئیس جمهور ایران زنگ زده باشه این نشانه جسارت و اعتقادش به پیشبرد سیاست تعامل گرانه ایشان است.در سازمان ملل ایشون دقیقا انچیزی که مصلحت کشور بودن گفتن.بخصوص در مورد اینکه غنی سازی در داخل خاک ایران حق ملت ما است یا دفاع از مظلومان بخصوص جایی که گفتن بکاربردن لفظ اپارتاید برای جنایاتی که در فلسطین میگذرد هم کم است یا اسرائیل باید به پیمان منع گسترش سلاح اتمی بپیوندد و..
بنابراین از اصول عقب نشینی نکردن بلکه با چهره ای متفاوت ان را بیان کردن.و این برای ایران بسیار مطلوب است.چون لازم بود بعد از 8 سال سخت گیری حالا با سیاستی دیگر وارد مذاکرات شد و اگر تحریم ها لغو بشه و حق ایران را بپذیرند موجب افزایش رفاه و امید بیشتر نسبت به اینده میشه ولی اگر امریکائیها بخواهند دوباره بازی دربیارن اتفاقی که می افته ان خواهد بود که عده ای که امید داشتن از طریق معامله با امریکا مسائل را پیش ببرند دیگر هیچ چیز برای عرض اندام و اینکه مشکلات ما از تندروی ما است و باید با امریکا ساخت و...حرفی باقی نمیمانه.یعنی در هر صورت پیروز ملت ایران هستند.
ضمنا لازم است انزجار خودم را از حرکت تعداد قلیلی اوباش که به رئیس جمهور کشورمان به بهانه های واهی حمله کردن را بیان کنم و این را در ادامه جسارت های میدانم که به رئیس جمهور قبلی میشد و حرمت خیلی ها را شکستند.در ایران امروز جایی برای تندروهایی که یا از این ور بوم می افتند یا از اون ور وجود ندارد.
کاملا واضح است که در دو طرف شرایطی بوجود امده که منجر به این شده که بخواهند با همدیگر تعامل سازنده تری انجام دهند ولی از اون اقای تندرویی که از هاله نور حرف میزنه و مسخره میکنه می خواهم بپرسم ایا امریکا برای رضای خدا قصد بهبود روابط با ایران را دارد یا به دلیل مشکلات بی پایانش در خاورمیانه که یک سر ان حتما به تهران ختم میشه و بحران های اقتصادی و مهمتر از ان نا امیدی از مقوله تهدید و تحریم به مذاکرات روی اورده.می خواهم بپرسم ایا از نظر تحریم ها چیزی باقی مانده که امریکا بخواهد بر روی ان تکیه کند که شاید اتفاقی بیافتد.کدام دولت خودش را زیر بار این تحریم ها قرار داد که امروز شرایطی اینچنین ناامیدانه در غرب شکل بگیرد که بخاطر خالی بودن دست و و بکار بردن کارت های تحریم و تهدید حالا که چراغ سبزی از سوی ایران برای تعامل سازنده داده شده بجای رزیم ایران از لفظ جمهوری اسلامی ایران سخن بگوید و از فتوای رهبری در مورد حرام بودن بمب اتمی سخن براند.ایا این فتوا زمان اقای خاتمی وجود نداشت یا خاتمی کمتر از روحانی خواهان تعامل بود.یا همانطور که گفتم دلیل اصلی امید داشتن اینها به تعقییر نظام بود که به قیمت له شدن دولت های قبلی و ناکارامد جلوه کردن تحریم ها این مساله پایان یافت.ایا همانطور که اقای روحانی در سازان ملل به صراحت از صنعتی بودن غنی سازی در ایران حرف زدن و دیگران هم ان را تائید کردن رئیس جمهور قبلی هم میتونست با این صراحت از انچه به او به ارث رسیده بود حرف بزنه یا کارشناسان اتمی خارجی مسخره اش میکردن.این غنی سازی صنعتی و قدرت همه جانبه ایران که امریکا را به مذاکرات در سطح رئیس جمهوری ترغیب کرده ناشی از کجا است.یادتون باشه همین امریکائیها 8 سال پیش حتی حاظر نبودن نماینده به مذاکرات مستقیم اتمی با ایران بفرستند.
حالا هم اقای رئیس جمهور بخوبی با حمایت کامل سایر مسئولین کشور و در راس ان رهبری انقلاب سیاست تنش زدایانه را با غرب در پیش گرفته.اصلا مهم نیست کی اول زنگ زده حتی اگر اول رئیس جمهور ایران زنگ زده باشه این نشانه جسارت و اعتقادش به پیشبرد سیاست تعامل گرانه ایشان است.در سازمان ملل ایشون دقیقا انچیزی که مصلحت کشور بودن گفتن.بخصوص در مورد اینکه غنی سازی در داخل خاک ایران حق ملت ما است یا دفاع از مظلومان بخصوص جایی که گفتن بکاربردن لفظ اپارتاید برای جنایاتی که در فلسطین میگذرد هم کم است یا اسرائیل باید به پیمان منع گسترش سلاح اتمی بپیوندد و..
بنابراین از اصول عقب نشینی نکردن بلکه با چهره ای متفاوت ان را بیان کردن.و این برای ایران بسیار مطلوب است.چون لازم بود بعد از 8 سال سخت گیری حالا با سیاستی دیگر وارد مذاکرات شد و اگر تحریم ها لغو بشه و حق ایران را بپذیرند موجب افزایش رفاه و امید بیشتر نسبت به اینده میشه ولی اگر امریکائیها بخواهند دوباره بازی دربیارن اتفاقی که می افته ان خواهد بود که عده ای که امید داشتن از طریق معامله با امریکا مسائل را پیش ببرند دیگر هیچ چیز برای عرض اندام و اینکه مشکلات ما از تندروی ما است و باید با امریکا ساخت و...حرفی باقی نمیمانه.یعنی در هر صورت پیروز ملت ایران هستند.
ضمنا لازم است انزجار خودم را از حرکت تعداد قلیلی اوباش که به رئیس جمهور کشورمان به بهانه های واهی حمله کردن را بیان کنم و این را در ادامه جسارت های میدانم که به رئیس جمهور قبلی میشد و حرمت خیلی ها را شکستند.در ایران امروز جایی برای تندروهایی که یا از این ور بوم می افتند یا از اون ور وجود ندارد.
- پست: 2952
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۸۷, ۴:۲۷ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 2399 بار
- سپاسهای دریافتی: 12644 بار
Re: حمله به روحانی با لنگه کفش
ما که پولاش را نداریم اما بعضیها دارند و حالاش را میبرند.حالا این پول از کجا آمده باید یک گروه تحقیق و تفحص تشکیل بدهد مجلس. خب کار این مجلس فقط این نیست که مشکل شرعی وودی آلن را برای ازدواج با دخترخواندهاش حل کند که!
یک سؤالی برای من پیش آمده: توی این مصیبت اقتصادی، کدام آدم عاقلی کفشاش را در میآورد و پرت میکند طرف مردم؟
البته چند تا گزینه برای جواب دارم:
الف.کفش، مال خودش نبوده از مسجد محل دزدیده
ب.پول کفش را توی ترمینال آزادی پیدا کرده
ج.این بابا از آنهاییست که شبها صندوق صدقات را غبارروبی میکند
د.یک چمدان پول دوباره از آمریکا آمده که گفتهاند بدهید کفش بخرید برای چنین موقعیتهایی
خبر انلاین
[External Link Removed for Guests]
یک سؤالی برای من پیش آمده: توی این مصیبت اقتصادی، کدام آدم عاقلی کفشاش را در میآورد و پرت میکند طرف مردم؟
البته چند تا گزینه برای جواب دارم:
الف.کفش، مال خودش نبوده از مسجد محل دزدیده
ب.پول کفش را توی ترمینال آزادی پیدا کرده
ج.این بابا از آنهاییست که شبها صندوق صدقات را غبارروبی میکند
د.یک چمدان پول دوباره از آمریکا آمده که گفتهاند بدهید کفش بخرید برای چنین موقعیتهایی
خبر انلاین
[External Link Removed for Guests]
[FONT=Times New Roman] [FONT=Times New Roman] و ایران را دوست میدارم
- پست: 2952
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۸۷, ۴:۲۷ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 2399 بار
- سپاسهای دریافتی: 12644 بار
Re: حمله به روحانی با لنگه کفش
روزنامه اعتماد در گفت و گویی با صادق زیباکلام نوشت:
*امروز هرچقدر طرفداران دشمنی با امریکا بخواهند جلوی رابطه را بگیرند نمیتوانند. این مساله مانند دیواری است که نم زده است. هر چقدر هم جلو آن را با گچ و سیمان بگیرند باز نمیتوانند محوش کنند. دیگر مرگ بر امریکا گفتن و آتش زدن پرچم امریکا توسط بخشهای عظیمی از تحصیلکردگان و نخبگان کشور دیگر ارزش نیست.
*کار برای اصولگرایان تندرو بسیار سخت شده است. آنها دیگر امروز نمیتوانند جامعه را مجاب کنند که باید با امریکا دشمنی کرد.
*انتقاد از روحانی به دلیل مذاکره 15 دقیقهیی با امریکا این است که چرا در طول مدت سفر به امریکا با اوباما دیدار نداشت و به یک تماس 15 دقیقهیی اکتفا شد. کافی است در شبکههای اجتماعی گشتی بزنید تا ببینید عمده انتقادات از آقای روحانی حول همین موضوع است. مردم به ایشان میگویند چرا مستقیم حرف نزدید و تنها به تلفن بسنده کردید. البته 15 دقیقه مکالمه نشان میدهد موضوع فقط خوش و بش کردن نبوده است. فضای مکالمه جمعه شب این نبوده که اوباما به روحانی بگوید خیلی خوش آمدید و روحانی هم در پاسخ از میزبانی او تشکر کند. مگر تعارفات رسمی و دیپلماتیک چقدر طول میکشد؟ مشخص است که زمینه برای صحبت کردن وجود داشته است.
*گروههای طرفدار شکلگیری رابطه ایران و امریکا نباید سر به سر اصولگرایان بگذارند. ما نباید مخالفان را تحریک کنیم. بگذاریم هرچه میخواهند بگویند. اصلا همه قبول کنیم که اوباما به پای روحانی افتاد تا تماس بگیرد. اینها مهم نیست. باید اجازه دهیم آنها روایت خودشان را بگویند و با آن احساس غرور کنند. آنها اگر غرور و احساساتشان تحریک شود چوب لای چرخ روحانی میگذارند. تنها مسالهیی که باید با آنها طرح کنیم این است که علت دشمنی با امریکا چیست؟ بخواهیم که پاسخ این پرسش را بدهند. مطمئن باشید هر چه بگویند برایش جواب هست.
*ما در 34 سال گذشته از تمامی تریبونهای رسمی اسراییل را تهدید به نابودی کردهایم. فرض کنید عربستان سعودی همین حرفهایی که ما علیه اسراییل زدهایم را علیه ما بزند. بعد از مدتی متوجه شویم این کشور در پی دستیابی به فناوری هستهیی است. آیا ما احساس خطر نمیکنیم؟ در این حوزه ما تنها گفتهایم که نمیخواهیم به سمت سلاح هستهیی برویم. باید اعتماد دنیا را نسبت به برنامه هستهیی خود جلب کنیم و به همه ثابت کنیم تنها به دنبال صلح هستیم.
*یکی از ستونهای انقلاب اسلامی از دید اصولگرایان در حال خدشهدار شدن است. در واقع هنوز ما به جایی نرسیدهایم که از نظر فکری این تابو شکسته شده باشد. اما همینجا باید بگویم که من هیچ تردیدی ندارم و مثل روز برای من روشن است که روزی در نهایت این تابو از سوی شماری از نخبگان فکری و سیاسی ما شکسته خواهد شد. ضمن اینکه فشارهایی که از ناحیه تحریمها در حال انباشته شدن است، میتواند در نهایت ما را به سمت تنشزدایی و زدودن خصومتها با امریکا سوق دهد.
* گام بعدی در رابطه ایران و امریکا به رفتار دو طرف در قبال هم بر نمیگردد. قدم بعدی از مذاکرات اکتبر ژنو میگذرد. اگر بتوانیم در این مذاکرات بن بست 8 ساله پرونده هستهیی با 1+5 را باز کنیم مطمئن باشید رابطه با امریکا نیز روی ریل تنش زدایی میافتد. هر گونه تنش زدایی با امریکا مستلزم توفیق یافتن در پرونده هستهیی است. ما اگر با 1+5 به توافق برسیم و پرونده هستهیی را ببندیم، گردنه سخت را رد کردهایم و به سراشیبی میرسیم. فضای امروز کشور مانند سال 58 نیست.
[External Link Removed for Guests]
*امروز هرچقدر طرفداران دشمنی با امریکا بخواهند جلوی رابطه را بگیرند نمیتوانند. این مساله مانند دیواری است که نم زده است. هر چقدر هم جلو آن را با گچ و سیمان بگیرند باز نمیتوانند محوش کنند. دیگر مرگ بر امریکا گفتن و آتش زدن پرچم امریکا توسط بخشهای عظیمی از تحصیلکردگان و نخبگان کشور دیگر ارزش نیست.
*کار برای اصولگرایان تندرو بسیار سخت شده است. آنها دیگر امروز نمیتوانند جامعه را مجاب کنند که باید با امریکا دشمنی کرد.
*انتقاد از روحانی به دلیل مذاکره 15 دقیقهیی با امریکا این است که چرا در طول مدت سفر به امریکا با اوباما دیدار نداشت و به یک تماس 15 دقیقهیی اکتفا شد. کافی است در شبکههای اجتماعی گشتی بزنید تا ببینید عمده انتقادات از آقای روحانی حول همین موضوع است. مردم به ایشان میگویند چرا مستقیم حرف نزدید و تنها به تلفن بسنده کردید. البته 15 دقیقه مکالمه نشان میدهد موضوع فقط خوش و بش کردن نبوده است. فضای مکالمه جمعه شب این نبوده که اوباما به روحانی بگوید خیلی خوش آمدید و روحانی هم در پاسخ از میزبانی او تشکر کند. مگر تعارفات رسمی و دیپلماتیک چقدر طول میکشد؟ مشخص است که زمینه برای صحبت کردن وجود داشته است.
*گروههای طرفدار شکلگیری رابطه ایران و امریکا نباید سر به سر اصولگرایان بگذارند. ما نباید مخالفان را تحریک کنیم. بگذاریم هرچه میخواهند بگویند. اصلا همه قبول کنیم که اوباما به پای روحانی افتاد تا تماس بگیرد. اینها مهم نیست. باید اجازه دهیم آنها روایت خودشان را بگویند و با آن احساس غرور کنند. آنها اگر غرور و احساساتشان تحریک شود چوب لای چرخ روحانی میگذارند. تنها مسالهیی که باید با آنها طرح کنیم این است که علت دشمنی با امریکا چیست؟ بخواهیم که پاسخ این پرسش را بدهند. مطمئن باشید هر چه بگویند برایش جواب هست.
*ما در 34 سال گذشته از تمامی تریبونهای رسمی اسراییل را تهدید به نابودی کردهایم. فرض کنید عربستان سعودی همین حرفهایی که ما علیه اسراییل زدهایم را علیه ما بزند. بعد از مدتی متوجه شویم این کشور در پی دستیابی به فناوری هستهیی است. آیا ما احساس خطر نمیکنیم؟ در این حوزه ما تنها گفتهایم که نمیخواهیم به سمت سلاح هستهیی برویم. باید اعتماد دنیا را نسبت به برنامه هستهیی خود جلب کنیم و به همه ثابت کنیم تنها به دنبال صلح هستیم.
*یکی از ستونهای انقلاب اسلامی از دید اصولگرایان در حال خدشهدار شدن است. در واقع هنوز ما به جایی نرسیدهایم که از نظر فکری این تابو شکسته شده باشد. اما همینجا باید بگویم که من هیچ تردیدی ندارم و مثل روز برای من روشن است که روزی در نهایت این تابو از سوی شماری از نخبگان فکری و سیاسی ما شکسته خواهد شد. ضمن اینکه فشارهایی که از ناحیه تحریمها در حال انباشته شدن است، میتواند در نهایت ما را به سمت تنشزدایی و زدودن خصومتها با امریکا سوق دهد.
* گام بعدی در رابطه ایران و امریکا به رفتار دو طرف در قبال هم بر نمیگردد. قدم بعدی از مذاکرات اکتبر ژنو میگذرد. اگر بتوانیم در این مذاکرات بن بست 8 ساله پرونده هستهیی با 1+5 را باز کنیم مطمئن باشید رابطه با امریکا نیز روی ریل تنش زدایی میافتد. هر گونه تنش زدایی با امریکا مستلزم توفیق یافتن در پرونده هستهیی است. ما اگر با 1+5 به توافق برسیم و پرونده هستهیی را ببندیم، گردنه سخت را رد کردهایم و به سراشیبی میرسیم. فضای امروز کشور مانند سال 58 نیست.
[External Link Removed for Guests]
[FONT=Times New Roman] [FONT=Times New Roman] و ایران را دوست میدارم
-
- پست: 72
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۲, ۴:۳۰ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 76 بار
- سپاسهای دریافتی: 121 بار
Re: حمله به روحانی با لنگه کفش
با توجه به اینکه نوشتید جز فلطین تفاوت دیگه ای در منافع با آمریکا نداریم برام یه سوال پیش اومده
دوست عزیز مصدق هم از فلسطین حمایت کرده بود که بر علیهش آمریکا کودتا کرد؟
اینهمه کودتا که آمریکا در دنیا بر علیه رای و نظر مردم میکنه همش دلیلشون حمایت اون کشورها از فلسطین هست؟
خب اگر بخاطر فلسطین با ما دشمنی میکنه پس حرفتون کهمیگید الان اسرائیل ناراحته چیه ؟ آمریکا که از خودش ا راده ای نداره
آدم باید کور باشه و خودشو به کوری زده باشه که بخواد دشمنی آمریکا رو انکار کنه و کدام آدم عاقلی قبول میکنه کشوری که بخاطر یک مشت دلار بیشتر میلیون ها آدم رو در افغانستان و عراق و ... کشته پیشرفت کشور ما براش مهم باشه مگه قبل از انقلاب از سر تا زیر مملکت دست همین آمریکا نبود جز خوابیدن با خواهر شاه چه گلی به سر مملکت زدن ؟
دوست عزیز مصدق هم از فلسطین حمایت کرده بود که بر علیهش آمریکا کودتا کرد؟
اینهمه کودتا که آمریکا در دنیا بر علیه رای و نظر مردم میکنه همش دلیلشون حمایت اون کشورها از فلسطین هست؟
خب اگر بخاطر فلسطین با ما دشمنی میکنه پس حرفتون کهمیگید الان اسرائیل ناراحته چیه ؟ آمریکا که از خودش ا راده ای نداره
آدم باید کور باشه و خودشو به کوری زده باشه که بخواد دشمنی آمریکا رو انکار کنه و کدام آدم عاقلی قبول میکنه کشوری که بخاطر یک مشت دلار بیشتر میلیون ها آدم رو در افغانستان و عراق و ... کشته پیشرفت کشور ما براش مهم باشه مگه قبل از انقلاب از سر تا زیر مملکت دست همین آمریکا نبود جز خوابیدن با خواهر شاه چه گلی به سر مملکت زدن ؟
لبخندها هرگز ملاک شاد بودن نیست
هر تیشه ای بر دوش از فرهاد بودن نیست
هرجا که باشی منطق آیینه ها این است
در چشم بودن معنی در یاد بودن نیست
ای در قفس افتاده افسوس چه را داری؟
بیرون از اینجا درد ما آزاد بودن نیست
از عشق دیگر هر چه می گویند افسون است
آوارگی جز طالع بر باد بودن نیست
هرکس نداند لطفعلی خان خوب می داند
در جنگ پیروزی به پر تعداد بودن نیست
ای سرنوشت شوم جام شوکرانت کو؟
این خانه دیگر در خور آباد بودن نیست
( شاعر احسان اکابری )
هر تیشه ای بر دوش از فرهاد بودن نیست
هرجا که باشی منطق آیینه ها این است
در چشم بودن معنی در یاد بودن نیست
ای در قفس افتاده افسوس چه را داری؟
بیرون از اینجا درد ما آزاد بودن نیست
از عشق دیگر هر چه می گویند افسون است
آوارگی جز طالع بر باد بودن نیست
هرکس نداند لطفعلی خان خوب می داند
در جنگ پیروزی به پر تعداد بودن نیست
ای سرنوشت شوم جام شوکرانت کو؟
این خانه دیگر در خور آباد بودن نیست
( شاعر احسان اکابری )