تجاوز 50 روزه افاغنه به دختر ایرانی
مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, MASTER, شوراي نظارت
-
- پست: 252
- تاریخ عضویت: شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۲, ۶:۴۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 588 بار
- سپاسهای دریافتی: 899 بار
تجاوز 50 روزه افاغنه به دختر ایرانی
یک دختر 17 ساله ایرانی که از عقب ماندگی ذهنی رنج میبرده 50 روز قبل توسط دو مرد افغانی در خیابان افسریه تهران ربوده شده بود. از سوی تعداد زیادی از کارگران افغانی وحشیانه مورد تجاوز قرار گرفت و سپس این دختر ستمدیده و بیپناه را در مدت 50 روز به دیگر مردان افغانی اجاره میدادند.
مادر این دختر که دیروز در شعبه چهارم دادیاری دادسرای جنایی تهران حاضر شده بود، گفت: «چند روز قبل از این حادثه برادرم در شهرستان فوت کرد و من مجبور شدم به شهرستان بروم، به همین خاطر دخترم زهرا را که کمی عقبافتادگی ذهنی دارد، به یکی از اقوام نزدیک سپردم ولی روز دهم تیرماه حدود ساعت سه بعدازظهر زهرا برای خرید پفک از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. وقتی به من خبر دادند بلافاصله به تهران برگشتم و از پلیس درخواست کمک کردم».
زهرا که بسختی میتوانست صحبت کند، به دادیار سبحانیفر گفت: «ساعت سه بعدازظهر رفتم بیرون، یک پیکان سفید که دو تا آدم توش بود، بهزور سوارم کردند و درها را بستند هر چی مشت زدم به شیشه در باز نشد. بعد چاقو را گذاشتند زیر گلویم، مرا بردند به یک خانه. یک زن پیر آنجا بود، مریض بود مسرد. شب به من قرص دادند، خوابیدم بعد صبح که بیدار شدم پاهام درد میکرد».
زهرا که با یادآوری خاطرات گذشته دچار هیجان شدیدی شده بود و لکنت او هر لحظه بیشتر میشد، از ناراحتی به گریه افتاد.
مادرش گفت : «بچهام را نابود کردهاند. در مدت 50 روز هر شب و هر ساعت او را به یک نفر میدادند و پول میگرفتند، همه آنها افغانی بودند».
زهرا که عصبانی شده بود، گفت: «20 نفر بودند. نه، بیشتر بودند یکی میآمد میرفت، دوستش میآمد، یکی همه پولها را میگرفت»!
دادیار سبحانیفر گفت: «اگر آنها را ببینی میشناسی»؟
زهرا گفت : «بله، بله».
بعد به دستور سبحانیفر شش متهم افغانی را به اتاق آوردند. زهرا با دیدن آنها صورتش را در هم کشید و رویش را از آنها برگرداند و گفت: «همه اینها بودند، کار بد کردند مرا بردند زیر میز، پاهایم درد میگرفت».
پدر زهرا گفت : «روزی که زهرا را بردند، ما همه جا را دنبالش گشتیم بعد به پلیس خبر دادیم. مدتی بعد زهرا به خانه تلفن کرد و گفت که او را دزدیدهاند. ما هم از روی شماره تلفنی که به خانه زنگ زده بود، با کمک پلیس به جستوجو پرداختیم و ماموران پس از چند روز متوجه شدند که آنجا یک ساختمان نیمهکاره است».
پدر زهرا گفت: «پلیس یک مرد افغانی را در این ساختمان دستگیر کرد، اما او از وجود دختر ربوده شده اظهار بیاطلاعی کرد و در تمام مدت بازداشتش هیچ حرفی نزد، تا اینکه چند روز بعد دوباره زهرا تلفن کرد ولی اینبار هیچ شماره تلفنی روی صفحه تلفن ما نیفتاد. زهرا به ما گفت که یکجای دور است»
مادر زهرا هم گفت: «یک بار یک افغانیگوشی را از دست زهرا گرفت و به من گفت که “دخترت را دزدیدیم باید پول بدهید تا او را آزاد کنیم”. من گفتم هر چقدر پول بخواهید میدهم، فقط دخترم را به من برگردانید او مریض است. ولی دیگر خبری از آنها نشد».
بازجویی از همان مرد افغانی که دستگیر شده بود ادامه یافت و بالاخره اعتراف کرد و گفت: «زهرا را مردی به نام عزیز تاجیک معروف به عزیز افغانی به من داده بود. من هم بعد از یک شب زهرا را به افغانی دیگری به نام یونس دادم و او را به ویلای یک دکتر در دربندسر بردند».
بعد از شناسایی ویلا در منطقه دربندسر فشم [نایس تو نت] ماموران به آنجا رفتند، اما یکی از افغانیها با دیدن ماموران، زهرا را به اتاقی زیر شیروانی برد و چاقویی را زیر گلویش گذاشت و دهانش را بست و تهدیدش کرد: «اگر صدایت دربیاید و ماموران پیدایمان کنند تو را میکشم».
بدین ترتیب ماموران پس از بازرسی ویلا موفق به پیدا کردن زهرا نشدند و برگشتند، اما چند روز بعد بار دیگر ماموران صبح زود به همان ویلا رفتند و به درون ویلا هجوم بردند و این بار زهرا را که در یکی از اتاقها زندانی شده بود، پیدا کردند و نجاتش دادند. درون ویلا جز زهرا هیچکس نبود. ماموران اطراف ویلا کمین کردند و نیمههای شب شش مرد افغانی را دیدند که وارد ویلا میشوند، بسرعت از کمینگاهها بیرون آمدند و همه مردان افغانی را دستگیر کردند.
متهمان دیروز در حضور دادیار سبحانیفر منکر ربودن و تجاوز به زهرا شدند، اما زهرا که انکار آنها را دید از عصبانیت فریاد میکشید و با سیلی محکم به گوش و صورت آنها میکوبید و میگفت: «تو بودی، تو من را اذیت کردی، دوستت کجاست»؟ بعد رو به صدیق یکی از دستگیرشدگان کرد که پیراهن سبزرنگی به تن داشت و گفت: «تو پولها را میگرفتی و دوستانت را میآوردی، پولها کو دوستانت کو»؟
بعد با کمک پدر و مادرش به زور او را روی صندلی نشاندند و آرام کردند. مادر زهرا گفت: «بچهام کینهیی شده است و با دیدن این نامردها دچار تشنج میشود. اینها فکر میکردند چون دخترم لکنت دارد و عقبمانده ذهنی است، نمیتواند آنها را شناسایی کند. این بی وجدانها دخترم را خیلی اذیت کردهاند، چندبار به او قرص اکس دادهاند تا بیحال شود».
زهرا گفت : «یک بار از بالای کوه مرا هل دادند پایین، افتادم توی رودخانه بعد گفتم دستها و پاهام درد میکنه، به من قرص بدهید ولی یک قرصی به من دادند که بلند شدم رقصیدم. بعدش چندتایی ریختند سرم و به زور لباسهایم را درآوردند. همه بدنم کبود بود هر وقت مرا میفروختند یا اجاره میدادند، کتکم میزدند. من نمیخواستم اذیتم کنند میگفتم بسه بسه، چقدر پول میخواهید؟ بگذارید برم پیش پدر و مادرم ولی آنها میگفتند:” پدر و مادرت مردهاند دیگه باید برای همیشه پیش ما بمانی”».
با دستگیری شش متهم افغانی مشخص شد یکی از آنها بهنام عزیز که در واقع او روز اول زهرا را با اتومبیل ربوده و فروخته بود، فراری شده و به افغانستان رفته است، اما چند روز قبل به ایران برگشته !!!!!!!و به اتهام اقامت غیرقانونی در شیراز دستگیر شده است که دستور انتقال وی به تهران صادر شد.
دادیار سبحانیفر گفت: «در حال حاضر این شش نفر را به اتهام آدمربایی، قوادی و ارتباط نامشروع و اقامت غیرقانونی در کشور بازداشت میکنم و دستور دادهام تمام افغانیهایی که در مدت 50 روز اخیر از این دختر سوءاستفاده کردهاند شناسایی و دستگیر شوند.
مادر این دختر که دیروز در شعبه چهارم دادیاری دادسرای جنایی تهران حاضر شده بود، گفت: «چند روز قبل از این حادثه برادرم در شهرستان فوت کرد و من مجبور شدم به شهرستان بروم، به همین خاطر دخترم زهرا را که کمی عقبافتادگی ذهنی دارد، به یکی از اقوام نزدیک سپردم ولی روز دهم تیرماه حدود ساعت سه بعدازظهر زهرا برای خرید پفک از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. وقتی به من خبر دادند بلافاصله به تهران برگشتم و از پلیس درخواست کمک کردم».
زهرا که بسختی میتوانست صحبت کند، به دادیار سبحانیفر گفت: «ساعت سه بعدازظهر رفتم بیرون، یک پیکان سفید که دو تا آدم توش بود، بهزور سوارم کردند و درها را بستند هر چی مشت زدم به شیشه در باز نشد. بعد چاقو را گذاشتند زیر گلویم، مرا بردند به یک خانه. یک زن پیر آنجا بود، مریض بود مسرد. شب به من قرص دادند، خوابیدم بعد صبح که بیدار شدم پاهام درد میکرد».
زهرا که با یادآوری خاطرات گذشته دچار هیجان شدیدی شده بود و لکنت او هر لحظه بیشتر میشد، از ناراحتی به گریه افتاد.
مادرش گفت : «بچهام را نابود کردهاند. در مدت 50 روز هر شب و هر ساعت او را به یک نفر میدادند و پول میگرفتند، همه آنها افغانی بودند».
زهرا که عصبانی شده بود، گفت: «20 نفر بودند. نه، بیشتر بودند یکی میآمد میرفت، دوستش میآمد، یکی همه پولها را میگرفت»!
دادیار سبحانیفر گفت: «اگر آنها را ببینی میشناسی»؟
زهرا گفت : «بله، بله».
بعد به دستور سبحانیفر شش متهم افغانی را به اتاق آوردند. زهرا با دیدن آنها صورتش را در هم کشید و رویش را از آنها برگرداند و گفت: «همه اینها بودند، کار بد کردند مرا بردند زیر میز، پاهایم درد میگرفت».
پدر زهرا گفت : «روزی که زهرا را بردند، ما همه جا را دنبالش گشتیم بعد به پلیس خبر دادیم. مدتی بعد زهرا به خانه تلفن کرد و گفت که او را دزدیدهاند. ما هم از روی شماره تلفنی که به خانه زنگ زده بود، با کمک پلیس به جستوجو پرداختیم و ماموران پس از چند روز متوجه شدند که آنجا یک ساختمان نیمهکاره است».
پدر زهرا گفت: «پلیس یک مرد افغانی را در این ساختمان دستگیر کرد، اما او از وجود دختر ربوده شده اظهار بیاطلاعی کرد و در تمام مدت بازداشتش هیچ حرفی نزد، تا اینکه چند روز بعد دوباره زهرا تلفن کرد ولی اینبار هیچ شماره تلفنی روی صفحه تلفن ما نیفتاد. زهرا به ما گفت که یکجای دور است»
مادر زهرا هم گفت: «یک بار یک افغانیگوشی را از دست زهرا گرفت و به من گفت که “دخترت را دزدیدیم باید پول بدهید تا او را آزاد کنیم”. من گفتم هر چقدر پول بخواهید میدهم، فقط دخترم را به من برگردانید او مریض است. ولی دیگر خبری از آنها نشد».
بازجویی از همان مرد افغانی که دستگیر شده بود ادامه یافت و بالاخره اعتراف کرد و گفت: «زهرا را مردی به نام عزیز تاجیک معروف به عزیز افغانی به من داده بود. من هم بعد از یک شب زهرا را به افغانی دیگری به نام یونس دادم و او را به ویلای یک دکتر در دربندسر بردند».
بعد از شناسایی ویلا در منطقه دربندسر فشم [نایس تو نت] ماموران به آنجا رفتند، اما یکی از افغانیها با دیدن ماموران، زهرا را به اتاقی زیر شیروانی برد و چاقویی را زیر گلویش گذاشت و دهانش را بست و تهدیدش کرد: «اگر صدایت دربیاید و ماموران پیدایمان کنند تو را میکشم».
بدین ترتیب ماموران پس از بازرسی ویلا موفق به پیدا کردن زهرا نشدند و برگشتند، اما چند روز بعد بار دیگر ماموران صبح زود به همان ویلا رفتند و به درون ویلا هجوم بردند و این بار زهرا را که در یکی از اتاقها زندانی شده بود، پیدا کردند و نجاتش دادند. درون ویلا جز زهرا هیچکس نبود. ماموران اطراف ویلا کمین کردند و نیمههای شب شش مرد افغانی را دیدند که وارد ویلا میشوند، بسرعت از کمینگاهها بیرون آمدند و همه مردان افغانی را دستگیر کردند.
متهمان دیروز در حضور دادیار سبحانیفر منکر ربودن و تجاوز به زهرا شدند، اما زهرا که انکار آنها را دید از عصبانیت فریاد میکشید و با سیلی محکم به گوش و صورت آنها میکوبید و میگفت: «تو بودی، تو من را اذیت کردی، دوستت کجاست»؟ بعد رو به صدیق یکی از دستگیرشدگان کرد که پیراهن سبزرنگی به تن داشت و گفت: «تو پولها را میگرفتی و دوستانت را میآوردی، پولها کو دوستانت کو»؟
بعد با کمک پدر و مادرش به زور او را روی صندلی نشاندند و آرام کردند. مادر زهرا گفت: «بچهام کینهیی شده است و با دیدن این نامردها دچار تشنج میشود. اینها فکر میکردند چون دخترم لکنت دارد و عقبمانده ذهنی است، نمیتواند آنها را شناسایی کند. این بی وجدانها دخترم را خیلی اذیت کردهاند، چندبار به او قرص اکس دادهاند تا بیحال شود».
زهرا گفت : «یک بار از بالای کوه مرا هل دادند پایین، افتادم توی رودخانه بعد گفتم دستها و پاهام درد میکنه، به من قرص بدهید ولی یک قرصی به من دادند که بلند شدم رقصیدم. بعدش چندتایی ریختند سرم و به زور لباسهایم را درآوردند. همه بدنم کبود بود هر وقت مرا میفروختند یا اجاره میدادند، کتکم میزدند. من نمیخواستم اذیتم کنند میگفتم بسه بسه، چقدر پول میخواهید؟ بگذارید برم پیش پدر و مادرم ولی آنها میگفتند:” پدر و مادرت مردهاند دیگه باید برای همیشه پیش ما بمانی”».
با دستگیری شش متهم افغانی مشخص شد یکی از آنها بهنام عزیز که در واقع او روز اول زهرا را با اتومبیل ربوده و فروخته بود، فراری شده و به افغانستان رفته است، اما چند روز قبل به ایران برگشته !!!!!!!و به اتهام اقامت غیرقانونی در شیراز دستگیر شده است که دستور انتقال وی به تهران صادر شد.
دادیار سبحانیفر گفت: «در حال حاضر این شش نفر را به اتهام آدمربایی، قوادی و ارتباط نامشروع و اقامت غیرقانونی در کشور بازداشت میکنم و دستور دادهام تمام افغانیهایی که در مدت 50 روز اخیر از این دختر سوءاستفاده کردهاند شناسایی و دستگیر شوند.
- پست: 1194
- تاریخ عضویت: جمعه ۱۷ آذر ۱۳۸۵, ۱۲:۲۶ ب.ظ
- محل اقامت: يه گوشه كنار شيراز
- سپاسهای ارسالی: 1817 بار
- سپاسهای دریافتی: 2632 بار
- تماس:
Re: تجاوز 50 روزه افاغنه به دختر ایرانی
یک انسان واقعا چقدر میتونه پست باشه؟؟؟؟؟
اینا فکر کردند اینجا خراب شده خودشونه که زن ها رو مثل گوسفند میفروشند و یا به هم اجاره میدهند؟؟؟؟؟؟
همشون باید اعدام بشند به جرم تجاوز به عنف
دلم میخواد مجلس افغانستان یه چرندی بگه (مثل سری قبل که چندتا قاچاقچیشون رو اعدام کردند) تا خودم برم گلوشون رو بجوم....
اینا فکر کردند اینجا خراب شده خودشونه که زن ها رو مثل گوسفند میفروشند و یا به هم اجاره میدهند؟؟؟؟؟؟
همشون باید اعدام بشند به جرم تجاوز به عنف
دلم میخواد مجلس افغانستان یه چرندی بگه (مثل سری قبل که چندتا قاچاقچیشون رو اعدام کردند) تا خودم برم گلوشون رو بجوم....

ما از الست طایفه ای سینه خسته ایم...........ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم
امروز اگر که سینه و زنجیر می زنیم..............فردا به عشق مهدیه فاطمه شمشیر می زنیم
از ما بترس،طایفه ای پر اراده ایم...................ما مثل کوه پشت علی ایستاده ایم
از ما بترس، شیعه ی سرسخت حیدریم..........جان برکفان جبهه ی فتوای رهبریم
- پست: 82
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۹, ۱۰:۱۹ ب.ظ
- محل اقامت: ترکیه
- سپاسهای ارسالی: 104 بار
- سپاسهای دریافتی: 173 بار
- تماس:
Re: تجاوز 50 روزه افاغنه به دختر ایرانی
باید تمام افاغنه از ایران اخراج بشن. مخصوصا اونهایی که غیرقانونی وارد شدند
من باشم تمام این 6 نفر را وزنه به پا می اندازم تو دریا
فیلمشم با کیفیت HD پخش میکنم تو کابل
من باشم تمام این 6 نفر را وزنه به پا می اندازم تو دریا
فیلمشم با کیفیت HD پخش میکنم تو کابل
- پست: 1194
- تاریخ عضویت: جمعه ۱۷ آذر ۱۳۸۵, ۱۲:۲۶ ب.ظ
- محل اقامت: يه گوشه كنار شيراز
- سپاسهای ارسالی: 1817 بار
- سپاسهای دریافتی: 2632 بار
- تماس:
Re: تجاوز 50 روزه افاغنه به دختر ایرانی
sylvester نوشته شده:باید تمام افاغنه از ایران اخراج بشن. مخصوصا اونهایی که غیرقانونی وارد شدند
من باشم تمام این 6 نفر را وزنه به پا می اندازم تو دریا
فیلمشم با کیفیت HD پخش میکنم تو کابل
نه دیگه اینطورم..از انسانیت به دوره...اونوقت فرق شما با اونا چیه؟؟؟؟
طبق دستور شرع باید اعدام بشن
طبق قانون اعدام به صورت حلقه آویز هست.....سیاست ما عین دیانت ماست....دیانت ما عین سیاست ماست...پس باید اعدام به روش حلقه آویز بشن...البته فیلم HD اون رو میشه پخش کرد تو کابل

ما از الست طایفه ای سینه خسته ایم...........ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم
امروز اگر که سینه و زنجیر می زنیم..............فردا به عشق مهدیه فاطمه شمشیر می زنیم
از ما بترس،طایفه ای پر اراده ایم...................ما مثل کوه پشت علی ایستاده ایم
از ما بترس، شیعه ی سرسخت حیدریم..........جان برکفان جبهه ی فتوای رهبریم
- پست: 562
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۵, ۴:۵۴ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1360 بار
- سپاسهای دریافتی: 1358 بار
Re: تجاوز 50 روزه افاغنه به دختر ایرانی
با سلام
بعد از 2 دهه هنوز نتونیستیم این مشکل رو حل کنیم هر ساله افاغنه محترم به ناموس ایرانی دست درازی میکنه همیشه تعداد زیادی شون هیچ وقت گیر نمیافتن از این دست پرونده ها زیاده
به معنای کامل بی عرضه تشریف داریم که نمیتونیم یه مرز رو بعد از این همه سال ببندیم
بعد از 2 دهه هنوز نتونیستیم این مشکل رو حل کنیم هر ساله افاغنه محترم به ناموس ایرانی دست درازی میکنه همیشه تعداد زیادی شون هیچ وقت گیر نمیافتن از این دست پرونده ها زیاده
به معنای کامل بی عرضه تشریف داریم که نمیتونیم یه مرز رو بعد از این همه سال ببندیم
چه خوب خوند حرف دلمو
[FONT=Arial,sans-serif] سهم من از دنیا همینه که تو تنهایی شبهام کسی اشکامو نبینه کسی اشکامو نبینه.
[FONT=Arial,sans-serif] سهم من از دنیا همینه که تو تنهایی شبهام کسی اشکامو نبینه کسی اشکامو نبینه.
- پست: 1194
- تاریخ عضویت: جمعه ۱۷ آذر ۱۳۸۵, ۱۲:۲۶ ب.ظ
- محل اقامت: يه گوشه كنار شيراز
- سپاسهای ارسالی: 1817 بار
- سپاسهای دریافتی: 2632 بار
- تماس:
Re: تجاوز 50 روزه افاغنه به دختر ایرانی
, جان به نظرت جای یه نفر اینجا خالی نیست؟؟؟




ما از الست طایفه ای سینه خسته ایم...........ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم
امروز اگر که سینه و زنجیر می زنیم..............فردا به عشق مهدیه فاطمه شمشیر می زنیم
از ما بترس،طایفه ای پر اراده ایم...................ما مثل کوه پشت علی ایستاده ایم
از ما بترس، شیعه ی سرسخت حیدریم..........جان برکفان جبهه ی فتوای رهبریم
-
- پست: 252
- تاریخ عضویت: شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۲, ۶:۴۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 588 بار
- سپاسهای دریافتی: 899 بار
Re: تجاوز 50 روزه افاغنه به دختر ایرانی
esijoon نوشته شده: , جان به نظرت جای یه نفر اینجا خالی نیست؟؟؟![]()
سلام

البته که برخی دوستان مهمان با ذکر تابعیت حتما در اینجور مباحث شرکت نمیکنن.اونها علاقه دارند که بعنوان جعلی ایرانی بودن دستاورهای کشور ما را به سخره بگیرند.اعلام تابعیت یک شرایط مقایسه ای ایجاد میکند که حتما ناخوشایند انها است!!!!.ولی ما به اینها کاری نداریم.حتی وارد این مبحث نمیشیم که میشود جنایت یک سری افراد را به یک مجموعه نسبت داد یا نه.اونچیزی که برای من بعنوان یک شهروند این کشور مهم است انست که مهاجرت باید بر اساس یک برنامه و به هدف توسعه جامعه ایرانی انجام بشه.و باید به گونه ای رفتار بشه که بیشترین سودها و کمترین ضررها نصیب ما بشود.من قبلا هم گفتم ایا در جامعه امروزی بدون نگاه ایده الیستی به مسائل ایا پذیرفتن میلیونها نفر تبعه خارجی اونهم بی ضابطه قابل پذیرش است؟؟؟چطور میشود در ایران امروز با مجموع شرایطی که دارد ما اقدام عملی برای مقابله با این بیگانگان را شاهد نیستیم ولی از انطرف میبینیم حتی در جوامعی که به خوش رفتاری در این موارد مشهورند هم در حال اعمال محدودیت هایی برای مهاجران هستند که اخرین نمونه ان سوئیس است و یا حتی کشورهایی که باز نتنها شرایط ما را ندارند و حتی مهمتر از ان با همین مهاجرت ها بوجود امده اند مثل کانادا و استرالیا اینقدر نسبت به گذشته پذیرش مهاجر در انها رو به محدود شدن و دشواری گذاشته.غیر از مشکلات ناشی از هجوم میلیونها نفر و تبعات اقتصادی و بهداشتی و ......تهدیدات امنیتی حاصل از حضور اینها هم مورد توجه است.بالاخره در کشورهای افغانستان و پاکستان شرایط مشخص است اینکه وضعیت اختصاص منابع مالی و نیروی مورد نیاز برای کنترل این مرزها اینگونه نامساعد است بگونه ای که به این راحتی اینها توان عبور و مرور غیرقانونی در کشور را دارند اگر به فرض بجای افرادی بیچاره گروهی تروریست حرفه ای وارد شوند چه تهدیدی را برای منه شهروند ایرانی میتوانند ایجاد کنن.نمونه اخیر ان دستگیری یک جاسوس افغانی در کرمان بود.
هیچ کس دید نزاد پرستانه نسبت به این بیگانگان ندارد ولی تا به کی ما بر واقعیات چشم بپوشیم و جنایتهای اینها را به بهانه های انسان دوستانه کتمان کنیم.این مورد اخیر را نادیده بگیریم.نزاع خونین و اردوکشی اینها در قزوین همین هفته پیش را چه کنیم.ایا غیر از انست که یزد همواره جزء امن ترین نقاط کشور پهناور ما بوده فاجعه ای که اینها سال گذشته در یزد مسببش بودند را چه کسی جوابگو هست.چه کسی جوابگوست که بعد از اینهمه خدمت امروز به اینجا میرسن که حتی اب را به روی ملت ایران میبندن.ایا ما قتل عام دیپلماتهای خود را فراموش کرده ایم.ایا تهدید ایرانیها را به قتل یادمان رفته.بنابراین اگر صرفا بخواهیم انسانی به قضایا نگاه کنیم میشود تمام جنایات اینها را توجیح کرد ولی اگر با منطق نگاه کنیم همانطور که کشورهایی که اصلا با مهاجرت شکل گرفته اند یا مردم سوئیس که وضعشان مشخص است به محدود شدن مهاجرت رای میدهند پس ما تکلیفمان مشخص است.گو انکه اگر انسانی هم نگاه کنیم حق شهروند ایرانی است که در کشور خود فرصت بیشتری نسبت به بیگانه داشته باشد و بیگانه که اکثرا غیر قانونی هستند با جرم و جنایاتشان امنیت او را به خطر نیاندازند.

-
- پست: 55
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱, ۱:۰۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 6866 بار
- سپاسهای دریافتی: 93 بار
Re: تجاوز 50 روزه افاغنه به دختر ایرانی
mj_piremard نوشته شده:با سلام
بعد از 2 دهه هنوز نتونیستیم این مشکل رو حل کنیم هر ساله افاغنه محترم به ناموس ایرانی دست درازی میکنه همیشه تعداد زیادی شون هیچ وقت گیر نمیافتن از این دست پرونده ها زیاده
به معنای کامل بی عرضه تشریف داریم که نمیتونیم یه مرز رو بعد از این همه سال ببندیم
مگر آمریکای ابر قدرت تونسته مرز مکزیکو ببنده ، اینم از اون حرفا بود
- پست: 426
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۱, ۲:۱۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1374 بار
- سپاسهای دریافتی: 2546 بار
Re: تجاوز 50 روزه افاغنه به دختر ایرانی
بله دوست من میشه بست فقط بوجه کافی تامین بشه چرا که نه اما با بسته شده مرزها هم کما فی سابق مشکل برجا خواهد بوذ اون هم به لطف پلیسهای و مرزبانهایی است که از همین رفت امدهای کسب در امد های کلان می کنند
امید به رهایی نیست وقتی همه دیوارند
- پست: 3472
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۷, ۹:۴۴ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 5879 بار
- سپاسهای دریافتی: 12411 بار
- تماس:
Re: تجاوز 50 روزه افاغنه به دختر ایرانی
خوب یادم هست این جمله را ...
زورش به افغانی ها رسیده حالا
حرفی که یکی از دوستان همین سنترال در قبال اقدامات دولت قبلی در اخراج افغانی ها زده بود. البته BBC هم کم آتش بیار معرکه نشده بود سر اخراج افغان ها و قوانین خاص تو برخی شهر ها مثل محدودیت حمل و نقل شهری و ...
مطمئنا امکان حذف و کنترل کامل این مسائل در دست دولت ها نیست، اما باید همیشه در تلاش برای کاهش این موارد باشند. اتفاقا برابر آمار حتی با در نظر گرفتن مواردی که منجر به مراجعه به پلیس نمی گردد (نسبی) هم وضع کشور ما به نسبت خیلی کشورها مطلوب تر است. البته این معناش دنبال نکردن مسیر کاهش این مسائل نیست. اما این واقعیت انکار ناپذیر است با وجود محدودیت های شدید جنسیتی در کشور ما اما آمار تجاوز های جنسی در کشور ما به نسبت کشورهایی اروپایی و یا شرق آسیا بسیار کمتر است.
بد نیست بدونید در خیلی از کشورها، اصلا یک شاخه پلیس ویژه تجاوزگران جنسی وجود دارد. شبیه پلیس مبارزه با مواد مخدر. شما ببین اونجا اوضاع چطور هست که دیگه یک واحد مستقل پلیس براش ایجاد شده است.
اما به هر حال منظورم این نیست که خوب پیش میاد و مشکلی نیست! بله قطعا باید تلاش بیشتر انجام شود تا این مسائل کاهش پیدا کند.
زورش به افغانی ها رسیده حالا
حرفی که یکی از دوستان همین سنترال در قبال اقدامات دولت قبلی در اخراج افغانی ها زده بود. البته BBC هم کم آتش بیار معرکه نشده بود سر اخراج افغان ها و قوانین خاص تو برخی شهر ها مثل محدودیت حمل و نقل شهری و ...
مطمئنا امکان حذف و کنترل کامل این مسائل در دست دولت ها نیست، اما باید همیشه در تلاش برای کاهش این موارد باشند. اتفاقا برابر آمار حتی با در نظر گرفتن مواردی که منجر به مراجعه به پلیس نمی گردد (نسبی) هم وضع کشور ما به نسبت خیلی کشورها مطلوب تر است. البته این معناش دنبال نکردن مسیر کاهش این مسائل نیست. اما این واقعیت انکار ناپذیر است با وجود محدودیت های شدید جنسیتی در کشور ما اما آمار تجاوز های جنسی در کشور ما به نسبت کشورهایی اروپایی و یا شرق آسیا بسیار کمتر است.
بد نیست بدونید در خیلی از کشورها، اصلا یک شاخه پلیس ویژه تجاوزگران جنسی وجود دارد. شبیه پلیس مبارزه با مواد مخدر. شما ببین اونجا اوضاع چطور هست که دیگه یک واحد مستقل پلیس براش ایجاد شده است.
اما به هر حال منظورم این نیست که خوب پیش میاد و مشکلی نیست! بله قطعا باید تلاش بیشتر انجام شود تا این مسائل کاهش پیدا کند.
Personal Site: [External Link Removed for Guests]
-
- پست: 75
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۰, ۲:۱۱ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 33 بار
- سپاسهای دریافتی: 116 بار
Re: تجاوز 50 روزه افاغنه به دختر ایرانی
از قدیم مملکت ما این طوری بوده در و پیکر نداشته هرکی از هرکجا می اومد بهش می گفتن خوش اومدی ! مهمان نوازی ایرانی ها برای همین تو دنیا معروف شده..