Mohammad.Jafar نوشته شده:خب فکر کنم فرق "پلمپ شدن" و "توقف" در مجازاتی هست که درصورت تخطی بر ما اعمال میشه
خب ما هم هر وقت دیدیم سوخت 20 درصد مشکل داریم و اونها اذیت بکنند تخطی خواهیم کرد
ذخایر اضافی سوخت 20 درصد که برای ما نون شب نیست که داشتنش واجب باشه
مهم هدر نرفتن زحمات بود (چه زحماتی که برای راه اندازی صنایع غنی سازی بود و چه زحماتی که برای غنی سازی اورانیوم ها کشیده بودیم )که تقریباً هدرنرفته
اخه شما دارید با قلب پاک خودتون به مساله نگاه میکنید.مساله حقه بازی این جماعت است.شما به سابقه نگاه کنید.در 1382 ایران امد با همین رویکرد که ما چیزی برای پنهان کردن نداریم و می خواهیم اعتماد دیگران را تامین کنیم تا مشکلی برای ملت پیش نیاید منجر شد به توافق نامه سعد اباد با سه کشور اروپائی.اینها بعد از 2 سال کش دادن مذاکرات و به دست اوردن همه اطلاعات در نهایت به ایرانیها گفتن شما باید برنامه اتمی را تعطیل کنید.وقتی ایران گفت که من غنی سازی را داوطلبانه و موقت تعطیل کردم اونها گفتن منظور ما از تعلیق تعطیلی دائم بود.
یعنی یک متن قابل تفسیر را پذیرفتیم و کلی امتیاز دادیم بعد که خواستیم تاسیسات را راه بیاندازیم کلی تهدید وتحریم شدیم.
حالا دقیقا همون اشتباه رخ داده.
اونها گفتن غنی سازی با تعریف مشترک را ما میپذیریم.جلوی توسعه برنامه را هم گرفتن و شما مطمئین باشید 6 ماه که هیچ چند سال مذاکرات را طول میدهند.چون اونها ضرری نمیکنن تحریم های اصلی را نگه داشتن جلوی توسعه برنامه اتمی را هم گرفتن.
اون 20 درصد هم کسی مخالف توقفش نیست.اگر هم ایران دنبالش رفت بخاطر این بود که اینها در مقابل دادن سوخت 20 درصد کلی شرایط می خواستند بر ما تحمیل کنن.در واقع امکان تولید داروهای 800 هزار بیمار سرطانی را به گروگان گرفتن تا ما را مجبور به تعطیلی تاسیسات کنن چون فکر نمیکردن ایران بتونه در مدت اندک به این فناوری دست پیدا کنه.حالا همین 20 درصد برای ما شده بود عامل قدرت که اگر ما این 200 کیلوگرم را تبدیل کنیم میتونیم در مدت زمان اندکی کاری کنیم که بساط اونها را به هم بریزه.علت اینکه اینقدر روی ذخایر بیست درصدی هم تاکید داشتن همین بود.خب حالا این کارت بزرگ را رو کردیم چی گرفتیم؟؟حرف زدن ساده است که ما بر میگردیم.شما فکر میکنید مثلا 6 ماه که هیچ اگر 2 سال دیگر ایران اعلام کنه به دلیل عدم تلاش غرب برای توافق مناسب با ایران ما به شرایط پیش از توافقنامه بر میگردیم همین تحریم های فعلی بر ما وضع میشه یا یک جنجال بزرگ رسانه ای در دنیا ایجاد میکنن و حتی ممکنه خطر جنگ را هم در پی داشته باشه.مگر اینکه دولت اصلاح طلب هدفش در نهایت نه غنی سازی قابل توسعه و صنعتی که یک شبح غنی سازی باشد شبیه همون شیر بی یال و کوپال که در اینصورت با برچیده شدن تاسیسات فرقی نمیکنه و بهتر بود ما دهها سال صرف ان نمیکردیم.
شما ببینید چقدر امتیاز دادیم بعد حتی نیامدن بگن تحریم فروش هواپیما به ایران لغو شد بلکه گفتن تحریم قطعات.وضعیت هواپیماهای ما هم که مشخصه مثل این ماشین قراضه های زمان عهد بوق میمونه که مدام باید بردش تعمیرگاه که یکم راه بره.یا نگفتن تحریم های بانکی کاملا لغوه بلکه گفتن بخشی از تحریمها را لغو میکنیم و.........
یعنی انها اینقدر هوشمندانه یک مقدار اندکی از تحریم ها را لغو کردن و در عوض به قول اوباما برنامه اتمی ایران را متوقف و حتی به عقب برگرداندن.حالا ما چیکار کردیم.تمام کارت هامون را در این 6 ماه میسوزانیم.
مشکل از اینجا شروع میشه که برای لغو اون تحریم اصلی ها که واقعا در زندگی مردم میتونه اثر گذار باشه قرار است چه بگیرند؟؟؟اینکه غرب میگه غنی سازی با تعریف مشترک یعنی همین.در همین گام اول برای یک سری اب نبات دستمون را خالی کردن حالا که کار به مرحله تصمیم گیری نهایی میرسه مجبورید فقط اونچیزی که اونها خواستن انجام بدید.اگر هم بخواهید بزنید زیر میز مذاکرات شما میمونید و ملتی که کلی امید بسته بود و یک شک جدید بهش وارد میشه.ذخیره 20 درصدی که ظرف 2 سال به 200 کیلو رسید و حالا صفر شده.برنامه توسعه ای که درجا زده.دانشمندان ناامیدی که سر این بازیهای سیاسی تکلیف خود را نمیدانن.یک وقت میگن کار کنید روز دیگر میگن تعطیل کنید.و سرانجام تحریم های سنگینتر از تحریم های فعلی بخاطر نقض تعهد در این پیمان!!!!