مذاکرات ایران و شش قدرت جهانی

در اين بخش مي‌توانيد در مورد اخبار و حوادث روز به بحث بپردازيد

مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, MASTER, شوراي نظارت

Rookie Poster
Rookie Poster
پست: 41
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۳, ۸:۳۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 38 بار
سپاس‌های دریافتی: 78 بار

مذاکرات ایران و شش قدرت جهانی

پست توسط saeid6.5 »

سلام به همه دوستان
در مورد بیانیه مطبوعاتی مذاکرات لوزان
کسانی که صاخب بینش سیاسی هستن چه حرفه ایی و چه در حد اماتور لطفا نظر بدن و نظراتشون اعلام کنن
من اعتقاد دارم که این بیانیه مطبوعاتی که منتشر شد وامریکا خصوصا شخص اقای اوباما که با لحنی که نشان ازپیروزی خودشن داشتن وو گفتن که تحریم ها باعث شد که ایران پای میز مذاکره بیاد ایا واقعا اینطوری بود که اینا گفتن یا نه این یک سوال ؟
سوال دوماین که ما چه امتیازاتی دادیم که اینا راضی شدن که با ما توافق کنند زیرا اونطور که من از اینا شناخت دارم تا امتیاز قابل توجهی ندیم اینا اصلا امتیاز نمیدن ؟
سوم افای ظریف حرفی زدن که من خودم به شخصه ناراحت شدم ایا ما باید زیر نظر ازانس باشیم واز هرگجا خواست بازرسی به عمل بیاره اگر ازانس بخاد از مراکز نظامی ما سر در بیاره انوقت تکلیف چیه؟
چهارم برنامه هسته ایی ما باید ده سال به صورت محدود باقی بمونه و نتونم سوخت مورد نظر مون را اونطور که دوست داریم تامین کنیم؟
پنجم فردا ما برای زیر دریایی های سپاه و ارتش نیاز به سوخت با غنای 50 درصد داریم با این اوصاف اصلا همچین چیزی راباید بیخیال بشیم یا نه؟
ششم ما یگر به هیچ عنوان نمیتونیم مراکز غنی سازی داشته باشیم چرا و به چه علت؟
هفتم اگر طرف مقابل به تعهداتشون عمل نکردن ایا راهکاری برایاین موضوع در نظر گرفته شده است یا نه؟
هشتم به نظر شما امریکایی ها وو اروپایی ها چرا میخاستن با ایران به توافق برسن ایا وجهه بین اللملی اینها خراب میشد یا مسعله دیگری در میان بود؟
نهم ایا میشد بهتر از این توافق کرد یا نه؟
دهم با این توافق قیمت نفت مطمعنا سقوط خواهد ایا این سقوط قیمت بر اقتصاد ایران تاثیر منفی خواهد گذاشت یا مثبت ؟
Captain II
Captain II
نمایه کاربر
پست: 1297
تاریخ عضویت: شنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۷, ۱۰:۲۵ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1856 بار
سپاس‌های دریافتی: 3546 بار

Re: مذاکرات ایران و شش قدرت جهانی

پست توسط sand_fighter »

خطبه های امامان نماز جمعه امروز حکایت از راضی بودن رهبری از نتیجه ی مذاکرات داشت باید صبور بود و دید رهبری چه خواهند گفت !
Junior Poster
Junior Poster
نمایه کاربر
پست: 155
تاریخ عضویت: شنبه ۱ شهریور ۱۳۹۳, ۱۲:۱۸ ق.ظ
محل اقامت: بوشهر
سپاس‌های ارسالی: 517 بار
سپاس‌های دریافتی: 364 بار
تماس:

Re: مذاکرات ایران و شش قدرت جهانی

پست توسط mosiuo »

البته رهبری هنوز نظرش رو اعلام نکرده
اما به نظر بنده چه توافق میشد و چه نمیشد فرقی به حال ملت نمیکرد و فقط تاثیرش برای دولت قابل توجهه.
چون اگر توافق نمیشد و وضع همون اوضاع قبلی بود خوب ما تمام تاسیسات هسته ی مون رو داشتیم با تمام فناوری که به دست اوده بودیم و در مقابل همه چی هم گرون بود و اوضاع اقتصادی مردم خراب.
حالا که توافق شده ما همه دستاوردهای هسته ای رو از دست دادیم و باز همه چی گرون باقی میمونه گمون نکنم حتی در بهترین شرایط دولت اجازه بده دلار قیمتش پایین بیاد و شرکتهای مثه ایران خودرو و سایپا حاضر بشن از سود کلان فروش خودروهاشون بگزرن و دوباره قیمتها رو به وضع قبل برگردونن.
پس به نظر من در هر دو صورت فرقی به حال ما نمیکرد فقط برا دولت خوبه که دیگه نمیخاد هزینه ای بابت تاسیسات هسته ای بده و با لغو تحریمها درامدهاش زیاد میشه و میتونه پول فروش نفت رو به جیب بزنه.
دوست دارم توافقات نهایی بشه و تحریمها برداشته بشن و اونوقت ببینیم دیگه بهانه دولت برا عدم کاهش قیمت ارز چی میتونه باشه.تو این اوضاع مملکت ما همه مسئولین و دولتمردان باهوش و متخصص و کار درستن و ملت بدبخت احمق و بقی سواد فرض میشه. . .
اشک های که پس از هر شکست میریزیم، عرق هایست که برای پیروزی نریخته ایم!!!
Captain II
Captain II
نمایه کاربر
پست: 1297
تاریخ عضویت: شنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۷, ۱۰:۲۵ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1856 بار
سپاس‌های دریافتی: 3546 بار

Re: مذاکرات ایران و شش قدرت جهانی

پست توسط sand_fighter »

میشه و میتونه پول فروش نفت رو به جیب بزنه.

??? احساسی برخودر نکنید !
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1637
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۴ مرداد ۱۳۸۶, ۱۱:۵۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 8092 بار
سپاس‌های دریافتی: 3732 بار

Re: مذاکرات ایران و شش قدرت جهانی

پست توسط KH.I.A.2500 »

[color=#00BF00]سلام به دوستان 

اولش که سخنان ظریف را به صورت پخش مستقیم می شنیدم خوشحال شدم ولی بعداً فهمیدم ظریف و روحانی در سخنرانی هایشان بخشی از بیانیه که به نفعمان نبود را سانسور کردند.
به نظر می رسد زیر بار یک صنعت هسته ای محدود و ناقص رفته ایم و تعهداتی هم که دادیم بسیار فراتر از NPT است. حوصله توضیح دادن ندارم، خبرگزاری های داخلی و خارجی را بخوانید خودتان متوجه می شوید.
  
*  *
*  جز ايران نباشد مرا نام ياد *   * * * *    * * *   *  که يزدان مرا زين سبب کام داد *  * *   
Major II
Major II
نمایه کاربر
پست: 562
تاریخ عضویت: دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۵, ۴:۵۴ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1360 بار
سپاس‌های دریافتی: 1358 بار

Re: مذاکرات ایران و شش قدرت جهانی

پست توسط mj_piremard »

saeid6.5 نوشته شده:سلام به همه دوستان
در مورد بیانیه مطبوعاتی مذاکرات لوزان
کسانی که صاخب بینش سیاسی هستن چه حرفه ایی و چه در حد اماتور لطفا نظر بدن و نظراتشون اعلام کنن
من اعتقاد دارم که این بیانیه مطبوعاتی که منتشر شد وامریکا خصوصا شخص اقای اوباما که با لحنی که نشان ازپیروزی خودشن داشتن وو گفتن که تحریم ها باعث شد که ایران پای میز مذاکره بیاد ایا واقعا اینطوری بود که اینا گفتن یا نه این یک سوال ؟
سوال دوماین که ما چه امتیازاتی دادیم که اینا راضی شدن که با ما توافق کنند زیرا اونطور که من از اینا شناخت دارم تا امتیاز قابل توجهی ندیم اینا اصلا امتیاز نمیدن ؟
سوم افای ظریف حرفی زدن که من خودم به شخصه ناراحت شدم ایا ما باید زیر نظر ازانس باشیم واز هرگجا خواست بازرسی به عمل بیاره اگر ازانس بخاد از مراکز نظامی ما سر در بیاره انوقت تکلیف چیه؟
چهارم برنامه هسته ایی ما باید ده سال به صورت محدود باقی بمونه و نتونم سوخت مورد نظر مون را اونطور که دوست داریم تامین کنیم؟
پنجم فردا ما برای زیر دریایی های سپاه و ارتش نیاز به سوخت با غنای 50 درصد داریم با این اوصاف اصلا همچین چیزی راباید بیخیال بشیم یا نه؟
ششم ما یگر به هیچ عنوان نمیتونیم مراکز غنی سازی داشته باشیم چرا و به چه علت؟
هفتم اگر طرف مقابل به تعهداتشون عمل نکردن ایا راهکاری برایاین موضوع در نظر گرفته شده است یا نه؟
هشتم به نظر شما امریکایی ها وو اروپایی ها چرا میخاستن با ایران به توافق برسن ایا وجهه بین اللملی اینها خراب میشد یا مسعله دیگری در میان بود؟
نهم ایا میشد بهتر از این توافق کرد یا نه؟
دهم با این توافق قیمت نفت مطمعنا سقوط خواهد ایا این سقوط قیمت بر اقتصاد ایران تاثیر منفی خواهد گذاشت یا مثبت ؟


با سلام
1-همیشه در دنیا طرف سعی میکنه مطلوب خودشو بیان کنه هر کس حرف از پیروزی خودش میزنه
2-امتیازات مشخصه فردو محدودیت در غنی سازیو...
3-متاسفانه ما زیر بار پروتکل الحاقی رفتیم
4-برنامه هسته ای ما درست محدود میمونه ولی یه مسأله هست ما برای کجا میخواهیم سوخت تولید کنیم ما یه نیروگاه داریم اونم نیروگاه بوشهر سوخت مورد نیاز هم از روسیه وارد میشه و اینکه تا ایران 7000 مگاوات برق هسته ای نداشته باشه تولید سوخت توجیه اقتصادی نداره
5-برای ما ساخت زیردریایی هسته بیش از 20 سال طول میکشه برید ببینید په کشور هایی زیر دریایی هسته ای می سازند چه زیر ساخت هایی دارن ما چی داریم ما هنوز یه ناو شکن نمیتونیم بسازیم پس حرف از زیر دریایی هسته ای در یه بازه 10 ساله بیشتر شبیه جوکه تا واقیعت
6-اصولا نیازی به ساخت همچین مراکزی نداریم نطز گجایش 58000 سانتیریفیوژ رو داره الان آخرین نسل از سانتیریفیوژ های ما سو 24 داره یعنی 1392000 سو نه تنها برای کشور حتی در دهه های آینده میتوانیم سوخت هسته ای صادر کنیم.
7-در این مورد هنوز هیچ چیزی صد در صد نشده باید توافق تامه نهایی امضا بشه و متن کاملا منتشر بشه تا همه چیز معلوم بشه تیم مداکره کننده باید این مورد رو در نطر بگیره که صد در صد میگیره
8-به نظر من اونها هنوز باور ندارن که ایران دنبال سلاح هسته ای نیست (اگر ایران سلاح هسته ای داشته باشه کلا متنطقه بهم می ریزه و معادله قدرت بهم می خوره این نه تنها خط قرمز اسراییل آمریکا اروپا بلکه به نظر من کله دنیاست
9-به نظر من نه نمیشه تحریم ها شوخی بردار نیستن چه بخوام په نخوایم اقتصاد ما نفتیه نفت نباشه هیچی نیست وضعیت تولید کشور عضو اوپک و غیر اوپک هم که کاملا مشخصه کاملا می تونن جای ایران رو پر کنن
10-در کوتاه مدت آری ولی در بلند مدت خیر در ضمن بیش از 100 میلیارد دلار پول بلوکه شده ما آزاد میشه دیگه این بسته به دولت که با این 100 میارد دلار پی کار کنه به باد فنا بده مثل دولت قبل یا ببره زیرر بنایی کار کنه (نفت پتروشیمی گاز شرکت های دانش بنیان تولید و..)
 چه خوب خوند حرف دلمو 
  
[FONT=Arial,sans-serif]  سهم من از دنیا همینه که تو تنهایی شبهام کسی اشکامو نبینه کسی اشکامو نبینه.
     
Novice Poster
Novice Poster
پست: 72
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۲, ۴:۳۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 76 بار
سپاس‌های دریافتی: 121 بار

Re: مذاکرات ایران و شش قدرت جهانی

پست توسط ehsan-akaberi »

ممتاسفانه هم ریس جمهور و هم ظریف حرفاشون با متن بیانیه نمیخونه
د ر ضمن سندی که آمریکا منتشر کرده توسط وزارت خارجش پخش شده و صد در صد متنشم حقوقی هست و دارای جزئیات

خلاصه مطلب
1-ایران قبول کرده در فردو هیچگونه غنی سازی ای انجام نگیره و صرفا تبدیل به یه آزمایشگاه بشه / خب چه اصراری هست دانشمندها 130 متر برن زیر زمین آزمایش کنن این آزمایشاتو میتونن داخل آزمایشگاه های دانشگاه هم انجام بدن ( پس فردو تعطیل )
2-ایران قبول کرده 19 هزار دستگاه که از نسل 2 تا 5 هستند (عمدتا 5) رو برداره جاش 5 هزار دستگاه نسل 1 قرار بده / برا روشن شدن بهتر مطلب بهتره 19 رو ضربدر حداقل 2 کنیم تا در خوشبینانه ترین حالت متوجه بشیم 19 هزار سانتریفیوژ نسل دو به بعد با چند عدد نسل 1 برابره پس این 19 هزار نسل دو به بعد در خوشبینانه ترین حالت با 38 هزار دستگاه نسل 1 برابری میکنن در غنی سازی حالا ما راضی به 5 هزار نسل 1 شدیم و از 33 هزارتا گذشتیم ( این در خوشبینانه ترین حالت بود چون در واقع باید 19 رو ضربدر 5 می کردیم تا متوجه بشیم این تعداد نسل 5 برابر با چه تعداد نسل 1 هست )
3-ایران قبول کرده آب سنگین اراک رو تبدیل به آب سبک کنه
در آب سنگین اراک نیازی به غنی سازی نیست و با سوخت خام هم به راحتی انرژی مورد نیازش تامین میشه و بسیار به صرفه تر از آب سبک هست در ضمن ایران به دانش ساخت راکتور آب سنگین دست پیدا کرده پس نیازی هم نبود که دنبال سازنده بر ا ساخت راکتور باشه
در صورت تبدیل به آب سبک جز تولید برق دیگه هیچ خاصیت دیگه ای نخواهد داشت ( یعنی پزشکی و ... کشک )
4ایران قول داده پروتکل الحاقی رو امضا کنه این یعنی هرجا و هر زمان بخوان به بهانه هسته ای میتونن مورد بازرسی قرار بدن و هر تعداد بازرسی بخوان رو میتونن بدون مشکل وارد کشور کنند و دست به بازرسی بزنن
5ایران قبول کرده pmd که شامل تاسیات و تسلیحات نظامی هست رو قبول کنه یعنی هر نوع سلاحی که قابلیت استفاده در هسته ای داره باید نابود شه والا تحریم ها برقر ار میمونن ( موشک هایی با برد 300 کیلومتر به بعد همه باید نابود شن والا آزانس تایید نمیکنه که ما کارمون صلح آمنیزه)
ایران قول داده 9700 کیلو گرم از 10000 کیلوگرم مواد غنی شدش کم کنه و بر 300 کیلوگرم باقی هم محدودیت قائل بشه
و ...
لبخندها هرگز ملاک شاد بودن نیست
هر تیشه ای بر دوش از فرهاد بودن نیست
هرجا که باشی منطق آیینه ها این است
در چشم بودن معنی در یاد بودن نیست
ای در قفس افتاده افسوس چه را داری؟
بیرون از اینجا درد ما آزاد بودن نیست
از عشق دیگر هر چه می گویند افسون است
آوارگی جز طالع بر باد بودن نیست
هرکس نداند لطفعلی خان خوب می داند
در جنگ پیروزی به پر تعداد بودن نیست
ای سرنوشت شوم جام شوکرانت کو؟
این خانه دیگر در خور آباد بودن نیست
( شاعر احسان اکابری )
Junior Poster
Junior Poster
نمایه کاربر
پست: 141
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۶ شهریور ۱۳۹۰, ۸:۵۸ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 29 بار
سپاس‌های دریافتی: 306 بار

Re: مذاکرات ایران و شش قدرت جهانی

پست توسط sazan1978 »

تبريک به همه دوستان، سالهای پرباری پيش روست، به اميد پيشرفت و آبادی هرچه بيشتر کشور عزيزم ايران. :smile:
Rookie Poster
Rookie Poster
پست: 41
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۳, ۸:۳۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 38 بار
سپاس‌های دریافتی: 78 بار

Re: مذاکرات ایران و شش قدرت جهانی

پست توسط saeid6.5 »

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا مهدی محمدی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت:

یکم- آیا خروجی مذاکرات لوزان فقط یک بیانیه مطبوعاتی بوده است؟
توافق انجام شده در لوزان بدون شک یکی از مهم‌ترین اتفاقات – و شاید مهم‌ترین اتفاق- در تاریخ پرونده هسته‌ای ایران است. فراتر از همه عبارت‌پردازی‌ها و بازی‌های کلامی موجود، آنچه انجام شده یک توافق واقعی است؛ هم از این رو که متن بیانیه مشترک موگرینی- ظریف جزئیاتی از تعهدات دو طرف را ذکر می‌کند (این جزئیات در متون اختصاصی منتشر شده از سوی آمریکا و ایران کم و بیش تایید شده و بسط یافته) و هم از این جهت که اساسا منطقی نیست بپذیریم 6 وزیر خارجه، حدود 10 روز به طور شبانه‌روزی روی موضوعی کار کرده‌اند که هیچ الزامی برای آینده مذاکرات ایجاد نمی‌کند. بر خلاف آنچه عموما گفته شده، آنچه در مذاکرات لوزان اهمیت دارد متن بیانیه پایانی نیست. بیانیه پایانی، خروجی یک سلسله بحث‌های بسیار جزئی و مفصل درباره چارچوب یک توافق جامع (برنامه جامع اقدام مشترک) یا به عبارت دیگر توافق سیاسی روی اصول راه‌حل‌هایی که باید در یک برنامه جامع اقدام مشترک بیاید بوده است. این بحث‌ها بیش از 95 درصد به نتیجه رسیده و در پیوست‌هایی راجع به 6 موضوع اراک، فردو، غنی‌سازی، بازرسی‌ها، تحقیق و توسعه و تحریم‌ها درج شده است. همانطور که دو طرف تصریح کرده‌اند، تا زمانی که ایران و 1+5 درباره این راه‌حل‌ها به توافق نرسیدند، بیانیه مطبوعاتی صادر نشد؛ آنچه هم که در بیانیه مطبوعاتی آمده، صورت بسیار خلاصه و نازلی از توافقات تفصیلی است که میان دو طرف انجام شده است. توافق لوزان، به عنوان یک توافق بر سر کلیات و اصول راه‌حل‌ها، خود حاوی جزئیات فراوانی است اما از آنجا که این جزئیات هنوز به حدی کافی نیست که توافق قابل اجرا باشد، دوطرف باید تا ژوئن جزئیات فنی بیشتری –براساس همین چارچوب و اصول توافق شده نه بیرون از آن- به آنچه در لوزان توافق کرده‌اند بیفزایند تا متن اصلی توافق نهایی به دست آید، متنی که تصور می‌شود قابل امضا و اجرا خواهد بود. بنابراین تیم مذاکره‌کننده نمی‌تواند از زیر بار این موضوع که در لوزان یک تعهد بین‌المللی مهم برای ایران ایجاد کرده، بگریزد. اگر به اسناد مراجعه کنیم، متن بیانیه مشترک ظریف- موگرینی می‌گوید در برجام (برنامه جامع اقدام مشترک)، مسائل کلیدی مطابق این راه‌حل‌ها، حل خواهد شد. این بدان معناست که برجام، صورت بسط یافته توافق لوزان خواهد بود و تنها تفاوت آن با توافق لوزان این است که جزئیات بیشتری خواهد داشت و درباره 5 درصد مسائل اختلافی هم تعیین تکلیف خواهد کرد.
بیانیه می‌گوید این موارد طبق بیانیه مشترک، مبانی مورد توافق برجام است. (the agreed basis for the final text of the JCPOA) جان کری هم در سخنرانی خود گفته است این یک تفاهم سیاسی با جزئیات است1. و در نهایت، چنانکه بیانیه مشترک تصریح کرده، آنچه باقی مانده صرفا جزئیات فنی (technical details) است.
بر این اساس، می‌توان گفت در اینجا 2 امر بشدت قابل انتقاد رخ داده است:
1- تیم مذاکره‌کننده، در لوزان مجموعه‌ای از تعهدات بین‌المللی برای ایران ایجاد کرده که الزام‌آور است در حالی که مجوز چنین کاری را نداشته است. آقای ظریف ادعا کرده و این ادعا در صدر بیانیه توجیهی تیم ایرانی هم تکرار شده که این متن الزام‌آور نیست. من آقای ظریف و تیم ایشان را دعوت به پاسخ به یک سوال ساده می‌کنم: آیا می‌توانید حین مذاکره درباره جزئیات تا ژوئن، مفاد آنچه را که در بیانیه مشترک لوزان آمده یا در بیانیه توجیهی خودتان نوشته‌اید، پس بگیرید یا تغییر بدهید؟ به عنوان مثال، آیا در مذاکره درباره جزئیات، مثلا ممکن است حدود 5000 ماشین سانتریفیوژ ایران بدل به 10 هزار ماشین شود؟ اگر نمی‌توانید یعنی بیانیه لوزان یک متن الزام‌آور بوده و این تعهدات تثبیت شده است.
2- فرآیند نگارش برجام، بدون تردید بدل به یک فرآیند دو مرحله‌ای شده است. یک مرحله از آن که توافق روی اصول راه‌حل‌ها به همراه مقدار زیادی جزئیات است در لوزان رخ داده و مرحله دیگر که توافق روی جزئیاتی است که توافق را قابل امضا و اجرا کند هنوز باقی مانده است. این دقیقا چیزی است که تیم مذاکره‌کننده از آن منع شده بود بویژه اگر توجه کنیم همانطور که مقام‌های آمریکایی و فرانسوی از پنجشنبه شب تا حالا گفته‌اند بخشی از تعهدات طرف مقابل درباره تحریم‌ها (عمدتا در زمینه زمان‌بندی‌ها) هنوز تعیین تکلیف نشده و به مذاکره درباره جزئیات موکول شده است. این امر بدون شک، یک خبط مذاکراتی عظیم است و منافع کشور را در معرض مخاطرات جدی قرار خواهد داد.
دوم- چرا جزئیات توافقات پنهان است؟
حقیقت این است که ما متن آنچه را که در لوزان توافق شده در اختیار نداریم. آنچه در اختیار ماست یک بیانیه مشترک است، 2 متن توجیهی از سوی ایران و آمریکا و سخنرانی‌های ظریف، کری و اوباما پس از توافق. واضح است آنچه مذاکره و توافق شده بسیار بیش از آن چیزی است که منتشر شده است. ظاهرا در یکی دو روز آخر یکی از مجادلات اصلی دو طرف همین بوده که چه میزان از جزئیات توافق شده می‌تواند به متن بیانیه مطبوعاتی تزریق شود. مجموعه اطلاعات نشان‌دهنده این است که تیم ایرانی در این زمینه بشدت دچار عارضه «ترس از جزئیات» بوده است در حالی که آمریکایی‌ها اصرار داشته‌اند حتی‌المقدور میزان بیشتری از جزئیات توافق شده منتشر شود؛ همان کاری که در «یادداشت رسانه‌ای» کاخ سفید انجام شده است. اما نکته جالب این است که مجموعه این متون – بر خلاف آنچه ظاهرا به نظر می‌رسد- تا حدود زیادی بر هم منطبق است و به همین دلیل می‌توان از دل آن صورتبندی و ساختمان اصلی یک توافق را استخراج و آن را بازسازی کرد. این کاری است که در کمال احتیاط در این نوشته انجام خواهد شد. من تلاش خواهم کرد با کنار هم گذاشتن تکه‌های پازل، یک تصویر کلی از توافق به دست بیاورم و به ارزیابی آن بپردازم. به طور کاملا طبیعی، چنین روشی از تحلیل، حدی از عدم قطعیت را با خود همراه خواهد داشت بویژه اینکه شک نداریم روایت طرف آمریکایی از توافق سودمندانه است ولی اگر به برآیند همه متون موجود توجه کنیم می‌توان تصویری کم و بیش قابل اطمینان از توافق لوزان به دست آورد یا در یک هدفگذاری فروتنانه‌تر، حداقل می‌توان فهمید آمریکایی‌ها چه در سر دارند و نوبت به اجرا که برسد چه خواهند کرد. من در این نوشته، به دلیل همه محدودیت‌های موجود، درباره همه مسائل کلیدی سخن نخواهم گفت بلکه صرفا چند موضوع مهم یعنی غنی‌سازی، تحریم‌ها، تحقیق و توسعه، بازرسی‌ها،PMD و فردو را بررسی خواهم کرد. پرسش بنیادین، پرسش از توازن است به این معنی که ببینیم ایران چه داده و چه گرفته و آیا آنچه گرفته با آنچه واگذار کرده، هم‌وزن است؟
سوم- غنی‌سازی
اجازه بدهید از مساله غنی‌سازی به عنوان اصلی‌ترین موضوع مورد مناقشه شروع کنیم. سرجمع متون به ما می‌گوید:
1- به مدت 10 سال فقط 5060 ماشین در ایران غنی‌سازی می‌کند.
2-کل ماشین‌ها به مدت 10 سال 6104 عدد خواهد بود.
3ـ 1044 ماشین در فردو خواهد بود.
4- به مدت 15 سال ذخیره مواد 5/3 درصد در ایران 300 کیلو خواهد ماند.
5- به مدت 15 سال ایران تاسیسات اورانیوم جدید نمی‌سازد.
6- ماشین‌های فعلی ایران فقط می‌تواند جایگزین (replacements) ماشین‌های خراب شده شود.
براساس خطوط قرمز ترسیم شده، درباره غنی‌سازی 2 سوال مهم وجود دارد:
1- آیا این غنی‌سازی تامین‌کننده نیاز کشور در مقاطع مختلف خواهد بود؟
2- آیا پس از اتمام دوره توافق، محدودیت‌ها بر برنامه غنی‌سازی ایران برچیده شده و ایران حق غنی‌سازی صنعتی خواهد داشت؟
متاسفانه پاسخ هر دو سوال اکیدا منفی است. از آنجا که مبنای توافق لوزان، همچون توافق ژنو، افزایش زمان
Break out به حداقل یک سال بوده است:2
1- این توافق اصلی‌ترین دارایی هسته‌ای را که مواد هسته‌ای به صورت گاز UF6 است به مدت 15 سال از ما می‌گیرد. متن وزارت خارجه آمریکا می‌گوید در تمام این مدت مواد 5/3 درصد ایران باید زیر 300 کیلوگرم باشد. متن توجیهی تیم ایرانی نیز تصریح می‌کند موجودی فعلی مواد هسته‌ای ایران یا تبدیل به سوخت می‌شود یا صادر و این بدان معناست که ایران به مدت حداقل 15 سال از در اختیار داشتن ذخیره مناسبی از مواد قابل غنی‌سازی مجدد محروم خواهد شد3.
2- توافق در این باره که حدود 12000 ماشین اضافی ایران از تاسیسات خارج می‌شود یا نه ابهام دارد.
3- ایران در این مدت اجازه ساخت ماشین جدید نخواهد داشت.
4- از همه مهم‌تر، در هیچ کجای متن طرف ایرانی به این موضوع اشاره نشده است که برنامه غنی‌سازی ایران در طول دوران توافق، چگونه رشد خواهد کرد و آیا اساسا رشدی وجود خواهد داشت یا نه؟ فراموش نکنید نیاز ایران تا سال 2021، 190 هزار سو غنی‌سازی فقط برای تامین سوخت رآکتور بوشهر است که در آن سال دیگر قراردادی برای تامین سوخت آن از سوی روسیه وجود نخواهد داشت. نکته بسیار نگران‌کننده این است که متن منتشر شده از سوی وزارت خارجه آمریکا می‌گوید بعد از 10 سال هم ظرفیت غنی‌سازی ایران محدود خواهد بود و هیچ نشانی از اینکه نتیجه پذیرش این همه محدودیت، رسیدن به غنی‌سازی حتی پس از 10 سال باشد دیده نمی‌شود. در متن منتشر شده از سوی آمریکا گفته شده برنامه ایران پس از 10 سال هم به گونه‌ای خواهد بود که منجر به محدودیت‌های مشخص بر ظرفیت غنی‌سازی می‌شود(resulting in certain limitations on en richment capacity.). در جای دیگری از این متن آمده است که بعد از 10 سال هم برنامه غنی‌سازی بلندمدت ایران مشروط به توافق با 1+5 است:
Beyond that, Iran will be bound by its longer-term enrichment and enrichment research and development plan it shared with the P5+14.
جالب‌تر از همه اینها سخنان جان کری است که خیلی به صراحت می‌گوید اساسا برای این توافقنامه پایانی وجود ندارد و اینکه ایران توقع داشته باشد زمانی فرا برسد که محدودیت‌ها بر برنامه هسته‌ای ایران به طور کامل برچیده شود، کاملا بی‌معنی است. کری می‌گوید: «من می‌خواهم یک موضوع دیگر را هم کاملا صریح بیان کنم، زیرا تعبیرها و تفسیرهای بسیار نادرستی درباره آن در طول این مذاکرات ارائه شده است. هیچ پایانی برای اعتبار توافقنامه‌ای که تلاش می‌کنیم تدوین و نهایی‌سازی کنیم وجود ندارد. هیچ پایانی برای این توافقنامه وجود ندارد. پارامترهای این توافقنامه در مراحل مختلف اعمال و اجرا خواهند شد. برخی از این پارامترها برای مدت 10 سال اعمال خواهند شد. برخی دیگر برای مدت 15 سال اعمال خواهند شد. برخی دیگر هم برای مدت 25 سال اعمال خواهند شد. اما پارامترهای خاص از جمله تدابیر شفاف‌سازی به شکل کاملا مشخص در زمان آینده هم اعمال خواهند شد. مدت اعتبار این تدابیر و پارامترها به هیچ‌وجه پایان نخواهد یافت و نکته مهم در این توافقنامه این است که جامعه جهانی این اطمینان را خواهد داشت که برنامه هسته‌ای ایران کاملا مسالمت‌آمیز است و در صورتی که براساس تدابیر و پارامترهای مشخص شده نباشد ما امکانات و تدابیری در اختیار داریم که با آن برخورد کنیم»5.
تیم مذاکره‌کننده می‌تواند بگوید این خلاف توافق است اما نمی‌تواند انکار کند که این موضع آمریکاست و تجربه نشان داده آمریکایی‌ها به موضع خودشان عمل می‌کنند نه آنچه ما تصور می‌کنیم یک توافق میان 2 دشمن است. مهم نیست آمریکا در متن برجام چه خواهد نوشت. مهم این است که کری به صراحت می‌گوید آمریکا هرگز با برچیده شدن این محدودیت‌ها موافقت نخواهد کرد و از آنجا که این موضوعی اساسا مربوط به آمریکاست، بهتر است این مساله را جدی بگیریم!
چهارم- فردو
موضوع بعدی که مناسب است به آن پرداخته شود، مساله فردو است. آنچه تیم مذاکره‌کننده درباره فردو مامور به محقق کردن آن بود این بود که 1000 سو غنی‌سازی در فردو انجام شود. این یک خط قرمز صریح و بدون ابهام است. در آنچه ما از توافق لوزان می‌دانیم هیچ نشانی از این خط قرمز وجود ندارد.
در این توافق، تاسیسات فردو به گونه‌ای تغییر می‌کند که دیگر تاسیسات غنی‌سازی نباشد. این یعنی ایران فقط یک تاسیسات غنی‌سازی در نطنز خواهد داشت. این امر، علاوه بر اینکه به معنی از بین بردن پدافند غیر عامل نطنز و در معرض حمله نظامی قرار دادن آن است، صریحا خط قرمز ترسیمی برای تیم مذاکره‌کننده را هم نقض می‌کند.
در بیانیه مشترک هم تصریح شده است که فردو از تاسیسات غنی‌سازی به چیز دیگری (یک تاسیسات تحقیقاتی فیزیک و هسته‌ای) تبدیل می‌شود (Fordow will be converted from an enrichment site into a nuclear, physics and technology). به این ترتیب در واقع موضع بارها اعلام شده آمریکایی‌ها مبنی بر اینکه فردو باید هدف دیگری پیدا کند، کاملا محقق شده است. در بیانیه طرف ایرانی هم پذیرفته شده که فردو به چیز دیگری غیر از آنچه اکنون هست تبدیل می‌شود (will be turned into a research center). در این بیانیه ادعا شده 1000 ماشین در فردو باقی خواهد ماند و 2 آبشار 174 تایی آن گردش خواهد کرد اما گفته نشده است که این آبشارها مواد هسته‌ای تولید خواهد کرد یا اساسا مواد هسته‌ای به آن تزریق خواهد شد6. فردو در توافق لوزان و به تبع آن در برنامه جامع اقدام مشترک، یک تاسیسات غنی‌سازی نخواهد بود، اساسا در آن مواد شکافت‌پذیر وجود نخواهد داشت، حتی تحقیق و توسعه غنی‌سازی هم در آن انجام نخواهد شد. شما خود قضاوت کنید که این کجا و خط قرمز 1000 سو غنی‌سازی کجا؟ ممکن است تیم مذاکره‌کننده ادعا کند که موفق شده حداقل 1000 ماشین را در فردو نگه دارد و این در موقع لزوم به کار ایران خواهد آمد اما این توجیه بسیار سبکی است، چرا که براساس دیگر بخش‌های توافق اساسا، ایران مواد هسته‌ای در اختیار نخواهد داشت که بتواند با این ماشین‌ها کاری انجام بدهد!
پنجم- تحقیق و توسعه
موضوع بعدی که باید با دقت به آن رسیدگی شود مساله تحقیق و توسعه هسته‌ای بویژه تحقیق و توسعه غنی‌سازی است. تیم مذاکره‌کننده موظف بوده است در توافق نهایی، یک برنامه تحقیق و توسعه فارغ از هرگونه محدودیت را تضمین کند. در واقع برای ایران، برنامه تحقیق و توسعه از بسیاری دیگر از جنبه‌های برنامه هسته‌ای مهم‌تر است، چرا که تداوم بدون محدودیت برنامه تحقیق و توسعه منجر به رشد مهارت‌های غنی‌سازی ایران می‌شود و این به نوبه خود تضمین می‌کند در زمانی مفروض در آینده ایران خواهد توانست– اگر لازم دانست - با استفاده از ماشین‌های پیشرفته به سرعت یک جهش در ظرفیت غنی‌سازی خود ایجاد کند. دقیقا به همین دلیل، صهیونیست‌ها هم اصرار داشته‌اند برنامه تحقیق و توسعه غنی‌سازی ایران در هرگونه توافق نهایی باید بشدت محدود شود. یوال اشتاینیتز، وزیر امور راهبردی و مسؤول پرونده ایران در کابینه رژیم اشغالگر قدس شریف، چند روز قبل به روشنی گفت از دید وی مهم‌ترین امتیازی که باید از ایران گرفته شود محدود شدن برنامه تحقیق و توسعه است.
بسیار خوب! اکنون اجازه بدهید ببینیم در توافق لوزان، برنامه تحقیق و توسعه غنی‌سازی ایران به چه شکلی درآمده است.
متن منتشر شده از سوی آمریکا درباره برنامه تحقیق و توسعه غنی‌سازی در ایران بر قید «محدودیت» تصریح دارد:
Iran will engage in limited research and development with its advanced centrifuges, according to a schedule and parameters which have been agreed to by the P 5+1.
در واقع این اصلا عجیب هم نیست> چرا که تیم ایرانی پذیرفته است که تحقیق و توسعه به عنوان یکی از پارامترهای اصلی محاسبه زمان برک اوت در نظر گرفته شود به همین دلیل کاملا روشن است که برای افزایش زمان گریز، باید برنامه تحقیق و توسعه هم محدود شود.
در بیانیه مشترک هم گفته شده است که سطح و زمان بندی تحقیق و توسعه، به صورت دو طرفه توافق می‌شود: «تحقیق و توسعه غنی‌سازی در ایران روی ماشین‌های سانتریفیوژ براساس یک جدول زمانی و سطح توافق شده به صوت دو طرفه، انجام خواهد شد». ) Iran’s research and development on centrifuges will be carried out on a scope and schedule that has been mutually agreed.) معنی اینکه باید یک جدول زمانی و سطح توافق شده در این باره وجود داشته باشد، این است که اولا تا زمانی که آن جدول تدوین شود و ثانیا درون خود آن جدول، این برنامه مقید به محدودیت‌هایی خواهد شد.
جالب است که حتی بیانیه طرف ایرانی هم می‌پذیرد که آغاز و تکمیل فرایند تحقیق و توسعه سانتریفیوژهای IR-4،
IR-5،IR-6و IR-8 در طول دوره زمانی 10 ساله (in the 10-years period of the agreement.) است و این تلویحا یعنی در لحظه نخست آغاز اجرای برجام محدودیت‌هایی بر برنامه تحقیق و توسعه ایران تحمیل خواهد شد و همچنین در طول این مدت نیز این برنامه دورانی از محدودیت را تجربه خواهد کرد که نمی‌دانیم زمان آن چقدر خواهد بود.
همانطور که پیش از توافق حدس زده می‌شد، مجموعه متون موجود هم دلالت دارد که برنامه تحقیق و توسعه ایران در توافق لوزان مشروط به شروطی از جمله احراز پایبندی ایران به تعهداتش شده، ضمن اینکه گره خوردن تحقیق و توسعه به Break out امکان اعمال بدون محدودیت آن را قطعا از بین می‌برد.
ششم- بازرسی‌ها و دسترسی‌های آژانس
ششمین موضوع، مساله بسیار حیاتی بازرسی‌ها و دسترسی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در طول زمان اجرای برنامه جامع اقدام مشترک است. درست است که ایران به دلیل مطمئن بودن از ماهیت برنامه هسته‌ای خود، اساسا با مفهوم بازرسی و حتی توسعه آن مشکلی ندارد اما آنچه در توافق لوزان آمده در واقع یک برنامه بازرسی از برنامه هسته‌ای ایران نیست، بلکه یک برنامه جاسوسی تمام عیار است که بدون شک خسارات حفاظتی و امنیتی بی‌سابقه‌ای را به ایران وارد خواهد کرد بویژه اگر فرض را بر این بگذاریم که اینها که روبه‌روی ما ایستاده‌اند دشمن هستند.
در توافق لوزان، به آژانس دسترسی‌های جدیدی به زنجیره تامین (supply chain) ایران از حیث مواد و تجهیزات داده شده است. این بسیار مهم است. این دسترسی به سرویس‌های اطلاعاتی غربی امکان می‌دهد تمام زنجیره تامین مواد، تجهیزات و قطعات هسته‌ای ایران را بشناسند و در صورت لزوم علیه آنها اقدام کنند.
مساله بعدی این است که توافق لوزان می‌گوید آژانس (بخوانید سرویس‌های اطلاعاتی غربی) می‌تواند صرفا به بهانه وجود یک تاسیسات مشکوک (suspicious sites) یا ادعای وجود یک تاسیسات پنهان، به هر نقطه کشور دسترسی داشته باشد.
در متن منتشر شده از سوی آمریکا آمده است– جالب است که متن طرف ایرانی در این باره کاملا ساکت است-: «ایران ملزم خواهد بود به آژانس دسترسی‌های لازم برای تحقیق درباره تأسیسات مشکوک این کشور یا تحقیق درباره ادعاهای وجود تأسیسات غنی‌سازی پنهان، تأسیسات تبدیل (اورانیوم)، تأسیسات تولید سانتریفیوژ یا تأسیسات تولید کیک زرد در هر نقطه از آن کشور فراهم کند».‎
Iran will be required to grant access to the IAEA to investigate suspicious sites or allegations of a covert enrichment facility, conversion facility, centrifuge production facility, or yellowcake production facility anywhere in the country.
آیا این معنایی جز آن دارد که غرب می‌تواند هر مکانی را که به لحاظ اطلاعاتی نیاز به دیدن آن دارد یک تاسیسات مشکوک اعلام کند و خواستار بازدید از آن شود؟!
تازه این هم باز پایان بازی نیست. چیز بدتری هم وجود دارد. در توافق لوزان –آنگونه که از مجموعه متون می‌توان فهمید- ایران پذیرفته است که یک رژیم بازرسی ویژه حتی فراتر از پروتکل الحاقی برای آن مصوب شود و برقرار بماند!
متن منتشر شده از سوی آمریکا می‌گوید به مدت 15 سال ایران رژیم بازرسی اضافی (accept enhanced transparency procedures) خواهد داشت. در همین جا تصریح شده، این رژیم بازرسی پیشرفته 15 ساله، چیزی فراتر از پروتکل الحاقی است.
بیانیه مشترک هم تصریح دارد علاوه بر پروتکل، آژانس از دسترسی‌های بیشتری (enhanced access) برخوردار خواهد بود7. اوباما هم در سخنرانی خود می‌گوید بازرسی‌های ایران طوری است که در هیچ کشور دیگری نمونه ندارد: «با این توافق ایران با بازرسی‌هایی روبه‌رو خواهد شد که از همه کشورهای دیگر جهان بیشتر است»8. و این به صراحت بدین معناست که رژیم بازرسی‌های ایران حتی از پروتکل هم فراتر است چرا که هم اکنون پروتکل الحاقی در برخی کشورها در حال اجراست.
جالب است که تیم ایرانی در این مورد، حتی الزامات قوانین داخلی کشور را هم رعایت نکرده است. مطابق قانون منع اقدامات داوطلبانه مصوب مجلس شورای اسلامی در سال 1385 انجام هرگونه اقدام داوطلبانه از سوی ایران ممنوع است ولی بیانیه طرف ایرانی می‌گوید پروتکل بدون تصویب در مجلس شروع به اجرا خواهد شد!
(Iran will implement the Additional Protocol temporarily and voluntarily in line with its confidence-building measures)
این متن در حوزه بازرسی‌ها هیچ نسبتی با حقوق و تعهدات ایران طبق ان‌پی‌تی ندارد. اساسا این متن طوری نوشته شده انگار ایران عضو ان‌پی‌تی نیست و هرگز نبوده است و این یعنی ایران یک استثنای کامل از معاهده NPT است. پذیرش این مدل از بازرسی، خود به این معناست که تیم ایرانی متهم بودن یا حداقل در معرض اتهام قرار داشتن برنامه هسته‌ای ایران را تا زمانی نامشخص در آینده دور قبول دارد و به غرب حق می‌دهد که با این برنامه به عنوان یک برنامه مشروع و عادی رفتار نکند. وقتی ما خود درباره خویش چنین می‌اندیشیم، از دشمن چه انتظاری داریم؟
هفتم- PMD
موضوع بعدی که باید در اینجا به آن پرداخت این است که توافق لوزان تا چه حد توانسته برنامه‌های دفاعی غیر هسته‌ای ایران را از گزند دست‌اندازی غرب مصون نگه دارد؟ به عبارت دیگر سوال این است که مذاکره‌کنندگان در لوزان تا چه میزان به خط قرمز عدم ورود به برنامه‌های نظامی متعارف ایران پایبند بوده‌اند؟ غرب، از همان روز نخست بحران هسته‌ای، تلاش کرده است نگرانی‌های ادعایی درباره برنامه هسته‌ای را بهانه و ابزاری برای ورود، دست‌اندازی، کسب اطلاعات و اگر توانست محدود‌سازی و خرابکاری در برنامه نظامی متعارف ایران قرار دهد. دقیقا به همین دلیل، موضوعاتی مانند PMD ساخته شد تا پلی میان برنامه هسته‌ای و برنامه دفاعی متعارف ایران ایجاد کند و بحران را از یکی به دیگری منتقل کند.
حداقل وظیفه‌ای که یک توافق جامع هسته‌ای بر عهده دارد این است که راه این بهانه‌جویی‌ها و سندسازی‌ها را مسدود کند. در واقع، اگر قرار باشد ایران پس از موضوع تحریم‌ها و تحقیق و توسعه فقط یک مطالبه دیگر در حوزه هسته‌ای داشته باشد، به عقیده من آن مطالبه باید متوقف شدن فرآیند سندسازی و توطئه‌چینی علیه برنامه هسته‌ای ایران از سوی سرویس‌های اطلاعاتی غربی با توسل به بهانه‌هایی مانند PMD باشد. باز ماندن PMD، به معنی باز ماندن همه آن مسیرهایی است که تاکنون توطئه‌ها و خرابکاری‌ها علیه برنامه هسته‌ای ایران از طریق آن انجام شده است. بدتر از این، باز ماندن موضوع PMD راه را برای بهانه‌جویی‌های پی‌درپی آژانس –که در توافق نهایی خصوصا در زمینه تعلیق تحریم‌ها به عنوان یکی از داوران اصلی تعیین شده- باز می‌گذارد و هر لحظه به غربی‌ها این امکان را می‌دهد که با سندسازی و طرح ادعاهای جدید، انجام همه تعهدات خود را متوقف کنند. PMD یک موضوع سیاسی است و فیصله آن هم باید در یک توافق سیاسی جست‌وجو شود اما این موضوعی است که نه تنها در توافق لوزان رخ نداده، بلکه در این توافق هم به PMD مشروعیت داده شده، هم ایران پذیرفته است که در این زمینه به نگرانی‌های آژانس بپردازد و هم تعلیق تحریم‌ها بویژه تحریم‌های شورای امنیت به این موضوع مشروط شده است.
متن منتشر شده از سوی آمریکا می‌گوید PMD باز می‌ماند و ایران مجموعه‌ای مورد توافق از اقدامات (agreed set of measures) را برای رفع نگرانی‌های آژانس در این باره انجام خواهد داد. چنانکه بالاتر گفتم باز ماندن PMD یعنی باز ماندن اصلی‌ترین عامل بهانه تراشی و توطئه علیه برنامه هسته‌ای ایران. با این همه امتیاز که ایران در موضوع هسته‌ای واگذار کرده حداقل این موضوع باید بسته می‌شد. این یعنی اساسا مساله اصلی حل نشده است. مطابق ادعای آمریکا لغو قطعنامه‌های شورای امنیت مشروط به اقدام برای پرداختن به نگرانی‌های آژانس در این باره شده است. جالب است که حتی بیانیه مشترک هم به این موضوع تاکید دارد. در بیانیه مشترک گفته شده است دسترسی‌های فراپروتکلی آژانس از جمله برای رسیدگی به مسائل حال و گذشته است. هر کسی که با ادبیات کاری جاری میان ایران و آژانس اندکی آشنا باشد، می‌داند که مساله‌ای جز PMD در گذشته برنامه هسته‌ای ایران باقی نمانده است. اوباما هم در سخنرانی خود می‌گوید به PMD رسیدگی خواهد شد:
Iran’s past efforts to weaponize its program will be addressed
در یک بیان کاملا خلاصه، باز ماندن PMD و محور شدن آژانس در این مورد (بخوانید اسرائیل) به معنای انتقال بحران از سازمان انرژی اتمی به وزارت دفاع و از بخش هسته‌ای به بخش نظامی متعارف است.
مخصوصا اگر این موضوع کنار آن بخشی از متن منتشر شده از سوی آمریکا قرار داده شود که می‌گوید آژانس به صرف نگرانی درباره وجود یک تاسیسات مشکوک می‌تواند به هر نقطه‌ای از کشور دسترسی پیدا کند.
همچنین در بخش دیگری از متن آمریکا تاکید شده که یک قطعنامه شورای امنیت در حوزه‌های نظامی متعارف و موشکی محدودیت‌هایی بر ایران تحمیل خواهد کرد که این هم مشخصا به معنای مشروعیت یافتن فشار بر ایران در این حوزه است. پایین‌تر – حین بحث درباره تحریم‌ها- به این مساله خواهیم پرداخت.
هشتم- تحریم‌ها
آخرین و مهم‌ترین مساله البته مساله تحریم‌هاست. تیم ایرانی مدت‌هاست ادعا می‌کند هدف اصلی آن از مذاکرات برداشتن تحریم‌هاست. در واقع این عبارت همواره به گونه‌ای بیان شده است که گویی تیم هسته‌ای عقیده دارد آنچه در اصل موضوعیت دارد برداشتن تحریم‌هاست نه حفاظت از برنامه هسته‌ای ایران. حتی ادبیات آقای رئیس‌جمهور در این مدت به گونه‌ای بوده است که گاهی تصور می‌شد ایشان ارائه هیچ حجمی از امتیازهای هسته‌ای را در ازای برداشته شدن تحریم‌ها «زیاد» نمی‌داند. دولت موضوع برداشته شدن تحریم‌ها را بدل به مساله محوری در سیاست خارجی خود کرده و عملا در 18 ماه گذشته همه چیز را در کشور به این موضوع گره زده است. بنابراین بسیار مهم است که ببینیم در ازای امتیازات کاملا حداکثری که در حوزه هسته‌ای داده شده، در حوزه تحریم چه چیز عاید ملت ایران شده است؟ برای مردم کوچه و بازار نیز بی‌گمان هیچ سوالی از این مهم‌تر نیست. سوگمندانه باید گفت توافق لوزان از این حیث بسیار نگران‌کننده است. اگر خط قرمز ترسیم شده برای تیم مذاکره‌کننده ایران این بوده باشد که باید همه تحریم‌ها به طور یکجا و یکپارچه بلافاصله پس از امضای توافق لغو شود، هیچ کس، با هیچ ذره‌بینی، قادر به یافتن این امر درون متونی که از توافق لوزان در اختیار داریم نخواهد بود. حداکثر چیزی که در این متون وجود دارد، یک سیستم مبهم، مشروط، بشدت غیر قابل اعتماد و به هم ریخته از تسکین تحریم‌هاست که هیچ ضمانتی هم برای تحقق عملی آن وجود ندارد.
اجازه بدهید ببینیم چه اتفاقی افتاده است؟
1- واژه‌ای که به طور گسترده در متون موجود مورد استفاده قرار گرفت، تخفیف (sanctions relief) تحریم است و جز در بیانیه طرف ایرانی هیچ کجا از جمله در متن بیانیه مشترک خبری از لغو (Lift) تحریم‌ها نیست بلکه برعکس، در موارد متعدد بر خلاف آن تصریح شده است.
2- متن منتشر شده از سوی آمریکا را درباره تحریم‌ها بسیار باید جدی گرفت، چرا که این آمریکاست که باید تحریم‌ها را بردارد و آمریکا هم در این مورد، قاعدتا مطابق تفسیر خویش عمل خواهد کرد نه براساس خوش‌بینی‌های دوستان وزارت امور خارجه و دولت. در متن منتشر شده از سوی آمریکا تصریح شده است که تخفیف تحریمی مشروط به این است که آژانس پایبندی ایران به تعهداتش را راستی‌آزمایی کند. این یعنی آژانس در هر مرحله می‌تواند جلوی این امر را بگیرد و همچنین، معنای مهم‌تر آن این است که چیزی به نام تعلیق همزمان وجود نخواهد داشت و هرگونه تسکین تحریم پس از عمل ایران به تعهداتش رخ خواهد داد.
متن آمریکا می‌گوید پس از اینکه ایران همه اقدامات کلیدی (all of its key nuclear-related steps) را که باید انجام دهد انجام داد (به تایید آژانس)، اروپا و آمریکا تحریم‌های صرفا هسته‌ای را تعلیق می‌کنند. می‌بینیم که تعلیق تحریم بعد از از تایید اقدام ایران از سوی آژانس خواهد بود. این متن تصریح می‌کند معماری تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای ایالات متحده در بخش اعظم دوره توافق (for much of the duration of the deal) حفظ می‌شود و این یعنی زیرساخت قانونی تحریم‌ها در آمریکا در بخش اعظم این 10 سال دست نمی‌خورد.
همچنین لغو قطعنامه‌های شورای امنیت مشروط شده به اقدام ایران در پرداختن به همه نگرانی‌های کلیدی از جمله PMD. این یعنی هیچ لغو فوری در این حوزه رخ نخواهد داد. در حالی که بیانیه ایران هیچ اشاره‌ای به این شروط نمی‌کند. کری در سخنرانی خود صریحا می‌گوید این امر یک زمان‌بندی خواهد داشت که هنوز توافق نشده است: «ما هنوز جزییات فنیِ بسیاری داریم که هر دو طرف باید روی آن کار کنیم و حتی موضوعات دیگری وجود دارد که ما اذعان داریم که باید هنوز حل و فصل شود. به عنوان مثال، (یکی از این موضوعات) مدت زمان محدودیت‌های تسلیحاتی و موشک‌های بالیستیک سازمان ملل علیه ایران است»9. سوال این است که در حالی که موضوعی به این مهمی، یعنی زمان‌بندی برداشته شدن قطعنامه‌های شورای امنیت، هنوز حل نشده، چرا طرف ایرانی در حوزه هسته‌ای این همه تعهدات حیرت‌انگیز را
پذیرفته است؟!
مطابق متن منتشر شده از سوی آمریکا، قطعنامه‌ای که برنامه جامع مشترک اقدام را تایید می‌کند، همزمان، محدودیت‌های مهم (Important restrictions) در حوزه‌های موشکی، نظامی و بازرسی بر ایران اعمال می‌کند. این در واقع بدان معناست که این قطعنامه، تحریم‌های اشاعه و تسلیحاتی را دوباره اعمال کرده و تنها خاصیت آن این است که تعهدات ایران در برجام را الزامی می‌کند! و مهم‌تر، می‌تواند به این بهانه‌ها دوباره اعمال تحریم کند:
Important restrictions on conventional arms and ballistic missiles, as well as provisions that allow for related cargo inspections and asset freezes, will also be incorporated by this new resolution.
جالب است که از حیث عبارات هیچ اتفاق نظری میان متون موجود در زمینه اتفاقی که دقیقا برای تحریم‌ها خواهد افتاد وجود ندارد. این نکته بسیار مهمی است. مجموعه این متون- چنانکه بالاتر گفتم- در مواردی که مربوط به تعهدات ایران است تقریبا بالای 95 درصد همدیگر را تایید می‌کنند اما وقتی نوبت به برداشته شدن تحریم‌ها می‌رسد، اختلاف‌های حیرت‌انگیزی میان روایت طرف ایرانی و طرف غربی وجود دارد. در بیانیه می‌گوید تحریم‌های اتحادیه خاتمه می‌یابد (terminate) اما تحریم‌های آمریکا هم زمان (simultaneously) با پای‌بندی راستی‌آزمایی شده ایران به تعهدات کلیدی‌اش متوقف می‌شود (will cease). در حالی که بیانیه ایران می‌گوید این تحریم‌ها لغو خواهد شد. (will be lifted)
همچنین بیانیه ایران می‌گوید همه تحریم‌های اقتصادی یکپارچه فورا لغو خواهند شد (will be immediately lifted all at once) در حالی که نه در بیانیه و نه در متن آمریکا مطلقا چنین چیزی وجود ندارد.
اوباما هم از واژه تسکین استفاده می‌کند: «در ازای این اقدامات ایران، جامعه بین‌المللی توافق کرده است که شماری از تحریم‌های مشخص ایران را تخفیف دهد»10.
جان کری هم همین واژه را به کار برده است. وی می‌گوید: «ما و شرکای بین‌المللی خود به طور مرحله‌ای تحریم‌هایی که اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داد تسکین خواهیم داد و اگر ما در هر نقطه‌ای متوجه شویم، تحریم‌ها به سرعت باز خواهد گشت»11.
اما همه اینها در مقابل چیزی که در اینجا می‌خواهم بر آن تاکید کنم، بی‌اهمیت است. کری در سخنانی که بلافاصله پس از اعلام توافق داشته نکته بسیار مهم‌تری را هم مورد تاکید قرار می‌دهد و آن این است که می‌گوید بین 6 ماه تا یک سال طول خواهد کشید تا پای‌بندی ایران به تعهداتش روشن شود و تازه پس از آن است که غرب اجرای تعهداتش در زمینه تحریم را آغاز خواهد کرد: «حدود 6 ماه تا یک سال زمان می‌برد که ایران به گام‌ها و اقداماتی که در زمینه هسته‌ای باید صورت دهد، پایبندی خود را نشان دهد تا پس از آن وارد مراحل توافق شویم. این اقدامات باید نخست انجام شود. همزمان توافق موقت که معروف به طرح مشترک اقدام است همچنان به طور کامل اجرا خواهد شد»12.
او در ادامه مقصود خود را روشن‌تر توضیح می‌دهد و می‌گوید ایران ابتدا باید زمان گریز هسته‌ای خود را به یک سال برساند و بعد تعلیق تحریم‌ها با تحریم‌های اقتصادی آغاز خواهد شد که این امر می‌تواند 4 ماه تا یک سال انجام شود. جملات وی چنین است:«درباره تحریم‌ها نیز باید بگویم همانطور که گفتم لغو تحریم‌ها مرحله‌ای خواهد بود، مجموعه‌ای از ملزومات وجود دارد که به عنوان مثال یکی از آنها برچیده شدن شماری از سانتریفیوژها و تاسیسات زیرساخت مربوط به سانتریفیوژهاست. ایران مسؤولیت دارد که زمان فرار هسته‌ای خود را به یک سال برساند و می‌تواند این مساله را سریع‌تر نیز انجام دهد و من تصور می‌کنم که این اقدام را سریع‌تر انجام دهد. با این حال فکر می‌کنم این مساله به میزان کاری بستگی دارد که ایرانی‌ها باید انجام دهند و این مساله می‌تواند ظرف 4ماه تا یک سال انجام شود. من نمی‌توانم به طور دقیق اعلام کنم چه زمانی. با این حال زمانی که این اقدامات صورت گرفت و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز آن را تایید و اعلام کرد ایران مسؤولیت‌های هسته‌ای خود را اجرا کرده است ما می‌توانیم در این باره قضاوت کنیم که چه زمانی مراحل تسکین تحریم‌ها آغاز شود. ما به طور صریح اعلام کرده‌ایم این مساله با تعلیق تحریم‌های اقتصادی و مالی در آن برهه زمانی آغاز خواهد شد. بنابراین این مساله بخشی از ماهیت هر گونه مذاکرات است که در ازای محدودیت‌هایی که ایران به اجرا می‌گذارد، در واقع از همان ابزاری که برای آوردن ایران به میز مذاکره استفاده کردیم و زمانی که به هدف خود دست پیدا کردیم لغو تحریم‌ها آغاز خواهد شد و این زمانبندی هنوز مورد مذاکره قرار نگرفته است اما تحریم‌های مالی و اقتصادی و بانکداری تحریم‌هایی هستند که رئیس‌جمهور متعهد شده است پس از پایان مرحله نخست آنها لغو کند و ما در مرحله بعد وارد اجرای این مرحله خواهیم شد»13. این عبارت حیاتی است. مقصود کری به روشنی این است که آمریکا تحریم‌های اقتصادی را زمانی تسکین خواهد داد که زمان گریز هسته‌ای ایران به یک سال رسیده باشد و این دیگر به ایران بستگی دارد که با چه سرعتی این کار را بکند؟! این ظاهرا همان زمانی است که طرف ایرانی در بیانیه توجیهی خود آن را در عبارتی که متاسفانه باید گفت بشدت غیر صادقانه است، «زمان آماده‌سازی» نامیده است!
درباره قطعنامه‌های شورای امنیت هم کری در پایان تاکید می‌کند اساسا آمریکا در توافق چارچوب، درباره تحریم‌های شورای امنیت تعهدی نداده است: «در حال حاضر تعهد این است که تحریم های اقتصادی و مالی در ازای اقدامات ایران لغو شود. فرای آن درباره تحریم‌های موشک‌های بالستیک باید بگویم این مساله همچنان برای مذاکره باقی است».14
متاسفانه باید گفت این یک وضعیت کاملا فاجعه‌بار درباره تحریم‌هاست. تعهدات طرف مقابل در این باره مطلقا شفاف نیست، هیچ لغوی وجود نخواهد داشت، همه چیز مشروط به انجام تعهدات کلیدی از سوی ایران و تایید آن از سوی آژانس است، آژانس می‌تواند در هر بار گزارش‌دهی نوبه‌ای خود درباره میزان پایبندی ایران به تعهداتش، موضوع تعلیق تحریم‌ها را با تنش شدید مواجه کند و موضوع نحوه لغو تحریم‌های شورای امنیت– نه قطعنامه‌های شورای امنیت- به عنوان اصلی‌ترین مساله هم هنوز محل اختلاف است، ضمن اینکه می‌دانیم قطعا فوری نخواهد بود (چرا که که کری می‌گوید در این باره زمان‌بندی محل اختلاف است).
نهم - خاتمه
من ترجیح می‌دهم این متن را بدون جمع‌بندی به پایان ببرم. در نوشته‌هایی دیگر، به جای شیوه تحلیلی که در اینجا از آن بهره برده شده –که اساسا نوعی تحلیل متنی است- بر جنبه‌های راهبردی‌تر موضوع تمرکز خواهم کرد. سرجمع، توافق لوزان، در بهترین حالت نگران‌کننده و در بدترین حالت فاجعه‌بار است.
جز در موضوع اراک، این توافق در هیچ موضوع دیگر، حتی به طور تلویحی به خطوط قرمزی که تیم مذاکره‌کننده خود برای خود ترسیم کرده بود پایبند نیست و با هیچ فرمولی نمی‌توان از حیث معادله داده- ستانده آن را یک توافق متوازن دانست. به رغم همه زحماتی که بی‌شک تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای کشیده در اینجا نشانی از یک پیروزی بزرگ دیده نمی‌شود در حالی که آمریکا به اعتراف کری و اوباما آنچنان در موضع ضعف قرار داشته و دارد که بتوان در مقابله با آن یک پیروزی بزرگ به دست آورد. هنوز هم دیر نشده است. اگر چشم‌ها شسته و نقطه‌های دید عوض شود، می‌توان آمریکایی را که به اعتراف خودش هیچ گزینه جایگزینی برای توافق ندارد به زانو درآورد اما این نمی‌تواند براساس متونی همچون توافق لوزان یا ژنو استوار شود. پایه و اساسی دیگر و مدلی متفاوت باید جست‌وجو کرد.
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 1637
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۴ مرداد ۱۳۸۶, ۱۱:۵۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 8092 بار
سپاس‌های دریافتی: 3732 بار

Re: مذاکرات ایران و شش قدرت جهانی

پست توسط KH.I.A.2500 »

سلام

می خواهید نظر رهبر را بدانید؟ رهبر گفته بودند ما به «یکصد و نود هزار» SWU نیاز داریم. الان شما بررسی کنید که آیا «یکصد و نود هزار» SWU که رهبر گفته بودند، در مفاد این بیانیه تأمین شده است یا خیر :P

این ماجرای به نتیجه رساندن مذاکرات برای دولت ما حیثیتی شده و بدبختانه امریکا به خوبی فهمیده که دولت روحانی به هر قیمتی می خواهد توافق کند و برای همین هم امریکا هر چیزی که دلش خواسته را در این بیانیه چپانده.
  
*  *
*  جز ايران نباشد مرا نام ياد *   * * * *    * * *   *  که يزدان مرا زين سبب کام داد *  * *   
Novice Poster
Novice Poster
پست: 72
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۲, ۴:۳۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 76 بار
سپاس‌های دریافتی: 121 بار

Re: مذاکرات ایران و شش قدرت جهانی

پست توسط ehsan-akaberi »

خطوط قرمزی که از سوی مقام معظم رهبری در مذاکرات وین 4 مطرح کردند، گفت: خطوط قرمز رهبری پنج محور دارد:

1- درباره غنی سازی خود تصمیم بگیریم و هیچ محدودیتی از طرف مقابل پذیرفته نخواهد شد

2- تحقیق و توسعه هیچگونه جای مذاکره ندارد و هیچ محدودیتی را در این زمینه نمی پذیریم

3-صحبت از سیستم دفاعی مانند موشک اصلاً قابل مذاکره نیست

4-آب سنگین اراک نیز تغییر نخواهد کرد و در آن عدولی صورت نمی گیرد

5-تحریم ها را نمی پذیریم که تحریم ها قطره چکانی برداشته شود یا آنان را بر می دارید یا آنان را بر نمی دارید که این صحبت ها با خواسته های طرف مقابل فاصله زیادی داشت که توافقی در این دوره صورت نگرفت.
لبخندها هرگز ملاک شاد بودن نیست
هر تیشه ای بر دوش از فرهاد بودن نیست
هرجا که باشی منطق آیینه ها این است
در چشم بودن معنی در یاد بودن نیست
ای در قفس افتاده افسوس چه را داری؟
بیرون از اینجا درد ما آزاد بودن نیست
از عشق دیگر هر چه می گویند افسون است
آوارگی جز طالع بر باد بودن نیست
هرکس نداند لطفعلی خان خوب می داند
در جنگ پیروزی به پر تعداد بودن نیست
ای سرنوشت شوم جام شوکرانت کو؟
این خانه دیگر در خور آباد بودن نیست
( شاعر احسان اکابری )
Novice Poster
Novice Poster
پست: 72
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۲, ۴:۳۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 76 بار
سپاس‌های دریافتی: 121 بار

Re: مذاکرات ایران و شش قدرت جهانی

پست توسط ehsan-akaberi »

۱.آیا خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات لوزان رعایت شد؟

توجه در متن بیانیه قرائت شده توسط دکتر ظریف، موگرینی و هم چنین انتشار متن توافق توسط آمریکا نشان می دهد که حداقل در ۵ مورد، به طور آشکار خطوط قرمز ترسیم شده توسط نظام در باب مذاکرات هسته ای رعایت نشده است:

الف/ توافق در مرحله ای

رهبر انقلاب در ۱۹ بهمن ۹۳ در جمع فرماندهان ارتش، درباره یک مرحله ای یا دو مرحله ای بودن توافق هسته ای فرمودند:

«این حرفی هم که حالا انسان می‌شنود که میگویند که در یک برهه‌ای درباره‌ی اصول کلّی توافق کنیم، بعد درباره‌ی جزئیات، این را هم بنده نمی‌پسندم؛ با تجربه‌ای که از رفتارهای طرف مقابل داریم، احساس میکنم که این وسیله‌ای خواهد شد برای بهانه‌گیری‌های پی‌در پی برسر جزئیات. اگر توافق میکنند، جزئیات و کلّیات و همه را در یک‌جلسه‌ی واحد تمام بکنند، امضا کنند. اینکه کّلیات را جداگانه توافق کنند، و بعد بر اساس آن کلّیات - که یک‌چیزهای مبهمی است، تفسیرپذیر است، تحلیل‌پذیر است - بروند سراغ جزئیات، نه، این منطقی نیست.»

اما عملا آنچه در مذاکرات لوزان سوییس انجام شد، تخطی آشکار از این مساله مهم بود و طرفین بعد از انتشار متن بیانیه اولیه، اعلام کردند که جزییات باقی مانده در این باره را تا ۱۱ تیر ماه حل و فصل خواهند کرد. فارغ از اینکه با این اقدام علنا یکی از مهم ترین خطوط قرمز توسط تیم مذاکره کننده هسته ای زیر پا گذاشته شده است، به نظر می رسد این موضوع در آینده کار را برای این تیم سخت تر هم خواهد کرد چرا که آمریکا طبق تجربه توافق ژنو، در گام نهایی نیز از فرصت استفاده کرده و با استناد به بخش های کلی و تفسیر پذیر توافق لوزان، از وعده هایی که به ایران داده شانه خالی کرده و در عمل علیرغم آنکه ایران به تمام تعهدات خود عمل خواهد کرد، طرف مقابل مشخص نیست تا چه اندازه به تعهداتش پایبند خواهد بود.

ب/ پا برجا ماندن تحریم ها و پذیرش اینکه «تحریم ها جزو نتیجه مذاکرات خواهد بود نه روند آن»

رهبر انقلاب در نخستین روز از سال ۱۳۹۴ در حرم رضوی علیه السلام فرمودند:

«آمریکایی‌ها تکرار میکنند که ما قرارداد با ایران میبندیم، بعد نگاه میکنیم ببینیم اگر به قرارداد عمل کردند تحریمها را برمیداریم. این حرف حرف غلط و غیر قابل قبولی است؛ این را ما قبول نداریم. رفع تحریمها جزو موضوعات مذاکره است، نه نتیجه‌ی مذاکرات؛ آن کسانی که دست‌اندرکار هستند، فرق این دو را بخوبی میفهمند. این یک خدعه‌ی آمریکایی است که میگویند قرارداد میبندیم، نگاه میکنیم به رفتارها، بعد تحریمها را برمیداریم! این‌جوری نیست؛ همین‌طور که مسئولین ما صریحاً گفته‌اند و رئیس‌جمهور محترم صریحاً گفت، رفع تحریمها باید بدون هیچ فاصله‌ای در هنگام رسیدن به توافق انجام بگیرد، یعنی رفع تحریم جزء توافق است نه چیزی مترتّب بر توافق.»

اکنون با انتشار متن نهایی بیانیه لوزان توسط طرفین مشخص شده است که نه تنها ایران نتوانسته طرف مقابل را برای رفع یک جای تحریم های غیرقانونی و ظالمانه متقاعد کند بلکه ضمن پذیرش این مساله که فقط تحریم های مرتبط با برنامه هسته ای ایران «تعلیق» خواهد شد، عملا هیچ تغییری در ساختار تحریم ها بویژه نفتی و بانکی نتوانسته انجام دهد. چنانچه جان کری وزیر خارجه آمریکا تنها دقایقی بعد از قرائت متن بیانیه پایانی توسط دکتر ظریف، اعلام کرد: «در ازای این همکاری ها از جانب ایران آمریکا مرحله به مرحله تحریم ها را "تقلیل" خواهد داد و در جایی که ایران به توافق عمل نکند تحریم ها به جای خود بازخواهد گشت.»

همچنین وزارت خارجه آمریکا نیز بلافاصله با صدور بیانیه ای در این باره اعلام کرد:

«آمریکا و اتحادیه اروپا زمانیکه آژانس تائید کند ایران تمام گام‌های کلیدی مرتبط با هسته‌ای را برداشته، تحریم‌های "مرتبط با هسته‌ای" را "تعلیق" خواهند کرد. در هر زمان که ایران به تعهدات خود عمل نکند، این تحریم‌ها فورا به جای خود باز می‌گردند. معماری تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای ایالات متحده در بخش اعظم دوره توافق حفظ شده و امکان بازگشت فوری آن‌ها درصورت بروز مورد جدی عدم-کارایی را فراهم می‌کند ... تحریم‌های ایالات متحده مرتبط با مسئله تروریسم، نقض حقوق بشر و موشک‌های بالستیک پابرجا خواهند بود.»

نکته جالب توجه در این میان آنکه اساسا اظهارات آقای ظریف مبنی بر لغو همه تحریم ها توسط آمریکا عجیب است چرا که نه تنها آمریکا چنین تعهدی را به ایران نداده است بلکه بر اساس قانون جامع تحریم های آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران تحت عنوان «سیسادا»، تحریم های اقتصادی آمریکا علیه ایران از جمله در حوزه نفت و بانک، تنها منشاء هسته ای ندارد بلکه اتهامات واهی آمریکا علیه ایران از جمله نقض حقوق بشر، حمایت از تروریسیم و ... نیز دلیل اعمال این تحریم هاست و مشخص نیست وزیر محترم امور خارجه کشورمان که به خوبی از این قانون اطلاع دارد، با چه مبنایی انتظار دارد آمریکا بلافاصله تمام تحریم های علیه ایران را لغو کند؟

ج/ تغییر کابری راکتور اراک

یکی دیگر از مواردی که نشان می دهد تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان نتوانسته بر خطوط قرمز پافشاری کند، قبول تغییر کاربری راکتور آب سنگنین اراک است. البته آقای ظریف در سخنان خود تصریح کرد که فعالیت های هسته ای ایران در اراک ادامه خواهد یافت و بلافاصله بعد از حضور در فرودگاه مهر آباد نیز مجددا بر این مساله تاکید کرد اما واقعیت این است که این تمام ماجرا نیست و اگرچه ایران در اراک به فعالیت های هسته ای خود ادامه خواهد داد اما اساسا طراحی و ساخت اولیه راکتور اراک برای انجام اقدامات مرتبط با فناوری آب سنگین بوده است اما از این به بعد با تغییر کاربری آن، در عمل اراک دیگر کاربرد سابق خود را ندارد و با این حساب به نظر می رسد اساسا ساخت و طراحی اولیه آن با توجه به تصمیم فعلی تیم مذاکره کننده هسته ای ایران، «نقض غرض» بوده است.

این در حالی است که موضوع حفظ ماهیت راکتور آب سنگین اراک و عدم تغییر آن، یکی از خطوط قرمزی بوده که رهبر انقلاب قبل از مذاکرات وین ۴ در خرداد ماه سال ۹۳ مطرح کردند و اساسا یکی از علل به نتیجه نرسیدن مذاکرات وین ۴ نیز همین مساله بود که آمریکایی ها اصرار به بازطراحی و قلب ماهیت راکتور آب سنگین اراک داشتند. حتی پیش از وین ۴ نیز محمد جواد ظریف طی یک نشست خبری در توکیو در اسفند ماه ۹۲ با تاکید بر اینکه حفظ راکتور اراک خط قرمز ماست، گفت: «ما به‌دنبال تعطیل کردن اراک نیستم، ما به‌دنبال برچیدن آن نیستیم، این خط قرمز ما است، اما به نگرانی‌های برخی طرف‌ها در مورد اشاعه تسلیحات هسته‌ای خواهیم پرداخت.»

اما امروز عملا اتفاقی که افتاده، تغییر کاربری راکتور آب سنگین اراک است بگونه ای که این راکتور دیگر توانایی سابق خود بویژه تولید پلوتونیوم را ندارد و برای این اقدام هر نامی که انتخاب کنیم، در عمل تفاوتی ندارد زیرا راکتور اب سنگین اراک دیگر راکتور آب سنگین نیست و ماهیت سابق خود را حفظ نکرده است و برای هدفی که از ابتدا ساخته شده بوده، امروز تعطیل شده است.

د/ ممنوعیت غنی سازی در فردو

بر اساس مذاکرات لوزان، سایت هسته ای فردو عملا دیگر به هیچ اندازه نمی تواند غنی سازی اورانیوم را انجام دهد، این در حالی است که رهبر معظم انقلاب تا کنون بارها و بارها بر خط قرمز بودن سایت هسته ای فردو و لزوم ادامه غنی سازی در آن تاکید کرده اند. به عنوان مثال ایشان در تیر ماه ۹۳ در دیدار بار جمعی از مسئولان نظام فرمودند: «مسئله‌ی ظرفیّت غنی‌سازی یک مسئله است که خیلی مهم است؛ مسئله‌ی تحقیق و توسعه که قطعاً باید رعایت بشود؛ حفظ تشکیلاتی که دشمن قادر به تخریب آن نیست. روی "فردو" تکیه میکنند، چون غیر قابل دسترسی است برای آنها؛ میگویند جایی که ما نمیتوانیم به آن ضربه بزنیم، نباید داشته باشید! این خنده‌آور نیست؟»

در هر حال هم اکنون سایت فردو نیز مانند راکتور اراک دیگر نمی تواند همچون گذشته به کار ویژه اصلی خود ادامه دهد و در حالی که این سایت ۴۰ متر زیر زمین بوده و ۹۰ متر نیز پوشش کوه دارد، یعنی مجموعا با ۱۳۰ متر ضریب عدم دسترسی برای انهدام موشکی دشمن، یکی از تاسیسات استراتژیک و فوق امن هسته ای جمهوری اسلامی ایران برای غنی سازی اورانیوم محسوب می شد، دیگر نباید غنی سازی انجام دهد و تنها به یک مکان برای تحقیقات هسته ای آن هم به طور محدود تبدیل شده است! تحقیقاتی که شاید لزومی نباشد برای انجام آنها ۴۰ متر به زیر زمین رفت و خیلی از آنها را می توان در تاسیسات هسته ای دیگر و حتی برخی دانشگاه ها و پژوهشگاه های مرتبط با فناوری هسته ای انجام داد. لذا به نظر می رسد اجازه آمریکایی ها برای روشن ماندن چراغ های سایت فردو انجام تحقیقات هست های در آن، تنها به رسمیت شناختن حق کنجکاوی! داشنمندان هسته ای ایران بوده است تا با حضور در ۴۰ متر زیر زمین بتوانند تحقیقاتی را انجام دهند که همزمان در دانشکده فیزیک دانشگاه تهران نیز قابل پیگیری و پژوهش است!

نکته قابل توجه دیگر در این باره اینکه، موضوع تعطیلی غنی سازی در فردو و تجمیع تمام فرآیند غنی سازی ایران در سایت نطنز آن هم با محدودیت های متعدد و زیر ۵%، یکی از مطالبات اصلی آمریکایی ها از ابتدای مذاکرات بود، چرا که نطنز در مقایسه با فردو به هیچ عنوان امنیت فوق العاده ای در برابر هر گونه حمله نظامی و موشکی احتمالی دشمن را ندارد.

جالب آنکه وندی شرمن معاون جان کری در مرداد ماه سال ۹۳ در جلسه با کنگره آمریکا از این موضوع خبر داده و تاکید کرده بود: «توافق شده است که فردو دیگر مرکز غنی سازی نباشد و اصلاً اگر قرار است برنامه ای برای غنی سازی در ایران در کار باشد، تنها تأسیسات غنی سازی موجود، نطنز خواهد بود.»

هر چند علی اکبر صالحی در آخرین روزهای سال گذشته در ۲۵ اسفند ۱۳۹۳ ضمن تاکید بر خط قرمز بودن حفظ اراک و فردو اعلام کرد: «هر توافق نهایی باید شامل خواسته ایران برای فعال ماندن راکتور آب سنگین اراک و مرکز غنی سازی فردو باشد.» اما در عمل این اتفاق نیفتاد و اراک و فردو این روزها تنها چراغ هایشان روشن است و فاصله زیادی با کارویژه اصلی خود دارند.

ه/ ماجرای ۱۹۰ هزار سو

رهبر انقلاب در ۱۶ تیر سال ۹۳ در دیدار با جمعی از مسئولان نظام فرمودند:

«طرف مقابل به مرگ گرفته که به تب راضی بشوید. هدف آنها این است که جمهوری اسلامی را در باب ظرفیّت غنی‌سازی مثلاً - که یکی از مسائل است - به ده هزار سو راضی کنند، منتها از پانصد سو و هزار سو شروع کرده‌اند، که حدود ده هزار سو مثلاً محصول حدود ده هزار سانتریفیوژ - همین قدیمی‌هایی که از قبل داشتیم و داریم - است. هدف آنها این است. مسئولین ما میگویند ما به ۱۹۰۰۰۰ سو احتیاج داریم. ممکن است این نیاز مال امسال و دو سال دیگر و پنج سال دیگر نباشد، امّا این نیاز قطعی کشور است، خب، باید نیاز کشور تأمین بشود.»

اما آنچه که بر اساس توافق لوزان عملی شده است، برچیدن ۱۳ هزار سانتریفیوژ فعال و تنها استفاده از ۵۰۰۰ سانتریفیوژ نسل اول، آن هم در سایت نطنز است که با این اوصاف برای رسیدن به میزان ۱۹۰ هزار سو، فاصله بسیار زیادی وجود دارد. به بیان دیگر با توجه به آنکه بر اساس این توافق ایران حتی حق استفاده از نسل های جدید سانتریفیوژهای خود را ندارد تنها باید با تکیه بر نسل قدیمی سانتریفیوژهای خود به غنی سازی اورانیوم آن هم به صورت محدود در سایت نطنز مشغول شود، برای رسیدن به ۱۹۰ هزار سو، باید ۱۹۰ هزار سانتریفیور در اختیار ایران باشد! اما در حال حاضر تنها ۵۰۰۰ سانتریفیوژ فعال در سایت نطنز باقی است که نشان می دهد برای رسیدن به این مقدار ۱۸۵ هزار سانتریفیوژ دیگر از نسل اول مورد نیاز است! مگر آنکه ایران می توانست از تعداد کمتری از سانتریفیوژهای نسل دوم و جدید تر استفاده کند که آن هم بر اساس توافق لوزان، ممکن نیست و حداقل برای یک دهه ایران حق استفاده از سانتریفیوژهای نسل جدید را ندارد.


۲. ضرورت پرهیز از ذوق زدگی های موسمی و دیدن واقعیات

با این اوصاف بدیهی است که توافق لوزان و حتی توافق نهایی که تا ۱۱ تیرماه منعقد خواهد شد، یک توافق خوب نیست زیرا اولا از بسیاری از خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران عدول کرده است ثانیا نتوانسته تضمینی برای رفع تحریم های ظالمانه و غیر قانونی علیه ایران داشته باشد و در خوش بینانه ترین حالت، تنها تحریم های مرتبط با پرونده هسته ای ایران برای زمان محدودی «تعلیق» خواهد شد که همانطور که در بند دوم قسمت قبل نیز اشاره شد، اساسا قانون جامع نظام تحریم های آمریکا علیه ایران تحت عنوان «سیسادا» برای همیشه به آمریکایی ها اجازه می دهد تا به بهانه های واهی از جمله نقض جمله حقوق بشر، حمایت از تروریسم و ...اصلی ترین تحریم ها علیه ایران از جمله تحریم های نفتی و بانکی را اعمال کنند.

لذا ضروری است ضمن پرهیز از اقدامات ناشی از احساسات و تبریک و تشکرهایی که عمر آنها به زودی سپری می شود، به خوبی آنچه در حال وقوع است را رصد کرد تا در گام نهایی که تا ۱۱ تیرماه سال جاری بوقوع خواهد پیوست، توافقی اجرایی شود که حد آسیب ها و مضرات توافق کنونی را داشته باشد و به معنای واقعی کلمه به نفع مردم باشد نه آنکه در عمل به ضرر منافع ملی باشد و تنها برای بهره وری سیاسی داخلی جناحی خاص آن هم برای مدت زمانی معین بکار گرفته شود. چرا که هنوز جمله معروف سال گذشته وزیر خارجه در جمع اعضای شورای روابط خارجی امریکا فراموش نشده است که تاکید کرد: ««اگر با وجود تلاش‌های ما برای تعامل، این تلاش‌ها بی‌نتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار می‌شود، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ دهند. وقتی قبلاً در تعامل و مذاکرات درباره توافق هسته‌ای با جامعه بین‌المللی در سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵، توافق‌هایی کردیم و تلاش‌های ما برای عملکرد شفاف از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیس‌جمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد!»
لبخندها هرگز ملاک شاد بودن نیست
هر تیشه ای بر دوش از فرهاد بودن نیست
هرجا که باشی منطق آیینه ها این است
در چشم بودن معنی در یاد بودن نیست
ای در قفس افتاده افسوس چه را داری؟
بیرون از اینجا درد ما آزاد بودن نیست
از عشق دیگر هر چه می گویند افسون است
آوارگی جز طالع بر باد بودن نیست
هرکس نداند لطفعلی خان خوب می داند
در جنگ پیروزی به پر تعداد بودن نیست
ای سرنوشت شوم جام شوکرانت کو؟
این خانه دیگر در خور آباد بودن نیست
( شاعر احسان اکابری )
ارسال پست

بازگشت به “اخبار و حوادث”